مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
زبان
حوزه های تخصصی:
تعاملات اجتماعی مستلزم درک انسانها از حالات ذهنی (نیت، تمایل و باور) یکدیگر است. توانایی نسبت دادن حالات ذهنی به رفتار مشاهده شده، توانایی «تئوری ذهن» خوانده می شود که باعث فهم و پیش بینی رفتار در یک تعامل اجتماعی می گردد. در ادامه مباحث مربوط به چگونگی رابطه تفکر و زبان، موضوع چگونگی تحولات تئوری ذهن، و نیز نقشی که زبان در این تحولات ایفا می کند مورد توجه پژوهشگران در روانشناسی تحولی بوده است. در ارتباط با چگونگی تعامل تئوری ذهن و زبان، دیدگاههای مختلفی مطرح گردیده است. بعضی از پژوهشگران در توضیح رابطه زبان و تئوری ذهن، نگرانیهای روش شناختی دارند. این پژوهشگران استدلال می کنند تواناییهای زبانی، در عملکرد کودکان در تکالیف باور کاذب اثر می گذارد. به اعتقاد آنها در بررسی سطح تحول یافتگی استدلال تئوری ذهن، توجه به تواناییهای زبانی کودک ضروری است. گروهی دیگر از پژوهشگران، بر نقش علی زبان در تحول توانایی تئوری ذهن تآکید دارند. در این چارچوب، هرکدام از جنبه های معنایی، نحوی و مکالمه ای مورد بحث قرار می گیرند که چگونه با توانایی تئوری ذهن ارتباط دارند. در این مقاله، تئوریها و پژوهشهایی که به تبیین چگونگی تعاملات تواناییهای زبانی و استدلال تئوری ذهن می پردازند مورد بحث قرار گرفته است.
ویژگیهای زبان عرفانی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.
زبان، زمین، قدرت: جدال برایان فریل با انگلیس در نمایشنامه برگردانها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان، بوم و قدرت در دوران پسامدرن از جنبه های گوناگون بررسی شده است. واکنش نویسندگان کشورهای استعمار زده به زبان قدرتهای حاکم و شیوه نگرش آنها به زبان و زادبوم خودشان از آن جمله است. این مقاله نمایشنامه برگردانها (1980)، نوشته برایان فریل (1929-)، نمایشنامه نویس معاصر ایرلندی، را در چارچوب حضور امپریالیسم انگلیس در ایرلند و رویارویی زبانی دو کشور بررسی و دیدگاههای فریل را با اشاره به اندیشه های نظریه پردازان پسااستعمار، از جمله ادوارد سعید و هومی ک بابا، بیان می کند.
کتابشناسی توصیفی دستور زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
رویکرد معنا شناختی به اطلاعات و اطلاع رسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اطلاعات و اطلاع رسانی از جمله مباحثی است که با نشانه شناسی و معنا شناسی ارتباط می یابد معنا شناسی نیز به عنوان مطالعها ی کاملا رفتاری در ابعاد اجتماعی زبان تمرکز می یابد از آنجا که علم اطلاع رسانی با انتقال اطلاعات جامعه زبانی شبکه های ارتباطی مفاد و محتوای متن و تعاملات انسانی سر و کار دارد مقله حاضر بر آن است تا با استفاده ا ز نظریات و رویکرد های موجود اطلاعات را از لحاظ معنایی و نیز نحوه انتقال آن را در هر یک از موارد پیشگفته مورد بررسی قرار دهد|
بازار پیام و آینده ارتباطات میان فرهنگی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۵ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا نگاهی کوتاه به سیر تحول ارتباطات میان فرهنگی در جهان قبل از فن آوری های نوین اطلاعاتی - ارتباطی (ICT) شده و با تأکید بر نقش جبر و اختیار در ارتباطات میان فرهنگی نشان داده می شود که نظام ارتباطات میان فرهنگی تا قرن 13 میلادی به صورت چند قطبی بوده و از قرن چهاردهم، عصر سلطه « یک قطبی » آغاز و با تحولاتی چند، به دوران جهانی شدن و یا به تعبیر هربرت مارشال مک لوهان، به دوران زندگی انسان در دهکده جهانی رسیده است. عصری که اگر چه محصول یک پروسه تاریخی است، اما در آن، اجرای پروژه های ارتباطی بر علیه فرهنگ های دیگر سهل تر شده است.
