مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
شعوبیه
حوزه های تخصصی:
تاریخ بشریدر تداوم خود شاهد ظهور مردان و زنانیبزرگ بوده که رنج ها و آرزوهایبشر را درصفحات تاریک و روشن آن به نمایش گذاشته است. به همان اندازه که اینان با شجاعت در مقابل سنت هایکهنه و ارتجاعیجامعه خود ایستاده و در برابر ستم گران قد علم کرده اند، سودپرستان عافیت طلب تلاش کرده اند تا آتش فروزان آن ها را خاموش ساخته، شخصیت آنان را وارونه جلوه دهند. بسا انسان هاییبزرگ که تاریخ چهره آنان را منفور ساخته، و بسا انسان هاییناپاک و ستم گر که از آنان به نیکییاد نموده است.یکیاز این مردان بزرگ، ابونواس، شاعر بزرگ ایرانیاست که در عصر عباسی، درقرن دوم هجریمیزیست. او با نبوغ فراوان خود توانست آرا و اندیشه هایمترقیخود را در قالب شعر خمریعرضه کند و برسنت هایقدیمیو ناروا بشورد. او دراین راه تهمت ها، بسیار شنید و زندان ها، بسیار کشید. مقاله حاضر برآن است که با مطالعه مجدد و باز خوانیزندگیشخصیو شخصیت علمیو ادبیابونواس، با استفاده از مراجع و مصادر مهم تاریخی، شخصیت حقیقیو واقعیاو را نمایان ساخته، هاله هایابهام را از زندگیاو بزداید و راه را برایدرک و فهم خمریات او، که از مهم ترین و جاودانه ترین اشعار عربیاست، هم وار سازد.
بازتاب گوشه هایی از ایران و فرهنگ ایران در آثار جاحظ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازتاب فرهنگ ایرانی وآثار فکری وفرهنگی وتمدنی آن درمیان دیگرملل وآثار نویسندگان آنها موضوع مشهور و شناخته شده ای است؛ اما آنچه به روشن تر شدن دقیق این مساله کمک شایانی می کند ، بررسی موردی این بازتاب و نفوذ در میان آثار برجستگان دیگر ملل است. در این رابطه جاحظ بصری نویسنده و دانشمند توانای عرب قرن 3 هجری ،یکی از این مصادیق مهم است. موضوع این پژوهش بررسی نفوذ و بازتاب زبان ،فرهنگ و تمدن ایران در آثار این دانشمند توانمند است ،که در چند بخش ،شامل استناد به اقوال بزرگان ایرانی و توجه به زبان و فرهنگ ایران ، و مسایل اعتقادی و اجتماعی مربوط به آنها از جمله مواردی هستند که در این مقاله پیرامون آنها سخن به میان می آید .
عوامل جامعه شناختی تکوین روش شناسی تجربی در دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با پذیرش رخداد رشد علمی در دوره طلایی اسلامی-ایرانی و به ویژه سال های 500-130 هجری می کوشد با نگاهی جامعه شناسی این رخداد را بفهمد و تبیین کند. فهم رشد علمی، در واقع، به معنای شناخت فرایندهای شکل گیری عناصر مختلف معرفت علمی و به طور خاص روش شناسی تجربی است. این مطالعه، به تفکیک انواع رویکردهای شناخت عقلانی در آن دوره می پردازد و از آن میان، بر علوم تجربی تاکید می کند. چارچوب نظری بر مبنای نظریات جامعه شناسی علم در مورد نفوذ فرهنگ در علم و به ویژه جامعه شناسی تفهمی علم در سنت وبر و مرتون فراهم آمده است. این چارچوب، امکان شناخت عوامل فرهنگی درونی را، فراتر از تبادلات فرهنگی و انتقال علم از بیرون، فراهم می سازد. این مطالعه، با بررسی متون علوم طبیعی و علوم انسانی در آن دوره نشان می دهد که چگونه روش شناسی تجربی دانش ها و از جمله دانش های تاریخی، جغرافیایی و مردم شناسی از تفسیر اجتماعی از مذهب نبوی و به طور خاص، از عناصر فرهنگی تعلق، تسویه و تعارف در اخلاقیات شعوبیه تاثیر پذیرفته است.
