حسن رهبر

حسن رهبر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

الگوی پنج ضلعی منابع شناسایی و ترتیب تفضیلی آنها در ساختار شناسایی صدرایی و کارتزینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منابع شناخت ادراک حسی عقل درون نگری گواهی حافظه ملاصدرا دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
معرفت شناسی که به امکان، چیستی، منابع و قلمرو شناخت میپردازد، یکی از مهمترین مبانی خود را بر شناخت منابع شناسایی انسان بنیان نهاده است. معرفت شناسان معاصر از پنج منبع معرفت بعنوان منابع شناخت انسان نام میبرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی و حافظه. در میان فیلسوفان جهان غرب و اسلام، دکارت در غرب و ملاصدرا در جهان اسلام، در مورد مسئله شناخت، بویژه منابع آن، نظریه پردازی کرده اند که دیدگاهشان به الگوی پنج ضلعی یی که معرفت شناسان معاصر مطرح میکنند نزدیک و قابل تطبیق است. ملاصدرا و دکارت، آغاز معرفت را با حس و پایان آن را در عقل میبینند؛ با این تفاوت که عقل در حکمت متعالیه اگرچه اتمّ مراتب ادراک است، اما هنوز به پایان راه نرسیده و این درون نگری مبتنی بر شهود است که پایان بخش معرفت حقیقی است. در مکتب شناختی ملاصدرا و دکارت، ادراک حسی، عقل و درون نگری، تولیدکننده معرفت، گواهی انتقال دهنده، منبع اجتماعی و عام معرفت، و حافظه، نگهدارنده و مخزن معرفت قلمداد میشود.
۲.

نقادی دیدگاه های معاصر درباره انتساب اصالت ماهیت به سهروردی و وجوه برتری نظریه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اصالت ماهیت اصالت وجود سهروردی وحدت کثرت آیت الله جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
پژوهندگان در این نگاشت بر این باورند که نزاع اصالت وجود یا ماهیت نه تنها لفظی نیست بلکه یک چالش متافیزیکی مهم میان اصالت وحدت با اصالت کثرت محسوب می شود که  هریک از این دو اصل می تواند نتایج کلامی متفاوتی را در پی داشته باشد. پیرامون انتساب اصالت ماهیت به سهروردی در بین محققان معاصر سه دیدگاه مهم را می توان از هم تفکیک کرد: نخست، دیدگاهی که  انتساب اصالت ماهیت به شیخ اشراق را نفی می کند و حتی وی را مبتکر اصالت وجود می داند. دوم، نظرگاهی که این انتساب را به صراحت نفی نمی کند اما براساس شواهدی از اصالت وجود در سخنان او، چنین می انگارد که روح حکمت اشراق اصالت وجودی است. سوم، دیدگاه آیت الله جوادی آملی و برخی محققان دیگر که نظام حکمت سهروردی را مبتنی بر اصالت ماهیت و کثرت و از این رو در مقابل نظام اصالت وجود صدرایی ، که مبتنی بر وحدت وجود است، می پندارد. نگارندگان در این پژوهش با روشی تحلیلی انتقادی، بر پایه مطالعه آثار سهروردی و سهروردی پژوهان، می کوشند ضمن نقادی دیدگاه های سه گانه، وجوه برتری نظرگاه آیت الله جوادی آملی را تبیین نمایند و ادله خود بر رد دیدگاه های دیگر را به منصه ظهور رسانند.  
۳.

