زهره خسروی

زهره خسروی

سمت: دانشیار
مدرک تحصیلی: استاد دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهراء

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
۱.

ارزش های والدگری، والد خوب از منظر فرزندان و فرزند ایده آل از منظر والدین: یک مطالعۀ کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش های والدگری والد خوب فرزند ایده آل منابع خاستگاه های والدینی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف پژوهش حاضر بررسی ارزش های والدگری،  والد خوب و فرزند ایده آل از منظر والدین و فرزندان ایرانی بود. پژوهش حاضر، مطالعه ای کیفی از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش شامل کلیه والدین دارای فرزند و فرزندان ساکن تهران در مقطع زمانی سال 1399-1400 بوده و نمونه مورد بررسی شامل 23 نفر از والدین و فرزندان بودند که با مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها کدگذاری و  تحلیل شد و و در نهایت حاصل کدگذاری ها 385 کد اولیه، 65 مفهوم، 17 مقوله و 3 طبقه کلی بود.  در این مطالعه طبقه والد خوب که شامل 5 مقوله اصلی برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، تأمین نیازهای مادی و معنوی؛ برخورداری از مهارت های ارتباطی مناسب؛ آگاه و مدبر  و مقتدر و قاطع  است. طبقه فرزند ایده آل، شامل 6 مقوله اصلی شامل برخورداری از صفات اخلاقی و انسانی، متعهد و مسئولیت پذیر ، استقلال و استقامت، فعال و باعزت نفس، سازگاری و رضایت، و لامت  است. همچنین طبقه منابع خاستگاه های والدینی شامل 6 مقوله اصلی شامل تجربه زیسته، فرهنگ و اجتماع، رسانه، دین و مذهب ، آموزش و والدین   است. طبق یافته های پژوهش حاضر، مادر خوب مادری است که فداکار، از خود گذشته، صمیمی و همدل، مهربان و با محبت باشد و پدر خوب پدری است که صادق و قابل اعتماد باشد و به خانواده و فرزندان خود نیز اعتماد داشته باشد و عدالت را در مورد ایشان به درستی به ار برد. فرزند ایده آل از نظر والدین ایرانی فرزندی استکه  از صفات اخلاقی و انسانی مناسبی ن برخوردار است، متعهد و مسئولیت پذیر، مستقل و با استقامت، فعال و با عزت نفس و سازگار و راضی است و به سلامتی جسمی و روانی و رفتاری خود اهمیت می دهد.
۲.

بررسی نقش کمال گرایی منفی در پیش بینی رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت غیربالینی در قالب مدل ملال بین فردی

کلیدواژه‌ها: اهمال کاری صفات شخصیت مرزی کمال گرایی منفی ملال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
پیش زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط کمال گرایی منفی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در جمعیت بهنجار در قالب مدل ملال بین فردی بود. جامعه ی آماری شامل افراد بزرگسال کشور ایران در بازه ی سنی ۴۵ – ۱۸ سال می باشد و اندازه ی نمونه با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس به میزان ۴۷۴ نفر بدست آمد. به دلیل شیوع کرونا پرسشنامه های کمال گرایی مثبت و منفی، اهمال کاری ناب، ملال نیپن، ملال موقعیتی و شفافیت مفهوم خود به صورت آنلاین طراحی شده و به صورت اینترنتی در شبکه های مجازی پخش شد. داده ها با روش تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج نشان داد کمال گرایی و اهمال کاری در قالب یک الگو می توانند ملال موقعیتی و رگه ها و صفات شخصیت مرزی را که تظاهرات بیرونی ناشی از ملال زمینه ای است را پیش بینی کنند. علاوه بر این، نقش تعدیل گر اختلال در هویت در تشدید این حالات نیز مورد تأیید قرار گرفت. بر اساس یافته های این پژوهش پیشنهاد می شود که متخصصان و درمانگران در تدوین برنامه های درمانی برای افراد دارای صفات بالای شخصیت مرزی، مؤلفه های کمال گرایی منفی و اهمال کاری را به عنوان فرآیندهای فراتشخیصی و همچنین بررسی وضعیت انسجام هویت فردی را در این بیماران، مورد توجه ویژه قرار دهند.
۳.

