مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
هنر مقدس
حوزه های تخصصی:
در این دیدگاه سنت با حقیقت مرتبط است و مانند حقیقت می تواند در صورت های خاصی تعیین یافته و جلوه گر شود اما همواره تعینات خاص آن مرتبط و متصل با سنت و یا حقیقت اولیه باقی می ماند دلیل تعیین یافتن سنت در صورتهای خاص نیازهای زمانی و مکانی بشر است دین و وحی جلوه ها و تعیناتی از این حقیت اند فلسفه ( مابعد الطبیعه ) عرفان ( تصوف) و الهیات نیز طرق شناخت سنت یا حقیقت اصیل به شمار می آیند در این سیر شناختی نقش انسان های کامل و برگزیده کاملا برجسته است سنت ها این قابلیت را دارند که رشد و تحول یابند اما همواره در اتصال به منبع اصلی خود باید پذیرای تغییرات باشند توجه به تجلیات سنت انسان هنرمند را وا می دارد تا آن را در شکلی رمز گونه و نمادین در اثر خودش منعکس کند و این رمزها و نمادها واسطه اتصال انسان با سنت( حقیقت) نخستین را فراهم می آورد
نسبت نقشمایه های نویافته ی جیرفت با نمونه هایی از اسطوره های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصاویر منقوش بر آثار نویافته ی حوزه ی هلیل رود و مقایسه ی تطبیقی آن ها با
نقشمایه های منقوش بر دیگر آثار هنرهای دستی ایران و جهان چون نقشمایه های منقوش بر دست بافته ها، ظروف فلزی، سنگی و سفالین، آثار هنری سیمین و زرین، آثار حجاری شده در دل سنگ و ...، این حقیقت را روشن می سازد که نقشمایه های کنده کاری شده بر سطح این آثار سنگی، چون گنجینه ای است که میان هنر و تمدن مشرق زمین و هنر تمدن های همجوار پُل می زند.
در این مقاله، نخست نقشمایه های نویافته ی حوزه ی هلیل رود با هنر مقدس سنجیده شده و سپس، به جستجوی سنت های هنر ایران در آن ها پرداخته شده است. سرانجام، ارتباط این نقشمایه ها با نقشمایه های موجود در هنر بین النهرین و از جمله در لوح نرگال مورد بررسی قرار گرفته است.
نقد دیدگاه سنت گرایان در باب هنر سنتی، هنر مقدس و هنر دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به یک اعتبار، «سنت گرایی» همزاد تاریخ بشر است؛ زیرا طبق ادعای سنت گرایان، همة سنت های بزرگ جهان منشأ مشترک دارند. یکی از موضوعات مهم مورد بحث سنت گرایان در دیدگاه خود در باب هنر که به آن می پردازند، تعریف و تبیین مفاهیمی همچون «هنر سنتی»، «هنر مقدس» و «هنر دینی» است. بررسی این مفاهیم در فهم نظریة سنت گرایان در باب هنر، اهمیت بسزایی دارد. این مقاله با روش گردآوری اسنادی و تحلیل محتوا، پس از تبیین این مفاهیم، آنها را به نقد می کشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هنر مقدس، بخشی از هنر سنتی است که با مناسک دین، به طور مستقیم در ارتباط است، اما هنر دینی به واسطة اختلاف در صورت، در زمرة هنر سنتی قرار نمی گیرد. دیدگاه سنت گرایی در باب هنرهای سنتی، مقدس و دینی، با انتقادهایی روبه رو است که نه تنها نظریة هنر سنت گرایان را با مشکل مواجه می سازد، بلکه بیانگر مخدوش بودن برخی از مبانی نظری ایشان است.
هنر خوشنویسی و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی در جستجوی تربیت منبعث از مبانی اعتقادی و اسلامی است که از ملزومات فرهنگ اسلامی می باشد. هنر اسلامی به دلیل غنای فرهنگی و مذهبی بهترین شیوه استفاده از قابلیت های اخلاقی و معنوی می باشد. چنانچه ترویج و ارائه آداب و تربیت اخلاقی به گونه ای که هم در تربیت هنرمند و هم در اشاعه آن در فرهنگ جامعه مؤثر باشد در تفکر و تمدن اسلامی امری ضروری بوده است.