جلال الدین بلخی بیرون از بازی جبر و اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
مثنوی را چنان خوانده اند که گویی مولوی قائل به جبر یا اختیار بوده یا میان این دو تردّد داشته است. اینجا با تفسیری تازه آشکار می سازیم که وی چگونه از هر دوی این ها دوری می جوید. سخنانِ وی در این باره آنجا استوار و ایجابی است که خواسته باشد بر رخنه های یک طرف (گاه جبر و گاه اختیار) انگشت بگذارد و آن طرف را پس بزند؛ و این به معنای تأیید یا استوار ساختنِ طرفِ مقابل نیست. مولوی جبریون و اختیاریون را کارگرانِ مناقشه ای بی پایان می داند، مناقشه ای که مقدّرِ عزتِ حق تعالی است تا رازی مگوی را پوشیده بدارد. ما تا توانستیم کوشیدیم که سراسر مثنوی را بکاویم و همه ابیات متناسب را در یک بافتارِ پیوسته معنا کنیم، نه آنکه بیت یا ابیاتی را برگزیده و آن را بیرون و گسسته از جریانِ کلیِ متن تفسیر کرده باشیم. پس اساس کار ما متن خود مثنوی بوده، گرچه به آثار شارحان نیز اشاراتی داشته ایم تا بلکه تازگی و تفاوتِ خوانش ما با دیگر خوانش ها معلوم تر شود؛ خوانشی که مولوی را به راستی - و نه به تعارف - بر راهی می داند که جدای از راه متکلمان و فیلسوفان بوده است.
۴.

حقیقت و خطاناپذیری در «منطقِ هویتِ مطلقاً متناقضِ» نیشیدا و «منطقِ صوری - شهودیِ» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق هویت مطلقاً متناقض منطق صوری شهود ملاصدرا نیشیدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
غایت نهایی فلسفه ورزی، دست کم در فلسفه کلاسیک، دریافت حقیقت خطاناپذیر است. فیلسوفان با دیدگاه ها و مبانی فکری مختلف می کوشند ساختاری برای دریافت حقیقت بنا نهند. نیشیدا فیلسوف ژاپنی مکتب ذن، کسب حقیقت را بر مبنای دیدگاهی می داند که آن را «منطق هویت مطلقاً متناقض» نام می دهد. از سوی دیگر، ملاصدرا نیز دریافت حقیقت خطاناپذیر را در نظرگاهی عرضه می کند که نگارندگان از آن به «منطق صوری - شهودی» یاد می کنند. پژوهندگان فهم دیدگاه نیشیدا را در گرو آگاهی از سه مبنای آن می دانند که عبارت اند از: فلسفه و کوآن های ذن، تفاوت مفاهیم صوری و متناقض، و نیستی مطلق. نیشیدا و ملاصدرا هر دو در کنار باور به کاستی های ساختار منطق صوری، آن را برای دستیابی به حقیقت، ناتمام می پندارند. ایشان ادراک را نه انفعال صرف بلکه امری از سنخ فعل و صدور به شمار می آورند. ملاصدرا برهان را آغاز دستیابی به حقیقت و شهود را انجام آن می داند. نیشیدا اما از مفهوم «عمل - شهود» اسم می برد و تأکید می کند ما حقایق را از این طریق می بینیم و به این ترتیب عمل می کنیم. او عمل - شهود را وحدت تضادهای دین و عمل می داند. بااین وجود، نیشیدا اکیداً از اینکه دیدگاه او رنگ و بویی عرفانی یا دینی بیابد، پرهیز می کند و شهود را به عنوان حالت منفعل ذهن یا نوعی خلسه رد می کند. در مقابل اما ملاصدرا شهود را دریافت حقیقت از رهگذر پیوند نفس با عالم مجرد و در مراتب والای عرفانی محسوب می کند. پژوهندگان می کوشند در این نگاشت با روش کیفی و تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای با محوریت آثار دست اول ملاصدرا و نیشیدا به پرسش های اساسی این پژوهش پاسخ گویند.
۵.