واکاوی پدیدارشناسانه تجربه روابط بین فردی در افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر پدیدارشناسی روابط بین فردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۳۶
اختلال شخصیت خودشیفته همواره با اختلال پایدار در عملکرد بین فردی همراه است، با این وجود مطالعات محدودی به ماهیت پدیدارشناختی روابط بین فردی در این افراد پرداخته است. از آنجایی که اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر پس از گذشت چند دهه هنوز جایی در طبقه ندی تشخیصی اختلالات روانی ندارد، پرداختن به ماهیت روابط بین فردی در این افراد می تواند به درک بهتر این اختلال کمک کرده و فرآیند تشخیص و درمان را تسهیل کند. مطالعه حاضر تحلیل کیفی روایت های 6 شرکت کننده مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته آسیب پذیر است که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کرده و روابط خود با دیگران را آن گونه که تجربه و درک می کنند، توصیف کردند. متن پیاده شده مصاحبه ها طبق اصول تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری تحلیل و یازده مقوله اصلی "فقدان جامعه پذیری/ روابط بین فردی شکننده/ انفعال بین فردی/ سانسور خود به دلیل ترس از قضاوت دیگران/ خودپنداره منفی/ تأیید و توجه طلبی/ نوسان بین خشم به خود و خشم به دیگری/ مکانیزم های دفاعی/ شخصیت قدرت طلب/ تعریف صمیمیت و حساسیت بین فردی" استخراج شد. به طور کلی، یافته های پژوهش حاضر بیان کننده آن است که علی رغم اینکه افراد خودشیفته آسیب پذیر برای ارضای نیازهای خودشیفته وار به شدت به روابط اجتماعی نیاز دارند، اما مکانیزم های دفاعی ایشان آنها را از روابط اجتماعی منع می کند. بنابراین داشتن یا نداشتن روابط اجتماعی برای این افراد همواره نقطه ای تعارض برانگیز است.
۴.

مطالعۀ بین فرهنگی نگرش به نقش های جنسیتی، ارزش های والدینی و فرسودگی در والدین ایرانی و مهاجران افغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش جنسیتی ارزش والدینی فرسودگی والدینی بین فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی بین فرهنگی نگرش به نقش های جنسیتی، ارزش های والدینی و فرسودگی والدینی در دو گروه از والدین ایرانی و مهاجران افغان انجام شد. جامعه آماری پژوهش دو گروه از والدین ایرانی ساکن تهران و والدین مهاجر افغان ساکن شهر تهران بودند که 398 والد شامل 199 والد مهاجر افغان ساکن شهر تهران (97 پدر و 102 مادر) و تعداد 199 والد ایرانی ساکن شهر تهران (93 پدر و 106 مادر) به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلب از مناطق مختلف شهر تهران برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل مقیاس نگرش به نقش های جنسیتی، مقیاس ارزش ها در بزرگسالان و مقیاس فرسودگی والدینی بود. نتایج پژوهش نشان داد والدین دو گروه ایرانی و افغان در فرسودگی والدینی، نگرش به نقش جنسیتی سنتی و از بین ارزش های والدینی قدرت و پیشرفت، اثرگذاری و خودگردانی، سخاوتمندی و خیرخواهی تفاوت دارند. در رابطه با اثر جنس نتایج مشخص کرد مادران و پدران در فرسودگی والدینی، نگرش به نقش های جنسیتی و ارزش های والدینی به جز اثرگذاری و خودگردانی تفاوت معنی داری با یکدیگر داشتند. در تعامل اثر غیربومی بودن و جنسیت، پدران ایرانی در نقش های جنسیتی ویژه، پدران افغان در نقش سنتی جنسیتی و مادران ایرانی در نقش جنسیتی دوگانه نمرات بیشتری کسب کردند. از میان ارزش های والدینی نیز پدران افغان به ارزش های قدرت-پیشرفت و منحصربه فردبودن بیش از پدران ایرانی اهمیت می دادند. قرابت فرهنگی منجر به مهاجرت خانواده های افغان علی رغم اقامت طولانی مدت در جامعه مقصد، با حفظ ارزش ها و سنت های فرهنگی جامعه افغان همراه است؛ تا جایی که جایگاه والدین، نگرش های جنسیتی سنتی و حس متفاوت بودن به عنوان ارزش های مهم در فرزندان تشویق می شود.
۵.