مقاله در ادامه، این دیدگاه را مطرح می کند که اگر چه شکل گیری اصطلاح «امپریالیسم فرهنگی »، محصول نظام تک قطبی با مرکزیت آمریکا و به وجود آمدن اصطلاح « تهاجم فرهنگی »، حاصل تحولات عصر دهکده جهانی است. اما آنچه را که « تهاجم فرهنگی » می گویند، تفاوت های عمیقی با « تهاجم نظامی » دارد.
مقاله ضمن تبیین برخی از تفاوت های مذکور، کوشش می کند که نشان دهد وضعیت حاضر، یک دوره در حال گذر است و طی چند دهه آینده، ویژگی های دهکده جهانی تغییر خواهد کرد و عصر جدیدی آغاز خواهد شد که نویسنده به دلیل مشابهت نسبی ویژگی های آن با سازو کار حاکم بر بازارهای سنتی مشرق زمین، طی مقالات متعدد خود آن را « بازار پیام » نامیده است.
آخرین بخش مقاله اختصاص به توصیف برخی ویژگی های ارتباطات میان فرهنگی در بازار پیام، به ویژه تحولات سخت افزاری و نرم افزاری مربوط به زبان داشته و نگاهی به آسیب شناسی ایران در بازار مذکور خواهد نمود
کارکرد زبان شناسی در عملیات روانی
حوزه های تخصصی:
نقش زبان به عنوان یکی از پایه های اصلی عملیات روانی بسیار وسیع است و استفاده از آن در اسکال مختلف عملیات روانی کاربرد ویژه ای دارد . به همین علت کاربرد زبان به عنوان یک ابزار عملیاتی با قابلیت های هجومی و دفاعی دور از انتظار نیست . کلام انسان (مکتوب و غیر مکتوب) حاوی مجموعه ای از ریزترین یا کلی ترین رگه های معنایی است که برآمده از ذهن و احساس اوست .
عملیات روانی، زبانی و ساختار آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملیات روانی، تلاشهای برنامه ریزی شده ای است برای تغییر ادراکات و در نهایت رفتار مخاطبان معین، اجرا و انجام موفقیت آمیز سناریوی عملیات روانی توسط رسانه ها، مستلزم درک درست آنان از مخاطبان، شگردها، روشها و ابزارهای مورد استفاده در ترغیب و متقاعد کردن مخاطبان است؛ لذا طراحان عملیات روانی رسانه ای باید به اطلاعاتی در مورد فرهنگ، شرایط و ویژگیهای اجتماعی - سیاسی مخاطبان دست یابند؛ اما این مهم خود مستلزم درک پیچیدگیهای میان رابطه ساختار آگاهی انسان و سازه های موثر در تکوین آگاهی است. به عبارتی عملیات روانی از طریق رسانه، باید به ماهیت تعاملات میان آگاهی، ساختارهای هنجاری، شناختی، ابزاری و احساسی توجه داشته باشد تا از طریق مداخله در ارزشهای حاکم بر ساختارهای مذکور یعنی صداقت، حقیقت، مفید بودن و زیبایی شناسی زمینه بر هم زدن نقطه تعادل میان عینیت و ذهنیت را فراهم ساخته و سازه های موجد سازمان آگاهی چون فضاسازی، گزینش و همگون سازی را، ساختار مجدد دهد. بدیهی است به جهت ماهیت زبان که بر بنیاد اشتراک معانی استوار است، با تغییر در ساختار آگاهی، ساخت معنایی واژگان دچار تغییر شده و این خود زمینه تغییرات زبانی (توسیع و تضییق معنایی واژگان) را فراهم خواهد آورد. این مقاله در تلاش است تا نحوه مداخله رسانه ها در زبان را از مسیر تحول در ساختار شناختی و از طریق عملیات روانی رسانه ای نشان دهد.
