مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
حضور
حوزه های تخصصی:
تبلور شخصیت و هویت انسانی به عوامل گوناگونی از جمله امکان تاثیرگذاری از رهگذر حضور در عرصه اجتماعی وابسته است. از این رو، در حرکت احیاگرانه پیامبران الهی و از جمله پیامبر اعظم (ص) توجه ویژهای به این موضوع مبذول گردید تا آنجا که با هدف پاسداشت هویت و کرامت انسانی زن، با در نظرگرفتن حقوق متناسب با توانمندیهای او به همراه انتظار انجام تکالیف و وظایفی در شأن وی، از کهتری مقام زن در برابر مرد کاسته شد و از این طریق امکان تحقق استقلال شخصیتی و رفتاری برای جنس زن فراهم آمد. رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله در زدودن خرافات جاهلیت و معرفی جایگاه شامخ زن در حیات اجتماعی-سیاسی، در رفتار آن بزرگوار با فاطمه زهرا علیهاالسلام تجلی یافت. به رغم همه این اقدامات درپی وفات آن حضرت (ص)، باردیگر بیم آن میرفت که با تقویت تفکیک عرصه خصوصی از عمومی، جنسیت بر هویت غلبه یابد و انسانیت زن در پیشگاه مردانگی مرد ذبح گردد. از اینرو، اقدامی قاطع لازم میآمد که با گرامیداشت مقام زن، کرامت انسانیت را پاس نهد و این مهم جز از رهگذرخاندان نبوت و آن هم به دست تربیت شده بلافصل نبی، شدنی نبود.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
در ادامه بحث از ویژگیهای عبادالرحمان، در این قسمت با اشاره به آیه 72 سوره مبارکه فرقان به دو ویژگی دیگر پرداخته شده است؛ یکی اجتناب از شهادت باطل و دیگری برخورد کریمانه.
در خصوص «شهادت زور» در «وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ» بین مفسّران اختلافنظر وجود دارد؛ برخی آن را به معنای خودداری از شهادت باطل تفسیر کردهاند، برخی به معنای خودداری از حضور در مجلس گناه و برخی نیز هر دو معنا را محتمل دانستهاند.
از دیگر ویژگیهای عبادالرحمان، برخورد کریمانه هنگام مواجهه با کسانی است که با سخن لغو خود قصد تضعیف ایمان آنان را دارند. اهمیت این مسئله زمانی دوچندان میشود که بدانیم انسان به واسطه یک عامل درونی تمایل دارد همرنگ گروه سنی و دوستان خود بشود. از اینرو، چنانچه با کسانی نشست و برخاست داشته باشد که اهل لغو هستند، به تدریج همانند آنها میشود؛ رفاقتی که چه بسا به نفاق میانجامد. بنابراین، بندگان شایسته خدا باید از رفیق بد نیز اجتناب ورزند.
گفتمان تبلیغاتی: محل تعامل کلمه و شیء
حوزه های تخصصی:
استادیار دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس بی شک‘ تحقق گفتمان تبلیغاتی به چگونگی به کار گیری راهکارهایی که شیوه های بیان و نقل و متفاوتی را در بر می گیرند‘ بستگی دارد. از میان این راهکارها می توان به راهکار روایی‘ گفتمانی ‘ بلاغتی و توصیفی اشاره نمود. در این تحقیق‘ گفتمان زیمنس که مارا با تبلیغ نوعی تلفن همراه مواجه می سازد نمونه ای است که می توان از طریق آن به فرایند تعامل بین کلمه و شیء ونقش آن در ایجاد نظام ارزشی در گفتمان پی برد. همین نظام ارزشی است که ما را با دو نوع ارزش مواجه می سازد: ارز ش مطلق و ارزش جهانی. علاوه بر این بر اساس همین تعامل است که حضوری مجازی اما غیر تزیینی و زنده و حساس شکل می گیرد. و با لاخره هویتی را که گفتمان زیمنس عرضه کننده آن است از این نکته حکایت دارد که این تبلیغ تجاری از دیدگاه نشانه- معنا شناختی راهکار اصلی خود را بر تمایز و استمرار استوار نموده است. تمایز‘ چرا که گونه های متفاوتی از روایت و بیان جهت ارائه مبایل زیمنس به کار گرفته شده است و استمرار‘ چرا که همه این گونه ها حکایت از یک معنای واحد دارند: «شدن» بر اساس زنجیره ای پیوسته و جهت دار و هدفمند.
