مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بیان
حوزه های تخصصی:
در این نوشته به ماهیت و کارکردهای زیبایی شناختی تشبیه مقلوب پرداخته ایم. ابتدا سه نوع متفاوت تشبیه مقلوب را از یکدیگر باز شناخته ایم و سپس هر یک را به تفصیل بررسی کرده ایم. اما مساله اصلی این تحقیق، بررسی نوع سوم یعنی تنها تلقی و مفهومی است که در کتب بلاغت عربی بدین نام موسوم گردیده است. شهرت و شناختگی رابطه مشبه و مشبه به آشکاری وجه شبه در طرفین، زیاد نبودن تفاوت طرفین در اتصاف به وجه شبه و داشتن سابقه کاربرد فراوان انتساب وجه شبه به طرفین از شروط درستی و زیبایی تشبیه مقلوب است. تشبیه مقلوب اگر به درستی و با رعایت شرایط به کار رود، می تواند کارکردهایی چون مبالغه در دعوی شاعرانه، اجتناب از ابتذال شعری و موضوعیت یافتن مشبه به را به همراه داشته باشد.
تفسیر به رأى از منظر روایات
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ابتدا متون دینى مرتبط با مسئله تفسیر به رأى و نکوهش آن از منابع شیعى و سنّى و آیات قرآنى جستوجو و سپس آراى علماى اسلامى در شرح این مفهوم، بررسى شده است و درنهایت، شناخت تفسیر به رأى با بهرهگیرى از مفاد روایات و قراین لغوى و تاریخى صورت گرفته و نتیجه آن شده است که مراد از «تفسیر به رأى» در فرهنگ روایى، شیوهاى نکوهیده در شرح و بیان آیات الهى است. درباره وجود تفسیر به رأى در روایات، از چهار منظر: تفسیر به رأى به لحاظ مصدر، غایت، موضوع و یا به لحاظ نحوه بیان، مورد ارزیابى قرار گرفت و دریافتیم که تفسیر به رأى را باید مفهومى عام شمرد که به روش نکوهیده فهم و تفسیر قرآن مربوط است؛ اعم از آنکه به لحاظ مصدر و تکیهگاه غیرمعتبر باشد، یا به لحاظ غایت و غرضِ ناروایى صورت گیرد، که این معنا در همه انواع آیات جارى است و بیانات ظنى و احتمالى را نیز مىتواند شامل شود.
بحث و پژوهشی دیگر در سه مطلب بیانی استعاره کنایی، تبعیه و تشبیه تمثیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بحثی درباره ی بلاغت در قرن هشتم هجری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
طرز عنصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصری، ملک الشعرای دربار محمود غزنوی، یکی از بزرگترین مدیحه سرایان و قصیده پردازان شعر فارسی است. از وی 70قصیده و 77 رباعی و تعدادی ابیات پراکنده باقی مانده است. شاعران پس از وی در شعرهای شان، موضع گیری های متفاوتی در قبال او داشته اند: عده ای مدیحه سرایی وی را مورد انتقاد قرار داده اند، برخی از تجملات او – که در نتیجه ثنا گستری به دست آورده بود – یاد کرده اند، برخی نیز به استادی وی اقرار کرده، از وی تاثیرهایی پذیرفته اند.زبان عنصری از نظر کهنگی های زبانی،به زبان شاعران عصر سامانی شباهت بسیاری دارد، اما عناصر عربی در سخن وی فراوان تر است. وی بیشتر به سرودن قصیده های مقتضب، یا قصیده هایی با تغزل کوتاه، تمایل دارد. قصاید او مجموعا در 9 وزن متداول و پرکاربرد فارسی سروده شده و پرکاربرد ترین آن« بحر مجتث مثمن مجنون محذوف» (37%) است. بیشتر قصاید او (87%) ردیف ندارند، اما نیمی از رباعیات او ردیف دارد. وی به واج آراییی، ترصیع، جناس مضارع وزاید، سجع، اشتقاق، جمع و تقسیم، لف و نشر، تناسب و تضاد، سوال و جواب و حسن تعلیل، توجه خاصی دارد. با اینکه شاعری مداح است به معانی عام و کلی نیزتوجه دارد، به گونه ای که در امثال و حکم دهخدا 76 بار از اشعار او مثال آورده شده است. مهم ترین عنصر بیانی در شعر عنصری تشبیه است. از انواع تشبیه، تشبیه بلیغ، تشبیه های حسی، عقلی و خیالی و تشبیه مضمر مورد توجه او می باشد. عنصری اولین شاعری است که تشبیهات عقلی و وهمی و خیالی را فراوان به کاربرده و شاعران دیگر، در این شیوه از او پیروی کرده اند.عنصری شاعری است. بلند نظر، واقع بین، در مدیحه گوی معتدل، صاحب دانشهای عقلی، اهل استدلال و دارای بینشی اشرافی، و این ویژگی ها در شعر او نیز انعکاس دارد.
