مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
سنت
حوزه های تخصصی:
یکی از گفتمان های مهم در حال حاضر، جریان سنت گرایان است که به بررسی «سنّت» به عنوان پدیده ای با منشأ الهى می پردازد. جریان سنت گرا، هر سنتى را جلوه ای از جلوه های خورشید هدایت و موجی از دریای حقیقت می داند. این نوشتار، با رویکردی گزارشی، تحلیلى به این موضوع می پردازد که چگونه می توان به این رهیافت رسید که آیا سنت موردنظر سنت گرایان، پاسخ مناسبی برای نیازهای انسان معاصر دارد؟ هدف این مقاله، در عین ارائه یک چارچوب نظرى براى شناخت جریان سنت گرا در سدة اخیر، بررسی دیدگاه «وحدت متعالی ادیان» از منظر شوآن را وجهه همت خویش قرار داده است. این پژوهش، از یک سو خود مقدمه اى است براى جریان شناسى تفکر دینى معاصر و از سوی دیگر پى جویى و بهره گیرى از آنها براى به سازى معرفت دینى و رویارویى منطقى با پرسش ها و چالش هاى فراروى مطالعات جریان شناسانه است.
تکاپوی زنان عصر قاجار: فردیت، جهان سنّت و گذار از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در عصر قاجار همچون دوره های پیشین در چارچوب نظام سنتی محصور بودند و تنها در جایگاه همسر و مادر نقش ایفا می کردند. نظام خانواده، هنجارهای اجتماعی و نظام حقوقی، جهان بسته ای را فراهم ساخته بود که در عمل، امکان بروز فردیت را به زنان نمی داد. زن در این مناسبات، مسیر تعیین شده ای را طی می کرد که به تحقق فردیت او نمی انجامید. خانواده، امور مذهبی و خیریه و در مواردی حضور اجتماعی زنان، همه مسیرهای از پیش تعیین شده جوامع سنتی بود که همچنان در ارتباط با نقش های سنتی آنان معنا می یافت. حتی سرگرمی های زنان نیز امکان کنش گری برای آنان فراهم نمی کرد. در سال های پیش از مشروطیت، رگه های کمرنگی از نقد جهان سنت در اندیشه زنان پیشگام و در برخی از امور اجتماعی یافت می شود که بیان کننده ی آغاز چالشی طولانی در مسیر نقد سنّت است.
رویارویی نظری گفتمان های «سلطه» و «مقاومت»در مکاتبات منصور دوانیقی و محمدنفس زکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ارتحال پیامبر(ص)، اعراب حکومت گریز، واقعیت تمکین به حکومتی متمرکز را پذیرفتند و با تعیین جانشین، سنت پیامبر را ادامه دادند. از این رو اپیستمه و نظامی معرفتی با محوریت مبانی مشروعیت قدرت در اسلام ایجاد شد و اجتماعات، سخنان و آثار، گفتمان هایی در جامعه تولید شد که هر یک تعاریف خاصی از مبانی مشروعیت حکومت ارائه دادند. یکی از مهم ترین صحنه های این رویارویی مواجهه سادات حسنی و عباسی است که در مکاتبات دو شخصیت شاخص این جریان ها یعنی منصور دوانیقی و محمد بن عبدالله نفس زکیه نمود یافته است؛ موضوعی که قرن ها در قالب چالش های عمیق نظری میان سه ضلع مثلث قدرت هاشمی یعنی سادات بنی الحسین، سادات بنی الحسن و خلفای عباسی استمرار یافت. شناسایی گفتمان های سیاسی جامعه اسلامی در نیمه اول قرن دوم هجری، براساس مدل تحلیلی فوکو، نیازمند مراجعه به آرشیو آن دوره تاریخی و شناسایی اپیستمه حاکم بر آن است. به همین منظور از مجموع اسناد و شواهد، مکاتبات محمد بن عبدالله و منصور دوانیقی مورد بررسی قرار گرفت. از رهگذر تحلیل گفتمانی این مکاتبات تلاش شد دیدگاه های سیاسی، مذهبی و حکومتی که در این نامه ها به آن پرداخته شده، شناسایی و به این سوال ها پاسخ دهیم که متون موردنظر، مولد چه گفتمانی در جامعه اسلامی بودند؟ مولفان این گفتمان ها چه راهبردهایی جهت استمرار حکومت اسلامی ارائه دادند؟ و مبانی مشروعیت قدرت از دیدگاه آن ها چه بود؟