ویتگنشتاین: از زبان تصویری تا زبان تألیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه ویتگنشتاین پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم پدیدار گشت. زبان در این دوره نخست تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی ظهور کرد که امروزه از آن به فلسفه زبان تعبیر میکنیم. در فلسفه ویتگنشتاین هر دو کارکرد زبان شکل می گیرد. او در رساله منطقی ـ فلسفی که به سال 1921 انتشار داد، از «نظریه تصویری زبان» سخن می گوید اما در دوره فترت که فلسفه را رها کرد، به نظریه دوم می اندیشید و با بازگشت به فلسفه، پژوهشهای فلسفی را تدوین کرد که دو سال پس از درگذشت وی به سال 1953 منتشر گردید. ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آراء و آثار وی بر محور زبان استوار است. او معتقد است که تمام فلسفه نقادی زبان است (Wittgenstein1961: 4.0031). در هر دو دوره مقصد و غرض وی فهم ساختار و حدود زبان است وی در دوره نخست معتقد است که ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین می کند و زبان نمی تواند جهان و واقعیت را برتاباند. این نظریه آنچنان ژرف صورتبندی و معماری شده بود که راسل را نیز به وجد آورده بود. ویتگنشتاین در مرحله دوم تأمل فلسفی خود، رهیافت نخست را مورد انتقاد، طرد قرار داده و نظریه «زبان، بنیاد جهان» را طرح کرد و از زبان بهمثابه دانش و ابزار فاهمه و نه صرف ابزار و میانجی (instrument) سخن گفت. هدف این پژوهش مطالعه سه مسأله اساسی در فلسفه زبانی ویتگنشتاین است: 1ـ عناصر بنیادین در دو نظریه زبان چیست؟ 2ـ اسبابگذار فکری ویتگنشتاین از زبان تصویری به زبان تألیفی کدام است؟ 3ـ اهمیت نظریه دوم در فلسفه زبانی متأخر و معاصر چیست؟
مباحثی در باب آموزشِ زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد آموزش ارتباطی زبان با محوریت ارتباط در جستجوی شکلگیری زبانآموزی است که بیآنکه به هویت فرهنگی او آسیبی رسد، به کسب هویت بینافرهنگی نایل آید. این رویکرد که به تدریج با طرح نظریههای متعدد روبه تکامل نهاد، زبان را از مرکز ثقل توجه خارج کرده و با در نظر آوردن محوریت ارتباط به خروجیهایی در روند آموزش مینگرد که دانش زبانی را با خودانگیختگیهایی متاثر از نیاز ارتباط، کسب کردهاند
تاریخ، زبان و روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بر اساس شواهد و رویدادهای واقعی زندگی انسانی شکل می گیرد و تاریخنگار با مشاهده این رویدادها یا بر اساس نقل شاهدان سعی می کند توصیف ها و تحلیل هایی علمی از آنها عرضه کند. این توصیف و تحلیل، البته در مطالعه بعد فرهنگی یک جامعه سهم بهسزایی دارد. آنچه در این مقاله به آن پرداخته می شود این است که سرانجام، این توصیف ها و تحلیل ها از وقایع تاریخی بیشتر به صورت متونی زبانی (کتب و مقالات) برای آیندگان باقی می ماند. به عبارت دیگر، حاصل تقریباً تمام این مشاهدات و تحلیل ها، به یک نظام ارتباطی زبانی یعنی «متن» (به ویژه کلامی) تغییر یا تقلیل می یابد. بنابراین، اسناد و متون تاریخی تابع توان ها و محدودیتهای زبان هستند. سؤالهای این مقاله از این قرارند: آیا تاریخنگاری مانند ادبیات داستانی تنها از طریق بازنمایی زبانی ممکن می شود؟ متون تاریخی چه محدودیتهای زبانی دربردارند؟ تا چه اندازه متن تاریخی می تواند عینیت داشته باشد؟ آیا می توان سرشت تاریخ را متنی خواند؟ آیا روشهای روایتپردازی تاریخنگاری با روشهای روایتپردازی داستان تفاوت ماهیتی دارد؟.