پرسش های اصلی مقاله عبارتند از: رابطه هنر و اخلاق در فرهنگ اسلامی چگونه است؟ قالب های هنری و بیانی هنر خوشنویسی برای انتقال مفاهیم تربیتی کدامند؟ هدف این نوشتار تبیین جایگاه و اهمیت اخلاق دینی و تربیت معنوی در یکی از قدسی ترین هنرهای اسلامی یعنی خوشنویسی می باشد.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که عامل معنوی تقدّس هنر خوشنویسی یعنی حفظ حرمت و عزّت محتوا و محمول خط یعنی کلام الهی، هنرمندان خوشنویس را در خلق اثر هنری و کسب فیض مدام ملزم به رعایت آداب و اخلاق نموده است و از زیباترین تجلیّات این ابعاد اخلاقی خوشنویسی ضرورت تهذیب نفس بوده که در میان خوشنویسان به عنوان یکی از مهم ترین اصول اخلاقی و تربیتی از واجبات اشتغال به این هنر بوده است.
طهارت خیال وهنر مقدس(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۹ (پیاپی ۳۱)
41 - 64
حوزه های تخصصی:
ارائه وحی و احکام و معارف دینی به صورت جذّاب و شکیل، تأثیر به سزایی در پذیرش آن از سوی جامعه انسانی و در نتیجه نیل به سعادت برای آحاد ملت دارد؛ امّا میزان توفیق هنرمند قدسی در این رسالت عظیم بسته به طهارت خیال و پاکی ضمیر اوست، همان طور که از زمان سقراط و افلاطون مطرح است، منشأ هنر، قوه خیال است. این مسئله در میان فلاسفه اسلامی نیز به تفصیل بیان شده است. بنیان گذار عالم مثال در حکمت اسلامی، سهروردی است و پس از آن صدرالمتألهین به تبیین آن پرداخته است. به عقیده ایشان هر نمادی که در هنر مطرح می شود، به عنوان سمبلی است که از عالم خیالِ منفصل، توسط قوه خیالِ (متصل) هنرمند به صورت محسوس ارائه می شود؛ بنابراین، هنرمند بسته به اینکه اشتغال خاطر به چه اموری داشته باشد، قوه خیال خود را تربیت می کند و می پرورد، «از کوزه همان برون طراود که در اوست.» در این مقاله پس از آشنایی اجمالی با قوه خیال (متصل و منفصل) از نظر فلاسفه اسلامی، به بیان جایگاه چیستیِ هنر پرداخته شده است، سپس رابطه طهارت خیال با هنر مقدس به تفصیل بیان می شود.
