مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
سنت
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه زندگی و آثار شاعر، نویسنده، زبان شناس و هنرمند برجسته روس، یوگنی کورداکوف (1940-2002م.) اختصاص دارد؛ شخصی که تأثیر هنری و علمی به سزایی بر دنیای معنوی روسیه امروز داشته است. در این مقاله نقاط عطف مسیر هنری و مهم ترین آثار هنری و علمی کورداکوف و ارتباط او با سنت های کلاسیک پوشکین بررسی و تحلیل شده است. مقاله همچنین بر روحیه والای میهن پرستانه موجود در آثار این نویسنده متمرکز می شود که در موقعیت های حساس تاریخی تکامل جامعه روسیه به پرورش روح انسان دوستی در این سرزمین کمک شایانی کرده است. در این پژوهش با ارزیابی خلاقیت هنری و اکتشافات علمی یوگنی کورداکوف نشان داده می شود که چگونه میراث گرانبهای این نویسنده می تواند دستمایه ای برای نسل های آینده روسیه باشد.
نقد دیدگاه سنت گرایان در باب هنر سنتی، هنر مقدس و هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به یک اعتبار، «سنت گرایی» همزاد تاریخ بشر است؛ زیرا طبق ادعای سنت گرایان، همة سنت های بزرگ جهان منشأ مشترک دارند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث سنت گرایان در دیدگاه خود در باب هنر که به آن می پردازند، تعریف و تبیین مفاهیمی همچون «هنر سنتی»، «هنر مقدس» و «هنر دینی» است. بررسی این مفاهیم در فهم نظریة سنت گرایان در باب هنر، اهمیت بسزایی دارد. این مقاله با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، پس از تبیین این مفاهیم، آنها را به نقد می کشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنر مقدس، بخشی از هنر سنتی است که با مناسک دین، به طور مستقیم در ارتباط است، اما هنر دینی به واسطة اختلاف در صورت، در زمرة هنر سنتی قرار نمی گیرد. دیدگاه سنت گرایی در باب هنرهای سنتی، مقدس و دینی، با انتقادهایی روبه رو است که نه تنها نظریة هنر سنت گرایان را با مشکل مواجه می سازد، بلکه بیانگر مخدوش بودن برخی از مبانی نظری ایشان است.
بررسی افکار و اندیشه های مهدی قلی خان هدایت (مخبرالسلطنه) و رابطه ی آن با سنت، مذهب و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاج مهدی قلی خان هدایت ملقب به مخبرالسلطنه (1242-1334خ) یکی از رجال بزرگ سیاسی- فرهنگی دوران معاصر است. حیات سیاسی- اجتماعی او آکنده از حوادث و دگرگونی های مهم بود. مخبرالسلطنه حدود نیم قرن در تاریخ معاصر ایران نقش بارزی را ایفا نمود، به ویژه در سیر حوادث انقلاب مشروطه خدمات شایانی را انجام داد و در غالب کابینه ها حضور داشت. وی زمانه ی شش پادشاه – از اواسط سلطنت ناصرالدین شاه تا اواسط سلطنت محمد رضا شاه پهلوی- را درک نموده و تا بالاترین سطوح سیاست و قدرت یعنی ریاست وزرایی پیش رفت. او به مسائل و موضوعات فرهنگی علاقمند بود و در این زمینه آثار و تألیفاتی چند از خود بر جای گذاشت. افکار و اندیشه های او در رابطه با سنت، مذهب و مدرنیته قابل تأمل است و تأثیر آن را در اقدامات و عملکرد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی او می توان مشاهده نمود. وی نگاهی نسبتاً میانه در رویارویی و تقابل سنت و مدرنیته در عصر خود داشته است و انتخاب هر یک را به طور تام بر دیگری ترجیح نمی داد. این نوشتار مبتنی بر تعاریف مفاهیم سنت و مدرنیته به بررسی افکار و اندیشه های مخبرالسلطنه هدایت با تکیه بر منابع دست اول، اسناد، مدارک و تحقیقات جدید پرداخته و رابطه افکار و اندیشه های وی را به لحاظ نظری با مضامین و مفاهیم سنت، مذهب و مدرنیته آشکار می سازد.