دهقانان ایرانی در روند گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش دهقانان در دوره گذار از ساسانیان به خلافت اسلامی یکی از مهمترین رخداد های مربوط به تاریخ ایران در قرن اول هجری است. دهقانان در جامعه ساسانی، نجبای درجه دوم و طبقه ای از زمینداران کوچک محلی بودند که در مرتبه ای پائین تر از بزرگان وآزادان قرار می گرفتند. آنان در دوره انوشیروان طبقة قدرتمند و صاحب جایگاه ویژه ای بودند. با ورود اسلام به ایران و فرو ریختن شاهنشاهی ساسانی، ساختار اجتماعی آن نیز به تدریج دچار تحول و دگرگونی های بنیادین شد، اما موقعیت اجتماعی قسمتی از طبقات ساسانی، به دلیل قرار گرفتن در بخش اداری و دیوانی یا مناطق مشخص قلمرو جدید سرزمین های اسلامی، به وضع سابق خود باقی ماندند. دهقانان با از بین رفتن موقعیت سایر طبقات اجتماعی ساسانی تا قرنها بعد از ورود اسلام به ایران، تداوم حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشتند. سقوط ساسانیان و ورود اعراب مسلمان به ایران دهقانان را به تعامل با این نیروی جدید واداشت تا ضمن ایجاد پیوندهای نسبی و سببی متعدد با آنان، روش صلح جویانه ای را در پیش گرفته وجایگاه خود را حفظ نمایند. روش دهقانان در این تعامل، در مقایسه با روش های دیگر نیروهای حاضر در تحولات آغازین خلافت اسلامی نظیر موالی و شعوبیه از نظر شیوه های تداوم حیات اجتماعی و حفظ موقعیت قابل توجه بودند. این تحقیق در پی پاسخ به این سئوال است که نقش و جایگاه دهقانان در دوره گذار از دوره ساسانی به دوره اسلامی را تبیین نماید؟
اندیشه های شعوبی در شعر رودکی
حوزه های تخصصی:
باستان گرایی در نهضت فرهنگی شعوبیه
حوزه های تخصصی:
شعوبیه از نهضت های مهم در تاریخ و تمدن اسلامی است. پس از روی کار آمدن امویان اصل بزرگ برابری و مساوات که از زمان پیامبر(ص) و در حکومت علوی (ع) مبنا قرار گرفته بود؛ جای خود را به برتری نژاد عرب بر سایر اقوام و تحقیر موالی و ملل دیگر بخصوص ایرانیان داد. نهضت شعوبیه اولین حرکت در برابر موج برتری جویی اعراب بود و برای رسیدن به اهداف خود مراحلی همچون: حزب عربی، حزب تسویه و نهضت شعوبیه را طی کرد. در این میان نخبگان ایرانی برای تجدید استقلال و احیاء فرهنگ باستانی ایران تلاش نمودند و با اقدامات خود حس ملیت و انتقام را در ایرانیان برانگیختند. شعوبیه برای نشر عقاید خود و تحریک حس ملی ایرانیان اغلب از ابزار شعر و ادبیات استفاده کردند. این مقاله درصد است با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و منابع به بررسی موضوع بپردازد.