شناسایی و الویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 3 تهران)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کارآفرینی زنان فرصت کارآفرینی زنان عوامل موثر بر بروز فرصت کارآفرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
بروز فرصت کارآفرینی زنان فرایند پیچیده ای است که عوامل متعدد فردی و محیطی در آن تأثیرگذار می باشند. هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در بروز فرصت های کارآفرینی زنان در شهرداری منطقه ی 3 شهر تهران است. روش اجرای پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی بود. روش گردآوری اطلاعات میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه بود. روایی و پایایی ابزار پژوهش با رویکرد روایی محتوایی و صوری و شاخص نرخ ناسازگاری تایید شد. جامعه ی آماری زنان کارآفرین و خبرگان کارآفرینی در شهرداری منطقه ی 3 تهران بود. داده های این پژوهش با رویکرد دلفی فازی، دیمتل و ANP فازی و GRA و MOORA خاکستری تحلیل شد. مطابق یافته های رویکر دلفی فازی 13 عامل فرعی در 5 عامل اصلی فردی، محیطی خرد، محیطی کلان، شبکه های ارتباطی و سازمانی بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان در شهرداری منطقه 3 تهران تأثیر دارد. مطابق یافته های دیمتل فازی عوامل محیطی کلان بیشترین تاثیرگذاری بر دیگر عوامل مؤثر بر بروز فرصت های کارآفرینی زنان و عامل ویژگی های فردی دارای کمترین تأثیر پذیری است. از طرف دیگر مطابق تکنیک ANP فازی عوامل ویژگی های فردی در عوامل مؤثر بر بروز فرصت کارآفرینی از اولویت بالاتری برخوردار است و در نهایت مطابق رویکرد GRA و MOORA خاکستری، مهمترین راهکار بهبود عوامل مؤثر بر بروز فرصت کارآفرینی زنان و در نتیجه بهبود فرصت کارآفرینی زنان راهکار ایجاد بازار جدید است.
۶.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۹۶
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که عوامل مختلفی در تبیین خودآسیبی افراد تأثیر می گذارد، سنجش و اندازه گیری خودآسیبی و اظهارات مربوط به آن یکی از مسائلی است که از اهمیت زیادی برخوردار بوده و در پژوهش های فارسی مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی در بین افراد دانشجو بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های تهران بود که از میان آنها 393 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس اظهارات مربوط به خودآسیبی کلونسکی و گلن (2009)، مقیاس رفتارهای پرخطر رجاعی و شفیعی (1390)، مقیاس افسردگی، اضطراب، و تنیدگی لاویبوند و لاویبوند (1995) مقیاس شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی تأییدی به کمک نرم افزارهای 22VSPSS و 8.80VLISREL استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس اظهارات خودآسیبی از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است (0/94 = CFI، 0/92 =IFI ، 0/08 = RMSEA ). . همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که این میزان 93/0 بدست آمد و حاکی از رضایت بخش بودن اعتبار ابزار است. افزون بر آن نتایج همبستگی پیرسون نشان داد اظهارات خودآسیبی با رفتارهای پرخطر، افسردگی، اضطراب و تنیدگی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 01/0 >P دارد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد مقیاس اظهارات خودآسیبی در جامعه ایرانی از خصوصیات روانسنجی قابل قبولی برخوردار بوده و لذا استفاده از این مقیاس در پژوهش های مختلف می تواند کمک کننده باشد.
۷.

