مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
فرهنگ نگاری
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نگاری ریشه در تمدن بشری دارد . ایرانیان ، آشوریان و چینیها دارای سنت فرهنگ نویسی بوده اند . خاستگاه این سنت به حفظ زبان از بیم زوال باز می گردد . اما در میان ملت عرب علاوه بر این ، رویکردی دینی یافته است . پیشینه فرهنگ نگاری در میان این ملت به نگارش رساله های کوچکی باز می گردد که بیشتر از باب آفرینش انسان ، گیاهان و درختان بوده است . روش بنیانگذاران این سنت بیشتر شفاهی و به بادیه رفتن بود و به تدریج روشمند و به جهتی دو مکتب معناگرا و لفظ گرا و حتی بنا به شیوه و شخصیت صاحبان آن به مکتب خلیل ، مکتب ابوعبید ، مکتب جوهری و مکتب برمکی تقسیم شد .
فرهنگهای دوزبانه روسی و فارسی و یک قرن تجربه
حوزه های تخصصی:
فرهنگ نویسی درکشورهای مختلف سابقه ای طولانی دارد ، و در کشور ما نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است . محققین شروع تاریخ فرهنگ نگاری توسط ایرانیان را از اوایل قرن 9 میلادی می دانند که در مقایسه با کشورهای اروپایی از سابقه طولانی آن حکایت می کند . فرانسویها از قرن 16 ، انگلیسیها از قرن 17 و روسها از قرن 18 بدین امر همت گمارده اند . هدف این پژوهش مقایسه اجمالی فرهنگهای به چاپ رسیده و پر کاربرد دو زبانه روسی به فارسی و فارسی به روسی و ارائه قابلیتها و ویژگی های یک فرهنگ خوب می باشد .
بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی بر اساس چند فرهنگ فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تحول معنایی برخی مدخلهای واژگانی زبان فارسی (سه حرف «ب»، «ث» و «خ») بر اساس چند فرهنگ فارسی و در پاسخ به این سوال، که «مدخلهای واژگانی فرهنگهای مورد بررسی در یک دوره حدودا 40 ساله چه تغییرات معنایی را از سر گذرانده اند» در یک بررسی درزمانی و به شیوه توصیفی - تطبیقی نگاشته شده است. تمام مدخلهای این حروف در سه فرهنگ فارسی معین، سخن و صدری با یکدیگر مقایسه و بر اساس تغییرات معنایی به وجود آمده در شش مقوله آرمانی، نه مقوله بینابینی و بر اساس سه معیار «گرایش زبانی و سطح کلام»، «حوزه کاربرد» و «ریشه شناسی» دسته بندی شده است. پیکره بدست آمده با تعداد 13321 مدخل در یک پایگاه داده های پویا ثبت شد که بر اساس آن تعداد هفت نمودار و چهار جدول در این مقاله ارایه شده است. بر اساس آمارها برخی نتایج به شرح زیر است: 40.22% از واژه های این سه مدخل تمایل به حذف یا منسوخ شدن یافته است. واژهای جدید 8.71% از واژه ها را تشکیل داده و 42.07% از واژ های این سه مدخل بدون تغییر معنایی باقی مانده است
فرهنگ نگاری تخصصی علوم سیا سی و روابط بین الملل در ایران : آسیب هاو راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت وضع موجود فرهنگ های تخصصی علوم سیاسی و روابط بین الملل و فهم بهتر وضعیت این فرهنگ ها و شناسایی تنوع و فراوانی و آسیب ها و خلا های موجود در این زمینه سازماندهی گردیده است. در این مقاله با روش تحلیل محتوا به بررسی و آسیب شناسی بیش از 100 فرهنگ تخصصی اعم از فرهنگ های توصیفی ، دوزبانه ،سیاسی مطبوعاتی و دانشنامه های موجود در زمینه علوم سیاسی و روابط بین الملل پرداخته شده است. برخی از نتایج تحقیق نشان می دهد که اعمال جهت گیری های سیاسی در فرهنگ نویسی ،تشریح واژه های سیاسی در خدمت احزاب و تبلیغات،کم دقتی ها در برابر گذاری ها، عدم ورود اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل در کار فرهنگ نویسی، نا آشنایی با نماد های فرهنگی حوزه های مختلف دانش سیاسی در هر دو زبان مبدا و مقصد،عدم آشنایی با فنون و شیوه های نوین فرهنگ نویسی،عدم انجام کار تخصصی توسط موسسات انتشاراتی در زمینه علوم سیاسی، نبود کار تیمی و گروهی در فرهنگ نویسی ،عدم رعایت استانداردهای بین المللی همراه با بومی سازی از مهمترین آسیب های فرهنگ نگاری تخصصی علوم سیاسی و روابط بین الملل در ایران می باشد.در پایان ضمن جمع بندی و نتیجه گیری ،راهکارهایی برای تقویت فرهنگ نویسی تخصصی علوم سیاسی و روابط بین الملل در ایران ارائه گردیده است.