بررسی جایگاه آتش در تاریخ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کشف آتش در دوره پارینه سنگی، از آنجا که این پدیده نقش به سزایی در پیشرفت و تداوم زندگی بشری داشت، به تدریج در باورهای دینی ملل باستان، به ویژه مشرق زمین، از جایگاه خاصی برخوردار شد. بدیهی است که ایرانیان باستان نیز از این امر مستثنی نبوده اند. اگرچه تاکنون تحقیقات علمی فراوانی در عرصه ایران شناسی انجام گرفته است، بیشتر این پژوهش ها درباره اقوام و دولت های آریایی بوده و کمتر به اقوام بومی فلات ایران پرداخته اند. درنتیجه، از یک سو، پیشینه بسیار کهن و غنی تمدن های بومی فلات- اگرچه اطلاعات کمی از اوضاع فرهنگی آن ها داریم- و از سوی دیگر، قداست و اهمیتی که اقوام آریایی برای عناصر چهارگانه آب، باد، خاک و به ویژه آتش قائل بوده اند، این پرسش را مطرح می کنند که: «سنت تقدیس آتش و آیین های ویژه آن، خاستگاهی بومی دارد یا آریایی؟»باتوجهبه داده های تاریخی و باستان شناسانه، این پرسش را می توان در قالب این فرضیه که «سنت تقدیس آتش و آیین های مربوط به آنپیشینه بسیار کهنی در فرهنگ بومیان فلات ایران داشته و پس از ورود آریایی ها نیز تبادلات فرهنگی بین بومیان و تازه واردان آریایی انجام گرفته و درنتیجه، از یکدیگر تأثیراتی پذیرفته اند»، مورد بررسی قرار داد. از بررسی و مقایسه جایگاه آتش در آثار و مدارک تاریخی و باستان شناسانه بازمانده از اقوام بومی و تازه واردان آریایی- مثلاً تطبیق جایگاه آتشدان در نقش برجسته های ایلامی و هخامنشی- می توان دریافت که اگرچه آریایی ها پس از ورود خود به ایران، در عرصه سیاسی بر اقوام بومی این سرزمین غالب شدند، ولی در عرصه فرهنگی به دلیل پیشینه غنی فرهنگی بومیان فلات ایران، به تدریج وام دار برخی از آیین ها و سنت های فرهنگی ایشان شدند که از آن میان می توان به «سنت تقدیس آتش» و آیین های ویژه آن اشاره کرد. در این مقاله سعی شده است که درابتدا، براساس داده های تاریخی و باستان شناسانه، «سنت تقدیس آتش» در دوره ایلامی ها تبیین شود. سپس، نتایج به دست آمده با آثار و داده هایی از دوره ماد و هخامنشی مقایسه و تشریح خواهد شد تا چگونگی سیر انتقال «سنت تقدیس آتش» از دوره ایلامی ها- بومیان فلات- به دوره ماد و هخامنشی- آریایی ها- و تحول و تکوین آن نیز تبیین گردد
بازسازی الگوی بازاندیشی گیدنز برمبنای مواضع اخیرتر او راجع به سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنتونی گیدنز، از جمله چهره های معیار جامعه شناسی، صاحب طیف وسیعی از افکار نوبه نو شونده است. از این رو، به آثار او در ردیف منابع کلاسیک های جامعه شناسی توجه می شود؛ با این تفاوت که او همچنان مشغول افزودن به منظومه فکری خویش است. این مقاله، می کوشد برداشت های آنتونی گیدنز در مورد سنت را در پیکر وسیع تر افکار او و خصوصاً نظریه ساختاربندی او تلفیق کند و در نهایت به الگوهای نظری جدیدی برای توضیح موضوع سنت دست یابد، که برای کاوش های تجربی در موضوع سنت و نسبت آن با مدرنیت، کاربست های تازه ای می یابد.