تبیین معرفت شناختی واقع گرایی، مبانی و مؤلفه های آن در گزاره های اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه اخلاق واقع گرایی ناواقع گرایی شناخت گرایی ناشناخت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
یکی از دیدگاه ها پیرامون چیستی گزاره های اخلاقی، واقع گرایی است. در باور واقع گرایان، ورای گزاره های اخلاقی واقعیتی نهفته است و ارزش صدق و کذب آنها خارج از اذهان ماست. به تعبیری، اینکه ما چگونه می اندیشیم در وجود گزاره های اخلاقی و اصالت و واقعیت آنها بی تأثیر است. باور به واقع گرایی بر مبنای دیگری استوار است که از آن به شناخت گرایی تعبیر می کنند. شناخت گرایان بر این باورند که اولاً احکام اخلاقی صدق و کذب پذیرند و ثانیاً صدق شان در نهایت به وسیله واقعیت های در دسترس، به دست می آید. آن سوی واقع گرایی، ناواقع گرایی و در نتیجه، ناشناخت گرایی است که عواقبی همچون افتادن در دام نسبیت و بی معنایی احکام اخلاقی را در پی دارد. مقاله می کوشد به روش کیفی، توصیفی و تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای به تبیین هویت معرفت شناسانه گزاره های اخلاقی بپردازد و ضمن بیان تعریف و مبانی واقع گرایی، نتایج ناواقع گرایی را بیان کند.
۶.

مواجهه انتقادی شناخت گرایان با نظریه ناشناخت گرایی هیر با تأکید بر مفاهیم قوی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخت گرایی ناشناخت گرایی توصیه گرایی هیر مفاهیم قوی اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۲۹
پرسش از امکان ارزش صدق وکذب در گزاره های اخلاقی، مبتنی بر نوع پاسخ به آن، بحث شناخت گرایی و ناشناخت گرایی را در فلسفه اخلاق بنا می نهد. ریچارد مروین هیر، به عنوان یکی از طرفداران ناشناخت گرایی، با طرح نظریه توصیه گرایی، ازسویی امکان ارزش صدق وکذب گزاره های اخلاقی را نفی می کند و ازسوی دیگر، شروط چهارگانه ای را برای اخلاقی بودن گزاره ها برمی شمرد که عبارت اند از: توصیه ای بودن، ساختار منطقی داشتن، تعمیم پذیری و دارای اصول بودن. درمقابل، شناخت گرایان که طی چند دهه به نقد این دیدگاه پرداخته اند، با استفاده از مسئله مفاهیم قوی اخلاقی که آنها را تأثیرپذیر از جهان می دانند، می کوشند توصیه گرایی هیر را با چالش روبه رو کنند. نگارندگان ضمن تردید در مسئله مفاهیم قوی اخلاقی به عنوان نقدی بر توصیه گرایی، آن را تمایل به نوعی نسبیت گرایی می پندارند که خود مورد تشکیک است. علاوه براین، نگارندگان بر این باورند که نظریه هیر با اشکالاتی مهم مواجه است که امکان تبدیل بی وجه جملات خبری به توصیه ای و جامع ومانع نبودن شروط پیشنهادی او برای اخلاقی بودن گزار ه ها، از زمره آنها محسوب می شود.
۷.

بررسی انتقادی نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری در باب متدولوژی فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا نقد متدولوژی مقام داوری مقام گردآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
در میان دیدگاه های مختلف پیرامون روش شناسی فلسفه ملاصدرا، باورمندان به نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری بر این عقیده اند که ملاصدرا صرفاً در مقام گردآوری از کشف و نقل استفاده کرده است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آنچه مدعیان این دیدگاه معتقدند قابل خدشه و ناپذیرفتنی است. چرا که ملاصدرا علاوه بر اینکه در مقام داوری نیز از کشف و نقل بهره برده است، در مسیر داوری و ارزش گذاری مسائل فلسفی، رویکردهایی دارد که بر اساس آن می توان مدعای نظریه پردازان دیدگاه مورد اشاره را مورد چالش قرار داد. در میان این رویکردها، می توان از تلاش برای آشتی میان دیدگاه های متفاوت و متعارض(روش تلمودی)، ارائه مبناگرایی نوین و رجحان قطعیت وحیانی بر قطعیت عقلانی و نیز ظهور مکتب تفکیک به عنوان واکنش به روش صدرالمتألهین در مقام داوری را نام برد. طرح این مباحث علاوه بر اینکه به مثابه نقض دیدگاه طرفداران تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری محسوب می شود، از منظر روش شناختی نیز نقص محسوب می شود.
۸.