ویتگنشتاین از زبان تصویری تا زبان تألیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه ویتگنشتاین پژواکی از تحولات زبانی است که از اواخر سده نوزدهم پدیدار گشت. زبان در این دوره نخست تبدیل به موضوعی فلسفی شد و سپس با رویکرد تألیفی ظهور کرد که امروزه از آن به فلسفه زبان تعبیر میکنیم. در فلسفه ویتگنشتاین هر دو کارکرد زبان شکل می گیرد. او در رساله منطقی ـ فلسفی که به سال 1921 انتشار داد، از «نظریه تصویری زبان» سخن می گوید اما در دوره فترت که فلسفه را رها کرد، به نظریه دوم می اندیشید و با بازگشت به فلسفه، پژوهشهای فلسفی را تدوین کرد که دو سال پس از درگذشت وی به سال 1953 منتشر گردید. ویتگنشتاین تنها فیلسوفی است که تمامی آراء و آثار وی بر محور زبان استوار است. او معتقد است که تمام فلسفه نقادی زبان است (Wittgenstein1961: 4.0031). در هر دو دوره مقصد و غرض وی فهم ساختار و حدود زبان است وی در دوره نخست معتقد است که ساختار واقعیت، ساختار زبان را تعیین می کند و زبان نمی تواند جهان و واقعیت را برتاباند. این نظریه آنچنان ژرف صورتبندی و معماری شده بود که راسل را نیز به وجد آورده بود. ویتگنشتاین در مرحله دوم تأمل فلسفی خود، رهیافت نخست را مورد انتقاد، طرد قرار داده و نظریه «زبان، بنیاد جهان» را طرح کرد و از زبان بهمثابه دانش و ابزار فاهمه و نه صرف ابزار و میانجی (instrument) سخن گفت. هدف این پژوهش مطالعه سه مسأله اساسی در فلسفه زبانی ویتگنشتاین است: 1ـ عناصر بنیادین در دو نظریه زبان چیست؟ 2ـ اسبابگذار فکری ویتگنشتاین از زبان تصویری به زبان تألیفی کدام است؟ 3ـ اهمیت نظریه دوم در فلسفه زبانی متأخر و معاصر چیست؟
هویت ملی و نوزایی فرهنگی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"تمامی مولفه های چهارگانه هویت ملی، اعم از دین، زبان، تاریخ و اساطیر، در شاهنامه مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که هویت ملی برخاسته از دو منشا سیاسی و فرهنگی است، می توان دین و تاریخ را منشا سیاسی و زبان و اساطیر را منشا فرهنگی هویت ملی دانست که توجه فردوسی در شاهنامه، عموما بر وجه فرهنگی هویت ملی است. اگرچه نمی توان تعامل دیرینه دین، تاریخ و اسطوره را کتمان کرد، اهتمام فردوسی در شاهنامه به وجه فرهنگی هویت ملی، به جهت تاثیرگذاری بیشتر آن در انسجام ملی و نوزایی فرهنگی در عصر غربت و سلطه بیگانگان، آشکارتر است.
