مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
تجربه زیسته
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
185 - 240
حوزه های تخصصی:
به دلایل مختلف، تأخیر در ازدواج (چه بر اساس عرف اجتماعی و چه بر اساس ادارک خود افراد) به تجربه زیسته بخشی از دختران و پسران تبدیل شده است اما با توجه به تفاوت های زیست شناختی و مختصات فرهنگی جامعه ایران، این امر ممکن است برای دختران شرایط متفاوتی را ایجاد کند. بر این اساس، هدف این مقاله، مطالعه تجربه زیسته دختران از تأخیر در ازدواج و استراتژی های مواجهه با آن با روش شناسی کیفی است که از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده ها و از روش تحلیل تماتیک برای تحلیل مصاحبه ها استفاده شد. بدین منظور، با 20 دختر بالای 30 سال شهر کرج مصاحبه و اشباع نظری حاصل شد. یافته های پژوهش در دو محور اصلی تجربه های زیسته و گونه شناسی استراتژی های مواجهه تشریح شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که دختران، در عرصه جدال سنت و مدرنیته قرار گرفته اند. از طرفی با پذیرش ارزش های مدرن، سن ازدواجشان افزایش یافته و از طرف دیگر، جامعه سنتی ایران، این تحولات فرهنگی و ارزشی را برنمی تابد و همین امر سبب بروز مشکلاتی برای دختران و تجربه فشارهای اجتماعی به سبب تأخیر ازدواجشان شده است.
مطالعه پدیدارشناسانه بسترهای اعتیاد به مواد مخدر در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
31-54
حوزه های تخصصی:
هدف: گزارش های رسمی نشان می دهد علاوه برافزایش روزافزون مصرف مواد مخدر در کشور، روند اعتیاد از تک جنسیتی به سمت دوجنسیتی می رود. عوامل متعددی در سبب شناسی سوءمصرف و اعتیاد مؤثر است که در تعامل با یکدیگر به شروع مصرف و سپس اعتیاد منجر می شود. هدف این مطالعه تبیین تجربه زیسته زنان مصرف کننده مواد مخدر صنعتی در شهر کرمانشاه است. روش : روش این تحقیق، کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه آماری زنان مصرف کننده مواد مخدر صنعتی در شهر کرمانشاه است. 25نفر نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شده است. یافته ها: از تجزیه وتحلیل داده ها 4 مقوله مفهومی اصلی به دست آمد. علل اعتیاد در قالب مقوله اصلی تسهیل گرهای فردی و محیطی اعتیاد، دریافت احساسی از مصرف مواد با عنوان مقوله اصلی پیوستار احساسی، پیامدهای اجتماعی اعتیاد در قالب مقوله اصلی تنبیه جامعه و مقوله علل پیشگیری ناموفق در قالب مفهوم اصلی اصلاح و درمان کم دوام به دست آمد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش با توجه به پیچیدگی موضوع، شرایط مبارزه کنونی تحت عنوان کاهش عرضه خیلی جواب گو نیست. باید روش کاهش تقاضا، برنامه های آموزشی، برنامه های اقتصادی برای تغییر، بازنگری در قوانین و برنامه های پیشگیری و تقویت برنامه های حمایتی جهت ارتقاء زنان مدنظر قرار گیرد.
تجارب زیسته اعضای هیئت علمی از برنامه های درسی توسعه حرفه ای: یک الگوی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش جستاری در تجربه زیسته اعضای هیئت علمی دانشکده های ریاضیات، فنی و مهندسی و علوم پایه ( STEM ) در دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1396 از اجرای برنامه های درسی توسعه حرفه ای است. داده های این پژوهش از طریق رویکرد کیفی و با روشی پدیدارشناسانه توصیفی و با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استخراج شده است و داده ها از طریق روش کدگذاری و مقوله بندی تجزیه و تحلیل شده اند. نمونه گیری در این بخش از طریق هدفمند از نوع معیاری بوده و در مجموع 21 نفر شرکت نموده اند. برای اعتبار یافته ها به وسیله فن دلفی از سوی صاحب نظران و کارشناسان بر روی مقولات توافق شده است. با توجه به ساختار پژوهش و حوزه های چهارگانه در برنامه های درسی، برداشت محققین از مضامین و مفاهیم مرتبط با هر حوزه ارجاع داده شده است. در مجموع 37 مقوله و درنهایت به 4 طبقه کلی شامل طراحی و تدوین، اجرا، زمینه و ارزشیابی در سه بخش نقاط قوت، مسائل پیشرو و مطلوبیت برنامه های درسی مضمون یابی شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فاصله زیادی میان طراحی و اجرای برنامه ها بوده است و هم چنین الگویی مفهومی مبتنی بر تجارب زیسته اعضای هیئت علمی تدوین و در انتها پیشنهاد هایی ارائه شد.