جایگاه فلسفه در تاریخ فرهنگی اجتماعی قاجار و تداوم آن در مکتب فلسفی متأخر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روزگار قاجار با دو گروه از اهل معرفت مواجه می شویم، که یکی به ماده ی فرهنگی اسلامی مجال مواجهه با صورت های نوین فرهنگی را نمی دهد و مترصد است آن را در همان هویت پیشین مصون دارد؛ و دیگری، گروهی هستند که چندان دل در صورت ها و دستاوردهای درخشان تجدد دارند، که ماده ی فرهنگ بومی را برای دریافت و درک این نوظهورها حاوی هیچ استعدادی نمی یابند. مقاله، با رجوع به مبادی «هستی شناختی»، در صدد بیان این نکته است که مواجهه با دستاورهای فرهنگی تجدد، ضمن این که آشنایی مستوفایی با مبادی حکمی و نظری آن لازم دارد، تعهد و الزام ویژه ای را در قبال سنت و سابقه ی فرهنگی خود می طلبد؛ تا مجالی درخور برای برساختن ترکیبی اصیل و موافق با مقتضیات حکمت و وجود برای این دو تأمین کند و بدین ترتیب امکانی شایسته برای مشارکت فعال اهل نظر این سرزمین در فرهنگ جهانی پدید آورد.
واکاوی مفهوم مدرنیسم در اندیشه احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین دیدگاه حجازی شاعر نوگرای مصری پیرامون مدرنیسم ادبی است. نزاعی که میان سنت گرایانونوگرایان در شعر معاصر عرب رخ داده است، موجب شد تا شاعران معاصر به موضع گیری پیرامون مدرنیسم بپردازند. برای دستیابی به دیدگاه حجازی ابتدا به تبیین مفهوم مدرنیسم وسنت پرداخته می شود وسپس به دو رویکرد گسست وپیوست این دو در اندیشه حجازی. حجازی را ازاین حیث می توان از شاعران جلودار در حوزه نوگرایی ومدرنیسم به شمار آورد. روش این بررسی، استخراج دیدگاه حجازی از خلال آثاراوست. یافته این بررسی از این قرار است:1-حجازی به پیوست سنت ومدرنیسم باور دارد؛ 2-از نظر او شعر نو، زایش دوباره سنت است.
سنت و استعداد فردی از دیدگاه الیوت و أدونیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنّت و استعداد فردی از منظر الیوت و أدونیس دو مفهوم اساسی در بطن خود دارند و آن دو مفهوم عبارت اند از ذهن و زبان. ذهن به عنوان فاعلِ شناسا به تصویرسازی از پدیده های هستی می پردازد و آن ها را در قالب زبان می ریزد. در تفکّر ایشان دو مقوله ذهن و زبان تا جایی درهم آمیخته می شوند که هستی به مثابه زبان گرفته می شود. این دو مفهوم پیوند عمیقی با مفهوم زمان در تلقّی فلسفی از منظر های دیگر، پیدا می کنند. ما در این مقاله این ارتباط را تحت عنوان سنّت مورد بررسی قرارمی دهیم. در قطب دیگر این مفاهیم، استعداد فردی قراردارد که تحت عنوان نقد روان کاوی در تلقّی فروید، قابل بررسی می باشد. این مقاله بر آن است تا مفاهیم ذهن، زبان و زمان را در آرای أدونیس و الیوت مورد بررسی و مداقّه قراردهد و در پایان، شِمای کلّی از منظر این دو شاعر عربی و انگلیسی از حیث نگاه شاعرانه به هستی به خواننده ارائه نماید.
جهان زیست ایرانی و تأثیر آن در نهادمندی سبک زندگی
حوزه های تخصصی:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.