از «حکمت» تا «کارکردگرایی»؛ تحلیلی نو از ماهیت پارادایم فکری صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت کارکردگرایی روش زمان شناسانه حکمت متعالیه صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۶
تبیین ماهیت پارادایم فکری ملاصدرا، بعنوان نظام فلسفی جامع در جهان اسلام، همواره مورد بررسی پژوهشگران بوده است. تاکنون هشت دیدگاه در اینباره مطرح شده است؛ بعضی نظام فکری ملاصدرا را فلسفه، گروهی عرفان و عده یی کلام دانسته اند اما گفته ها و نوشته های او نافی این دیدگا ههاست. او مایل است نظام اندیشه یی خود را «حکمت» نام نهد که عبارتست از علم به خدا و صفات و افعال او با روش توأمان برهانی و عرفانی. اما به اعتقاد نگارنده، حکمت هویتی مستقل از سه مشرب فکری فلسفه، کلام و عرفان ندارد و نمیتوان آن را مکتبی مستقل لحاظ نمود. از اینرو، برای تبیین دقیق نظام فکری او باید افزون بر بررسیهای درونی و محتوایی، از منظر بیرونی نیز به زیست جهان ملاصدرا نگریست. با در نظرگرفتن این امر، میتوان مکتب صدرالمتألهین را از منظر درونی، «کارکردگرایی وفاق بخش» بمعنای تلاش برای کاربردی نمودن آن و وحدت میان مشارب فکری سه گانه دانست و از منظر بیرونی، «زمان شناسانه مردم نگر»؛ یعنی شرایط فکری، اجتماعی و سیاسی عصر وی باید در تبیین مباحث، مسائل و روش فکری او لحاظ شود. بر این مبنا، نویسندگان معتقدند با لحاظ نمودن سه نکته میتوان رویکردی بهینه به نظام فکری صدرایی داشت. این سه نکته عبارتند از: تمایز حقایق عقل از حقایق ایمان، حذف آنچه با روش فلسفی ناسازگار یا ناهمسوست و تعیین محدوده و قلمرو عقل در برابر نقل و عرفان. در این مقاله ضمن ارائه دیدگاه صدرالمتألهین درباره نظام فکریش، تلاش شده با تبیین اندیشه صدرایی از منظر محتوایی و شرایط بیرونی، تحلیلی نو درباره نظام فکری ملاصدرا ارائه گردد.
۹.

«رؤیت در خدا» و «رؤیت با خدا»؛ دو رویکرد در نظام معرفت شناختی مالبرانش و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رؤیت در خدا رؤیت با خدا معرفت شناسی مالبرانش ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۳۲۹
یکی از مسائل مهمی که فیلسوفان در نظام فکری خود آن را پی جویی می کنند، دستیابی به معرفت حقیقی و تبیین چگونگی امکان حصول آن است. مالبرانش و ملاصدرا از زمره فیلسوفانی اند که تلاش می کنند دستیابی به معرفت حقیقی و چگونگی امکان آن را در چهارچوب نظام فکری خود به منصه ظهور برسانند. مالبرانش با طرح نظریه «رؤیت در خدا» بر این باور است که برای ادراک حقایق باید آنها را در خدا مشاهده کرد. در باور او، انسان ابتدا ایده های اشیا را ادراک می کند و سپس به واسطه آن و با اتحاد با خدا به ادراک حقایق نائل می آید. ملاصدرا نیز معرفت حقیقی را مبتنی بر اراده الهی و شهود نفسانی انسان از رهگذر پیوند با عالم مجرد می داند که نگارنده از آن به «رؤیت با خدا» تعبیر می کند. ملاصدرا با ارجاع همه علوم به علم حضوری و نیز امکان معرفت حقیقی به واسطه شهود نفسانی، معرفت را مبتنی بر افاضه الهی می داند. از وجوه مشابهت آن دو، دریافته می شود نظریه معرفت شناختی آنها از نتایج دیدگاه هستی شناختی ایشان مبتنی بر اکازیونالیسم و وحدت وجود است که در مراحل بعد به نظریه بازنمایی ادراک منجر می شود. از وجوه مخالفت آن دو نیز دریافته می شود مالبرانش نظریه خود را امری فلسفی می داند و آن را در چهارچوب نظام فلسفی خود تبیین می کند؛ اما ملاصدرا دیدگاه خود را امری متعالی و در درجات والای عرفانی قلمداد می کند که انسان با پیوند با عالم مجرد به آن نائل می آید.
۱۰.