نقد آرای سنّت گرایان معاصر در زمینه هنر و معماری اسلامی، با تکیه بر مفهوم سنّت در تعریف معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
هنر و معماری اسلامی گنجینه گران بهایی است که حاصل تجربه و تلاش جمعی هنرمندان مسلمان در طول تاریخ بوده است. این زنجیره در دوره معاصر در اثر تحولات فرهنگی گسسته شده است. یکی از طرق احیای هویت فرهنگی، کند و کاو در مبانی نظری و فلسفی هنر و معماری اسلامی و زدودن پیرایه ها و ناراستی هایی است که به آن نسبت داده می شود. این ضرورتی است که علی رغم گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، هنوز گام جدی در رسیدن به آن برداشته نشده و غالباً به طرح برداشت های سطحی، عامیانه و خود بنیاد از هنر و معماری اسلامی اکتفا شده است . جریان فکری سنّت گرایان معاصر (گنون، شووان، بورکهارت، نصر) در چهار دهه گذشته - بدون اینکه مورد نقد و بررسی جدی قرار گیرد- جریان غالب بر دانشکده ها و مراجع هنر و معماری کشور ما بوده و به علت فعالیت گسترده در حوزه تفسیر هنر و معماری اسلامی و ایرانی، سایر نظریه های ارائه شده در این زمینه را تحت تأثیر مستقیم خود قرار داده است. سنّت گرایان معاصر، در جستجوی اصول و مبانی هنر و معماری دینی و سنّتی، با اصالت دادن به تاریخ معماری قبل از رنسانس در سرزمین های مختلف، با برخوردی رمانتیک و خود بنیاد با حذف منطق عقلی، به تفسیر ظاهری اشکال و فرم های معماری پرداخته و بدون توجه به شرایط اجتماعی و تاریخی شکل گیری معماری، اصولی را به عنوان مبانی هنر و معماری دینی و قدسی معرفی می نمایند. در این فرآیند مقدس سازی اشکال و سمبل ها، از تشابهات لفظی و تفسیر سلیقه ای معماری و مشخصات ظاهری آیین ها و ادیان مختلف بهره برده و تأویل و تفسیرهایی از هنر مسیحی و هنر هندویی را در مبانی نظری معماری اسلامی وارد کرده اند . بررسی آرای بنیان گذاران مکتب فکری که تحت عنوان سنّت گرایان معاصر در ایران معرفی و شناخته شده اند، حاکی از عدم تطابق جریان تاریخی تولید و تحولات معماری ایرانی- اسلامی با اصول ارائه شدهایشان تحت عنوان اصول معماری اسلامی می باشد. در این مقاله سعی شده است ضمن جمع بندی و ارائه سرفصل های اصلی نظرات این گروه از اندیشمندان درباره هنر و معماری اسلامی، باب نقد و بررسی منطقی بر این نظریات گشوده شود.
تناظر کیمیا و هنر مقدس بازیابی نمادهای کیمیاگری در محراب های زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
17 - 30
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: اساس کیمیاگری برخلاف آنچه امروزه نزد عوام مطرح می شود، جنبه ای عرفانی داشته و بدون عرفان، از مرتبت خود خارج می شده و دیگر کیمیا محسوب نمی شده است. کیمیاگری با عرفان در مذاهب توحیدی مرتبط بوده و در اسلام نیز از ارزش والایی برخوردار بوده است. عرفان سرچشمه هنر مقدس اسلامی است و از طرفی پیوندی دیرینه با کیمیاگری دارد. در بین هنرهای قدسی، محراب زرین فام یکی از جامع ترین نمونه هاست. در فن زرین فام، خشت بی ارزش با انجام عملیاتی مبدل به کاشی با جلوه زرین فام می گردد که متناظر با عمل تمثیلی کیمیاگری یعنی استحاله فلز پست به طلا است. این تناظر، به همراه پیوند عرفان اسلامی و کیمیاگری، حاکی از اهمیت مبحث کیمیاگری در ساختار هنر مقدس، به ویژه محراب زرین فام است. اینکه کیمیاگری چه نقشی در شاکله محراب های زرین فام داشته است و نمادهای کیمیاگری چگونه در این آثار متجلی شده اند؟ سؤال این پژوهش است.هدف پژوهش: تبیین جایگاه کیمیا، به عنوان حکمتی مرتبط با عرفان اسلامی، در تزیینات محراب های زرین فام هدف این مقاله است.روش تحقیق: در این پژوهش به علت ماهیت تاریخی، از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و محراب های زرین فام به عنوان یکی از جامع ترین آثار مقدس در هنر اسلامی ایران، به شیوه توصیفی-تحلیلی با نمادهای کیمیاگری بررسی تطبیقی شده اند.نتیجه گیری: با مطالعه بصری محراب های زرین فام می توان تأثیرات کیمیاگری را به عنوان عرفانی کهن، در هنر اسلامی ایران مشاهده کرد. مفاهیم کیمیاگری در نظام بصری محراب های زرین فام، با بیانی رمزگونه و به صورت نمادهای آشکار و مخفی ظهور یافته است. این نمادها همچون خود کیمیا از گستردگی موضوعی برخوردارند. علائم کیمیایی، اصول انعکاس و ثنویت، نقوش هندسی اعم از دایره، مربع، ستاره سلیمان و نقش مار از نمادهایی هستند که هم ارتباط محراب های زرین فام با عرفان کیمیایی را آشکار می کنند و هم حضور کیمیا در نظام بصری هنر مقدس اسلامی را نشان می دهند.