واکاوی عناصر انسان دوستی در اندیشه ابوسعید ابوالخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوسعید ابوالخیر از بزرگ مردان عرفان ایران بوده است. از بارزترین ویژگی های شخصیّتی ابوسعید، انسان دوستی، عشق و محبّت وی به تمام انسان ها و موجودات است. در این مقاله سعی شده است نگرش ابو سعید به انسان و منابعی که بر نگرش وی به انسان تأثیر گذار بوده، بیان و نحوه برخورد وی با اقشار مختلف جامعه مشخّص شود. نتیجه حاصل از این پژوهش این بوده که ابوسعید تمام انسان ها را، بدون توجّه به رنگ، نژاد، جنس و دین آن ها دوست داشته و به ایشان مهر می ورزیده است. بیشترین منابع تأثیر گذار بر نگرش محبّت آمیز او نسبت به انسان، علاوه بر قرآن، سنّت پیامبر(ص) و استادان، چهار عارف بزرگ ایرانی یعنی، بایزید بسطامی، منصور حلّاج، ابوالعبّاس قصّاب آملی و ابوالحسن خرقانی بوده اند، که به قول سهروردی ادامه دهنده حکمت خسروانی ایران باستان بوده اند. ابوسعید گزیده و عصاره عرفان پیش از خود بوده است. در رفتار و گفتار ابوسعید مهرورزی و شفقت نسبت به انسان موج می زند. در نزد وی شادی و شادکردن دیگران، فریضه است.
نقد ماهیت سلبی سنت گرایی در اندیشة سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت گرایی یک جریان فکری جدید است که در واکنش به روند رو به رشد مدرنیته در جهان امروز پدید آمده است. بررسی مبانی انسان شناختی، معرفت شناختی و دین شناختی سنت گرایی نشان می دهد که این جریان فکری فاقد هرگونه ماهیت ایجابی است و صرفاً می توان آن را در نسبت سلبی با مفاهیم اصلی مدرنیته نظیر سوژة استعلایی، علم مدرن و عرفی گرایی درک کرد. سنت گرایی بیش از آن که برآمده از اصول و مبانی سنتی و مذهبی باشد، نوعی ایدئولوژی مدرن است که بر مبنای مدرنیته ستیزی شکل گرفته است و هویت خود را به صورت سلبی و از طریق نفی مدرنیته تعریف می کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که رویکرد سنت گرایانی نظیر سیدحسین نصر به مفاهیم و مبانی سنتی اغلب با نگرش های سنتی متفکران جوامع پیشامدرن تفاوت های اساسی دارد و بیش تر آن ها با الهام از انگاره ها و مفاهیم مدرن و با وارونه سازی آن ها سعی در ترسیم نوعی تفکر ضدمدرن دارند که مختصات آن چندان با مناسبات فکری و الگوهای زندگی جوامع سنتی تطابق ندارد. همین عدم هم خوانی سنت گرایی با انگاره های سنتی باعث شده است تا بسیاری از نگرش های آن ها با واقعیت های تاریخی جوامع پیشامدرن در تعارض باشد و سنت گرایی را دچار یک دوگانگی مبنایی کند. سنت گرایی از یک سو به نفی مدرنیته به سود سنت های پیشامدرن می پردازد و از سوی دیگر با گسست از مبانی پیشامدرن، منطق درونی مدرنیته در تقسیم بندی مبتنی بر دوگانگی سنت و مدرنیته را می پذیرد و بازتولید می کند.
امامت زن در نماز جماعت از دیدگاه مذاهب خمسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره امامت زن در نماز جماعت در مجموع چهار نظر از سوی فقها مطرح شده است. نظر رایج و پرطرف د ارتر این است که امامت زن در نماز جماعت مردان، علی الاطلاق ناجایز و در جمع زنان جایز است. در مقابل این نظر، اقوالی دیگر قرار دارد که یکی قائل به بطلان مطلق و دیگری قائل به جواز مطلق است و قول سوم تحت شرایطی امامت زن را درست می داند. قائلان به بطلان مطلق و قائلان به عدم جواز امامت زن فقط برای مردان، برای اثبات صحت نظر خود به دلایل نقلی ای از کتاب، سنت و اجماع و دلایل عقلی استناد نموده اند. در مقابل طرف داران جواز مطلق و قائلان به جواز امامت زن به صورت مقید نیز به دلایل نقلی ای از جمله حدیث «ام ورقة» و دلایل عقلی استناد نموده اند. مقاله حاضر با طرح این مسئله مشخص، به بررسی آرای فقهی ناظر به آن می پردازد و در نهایت به این نتیجه رسیده است که قول قائلان به عدم جواز امامت زن برای مردان و جواز آن برای زنان راجح و سایر اقوال مرجوح است و آنچه امروزه تحت تأثیر القائات و احساسات خالی از استدلال مطرح می شود، مردود و از نوع بدعتها و استحسانهای ناموجه است.