زمینه های اجتماعی استمرار جشن های ایرانی در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۱
117 - 142
حوزه های تخصصی:
پایایی اعیاد نوروز، مهرگان و سده، به همراه آیین های گسترده ای که بخشی از وجوه هویتی جامعه ایرانی را در خود داشت، مرهون عوامل چندی بود که در این میان سهم زمینه های اجتماعی مهم تر می نماید . نوشتار حاضر در پرتو سه موًلفه ی بافت اجتماعی قلمرو شرقی خلافت و میزان اهتمام زرتشتی ها ، بافت اجتماعی و برتری فرهنگ ایرانی در عراق عرب و به خصوص بغداد و سهم شعوبی گری و رویکرد فرهنگی- اجتماعی ایرانیان ؛ زمینه های اجتماعی مؤثر در تداوم این جشن ها در قرون نخستین اسلامی را بررسی می کند. دستاورد تحقیق حاکی از این است که وحدت جمعیتی و برتری نسبی فرهنگ ایرانی در قلمرو شرقی خلافت اسلامی ، سهمِ اثرگذارِ ایرانی ها در تکوین خلافت عباسی و استقرار در شهرهای نوظهور اسلامی در عراق و مهم تر شکل گیری نهضت آگاهانه شعوبیه و اهتمام به احیا و استمرار اعیاد ایرانی ، موجبات پایایی و پویایی اعیاد، جشن ها و آیین های مربوط را فراهم آورده است. این آیین ها، به عنوان نمود ملموس تر فرهنگ و مدنیت ایرانی، زمینه های تقویت هویت ایرانی را هموار می کرد و در همگرایی فرهنگ ایرانی با مبانی اسلامی سهم بسزایی داشت .
ابن قتیبه و علوم عرب در یک گفتگوی قوم گرایانه
منبع:
آینه پژوهش سال بیست و نهم بهمن و اسفند ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۱۷۴)
133 - 140
حوزه های تخصصی:
ابن قتیبه از نسل روشنفکران دیندار اما عرب گرای ضدایرانی و در عین حال مدافع علم و دانش به صورت مستقل و نه در قالب حدیث است. این را می توان از رساله او با عنوان فضل العرب و التنبیه علی علومها که به کوشش مونتگمری وات و پیتر ویب در سال 2017 در نیویورک و ناشر المکتبه العربیه منتشر شده، به دست آورد. این رساله جمعا 108 صفحه و شامل دو جزء است. جزء اول این کتاب با عنوان فضل العرب درباره شعوبیه و نقد آنهاست و جزء دوم با عنوان التنبیه علی علومها درباره علوم عرب شامل اسب شناسی، نجم، فراست، قیافه، عیافت و طرق و خط و کهانت، خطبه و شعر و حکمت عربی در قالب نظم و نثر است. از این رساله دو نسخه بوده که در مقدمه کوتاه عربی معرفی شده است. یکی نسخه مکتبه ظاهرین که سال 1909 توسط محمد کردعلی منتشر شده که فقط شامل جزء اول است. نسخه دیگر از دارالکتب المصریه که شامل هر دو جزء است، اما صفحات نخست آن افتادگی دارد و باقی صفحات هم برخی بسیار بد است. مصححان گفته اند که آن را با چاپ ولید محمود خالص که در سال 1998 منتشر کرده، مقابله کرده اند. نوشتار پیش رو، گزارشی از رساله مذکور است که به اختصار، مروری بر دیدگاه های ابن قتیبه دارد.
معناشناسی تاریخی و توصیفی «شُعُوب» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و به دنبال آن واژگان، ریشه در فرهنگ ها، سنت ها و نظام خاص زندگی در هر جامعه ای دارد و متأثّر از جهان بینی دربرگیرنده آن است. بسیاری از واژگان قرآنی نیز پس از گذر از جهان بینی جاهلی و ورود به جهان بینی قرآنی، عناصر معناشناختی تازه ای پیدا کردند و در دوره پس از قرآن نیز با عنایت به گذر زمان، دچار تحوّل معنایی متناسب با حاکمیت فکری دوره خویش شدند. شناخت روند تحوّلات معنایی آن دسته از واژگان قرآنی که بعد ها در پیدایش نهضت ها و جریان های فکری، فرهنگی و اجتماعی همانند «شعوبیه» استناد شده، بسیار مهم و ضروری است. ازجمله این واژگان، واژه قرآنی «شعوب» است؛ واژه ای که نهضت شعوبیه بعد ها با استناد به آن در سوره حجرات، آیه 13، تأثیر فراوانی بر اوضاع فرهنگی، اجتماعی دوره عباسی و پس از آن به جای گذاشت. پژوهش حاضر با استناد به اشعار جاهلی، قرآن کریم، واژه نامه ها، تفاسیر و برخی دیگر از منابع متکلمان به منظور آسیب شناسی جریان «شعوبیه»، واژه «شعوب» را براساس معناشناسی تاریخی و توصیفی، تحلیل و تحول معنایی آن را از دوره جاهلی تا قرن پنجم هجری قمری در دوره اسلامی بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که شکل مفرد این واژه، یعنی «شعب» مفاهیم «شکاف، جدایی، پراکندگی ...» و شکل جمع آن «شعوب»، مفاهیم «گروه های پراکنده، بسیار دورکننده = مرگ» را در دوره جاهلی و در قرآن کریم نیز مفهوم متضاد «گروه های پراکنده» را دارد و در قرن های بعدی نیز با عنایت به جریان های سیاسیِ متکی بر نژادپرستی و متأثرشدن از اندیشه های کلامی در مفهوم ملل غیرعرب به ویژه موالی و ایرانیان به کار می رود.