برای بررسی نظریه بازاندیشی، و فهم آن در چهارچوب مواضع اخیرترآنتونی گیدنز، موضع عمومی وی نسبت به واقعیت اجتماعی، و سپس، موقعیت یابی مفهوم بازاندیشی در متن این موضع عمومی، تعیین کننده خواهد بود. از این رو، سه گام در دستور کار این کاوش قرار دارد: یکی تصور گیدنز از جامعه شناسی؛ دیگری، نظریه ساختاربندی او که مهم ترین موضع گیری وی در نظریه اجتماعی دانسته می شود؛ سپس، تصور گیدنز از سنت و مدرنیت که در دیدگاه او مشعر به تقسیم تاریخ بشری به دو دوران کاملا منقطع از هم است و گیدنز، از این جدایی، تحت عنوان انقطاع خاص یا رشته ای از انقطاع ها یاد می کند. برای تحقق این سه گام، ابتدا به کمک بررسی اندیشة گیدنز، الگویی از فرآیند مدرنیت به دست می آوریم، سپس مجموعه عوامل مرتبط با بازاندیشی را در الگوی دومی جمع بندی می کنیم، و از درون آن، مفاهیم مورد نیاز برای کنکاش در سنت را استخراج می کنیم.
نقد و بررسی آرای محمد عابدالجابری درباره چالش های تفکر و دانش اجتماعی بومی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر اجتماعی متفکران مسلمان در دو سده اخیر عمدتاً برای پاسخگویی به نیازهای مسلمانان در عصر جدید به وجود آمده است. پیدایش علوم جدید و تحولات صنعتی در جوامع غربی و ظهور استعمار ازیک سو و از طرف دیگر نفوذ آرا و افکار مدرنیته در میان متفکران جوامع اسلامی، الگوبرداری یک سویه از تمدن غربی را در اندیشه و بیان برخی از آنان به همراه داشت. از طرف دیگر، متفکران مسلمانی بودند که می خواستند علل عقب ماندگی مسلمانان را کشف کنند و براساس آن سربلندی آغازین را به مسلمانان بازگردانند. آنها در تلاش بودند تا با ایده بازگشت به اسلام و گاه با وام گیری بسیاری از مفاهیم مدرن غربی نظیر فردگرایی، آزادی، برابری، شورا و دموکراسی و امتزاج آنها با اسلام بتوانند با ارائه قرائتی جدید از اسلام و بازسازی آن، پاسخی مناسب به مسائل پیش روی جامعه اسلامی بدهند یا در سطحی بالاتر دانش اجتماعی مناسب را تولید کنند. تفکر پیشرفت و سکولاریزم دو مسئله مهم آنها بود که تحقق آنها در خاورمیانه در چالش با دین و سنت های اجتماعی بود. در این مقاله با بررسی آرای محمد عابدالجابری در سه سطح موضوع، روش و نظریه با تأکید بر مفهوم عقل عربی ایده ایجاد تفکر اجتماعی مستقل و بومی را مورد بررسی قرار دادیم. در سطح موضوع مسئله، به مقولات آسیب شناختی بومی و پدیده ها و مفاهیم مورد توجه وی پرداختیم. و در سطح روش و نظریهْ محیط رشد و آموزش نظری، نظریات و متفکران مؤثر در اندیشه، و چارچوب های نظری مورد استفاده این متفکر را بررسی کردیم.