فرهنگ های عمومی یک زبانة فارسی از منظر برآورده کردنِ نیاز کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متأسفانه تاکنون برآورده کردن نیاز مخاطب در فرهنگ های فارسی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف این مقاله بررسی پنج فرهنگ عمومی یک زبانة فارسی، یعنی لغت نامة دهخدا، فرهنگ فارسی معین، فرهنگ فارسی عمید، فرهنگ فارسی امروز و فرهنگ سخن، از منظر برآورده ساختن نیاز کاربران و میزان رضایت آنان از این فرهنگ هاست. برای دستیابی به این مقصود، کاربران مورد نظر به سؤالات پرسش نامه ای پاسخ دادند، با برخی از آنان مصاحبه ای انجام شد و نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری محک خورد. اصول کلی این تحقیق شامل شناسایی نیازهای ارجاعی کاربران، میزان رضایت آنان از فرهنگ ها و بررسی رابطة این نیازها با متغیرهای اجتماعی، همچون سن کاربران، میزان تحصیلات و نیز رشتة تحصیلی آنان، بوده است. در این تحقیق، مشخص شد که رشتة تحصیلی کاربران، در میزان استفادة آنان از فرهنگ، یافتن اطلاعات در بخش های مرتبط در فرهنگ، و همچنین رضایت کاربران از فرهنگ های موجود، عامل مؤثر و تعیین کننده است.
بررسی و نقد «فرهنگ یک جلدی فارسی به ژاپنی و ژاپنی به فارسی معاصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله حاضر می کوشد «فرهنگ یک جلدی فارسی به ژاپنی و ژاپنی به فارسی معاصر» تألیف تسونه ئو کورویاناگی (Tsuneo Kuroyanagi) را معرفی و توصیف نماید و شکل و محتوای آن را با معیارهای فرهنگ نگاری نوین بسنجد و محاسن و معایب آن را آشکار سازد. این فرهنگ، کلیه آثار پیشین مؤلف در حوزه فرهنگ نگاری است و در هر دو کشور ایران و ژاپن در غیاب فرهنگ لغت دوزبانه قابل اعتنای دیگری، مورد استفاده گسترده دانشجویان، پژوهش گران و مترجمان قرار می گیرد. همان گونه که در پیشگفتار اثر آمده است، مخاطبان این فرهنگ در وهله اول دانشجویان و علاقمندان زبان فارسی در ژاپن هستند و طبعاً این فرهنگ با توجه به نیازهای آنان تألیف گشته است و به همین دلیل نیز استفاده از آن برای دانشجویان زبان ژاپنی در ایران دشواری هایی به همراه دارد، اما از آن جا که مؤلف طبق ادعای خود در ابتدای بخش دوم این فرهنگ، به استفاده دانشجویان ایرانی از این فرهنگ نیز گوشه چشمی دارد، مقاله حاضر به طور خاص با محور قرار دادن نیازهای دانشجویان زبان ژاپنی در ایران به نقد و بررسی این فرهنگ می پردازد.
تحلیل فرایند سرمدخل گزینی کلمات مرکب در دو فرهنگ «سخن» و «معاصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، با این پرسش ها آغاز می شود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگ های مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته می شود، به عنوان سرمدخل های فرهنگ های خویش انتخاب می کنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانه ای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگ های لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دسته بندی های طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسی های انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته می شود، هم در این فرهنگ ها به عنوان سر مدخل قرار گرفته اند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمه شدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگ تر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلی ترین عامل سرمدخل شدگی به شمار می رود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب می شود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگ های لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخل ها دارند.