گفتمان «شعوبی» در آراء ناصرخسرو قبادیانی (بر اساس الگوی تحلیل گفتمانی لاکلا و موفه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
193 - 222
حوزه های تخصصی:
لاکلا و موفه با بازخوانی نظریه های متفکرانی مانند زبان شناسی سوسور، ساختارگرایی التوسر و پساساختارگرایی دریدا و...، نظریه گفتمان خود را در سال 1985 میلادی در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی بسط دادند. نظریه گفتمان در دهه های اخیر برای فهم پدیده های اجتماعی و چگونگی تحول آن ها در حوزه های مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شعوبیه یکی از مهم ترین جنبش های تاریخ ایران واکنشی در برابر سیادت حاکمیت غیرایرانی بر ایرانیان بود که دارای سوگیری های فرهنگی سیاسی و اجتماعی است. این مقاله گفتمان شعوبی را در اشعار ناصرخسرو بر مبنای تحلیل گفتمانی «لاکلا و موفه» بررسی می کند. بنابراین چگونگی و چرایی مبارزات ایرانیان در بستر خیزش شعوبی به ویژه در روزگار ناصرخسرو روشن می شود. گفتمان شعوبی در آراء ناصرخسرو با دال های فردیت، اختیار، خردگرایی، روش تأویل و قداست زدایی پیرامون اصالت انسان مفصل بندی می شود. در این دیدگاه، حاکمیت سیاسی سلاطین سلجوقی و نظام عقیدتی خلفای عباسی را به عنوان غیرهای گفتمانی، حاشیه رانی می کند و برای حل بحران های هویتی در تلاش است که پیشینه تاریخی ایرانی را برجسته سازی کند. نظریه رهایی، حاکمیت ایرانی و پیروی از مذهب اسماعیلی را به عنوان اسطوره معرفی می کند. سوژه فردی آزاده و داناست که گفتمان شعوبی را پیش می برد.
بررسی آراء سیاسی جاحظ براساس مدل اسپرگینز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
317 - 335
حوزه های تخصصی:
زبان در جوامع ساده اولیه، همچون هم? وجوه زندگی، وابسته به عادات و سنّت هایی است که در نظر مردمان تقدس یافته است. با تحولات جامعه و خروج آن از وضع طبیعی، نوعی خاص از زبان متناسب با تحولات اجتماعی شکل می گیرد. جامعه اسلامی از قرن سوم شاهد تحولاتی مهم همچون افزایش ثروت، انتقال قدرت، ظهور گروه های جدید اجتماعی، مشارکت ایرانیان و تسلط فرهنگی آنان بود. این شرایط سبب شد صاحبان قدرت به زبان نوشتاری توجه ویژه مبذول دارند. متناسب با تحولات اجتماعی زبان نوشتاری کم کم دچار تفکیک شد و انواع ادبی، سیاسی، اخلاقی و دینی از دل آن سر برآورد. جاحظ متکلم معتزلی قرن سوم و مبدع بلاغت از تأثیرگذارترین چهره های عالم عربی – اسلامی است در این مقاله سعی بر این است که ارتباط میان معضلات اجتماعی و شکل گیری اندیشه های جاحظ مورد بررسی قرار گیرد.