نظم بصری در شهرسازی سنتی ایران (مطالعه موردی: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری و شهرسازی گذشته ایران زمین که همواره با تکیه بر خلاقیت و خصائص پایدار از جایگاه ویژهای برخوردار بوده، در عصر حاضر در اثر مواجهه با عوامل متعدد؛ بویژه تأثیر پذیری از مظاهر تمدن صنعتی شده غرب از حقیقت خویش فاصله گرفته و صورتی غیربومی و در برخی مواقع، تنزلی یافته است. شیوة جدید سازماندهی فضا با غفلت از اندیشه پیشینیان با سنت فکری ایرانی همخوانی نداشته و خصوصیات ملی و فرهنگی شهرسازی در کشور را دگرگون ساخته است. اصول معنوی حاکم بر شهرسازی سنتی ایران، ریشه در فرهنگ و اندیشههای این مرز و بوم دارد. اصل نظم به عنوان یکی از اصول معنوی، به خوبی در شهرسازی سنتی ایران کالبد یافته و میتواند پایه محکمی برای تداوم این فرهنگ غنی باشد. بازار به عنوان یکی از فضاهای شهری واجد ارزشهای کیفی و هنری، به خوبی تجلیگر این اصل اساسی شهرسازی سنتی ایرانی است. در این مقاله بر اساس روش اسنادی و کتابخانهای با استفاده از منابع و متون موجود، سعی گردیده ضمن روشنسازی مفهوم نظم در شهرسازی سنتی ایران و بررسی آن در بازار به عنوان یکی از ارکان اصلی کالبد شهرهای سنتی ایرانی، ضرورت بازشناسی اصول و مفاهیم به کار رفته در شهرهای سنتی به ویژه در گرایشات نوین شهرسازی مورد توجه قرارگیرد.
بررسی مبانی فلسفی کثرت گرایی در گفتمان سنت گرایی با تأکید بر اندیشه های سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت گرایی موردنظر سنت گرایان را می توان با رویکرد فلسفی نیز نقد و بررسی کرد؛ چراکه سنت گرایان در تبیین نظریه کثرت گرایی خود، از برخی مبانی فلسفی نیز بهره برده اند. برخی از این مبانی عبارت اند از: تشکیک وجود، پذیرش عالم کلی و مثال، تمایز میان ساحت ظاهری و ساحت باطنی دین، تقسیم عقل به کلی شهودی و جزئی استدلالگر، تقسیم واقعیت به واقعیت مطلق و واقعیت نسبی، جواز کثرت تفاسیر حقِ متعارض از یک واقعیتِ واحد، تعمیم حق از جزء به کل و برخی دیدگاه های ویژه درباره انسان و نقش او در مراتب هستی.
در این نوشتار، به نقد و بررسی مبانی ای پرداخته ایم که سنت گرایان، نظریه کثرت گرایی خود را بر پایه آنها استوار کرده اند. این مبانی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی جمع بندی شده اند. در این مقاله به نقد مبانی مزبور پرداخته، سعی می کنیم جهات ابهام و اشکال آنها را مشخص سازیم.
آموزه های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار چنان که از عنوان آن برمی آید درپی بررسی آموز ه ها و عبرت های تاریخ از دیدگاه امیرالمؤمنین علی (ع) است. تاریخ نقلی، علم تاریخ و یا تاریخ علمی، گنجینه ای از حقایق و اطلاعات زندگی گذشتگان است. با این وصف، آیا تاریخ برای آیندگان سودی دارد؟ آیا می توان از گذشته به آینده پل زد یا از آن عبور کرد و عبرت آموخت؟ اگر پاسخ مثبت است، دلیل یا ادله آن چیست؟ و عمده ترین عواملی که موجب کلی شدن قوانین و سنن تاریخی می شوند، کدام اند؟
در این پژوهش، به شیوه کتابخانه ای، کوشش شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود؛ و درطی آن نتیجه گرفته شده است که بنابر جهان بینی توحیدی، جهان صاحبی و انسان خالقی دارد و بدون اراده خداوند نمی توان به طور مستقل، برای هستی، کارکردی و برای آدمی، استقلال عملی پذیرفت، پس باید به قوانینی که خداوند برای رفتار عالم و آدم وضع کرده است، گردن نهاد. از این رو تاریخ که محصول عمل عالم و آدم است، از منابع مهم اندیشیدن و مایه آموختن برای زندگی است و نهج البلاغه به عنوان گنجینه مهمی از سخنان امام علی (ع) و دیگر آثار علوی، آموزه های ارزشمندی را درباب عبرت های تاریخی شامل می شوند که به برخی از آنها اشاره می شود.