بنیان های نظری رهیافت پیشاروایت اخلاقی – انسانی جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
593 - 609
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی یا بازشناسی امر واقعی در امر مَجازی، هم به مثابه روش و ابزار، و هم به مثابه رهیافتِ شناختی در علوم اجتماعی برای توصیف، تشریح و تبیین پدیده های زمان مند، معنادار و زمینه مند کاربرد دارد. این چشم انداز شناختی به عنوان پارادایم و حوزه معرفتی از نظریه ها و رویکردهای مختلفی تشکیل می شود که هر یک از آنها بر بخشی از عناصر و متغیرهای نظری تأکید می کنند. از آنجا که رویکرد اخلاقی- انسانی از جنگ تحمیلی، وجوه و لایه های مختلفی از متغیرهای ذهن، معنا، ارزش، زمان، کنش جمعی، راوی، هویت، تجربه، خاطره، ساختار و کارگزار را در خود نهفته دارد، ضروری است برای رسیدن به الگووچارچوب نظری منسجم و جامع، تبارشناسی دقیقی از نظریه های موجود صورت گیرد.نظریه های رئالیسم روایتی،روایت گرایی تاریخی،نظریه برساخت گرایی روایتی، نظریه توصیف و تبیین تصویر و بازی زبانی،نظریه تجربه زیسته، نظریه محاکات زمان و رهیافت حکایت نزدیک به واقعه در زمره این بازخوانی نظری از بنیان های فکری و اندیشگی روایت شناسی هستند. در همین زمینه مقاله حاضر در پی بازشناختعناصر، مفاهیم و متغیرهای حساس و اصلی این نظریه ها و پیوند آن با موضوع اصلی است.
تجربه زیسته نوجوانان تک فرزند از تعامل با والدین " مطالعه پدیدارشناسی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸
251-266
حوزه های تخصصی:
تک فرزندی، یکی از اشکال رو به رشد خانواده های ایرانی ست و بررسی ابعاد و مسائل ویژه مربوط به آن حائز اهمیت می باشد. هدف از مطالعه حاضر، درک عمیق تجربه تک فرزندان از تعامل با والدین بوده است. روش این تحقیق کیفی از نوع پدیدارشناختی است که بدین منظور، با استفاده از نمونه گیری داوطلب- هدفمند، 18 تک فرزند انتخاب و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفتند. مصاحبه ها ضبط و کلمه به کلمه پیاده شد، در نهایت، داده ها به شیوه تحلیل مضمون (تماتیک) تجزیه و تحلیل گردید. در این مطالعه 6 مضمون اصلی استخراج شد که شامل توجه و مراقبت، وابستگی، نگرانی، تنهایی، مسئولیت و مثلث ارتباطی بود. بر اساس یافته های این مطالعه، تک فرزندان فشار زیادی را در ابعاد گونانگون در تعامل با والدین متحمل می شوند، لذا اصلاح الگو های تعاملی و آگاه سازی والدین می تواند در پیشگیری از پیامد های منفی مؤثر باشد. با توجه به اینکه یافته ها از یک تحقیق بومی حاصل شد؛ می تواند در ساخت بسته های آموزشی ویژه این خانواده ها راهگشا باشد.
فهم تجربه زیسته زنان بی خانمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
177 - 215
حوزه های تخصصی:
بی خانمانی ازجمله مسائل اجتماعی قابل توجهی است که در عصر حاضر اکثر کشورهای جهان اعم از توسعه یافته و توسعه نیافته درگیر آن هستند و در سطح جامعه ایران و بالاخص در سال های اخیر به شکل جدی تری گسترش یافته است. شناخت مسائل و مشکلات این گروه، می تواند برنامه ریزان اجتماعی را در طراحی سیاست های اجتماعی کارآمد یاری رساند. ازاین رو، مطالعه حاضر به بررسی تجربه زیسته زنان بی خانمان با محوریت مسائل و مشکلات اجتماعی که در حین بی خانمانی با آن درگیر بوده اند، نیز پرداخته است. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. روش شناسی تحقیق، پدیدار شناختی است. حجم نمونه 18 نفر می باشد. افرادی که همگی در یک ملاک خاص مشترک اند و آن تجربه بی خانمانی است. تجزیه وتحلیل اطلاعات به روش ولکات انجام شد و 7 تم اصلی استخراج شد که در واقع نشانگر تصویری سازمان یافته از تجربیات زنان می باشد. این تم ها عبارت اند از: اعتیاد و تداوم بی خانمانی، استراتژی تلاش برای بقاء، قربانی جرائم و آزار چندگانه، شکل گیری احساسات منفی، طرد اجتماعی، ناکارآمدی شبکه های اجتماعی و هم رویدادی محرومیت ها. در نهایت می توان گفت، زنان بی خانمان دارای شرایط و وضعیت بسیار دشواری هستند که آن ها را در مقابل آسیب ها و تهدیدهای ناشی از بی خانمانی، آسیب پذیر می کند. در واقع آن ها به حدی درگیر تجربیات منفی ناشی از بی خانمانی شده اند که اولاً تداوم بی خانمانی آن ها را در پی داشته است و ثانیاً امکان رهاشدگی از شرایط منفی را برای آن ها دشوار نموده است.