در این میان، شاید دلیل عمده تلاش و سعی وافر فردوسی در شاهنامه در دفاع و صیانت از حریم زبان فارسی ـ که اساس وجه فرهنگی هویت ملی است ـ این بوده که با توجه به طبیعت فرهنگ ایرانی که نه تنها در برابر فرهنگ بیگانه منفعل نمی شود، بلکه با حوصله و تدبیر آن را در خود هضم می کند، این رسالت خطیر را به عهده زبان فارسی واگذار نماید. به همین دلیل، سعی او در شاهنامه پیشگیری از به حاشیه رانده شدنِ زبان فارسی و عربی مآب شدن آن بوده است. همچنین، با احیای زبان فارسی و کارکرد آن در دو حوزه آفرینش ادبی و زیبایی شناسی و نیز حوزه تولید مفاهیم مشترک ملی، در واقع تکثرگرایی زبانی را در عصر سامانی که دوره نوزایی فرهنگی است، جامه عمل می پوشاند. او با این عمل، بین هویت ملی و نوزایی فرهنگی، پیوند همیشگی و جاودانه برقرار می کند"
رابطه فهم با دیالکتیک، تاریخ و زبان در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر فهم را اساسی¬ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی¬شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می¬دهد، اعلام می¬کند. او فهم را واقعه¬ای می¬داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می¬دهد. از نظر او فهم, واقعه¬ای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفت¬وگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیش¬داوری، دور هرمنوتیکی، کاربرد و غیره ارتباطی تنگاتنگ و جدا نشدنی دارد. بنابراین, تمام این عوامل باید در یک کل واحد و مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.
زبان، عمل و اجتهاد در فقه سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی تردید، روش شناسی فقه سیاسی پیوند تنگاتنگی با "اجتهاد" دارد. از این رو، فهم ویژگی ها و خصائص فقه سیاسی، به لحاظ روش شناسی، مستلزم فهم اجتهاد است. و فهم اجتهاد نیز به نوبه خود، مستلزم فهم پیوندهایی است که اجتهاد با "زبان" و "عمل" پیدا می کند. بر این اساس، می توان با فهم پیوندهای دوگانه مذکور، به ماهیت اجتهاد به عنوان روش شناسی فقه سیاسی راه یافت. مقاله حاضر، درصدد تبیین رابطه زبان و عمل با اجتهاد به منظور راهیابی به ماهیت اجتهاد و خصائص آن و در نهایت تبیین تأثیر آن بر ماهیت و جایگاه فقه سیاسی است. بدین منظور، با تحلیل محتوایی و مفهومی اجتهاد، پیوندهای مذکور را بررسی کرده، ماهیت اجتهاد و تأثیرات روش شناختی آن را در فقه سیاسی توضیح داده، ضمن بررسی تعاریف رایج از فقه سیاسی، تعریفی خاص از آن را با توجه به سرشت اجتهاد در حوزه سیاست ارائه می کند. اهمیت این تحلیل، به زعم نگارنده، از این روست که می تواند با کاوش در زوایای پنهان اجتهاد در حوزه سیاست و زندگی سیاسی، ضرورت تحول و تکامل آن را در جهت کارآمدتر ساختن آن در زندگی سیاسی امروزی مسلمانان مورد تأکید قرار داده، بر ضرورت ارتقاء جایگاه معرفت شناختی فقه سیاسی به عنوان یک دانش سیاسی اسلامی تأکید نماید.
بررسی پایایی و روایی مقیاس سنجش مهارتهای اجتماعی ماتسون و مقایسه عملکرد دختران و پسران دبیرستانی در این مقیاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از مطالعه حاضر، بررسى پایایى و روایى مقیاس سنجش مهارتهاى اجتماعى ماتسون و فرهنگ ایرانى و نیز مقایسه مهارتهاى اجتماعى دختران و پسران نوجوان دبیرستانى بود.براى این منظور، مقیاس یاد شده به 562 نفر از دانشآموزان دبیرستانى شیراز داده شد و پس از تکمیل، با استفاده از یک شاخص 5 درجهاى نمرهگذارى گردید.براى محاسبه پایایى مقیاس، از روش آلفاى کرونباخ و تنصیف استفاده گردید و ضرایب مطلوب و مناسبى بدست آمد.براى بررسى روایى سازه مقیاس یاد شده، از روش تحلیل عوامل استفاده شد و پنج عامل بدست آمد.در عامل مربوط به مهارتهاى اجتماعى مناسب، نمرات دختران به نحو معنىدارى بیشتر از پسران و در عامل مربوط به رابطه با همسالان، نمرات پسران به نحو معنىدارى بیشتر از دختران بود.اگر چه که در نمره کل مقیاس تفاوت معنىدارى بین این دو جنس مشاهده نگردید.