تحلیل و بررسی رو ش صدرالمتألهین در مقام گردآوری و تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش تحلیل روش شناختی مقام تحقیق و گردآوری صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۱۹۵
نقد روش شناختی در نظام های فلسفی، به ویژه در فلسفه صدرالمتألهین به عنوان آخرین نظام فلسفی در جهان اسلام، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، آن دسته از تحقیقات انتقادی نیز که صورت پذیرفته، بیشتر ناظر به مقام داوری و نظریه پردازی بوده و نسبت به مقام پژوهش و گردآوری که یکی از ارکان مهم نظام های فلسفی محسوب می شود، کم توجهی صورت گرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر ناظر به نقد روش شناختی فلسفه صدرالمتألهین در مقام پژوهش و گردآوری است. نقدهای وارده بر روش صدرا در پژوهش و گردآوری، معطوف به چهار بخش می شود، که چه بسا بتوان آنها را به عنوان ایرادات اصلی روش وی در این مقام دانست: تغییر جایگاه مباحث فلسفی، بی نظمی در بیان مطالب، و نبود ترتیب در مسائل، عدم توجه به طرح و بیان مسئله و عدم ارجاع دهی به منابع مورد استفاده، از جمله مواردی است که می توان در این مقام مورد اشاره قرار داد. نوشتار حاضر با روش کیفی توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای می کوشد به تبیین نقدهایی که در این مقام بر روش صدرالمتألهین وارد می شود، بپردازد.
۱۱.

منطق قیاسی به مثابه پارادایم نظریه شناخت در نظام فلسفی ملاصدرا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق قیاس نظریه شناخت ملاصدرا دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۶۸
غایت اصلی در مباحث معرفت شناختی از منظر فیلسوفان رسیدن به شناخت یقینی و حقیقی است. از این منظر، فیلسوفان مختلف با دیدگاه ها و مبانی فکری متفاوت، همواره تلاش کرده اند مبنا و چهارچوبی را برای حصول نتیجه مورد نظر پی ریزی کنند. ملاصدرا و دکارت نیز از زمره تلاش گران این عرصه هستند. ملاصدرا و دکارت هر دو قیاس را محور نظریه معرفت شناسی خود قرار داده اند و امکان حصول به معرفت یقینی را از این راه امکان پذیر می دانند. باوجود اشتراک در این مبنا، از وجوه اختلاف آن دو در باب این مسأله باید به این نکته اشاره کرد که قیاس مورد نظر ملاصدرا همان قیاس ارسطویی مبتنی بر منطق صورت است اما قیاس در منطق معرفتی دکارت بیشتر از منظر منطق ماده و رابطه بین حقایق نگریسته می شود و نه صرفاً از منظر رابطه مفاهیم مورد مطالعه. همچنین به نظر می رسد عقیده ملاصدرا برای بهره گیری از قیاس به عنوان نوعی از استدلال مبتنی بر منطق صورت در مقایسه با دیدگاه دکارت برای استفاده از قیاس به عنوان نوعی استدلال مبتنی بر منطق ماده، دست کم در مقام داوری و ارزشیابی پذیرفتنی تر می نماید.
۱۲.