بررسی نقش بنیادی ادراک حسی در تولید معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذر از نظام مطالعات زبانی مبتنی بر ساختگرایی که تقابلگراست و همچنین پشت سر گذاشتن نظام روایی مطالعات معنایی که برنامهگرا میباشد و تولید معنا را تابع نظامی منطقی میداند، مسأله رجوع به سرچشمههای ادراک حسی دخیل در تولید معنا مطرح میگردد که هدف آن در نظر گرفتن نوعی هستیشناسی تولیدات زبانی است. چنین هستیشناسی سبب میگردد تا جریان تولید معنا با شرایط حسی ـ ادراکی گره بخورد و دیدگاهی پدیدار شناختی در تولیدات زبانی مطرح گردد که پیش شرطهایی غیرزبانی را برای تولید معنا قائل است. از جمله این پیش شرطها در نظر گرفتن مرکز یا پایگاهی است که از آنجا همه جریانات اصلی دخیل در تولیدات زبانی هدایت شوند. این مرکز یا پایگاه حسی ـ ادراکی خود ایجاد کننده نوعی «حضور» است که براساس آن فضایی تنشی شکل میگیرد که از دو ویژگی مهم گسترهای و فشارهای برخوردار است. یعنی این که هم دامنه حضور در آن میتواند از صفر تا بینهایت در نوسان باشد و هم اینکه شدت حضور در آن میتواند از کم رنگترین تا پر رنگترین متغیر باشد. همین امر سبب میگردد تا ما با لایههای متفاوتی از حضور مواجه باشیم که در یک سوی آن حضور پر یا اشباع شده قرار دارد و در سوی دیگر آن حضور تهی، محو و غایب. همین انواع حضور مرتبط با عملیات ادراک حسی که ما در این مقاله به بررسی شرایط شکلگیری و ابعاد آنها خواهیم پرداخت سبب میگردند تا جریان تولید معنا به جریانی سیال و غیرکلیشهای تبدیل گردد. برای روشن شدن هر چه بهتر موضوع با ارائه شعری از سهراب سپهری نشان خواهیم داد چگونه فضای تنشی در گفتمان ادبی منجر به بروز معنای سیال میگردد.
پژوهشی در مبانی فلسفی حکمای اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از حکما برآنند که علم حضوری موجود مجرد در علم به ذات خود منحصر است و برخی دیگر آن را اعم از علم به ذات و علم به علت یا معلول آن دانسته¬اند. این دسته از حکما در این که معلوم حضوری موجود مجرد, بالضرورة باید مجرد باشد یا موجود مادی نیز می¬تواند معلوم حضوری برای موجود مجرد باشد, اختلاف¬نظر دارند. از جمله نتایج این اختلاف نظر, در بحث علم باری¬تعالی به مادیات ظاهر می¬شود. به این ترتیب, از نظر برخی حکما, موجودات مادی بما هو مادی نزد خداوند حضور بالذات ندارند و از نظر دستة دیگر, موجودات مادی بما هو مادی, بالذات, معلوم حضوری حق¬تعالی واقع می¬شوند. در این مقاله, ضمن بحث تاریخی و تطبیقی آرای حکما از ابن سینا تا طباطبایی, مبانی و دلایل هر یک از دو نظریة مذکور, مطرح و مورد بررسی قرار می¬گیرد و در نهایت نظر دوم بر نظر اول, بنا بر وجوه فلسفی و شواهد دینی و عرفانی, ترجیح داده می¬شود. افزون بر این وجه جمع آنها نیز خواهد آمد.