چالش های فراموش شده و دلالت های آن برای آموزش عالی هنر در نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر ایرانی از متن تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی برآمده است. این مطلب خود رابطه ای مستقیم را با فرضیه ای کلی تر که به مسئله ی هویت فرهنگی و چگونگی اقتباس یا انطباق ایده های نو می پردازد، مطرح می کند. ایران به عنوان کشوری با فرهنگی کهن و سنت های غنی، همواره شاهد مواجهه های فرهنگی متفاوت بوده و از آن ها متاثر شده است؛ اما هم زمان نیز قادر به تبادل فرهنگی و حتی ایجاد تأثیر متقابل بر فرهنگ های مهاجم و محصولات آن بوده است. امروزه، اندیشمندان و مصلحان اجتماعی به تکثر فرهنگی برپایه ی حفظ فرهنگ های بومی تمایل دارند. پست مدرنیسم سرنوشت محتوم بشریت است و ما نیز اکنون در سرنوشت خود با دنیای غرب شریک هستیم و ناچاریم در پرتو آن به آینده ی خود بیندیشیم. هم اکنون نیز، در رویارویی با معضلات گسترده ی فرهنگ غرب و تمایل سیطره جویانه ی آن، با وضعیت پیچیده ای روبه روییم و با سهل انگاری، فرصت های بسیاری را برای بررسی تمام جنبه های آن از دست داده ایم.
نقاشی ایرانی به مثابه ی میراث فرهنگی، سرمایه ی نمادین و معنوی ماست که باید آن را در جایگاه خاصش به عنوان میراث معنوی و تجربه ای تاریخی پاس داری کنیم و با بررسی امکانات و ایجاد شرایط انتقال آن به آیندگان بکوشیم.
در این مقاله، با هدف بررسی موقعیت نقاشی ایرانی، به طرح آخرین نظریه ها درباره ی سنت، مدرنیسم و پست مدرنیسم می پردازیم و با توجه به تحولات سریع هنری در غرب، به نظر می رسد برای درک آن ها، بررسی تحولات اندیشه به عنوان متن تاریخی این تحولات، راه گشا باشد.
روش و رویکرد این مطالعه، تحلیلی و شیوه ی گردآوری داده ها اسنادی است. یافته های کیفی نشان می دهند همچنان که مدرنیته به مفهوم گسست از سنت نیست، اقتباس از سنت و فهم نوزایش های آن ممکن و ضروری است. باید درصدد پاسخ های ممکن برای این پرسش اساسی بود که چگونه می توان اندیشه و فرهنگ هنر سنتی را در تلاقی با اندیشه و فرهنگ هنر جهانی، از نو آفرید و گفتمان تازه ای خلق کرد و درنهایت، آموزش عالی هنر برای نیل به آگاهی فرهنگی جامع از مبانی فکری هنر سنتی و مدرن برنامه ریزی کند.
تحلیل تقابل سنت و مدرنیته در رمان اجتماعی پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
رمان اجتماعی، عرصه ای مناسب برای بازنمایی و بازآفرینی واقعیت اجتماعی در آیینه
ادبیات است. چالش میان سنت و مدرنیته از مضامینی است که از دورة مشروطه در ادبیات
فارسی بازتاب یافته و در هر دوره به شکلی متناسب با تحولات اجتماعی آن دوره بازنمایی
شده است. پس از انقلاب اسلامی، رمان اجتماعی رشد کمی و کیفی قابل توجهی پیدا کرد و
کمتر رمانی در این دوره وجود دارد که مضامین اجتماعی در آن طرح نشده باشد. مسئله
اصلی این پژوهش، بررسی تقابل مفاهیم سنت و مدرنیسم در رمان های اجتماعی پس از
انقلاب اسلامی است. هدف از پژوهش، بررسی و مقایسه تطبیقی رویکرد نویسندگان به این
موضوع، در دهه شصت، هفتاد و هشتاد شمسی است.
