مطالب مرتبط با کلیدواژه

پدیدارشناس


۱.

تجربه زیسته زنان از روابط فرازناشویی همسر: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته روابط فرازناشویی زنان پدیدارشناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۱ تعداد دانلود : ۸۵۰
رابطه فرازناشویی مشکلی است که زندگی افراد را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و یکی از دلایل اصلی طلاق به شمار می رود. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه زنان از روابط فرازناشویی شوهرانشان بوده است. روش پژوهش حاضر پدیدارشناسی است که در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 12 زن خیانت دیده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از روش مصاحبه عمیق استفاده شد. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد و با استفاده از روش کولیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه پنج درون مایه اصلی استخراج شد که شامل آشفتگی شدید جسمانی و روانی، احساسات ناخوشایند، اشتغال فکری مداوم با چرایی رخداد، نابسامانی در رابطه با همسر پیمان شکن، سوگ و حسرت بود. بر اساس یافته های این مطالعه، پیامدهای منفی روابط فرازناشویی برای همسر آسیب دیده و برای کل خانواده بسیار عمیق و طولانی مدت است. در نتیجه، آگاه سازی افراد از این پیامدهای منفی می تواند در پیشگیری از روابط فرازناشویی مؤثر باشد. از طرفی درمانگران می توانند با استفاده از این یافته ها به مراجعان خود کمک کنند به شیوه بهتری با این مشکل کنار بیایند.
۲.

تبیین معنا گرایی بدنمند در کیفیت بخشی جغرافیای شهری از منظر اندیشه های مارک ال جانسون و جرج لیکاف (نمونه موردی: میدان های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناس ادراک بدنمند جسمانیت معناگرایی میدان های تهران کیفیت مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۱۹۹
فضاهای کالبدی و شهری معاصر به واسطه محرومیت حسی ارتباط انسان با جهان پیرامون با نتایجِ ناگواری مواجه است و تاکید بیش از اندازه بر ابعاد ذهنی و مفهومیِ معماری بیشتر به نابودی ماهیت فیزیکی، حسی معماری می انجامد.مارک ال جانسون و جرج لیکاف با مطرح کردن موضوع جسمانیت معنا و تاکید بر اهمیت جایگاه بدن در فرایند ادراک و شناخت، به توانمندی پدیدارشناسی معماری در معنا دار کردن مکان های خلق شده توجه ویژه ای قائل هستند.این پژوهش در پی پاسخ به این سئوال است که کیفیت بنیادی پدیدارشناختی تجربه ادراک بدنمند از منظر اندیشه های جانسون و لیکاف بر اساس چه الگوهایی شکل می گیرد؟ و چه مولفه هایی را به مثابه دریافت معنای برآمده از تجربه حضور کشف می کند؟ برای پاسخ به این سؤال از روش کیفی پدیدارشناسی و بر اساس الگوی ماکس ون منن و همچنین با روش کدگذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است که بر اساس آن از طریق مشاهده و مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز با تعدادی از متخصصین انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ادراک حسی بدنمند، کانون تجربه و فهم ما از جهان پیرامون است . نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که یازده مولفه در جهت تعیین الگوهای کیفی درک جسمانیت معنا درفضای شهری چند میدان تهران، مبتنی بر مفاهیم پدیدارشناسانه ادراکات حسی استخراج شد که شامل فضای رویداد، الگوپذیری فعالیت ها، غنای حسی، خوانایی، خاطره و تخیل، حضور، احساسی از تاریخ، جزییات، فرم و تناسبات هندسی، محیط پیرامون و نشانه ها بودند.
۳.

مطالعه تطبیقی نقد پدیدارشناختی به رویکرد لیبرال حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناس حقوق بشر لویناس برناسکونی دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۷۹
نگارندگان این مقاله با رویکرد پدیدارشناسانه از طریق تفسیر و شرح اهمیت مفهوم «دیگری» در فلسفه حقوق بشر، رابطه میان حقوق بشر و مفهوم «دیگری» را بررسی می کنند تا مقدمه ای بر نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر را پیش کشند. سپس به بررسی این مفهوم و ارتباط آن با حقوق بشر در اندیشه امانوئل لویناس و رابرت برناسکونی می پردازند تا بر دریچه ای به نقد رویکرد لیبرال به حقوق بشر دست یازند. اگرچه لاک و پیروانش با فرد انتزاعی و منزویِ خارج از جامعه آغاز می کنند، اما به بیان برناسکونی، برای پدیدارشناس، نقطه شروع، وجود انضمامی است (وجود انسان در بطن واقعیت). برناسکونی سعی کرده است با استناد به آثار هگل، هوسرل، هایدگر و سارتر، رویکرد لیبرالیستی به حقوق بشر را نقد کند. محورهای نقد برناسکونی بر سنت لیبرالی که در دامنه اندیشه جان لاک قرار دارد، فردگرایی، انتزاعی بودن، برساختی بودن و مضیق بودن و انحصارگر بودن و متناقض بودن است. وی با رویکرد پدیدارشناسانه به مقوله حقوق بشر سعی دارد ضمن نقد و اصلاح زبان حق ها که به نظر او ارزش ابزاری و زمانی دارند، از مشکلات سنت لیبرالی فراتر رود و به واقع ادبیات حقوق بشر را برای حل مشکلات آسیب دیده ترین اقشار توانمند سازد. از منظر برناسکونی حقوق بشر در وضعیت کنونی، هم به واسطه سنت فلسفی لیبرالیستی و فردگرایانه و هم به واسطه حواشی سیاسی، ناکارا و نا توان است. حقوق بشرِ لیبرال علی رغم ادعایش محدود به یک سنت فکری و تنگ نظر است.