دین؛ و حقوق بشر نحیف و فربه
حوزه های تخصصی:
جماعت گرایان ناقد لیبرالیسم هستند و طیفی از جناح چپ غیرلیبرال (همانند السدیر مک اینتایر) تا جناح جماعت گرای لیبرال (همانند مایکل والزر) را در بر می گیرند. آن ها با تأکید بر مفاهیمی مثل «خود»، «سنت» و «خاص گرایی» (در مقابل جهانشمول گرایی) با لیبرالیسم مرزبندی می کنند. یکی از مهم ترین نقدهای ایشان در حوزه اخلاق و حقوق بشر آن است که این دو حوزه باید به وسیله فرهنگ و سنت غنی و فربه شوند. به همین دلیل است که اخلاق و حقوق بشر لیبرالی را نحیف می دانند. به نظر می رسد رویکرد دینی و به خصوص رویکرد اسلامی، در این نقدها با جماعت گرایان نقاط اشتراک زیادی داشته باشند.
فلسفه تربیت بدنی با رویکرد اسلامی
حوزه های تخصصی:
جایگاهی که در معارف اسلامی اعم از قرآن و سنت و تحلیل های اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان، برای تربیت بدنی در نظر گرفته می شود، فلسفه تربیت بدنی در مبانی اسلامی را سامان می بخشد. هر کدام از مکتب های فکریِ غرب برای تربیت بدنی هدف و فلسفه ای خاص در نظر گرفته اند و با توجه به رکن های فلسفه خود به تبیین جایگاه این مسئله پرداخته اند. مهم ترین مقوم این نظریه پردازی ها این است که نقش تربیت بدنی در زندگی انسان، با تکیه بر نظریه ای فلسفی شکل می گیرد و از نظم و پیوستگی قابل توجهی برخوردار است. اما در مکتب فکری اسلام تا به امروز چنین اقدامی صورت نپذیرفته است. تا کنون جز پژوهش هایی پراکنده در دست نداریم که به بیان برخی کارکردهای ورزش می پردازد که در تأمین هدف زندگی انسان نقش آفرینی می کند. بنابراین ضروری می نماید در این حوزه نظریه پردازی پرداخته شود و بنیانی پدید آید که بتوان با تکیه بر آن به تشریح کارکردهای تربیت بدنی در زندگی الاهی انسان پرداخت. محور تشکیل دهنده نظریه این پژوهش را این مطلب تشکیل می دهد که با توجه به منابع اسلامی، در تربیت بدنی لازم است فرایندی آموزشی، تربیتی صورت پذیرد که به واسطه کسب و پردازش مهارت های حرکتی و دانش علمی، ذهن و جسم انسان را درگیر فعالیت کند و موجبات تسلط روح بر نفس را فراهم آورد و منجر به پرورش و رشد استعدادهای جسمانی و نفسانی او شود و فرد را در راه رسیدن به کمالِ مطلوب خود یاری کند.