این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده
است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در رمان های دهه شصت این تقابل به شکلی آشکار و
بارز، به ویژه در اعتراض به صنعتی شدن، مظاهر مادی مدرنیته و از دست رفتن سنت ها دیده
می شود، اما در دهة هفتاد و هشتاد، این تجربه درونی شده و به شکل تردید، سرگردانی
و گاه سنت گرایی بروز یافته است. در عین حال، پذیرش تحولاتی که در دهة شصت، یک
چالش محسوب می شد، در دهة هفتاد و هشتاد، نشان دهندة حرکت روبه رشد مدرنیته به خصوص
در جامعة شهری و طبقة تحصیل کرده است.
منهج و گرایش تفسیری تسنیم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تفاسیر قرآن، هر یک از منهج و روشی استفاده کرده و با گرایشی خاص تنظیم شده اند. روش برخی مأثور و مبتنی بر سنت و روایات منقول از پیامبر و ائمه بوده است و برخی مبتنی بر روش عقل برهانی و برخی بر روش تفسیر قران به قرآن. نیز برخی گرایش ادبی و برخی کلامی و برخی فلسفی و غیره دارند.
در قرن پانزدهم تفسیر قیم تسنیم به جامعه مسلمانان عرضه شد که به لحاظ روش از روش اجتهادی جامع پیروی می کند. بدین صورت که هم از روش تفسیر قرآن به قرآن و هم از روش مأثور و هم روش عقلی یعنی برهان عقلی استفاده می کند و در گرایش نیز با گرایش معرفتی و اخلاقی و اجتماعی به تفسیر قرآن پرداخته است.
نظریة «وحدت متعالی ادیان» و ارزیابی انتساب آن به عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
«وحدت متعالی ادیان» بر آن است که ادیان دارای دو بُعد ظاهری و باطنی اند و اگرچه در ظاهر متعددند، در باطن واحدند. اختلاف در ظاهر ادیان لازم و ضروری است، اما در باطن اختلافی نیست. ادیان زندة دنیا همگی از حقانیت برخوردارند و هر دینی تا زمانی که بدان عمل می شود نسخ نشده و راهی است به سوی حقیقت. قایلان به این نظریه، یعنی سنت گرایان، مدعی اند عارفان نیز بر همین عقیده اند و برای اثبات ادعای خود، شواهدی از گفته های آنان ارائه می کنند. نوشتار حاضر با رویکرد انتقادی نسبت به دیدگاه سنت گرایی، درصدد است با نگاهی جامع به مبانی و نظام فکری هر دو گروه، انتساب اندیشة «وحدت متعالی ادیان» به عارفان را ارزیابی نموده، دیدگاه عارفان را تبیین کند و تحلیل صحیحی از سوءبرداشت ها ارائه نماید.
دین و مدرنیته؛ بررسی رویکرد فروکاهشی به دین در نسبت با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر مدرن اگر تعارضی میان دین و مدرنیته باشد، این تعارض چگونه قابل رفع و رجوع است؟ در این تعارض برخی تقدم دین، بعضی تقدم فرهنگ مدرن و برخی نیز راهی میانه را مطرح می سازند. در نگاه آقای ملکیان، دین هم به متون دینی و هم به برداشت های انسان ها از آن متون و نیز به اعمال انسان های متدین اطلاق می شود. فهم سنتی از دین، فهم بنیادگرایانه و مبتنی بر تاریخ است که با مدرنیته سازگار نیست. از این رو وی معنویت را به منزلة دین عقلانی شده، و تفسیر مدرن از دین را به جای فهم سنتی از دین ارائه می کند. فهم سنتی از دین با برخی از مؤلفه های مدرنیته سازگار نیست. پس از آنجا که این مؤلفه ها اجتناب ناپذیرند، باید از دین فهمی ارائه دهیم که ناسازگاری با مدرنیته در آن برطرف شود. در نقد این دیدگاه باید گفت اولاً برخی از مؤلفه هایی که در دین مورد ادعای او با مدرنیته درگیر می شوند، اصولاً در ادیان یا دست کم در دین اسلام وجود ندارند و برخی دیگر که از مؤلفه های دین به شمار می روند، از پشتوانة عقلی و معرفتی برخوردارند. روش این مقاله توصیفی، تحلیلی و انتقادی است.