بررسی عوامل محدود کننده حضور زنان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیاز به حضور در فضا برای همه گروه ها فارغ از جنسیت، سن، سطح درآمد، شغل و... امری ضروری است. پیش فرض اولیه این مقاله، بر ضرورت حضور زنان به عنوان گروهی اجتماعی و بهره مند از حقوق شهروندی در فضاهای شهری تاکید دارد. فضاهای عمومی به طور اعم و فضاهای شهری به طور اخص بدلیل ساختار کالبدی و کارکرد اجتماعیشان مهم ترین وسیله در جهت تقویت جامعه مدنی هستند. جامعه مدنی عرصه ای را فراهم می آورد که امکان مشارکت برای تمام گروه ها در آن به وجود می آید. یکی از مهم ترین ویژگی های جامعه مدنی کثرت گرایی به مفهوم دربرگیری تمامی گروه هاست، بنابراین جامعه مدنی با مفاهیم و ویژگی های بارز فوق بی شک بر مشارکت زنان و حقوق آنان تاکید دارد. این مقاله محدودیت های زنان را که مشتمل بر محدودیت های ناشی از طراحی و برنامه ریزی فضاهای شهری است و هم چنین هنجارهای اجتماعی و فرهنگی که بر کاهش حضور زنان در فضاهای شهری تاثیرگذارند را مورد بررسی قرار می دهد. محدودیت های تاثیرگذار بر حضور زنان در فضاهای شهری دامنه وسیعی از محدودیت های کالبدی- اجتماعی را دربرمی گیرد. بنابراین رابطه ای میان موانع، محدودیت ها و شرایط و نیازهای گروه های مختلف زنان مورد بررسی قرار می گیرد و در انتها توصیه هایی برای کاهش محدودیت های حضور زنان در فضاهای شهری ارائه می شود.
الگوهای فراز و فرود در آفرینش هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر یک نگاه نشانه شناختی به مبدا پیدایش و چگونگی خلق آثاری با الگوی فراز و فرود است که خود الگویی ذاتی برای تمامی پدیدارها در کائنات و از جمله گوهری نهفته در ذات آدمی است. تجلی این الگو در آثار هنری اسلامی خود از معانی متعالی تری خبر می دهد و نشان از سیر وحدت به کثرت و خلوت به جلوت است و گویای این مطلب است که آفرینش های هنری تماماً بر اساس القائات رحمانی و ربانی است. جلوه گاه حقیقت در هنر، عالم غیب و حق است. هنرمند به واسطه ""حضور"" از عالم غیب آگاهی می یابد و حقایق روحانی مربوط به عالم و معارف حقیقی و علوی را درک کرده و دست به خلق آثاری می زند که همگی نشان از بندگی دارد. در این تحقیق تلاش شده است تا با بررسی مفاهیم نظری و رویکردهای تحلیلی و مطالعه نمادهایی چون ""طاق"" ، ""گنبد"" و ""فواره"" و آفریده های از این دست، که با نگاه به آنها دل و جان و چشم هر بیننده را مسحور می نماید و روح انسان را به سوی عالم بالا سوق می دهد و در نتیجه احساس آرامش و اطمینان را القاء می نمایند، خبر از صعود به عالم علوی و سیر در ملکوت و پس ازآن فرود به عالم سفلی می دهد که نشان از قیام، رکوع و سجود است که همانا نماد "" عبادت و بندگی"" است.
علم و ادراک و نحوه تشکیل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با قبول موجودات جهان به عنوان موجودات عینی و واقعی و با قبول اینکه اشیا در فردیت خویش دارای تشخّص و تعیّن هستند و به عنوان اموری خارجی قلمداد میشوند، و همچنین با قبول اینکه آنچه ما ادراک میکنیم همانی است که در خارج وجود دارد، به تبیین مراحل ادراک و ایجاد علم میپردازد. این مقاله شناخت واقعیت را متشکّل از پنج مرحله میداند که دو مرحله اول آن فارغ از هرگونه توصیف شناخت شناسی (معرفت) است و مقدّم بر تلاش ذهن برای استخدام کلمات و صفات برای توصیف ویژگیهای نوعی واقعیات است. در واقع، آن چیزی که در اولین برخوردهای انسان با جهان مطرح میشود صِرف موجودیت شیء (پدیده) و این همانی آنچه با علم حضوری ادراک شده با واقعیت خارجی است. حضور اولیه موجودات خارجی در نزد نفس، همانند زمانی است که انسان هنوز زبانی را جز زبان اشاره نیاموخته است؛ ولی قطعا واقعیت خارجی را میشناسد. در مرحله بعد، نام گذاری و سپس طبقه بندی برای سهولتِ بازیابی مطرح میشود. زبان و منطق، در این مرحله جای میگیرند.