ابن مقفع ِشهید. قربانی تفکر شعوبیه ادیب ودانشمند.(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۹
165 - 182
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که ابن مقفع ایرانی تبار بود ولی تحصیلاتش را درعلوّ بلاغت و فصاحت در زمینه نثر عربی به پایان رسانید. و کتاب های پهلوی را اززبان فارسی به زبان عربی برگردانید. ابن مقفع، نخستین کس و شاید تنها کسی است که توانست دست مایه ای گران بها را به فرهنگ عربی تقدیم کند و بی شک او را به عنوان شهسوار نثر عربی قلمداد می کنند علاقه بیش ازحد ابن مقفع به زبان ادبیات عرب و به ویژه کتابت نثرنویسی. ایشان را تا جایی پیش برد که در دوران خلفای عباسی واموی جزء کاتبان درجه اول وزراء و رهبران آن ها گردانید قابل توجه و عنایت اینجاست فردی که تا این اندازه علاقه به یادگیری زبان عربی داشت و این همه خدمات ارزنده و قابل توجه به ادب عربی خصوصاً در توسعه گسترش و ترویج کتابت و ترجمه نثر عربی نمود به خاطر کینه بیش از حد دشمنانش خودش اولین قربانی بسیار ادیبانه و ماهرانه نثر نویسی می گردد و جالب تر اینکه در تاریخ او را به عنوان یک فرد زندقه و کافر می شناسند غافل از اینکه کسانی مانند جاحظ ، عبدالملک اصمعی و ابن منظور و دیگران که در مورد ایشان قضاوت کرده اند خودشان از متعصبین و طرفداران خلفای عباسی و اموی بودند که بغض و کینه بیش از حدی را به ایرانیان و خصوصا طرفداران فرقه شعوبیه داشتند بطوری که هرکه را ایرانی می شناختند شعوبیه کافر و زندقه و ضد بلامنازع اعراب می دانستند. نهایتاً با پدید آمدن منازعه بین ایرانیان وخلفای عباسی و اموی مبنی بر نژاد برتر واصیل که مولود ان تفکر شعوبیه بود.
تحلیل« رویکرد روشنفکری» در اشعار ناصرخسرو قبادیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
247 - 269
حوزه های تخصصی:
این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به تبیین مؤلفه های جنبش خردگرای ایرانی-شعوبیه- و مفهوم روشنفکری می پردازد و در پی پاسخ به این پرسش هاست: رویکرد روشنفکری ناصرخسرو چگونه صورت بندی می شود و اندیشه های او در دیوان قصاید تا چه اندازه با جنبش فکری شعوبیه نزدیک است؟ و شیوه ایفای نقش روشنفکری ناصرخسرو در زمینه ی تاریخ سیاسی – اجتماعی ایران آن روزگار چگونه است؟ رویکرد روشنفکری ناصرخسرو در دو بحثِ نظری و نقش عمل گرایانه ی روشنفکری قابل تحلیل است. ژرف ساخت روشنفکری در آراء ناصرخسرو بر مینای اندیشه ی خردگرایانه ی ایرانی شکل می گیرد و بر همین اساس در دفاع از حقوق و مقام انسان، معتقد به آزادی اراده، خردگرایی، تکریم مقام انسان و فردیت است. ناصرخسرو برای برون رفت از وضعیت نامطلوب روزگارش، اندیشه های روشنگرش را طرح می کند. مهمترین نقش های روشنفکری ناصرخسرو در سه ساحت سیاسی-اقتصادی، فرهنگی و دینی در تقابل با قدرت سیاسی سلاطین سلجوقی و دستگاه عقیدتی خلفای بغداد، قابل تحلیل است. او تلاش می کند با یادآوری داشته های فرهنگی و تلاش برای بازگشت به خویشتن به احیای هویت بپردازد. موانع از دیگر نقش های روشنفکری او نقد موانع آزادی، نواندیشی دینی، اعتراض به سلطه ی سیاسی سلجوقی و حاکمیت عقیدتی خلافت عباسی است.