عقل و نقل در دیدگاه سید مرتضی و پی جویی رابطه آن دو در آثار او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید مرتضی(ره) عالم بنام امامیه در قرن های چهارم و پنجم و صاحب نظر در حوزه های مختلف علوم اسلامی از قبیل فقه، اصول، کلام، حدیث و تفسیر قرآن، قائل به ترجیح وجوه عقلی در نقد و تبیین احادیث است. این مقاله ضمن بررسی جایگاه عقل و نقل نزد وی و تبیین اصول عقلانی مورد استناد او، به کشف رابطه عقل و نقل از دیدگاه این عالم عقلگرا پرداخته و نشان داده است که او از عقل برای نقد درونی نقل یاری می جوید و آن روایاتی را که با احکام بدیهی عقل در تضاد است، یا تأویل می کند و یا در صورت عدم قبول تأویل، از پذیرش آن سر باز می زند. همچنین او در مواضعی برای هریک از دو منبع معتبر معرفت دینی، یعنی نقل و عقل، نقش استقلالی قائل است و در مواردی آن دو را مؤید یکدیگر می داند و در برخی موارد نیز به تعبّد در برابر نقل قطعی حتی با وجود غرابت ذهنی آن ملتزم است.
گونه شناسی تقریر در فقه مذاهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقریر معصوم(ع) به مثابه ی یکی از اقسام سه گانه ی سنت، آن است که رفتاری در حضور ایشان انجام شود، و با وجود امکان ردع از سوی ایشان، موضعی اتخاذ شود که حاکی از رضایت است. مسائل مختلفی در باب تقریر معصوم(ع) مورد عنایت است؛ یکی از آن ها، گونه شناسی تقریر است که بدان پرداخته نشده است. نوشته حاضر به منظور تبیین مراتب تقریر، بررسی درجات دلالی و مصداق یابی انواع آن در محدوده فقه مذاهب خمسه، تدوین یافته است که در ذیل هشت عنوان، گونه های شناسایی شده ی سنت تقریری گردآوری شده و به نقد و بررسی مصادیق آن پرداخته می شود. گونه های تقریر عبارتند از: 1- تصدیق قول یا فعل، 2- مدح و ثنای فاعل، 3- مشارکت معصوم(ع) در عمل، 4- امر کردن به لوازم قول یا فعل، 5- رضایت به نتایج حاصل از فعل، 6- سکوت همراه با تبسم/ خنده 7- بازگوکردن کلام، بدون تصدیق یا تکذیب آن، 8- صرف سکوت.
سنت های تربیت ساز در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
در «المیزان» مفاهیم متعددی وجود دارد که می توانند نزدیک با مبانی، اصول، اهداف، روش ها و مراحل تعلیم و تربیت باشند. این مقاله به دنبال استنباط مفاهیمی از تفسیر المیزان است که با مبانی تعلیم و تربیت در ارتباط است؛ به ویژه آن دسته از مبانی که به عنوان مبانی هستی شناختی تربیت و به طور خاص، «سنت های تربیت ساز» شناخته می شوند. به طورکلی، سنت های الهی را می توان به دو قسم منقسم کرد: سنت های اخروی و سنت های دنیوی؛ دسته اول، سنت هایی هستند که به زندگانی آن جهانی و مسئله پاداش و کیفر اخروی مربوط است و دسته دوم، به رفتارهای اجتماعی انسان و نتایج این جهانی آن می پردازد. منظور از سنت های تربیت ساز در اینجا، دسته دوم از این سنت ها، یعنی سنت هایی است که به رفتارهای اجتماعی انسان و نتایج این جهانی آن مربوط می شود. از مهم ترین سنت های تربیت ساز، می توان به سنت امتحان و ابتلاء، سنت ارسال رسل، سنت هدایت، سنت استدراج، سنت املاء و امهال، سنت قطعی پیروزی حق بر باطل (که هدف خداوند متعال در قرآن کریم از طرح آنها به مناسبت های مختلف، تربیت انسان ها و ارائه طریق سلوک به سوی سعادت و کمال بوده)، اشاره کرد.