پیشینه علم حضورى در سنّت فلسفه اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع «علم حضورى» جنبه هاى گوناگونى دارد. یکى از این جنبه ها بررسى تاریخى علم حضورى و بازکاوى نگاه فلاسفه گذشته است. پرسش از اینکه علم حضورى یکى از آموزه هاى جدید فلسفه اسلامى است یا سابقه اى دیرین دارد؛ و در صورت مثبت بودن پاسخ بخش دوم سؤال نقش فیلسوفان گذشته در آن چه بوده است، مهم ترین سؤالاتى است که در این مقاله مورد بررسى قرار گرفته است.
روش ما در بررسى این سؤالات مراجعه به منابع اصیل فلسفه اسلامى و تحلیل آراء فلاسفه مهم این سنّت بوده است. بدیهى است برداشت ما از مطالب قدما متأثر از یافته هاى جدیدى است که متأخرّان بر حرف هاى قدما اضافه کرده اند.
نتایج حاصل این پژوهش عبارت است از: توجه فیلسوفان ـ از همان ابتدا ـ به موضوع علم حضورى و تفکیک آن از علم حصولى، و دانستن احکام خاصّ علم حضورى. ضمنا یکى دانستن تعقّل و علم حضورى، از طرف فیلسوفان مسلمان دستکم در برخى از مصادیق، از دیگر نتایج این پژوهش است.
نگاهى به «نفس» و «ذهن» و نقش آنها در ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، از اهمیت علم و ادراک سخن مى رود و بر نقش نفس و ذهن در این زمینه تأکیدمى شود. با اینکه نفس شریف ترین عنصر ذاتى و واقعیتِ وجودى انسان است، امّا به نظر مى رسدقدر آن مجهول مانده است. نفس نه تنها با قلب و عقل، بلکه گاه با ذهن نیز مترادف گرفته مى شود.ادّعاى نگارنده این مقاله آن است که اهمیت نفس از ذهن بیشتر است و در واقع، بین آن دو، رابطهعموم و خصوص مطلق وجود دارد. با در نظر گرفتن نقش ارزنده نفس، مى توان گفت که: «علم»حضور معلوم و یا اعیان خارجى در نزد نفس است. هم زمان، ذهن انعکاسات اعیان خارجى رادریافت و ثبت مىکند و موجود ذهنى را تشکیل مى دهد که این موجود به نوبه خود، در حضورنفس قرار مى گیرد و ادراک مى شود. بنابراین، نفس با اشراف بر اعیان خارجى از یکطرف و بااشراف بر موجود ذهنى از طرف دیگر ـ هم زمان ـ دو کارکرد دارد و موجود عینى و ذهنى را ادراکمىکند. بدیهى است که موجود ذهنى برگرفته از موجود خارجى، و موجود خارجى نیز قائم به خودو مستقل از ذهن آدمى است. حکم، به مثابه عمل نفسانى، در تأیید اعیان خارجى و نیز انعکاساتذهنى نقش دارد.
بررسی مفهوم خودبنیادی و متافیزیک تجدددر تفسیر هیدگر از اندیشة هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می کوشیم تا تفسیر هیدگر از مفهوم «خودبنیادی» و «متافیزیک تجدد» در اثرش «مفهوم تجربة هگل» بر اساس یکی از مواجهه های او با اثر سترگ و تاریخ ساز هگل یعنی پدیدارشناسی روح بیان شود. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل در پرسش از مطلق، مفهوم خودبنیادی، و حضور یا ظهور مجدد مطلق، غایت و فرجام فلسفة او به عنوان متافیزیک تجدد و نقش مفهوم تفاوت وجودشناختی در تفکر او را بررسی خواهیم کرد. درنهایت نتیجه خواهیم گرفت که از نظر هیدگر، فلسفة هگل فلسفه ای موضوع (شناسایی) محور، خودبنیاد و به منزلة متافیزیک جدیدی است که غایت به نیست انگاری تکنولوژی دورة جدید می انجامد. از این رو، هگل در فراروایت هیدگر از تاریخ متافیزیک غرب، نقشی محوری دارد و اوج غایت آن را باید به مثابة تقدیر و سرنوشت نیست انگاری تکنولوژی دورة جدید ملاحظه کرد. اما در عین حال خواهیم دید، شباهت بین آن ها در تأمل در معنای پایان فلسفه و پرسشِ بنیادین تفکر امری انکارناشدنی است