نماد و جایگاه آن در بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار سنتی بلاغت فارسی محدودیت هایی دارد که اصلاح و بازنگری را در آن ضروری می نماید. متقدمان معمولاً بلاغت را به سه حوزه ی معانی، بیان و بدیع تقسیم کرده اند و هریک از آن ها را به بخش هایی محدود ساخته و تعاریفی برای آن ها ارائه داده اند. متاخرین علمای بلاغت نیز اغلب از آنان پیروی کرده اند و همین تقسیم بندی و تعاریف را پذیرفته اند. کاربرد این تقسیم بندی و مصداق یابی آن در آثار مختلف ادبی با مشکلات و محدودیت هایی روبه روست و در این آثار، نمونه ها و مواردی دیده می شود که در ساختار و دسته بندی های سنتی جای نمی گیرد و نیازمند حوزه ها و دسته های جدیدی است که لزوم بازنگری در علم بلاغت را یادآور می شود. یکی از موضوعاتی که در این زمینه کارآمد و کارساز است، مشخص کردن جایگاه نماد در بلاغت و ارائه ی تعریفی مناسب با این حوزه، برای آن است. نماد و نمادگرایی همان گونه که در اسطوره شناسی، روان کاوی، هنر، جامعه شناسی، عرفان و سایر حوزه ها تعریف شده و تحولات زیادی ایجاد کرده است، در بلاغت نیز می تواند موجب دگرگونی های زیادی شود و بستری مناسب برای پژوهش های جدید شود و پویایی و تحرک خاصی در این علم به وجود آورد. در این مقاله، نماد به عنوان یکی از صورت های بیان که فراتر از صور خیال قرار می گیرد، تعریف شده و جایگاه آن در حوزه ی بیان به عنوان صورت تجلی مشخص می گردد. همچنین به جایگاه آن در علم معانی به عنوان صورتی فراتر از حقیقت و مجاز و فراتر از ایجاز و اطناب اشاره می شود.
روایات اسباب نزول و مساله جاودانگی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسباب نزول بـه معنی شناخت موقعیت زمـانی، مکانی، فردی، اجتماعی و دیگر زمینه هایی است که نزول آیه یا بخشی ازآیات یا سوره ای را سبب شده است که شامل روایات گرد آمده درباره شان نزول آیات نیز می شود. اعتقاد به تاثیر اسباب نزول در تفسیر آیات به معنای مسدود ساختن راه اندیشه و تفکر در زمینه آن آیات و روی آوری و سطحی نگری و محدود اندیشی نسبت به پیام آن نیست؛ بلکه در کنار بهره بردن از تمامی ابزارهای علمی و عقلی موجود در زمینه تفسیر، باید به اسباب نزول به عنوان ابزاری کار آمد و مؤثر نگریست. پیام آیات الهی فراتر از بسترهای محدود و تعلقات فردی و زمانی است. سببب نزول در فهم قرائن حالیه و تطبیق عناوین بر مصادیق و شناخت فضای نزول آیات برای دلالت در توسعه و تضییق مفاهیم وگشودن افق های جدید در یافتن دلالات قرآنی تاثیر دارد. دلالت الفاظ و آیات الهی از مرتبه حوادث جزئی و خاص فراتر می رود و مفسر را گاه از طریق الغای قطعی خصوصیات زمان و مکان یا از طریق تناسب حکم و موضوع و تحلیل زبانی و... به روح آیه می رساند که پیراسته از زمان و مکان است.