نقد روش شناختی جایگاه عرفان در مقام داوری در روش شناسی فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
یکی از مهم ترین نظریه ها در باب روش شناسی فلسفه ملاصدرا نظریه تفکیک مقام گردآوری از مقام داوری است. بر اساس این دیدگاه، ملاصدرا صرفاً در مقام گرداوری از کشف و شهود عرفانی بهره گرفته است و در مقام داوری صرفاً تکیه بر برهان به عنوان روش حقیقی فلسفه دارد. پژوهش حاضر نشان می دهد برخلاف مدعای معتقدان به نظریه مذکور، ملاصدرا در مقام داوری نیز از کشف و شهود عرفانی در عرض برهان استفاده کرده است. ملاصدرا علاوه بر اینکه به این امر اذعان می کند آن را نقطه قوت فلسفه خود محسوب می کند. به عقیده نگارنده استفاده از کشف و شهود عرفانی در مقام داوری مسائل و مباحث فلسفی دارای نقدها و آسیب های روش شناختی مهمی است که می توان آنها را در قالب سه مسأله بیان ناپذیری، عدم قابلیت انتقال و نقدناپذیری کشف و شهود عرفانی مورد بحث و برسی قرار داد.
۱۳.

تجربه زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری نسبیت ملاصدرا دیلتای تجربه زیسته ادراک بی واسطه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۰۹
تجربه زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظام های فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بی واسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربه زیسته، سعی کرده اند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. به علاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل می شود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد می کنند. نکته دیگر این است که دیلتای قلمرو تجربه زیسته و فهم حاصل از آن را هم حالات درونی مدرِک و هم حالات درونی دیگران، به علاوه ظهورات و بروزات این حالات می داند، در حالی که علم حضوری نزد ملاصدرا گستره محدودتری دارد و فقط نفس و قوا و حالات آن را در بر می گیرد. اما مشکلی که هم تجربه زیسته و هم علم حضوری با آن مواجهند، شخصی بودن و در نتیجه نسبی بودن آنهاست. دیلتای می کوشد تا با توسلبه فرض اثبات نشده «اشتراک انسان ها در آگاهی» بر این مشکل غلبه کند، در حالی که ملاصدرا سعی می کند با توسل به تقسیم کار میان علم حصولی و حضوری از یک سو، و آفرینش انسان بر سرشت واحد و در نتیجه داشتن ابزار معرفتی یکسان، بر این مسئله فائق آید.
۱۴.

نقد روش شناختی جایگاه دین در مقام داوری در روش شناسی فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی مقام داوری مقام گردآوری جایگاه دین روش شناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۷۶
یکی از دیدگاه های مهم طرفداران روش شناسی فلسفه ملاصدرا بر تفکیک مقام داوری از مقام گردآوری مبتنی است. این گروه استفاده ملاصدرا از دین را تنها در مقام گردآوری می دانند و از این رو، آن را خلاف روش فلسفی نمی دانند. مدعای تحقیق پیش روی این است که جایگاه برجسته ای که ملاصدرا برای دین قائل است، به اخذ دیدگاه دائره المعارفی در باب دین در آرای وی انجامیده است. افزون بر این، اخذ این دیدگاه سبب شده است وی به سه نقص روش شناختی مهم در فلسفه خود دچار شود: اول - روشن نبودن نظر نهایی در نتیجه گنجاندن و ارزیابی مسائل تحت دائره المعارف دین؛ دوم - پاسداشت دین در سیر فلسفی و داوری مسائل و سوم - رجحان قطعیت وحیانی بر قطعیت عقلانی. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد برخلاف نظر گروهی که به نظریه تفکیک مقام داوری از مقام گردآوری قائل اند و معتقدند ملاصدرا در مقام داوری تنها به برهان تکیه دارد و از دین تنها در مقام گردآوری بهره برده است، جایگاه والای دین در اندیشه وی سبب شده است در مسیر داوری و ارزش گذاری نیز از دین و آموزه های آن استفاده کند و این امر افزون بر اینکه نقضی بر مدعیان نظریه یادشده است، به لحاظ روش شناختی نیز نوعی کاستی به شمار می آید.
۱۵.