ساخت، اعتباربخشی و پایاسازی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران لیگ های برتر فوتبال، بسکتبال و والیبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه، طراحی و ساخت ابزار معتبر و پایا جهت سنجش عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران ورزشی لیگ های برتر فوتبال، بسکتبال و والیبال بود. نمونه ی مورد مطالعه در مراحل مختلف انجام پژوهش به ترتیب 10،30 و 500 نفر تماشاگر از هر لیگ بود که به طور تصادفی از میان تماشاگران حاضر در ورزشگاه انتخاب شدند. این پژوهش، یک مطالعه ی کاربردی است که به صورت پیمایشی انجام شد. در بخش طراحی ابزار سنجش عوامل مؤثر بر حضور، اعتبار صوری، ظاهری، سازه و ملاکی (ملاک هم زمان)، پایایی درونی و ضریب ثبات ابزار طراحی شده مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از آمار توصیفی شامل شاخص های گرایش مرکزی و شاخص های پراکندگی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون برای تعیین ضریب ثبات و اعتبار ملاکی ابزار، آزمون آلفای کرونباخ، آزمون KMO و کرویت بارتلت برای بررسی کفایت نمونه، آزمون تحلیل عامل اکتشافی برای شناسایی عوامل بودند که با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شدند. نتایج نشان داد که ضریب ثبات پرسش نامه ی مقدماتی 56/0 و تجانس درونی آن 84/0 است. نتایج آزمون تحلیل عامل اکتشافی 8 عامل را که مجموعاً 57 درصد از واریانس عوامل مؤثر بر حضور تماشاگران را تبیین می کند، نشان داد. این عوامل شامل تأسیسات، اطلاعات و جذابیت، عملکرد و قدمت تیم ها، زمان بندی و اطلاع-رسانی، پیروزی نیابتی (هویت تیمی)، تعامل و گریز و هیجان بودند. تجانس درونی پرسش نامه ی نهایی 89/0 به دست آمد.
تبیین خلق زبان شاعرانه با استفاده از نظام مبتنی بر تطبیق و لغزش های مهارشدة اریک لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهة 1980 میلادی، نشانه شناسی با چرخشی روش شناختی روبه رو می شود. این چرخش که برگرفته از فلسفة غالب قرن بیستم؛ یعنی، پدیدارشناسی است، ابعاد گمشدة معنا مانند «حضور»، «جریان ادراکی- حسی»، «تن»، «ادراک» و «امر حسی» را به نشانه شناسی بازمی گرداند. در سال های دهة 1960، تصویر نشانه شناسی تصویری بسته و درخودرفته است؛ تصویر دیسیپلینی ساختارگرا که صرفاً بر روی داده هایی جدا از زندگی و واقعیت های تجربه های زیسته کار می کند. درواقع، نشانه شناسی کلاسیکِ روایی، متن را از واقعیت جهانِ زیسته جدا می کند و تنها و تنها بها را به خود متن و گفته می دهد؛ گفته-ای بریده از بافتِ خود که در آن سوژه هایی جدا از تاریخ و زمان و ابژه هایی بدون ویژگی مادی ترسیم می شوند. درواقع، متن فضای آشکاربودن معنا بدون ساحت ِ«حضور» می-باشد؛ اما با این چرخش پدیدارشناختی، ساحت «حضور» به نشانه شناسی بازگردانده می-شود. ازجمله نشانه شناسانی که تحت تأثیر این چرخش پدیدارشناختی قرار گرفته است، اریک لاندوفسکی است. او با مطرح کردنِ «نظام معنایی تطبیق» و «لغزش های مهارشده» به تعامل فعال (و همراه با خطر) سوژه و آن وجه غیریتی اشاره می کند که دیگر نه به مثابة ابژه، بلکه خود نقش سوژه را بازی می کند؛ آنگونه که در این تعاملِ روبه جلو و خلاق، تعاملی تن به تن و مبتنی بر جریان ادراکی- حسی شکل می گیرد که در آن هر دو طرفِ تعامل این ویژگی را دارند که قابلیت های پنهان و بالقوة خود را علاوه بر تطبیق با یکدیگر آزاد کنند و سببِ خلق ارزش ها و معناهای تازه شوند. در نوشتة حاضر سعی بر آن است تا با تکیه بر «نظام معنایی تطبیق» و مسئلة «لغزش های مهارشده» نشان داده شود که چگونه شعر و استعارة شاعرانه، نتیجة تعامل فعال و همراه با خطرِ شاعر با زبانی است که در مقابل او مقاومت می کند و این مقاومت خود سببِ خلق زیبایی می شود. به تعبیری دیگر، شاعر با زبان خطر می کند و نتیجة این خطر و لغزش مهارشده، خلق زبان شاعرانه است.