حقیقت نمایی در البخلاء جاحظ (موردکاوی قصه های اهل مرو و خراسان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جاحظ (۱۶۰-۲۵۵ق) نویسنده توانای قرن دوم وسوم هجری، یکی از سرشناس ترین چهره های نثر عربی است که در حوزه های مختلف گیتی شناسی، نقد و ادبیات، موسیقی و جانورشناسی قلم زده است. او چندین اثر مشهور و جریان ساز دارد که "البخلاء" یکی از جذاب ترین آن هاست. جاحظ در این کتاب به طور ویژه موضوع بخل را به عنوان مضمونی اجتماعی مورد دقت و واکاوی قرار داده و آن را دستمایه کار خویش ساخته و قصه هایی از خسیسان روایت نموده است. او بخش عمده ای از داستان های خود را به روایت های بخیلان اهل مرو و خراسان اختصاص داده که نشان می دهد در این اثر بی تأثیر از جریان شعوبیه، یکی از مهم ترین جریانات سیاسی آن دوران، نبوده است. جاحظ با توسل به این جریان به نگارش داستان هایی می پردازد و به عجم ها نسبت می دهد که مبنای حقیقی ندارد. اما او ادیبی بلیغ و توانا است و این حکایت ها را در قالبی حقیقت نما به مخاطب ارائه داده است و با وجود این که قصه ها از حقیقت تهی است و با قوّه عقل و منطق همخوانی ندارد اما خواننده با توجه به کاربرد ابزارهای حقیقت نما از جانب نویسنده، داستان را حقیقت می پندارد.این پژوهش نشان می دهد که اتکاء جاحظ بر نوع قصه با رعایت ضوابط فنّی و علّی آن، ایجاد فرایند استناد، دقت در توصیف اشیاء و وصف مشروح آن فرایند حقیقت نمایی را ایجاد می کند و خواننده را به تصدیق حکایت های خود وا می دارد.
نقش شعوبی گری در انتقال میراث زندیقی به اسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش های اجتماعی و سیاسی که جهان ایرانی قرون نخستین اسلامی با آن مواجه بوده است، در تداوم و میراث فکری ایران باستان اند. این جریان ها با بهره مندی از متون و میراث فکری پیشین در این برهه با اتکا بر تحولات سیاسی ناشی از زوال تدریجی دستگاه دینی زردشتی در پی احیای خویش برآمدند. جنبش های اجتماعی و ادبی ممتد زندقه و شعوبیه برجسته ترین این جریان ها به شمار می آمدند که با تکیه و بازخوانی متون فلسفی یونان سعی در تداوم و تبلیغ مباحث عقل محور و مادی در جهان اسلام نمودند. ترجمه متون فلسفی و دینی زندقه و یونانی با حمایت طبقات نخبه در این دوران، تأثیری بسزا در انتقال میراث عقلانی و فلسفی ایران باستان که مانویت برجسته ترین گفتمان آن بوده داشته است. با سرکوب و ضعف زندقه، این جریان از پوشش دینی اسلام در جهت ارائه مضامین خویش بهره برد. شباهت مبانی زندیقی با اسماعیلیه، زمینه ساز این فرض می گردد که درون مایه های تفکر زندقه به واسطه جریان ادبی شعوبیه به شیعیان اسماعیلی انتقال یافته است.