واتس اپ و تجربه زیسته کاربرانش(مورد مطالعه: جوانان بزرگسال شهر تهران )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۶)
5 - 25
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، با گسترش استفاده از شبکه های اجتماعی از جمله واتس اپ و قرار گرفتن آن در عرصه های مختلف زندگی ما، به ویژه زندگی جوانان، تأثیر گوناگون آن برای کاربران، موضوع پژوهش های بسیاری بوده است. بیشتر این پژوهش ها بر تأثیر استفاده از واتس اپ روی کاربران جوان متمرکز بوده اند؛ در نتیجه تجربه زیسته جوانان بزرگسال و اینکه استفاده از این پیام رسان، برای آنان چه معنایی دارد و پیامدهای استفاده از آن را چگونه ارزیابی می کنند، همچنان مغفول مانده است. این غفلت در حالی صورت گرفته که گروه بزرگی از کاربران شبکه های اجتماعی از جمله واتس اپ را در ایران، جوانان بزرگسال تشکیل می دهند. این مطالعه اکتشافی، با روش پدیدارشناسی توصیفی، به تجربه زیسته جوانان بزرگسال در استفاده از واتس اپ پرداخته است. جامعه مورد مطالعه، ده نفر از جوانان بزرگسال شهر تهران بودند. تجارب زیسته این مشارکت کنندگان نشان داد واتس اپ برای آنان، بیش از هر چیز، استفاده از سبک جدیدی از ارتباط است که استفاده از آن، نه یک انتخاب که ضرورت و الزام اجتماعی است. پیامدهای استفاده از واتس اپ در ادراک آنان، به صورت احساساتی دو گانه بیان شد؛ احساساتی که دامنه آن از خشنودی تا ناخشنودی در نوسان بود.
مفهوم علوم انسانی دراندیشه نخست ویلهلم دیلتای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تاریخ تفکر به ویژه در حوزه علوم انسانی اندیشه ویلهلم دیلتای نقطه عطف محسوب می شود. دوران دیلتای با علم زدگی تمام عیار مصادف بود عده ای که علم زده بودند میان روش علوم طبیعی با علوم انسانی تفاوت اساسی قایل نبودند و هر داعیه ای که داشتند مآل کارشان به ماده انگاری مکانیکی می رسید. دیلتای با این گروه به مقابله برخاست و معتقد شد که برای حل مسئله نسبت علوم انسانی با شناخت طبیعت باید به سنخیت موضوع و محتوای هر علمی با روش تحقیق در آن علم توجه کنیم در غیراین صورت به شناخت وافی و کافی نخواهیم رسید. دیلتای موضوع علوم انسانی را واقعیت اجتماعی _تاریخی و روش تحقیق در آن را درون نگری و تجربه درونی می داند. تجربه درونی از نظر او یقینی تر از تجربه بیرونی است. لذا علوم انسانی می تواند به یقین بیشتری درقیاس با علوم طبیعی دست یابد. اصل الاصول اندیشه دیلتای در این راه اصل پدیدار است. این اصل بیان می کند که اشیا همانند احساسات به عنوان امور واقع آگاهی به انسان داده می شود و تابع شرایط آگاهی است.