عنصر خطاب در غزل سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعدی استاد مسلم غزل سرایی در ادب فارسی است. دل نشینی و اثرگذاری کلام او نسبت به غزل شاعران دیگر به عوامل فراوان فرهنگی، زبانی، بیانی، تصویری و... وابسته است. هرچند ظرایف متعدّدی از اشعار سعدی توسط پژوهشگران و منتقدانی نظیر هانری ماسه، غلامحسین یوسفی، علی دشتی، محمود عبادیان، سعید حمیدیان، تقی پورنامداریان، ضیاء موحد و... کشف و ارائه شده، هنوز جزئیاتی از شگردهای سخن سرایی او به ویژه در غزل باقی مانده که توجه به آن ها در پی بردن به راز شیرینی سخن و انگیزش خارق العادة آن کمک می کند. مقالة حاضر به عنصر «خطاب» به عنوان عامل مؤثری در این خصوص پرداخته است. مهم ترین اثر و نتیجة القای حسّ «حضور» و «خطاب» در شعر برانگیختگی مخاطب است. این مقاله پس از ذکر مقدّماتی دربارة «عنصر خطاب» عوامل مؤثر در تقویت این احساس را در کلام سعدی برشمرده است. در انتها عناصر کلامی «خطاب» در غزل سعدی تحلیل شده است. در این پژوهش از روش اسنادی و تحلیل محتوا بهره برداری شده و در قسمت آخر آمار و داده هایی از میزان بروز و نحوة توزیع آن ها به صورت جداول و نمودارهایی ارائه شده است.
تحلیل مسئله خویشتن داری در جمع با تکیه بر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این بررسی آن است که روشن سازد چرا در خلوت، نابهنجاری افزایش و هنجارها کاهش می یابد؟ روش تحقیق، توصیفی و از نوع کتاب خانه ای با تحلیل محتوا می باشد. یافته این بررسی آن است که تفاوت رفتار در خلوت و جلوت، به جهت تفاوت در حضور و عدم حضور است. درک حضور و نظارت دیگران، موجب حالتی در انسان می گردد که شرم و حیا نامیده می شود و مانع رفتارهای نابهنجار می گردد. حیا، یک تغیّر و انکسار درونی است که در مواجهه با رفتارهای ناروا به وجود می آید و حالتی از انزجار و انقباض روحی و روانی را نسبت به امور زشت و ناهنجار به وجود می آورد و در نتیجه موجب ترک آن می شود. نتیجه ای که از این بررسی می توان گرفت آن است که حضور و نظارت دیگران، یکی از منابع مهم در مهار نفس و تنظیم رفتار می باشد. از این رو می توان برای تصحیح رفتار و تقویت خویشتن داری، از این منبع مهم استفاده نمود و انسان ها را به انجام کارهای نیک و ترک کارهای زشت واداشت .
تفاوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دریدا در مقابل متافیزیک حضور، که آن را با عنوان آوامحوری توصیف و فلسفه های استعلایی و ساختارگرایانه را دو نوع اساسی آن قلمداد می کند، به معرفی «تفاوط» می پردازد. بنابراین طبیعی است که برای رسیدن به تفاوط، به ترین نقطة عزیمت، این دو فلسفه باشند. دریدا در نوشته هایش از هوسرل و سوسور، به عنوان نماینده های شاخص این فلسفه ها، هم چون سکوی پرشی برای نیل به دیدگاه های خود استفاده کرده است. تفاوط از تقابل حضور و غیابِ ساده (غیاب حضور) فراتر می رود و با نفی مدلول استعلایی، از هر حضوری (اعم از حضور اکنونی و حضورِ به تعویق افتاده) برمی گذرد. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن معرفی آوامحوری و ساختارگرایی به عنوان آماج نقدهای اساسی دریدا، تفاوط در همان بستر مورد توجه دریدا طرح و بررسی شود. می خواهیم دلیل انتخاب گفتمان به ظاهر تناقض آمیز توسط دریدا و چگونگی فرا رفتن تفاوط از تقابل های متافیزیکی را روشن سازیم.