فعالیت های اجتماعی و اقتصادی زنان فرودست در دوره هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تخت جمشید زنان غیر درباری مشاغل زنان گل نبشته های تخت جمشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۲۲۱
از آغاز زندگی جمعی بشر، زنان در کنار مردان برای امرار معاش کار می کردند. با پیچیده شدن زندگی، خصوصاً با تشکیل حکومت های محلی و سپس پادشاهی بزرگ که منجر به تقسیم کار بین اقشار مختلف جامعه شد، زنان نیز به اشکال مختلف در این زندگی جدید نقش ایفا می کردند. با تشکیل امپراطوری بزرگ هخامنشی و گسترش فعالیت های اقتصادی که مستلزم نیروی کار بیشتری بود، زنان نیز پابه پای مردان بیش از پیش در فعالیت اقتصادی فعال شدند. بر اساس گل نبشته های تخت جمشید و سایر منابع باستانی و با رویکردی توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش مطالعات تاریخی، در این پژوهش تلاش شده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد که آیا زنان طبقه فرودست جامعه هخامنشی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی شرکت می کردند و این که آن ها بیشتر به چه کارهایی مشغول بودند؟.شواهد نشان می دهد که آنان به موازات مردان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی جامعه فعال بودند و در مشاغل مختلف کار می کردند و در بسیاری از موارد و با توجه به مهارت هایی که داشتند دستمزدهایی برابر با مردان دریافت می کردند.
۸.

تحلیل محتوای کتاب های علوم تجربی دوره ی متوسطه اول از منظر مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید

کلیدواژه‌ها: تحلیل محتوا الگوی مصرف و تولید متوسطه اول علوم تجربی آموزش علوم تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی مولفه های اصلاح الگوی مصرف و تولید در کتاب های علوم دوره ی متوسطه اول صورت گرفته است. به همین منظور از روش تحلیل محتوا با تکنیک مقوله ای استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کتابهای علوم تجربی متوسطه اول و واحد تحلیل و ثبت؛ صفحه قرار گرفت. تمامی جامعه ی آماری بررسی شده و از نمونه گیری صرف نظر شد. ابزار مورد استفاده برای پژوهش چک لیست طراحی شده از مقوله های مورد نظر بود که تعداد هریک از مقوله ها در سه دسته شامل تصاویر ، متن و پرسش ها ثبت شد و برای تحلیل آماری داده ها از شاخص های آمار توصیفی همچون فراوانی و درصد به منظور مقایسه استفاده شده است. مقوله های مورد بررسی شامل: روند مصرف با رشدی سریع تر از تولید، مصرف همراه با اتلاف و اسراف، مصرف ناعادلانه، اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید، بهره وری پایین و رشد نامناسب، رعایت نشدن عدالت بین نسلی در مصرف منابع عمومی، اتلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی. نتایج بدست آمده نشان می دهد که از بین این 7 مولفه به دو مولفه مصرف ناعادلانه و تلاف منابع عمومی در برنامه ریزی و اجرای طرح های عمرانی توجه نشده است ، و از بین مابقی مولفه ها فراوانی مولفه اتلاف منابع طبیعی و عوامل تولید بیشترین میزان توجه را داشت و درصد توجه به سایر مولفه ها همگی زیر یک درصد بود.
۹.

قضاوت و تصمیم گیری اخلاقی مبتنی بر روابط خودی و غیرخودی: یک مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وضعیت اخلاقی تصمیم گیری اخلاقی سوگیری قضاوت اخلاقی روابط خانوادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۳۸۱
مقدمه: بخش بزرگی از قضاوت های روزمره انسان تحت تاثیر روابط بین فردی قرار دارد. در موقعیت های بین فردی شخص ناگزیر به انتخاب بین زیر پا گذاشتن اصل برابری و انصاف یا آسیب زدن به روابطش با دیگران است. مطالعات مختلفی به بررسی قضاوت های اخلاقی مبتنی بر روابط پرداخته اند. هدف مطالعه حاضر هدف بررسی قضاوت ها مبتنی بر روابط و عوامل موثر بر این نوع قضاوت ها بود. روش کار: این مطالعه یک پژوهش مروری نظامند بود که در آن مطالعات منتشر شده در بازه زمانی ۱۹۵۰ تا ۲۰۲۰ مورد بررسی قرار گرفت. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی داخلی مرکز مطالعات علمی جهاد دانشگاهی، پرتال جامع علوم انسانی، و خارجی PubMed،ISI Web of Science و Google Scholar با کلیدواژه های فارسی و انگلیسی انجام شد. از میان ۲۱۰ مقاله بازیابی شده، بر اساس معیارهای ورود و خروج، ۵۲ مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: علی رغم مقبولیت اصل بی طرفی و برابری اخلاقی، پژوهش های بررسی شده در این مقاله نشان می دهند که روابط خود و غیرخودی قضاوت ها و تصمیم گیری های اخلاقی افراد تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیر بر اساس سطح ارتباط ژنتیکی، نزدیکی عاطفی و آشنایی متفاوت است. همچنین عواملی چون هزینه کمک، جنسیت، سوگیری های شناختی و بی تفاوتی اخلاقی در این نوع قضاوت ها تاثیرگذار هستند. نتیجه گیری: با وجود پیشرفت های قابل توجه در زمینه قضاوت های مبتنی بر روابط، نتایج برخی مطالعات انجام شده با یکدیگر در تناقض است. از جمله دلایل این امر می توان به تفاوت در پرسش های استفاده شده در ارزیابی قضاوت های اخلاقی، عدم وجود تنوع در محتوای معماهای اخلاقی و روابط مورد مطالعه، اشاره کرد و همچنین به دلیل عدم تنوع در نمونه گیری، نتایج بیشتر مطالعات در این زمینه قابل تعمیم نیست.
۱۰.

بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی سرسختی روانشناختی کمال گرایی اخلاقی رفتارهای خودآسیبی دختران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۲۵۹
رفتارهای خودآسیبی از جمله عواملی است که امروزه در بین دختران شایع شده است؛ از این رو بررسی متغیرهای مرتبط با رفتارهای خودآسیبی دختران حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای سبک دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی بود. طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. تعداد 234 نفر از دختران دانشگاه های تهران که شرایط ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های رفتارهای خودآسیبی، سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بود. به منظور تحلیل داده ها به روش تحلیل واریانس چندمتغیری از نرم افزار SPSSV19 استفاده شد. نتایج نشان داد بین نمرات دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسوگرا، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی در دو گروه افراد با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری در سطح 05/0>p وجود دارد. به این معنی که افراد بدون رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری در دلبستگی ایمن، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی نسبت به گروه با رفتارهای خودآسیبی کسب کردند. افزون بر آن در متغیرهای دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا گروه با رفتارهای خودآسیبی نمرات بالاتری نسبت به گروه بدون رفتارهای خودآسیبی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد در متغیرهای سبک های دلبستگی، سرسختی روان شناختی و کمال گرایی اخلاقی بین دو گروه دختران با و بدون رفتارهای خودآسیبی تفاوت معنی داری وجود دارد  لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این متغیرها برای مواجهه با دختران دارای رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۱۱.