"
نگاهی به نظریه حوزه های معنایی از منظر نظام واژگانی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از نگارش این مختصر، معرفی نظریه حوزههای معنایی و چگونگی کارایی آن، در قالب واژگان زبان فارسی است.برای دستیابی به این مهم، ابتدا به تاریخچه پیدایش این نظریه در حوزه مطالعات معنیشناسی ساختگرا اشاره خواهد شد.سپس با توجه به بررسی حوزههای معنایی، از دو دیدگاه در زمانی و همزمانی، سعی بر آن خواهد بود تا عملکرد این نظریه، در قالب واژگان زبان فارسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
"
معنی شناسی پیش الگویی: نگرش و آزمایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله، نخست نظریه معنیشناسی پیش الگویی، در مقایسه و تقابل با پیشینه خود، نظریه معنیشناسی مؤلفهای که ریشه در رویکرد کلاسیک ارسطویی، به مقولهبندی دارد؛مورد بررسی قرار خواهد گرفت و کاربست هریک از این دو نظریه در زبانپژوهی، به ویژه در مطالعه مؤلفههای زبان، همچون آواشناسی و معنیشناسی همچنین آموزش زبان نموده خواهد شد.
"
مبانی زیبایی شناسی شعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر که تحقیق در زیبایی شعر به روش کتابخانه های انجام گرفته، ابتدا به تعریف زیبایی و پیدایش زیبایی شناسی به عنوان یکی از شاخه های علوم و نظیر فیلسوفان اخیر درباره ی آن می پردازیم، سپس بحث زیبایی شعر را در محورهای زبان و موسیقی و تخیل و محتوا پی می گیریم. زیبایی و زیباشناسی از زمان های قبل از سقراط به صورت موضوعی فرعی مورد توجه هنرمندان و هنرشناسان و فلاسفه بود تا این که در قرن هجدهم باوم گارتن آن را به عنوان شاخه ای از علوم ثبت کرد...
جهانی شدن و هویتِ اقوام ایرانی با تاکید بر مؤلفه های زبان و آداب و رسوم
حوزه های تخصصی:
برخی بر این باورند که با توجه به رشد روزافزون جهانی شدن، هویت های خُرد قومی ناگزیر در فرهنگ واحد جهانی مستحیل خواهند شد. اما گروهی دیگر معتقدند که جهانی شدن نه تنها باعث از بین رفتن قومیت ها نخواهد شد، بلکه با ابزاری که در اختیار آنها قرار می دهد، موجبات رشد خودآگاهی قومی را فراهم کرده، منجر به تقویت جنبش های قومی می شود؛ لذا برای بررسی تاثیر جهانی شدن بایستی مؤلفه های هویت قومی بررسی شود. در این مقاله فرهنگِ هویت های قومی بررسی و این فرضیه طرح شده که جهانی شدن در کوتاه مدت، هویت های قومی را برجسته می سازد و ممکن است به جنبش های قومی نیز منجر شود، اما در نهایت به همانندسازی خرده فرهنگ ها در فرهنگ مسلط منجر خواهد شد؛ این فرآیند همانندسازی با فراز و فرود همراه خواهد بود. فرهنگ های دارای ویژگی های ذیل در فرهنگ مسلط ادغام نمی شوند: قدرت و حمایت دولتی، وجود میراث غنی مکتوب، پیوستگی با مذهب، عدم انحصار به یک کشور خاص، وجود پتانسیل های جهانی. فرهنگ و زبانِ خاص هریک از اقوام ایرانی ـ به جز زبان فارسی ـ این مؤلفه ها را ندارند یا در آن ضعیف هستند.افول زبان و آداب و رسوم اقوام، لزوماً به معنای اضمحلال هویت قومی نیست و افراد آن قوم می توانند تعاریف جدیدی از هویت قومی خویش بیان کنند.