واکاوی نگرش هویتی ابن قتیبه دینوری؛ زمینه ها و دلایل تکوین رویکرد اسلام گرایانه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، زمینه ها و دلایل شکل گیری رویکرد اسلام گرایانه در ایران با محوریت نگرش هویتی ابن قتیبه دینوری، تحلیل و بررسی می شود. هدف پژوهش حاضر، نشان دادن ریشه و تبار دیدگاه اسلام گرایانه، واکاوی زمینه ها و دلایل تکوین رویکرد اسلام گرایانه در ایران است. بررسی تغییرات فرهنگی و تحول هویتی در میان برخی از ایرانیان در دوران اسلامی، از دیگر اهداف اصلی این جستار به شمار می رود. به نظر می رسد مطالب ضدایرانی و عرب مآبانه اسلام گرایانی چون ابن قتیبه دینوری، واکنشی تند به برخی از شعوبیان افراطی بوده که مجموعه ای از تفکرات افتخار به تاریخ، ذم و تحقیر اعراب، به سخره گرفتن آداب و قواعد اسلام و... را در خود داشتند. بی گمان یکی دیگر از دلایل تکوین جریان هویتی اسلام گرا در ایرانِ دوران نخستین اسلامی و تفضیل عرب بر عجم از جانب آنها، شدتِ تمایلات اسلام گرایانه این گروه و عدم تمایز بین عرب و دین اسلام بوده است. به دیگر سخن، بینش اسلام گرایانه، افزون بر عدم تمایز بین اسلام و عرب، برآمده از ارادت و تعصب این دانشمندان ایرانی به دین اسلام بود. روش انجام این پژوهش در سطح داده شناسی، روشِ تحقیق اَسنادی تاریخی و کتابخانه ای و در سطح ارزیابی داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، با مدل توصیفی تحلیلی است.
نقش شعوبیه در برانگیختن(طبقات) ایرانیان برای حضور در حرکت های مخالف دولت اموی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امویان و عرب های مسلمان از طریق فتوح پا به درون جامعه ی ایرانی گذاشتند، درحالی که خود هنوز نتوانسته بودند تفکراتی جاهلی را که قبلاً با آن خو گرفته بودند، به کلی کنار بگذارند. بنابراین مردم این جامعه را از هر طبقه و گروه موالی خواندند. با محروم کردن بسیاری از آنها از بخش های از حقوق مدنی و اجتماعی خود که در اسلام مورد تصریح قرار گرفته بود زمینه به وجود آمدن گروهی ابتدا ناراضی و سپس منتقد و مساوات طلب، سرانجام معارض ضدعرب تحت عنوان شعوبیه را به وجود آوردند. این گروه با فعالیت های ادبی و سیاسی، و پنهان شدن در لفافه مرام و مسلک های گوناگون، امکان تعامل و حضور طبقات فرادست و فرودست ایرانی را درحرکت های مخالف دولت اموی چون قیام حارث بن سریج، قیام ابن اشعث، خوارج ... فراهم آورد. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و شیوه ی جمع آوری داده ها از منابع تاریخی، نقش شعوبیه را در برانگیختن و حضور طبقات ایرانی(فرادست و فرودست) ایرانی در حرکت هایی که به مخالفت با دولت اموی شکل گرفت، مورد مطالعه قرار داده است.
جایگاه عرفان و تصوف در بین ایرانیان
منبع:
عرشیان فارس سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73-85
حوزه های تخصصی:
عرفان به عنوان نقطه مشترک تمامی آیین ها و مذاهب، راهی است برای کشف و شناخت حقیقت بر اساس ذوق و اشراق. عرفان و تصوف، به عنوان عنصر و پدیده ای که ماهیتی اجتماعی و فرهنگی دارد، بازتاب و جلوه ای گسترده در سبک زندگی ایرانیان داشته است. این حضور پررنگ، حتی منحصر و محدود به متون ادبی مکتوب و آثار فرهنگی خواص و نخبگان جامعه ایرانی نبوده و دامنه آن به فرهنگ عامه و فولکلور نیز کشیده شده است. البته با وجود تأثیر زیاد عرفان و تصوف بر سبک زندگی ایرانیان، فرهنگ و آداب و رسوم ایرانی نیز، متقابلاً روی عرفان و تصوف تأثیر گذاشته و این تأثیرات، امروزه، به وضوح در مراسمات مذهبی و عرفانی عامه مردم و حتی در مراسمات صوفیه دیده می شود. این مقاله با رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی، به بررسی جایگاه و نقش عرفان و تصوف در سبک زندگی ایرانیان در اعصار مختلف تاریخ از طریق کندوکاو در آثار کهن دینی، عرفانی و ادبی می پردازد و نقش و جایگاه تصوف و عرفان را در سبک زندگی مردم ایران، در طول تاریخ بررسی می کند. هدف نوشتار حاضر، ارائه تصویری از پدیده عرفان در بین ایرانیان است. بدون شک معرفی جامع این پدیده هم عرفان پژوهان را از ابعاد و زوایای مختلف این پدیده آگاه می کند تا حوزه پژوهشی خود را با آگاهی انتخاب کنند و هم می تواند برای شیفتگان سلوک این طریق، روشنگر باشد.
انعکاس ملی گرایی در ادبیات نمایشی روزگار پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاوش در باب ملی گرایی در ادبیات نمایشی ایران، ما را با دو برهه ی مشخص در تاریخ یکصدوپنجاه ساله ی خود مواجه می کند، یکی روزگار پهلوی اول و دیگری دوران جنگ ایران و عراق که در ادبیات نمایشی آن دوران- و حتی تاکنون- با عنوان تئاتر دفاع مقدس آثار زیادی را به خود اختصاص داده است. اما رویکرد کلی این تحقیق، بررسی و شناخت نهضت شعوبیه - نخستین جنبش ناسیونالیسم ایرانی- به عنوان مقدمه و آبشخوری تاریخی برای جریان ناسیونالیسم روزگار پهلوی اول است که در ادبیات نمایشی این دوران هم انعکاسی تام و تمام یافته است. نهضت شعوبیه از آن جهت برای این نوشته حایز اهمیت است که نه تنها به نوعی نقطه ی آغاز ملی گرایی به شکل یک نهضت سازمان یافته در این سرزمین است، بلکه آتش زیر خاکستر آن در دوره ی پهلوی اول هم، دیگر بار زبانه می کشد و در ادبیات نمایشی آن دوران هم جلوه گری می کند. از طرفی، اشتراکاتی میان نهضت شعوبیه با ناسیونالیسم ظهوریافته در ادبیات نمایشی روزگار رضاشاه نیز وجود دارد. ملی گرایی در ادبیات نمایشی این دوره، تا حد زیادی از الگوهای جبهه های ادبی و علمی- فرهنگی نهضت شعوبیه الگوبرداری و پیروی کرده است. این پژوهش نشان می دهد که الگوهای تفکر و مبارزه نهضت شعوبیه- جز در مواردی اندک- شباهت های کلانی با الگوهای تفکر و مبارزه ی ناسیونالیسم عصر پهلوی اول دارد.
کاربست نظریه شکاف و گریز اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۳)
113 - 135
حوزه های تخصصی:
تبیین شکاف های اجتماعی جامعه ایرانی در عصر انتقال و خلافت اموی، و به دنبال آن ظهور پدیده گریز از کانون خلافت، نیازمند تحقیقی غیرروایی و کارکردگرایانه است. با سپری شدن ایام فتوح، و عدم جذب عملی ایرانیان در جامعه جدید عرب اسلامی و عدم تحقق تصورات ایرانیان برای تغییر کلی وضعشان، نه تنها شکاف های اجتماعی گذشته از بین نرفت، بلکه عملاً با گسترش نظام قبایلی و قرار گرفتن موالی در پایین ترین قسمت این ساختار، ایرانیان به عنوان اقشار فرودست از فضای جدید بهره ای نبردند. این تحقیق به روش تاریخی و بین رشته ای و در چارچوب نظریه جامعه شناختی شکاف و گریز در پی پاسخ به این پرسش است که شکاف های اجتماعی موجود در بین ایرانیان در قرن اول هجری چه تأثیری بر روند گریز آنان داشت؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که شکاف های اجتماعی موجود در نظام اموی و ساختار قبیله ای آن زمینه های گریز لایه های متعدد جامعه ایرانی را از کانون قدرت فراهم نمود. سیاست های تبعیض آمیز امویان و وجود طبیعی شکاف های اجتماعی در جامعه ایرانی قرن اول منجر به تحقق نظریه گریز شد و این جامعه را به امید فردای بهتر آماده پذیرش دعوت عباسی کرد.