کاربست پارادایم پدیدارنگاری در فهم پدیده های شهری مورد مطالعه: فهم چگونگی تجربه پیامدهای زندگی در محله های جدااُفتاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات شهری، پدیده ها به طور عمده با یک نگاه کمی گرایانه مورد توجه قرار گرفته اند که در آن ها به مطالعه پدیده پرداخته شده و بررسی رابطه بین پدیده و سوژه فراموش شده است. این درحالی است که شهر و پدیده های آن دارای لایه های گوناگونی هستند که دستیابی به تمام آنها با بهره مندی از رویکرد کمی گرایانه امکان پذیر نیست. چراکه محققان کمی گرا به عنوان کسانی که نقش اصلی را در این پژوهش ها برعهده دارند، پدیده مورد نظر را تجربه و فهم نکرده اند و نتایج آنها به محاسبات کمی و آماری آنها محدود می گردد. حال آنکه فهم عمیق پدیده های شهری و پیامدهای آنها، جز با درک تجربه افرادی که آن پدیده را از نزدیک و برای سال ها درک کرده اند؛ امکان پذیر نیست. مبانی فلسفی و روش شناسی چگونگی درک این تجربه که به پارادایم پدیدارنگاری معروف است و چگونگی به کارگیری آن در مطالعات شهری؛ هدف مطالعه حاضر است که بخش اول با بهره مندی از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل اسنادی و بخش دوم با استفاده از مطالعات میدانی محقق شده است. نتایج نشان می دهد که پدیدارنگاری به دنبال کشف و توصیف پدیده ها با تکیه بر تجربه زیسته مردم است که این کار با بهره مندی از مطالعات میدانی و ابزار مشاهده مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام می دهد. هم چنین در به کارگیری پدیدارنگاری برای بررسی تجربه زیسته مردم از پیامدهای زندگی در محله جدااُفتاده (رضویه) روشن گردید که افراد ساکن در این محله پیامدهای زندگی در این محله را در ابعاد متفاوت مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و عملکردی تجربه کرده اند و پیامدهای مدیریتی و اقتصادی را به عنوان علت سایر پیامدها می انگارند
تجربه زیسته آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان؛ مورد مطالعه: کلینیک توحید شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی زناشویی دستخوش مخاطرات گوناگونی است، حادترین این مخاطرات آشفتگی زناشویی است که منجر به جدایی هیجانی و طلاق می شود. هرچند پژوهش های متفاوت و بعضاً قابل طرحی در این زمینه صورت گرفته است ولی به نظر می رسد لازم است با رویکردهای تئوریک دیگری نیز به این موضوع پرداخته شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه تصویری از زیست جهان زنانی که آشفتگی زناشویی را تجربه کرده اند با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه انجام شده است. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان با تجربه آشفتگی زناشویی مراجعه کننده به کلینیک توحید شهر کرمانشاه بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده که نخست با 6 نفر از زنان مصاحبه اکتشافی انجام شده، سپس با شمار 16 نفر از آنان که خودشان یا همسرشان تجربه بیماری روانی آشکاری نداشتند، مصاحبه اصلی صورت گرفته و نمونه گیری به اشباع رسیده است. با استفاده از مصاحبه اپیزودیک و با تکیه بر روش پدیدارشناسی در روانشناسی جیورجی-ورتز جهان ادراکی زنان به تصویر کشیده شده است. پنج ساختار کلی (درون مایه) دربرگیرنده، "قصدمندی متعارض"، "درک متقابل تجربه زیسته"، "همدلی هیجانی"، "تصورات زوجین پیش از ازدواج" و "ابژه گی آموخته شده" توصیفی از تجربه آشفتگی زناشویی در جهان ادراکی زنان موردمطالعه است. بنا بر نتایج مطالعه حاضر به درمانگران بالینی توصیه می شود از این مفاهیم در مشاوره های پیش از ازدواج به منظور آگاهی بیشتر زوجین بهره گیرند.
پدیدارشناسی ماهیت فرصت های کارآفرینانه مبتنی بر تجارب زیسته کارآفرینان در کسب وکارهای حوزه سلامت کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پر کردن شکاف بنیادی در باب دوگانگی ماهیت فرصت در مبانی نظری کارآفرینی و ارائه یک تفسیر پدیدارشناسانه از ماهیت فرصت های کارآفرینانه مبتنی بر تجارب زیسته کارآفرینان حوزه سلامت کشور است. روش شناسی پژوهش پدیدارشناسی هرمنوتیک است. نمونه مورد بررسی متشکل از سیزده کارآفرین در حوزه های دارویی، تجهیزات پزشکی، زیست فناوری پزشکی، سلامت هوشمند و سه سیاستگذار حوزه سلامت کشور است. روش گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده ها رویکرد تحلیلی پدیدارشناسانه تفسیری است. یافته های پژوهش از ماهیت بین الاذهانیِ دربردارنده ابعاد درون زا، برون زا و تعاملی فرصت های کارآفرینانه منبعث از تجربه زیسته کارآفرینان در زیست بوم کارآفرینی سلامت کشور حکایت دارد که در پنج حوزه شامل پیش ساختارهای ادراکی فرد، توانمندسازهای کلان محیطی، توانمندسازهای خرد محیطی، کنش و تعاملات برگرفته از توانمندسازهای بیرونی و کنش و تعاملات مبنی بر پیش ساختارهای ادراکی تفسیر شده است. یافته های پژوهش می تواند راهگشای کارآفرینان خبره، بالقوه و نوپای عرصه سلامت در حوزه تداوم نوآوری، برتری رقابتی و موفقیت در عرصه ملی و بین المللی گردد. همچنین نهادهای دولتی و خصوصی متولی امر سلامت کشور را در تبیین الزامات پیش روی کشور در بُعد توسعه سلامت یاری رساند.