بازخوانی سنت و روش شناسی آن در اندیشه های محمد عابدالجابری
حوزه های تخصصی:
موضوع سنت یکی از مسائل مهم و محوری در جهان اسلام می باشد، به طوری که هرگونه فهم و تفسیری درباره این موضوع می تواند تأثیرات سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری را به همراه داشته باشد. هر مسلمانی همواره در طول زندگی، خود را در مواجهه با سنت می بیند و در شیوه تعامل خود با جهان پیرامون از سنت الهام می گیرد و در نتیجه این سنت است که جهان بینی هر فرد را شکل می دهد. بازگشت به سنت و بازخوانی انتقادی آن یک ضرورت تاریخی و اجتناب ناپذیر است؛ زیرا طی دهه های گذشته ثابت شد که پشت کردن به سنت پروژه ای ناکام و شکست خورده می باشد، لذا برای ساختن امروز و آینده راهی غیر از بازگشت به سنت و بازخوانی آن وجود ندارد. این امر مستلزم شناخت بحث های روش شناختی و اتخاذ یک پروژه فکری روشمند از سوی هر اندیشمندی است که در این وادی گام می گذارد. در قرن بیستم اندیشمندانی در جهان عرب ظهور یافتند که با اتخاذ روش های پژوهشی نوین، دست به بازخوانی سنت زده اند. یکی از بارزترین این اندیشمندان که به جریان نومعتزله تعلق دارد، محمد عابدالجابری (1935-2010) متفکر مراکشی بود. در این تحقیق با توجه به تلقی و تعریف وی از سنت، روش های پژوهشی وی در بازخوانی سنت را مورد بررسی قرار می دهیم. در واقع، سوال اصلی این تحقیق این است که تعریف و تلقی جابری از سنت چه تاثیری بر روش شناسی او در بازخوانی سنت داشته است؟
زن و تحول گفتمان از خلال نشریه های زنان (از مشروطه تا پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای تحولات اجتماعی و فرهنگی عصر قاجار، نشریات به عنوان ابزاری مدرن در دست منورالفکرهای منتقد در جهت تداوم روند نوگرایی در جامعه نقش قابل توجهی ایفا کردند. نشریات زنان نیز با ظهور جنبش مشروطه بستر لازم را برای حضور یافتند. این نشریات، محلی برای عمومی کردن خواستهای زنان و خروج آن از حوزه خصوصی به حوزه عمومی شدند و کوشیدند عملکردی خاص و زنانه بیابند. این پژوهش با روش تحلیل محتوا بدنبال آن است که با تکیه بر هفت نشریه زنان شامل دانش ( 1328 ه ) ، شکوفه (1331 ه ) ، زبان زنان ( 1336ه )، نامه بانوان (1338ه )، عالم نسوان (1338ه ) ، جهان زنان ( 1339ه )، نسوان وطن خواه ( 1341) ، که در فاصله جنبش مشروطه تا سلطنت پهلوی منتشر شدند، شیوه مواجهه و تاکتیک های نشریات زنان برای رخنه در ساختار سنت و دگرگون ساختن مفهوم زن ایده آل در ساختار سنت و عبور به مفهوم و ارزشهای جدید زن مدرن را از خلال نوشته های این نشریات واکاوی کند و بدنبال این پرسش اصلی است که نشریات زنان روند گذار از زن ایده آل سنتی به زن ایده آل مدرن را به چه شیوه و روشهایی طرح می کنند و چه مسائلی اولویت های آنها را در بر می گیرد.
کارکرد سنّت در دانش فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان علوم لازم برای دانش فقه، سنّت و احادیث اهل بیت(ع)مهم ترین منبع و علوم مورد نیاز بعداز قرآن کریم و به عنوان یکی از پایه های ضروری اجتهاد به شمار می آید.با توجّه به نقش عمدة آن در فقه، مقالة پیش رو درصدد است تا با تکیه بر سنّت و احادیث موجود و مطالعة دانش فقه به کارکردهای سنّت در این دانش دست یابد. بدین منظور، ضمن تبیین برخی از مبادی تصوّری و تصدیقی دانش فقه، تحقیق و تتبّع خود را در دو حوزة فقه و فقها به عنوان کاربران و کارشناسان مسائل فقهی و به تبع آن، در اصول فقه به عنوان مسائل فقهی غیرمنصوص متمرکز کردیم و کارکرد سنّت در هر یک از حوزه ها را مورد بررسی قرار دادیم و در پایان، این نتیجه به دست آمد که سنّت و حدیث در حوزة فقها توانست نظام مرجعیّت فقهی شیعه را پایه گذاری و تثبیت کند و در حوزة فقه و مسائل فقهی منصوص، کاملاً نقش اثباتی و اعانتی ایفا نماید، ولی این نقش در حوزة اصول فقه و مسائل فقهی غیرمنصوص، متقابل بوده است؛ یعنی گاه اعانتی و گاهی استعانتی بوده است.