چگونگی تکوین هنر و صناعت نزد عبرانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
182 - 210
حوزه های تخصصی:
در جوامع سنتی میان هنرور و پیشه ور تفاوتی وجود نداشته است و این تفاوت امری امروزی است. فعالیت های بشر در جامعه سنتی امری منبعث از اصول تلقی می شده است. به همین دلیل فعالیت های بشری به امری استحاله یافته مبدل می شدند و خصلتی مقدس به خود می گرفتند. جامعه یهود تا قبل از دوره مدرن از جوامع سنتی تلقی می شده. مانند دیگر جوامع سنتی، محور زندگی آنان آموزه های وحیانی(تورات و تلمود) بوده است. از جمله آنها مفهوم صنعت و پیشه است. مسئله پژوهش حاضر بررسی چگونگی تکوین هنر و صناعت در سنت یهود است. سوالات پژوهش: صناعات در جامعه عبرانی چگونه تکوین یافته اند؟ صناعات چه اهمیتی در دین یهود دارند؟ پیشه ها چه آداب معنوی دارند؟ پژوهش پیش رو با رجوع به منابع مرتبط و به ویژه متون سنتی و نیز مقدس یهود به گردآوری و تدوین و دسته بندی مطالب می پردازد، سپس با تحلیل و تفسیر و تشریح یافته های گردآوری شده به استنباط و استنتاج می پردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تکوین هنر و صناعت نزد عبرانیان است. نتایج نشان می دهد که پیشه ها در دین یهود خاستگاه الهی و وحیانی دارند. داشتن کار و پیشه بسیار مورد تاکید است. پیشه ها دارای آدابی هستند که فرد باید آنرا رعایت کند.
بررسی هنرهای مقدس در طراحی معماری اسلامی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ اسلامی یکی از غنی ترین حوزه های فکری بشر در طول تاریخ می باشد که جنبه های مختلف جامعه اسلامی را شکل و سامان داده است. هنر اسلامی از حکمت الهی و معانی عمیق عرفانی تشکیل شده است، چون این هنر ریشه در تفکرات معنوی و الهی دارد. به نظر می رسد معماری اسلامی چهره جمال و حقیقت صورت را؛ در شکل به منصه ظهور می رساند. آن تجلی یقین انسانی در عملکردهای مادی بوده و سرچشمه هایی در درون معمار داشته است. هنر مقدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیماً در گرو بقای دین است و این پیوند حتی پس از تضعیف و زوال ساختار جامعه سنتی نیز پابرجاست. احکام مقدس تجلی عوالم برتر در عالم نفسانی و مادی هستی است. مبدأ صدور امر مقدس، عالم معنوی است که بالاتر و فراتر از قلمروهای ذهنی یا نفسانی است، چنان که در تعالیم اسلامی اولی مربوط به «روح» و دومی مربوط به «انیت» است. معماری قدسی به عنوان یکی از حاملان اصلی هنرهای معنوی از جایگاه و جایگاه مشخصی در جامعه برخوردار است. سوالات تحقیق بر این قرار هستند که؛ کدام ارزش ها معرف تجلی الهی یا مقدس در معماری هستند و آن را متعالی می کنند؟ هنرهای مقدس و دلایل وجودی آن ها در معماری اسلامی ایرانی چیست؟ بررسی اصول و ویژگی ها، همراه با شناسایی الگوهای سودمند در جایگاه هنر مقدسی، هدف این پژوهش است. روش شناسی این تحقیق عمدتاً مقطعی بوده و اساساً مبتنی بر اسناد و مدارک پیشینه است. همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه نیز به نفع ما بوده است. سؤالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که کدام ارزش ها و ویژگی ها جلوه الهی بر معماری نهاده و آن را متعالی کرده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که همین رابطه انسان، جهان و معماری، ضرورت موعود شناخت معماری اسلامی است.