معیار صدق و توجیه معرفت در نظام معرفتی صدرایی و اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطابقت معرفت مبناگرایی صدق - توجیه مکتب صدرایی مکتب اشراقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۵۱۲ تعداد دانلود : ۵۹۲
معرفت شناسان معرفت را به «باور صادق موجه» تعریف می کنند. در تارخ اندیشه های فلسفی همواره پیرامون معیار صدق و توجیه معرفت به عنوان دو شرط اساسی و مهم در تعریف معرفت نظریه پردازی هایی وجود داشته است. فیلسوفان حکمت متعالیه و حکمت اشراق نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. اگرچه هر دو مکتب معیار صدق را مطابقت و معیار توجیه معرفت را مبناگرایی می دانند اما در این میان اختلاف نظرهای مهمی نیز میان دو مکتب وجود دارد که نظرات آنها را از یکدیگر متمایز و متفاوت می سازد. چنانکه صدرائیان میان حق و صادق تفاوت قائل اند و لحاظ قضیه با واقع و تقدم و تأخر آن را باعث تفکیک مفهوم حق با صادق می دانند اما در مقابل اشراقیان این تفاوت را غیر حقیقی می دانند. همچنین اشراقیان مطابقت را صرفاً تطابق با خارج می دانند برخلاف صدرائیان که معتقدند ملاک مطابقت، تطابق با واقع اعم از ذهن و عین است. در سوی دیگر، از وجوه مشابهت دو مکتب می توان به این نکته اشاره کرد که هر دو از اشراقات و شهودات نفسانی به عنوان معارف بدیهی و مبنایی در معرفت نام می برند که می تواند نقش پایه ای در معرفت بشر ایفا نماید و بنابراین نوعی «مبناگرایی نوین» را پیشنهاد می دهند.
۱۶.

درون نگری، گواهی، و حافظه در نظام فلسفی ملاصدرا و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظه دکارت صدرا گواهی منابع معرفت درون نگری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۳۸۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۲
یکی از مباحث مهم در معرفت شناسی معاصر سخن از منابع معرفت است. معرفت شناسان پنج منبع معرفت را بر می شمرند: ادراک حسی، عقل، درون نگری، گواهی، و حافظه. نویسندگان در این مقاله سه منبع معرفت، یعنی درون نگری، گواهی، و حافظه را با محوریّت آرای صدرا و دکارت به صورت مقایسه و تحلیل مورد بحث و بررسی قرار داده اند. دکارت و صدرا درون نگری، گواهی، و حافظه را از جمله منابع معرفت می دانند و معتقدند انسان از این راه ها می تواند معرفت کسب کند. آن ها معلومات حاصل از درون نگری را یقینی تلقی می کنند. همچنین هر دو از گواهی به منزله انتقال دهنده، و از حافظه به مثابه نگه دارنده معرفت یاد می کنند.
۱۷.

