مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
عقل اسلامی
حوزههای تخصصی:
موضوع سنت یکی از مسائل مهم و محوری در جهان اسلام می باشد ، به طوری که هر گونه فهم و تفسیری درباره این موضوع ، می تواند تاثیرات سیاسی و اجتماعی تاثیرگذاری را به همراه داشته باشد. بازگشت به سنت و بازخوانی انتقادی آن، یک ضرورت تاریخی و اجتناب ناپذیر است؛ زیرا طی دهه های گذشته ثابت شد که پشت کردن به سنت، پروژه ای ناکام و شکست خورده می باشد. این امر مستلزم شناخت بحث های روش شناختی و اتخاذ یک پروژه فکری روشمند از سوی هر اندیشمندی است که در این وادی گام می گذارد. در قرن بیستم، اندیشمندانی در جهان اسلام ظهور یافتند که با اتخاذ روشهای پژوهشی نوین، دست به بازخوانی سنت زده اند. یکی از بارزترین این اندیشمندان که به جریان نومعتزله تعلق دارد، محمد ارکون(1928-2010) اسلام شناس برجسته الجزایری بود. در این تحقیق، با توجه به تلقی و تعریف وی از سنت، روش های پژوهشی وی، در بازخوانی سنت را مورد بررسی قرار میدهیم. در واقع،سوال اصلی این تحقیق این است که تعریف و تلقی ارکون از سنت چه تاثیری بر روش شناسی او در بازخوانی سنت داشته است؟ ما در اینجا، پروژه بازخوانی سنت محمد ارکون که به ""نقد عقل اسلامی"" معروف است، را با تمرکز بر روش شناسی وی بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که ارکون با توجه به تعریف، برداشت و تلقی خود از سنت،روشهای پژوهشی متناسبی با این تعریف و تلقی به کار برده است. اتخاذ روشهایی مانند دیرینه شناسی،تبارشناسی و زبان شناختی،متناسب با تعریف و برداشت وی از سنت بود.
نقد و بررسی خوانش محمد ارکون از سنت و تجدد
حوزههای تخصصی:
محمد ارکون اندیشمند مسلمان (1928- 2010 م) و از چهرهای شناخته شده محافل علمی، که رویکری انتقادی و رادیکالی به پدیده دین و به طور خاص نسبت به تاریخ اسلام داشته است. او پروژه فکری خود را با عنوان «نقد عقل اسلامی» در جهت نقد عقلانیت اسلامی سامان داده بود. وی از جمله کسانی است که طرح نسبتاً جدید و مأنوس با فضا و ذهنیت کنونی بشر و به ویژه فرد مسلمان عرضه کرده و در زمینه تعامل سنت و تجدد و بازاندیشی آموزه های اسلامی، طرحی نو ارائه نموده است. ارکون با بهره گیری از روش های موجود در علوم انسانی جدید به سراغ اندیشه های بنیادین رفته و معتقد است که برای درک صحیح و چگونگی استفاده از میراث اسلامی و غربی، باید از رهیافت ها و روش هایی چون ساختارگرایی و تحلیل گفتمان انتقادی بهره برد. از مهم ترین ابزار و روش های پیش رو ارکون که تاکید بسیاری بر آن می کند، مکتب آنال است. مکتب آنال از جمله جریان های معرفتی تاثیرگذاری است که ارکون خود را مدیون آن می داند و معتقد است، آشنایی با این رویکرد او را از نگاه خطی و شرق شناسانه به تاریخ نجات داده است. این اندیشمند مسلمان بر این باور است که از مهم ترین مسائل پس از رویارویی جهان اسلام با مدرنیته غربی، تقابل و تعامل سنت و تجدد می باشد، که بسیار مورد مناقشه قرار گرفته است. خوانش گر اندیشه های ارکون باید به دو نکته بسیار اساسی توجه نماید، اول ارکون اندیشمندی مسلمان سنی است و در مبارزه با نگاه اشعریان گام بر می دارد. از سوی دیگر دوران جامعه پذیری اولیه خود را در الجزایر، زیر سیطره استعمار فرانسه سپری نموده و بسیار از آنان تأثیر پذیرفته است. بنابراین نباید همه پروژه او را بر جهان اسلام به ویژه ایران تعمیم داد. در این مقاله برآنیم به واکاوی روش شناسی محمد ارکون و خوانش وی از سنت و تجدد را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
میشل فوکو در اندیشه معاصر عرب؛ با تأکید بر محمد ارکون، ادوارد سعید، فتحی التریکی، مطاع صفدی و هاشم صالح
حوزههای تخصصی:
فرآیند تاثیرگذاری میشل فوکو در بسیاری از عرصه های که در آن به تحقیق و اکتشاف پرداخته، دارای وجوه متفاوت و چندگانه است و با مفاهیم مختلف کاربردی و ابداعی، او را در زمینه میراث، حال، دانش، قدرت، عقل و نقد شناخته شده است. در گفتمان ارکون و پروژه نقد عقل اسلامی وی مفاهیمی همانند: گفتار، قدرت، عقل، مفهوم اندیشه پذیر، اندیشه ناپذیر و اندیشه نانشده را می یابیم و یا در اندیشه ادوارد سعید دو مسئله روشنفکری و قدرت وجود دارد. هنگامی که فتحی التریکی مفهوم کاملی از فلسفه را به عنوان تشخیص واقعیت در چارچوب فلسفه شریده بنیانگذاری کرد؛ مسئله دیگری و نقد مدرنیته غربی در اندیشه مطاع صفدی و گفتار و اپیستمه در چارچوب پروژه نقد عقل عربی و در گفتمان جابری، بیانگر حضور پر رنگ و نیرومند میشل فوکو در مطالعات معاصر عربی است.
تحلیلی تطبیقی و انتقادی از عقل عربی جابری و عقل اسلامی آرکون و دلالت های سیاسی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
183 - 206
حوزههای تخصصی:
برخی متفکران جهان اسلام درصدد همسازی سنت و مدرنیته ازطریق پالایش سنت و ارائه الگوی حکومتی متناسب با زیست مدرن و متکی به امر سنت برآمده اند. محمد عابد الجابری و محمد آرکون دو متفکر جهان اسلام، این موضوع را ذیل دو انگاره عقل عربی و عقل اسلامی مورد تأمل قرار داده اند. سؤال مطرح این است که چرا محمد عابد الجابری و محمد آرکون در مواجهه با عقلانیت برساخته سنت اسلامی، از دو انگاره متفاوت عربی و اسلامی برای این عقل سخن گفته اند؟ این دوگانگی چه تأثیری بر امر سیاسی و نمود حکومتی آن خواهد داشت؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که محمد عابد الجابری در مواجهه با سنت، آن را در چارچوب فرهنگی و عناصر هویتی ای چون زبان، ساختارهای اجتماعی و مناسبات قدرت در جامعه عربی می بیند، در حالی که آرکون این نگرش را در بستر تمدنی و تلاش های اقوام، فرهنگ ها و تعاملات با دیگران ازیک سو و مرجعیت دین و مبانی اسلامی آن ازدیگرسو مورد خوانش قرار می دهد.