تحلیل آراء رنه گنون و تیتوس بورکهارت از هنر مقدس و هنر اسلامی
حوزه های تخصصی:
هنر در دوره های تاریخی و در جغرافیاهای متفاوت از این کره خاکی، تاثیرگذاری خود را در جهت ترویج ادیان مختلف به ملت ها نشان داده است. هنر همیشه از منظر فلاسفه و اندیشمندان دوران، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و بنا به تعدد ادیان و طرز تفکر اندیشمندان، مبانی نظری متفاوتی را طی کرده است. هنر از منظر سنت-گرایان، هنری قابل رشد و تعالی بشر قرار می گیرد که بتواند از قالب هنر برای هنر درآمده و در راستای سنت و تعالیم دینی و عرفانی گام بردارد تا بتواند در هر قالب و صوری که باشد، انسان را به سوی احدیت رهسپار سازد. سنت گرایان نظریات متفاوتی در مورد هنر ارایه دادند که در اکثر نظریات با یکدیگر متفق النظر بوده اند. در این پژوهش آراء رنه گنون و تیتوس بورکهارت را از منظر هنری که به سوی هنر مقدس و هنر دینی گام بر می دارد و از میان ادیان، در دوره اسلامی از تعالیم دین اسلام بهره برده را، مورد تحلیل و بررسی قرار داده، و در نهایت برای رسیدن به یک هنر مقدس در هنر اسلامی، می بایست ریشه ی هنر را در سرزمین های اسلامی نیز مورد توجه قرار دهیم و در کنار قرار دادن این مضمون با تعالیم اسلامی بتوانیم به سوی یک هنر مقدس گام برداریم. این پژوهش، پژوهشی کتابخانه ای بوده که با توجه به کتاب ها و مقاله هایی که در این مضمون منتشر شده است، از آنها بهره گرفته شده و به توصیف و تحلیل آراء این دو اندیشمند سنت گرای قرن بیستم در حوزه ی هنر می پردازد.
نقطه نظر/ سرمقاله: سنت جاهلی یا سنت الهی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
5 - 5
حوزه های تخصصی:
در طول 45 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال مطالبات هویت مدار از سوی جامعه، جریانی که ریشه آن در غرب معاصر کاشته شده بود، به یکی از صحنه گردان های اصلی سیاست گذاری رسمی هنر علی الخصوص در مراکز دانشگاهی تبدیل شده است. این جریان که در ایران توسط سیدحسین نصر نمایندگی می شد، از پیش از انقلاب با مدیریت دفتر فرح پهلوی اقدام به جریان سازی های هنری کرده بود و پس از پیروزی انقلاب شاگردان و وابستگان این تفکر با بهره گیری از زبان دینی و عرفانی سنت گرایان، خود را نماینده مطالبات جامعه دینی ایران معرفی کردند و در خلاء ارزیابی دقیق و کم بها دادن به هنر از سوی مدیریت کشور توانستند تأثیراتی بزرگتر از اندازه علمی و جمعیتی خود بر سیاست گذاری هنر کشور برجای گذارند. حضور تعیین کننده وابستگان این تفکر که اغلب به عنوان صاحب نظر و نه هنرمند شناخته می شوند، در دستگاه های سیاست گذاری و آموزشی کشور، مؤید این نظر است.