بازخوانی سنت و روش شناسی آن در اندیشه های محمد ارکون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع سنت یکی از مسائل مهم و محوری در جهان اسلام می باشد ، به طوری که هر گونه فهم و تفسیری درباره این موضوع ، می تواند تاثیرات سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری را به همراه داشته باشد. بازگشت به سنت و بازخوانی انتقادی آن، یک ضرورت تاریخی و اجتناب ناپذیر است؛ زیرا طی دهه های گذشته ثابت شد که پشت کردن به سنت، پروژه ای ناکام و شکست خورده می باشد. این امر مستلزم شناخت بحث های روش شناختی و اتخاذ یک پروژه فکری روشمند از سوی هر اندیشمندی است که در این وادی گام می گذارد. در قرن بیستم، اندیشمندانی در جهان اسلام ظهور یافتند که با اتخاذ روشهای پژوهشی نوین، دست به بازخوانی سنت زده اند. یکی از بارزترین این اندیشمندان که به جریان نومعتزله تعلق دارد، محمد ارکون(1928-2010) اسلام شناس برجسته الجزایری بود. در این تحقیق، با توجه به تلقی و تعریف وی از سنت، روش های پژوهشی وی، در بازخوانی سنت را مورد بررسی قرار میدهیم. در واقع،سوال اصلی این تحقیق این است که تعریف و تلقی ارکون از سنت چه تاثیری بر روش شناسی او در بازخوانی سنت داشته است؟ ما در اینجا، پروژه بازخوانی سنت محمد ارکون که به ""نقد عقل اسلامی"" معروف است، را با تمرکز بر روش شناسی وی بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که ارکون با توجه به تعریف، برداشت و تلقی خود از سنت،روشهای پژوهشی متناسبی با این تعریف و تلقی به کار برده است. اتخاذ روشهایی مانند دیرینه شناسی،تبارشناسی و زبان شناختی،متناسب با تعریف و برداشت وی از سنت بود.
تطورات فهم روشنفکران ایرانی از سنت بحران، سنت و خودآگاهی روشنفکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت، حضور غیر قابل انکاری در اندیشة روشنفکری ایران داشته است. مرجعیت سنت و بحث انگیز بودن آن، ناشی از موقعیت برجسته و تأثیرگذار آن در جوامعی است که دارای تاریخ کهن، اندیشه های سرشار و تمدن آفرین بوده است. هر چند قاعده روشنفکری اقتضا می کرد که روشنفکر ایرانی با وجهة انتقادی اندیشی، سنت را به عنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در هویت بخشی ایرانی، سیاست و قدرت، مورد مداقه، نقد و بررسی قرار دهد و بستری تأسیسی را با عطف به آن تدارک ببیند؛ اما در عمل، چنین چیزی لزوماً اتفاق نیفتاده است. در عین حال بازشناسی تطورات نگاه ها به سنت که از خلال بررسی سیر نگاه روشنفکران ایرانی به سنت، به دست می آید این فرضیه را در این مقاله قوت بخشید که در نزاع سنت و مدرنیته در ایران، سنت، منشأ خودآگاهی روشنفکری ایرانی بوده است. تطورات و خودآگاهی های سنت در پیدایی انقلاب اسلامی ایران و در ادامه وامدار و متأثر از آن بوده است.
بررسی و نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر از دیدگاه هرمنوتیک انتقادی هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله، نقد هرمنوتیک فلسفی گادامر توسط هرمنوتیک انتقادی هابرماس است. در این مقاله، ضمن مرور مختصر بر تاریخچه هرمنوتیک (پیشامدرن، مدرن و معاصر)، نظریه هرمنوتیک فلسفی گادامر و هرمنوتیک انتقادی هابرماس به طور اخص مورد توجه قرار گرفته است. سپس، از خلال روش شناسی هرمنوتیک انتقادی به کاستی ها و نارسایی های نظریه گادامر اشاره می شود. گادامر با طرح مفاهیم جدیدی چون پیش فهم ها، حلقه فهم، زبان و تاریخ مندی، ادغام افق ها و متمرکز ساختن هرمنوتیک بر آنها، فصلی نو در این علم گشود. به نظر می رسد که دیدگاه های گادامر درباره پیشداوری، حجیت و سنت، کانون انتقادات هابرماس است. از دید هابرماس هرمنوتیک گادامر جریانی محافظه کارانه است، زیرا این هرمنوتیک نمی تواند خود را از اقتدار موجود در سنت رها نماید. هابرماس در برابر تقلیل گرایی زبانی گادامر مقاومت می کند و نشان می دهد که زبان کلیت فرآیند اجتماعی را دربر نمی گیرد، زیرا خود زبان به نیروهای غیر زبانی و سیستم های سلطه ای وابسته است که می توانند سنت های زبانی را تغییر دهند. هابرماس استدلال می کند که دیدگاه گادامر در مورد پیش داوری و اقتدار سنت به انکار قدرت تفکر و بازاندیشی در انسان ها می انجامد.
مدرنیته و اندیشه احیاء گر: مروری بر اندیشه سیاسی سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام گرایی، یکی از گرایشات مهم در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی بوده است. هرچند این گرایش ، طیف های گوناگونی داشته است، اما همگی در چند مورد اشتراک نظر داشته اند و آن اینکه: مدرنیته به وعده رستگار و خوشبخت کردن انسان که نوید آن را در آغاز عصر روشنگری داده بود ، جامه عمل نپوشانیده است؛ مدرنیته با بسیاری از مبانی ارزشی و اخلاقی اسلامی سر سازگاری ندارد و بالاخره اینکه برای حل معضله های عقب ماندگی ، غربزدگی و... و می بایست دست به احیای ""آیین"" اسلام زد. ما در این نوشتار به بررسی اندیشه یکی از این اسلام گرایان ، یعنی سید قطب خواهیم پرداخت و در این بررسی، سؤال اصلی ما بدین قرار طراحی می شود: "" مدرنیته - که نفی آن یکی از اجزای اصلی منظومه فکری سید قطب است – تا چه حد در شکل گیری اندیشه سیاسی سید قطب تأثیر گذاشته است ؟"". علاوه بر این، به بررسی این موضوع نیز خواهیم پرداخت که اسلام گرایانی چون سید قطب در مخالفت و نقد مدرنیته با چه تناقضاتی مواجه اند. برای تحقیق و بررسی این سؤال و این موضوع ، از روش "" هرمنوتیک اسکینر "" در بررسی اندیشه سیاسی استفاده شده است. مضاف بر این، از مباحث و نظریه "" شرق شناسی "" نیز برای تحلیل دقیق تر و کامل اندیشه سید بهره جسته شده است .
مجاهدت امیر مؤمنان علیه السلام در تثبیت جایگاه محوری رسول خدا صلی الله علیه و آله در جامعة اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نگرش محوری امت اسلام به حضرت محمد صلی الله علیه و آله از همان صدر اسلام، از سوی عواملی تهدید می شد. امیر مؤمنان علیه السلام بر پایة باور به نقش بی بدیل پیامبر صلی الله علیه و آله در هدایت و حفظ وحدت امت اسلام، در جهت تثبیت محوریت ایشان مجاهدتی پیگیر داشت. این مجاهدت در روش های «ارتقای شناخت همگان از پیامبر صلی الله علیه و آله»، «تعمیق پیوند همگان با پیامبر صلی الله علیه و آله»، «استناد به سخن و روش پیامبر صلی الله علیه و آله» و «پاسداشت حرمت مُنتسَبان به پیامبر صلی الله علیه و آله» تجلی می یافت. ایشان بعثت آن حضرت را نجات دهنده و روش ایشان را روشن و استوار می دانست و مسلمانان را به تأسی از ایشان فرامی خواند. عوامل تهدیدکنندة محوریت پیامبر صلی الله علیه و آله در جامعة اسلامی دو پیامد مهم داشت: رواج برخی بدعت ها و پیدایش برخی برداشت های نادرست دربارة پیامبر صلی الله علیه و آله. در برابر، مجاهدت امیر مؤمنان و دیگر ائمه علیهم السلام به احیای شماری از سنت های پیامبر صلی الله علیه و آله و مهم تر از همه، به زنده نگه داشتن نام پیامبر صلی الله علیه و آله و حفظ و تثبیت محوریت آن حضرت در جامعة اسلامی انجامید.