تحلیل میزان رعایت معیارهای خردساختار و کلان ساختار در فرهنگ های دوزبانه روسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال نوزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۷۰)
45-65
این پژوهش میزان استانداردبودن فرهنگ های روسی به فارسی را ازنظر معیارهای خرد ساختار و کلان ساختار در فرهنگ نویسی نقد و بررسی می کند. در علم فرهنگ نگاری معاصر، این که یک فرهنگ چگونه باید باشد و استانداردهایی که در تدوین فرهنگ باید مدنظر قرار گیرند، معمولاً در دو سطح کلان ساختار و خردساختار فرهنگ ها تعریف می شود. در این پژوهش، نخست الزامات تدوین فرهنگ ها در این دو سطح در منابع مختلف روسی بررسی می شود. سپس، مجموعه الزامات پایه و معیاری را که در تدوین فرهنگ های دوزبانه باید رعایت شوند، به صورت فهرستی کلی برای تدوین فرهنگ های دوزبانه ارائه داده خواهد شد. در مرحله نهایی این فهرست برای ارزیابی سه فرهنگ پرکاربرد روسی به فارسی به کار رفته است. دستاورد اصلی این کار پژوهشی امکان استفاده از فهرست تنظیمی هم در تدوین فرهنگ های دوزبانه و هم برای ارزیابی و تحلیل میزان استاندارد بودن فرهنگ های تدوین شده است.
تعیین مقوله دستوری واژگان چندنقشی در فرهنگ های لغت زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیینِ مقولة دستوریِ واژه های چندنقشی- واژه هایی که در نقش چندین مقوله دستوری ظاهر میشوند، یکی از مشکلات فراروی فرهنگ نویسان است. ابهامِ مقولههای دستوری و همپوشی میانِ آنها و برخی فرآیندها مانند حذف، کوتاه شدگی و تغییرمقوله از جمله عوامل مؤثر در چندنقشی شدن واژه ها هستند. برخی از این عوامل، بر مقولة دستوری واژه ها تأثیری پایدار نهاده و برخی دیگر فقط سبب تغییر نقشی میشوند که در شرایط ویژهای صورت میگیرد. تمییز این دو از یکدیگر برای فرهنگ نویسان و دستورنویسان امری ضروری است. در این پژوهش، برای دستیابی به معیارهای تفکیک هر یک از این فرآیندها، 1172 واژة دومقول های اسم و صفت از فرهنگ سخن (Anvari, 2014)، گردآوری شده و به روش تفسیری و تأویلی مورد تحلیل قرارگرفتند. در پایان، مشخص شد بخش مهمی از تغییرِ رفتارِ این واژه ها، پیامدِ نوعی ساده سازی نحوی و نتیجة فرآیندهایی مانند حذف ارجاعی و یا ناشی از همپوشی نقش دستوری میانِ طبقههای دستوری است که نباید در فرهنگ های لغت در نظر گرفته شوند.
ارزیابی دیدگاه فلبر و لانگاکر در طبقه بندی مفهومی واژه های محتوایی فرهنگ لغت معین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی واژه ها به منظور ساماندهی و دسترسی آسان به ابعاد مختلف آن ها و همچنین تجمیع اطّلاعات، از موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی مورد توجّه پژوهش گران بوده است. پژوهش حاضر دو هدف عمده دارد. هدف اوّل این است که براساس دو رویکرد مفهومی فلبر (1984) و لانگاکر (2008 و 2013) منتخبی از واژه های محتوایی فرهنگ لغت معین را به طبقه بندیِ معنایی کند تا کارایی این دو رویکرد در طبقه بندی واژه های عمومی این فرهنگ لغت و نیز امکان تلفیق دو رویکرد و دستیابی به انگاره ای جامع تر را بررسی کند. هدف دوم این است که با مفهوم شناسیِ مدخل های مستخرج از فرهنگ لغت پیش گفته، مفاهیم زیربنایی آن ها را شناسایی و دسته بندی کند و مزایا و معایب طبقه بندیِ به دست آمده را با دو طبقه بندی فلبر و لانگاکر مقایسه نماید. داده های پژوهش شامل ( 990) واژه محتوایی است که به روش تصادفی نظام مند از فرهنگ معین استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبقه بندی فلبر و لانگاکر هیچ کدام کارایی لازم برای طبقه بندی همه واژه های فرهنگ لغت را ندارند و تلفیق این دو نیز ما را به طبقه بندی جامع و کارآمدی نمی رساند؛ بنابراین، راه حل را در مفهوم شناسی مدخل های واژگانی یافتیم که درنتیجه آن، تعداد (45) مفهوم شناسایی و در قالب الگویی منسجم ارائه شد.
توصیف اصطلاحات در فرهنگ های لغت فارسی و کاربرد آن در فرهنگ نگاری براساس رویکرد معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده با روی کار آمدن فرهنگ های الکترونیکی و با توجه به نارسایی های فرهنگ های موجود فارسی، ارائه شیوه ای علمی و مبتنی بر نظریه در فرایند تدوین فرهنگ ها ضروری است. یکی از دغدغه های حوزه فرهنگ نگاری، همواره شیوه مرتب کردن اصطلاحات و عبارات اصطلاحی بوده است. هدف از پژوهش حاضر ارائه اصطلاحات و عبارات اصطلاحی به شیوه ای غیر خطی در فرهنگ ها است. برای رسیدن به هدف پژوهش این پرسش مورد توجه قرار گرفت که چگونه می توان شیوه ای جدا از شیوه متداولِ ترتیب الفبایی و خطی برای فهرست کردن اصطلاحات و ارائه معادل های آنها در نظر گرفت؟ در این راستا، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد معناشناسی شناختی و مفاهیم مطرح در آن، همچون استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و نیز دانش متعارف، به بررسی داده های برگرفته از فرهنگ دوجلدی فارسی سخن (انوری، 1382) پرداختند. در انتها، نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با ارائه بسته های استعاری و مجازی و براساس دانش متعارف اهل زبان در فرهنگ های لغت، می توان شیوه ای غیرخطی برای چینش اصطلاحات و معادل های آنها پیشنهاد کرد. اما تمام اصطلاحات قابل تحلیل براساس استعاره، مجاز و دانش متعارف نبودند، زیرا بعضی از اصطلاحات با بخش غیرمجازی زبان ساخته شده اند و بر همان اساس هم قابل تحلیل می باشند.
پرتویی از زبان شناسی شناختی اجتماعی بر فرهنگ نگاری
منبع:
پازند سال ۱۴بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵۲ و ۵۳
97 - 112
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی شناختی اجتماعی یکی از جدیدترین رویکردهای کاربرد- بنیاد به مطالعه زبان و تنوعات اجتماعی آن است که در دهه های اخیر با هم گرایی زبان شناسی شناختی و زبان شناسی اجتماعی ایجاد شده است و رسالت آن مطالعه شناختی زبان در انواع تنوعاتش است. از سوی دیگر، فرهنگ نگاری از کاربردی ترین و مفید ترین دستاوردهای زبان شناسی است که هدفش ثبت زبان و تلویحاً تلاش برای استاندارد کردن زبان است. اما چگونه می توان این دو نگاه را که، اولی به دنبال مطالعه تنوع (و بنابراین واگرایی)، و دومی به دنبال ثبت و استانداردسازی زبان (و بنابراین هم گرایی) است، با هم جمع کرد؟ این مقاله پس از معرفی اجمالی چارچوب زبان شناسی شناختی اجتماعی، به معرفی و مقایسه رویکردهایی می پردازد که در این چارچوب بر روی فرهنگ نگاری انجام شده است.
ارائۀ نظامی مفهومی برای طبقه بندی واژه های مشتق و مرکب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ شماره ۶ (پیاپی ۱۰۶)
31 - 60
طبقه بندی مفهومی واژه ها یکی از موضوعاتی است که از دیرباز در حوزۀ مفهوم شناسی و اصطلاح شناسی مورد توجه پژوهشگران بوده است. پژوهش حاضر با هدف طبقه بندی مفهومی واژه های مشتق و مرکب فارسی انجام شده است و برای این منظور، تعداد 660 واژۀ مشتق و مرکب که به روش نمونه گیری تصادفی نظام مند از فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1394) استخراج شده اند براساس دو طبقه بندی مفهومی ارائه شده از سوی فلبر (1984) و وایسن هوفر (1995) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. نتایج این تحلیل نشان داد که این دو طبقه بندی قابلیت پوشش همۀ داده های پژوهش را ندارند و فقط بخشی از داده ها را می توان براساس آنها طبقه بندی نمود. در ادامه، به منظور رفع نواقص این دو طبقه بندی و دستیابی به یک نظام مفهومی جامع، روی داده ها عمل مفهوم شناسی انجام شد که حاصل آن شناسایی 54 مفهوم زیربنایی مجزا بود که در نهایت در قالب یک الگوی طبقه بندی نظام مند ارائه شد. در این الگو، همۀ مفاهیم شناسایی شده در قالب پنج گروه بسیار کلی ساماندهی شده اند: (1) فرآیند که خود به دو دستۀ عمدۀ کنش و رویداد تقسیم می شود؛ (2) موجودیت که خود شامل دو دستۀ عمدۀ موجودیت فیزیکی و موجودیت انتزاعی است؛ (3) رابطه؛ (4) وضعیت؛ (5) ویژگی.
کیفیت فرهنگ های دو زبانه انگلیسی به فارسی و فارسی به انگلیسی از دیدگاه مترجمان، مدرسان و زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به اهمیت فرهنگ نگاری دو زبانه ونیز فقدان تحقیقات میدانی در زمینه دیدگاه استفاده کنندگان از فرهنگ های دوزبانه، مطالعه آمیخته حاضر به بررسی دیدگاه های مترجمان، مدرسان، و زبان آموزان ایرانی نسبت به کیفیت فرهنگ های مکتوب و برون خط/برخط دوزبانه انگلیسی به فارسی و فارسی به-انگلیسی پرداخته است. مطالعه آمیخته حاضر در چند گام اصلی انجام شد. نخست، پرسشنامه لیکرت با ۳۰ سوال پنج گزینه ای و پنج سوال تشریحی که محقیقن آن را طراحی و اعتبارسنجی کرده بودند، توسط ۳4 مترجم، 86 استاد دانشگاه که مدرس دروس مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای رشته مطالعات ترجمه بودند و ۲۵۴ دانشجوی رشته کارشناسی مطالعات ترجمه، تکمیل شد. در گام دوم، به صورت تصادفی با ۱۰ درصد از مشارکت کنندگان در بخش کمی مطالعه از طریق مراجعه حضوری، تماس تلفنی، و یا از طریق شبکه های مجازی اجتماعی مصاحبه به عمل آمد. در گام آخر، بحث های گروه کانونی با برخی دانشجویان مطالعات ترجمه صورت-گرفت. تجزیه و تحلیل مشترک داده های کمی و کیفی روشن ساخت که مشارکت کنندگان دیدگاه منفی نسبت به کیفیت فرهنگ های فارسی به انگلیسی داشتند و علیرغم بهتر دانستن کیفیت فرهنگ های انگلیسی به فارسی نواقصی نظیر پوشش کم واژگان چند کلمه ای، اصلاحات، کلمات هم نشین، انشقاق های آنها، کمبود مثال های مفید و بروز نبودن معال ها را برای آنها برشمردند. همچنین، مشارکت کنندگان معتقد بودند که کیفیت فرهنگ های دوزبانه مکتوب به مراتب از فرهنگ های برون خط و برخط بهتر است. آزمون غیرپارامتری کروسکال-والیس نشان داد که تفاوت معناداری بین دیدگاه های مدرسان، مترجمان، و زبان آموزان نسبت به کیفیت فرهنگ های دو زبانه انگلیسی-فارسی وبالعکس وجود نداشت. فرهنگ نگاران می توانند از نتایج این مطالعه در تهیه-وتدوین فرهنگ های دو زبانه انگلیسی به فارسی و بالعکس بهره ببرند.
تحلیل معناشناختی ضرب المثل ها و کاربرد آن در فرهنگ نگاری فارسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
شیوه فهرست کردن مقوله زبانی ضرب المثل در فرهنگ ها همواره یکی از مسائلی بوده است که فرهنگ نگاران و مثل نگاران با آن روبرو بوده اند. از این رو در این تحقیق به چگونگی فهرست کردن ضرب المثل ها در فرهنگ های لغت فارسی و بخصوص در فرهنگ های ضرب المثل فارسی، براساس رویکرد معناشناسی شناختی پرداخته شد. هدف از پژوهش حاضر ارائه ضرب المثل ها به شیوه ای بدیع، غیر خطی و غیرالفبایی با مبنایی علمی و مبتنی بر نظریه در فرهنگ هاست. برای رسیدن به هدف پژوهش این سوال مطرح می شود: با به کارگیری اصول معناشناسی شناختی چگونه می توان شیوه ای جدا از شیوه متداولِ الفبایی و خطی برای فهرست کردن ضرب المثل ها و ارائه معادل های آن ها در نظر گرفت؟ در این راستا، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با به کارگیری سازوکارهای شناختی استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و دانش متعارف به بررسی داده های برگرفته از فرهنگ بزرگ دوجلدی ضرب المثل های فارسی (ذوالفقاری، 1388)، کتاب ضرب المثل های معروف ایران (سهیلی، 1385) و منابع اینترنتی پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با تکیه بر انگیزه معنایی و براساس مفاهیم قلمرو مقصدِ ضرب المثل ها، در فرهنگ های لغت می توان شیوه ای غیرخطی وغیرالفبایی برای چینش ضرب المثل ها و معادل های آن ها ارائه کرد که منعکس کننده ساختار نظام مفهومی ذهن ما باشد و در امر زبان آموزی نیز به درک و یادسپاری زبان آموزان کمک کند.
فرهنگ زبان آموز پیشرفته فارسی. سید مصطفی عاصی، تهران: سمت، 1396، 896 صفحه.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
355 - 367
حوزه های تخصصی:
متیوز (2005: 207) فرهنگ نگاری را شاخه ای از زبان شناسی می داند که به تدوین فرهنگ ها با کاربرد عملی و اهداف مشخص می پردازد. هارتمن (1996: 225) فرهنگ نگاری را یکی از جوان ترین حوزه ها در «هنرهای زبان» یا «علوم زبان» می داند. وی (1996) به نقل از کاوی (1990) می گوید: «فرهنگ نگاری که می توان آن را «نظریه و کاربست» واژگان شناسی تعریف کرد به تدوین کاربرد، به خصوص کاربرد واژه ها درکتاب های مرجع و به ویژه در قالب فرهنگ هایی که به صورت الفبایی مرتب شده اند، می پردازد. با وجوداین، فرهنگ نگاری کاری فراتر از این است». از تعریف فوق دو جنبه عمده فرهنگ نگاری قابل تشخیص است: 1) فرهنگ نگاری به عنوان یک عمل و کاربست که همان فرهنگ نویسی است، 2) فرهنگ نگاری به عنوان نظریه که دربرگیرنده پژوهش در این زمینه است.دو گرایش در سال های اخیر فرهنگ نگاری را متحول کرده است: یکی فناوری اطلاعات و دیگری نقطه نظر کاربر. امروزه ارائه هیچ طرح فرهنگ نگاری بدون اندک تحقیقی از بازار و بازخورد نظر کاربران امکان پذیر نیست. فناوری اطلاعات بسیاری از «بیگاری های شاق» را از فرهنگ نگار گرفته است!فرهنگی که در این نوشتار به معرفی آن می پردازیم فرهنگ زبان آموز پیشرفته فارسی است. این فرهنگ 896 صفحه بوده که 31 صفحه آن شامل مقدمه است. کتاب در چاپ اول با جلد گالینگور و در 500 نسخه چاپ شده و به دو صورت کاغذی و الکترونیک در دسترس است (نسخه الکترونیک کتاب از طریق اپلیکیشن سمتا قابل دسترسی است).