به ادعای سنت گرایان، اساس اندیشه آنان، مجموعه حقایقی است که شمول تاریخی و جغرافیایی همه گیر دارد. حدود یک قرن پیش رنه گنون فیلسوف فرانسوی این مسلک را ایجاد کرد و سپس توسط کوماراسوامی هنرشناس و حکیم سریلانکایی و شوان، لینگز، نصر، پالیس و... تبدیل به مکتبی در نظریه پردازی و فلسفه هنر شد. مکتب سنت گرایی از دانش مقدس و سنت های معتبر ازلی سخن می گوید و به حقیقتی فراطبیعی، مشترک و جهانی در بطن ادیان اشاره کرده و آن را حکمت خالده یا «جاویدان خرد» نامیده است. روش این مکتب دین شناسی تطبیقی دوران معاصر است و در جهان اسلام با تصوف و عرفان های محلی پیوند برقرار کرده و از سوی دیگر با عرفان شرق دور که متفاوت از ادیان ابراهیمی است، گره خورده است. سنت گرایان در ایران ذیل مباحث هنر و معماری اسلامی به نظریه پردازی پرداخته و با ابداع اصطلاحات حکمت هنر اسلامی، هنر دینی، هنر قدسی و هنر مقدس مطالبی شاعرانه، احساسی و به دور از منطق و استدلال خلق کرده و در امور مسلم اعتقادی و تاریخی، تفسیر خود از هنر و معماری اسلامی را سراسر با رمز و رازهای عجیب و غریب خودبنیاد درآمیخته اند. برخی از سنت گرایان ضمن آشنایی با صورت هنر و معماری اسلامی در سفر به مغرب عربی، مصر، چین و هند به اتکای زمینه هایی که از مسیحیت و یهودیت داشته اند، اسلام را از طریق فرقه های صوفیانه پذیرفتند. چنانکه شوان در الجزایر به طریقت شاذلیه پیوست. بورکهارت در مراکش به اسلام ایمان آورد و به طریقت شاذلیه درقاویه سرسپرد و پس از آشنایی با شوان به سنت گرایان پیوست. گنون پس از آشنایی با آموزه های شرقی با تمرکز بر شرق به سنت، کلیت و نگاه عام در ادیان هندو، مسیحیت، اسلام و بودیسم می پردازد. درواقع این طیف از اندیشمندان با تکیه بر فلسفه و عرفان ادیان بزرگ جهان مانند مسیحیت، اسلام و یهود، آئین های بودا، جین، تائو و شین تو آنها را دارای حقیقت مشترک دانسته و به امر باطنیِ مشترک بین ادیان و آئین ها معتقدند. بدیهی است که سنت های موجود در هر یک از این ادیان و باورها تغییر و تحولاتی داشته و علی رغم نکات مشترک یا جوهر مشترک به زعم سنت گرایان (حکمت خالده) تدریجاً تفاوت هایی شگرف پیدا کرده اند. سنت اسلامی طبق نص قرآن کریم و روایات معتبر و متفاوت از دیگر سنت هاست. چنانچه با دید مثبت به فعالیت سنت گرایان غربی نگریسته شود خطای عمدی چندانی متوجه آنان نیست چرا که با طریقت های صوفیانه و فرقه های مختلف در ممالک دیگر آشنا شده و عرفان شرق دور و هندویی را نیز تجربه کردند و به نوعی به وحدت شکلی ادیان رسیدند و از زاویه هنر و معماری و تقدس گرایی به استناد ظاهر هنرها داستان سرایی کرده اند. اما چگونه می توان پذیرفت که دکتر سیدحسین نصر، مسلمان ایرانی و فیلسوف و عارف به این ادعاهای سراپا عجیب وغریب و گنگ و نامفهوم صحه بگذارد و مُرید شوانِ فرقه گرا و مبدع طریقت مریمیه باشد؟ ادامه روند افکار و آراء سنت گرایان دامن گیر محافل هنری و دانشگاه های هنر و معماری ایران شد و تاکنون درگیر این معضل هستیم. نقد آراء ایشان دریچه ای بر شناخت حقیقت هنر و معماری دوران اسلامی ایران و جهان می گشاید و زمینه برتری منطق و استدلال بر احساسات کور خواهد شد.