زمان در پدیدارشناسی وجودی هایدگر و آنتولوژی صدرائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
بحث زمان و ارتباط آن با هستی یکی از مباحث مهم فلسفی است. حقیقت زمان و رابطه آن با هستی و انسان پرسش های مطرح در تاریخ تفکرات فلسفی بوده اند. زمان در اندیشه ملاصدرا در عالم طبیعت، جلوه ای از هستی است؛ هستی صدرا که هستی عام و اعم از سیال و ثابت بوده و زمان، منتزع از وجود سیال است. ملاصدرا با تلقی زمان به عنوان بُعد چهارم جسم، در اندیشه گذشتگان تحول جدی پدید می آورد و با این نگاه گسست میان اجزای زمان را از بین می برد. در هایدگر، با اینکه از وجود عام سخن به میان می آید، اما زمان در وجود انسانی یا دازاین قابل فهم است؛ لذا درباره زمان، گذشته و آینده و حال، نه به عنوان مفهوم و قطعات فرضی زمان، بلکه به عنوان ابعاد وجودی حضور سخن به میان می آید. طبیعت و انسان در فلسفه ملاصدرا در افق زمان فهمیده می شود و در هایدگر از تاریخ و هویت تاریخمند وجود آدمی بحث می شود.
قشربندی اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر میزان حضور و اثربخشی و عملکرد علمی و حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله شناسایی قشرهای اعضا هیأت علمی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از نظر حضور و اثربخشی و همچنین زمینه های عملکرد علمی و حرفه ای آنان است.
روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وب سنجی انجام شد. جامعه پژوهش را کلیه اعضا هیأت علمی شاغل در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی و مرتبه استادیاری به بالا تشکیل داده است. گردآوری داده های وبی در بستر دو پایگاه (گوگل پژوهشگر و پایگاه نمایه استنادی علوم ایران) انجام گرفت. همچنین از پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری داده های جامعه پژوهش به منظور قشربندی آنان از نظر عملکرد علمی و حرفه ای استفاده شد.
یافته ها: از نظر عملکرد علمی و حرفه ای جعفر مهراد، محمد حسین دیانی و رحمت الله فتاحی جایگاه های نخست تا سوم را کسب کردند. همچنین بین قشربندی از نظر میزان حضور و اثربخشی عملکرد علمی و حرفه ای رابطه معنی دار و مستقیمی وجود دارد. دانش آموختگی از دانشگاه های خارج، تسلط به زبان انگلیسی، نگارش مقاله های گروهی، همکاری علمی با دانشمندان بین المللی، عضویت در گروه های پژوهشی، اشتغال در گروه های آموزشی پر سابقه و دارای تحصیلات تکمیلی از علت های اصلی حضور برخی اعضا جامعه پژوهش در قشرهای مرکزی است.
حضور و عالمداری در ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای متافیزیک باوری معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
علم حضوری انسان به خودش، بنیان حضور وی نزد خود و شهود مستقیم هستی است. ملاصدرا با تکیه بر نفس به عنوان هستی که عین شناسایی و قلمرو تلاقی وجود و علم است، آدمی را از ورطه تقابل غیرقابل رفع ذهن و عین نجات می دهد. آدمی با حضور نزد خود، هستی خویش را متصل به عالم خارج می یابد. یافتن خود در میان موجودات و داشتن نسبت خاصی با هستی، به معنای داشتن «عالم» است. هایدگر نیز با تکیه بر نسبت خاص انسان با هستی و توانایی انسان بر تفسیر و ارزیابی هستی و فرارفتن از هستی، مسئله حضور و عالمداری را مطرح می کند. بنابراین می توان گفت حضور آدمی نزد خود، بنیان عالمداری اوست و از این لحاظ، ملاصدرا و هایدگر مشابهت بسیاری به یکدیگر دارند.