جایگاه و کارکرد روایات در تفسیر بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات و آثار منقول معاصرانِ نزول، بخشی از واقعیت تفسیر قرآن را به خود اختصاص داده و قرآن پژوهان همواره توجه ویژه ای به این روایات داشته اند. این در حالی است که علّامه طباطبائی در تفسیر «المیزان»، منهج تفسیر قرآن به قرآن و بی نیازی آن از روایات تفسیری را مطرح کرده است.
این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی درصدد بررسی مبنای مرحوم علّامه در مورد جایگاه روایات تفسیری و میزان و کیفیت کاربرد روایات تفسیری در تفسیر «المیزان» است. بنا بر تصریح علّامه، تفسیر برخی از الفاظ مبهم آیات یا دستیابی به تفسیر برخی از آیات مشکل، نیازمند مراجعه به تفسیر پیامبر است. از دیگر سو، مرحوم علّامه در بیان روش صحیح تفسیر، استفاده از روایات در موارد ممکن را لازم می شمارد. افزون بر این مبانی، علّامه در تفسیر خود، ذیل بسیاری از آیات، به گونه های مختلف، از روایات تفسیری بهره جسته است.
تأملی بر دیدگاه «تفکیک وحی و رأی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عالمان شیعه، قلمرو وحی را وسیع دانسته و معتقدند همه گفتارها و رفتارهای پیامبر| برآمده از وحی است؛ اما برخی از محققان می کوشند نظریه «تفکیک وحی و رأی» را که متفاوت با نظر مشهور است، به علامه طباطبایی نسبت دهند. براساس این نظریه، باید بین سخنان آن حضرت در حوزه دین و احکام آن و گفته هایی که مربوط به زندگی عادی و امور روزمره و مدیریت جامعه است، تفاوت قائل شد. به دیگر سخن، گرچه پیامبر اسلام| سه مسئولیت: تبلیغ، ولایت و قضاوت را برعهده داشت، در حوزه ولایت و قضاوت، نظر و تشخیص خود را پس از مشورت با دیگران، اعلام و اعمال می کرد. به بیان دیگر، سخن رسول خدا در این دو بخش، «رأی» ایشان است، نه «وحی» خداوند. این نوشتار می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه مطالعه کتابخانه ای، به واکاوی این نظریه که یک بحث درون دینی است، بپردازد.
سنت گرایی و تکثرگرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت گرایی مکتبی نوپا و مربوط به سده بیستم است که در نزاع بین سنت و مدرنیته، که در عصر روشنگری به وجود آمد یا به اوج خود رسید، جانب سنت را می گیرد. باورهای این مکتب از قبیل حکمت جاویدان، که در دل هر سنت قرار دارد، سبب باور به حقانیت همه سنت های ریشه دار و در نتیجه، حقانیت و نجات بخشی همه سنت های بزرگ دینی، یعنی تکثرگرایی دینی، شده است. این نوشتار به بیان و بررسی مبانی تکثرگرایانه این مکتب می پردازد. مسئله مقاله این است که اساسی ترین باور سنت گرایی (که موجب پذیرش تکثرگرایی دینی شده) یعنی اعتبار و تقدس همه سنت های تاریخی، مخدوش است.