مفهوم تجربه نزد متفکران نو-کانتی و تأثیر آن بر نوشته های اولیه ی والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
429-450
حوزه های تخصصی:
مفهومی از تجربه که در نظام معرفت شناسانه کانت پرداخته می شود، به رغم اهمیتی که در مقام یکی از ارکان اساسی نظام انتقادی دارد، به نحوی طنزآلود تا چند دهه پس از مرگ کانت در پرده می ماند. کشف و بازیابی مفهوم کانتی تجربه مرهون مساعی متفکرانی است که عموماً ذیل عنوان مکتب نو-کانتی شناخته می شوند. در مقاله حاضر، با تمرکز بر آثار یکی از برجسته ترین چهره های نو-کانتی، هرمان کوهن، نشان می دهیم که تجربه مورد نظر کانت چگونه می تواند از تلقی متعارفی که بر پایه دوگانه سوژه/ابژه بنا می شود فراتر رفته و به خاستگاه معرفت واصل شود. پس از آن، خواهیم دید که این تجربه خاستگاهی چگونه برانگیزاننده «فلسفه آینده»ای می شود که والتر بنیامین، در نوشته های اولیه خود در دهه 1910، طرح آن را پی ریخته است. اما این به هیچ وجه به معنای آن نیست که بنیامین صرفاً مسیر متفکران نو-کانتی را ادامه می دهد: چنانکه مشاهده خواهیم کرد، برای نیل به خاستگاه تجربه، بنیامین «نقشه نبردِ» تاریخی-الهیاتی ای را به کار می گیرد که با نقشه مورد استناد متفکران نو-کانتی – و خود کانت – تفاوت های اساسی دارد.
تجربه زیسته زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه زناشویی، یک رابطه چندوجهی است که متأثر از عوامل گوناگون و در معرض چالش های مختلفی قرار دارد که خیانت زناشویی یکی از آسیب زاترین این چالش ها است. خیانت، نقض تعهد در رابطه دو نفره، توأم با درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با شخصی غیر از همسر است که می تواند رابطه را با نابودی مواجه کند. بر این اساس هدف پژوهش بررسی تجربه ی زیسته ی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی است. پژوهش به روش کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی، شیوه تحلیل کلایزی انجام شد. 14 زن آسیب دیده از روابط فرازناشویی همسر، مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی در شهر سنندج که به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس تا حد اشباع نظری انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نقل قول های مشارکت کنندگان جمع آوری، ثبت، تحلیل و کدگذاری و در قالب مضمون های اصلی و فرعی طبقه بندی گردید و نتیجه تحلیل داده ها سبب دست یابی به 68 کد اولیه، 13 زیر مضمون و 3 مضمون اصلی شد. سه مضمون اصلی عبارت اند از افزایش مشکلات در زندگی، آشفتگی ذهن و نابسامانی در کارکردهای ارتباطی. بر اساس یافته های پژوهش، خیانت می تواند پیامدهای منفی بسیاری بر زنان آسیب دیده و البته کل خانواده بگذارد. واکنش به خیانت در زنان مختلف، متفاوت است و آگاهی از تجارب افراد خیانت دیده و شناخت حالات روانی و انتظارات آنان، این امکان را فراهم می کند که با آموزش همسران پیمان شکن از برخوردهای مخرب با مسئله کاست و با برآورده کردن انتظارات و نیازهای فرد مورد بی وفایی قرارگرفته، احتمال بهبود او و ماندن در رابطه را افزایش داد.
برنامه درسی تجربه شده آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش مطالعه تجربه زیسته استادان و دانشجویان دانشگاه فرهنگیان تهران بود. در این پژهش از روش پدیدارشناسی استفاده شد. در این روش معنای تجارب زندگی چند فرد در مورد یک مفهوم یا پدیده توصیف می شود. در این مطالعه تجارب دانشجویان و استادان از برنامه درسی جدید رشته آموزش ابتدایی بررسی گردید. مشارکت کنندگان این پژوهش 19 نفر بودند که تعداد 13 نفز از آنها دانشجوی سال آخر رشته آموزش ابتدایی و 6 نفر از آنها از اعضاء هیأت علمی یا مدرسان تمام وقت دانشگاه بودند که در گروه آموزش ابتدایی تجربه تدریس داشتند. بر اساس ساختار مصاحبه تحلیل فهم و تصورات پدیداری دانشجویان و استادان از تجربه برنامه درسی رشته آموزش ابتدایی در شش موضوع تصویر ذهنی از دانشگاه، ارزیابی از برنامه های درسی، همخوانی برنامه تدریس استادان با سرفصلهای رشته، تحول تلقی از برنامه های ضروری برای ورود به حرفه معلمی، نقاط ضعف و قوت برنامه جدید، و توصیف تجربه یادگیری هیجان انگیز اثربخش انجام گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که تصورات دانشجویان از دانشگاه با شرایط واقعی که تجربه کردند کاملا متفاوت است و استادان نیز بر این باور بودند که دانشجویان در تجربه های نخستین خود با مشکل تعارض انتظارات و ادراکات مواجه می شوند. در ارتباط با مقوله ارزیابی مهمترین واکنش دانشجویان به تکراری بودن واحدهای درسی و غیر عملی بودن آنها بود. در حالی که استادان در کل نسبت به آماده بودن شرایط و زیرساخت لازم برای اجرای برنامه تردید داشتند. دانشجویان و استادان تقریباً نسبت به همخوانی سرفصل ها با برنامه مصوب تلقی مشترکی دارند، اما دانشجویان عدم توجه به سرفصل را بی برنامه بودن و عدم تعهد به اجرای برنامه ولی استادان تغییر در سرفصل را به نیاز واقعی دانشجویان نسبت می دادند. دانشجویان مهمترین نقطه ضعف برنامه درسی را محتوای تکراری و غیرکاربردی آن می دانند اما استادان عدم توجه برنامه به تفکر فلسفی و روحیه پژوهشگری نسبت دادند. و نهایتاً دانشجویان در توصیف تجربه هیجان انگیز خود به موقعیت های اشاره کردند که در آن مدیریت یادگیری و فعالیت به خود آنها واگذار شده بود در حالی که استادان غالباً رویداد هیجان انگیزی را گزارش نکردند و برخی از آنها هیجان انگیز بودن یادگیری را از طریق ارتباط و احترام متقابل توضیح دادند.
توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی در مورد کلاس های چندپایه ( مطالعه موردی كلاسهای چندپایه اداره آموزش و پرورش منطقه انزل)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، توصیف تجارب زیست شده معلمان دوره ابتدایی در مورد کلاس های چندپایه منطقه آموزش و پرورش انزل می باشد. روش تحقیق از نوع کیفی و جامعه آماری شامل کلیه معلمان ابتدایی دارای تجربه تدریس و یا در حال تدریس ( در سال تحصیلی 98-97) در کلاس های چندپایه در منطقه انزل می باشد. تعداد کل معلمان ابتدایی در این سال در بخش انزل 130 نفر بوده که از این تعداد 48 نفر معلم چندپایه می باشد. روش نمونه گیری گلوله برفی و حجم نمونه با توجه به اشباع داد ه ها 30 نفر(19 مرد و 11 زن) محاسبه شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مقایسه ای مداوم استفاده گردید. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که دو تجربه زیسته متفاوت بر محوریت مسائل و مشکلات وجود دارد. تجربه زیسته معلمانی که شیوه های مدیریتی، تدریس، ارزشیابی، فرایند یاددهی- یادگیری، برنامه هفتگی و طرح درس را به گونه ای سازمان می دادند که مشارکت و تعامل دانش آموزان را در کلاس افزایش دهند و به عبارت دیگر شیوه آنها دانش آموز محوری بود که مسئولیت را به کل کلاس تعمیم داده و تقسیم می کردند. تجربه زیسته دیگر نشان می داد که معلمان بیشتر مسئولیت کلاس را خود بر دوش می کشند و از شیوه هایی استفاده می کنند که حداقل مشارکت دانش آموزان را در پی دارد. شیوه این گروه از معلمان به صورت معلم محور بوده که معلم بیشترین مسئولیت را دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت محدودیت ها و مشکلات و رویکرد معلمان به آنها، شکل دهنده تجربه زیسته معلمان در کلاس های چندپایه می باشد.
سفر؛ تجربه زیسته خوانش اگزیستانسیالیستی از الگوی سفر-زندگی شمس پرنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اصیل/ دازاین، انسان تنها و فردیت یافته ای است که با انتخاب های خویش، هم خود را از وجود غیر اصیل و غوطه ورشدن در جماعت توده ای (کیرکگور)، گله ای (نیچه) و داسمنی (هیدگر) رها می کند و هم امکان ها و موقعیت های بسیاری را در برابر الزام، حتمیت و ضرورت برای خویش به وجود می آورد. امکان هایی که او را از رویدادگی های زندگی جدا می سازد و رو به تعالی به حرکت درمی آورد. موقعیت های مرزی/ بحرانی نظیر درد، رنج، یأس، شکست، ترس، سفر، پیری، مرگ و... بهترین وضعیت برای مواجهه با خویشتن و مرزهای وجودی است؛ موقعیت های شکننده ای که با فروریختن شاکله های ذهنی، طرح واره های تثبیت شده و تجربه های بسته بندی شده، امکان جهش و درکی انفسی و سوبژکتیو را محقق می سازد. جستار حاضر از منظر مفاهیم کلیدی فلسفه اگزیستانسیالیسم (وجود اصیل، فردیت، انتخاب، امکان، تجربه زیسته، حرکت، موقعیت مرزی، سفر و مواجهه با مرگ) به تحلیل و واکاوی الگوی سفر- زندگی شمس پرنده می پردازد و با واکاوی در منقولات و شیوه زیست شمس تبیین می کند که چگونه شمس با انتخابی آگاهانه، سفر را به مثابه زندگی، تجربه و زیست می کند، در این تجربه درونی و جهان شخصی (سارتر) خود را از روزمرگی و میان مایگی می کَنَد و با آگاهی و شناخت انفسی و سوبژکتیو، پیوسته رو به امر متعالی و نامتناهی در حرکت است. سفر بهترین امکان برای گمنام و ناشناس ماندن شمس، عدم تقید به قالب ها و شاکله های تکراری و عمومی و تجربه موقعیت مرزی است. یکی از مهم ترین موقعیت های مرزی که در سفر امکان مواجهه با آن بیشتر است، درک حضور مرگ به عنوان بنیادی ترین امکان دازاین است. شمس در حرکت به سوی مرگ، هم توسع وجودی می یابد، هم مشتاق مرگ می شود و هم در مشاهده ناپایداری امکانات و امور تناهی هستی، ایمانش به حقیقت مطلق، متقن تر و محکم تر می گردد.
مولفه های احساس تنهایی دختران نوجوان مبتنی بر تجارب زیسته ی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر بر اساس تجارب زیسته ی آنان بود. روش: پژوهش حاضر، از نوع کیفی بود و جهت اجرای آن از روش پدیدارشناسی استفاده شد. نمونه گیری به صورت هدفمند بود، به این صورت که پرسشنامه ی احساس تنهایی UCLA بر روی نوجوانان دختر با میانگین سنی 16 سال اجرا شد و 30 نفر از افرادی که نمرات بالاتر از برش در احساس تنهایی داشتند به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه بود، پس از 15 مصاحبه و کدگذاری با استفاده از نظریه ی زمینه ای، داده ها به اشباع رسید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که مولفه های احساس تنهایی نوجوانان دختر به ترتیب عبارتند از: 1. احساس تنهایی خانوادگی 2. احساس تنهایی ارتباطی/ اجتماعی3. احساس تنهایی هیجانی/ فردی. با توجه به نتایج مصاحبه و بررسی عمیق تجارب دختران نوجوان از احساس تنهایی، به نظر می رسد آنان بیشتر از احساس تنهایی در محیط خانواده مثل احساس طرد شدن، شنیده نشدن، سرزنش شدن و همچنین عدم اعتماد خانواده به آنان رنج می برند. در ارتباطات و محیط اجتماعی، احساس عمیق برآورده نشدن نیاز به همدم، هم صحبت، همراه و حامی دارند، از احساس عدم اشتراک با دیگران رنج می برند، از برقراری ارتباط با دیگران ناتوان هستند و در جمع احساس تنهایی می کنند. همچنین به لحاظ هیجانی و فردی احساساتی چون بی اعتمادی به دیگران، نا امیدی و تسلیم شدن در برابر تنهایی را تجربه می کنند و از ابراز احساسات خود ناتوان هستند. نتیجه گیری: احساس تنهایی خانوادگی، بخش مهمی از احساس تنهایی نوجوانان دختر را شکل می دهد و پس از آن به ترتیب عامل ارتباطی/ اجتماعی و هیجانی/ فردی. با توجه به اینکه این پژوهش در بافت فرهنگی کشور ایران صورت گرفته است، به منظور پیشگیری و یا درمان احساس تنهایی نوجوانان دختر، ضروری به نظر می رسد که این مولفه ها در مداخلات درمانی و برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
تجربه زیسته فداکاری در ازدواج های پایدار )یک مطالعه پدیدارشناسی توصیفی روان شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
150-186
حوزه های تخصصی:
هدف : فداکاری مؤلفه ای مهم برای پایداری و ارتقائ کیفیت روابط زناشویی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته پدیده فداکاری در زندگی زناشویی و مشخص کردن ساختار نهایی آن در شرکت کنندگان پژوهش است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی روان شناسانه است که در آن 10 شرکت کننده (5 مرد و 5 زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شد و این روند تا مرحله اشباع داده ها ادامه داشت. یافته ها: تحلیل داده ها، 12 جزء تشکیل دهنده فداکاری را در بافت زندگی زناشویی نشان داد که عبارت اند از: 1- داشتن حس عشق و علاقه به همسر و درک شدن در زندگی زناشویی؛ 2- داشتن حس انسانیت، وجدان و رشد شخصی؛ 3- مؤثر دانستن عقاید مذهبی، دینی و معنوی در رفتارهای فداکارانه؛ 4- حس لزوم متقابل بودن رفتارهای فداکارانه؛ 5- ادراک فداکاری یک طرفه و آسیب زا؛ 6-اعتقاد به همبسته های رفتار فداکارانه نظیر گذشت، صبر و تحمل سختی ها؛ 7- لزوم ادراک رفتار فداکارانه همسر به صورت مورد قدردانی قرار گرفتن؛ 8- معنای فداکاری به عنوان عدم خودخواهی و گذشتن از خود برای دیگری؛ 9- داشتن یک نگرش بلندمدت و متعهدانه به زندگی زناشویی؛ 10- فداکاری به خاطر عوامل بیرون از سیستم زن وشوهری مانند داشتن فرزندان و جامعه؛ 11- الگو گیری از خانواده مبدأ؛ و 12- ادراک تفاوت های جنسیتی در تجربه رفتار فداکارانه. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه دستاوردهای فراوانی برای مراکز مشاوره و متخصصان زوج درمانی در بردارد. فهم ساختار پدیده فداکاری در زندگی زناشویی، آن گونه که در این مطالعه آمده است، می تواند به زوج هاکمک کند تا از ناخشنودی در زندگی زناشویی جلوگیری نموده و کیفیت و رضایت زناشویی خود را بهبود بخشند.
پدیدارشناسی کالاشدگی هنر: ادراک تجربه زیسته هنرمندان موسیقی آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، به توصیف و تحلیل تجربه زیسته هنرمندان موسیقی آذربایجان شرقی و ادراک آنان از کالایی شدن هنر موسیقی پرداخته شده است. در این پژوهش با رویکرد پدیدارشناسانه، کالایی شدن هنر موسیقی بررسی شده است. اساتید موسیقی آذربایجان شرقی که در ماه های خرداد و تابستان 1395 در آموزشگاه های معتبر آذربایجان شرقی حضور داشتند، جامعه موردمطالعه را تشکیل داده اند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند و رویکرد گلوله برفی بروزیابنده استفاده شده است. بر اساس اشباع داده ها، حجم نمونه 10 مصاحبه بود. تکنیک جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق بود که توصیف و تجربه زیسته اساتید هنر از مفهوم کالایی شدن موسیقی تحلیل شده است. مطابق با یافته های تحقیق، مقوله های نهایی زمینه ساز کالایی شدن در چهار مقوله نهایی دسته بندی شدند: سیاست زدگی و عامیانگی هنر، تخصص زدایی و محتوازدایی، تقابل ارزش های سنتی و مدرن و هنر به مثابه بازار.برطبق مصاحبه ها، پیامدهای چنین پدیده هنری در قالب مفاهیم زیر مقوله بندی شدند: کاهش ادراک هنری مخاطبان، هنر در خدمت و تابعیت اهداف اجتماعی. درنهایت، رویکرد های مدنظر اساتید به کالایی شدن هنر موسیقی، در ذیل رفتارهای محافظه کارانه و رفتار منتقدانه دسته بندی شدند.
طراحی مدل مفهوم خانواده در زوجین متقاضی طلاق بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با روش کیفی، از روش داده بنیاد تلاش می کند تا مفهوم خانواده در تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق را شناسایی نماید. هدف این مطالعه، رسیدن به درکی از تجربه زیسته زوجین متقاضی طلاق و استخراج مدل از درون این تجربیات و ترسیم پارادایم مربوطه است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند با زوجین متقاضی طلاق در دادگاه خانواده کرج بدست آمد. روش نمونه گیری هدفمند و با حجم نمونه 9 زوج (18 نفر) به اشباع نظری رسید. داده ها به روش اشتراوس کوربین و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شد. یافته ها نشان می دهد که شرایط علی شامل: دگرگونی ساختاری و ایدئولوژیکی خانواده، تحولات خانواده، مسائل فرهنگی و مسائل اقتصادی و شرایط زمینه ای شامل: نابسامانی خانوادگی، عدم وجود تعامل اظهاری، داشتن تعاملات ابزاری و بی توجهی به بُعد پیامدی دین و شرایط مداخله ای شامل: عدم برخورداری از مهارت زندگی، فرهنگ نادرست استفاده از تکنولوژِی مدرن و عدم تفکیک حوزه خصوصی و عمومی خانواده می باشند و پیامدها شامل: اجتناب ناپذیری طلاق، آسیب های طلاق و از دست دادن حمایت خانوادگی می باشند. درنتیجه توسعه نامتوازن خانواده با آموزش مهارت های زندگی و حمایت های اجتماعی تا حد زیادی مرتفع می شود.