علم بیان
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که در آغاز با تامل و تدبر در قرآن و حدیث و اشعار عربی پدید آمد، شامل سه علم عمده معانی، بیان و بدیع می شود. معانی و بیان زیر ساخت بلاغت است، در حالی که بدیع به جهات روبنایی آن توجه می کند. از سوی دیگر، محدوده علم بیان و بدیع ادبیات و شعر و محدوده علم معانی زبان است. در حوزه علم بیان، بحث مجاز مطرح می شود که به واسطه آن طرق مختلف و شیوه های گوناگون ایراد معنی واحد، همراه با اختلاف در وضوح دلالت تحقق می یابد و معنای آن استعمال کلمه در غیرمعنای حقیقی است. لازمه صورتهای گوناگون مجاز، برخورداری از عنصر خیال است و بدین ترتیب سخن غیرمخیل از حوزه علم بیان خارج می شود. در مورد ارتباط علوم سه گانه بلاغی باید گفت: علم معانی بر بیان تقدم دارد، زیرا بیان بعد از رعایت مطابقت با مقتضای حال (معانی) حاصل می شود، اما بیان بر بدیع مقدم است، زیرا بدیع از توابع بلاغت است و پس از مطابقت و دلالت ( معانی و بیان) به آن نیاز پیدا می شود.
نظریه فرمال، اساس نقد، تفسیر و فهم آثار هنری
حوزه های تخصصی:
اساس نقد در هنرها (The Basis of Criticism in the Arts) با هر رویکردی، معطوف به شکل (فرم) اثر هنری است. شکل، اساس و اصلی است که اثر هنری را هستی می بخشد و آن را متعین می کند. هر اثر هنری شکل و فرم و ساختمانی است که هنرمند با شگردها و تمهیدات خلاقانه و با تخیل ابداعی اش آن را می آفریند. آفرینش اثر هنری در صورت یا فرم (شکل) تحقق پیدا می کند و زیبایی، صورت تحقق یافته ای است که در اثر هنری عیان می شود.هر گونه نقد و تفسیر اثر هنری از طریق ابژه ای که صورت بندی و ساختمان اثر هنری نامیده می شود، امکان پذیر خواهد شد. دریافت معنا یا محتوای اثر هنری، فهم و بازخوانی نیت مولف، ارجاع متن (بافتی از کلمات، اشکال و رنگ ها، حرکات و اصوات) به حوزه های روانشناختی، جامعه شناختی، تاریخی و اساطیری، از طریق فرم (شکل) و صورت مندی (formality) اثر هنری است. فرم، محل یا مکان تلاقی هنرمند با مخاطب و مخاطب با هنرمند است. اگر اثر هنری ابژه ای مستقل پنداشته شود و آزادانه در افق های تاریخی متفاوت مورد تفسیرهای متعدد قرار گیرد، آنچه که هر تفسیری را امکان پذیر می کند، نهایتا فرم هنری است که ذات آن، زیبایی بیان (expression) است. پرسش از اثر هنری می تواند جنبه های گوناگونی داشته باشد. همچون: اثر هنری چه می گوید؟ مقصود هنرمند از آفرینش اثر هنری چه بوده است؟ اثر هنری در زمان حال بیانگر چه معنایی است؟ اثر هنری چگونه قادر به انتقال افق تاریخی گذشته به دوران جدید است؟ هرگونه پاسخ به این قبیل پرسش ها منوط به شناخت دقیق و اصیل حوزه نقد و تحلیل صورت و ساخت اثر هنری است.
دایره واژگان (Diction) و نقش آن در شتاب روایت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شاهنامه با وجود اطناب و کندی، در موارد زیادی نیز با ایجاز و شتاب همراه شده است. بررسی ابیات شاهنامه نشان می دهد، یکی از عوامل مهم ایجاد شتاب در این روایت، به کارگیری شگردهایی در عرصه داستان پردازی مانند حذف بخشی از کنش داستانی، ارجاع به گذشته، بیان واحد حادثه تکرار شده، افزایش عناصر و اجزا و شخصیت های داستان و بهره گیری از فضاهای جادویی است؛ امّا از سوی دیگر انتخاب دایره واژگان ( Diction ) نیز در تسریع روایت شاهنامه نقش مهمّی بر عهده دارد. بررسی دایره وازگان به کار رفته در شاهنامه نشان می دهد که فردوسی در دو سطح قاموسی و ادبی، از تأثیر واژگان در تسریع روایت خود بهره برده است که از این دو، سهم وازگان قاموسی (اسم ها، فعل ها، صفت ها و قیدها) از واژگانی که در کاربرد ادبی استفاده شده اند (تشبیه، استعاره و کنایه) بیشتر است.
دوره بندی تاریخ دانش بلاغت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«دوره» در مطالعات تاریخی مفهومی نظام بخش است و مورّخان علوم و هنرها را در طبقه بندی اطّلاعات تاریخی یاری می کند. در اغلب کتب تاریخ ادبیات، «دوره بندی» اساسی ترین پایه بخش بندی و فصل بندی است. دوره بندی در علوم ادبی مانند بلاغت نیز روایی و کاربرد یافته است. ازجمله شوقی ضیف، تاریخ بلاغت عربی- اسلامی را به ادواری تقسیم کرده است.
در این مقاله طرحی برای دوره بندی تاریخ بلاغت فارسی پیشنهاد شده است. نظام بلاغت نظری فارسی دراصل از زبان عربی گرفته شده اما کیفیّت و کمیّت اقتباس در ادوار زمانی مختلف یکسان نبوده است. بلاغیون فارسی نویس خود نیز گاه نوآوری هایی داشته اند و گاه از نظام بلاغت نظری سایر تمدّن های مجاور ازجمله بلاغت هندی در بررسی زیبایی های سخن فارسی بهره گرفته اند.
برمبنای عصر زندگی نویسندگان کتب بلاغت فارسی و شباهت و یکسانی رویکرد هایی که در نگارش کتب و رسالات بلاغی در پیش گرفته اند در این نوشته چهار دوره متفاوت را بازشناخته ایم:
1. دوره بومی سازی (از قرن پنجم تا هفتم ) که دوره آغازین بلاغت فارسی است و سه کتاب مهمّ ترجمان البلاغه، حدائق السحر فی دقایق الشعر و المعجم فی معاییر اشعار العجم را دربرمی گیرد.
2. دوره شرح و تقلید (از قرن هشتم تا پیش از دوره معاصر) که عصر شرح نویسی بر کتب دوره بومی سازی است.
3. دوره هندی مآبی (مقارن با رواج سبک هندی) که در آن فارسی نویسان هند و سبک هندی می کوشند سخن فارسی را به میزان نظام بلاغیِ برگرفته از هندی برسنجند.
4. دوره بلاغت مدرسی (دوره معاصر) که دوره متأخّرتر محسوب می شود و کتب درسی بلاغت فارسی را شامل است.
بیان نیاز اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)۹
حوزه های تخصصی:
هدف: بیان نیاز اطلاعاتی اولین حلقه ارتباطی بین نیاز اطلاعاتی کاربر و محتوای نظام اطلاعاتی است. کاربر با استفاده از انواع نظامهای پردازش نمادین و شیوههای بیان، نیاز اطلاعاتی خود را با نظام اطلاعاتی درمیان می گذارد. درنهایت نظام اطلاعاتی با تطبیق آنچه بهعنوان پرسش ارائه شده است با مدارک و منابع موجود، پاسخی نهایی را به کاربر ارائه می کند. بر این اساس، هدف این مقاله تشریح وجوه مختلف بیان نیاز اطلاعاتی است.
روش/ رویکرد پژوهش : با بررسی متون مختلف، ابتدا نیاز اطلاعاتی، انواع آن و عوامل موثر بر آن بهصورت خلاصه تشریح شده است؛ سپس مقولاتی مانند بیان و اندیشه رابطه متقابل آنها با یکدیگر و شیوه های پردازش نمادین را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه بیان نیاز اطلاعاتی، انواع پرسش و مسائلی پیرامون نظامهای اطلاعاتی در ارتباط با بیان نیاز اطلاعاتی و شیوه های بیان آن مورد کاوش قرار می گیرد و به الگوهای اطلاع یابی که در آنها به بیان نیاز اطلاعاتی بهعنوان یک جزء از الگو اشاره شده است، نظری می شود.
نتیجهگیری : درنهایت این مقاله رهیافت هایی نظیر زبانشناختی، روانشناختی و نظامهای ذخیره و بازیابی برای پژوهش در حوزه نیاز اطلاعاتی، با تاکید بر زبان فارسی ارائه را می کند که می تواند آغازگر پژوهش های نو در کتابداری و اطلاع رسانی ایران باشد.
معرفی کتاب « مطلع» و جایگاه آن در کتب بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مطلع» از متون بلاغی ـ عروضی قرن یازدهم هجری است که رضی الدّین محمد بن محمد شفیع مستوفیاز وزرای ادیب عصر صفویه، آن را به نگارش درآورده است. این اثر به اشاره خلیفه سلطان مازندرانی، وزیر دانشمند دربار صفویان، نوشته شده و به او نیز اهدا شده است. موضوع کتاب؛ عروض، قافیه، معانی، بیان و بدیع است. و بر پایه آثار بلاغی و عروضی قبل از خود؛ بویژه حدائق السحر، معیار الاشعار، معیار جمالی تألیف شدهاست. این اثر میتواند حلقه مفقوده بلاغت دوره تیمور و قاجار را به خوبی روشن نماید و در ترسیم سیر کتب بلاغی سهمی بسزا داشته باشد.
تجلی عناصر بلاغت در چامه های سعدی
حوزه های تخصصی:
مقالة پیش رو که «تجلی عناصر بلاغت در چامه های سعدی» نام دارد، حاوی مباحثی پیرامون بلاغت و توابع آن در چکامه های مدحی و وصفی شیخ شیراز ـ سعدی ـ است.
در این تحقیق، قصاید سعدی از دیدگاه سه حوزة زیباشناسی سخن (معانی، بیان و بدیع) به طور جامع و دقیق بحث و بررسی شده است.
در آغاز مقاله به برخی از عناصر موسیقایی سخن مانند وزن، قافیه و ردیف، به دلیل اهمیت آنها در گستردگی های زبانی، افزونی و انسجام بخشی موسیقی شعر فارسی
ـ به ویژه چامه های سعدی ـ گذرا پرداخته شده است.
در ادامه، پژوهنده کوشیده است اهداف و اغراض بلاغی را در چامه های سعدی با ذکر شواهد شعری به دقت باز نماید.
مفهوم شناسی مسئله بیان ناپذیری عرفان
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به بررسی مواردی که در مظان خلط با مسئله بیانناپذیری عرفان است، میپردازد؛ مواردی چون ناتوانی بلاغی، توصیه به سکوت و تقیه و رازداری، عدم بیان بواطن امور شهودی برای عوام، بیانناپذیری به هدف ابراز تفاوت حقیقت غایی با محسوسات، بیمعنایی و بیانناپذیری هرمنوتیکی نیست. از این بحث به دست میآید که، تنها تعریف معقول و صحیح از بیان در مسئله «بیانناپذیری عرفان»، در قالب لفظ درآمدن است. در این صورت، بیانناپذیری بدین معنی است که شهودات عرفانی در قالب لفظ در نمیآیند. در پایان، به برخی نمونه های خلط مفهومی این مسئله با مباحث دیگر پرداخته است. توجه به تعریف صحیح این مسئله و تمایز آن با مباحث و مطالب دیگر، تنها راه ورود به حل و فصل صحیح این موضوع میباشد.
نقد و بررسی نظریه تکوین عقل عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
محمد عابد الجابری از جملة متفکران برجستة جهان اسلام است که در پاسخ به مسئلة سنت و مدرنیته، نظریة نقد عقل عربی را طرح مینماید. او در مرحلة اول تدوین این نظریه به بررسی بعد تاریخی عقل در فرهنگ عرب میپردازد و با مقایسة آن با عقل یونانی و اروپایی، عقل عرب را تحت سیطرة اخلاق و فاقد ظرفیت بررسی علل پدیده ها میشمارد. وی بر این باور است که قوام فرهنگ عرب به نظام های معرفتی بیانی، عرفانی و برهانی است که مجادلة همیشگی میان آنها در تاریخ عرب، غلبة عقل مستقیل با ریشه های هرمسی را به دنبال داشته و همین مسئله باعث عقب ماندگی جهان عرب شده است و در نهایت توسل به عقل گرایی ابن رشد را راه حل خروج از این بحران معرفی مینماید. قوم گرایی، بیاطلاعی از آثار علمی تشیع و ایراد اتهامات بیجا به آن، به حاشیه راندن وحی و نقل، از جمله نقدهایی است که به نظریة او وارد شده است.
بررسی و نقد آموزه های مبحث «بیان» کتاب جواهرالبلاغة در مقایسه با کتب قدیم آموزش بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی همانند صرف و نحو در آغاز به منظور فهم اسرار و رموز قرآن کریم و وجوه اعجاز بیانی آن و با محوریت آیات نورانی قرآن و نیز اشعار جاهلی صورت گرفت، ولی رفته رفته به سایر متون نظم و نثر عربی راه یافت و به صورت قواعدی منسجم تدوین شد و به ظهور تألیفات ارزش مندی در این زمینه انجامید. یکی از این تألیفات ارزش مند کتاب جواهرالبلاغة تألیف سید احمد هاشمی است که به منزلة بهترین کتاب آموزش بلاغت شناخته شد، و تا کنون ده ها بار تجدید چاپ شده است.
این کتاب مانند همه تألیفات بشری کاستی ها و نادرستی هایی دارد که با بهره گیری از آموزه های بلاغت عربی در کتب آموزشی قدیم، در سه مبحث علم بیان: تشبیه، مجاز و کنایه به نقد آن پرداخته ایم و پاره ای از تعاریف و شواهد کتاب که نارسا یا نادرستند را مشخص کرده ایم. در این بررسی معلوم شد که مؤلف در مباحث مربوط به علم بیان از برخی اصطلاحات بلاغی تعریفی ارائه نداده است؛ اما قسمت عمده نقائص و نادرستی های این کتاب در حیطه مثال های مؤلف است که خواننده در برخی از آن ها با کم ترین تأمل و یا مقایسه آن با سایر شواهد موجود در کتاب متوجه کاستی های آن می شود.
دیوار ناپیدای عشق نقد و بررسی تشبیه در مجموعه شعر«سفرنامه ی گردباد»، اثر سید حسن حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مباحث بیانی«تشبیه» به عنوان اولین عامل تصویر آفرین مورد توجه قرار گرفته است. شاید بتوان آن را ابتدایی ترین و ساده ترین نوع صور خیال شمرد، زیرا فهم آن برای ذهن از دیگر صُور خیال راحت تر انجام می گیرد. تشبیه به عنوان پایه و جان مایه اصلی برخی دیگر از صُوَر خیال شناخته میشود که قطعاً فهم آنها مستلزم فهم و دریافت تشبیه می باشد.
پژوهش حاضر به منظور بررسی و شناخت «تشبیه»، ارکان و فروع آن به عنوان یکی از صور خیال پایه و مطرح در علم بیان، بر اساس تقسیمات تشبیه در حوزه علم بیان سنتی و دیدگاه های دانشمندان این علم صورت گرفته است.
از آنجایی که مخاطبان، با شعر معاصر به لحاظ زبانی و زمانی اُنس بیشتری دارند، «مجموعه شعر سفرنامهی گردباد» از شاعر معاصر، زنده یاد سید حسن حسینی اتخاب گردید و به روش تحلیلی- توصیفی همراه با ذکر مثال، جدول و نمودار آماری، مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
نتیجهی تحقیق نشان می دهد، در 267 مورد تشبیه ِ موجود در این مجموعه، حسینی به زیبایی از تشبیه در بیان هنری خود سود برده، تصاویری ساده، عینی، ملموس و قابل درک آفریده است.
نگاهی تازه به مراعات النظیر و جنبه های بلاغی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراعات النظیر تا قرن پنجم هجری در کتاب های بلاغی اسم و رسم مستقلی ندارد و برپایه اسناد و مدارک موجود، نخست رادویانی از این آرایه نام برد، سپس بلاغیان دیگر آن را بیشتر مورد بحث قرار دادند و کم کم جایگاه این آرایه میان مباحث علم بدیع تعیین و تبیین شد. پیش تر، ضمن مباحثی مانند «ائتلاف»، «تقسیم» و «مقابله»، طرح کم رنگی از مبحث مراعات النظیر را ملاحظه می کنیم که چندان گویا نیست. در ادامه، به پیشینة بحث اشاره می کنیم.
در مقاله حاضر، پس از بررسی پیشینه بحث مراعات النظیر، تعریف این آرایه را «تشکیل رابطه معنایی تناظر میان اجزای کلام برای ایجاد مضمون ادبی» دانسته ایم و همین رابطه باعنوان «علاقه» بنیاد مجاز را نیز می سازد.
مطالعه دقیق آمیغ های مراعات النظیر و کارکردهای تصویرآفرینی، مضمون پردازی، فضاسازی، مبنادهی و انسجام بخشی این آرایه، و معیارهای صحت، ابداع، وضوح و اعتدال برای ارزیابی آن، از دیگر دستاوردهای این مقاله است. این بحث ها در بلاغت اسلامی معمولاً راجع به مباحثی مانند مجاز، تشبیه و استعاره هم سابقه دارد.