کدام نوع معرفت، موضوع تحلیل فلسفی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدق معرفت شناسی باور توجیه نظریه توجیه معرفت گزاره ای نظریه های صدق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۴ تعداد دانلود : ۵۵۶
معرفت شناسان معمولاً سه معنا را در مورد معرفت به کار می برند. آشنایی، مهارت و معرفت گزاره ای، سه معنای معرفت را تشکیل می دهند. با وجود این، اکثر معرفت شناسان، معرفت گزاره ای را موضوع فلسفه قلمداد می کنند. این مقاله که به روش اسنادی و کیفی نگاشته شده است، می کوشد ضمن تبیین هریک از معانی معرفت، به بررسی معرفت گزاره ای به طور خاص بپردازد و بر اساس تعریف سنتیِ معرفت به باور صادق موجه، شروط سه گانه این تعریف و نظرات در باب آنها را مورد کندوکاو قرار دهد. یافته های این پژوهش نشانگر این نکته است که شروط سه گانه با اشکالاتی از منظر برخی معرفت شناسان روبه روست و با وجود اجماع نسبی در باب تعریف معرفت با شروط سه گانه، از زمان گتیه به بعد این تعریف دچار چالش گردید و شروط سه گانه برای تعریف معرفت ناقص پنداشته شد.
۱۸.

مسئله علم به معدوم و حل آن در فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

۱۹.

بررسی و مقایسه ی نظریه ی صدق و توجیه معرفت و جایگاه خدا در آن در نظام معرفت شناختی فیلسوفان صدرایی و دکارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیلسوفان دکارتی نظریه صدق نظریه توجیه فیلسوفان صدرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۵۲۸ تعداد دانلود : ۷۱۸
فیلسوفان حکمت متعالیه از میان نظریه های صدق، به مطابقت معتقدند. آنان گزاره ای را صادق می شمارند که با عالم واقع، اعم از ذهن و عین، و به عبارتی با نفس الامر مطابق باشد. در میان فیلسوفان دکارتی، تنها اسپینوزا از نظریه ی مطابقت دفاع می کند و سایر دکارتیان ملاک صدق را وضوح و تمایز می دانند. در باب توجیه معرفت، معرفت شناسان نظریه های توجیه را در دو قالب درون گرایی و برون گرایی تقسیم می کنند. فیلسوفان صدرایی و دکارتی، هر دو به درون گرایی معتقدند، با این تفاوت که صدراییان صرفاً از نظریه ی مبناگرایی، چونان ملاک توجیه نام می برند. با تمام این اوصاف، فیلسوفان دکارتی از جایگاه والای خدا در توجیه و صدق معرفت نام می برند و فیلسوفان حکمت متعالیه نیز نقش برجسته ای را در معرفت شناسی خویش برای خداوند قائل هستند. چنان که دکارت وجود خداوند و فریبکار نبودن او را ملاک توجیه معرفت می داند و ملاصدرا نیز الهام و اشراق خداوند را یقینی ترینِ معارف انسان می داند. نویسندگان در این مقاله تلاش دارند تا نظریه ی صدق و توجیه معرفت را در معرفت شناسیِ این دو گروه از فیلسوفان، با نگاه مقایسه ای، تبیین و تشریح نمایند و وجوه اختلاف و اشتراک آنان را نمایان سازند.
۲۰.

امکان معرفت و چیستی آن در معرفت شناسی فیلسوفان صدرایی و کارتزین ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت متعالیه معرفت شناسی شکاکیت امکان معرفت چیستی معرفت اقسام معرفت فیلسوفان دکارتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۴۶۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۸۹
در میان مباحث معرفت شناسی معاصر، دو مسئله امکان معرفت و چیستی آن، از جمله مباحث مهم به شمار می آیند. فیلسوفان حکمت متعالیه و فیلسوفان دکارتی، هر دو به امکان معرفت حقیقی اذعان دارند. همچنین آنها معرفت حقیقی را تعریف، و آن را به اقسام متفاوتی تقسیم می کنند. شکاکیت، تقسیم علم به حصولی و حضوری، سخن از تصور و تصدیق و اقسام آن و استفاده ایشان از منطق و به ویژه بحث قیاس و مباحث پیرامون آن، به منزله روش رسیدن به معرفت، از دیگر مباحث مهم در مقایسه معرفت شناسی این دو گروه در باب مسئله امکان و چیستی معرفت است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان