مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تجربه زیسته
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین تجارب یادگیری پنهان دانشجویان در جریان استفاده از اینترنت است. روش پژوهش کیفی، از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان در پژوهش 14 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد اصفهان (خوراسگان) بودند که با روش نمونه گیری مطلوب انتخاب گردیدند. اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته گردآوری و با بکارگیری روش 7 مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از مجموع یافته های این پژوهش بعد از حذف کدهای مشترک 236 کد مفهومی که بیانگر تجارب مشارکت کنندگان در پژوهش بود استخراج گردید. این مفاهیم در سه دسته اصلی: 1- یادگیری هنجارهای جدید 2- یادگیری ارزش های جدید و 3- یادگیری نمادهای کلامی جدید و نیز شش دسته فرعی: 1- افکار و عقاید جدید 2-تخلف از قوانین و مقررات 3- اخذ شیوه های جدید زندگی و فعالیت های اجتماعی 4- اخذ هویت جدید 5- جایگزینی لغات انگلیسی به جای فارسی 6- عاریه گرفتن اصطلاحات اینترنتی در محاوره های روزمره مورد توجه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد دانشجویان در جریان تعامل با اینترنت تجارب یادگیری زیادی را کسب کرده اند که در هنجارها، عقاید، باورها، اخلاق و نمادهای کلامی آن ها تاثیر زیادی داشته است.
نگاهی روش شناسانه بر تدوین برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی بافت قدیم شهری
حوزه های تخصصی:
کسب دانش معتبر از بافت های قدیمی شهرها به عنوان یک پدیدار که در یک فرآیند زمانی و متکی بر تعاملات انسانی افراد ساکن در آن شکل گرفته است، نیازمند ورود سازمان یافته و منطقی به آنهاست. هر گونه برنامه ریزی در بافت های قدیمی به عنوان یک واقعیت اجتماعی در حقیقت به منزله پی گیری یک فرآیند تحقیق علمی در این بافت هاست. هویت هر تحقیق علمی وابسته به روش شناسی حاکم بر آن است. در روش شناسی علمی سه عنصر هستی شناسی، معرفت شناسی و روش نقش آفرینی می کنند. روش شناسی های کمی گرایانه و کیفی گرایانه هر کدام با پیش فرض های خاص خود از مسیرهای متفاوت در این سه عنصر، به واقعیت وارد و سپس جهت تحلیل و تصمیم سازی پیرامون آنها از آن خارج می شوند. بافت های قدیمی شهرها که محصول ساخت و ساز انسانی است از یک هویت فرهنگی منحصر به فرد برخوردارند که هر نگاه کمی گرایانه، محیط محور و یا پروژه محور نمی تواند به شناخت درست از آن ها منجر شده و تغییراتی جهت تحولات ساختاری در آنها پیشنهاد نماید. نگاه کیفی گرایانه که متکی بر روش شناسی کیفی است به این بافت ها به عنوان یک پدیدار می نگرد و معتقد است که محقق با یک تجربه زیسته مواجه است که این حیات به لحاظ زمانی، فضائی و روابط درونی آن قابل تعمق است. بر اساس این روش شناسی، بافت قدیمی شهر در فرآیندی که به وجود آمده هر گونه دخالت نتیجه مدار، باعث مقاومت های ساکنان در مقابل تغییرات پیشنهادی توسط برنامه ریزان شهری می شود. این مقاله ضمن معرفی روش شناسی های علمی (اثباتی، تفسیری و انتقادی) و تعریف آنها از واقعیتی که برنامه های توسعه جهت شناسائی دقیق و تغییر در آن طراحی می گردند، به ارزیابی برنامه های توسعه اقتصادی- اجتماعی بافت های قدیمی شهرها در ایران می پردازد. در این بررسی سعی بر این است که ضمن معرفی و توضیح روش شناسی پدیدار شناسانه، بافت قدیم را به عنوان یک پدیدار در نظر گرفته تا نگاه برنامه ریز از اعتبار نظری و عملیاتی لازم برخوردار گردد. در نهایت با توجه به تجربیات علمی موجود، به مختصات نگاه فرهنگ مدار بجای بسترمدار، انسان گرا به جای محیط گرا و فرآیندی بجای نتیجه ای پرداخته می شود.
بررسی تجربه حاشیه نشینی از دیدگاه حاشیه نشینان: یک مطالعه پدیدار شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به بررسی تجارب زیسته ساکنان محله اسلام آباد تهران از زندگی در این مکان پرداخته شده این کار به منظور درک مزایا و مضرات حاشیه نشینی “آنگونه که از دید ساکنان منطقه پنداشته می شود” صورت گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کیفی است و به روش پدیدار شناسی انجام گرفته است. زمان اجرای پژوهش، بهار و تابستان سال ۱۳۹۰ بوده و نمونه ها از میان ساکنان بین ۲۰ تا ۶۳ سال محله اسلام آباد، با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، انتخاب شده اند. پس از اشباع اطلاعاتی، تعداد شرکت کنندگان به ۲۰ نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تجزیه و تحلیل داده ها به روش کلایزی انجام شد. یافته های حاصل از تجارب زیسته ساکنان، در قالب ۷ مضمون اصلی و تعدادی زیر مضمون استخراج شدند. در این تحقیق مشخص شد که درک و تجربه حاشیه نشینان از سکونت در این مکان، دقیقاً همان درکی نیست که دیگران ( اعم از پژوهشگران، سیاستگذاران و عامه مردم) از این تجربه دارند. گرچه این به معنای مثبت بودن پدیده حاشیه نشینی از دیدگاه ساکنان نیست، روشن است که تجربه فقر، حاشیه ای بودن و برچسب حاشیه ای خوردن همه را می آزارد. اضطراب دائمی به دلیل عدم مالکیت زمین و مسکن و بی اطلاعی از تصمیمات مسئولان درباره نحوه رفتار با این مناطق و ساکنان آنها همواره حاشیه نشینان را در عذابی دائمی نگه می دارد. اما به هر حال حتی برای رسیدن به عمق چنین احساسات و تجربیاتی (که بدیهی و مشخص به نظر می رسند) نمی توان بدون بررسی اذهان مردمان درگیر در این تجارب و با تکیه بر ذهن یک ناظر بی طرف به قضاوت نشست و منطقی ترین راه برای رسیدن به کنه معنای این واقعیات، بررسی تجارب و آگاهی های کنشگران درگیر است.
تجربه زیسته زنان در ازدواج زودهنگام .(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل یک مطالعه کیفی با تمرکز بر تجربه زندگی در ازدواج زودهنگام بوده و هدف آن دسترسی به تجربیات زندگی زنانی است که در کودکی ازدواج کرده اند. طبق تعاریف، ازدواج زودهنگام به ازدواجی اطلاق می شود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشد.
12 زن که در کودکی ازدواج کرده اند با روش گلوله برفی انتخاب شدند. تجربیات آن ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاری جمع آوری و بازنویسی گردید و با استفاده از روش کلایزی، جملات و عبارات مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
از تدوین مصاحبه های انجام شده، دوازده مضمون استخراج شد. نتایج نشان داد کهازدواج زودهنگام می تواند یک عامل مثبت در بروز خشونت خانگی و ترک تحصیل دختران باشد. ازدواج کودک از منظر روابط زناشویی می تواند یکی از مصادیق آزار جنسی کودکان نیز باشد. اکثریت زنان کودک همسر، کودک مادر هم هستند. ازدواج زودهنگام اغلب باعث استثمار کار زن ازجمله کار خانگی، روستایی یا اشتغال خارج از منزل می شود. فقر و عوامل اقتصادی، فرهنگ خانوادگی، محلی و قومی و ترس از بی آبرویی مهم ترین عوامل رخداد ازدواج زودهنگام در نمونه مورد مطالعه بوده است.
مضمون های استخراج شده مشخص نمود که زنان در ازدواج زودهنگام با مشکلات متعددی روبرو هستند. به نظر می رسد که رشد اقتصادی و فرهنگی خانواده ها می تواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده عمل کند ولی به تنهایی کافی نیست و این امر مستلزم تغییر نگرش ها، فرایندها، فرهنگ و قانون است.
واکاوی \""الگوی کارآموزانه تربیت معلم\"" در دانشگاه آکسفورد و ارائه دلالتهایی برای نظام تربیت معلم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام تربیت معلم در دانشگاه آکسفورد با نام \""الگوی کارآموزانه\"" در سایه نگرشی مدرسه-بنیان در تربیت حرفه ای معلمان، یک مدل مشارکتی موفق میان نهاد مدرسه و دانشگاه به شمار می آید.سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که الگوی مذکور دارای چه ویژگیهای مشهود و ضمنی است که توانسته هم در فرآیند (یعنی اجرای برنامه) و هم در برآیند (یعنی دانشجو- معلمان) توفیق داشته باشد. بنابراین در این تحقیق برآنیم تا فرآیند تربیت حرفه ای دانشجو- معلمان در این الگو مورد واکاوی قرار گیرد تا از این معبر، بتوان دلالتها و روشنگریهایی را برای نظام متناظر آن در ایران به دست آورد. روش تحقیق به کار گرفته شده در طرحهای پژوهشی \""موردکاوی\"" جای می گیرد و از انواع سه گانه آن، در زمره موردکاوی توصیفی واقع می شود که هدفش ارائه توصیف غنی – به همراه درجه ای از تبیین- از مورد مورد مطالعه هم از بعد ساختار و هم از بعد تراکنشهای ضمنی است. تجربه زیسته نگارنده، مشاهده، مصاحبه با رئیس وقت دانشکده تعلیم و تربیت دانشگاه آکسفورد ، پروفسور ریچارد پرینگ، که مدیریت اجرایی دوره تربیت معلم را سیزده سال بر عهده داشته، یادداشتهای میدان عمل و مصاحبه با استادان، معلمان راهنما و دانشجو- معلمان ابزارهای تولید داده های مورد نیاز بوده است. توصیف و تحلیلهای ارائه شده به این ترتیب طبقه بندی شده است: ابتدا ابعاد مفهومی، تاریخی-اجتماعی و ساختاری این الگو مورد واکاوی قرار گرفته است. سپس عناصر سازنده آن بر اساس یک چارچوب نظری منتخب بررسی شده و بخش پایانی مقاله به ارائه دلالتهای الگوی مذکور برای نظام تربیت معلم در ایران اختصاص یافته است.
فهم خانه داری در بستر نقشهای جنسیتی : مطالعه کیفی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس پژوهشی کیفی است که در آن تلاش شده، تا با انجام مصاحبه های عمیق کیفی با 26 زن خانه دار 23 تا 58 سال تهرانی، کیفیت زندگی زنان خانه دار بنا به روایت و تجربه زیسته ی آنان مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، چگونه خانه داری در پروسه ها و زمینه های اجتماعی حک شده است و صرفاً با توجه به زمینه های اجتماعی قابل تفسیر است. آنچه در این پژوهش اهمیت می یابد آن است که دریابیم خانه داری چگونه توسط زنان، تعریف، تفسیر و ارزیابی می شود و در این صورت است که امکان صورت بندی نظری و مفهوم سازی میسر می گردد. چنانچه تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق نشان می دهد، میان رضایت از زندگی زناشویی و درک زنان نسبت به ارزیابی مثبت و یا منفی از خانه داری ارتباط وجود دارد و یا زنانی که بیشتر تحت تاثیر ایدئولوژی همسری و مادری قرار دارند، کمتر نسبت به خانه داری انتقاد می کنند. در حالی که زنان مسن تر خانه داری را جنبه ایی از کارهای زنانه در ازدواج می دانند، زنان جوان بر این باورند که کارهای خانه علی رغم ساخت نیافتگی، باید به عنوان کار تعریف شود.
ارزیابی تجربه های زیسته معلمان و دانش آموزان درباره نقش اثر موجی کودکان رهبر در محیط کلاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثر موجی در کودکان رهبر به انتقال انرژی از این کودکان به سایر کودکان که باعث دگرگونی در آن ها می گردد، اطلاق می شود. هدف تحقیق، ارزیابی تجربه های زیسته معلم ها و دانش آموزان در مورد اثر موجی کودکان رهبر بر سایر دانش آموزان هست. این مطالعه یک پژوهش کیفی به روش پدیدارشناسانه هست. جامعه آماری شامل معلم ها و دانش آموزان پایه پنجم هست که نمونه گیری به صورت هدفمند به تعداد 6 معلم با دامنه سنی 28 تا 54 سال و سابقه تدریس 6 تا 35 سال و تعداد 15 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی ناحیه یک شهر ارومیه انجام گرفت. ابزار پژوهش عبارت از مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی (روش رده ای) انجام گرفت. تم های اصلی با استفاده از مصاحبه استخراج و مقایسه شد. تم های اولیه عبارت از کشف خصوصیات کودکان رهبر و عوامل تأثیر گذار بود و در مرحله بعدی تم های: برتربینی، اعتمادبه نفس، احساس مسئولیت، توانایی برنامه ریزی، خلاقیت، پایداری در نظر، تبعیت و هم دلی اعلام گردید. با توجه به مفاهیم استخراج شده از تجارب زیسته معلمان و دانش آموزان می توان نتیجه گرفت که کودکان رهبر بر قلب ها حکم می رانند، شور بپا می کنند، خلاق و آرمان گرا هستند، انگیزه می بخشند و همه را در جهت چشم انداز بسیج می کنند. سایر دانش آموزان چون ایده ها و احساسات نهفته خود را در آن ها می بینند، سعی می کنند تا از روی میل و اشتیاق از این کودکان رهبر تبعیت نمایند؛ بنابراین می توان از تأثیر این کودکان در سایر دانش آموزان در جهت بهبود امر آموزش و کمک در جهت مشکلات مدرسه و همکاری با معلمان در امور مربوط به مدرسه استفاده نمود.
مطالعه بسترهای طلاق در افراد مطلقه: پژوهشی پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با توجه به افزایش آمارهای طلاق در کشور و آسیب ها و مشکلات ناشی از طلاق، توجه به علل این پدیده مورد توجه قرارگرفته شده است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه کیفی بسترهای طلاق در تجربه افراد مطلقه شهر رشت است. از میان روش های تحقیق کیفی برای بررسی تجربه طلاق روش پدیدارشناسی بکار گرفته شده است. 25 شرکت کننده به وسیله نمونه گیری هدفمند و با استراتژی نمونه گیری معیار انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها در زمینه بسترهای طلاق شامل 9 زیر مضمون بود که در چهار بزرگ مضمون کلان، میانی، خرد و تعاملی طبقه بندی می شود. ساختار تجربه مشارکت کنندگان نشان دهنده سیستمی بودن ابعاد طلاق، چرخشی بودن عوامل طلاق و روابط ساختاری میان بسترهای طلاق است؛ بنابراین برای هرگونه برنامه پیشگیرانه، مشاوره و مداخله در بحران طلاق باید به این روابط ساختاری، چرخشی و چند علتی توجه شود.
بررسی تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالباً همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد. روش: این مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است. یافته ها: طردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند. نتیجه گیری: تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.
تبیین رویکرد پدیدارشناسی در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر نوع نظام تربیتی که با انسان رابطه دارد، نیازمند نوعی نظریه تربیتی است و بدون آن، تعلیم و تربیت بی پایه و اساس خواهد بود. پدیدارشناسی به عنوان یک دیدگاه فلسفی که در قرن بیستم ظهور کرده است، به جهان و انسان به شیوه ای متفاوت نگاه می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه و کاربرد پدیدارشناسی در تعلیم و تربیت و برنامه درسی است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی- اسنادی و باهدف تبیین و روشنگری مفاهیم و ایده های کاربردی آن در حوزه برنامه درسی صورت گرفته است. از مهمترین نقاط قوت پدیدار شناسی این است که به استقبال تغییر ، کثرت و نواندیشی در همه ابعاد برنامه درسی می رود و در خصوص هرگونه استانداردسازی روش های تعلیم و تربیت در حیطه های مختلف برنامه درسی شامل اهداف ، شرایط و محتوا ها، روشهای آموزشی و ارزشیابی هشدار جدی می دهد. در واقع پدیدارشناسی با اتخاذ روشهای منحصر به فرد این امکان را فراهم می آورد که از طریق ارتباط نزدیک تر و ملموس تر با پدیده های تربیتی، اقدامات مؤثرتری را برای بهبود مجموعه روابط تربیتی در نظامهای آموزشی انجام دهد.
تجربه زیسته ی مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی: پژوهش کیفی پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مربیان بخش قابل توجهی از روز را با دانش آموزان کم توان ذهنی می گذرانند و از تجربیات زیسته آن ها می توان اطلاعات مفید و گران بهایی استخراج کرد. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر کشف تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی در ارتباط با ویژگی ها، رفتارها، تعاملات، واکنش های بین خود و دانش آموزان کم توان ذهنی می باشد. این پژوهش کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی اجرا شد. شیوه گردآوری اطلاعات استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود. بر این اساس از بین مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی، 19 نفر بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های مصاحبه ها از روش کلایزی استفاده شد. پس از استخراج موضوعی و طبقه بندی آنها، یافته ها شامل 5 مضمون اصلی (تغییر باورها، عدم هماهنگی در ارائه خدمات ، تاثیر شغل در زندگی شخصی، ملزومات مربی گری و انتظارات والدین) و 15 مضمون فرعی بود. ارتباط این مضامین اصلی و فرعی در اصل مقاله آورده شده است. واکاوی تجارب مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی نشان داد که این گروه تأثیرگذار به شیوه های مختلفی از این دانش آموزان تأثیر می پذیرند و قادرند تأثیرات مختلفی نیز بر آن ها داشته باشند. بر این اساس می توان از تجارب آنان جهت حل مسائل و مشکلات دانش آموزان، والدین و مربیان بهره برد.
ارایه مدل مفهومی معنای مکان و شاخص های تداوم آن (تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری تجربیات زیسته افراد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر عصری هویت خود را دارد، اما آنجا که گسست روی می دهد بحران رخ می نماید. به نظر می رسد تجلی و تداوم معنا در محیط، راه حل پاسخ به بحران عدم بازیابی خود در شهرها در عصر امروز است. بنابراین، امروزه پرداختن به این سؤال ضروری به نظر می رسد که در شرایط تغییرات گسترده در شهرها، ادراک تداوم معنا به واسطه کدام مؤلفه ها و با چه اولویت هایی ممکن می شود؟ به عبارتی، این نوشتار به دنبال پاسخگویی به بحران گسست معنا در محیط، چارچوب مفهومی معنای مکان و شاخص های تداوم آن را ارایه داده است که می تواند راهنمایی در اولویت های معنای مکان و جریان پیوسته آن باشد. به این منظور، ابتدا ادبیات مرتبط با مکان، معنای مکان و یکی از مهم ترین اصول حاکم بر معنای مکان یعنی تداوم مرور شده، سپس چارچوب مفهومی پژوهش تبیین شده است. در چارچوب مفهومی، ضمن ارایه مدل مفهومی برگزیده از معنای مکان، شاخص های اولیه تداوم معنا نیز ارایه شد که تکمیل و تدقیق آنها در ادامة پژوهش میدانی مد نظر بوده است. روش این پژوهش در تبیین و تکمیل شاخص های تداوم معنا، روش کیفی است. رویکرد منتخب در مطالعه معنا، نشانه شناسی با دورنمایی از پدیدارشناسی است که به مرور تجربیات زیسته افراد می پردازد. با توجه به این موارد، در بخش تحلیل نیز رویکرد پدیدارشناسی تفسیری مد نظر بوده است. در پایان با توجه به هدف تحقیق که دستیابی به شاخص های تداوم معنا در مکان است، جمع بندی از یافته ها صورت گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که تداوم یک پدیده منوط به حضور همزمان دو کیفیت پویایی و ثبات در آن پدیده است. به عبارتی ثبات در جایگاه و روابط بین اجزاء و پویایی در خود اجزاء پدیده مورد نظر در ادراک تداوم واجد اهمیت است. به علاوه، در تداوم معنای مکان ثبات روابط بین اجزا و مؤلفه های مکان از اهمیت بیشتری نسبت به ثبات اجزاء مکان برخوردارند. همچنین تحلیل دقیق تجربیات زیسته نشان داد، در روابط بین اجزاء مکان نیز رابطه دو جزء انسان و فضا واجد بیشترین اشاره های معنایی و ماندگاری ذهنی بوده است.
تجربه زیسته حرفه مندان موزه ها در مواجهه با نیازهای اطلاعاتی کاربران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه تجربه زیسته حرفه مندان، شناخت نگرش و چگونگی مواجهه آنان با این نوع نیاز. رو ش شناسی: برای شناخت تجربه حرفه مندان به عنوان پدیدار، از روش پدیدارشناسی استفاده شد و بعد از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با شش نفر از افراد منتخب، متناسب با رویکرد کیفی پدیدارشناسانه، نتایج تحلیل و تفسیر شده است. تجربه زیسته حرفه مندان در مواجهه با نیاز اطلاعاتی در اولین گام با توصیف نگرش آنان درباره ماهیت موزه از دو جنبه دانش شناسی و ارتباط شناسی آغاز شد. سپس مواجهه با نیاز اطلاعاتی مخاطب بر اساس انواع مخاطبان در سه دسته عام، خاص، و کودک قرار گرفت. یافته ها: انواع مواجهه با مخاطب عام، متناسب با تخصص و رشته تحصیلی حرفه مندان دارای ابعاد جامعه شناختی، روا نشناختی، تاریخی و هنری است. در مواجهه با مخاطب خاص، بسته به اندازه موزه، برنامه پاسخ گویی به درخواست ها معیّن می شود. در این مقاله نگرش به نیازهای اطلاعاتی ویژه کودکان در قالب تجربه عمیق موزه عروسک های ملل توصیف و تبیین شده است. نتیجه گیری: کارکرد موزه ها با پاسخ به نیاز اطلاعاتی یا اساساً با ایجاد پرسش و برانگیختن نیاز اطلاعاتی منجر به افزایش دانش مخاطب می شود. این دانش همان تأثیر ژرفی است که مشاهده اشیای موزه ای، تماس و لمس آنها، و محیط و فضای موزه بر بازدیدکننده می گذارد. این دانش قابل اندازه گیری نیست ولی می توان آن را از تجربه زیسته و تعمق در نگرش مراجعان شناسایی کرد.
عوامل موثر بر اقدام زنان به سقط جنین عمدی : تجربه زیسته زنان از سقط جنین در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سقط جنین در ایران غیرقانونی می باشد و زمانی مجاز است که ادامه بارداری، سلامت مادر را به خطر بیندازد یا به تولد نوزادی بیمار و یا معلول بینجامد. با این حال بسیاری از زنان با حاملگی ناخواسته برای توقف بارداری، بطور مخفیانه و عموما بصورت ناایمن اقدام به سقط جنین می نمایند. از این رو این مقاله به دلایل و نحوه اقدام به سقط جنین عمدی می پردازد. مطالعه از نوع کیفی است و داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 50 زن که تجربه سقط جنین عمدی داشتند، در تیر و مرداد سال 1393جمع آوری شد. مصاحبه با افراد تا اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان داد دو گروه از زنان برای سقط مراجعه می کنند گروهی از زنان بدون فرزند و شامل دختران مجرد و یا زنانی هستند که در دوران عقد و نامزدی بسر می برند. گروه دوم زنان دارای فرزند می باشند. بر اساس یافته های این مطالعه، سقط جنین در فرایندی از ارزیابی هزینه – فایده و اجتناب از خطرات و آسیب های احتمالی در آینده رخ می دهد. در شرایطی نظیر - فرزندآوری خارج از عرف، اعتیاد همسر اختلافات خانوادگی، احساس ناامنی در زندگی مشترک، مشکلات مالی و اقتصادی، مشارکت کم مردان در امور خانه و بچه داری و ناسازگاری کار و فرزندآوری، - هزینه های (مادی و غیر مادی) ادامه حاملگی و تولد فرزند ناخواسته، بیشتر از هزینه های سقط جنین ارزیابی می گردد و افراد سقط جنین را کنشی عقلانی و برای اجتناب از پیامدها و آسیب های احتمالی در آینده در نظر می گیرند.
تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
پدیدارشناسی تجارب دانشجویان از برنامه درسی پنهان در دروس معارف اسلامی
حوزه های تخصصی:
با توجه به تأثیر برنامه درسی پنهان و اهمیت دروس معارف اسلامی در آموزش عالی، پژوهش حاضر در صدد کشف و شناسایی تجربه زیسته دانشجویان و اثرات تلویحی و ضمنی ناخواسته برنامه درسی پنهان برای دروس معارف می باشد این پژوهش با رویکرد تحقیق کیفی با روش پدیدارشناسی هرمنوتیک (تفسیری) به روش اسمیت انجام شده، جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویانی است که در ترم های پنج، شش، هفت مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز مشغول به تحصیل هستند و بخش قابل توجهی از دروس معارف اسلامی را گذرانده اند. مشارکت کننده ها با روش نمونه گیری هدفمند و با اشباع داده ها از گروه های فنی مهندسی، علوم پایه و علوم انسانی انتخاب شدند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. شش مقوله اصلی شامل 1 عدم توجه به اصول انتخاب محتوا؛ 2 اثر اساتید؛ 3 روابط دانشجویان در کلاس؛ 4 طرح ضیافت؛ 5 زمان؛ 6 ارزش یابی و تعدادی مضامین فرعی استخراج شد. اکثر شرکت کنندگان بیان داشتند که برنامه درسی پنهان بر باورها و نگرش های آنان تأثیر گذاشته است. آشنایی برنامه ریزان با تجربه زیسته دانشجویان، و شناسایی عوامل پنهان در دروس معارف و تأکید بر این که آنان اهداف دروس معارف را چگونه درک کرده و برای خود معنادار ساخته اند، نقش مهمی در رفع نواقص این دروس و بالابردن اثر بخشی آن دارد.
واکاوی تجربه های زیسته کارورزی در دانشگاه فرهنگیان: الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف واکاوی تجارب زیست شده برنامه درسی کارورزی در دانشگاه فرهنگیان پرداخته است تا در سایه چنین تلاشی به تدوین الگویی مفهومی دست یابد. این پژوهش رویکردی کیفی و پدیدارشناسانه دارد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته ای بود که داده های آن بر اساس تحلیل محتوا و الگوی کلایزری در میان 24 نفر دانشجو معلمان، 15 نفر استاد راهنما و 18 نفر معلم راهنما از گروه های مختلف آموزشی استخراج شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که مسائل برنامه درسی کارورزی در شبکه ای از مقولات قرار می گیرند، در بخش اساتید راهنمای کارورزی درمجموع 4 مقوله شناختی، نگرشی، سازمانی و تعاملاتی، در بخش معلمان راهنما 3 مقوله سازمانی، نگرشی و تعاملاتی، در بخش کارورزان 5 مقوله شناختی، عاطفی، نگرشی، رفتاری، تعاملاتی و مقوله سایر مسائل تدوین گردیده است. در انتها نکاتی جهت بهبود کیفیت برنامه درسی کارورزی پیشنهاد شده است.
تجربه زیسته زنان از روابط فرازناشویی همسر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
95-112
حوزه های تخصصی:
رابطه فرازناشویی مشکلی است که زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و یکی از دلایل اصلی طلاق به شمار می رود. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه زنان از روابط فرازناشویی شوهرانشان بوده است. روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی است که در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 زن خیانت دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه پنج درون مایه اصلی استخراج شد که شامل آشفتگی شدید جسمانی و روانی، احساسات ناخوشایند، اشتغال فکری مداوم با چرایی رخداد، نابسامانی در رابطه با همسر پیمان شکن، سوگ و حسرت بود. بر اساس یافته های این مطالعه، پیامدهای منفی روابط فرازناشویی برای همسر آسیب دیده و برای کل خانواده بسیار عمیق و طولانی مدت است. در نتیجه، آگاه سازی افراد از این پیامدهای منفی می تواند در پیشگیری از روابط فرازناشویی مؤثر باشد. از طرفی درمانگران می توانند با استفاده از این یافته ها به مراجعان خود کمک کنند به شیوه بهتری با این مشکل کنار بیایند.
پی کاوی تجربه زیسته رضایت زناشویی زوجین واجد تفاوت فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازدواج های بین فرهنگی به واسطه فراگیر بودن وسایل ارتباط جمعی رو به افزایش است. بررسی رضایت زناشویی به عنوان مهم ترین و اساسی ترین عامل پایداری و دوام زندگی مشترک در این ازدواج ها دارای اهمیت است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته رضایت زناشویی زوج هایی از فرهنگ های کرد، عرب و بختیاری بود که به روش کیفی و با استفاده از راهبرد پدیدارشناسی توصیفی- نمود شناختی کلایزی (1978) انجام شد. 16 زوج (۳۲ نفر/ ۱۶ زن و 16 شوهر) با ازدواج های بین فرهنگی و روش نمونه گیری مبتنی بر هدف از نوع گلوله برفی تا حد اشباع انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. سپس داده ها جمع آوری، ثبت، کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردیدند. تحلیل تجارب مشارکت کنندگان منجر به شناسایی 750 کد اولیه، 20 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی گردید که عبارت اند از: فرایندهای قبل از ازدواج، ادراک حضور خانواده ها، تصمیم گیری در مورد فرزند، ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی، ادراک نیازهای کلی ازدواج های بین فرهنگی و ادراک چالش های ازدواج بین فرهنگی. با توجه به یافته ها می توان بیان کرد که مضمون ادراک ابعاد ارتباطی و زناشویی با مضامین فرعی مانند نقش حیاتی حمایت و درک همسر، راهبردهای تسهیل کننده ارتباطی و زناشویی و تجربه ادراک یا عدم ادراک تفاوت ها و شباهت های شخصیتی، در مرکز تجربه رضایت زناشویی زوج های با ازدواج بین فرهنگی قرار دارد. این مطالعه مفاهیم مهمی برای مشاوران خانواده دارد و در برنامه های غنی سازی و ارتقای روابط زوجین بین فرهنگی، توجه به این مضامین سودمند خواهد بود. همچنین، این پژوهش می تواند اطلاعات کاربردی و مفیدی برای پژوهش های آتی درزمینه ازدواج های بین فرهنگی باشد.
تاریخ نویسی افضل الملک؛ تجربه زیسته در دو زیست جهان سنتی و مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی بر آن است که روش و نگرش افضل الملک در تاریخ نویسی را با عنایت به تجربه زیسته ی او مورد تتبع قرار دهد. ما برآنیم که تجربه زیسته مورخی چون او به شکلی و نحو دیگر در عرصه تاریخ نویسی متبلور می شود و کانون این تجربه زیسته همانا دوره گذاری است که او را در یک برزخ قرار می دهد. از آن جایی که او در سرآغاز این تغییر می زید سیطره و غلبه زیست جهان نوین که مشروطه نمود و نمادی از آن است، کاملا مشهود نیست و از این رو می توان گفت که افضل الملک بین دو زیست جهان سنتی و مدرن درگیر است و بازخورد این مساله در نوشتارش آشکار است به طوری که گاه مفاهیم متعارضی چون «استبداد» و «مشروطه» و «رعیت» و «ملت» را استعمال می کند و در مواضع مختلف نوشتارش به یک سو گرایش پیدا می کند. او به دلیل تنفس در زیست جهان نوین که با صورتبندی «حوزه ی عمومی» همراه و همبسته است، نوشتاری متفاوت نسبت به تاریخ نویسی های چند دهه قبل از خود خلق می کند. لذا درون مایه بنیادین نوشتار او تحت تاثیر دوره گذار ماهیتی پارادوکسیکال به خود می گیرد و این پارادوکس در برخی مواضع در ساحت دفاع از نظام و تفکر گذشته و در برخی مواضع دیگر در ساحت جانبداری از نظام نوین خودنمایی می کند و خوانندگان خود را در یک دوگانگی قرار می دهد.