اثربخشی مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های درمانگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بومی سازی طرحواره درمانی درمانگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۵۰۰
زمینه: روان درمانی برای درمانگران باعث افزایش رشد هیجانی و بهبود مهارت های بین فردی و همدلی می شود، همچنین باعث خودآگاهی در فهم مشکلات فردی تعارض ها و ارزش ها می شود؛ بر این اساس سؤال اصلی پژوهش این است که آیا مدل بومی از طرحواره درمانی می تواند بر عملکرد درمانگران اثرگذار باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مدل بومی سازی شده طراحواره درمانی بر تعدیل طرحواره های درمانگران انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود که از بین 55 درمانگر مراکز مشاوره افق سلامت، همراز، ساوالان و اردیبهشت در منطقه 5 تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس 16 درمانگر انتخاب و در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) به صورت تصادفی گمارش شدند. هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه طرحواره یانگ (1994) پاسخ دادند . گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای در جلسات مداخله طرحواره درمانی بومی سازی پروتکل طرحواره درمانی (فرال و شاور، 2018) برای درمانگران شرکت کردند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو گروه در حو زه های دیگرجهت مندی و گوش به زنگی با هم تفاوت معنادار داشتند ( 0/05 P< )؛ همچنین نتایج بیانگر آن بود که نمرات حوزه های دیگر (بریدگی و طرد، خودگردانی و عملکرد مختل) شرکت کنندگان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه پس از مداخله کاهش یافته اما این کاهش معنادار نبود ( 0/05< P ) . نتیجه گیری: مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی باعث تعدیل طرحواره ها در حوزه دیگر جهت مندی وگوش به زنگی شد ؛ بنابراین می توان انتظار داشت که مدل بومی سازی شده طرحواره درمانی کمک کند تا درمانگر ذهنیت های ناسالم خود را بشناسد .
۱۲.

مدل ساختاری اثر دلبستگی به والدین بر دلبستگی به همسالان با میانجیگری سرمایه روانشناختی بر تیپ شخصیتی D(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به والدین دلبستگی به همسالان سرمایه روانشناختی تیپ شخصیتی دی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۱۴۹
هدف: ارتباط والدین و فرزندان یک رابطه ی مهم و حیاتی برای ایجاد عشق و امنیت شناخته شده است. این ارتباط نخستین تجربه ارتباطی برای فرزندان است و از طریق آن احساس عشق، صمیمیت و امنیت در کودک ایجاد می شود. سبک های دلبستگی تاثیری مهم بر سایر روابط فرد دارد و این تاثیر به خصوص در دوران نوجوانی که روابط فرد با همسالانش گسترش بیشتری می یابد از اهمیت بسیاری برخوردار می شود. هدف این پژوهش، تدوین مدل ساختاری اثر دلبستگی به والدین بر دلبستگی به همسالان با میانجی گری سرمایه روانشناختی بر تیپ شخصیتی D بود. روش : این پژوهش یک پژوهش توصیفی از نوع مدل یابی است. 200 دانش آموز مقطع متوسطه شهر اهواز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از دبیرستان های اهواز انتخاب و از نظر دلبستگی به والدین، دلبستگی به همسالان، سرمایه روانشناختی و تیپ شخصیتی D مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدلسازی معادلات ساختاری بر مبنای ماتریس کواریانس یا همبستگی بین متغیرها نشان داد که 6/96 درصد از متغیر سرمایه روانشناختی توسط دلبستگی به پدر و مادر و تیپ شخصیتی D و 10 درصد از متغیر دلبستگی به همسالان توسط سه متغیر دلبستگی به پدر و مادر و سرمایه روانشناختی تبیین می شود. یافته ها: نشان داد که  دلبستگی به پدر بیشترین تاثیر را بر دلبستگی به همسالان دارد و پس از آن دلبستگی به مادر قرار دارد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از معنادار بودن مسیر بین تیپ شخصیتی D و سرمایه روانشناختی و مسیر بین دلبستگی به پدر و دلبستگی به همسالان حمایت می کند.
۱۳.

تجربه هیجان خشم در افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه زمینه ای هیجان خشم اختلال وسواسی اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیب شناسی در اختلال های گوناگون به ویژه اختلال وسواسی اجباری است. خشم یکی از این هیجان های اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافته های اندک نیز تناقض های متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ایجاد یک مدل یکپارچه برای تجربه خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع نظریه برخاسته از زمینه بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طرح نظام مند اشتروس و کوربین (1990) استفاده شد. سپس مقوله ها در یک مدل پارادایمی برخاسته از زمینه سازمان دهی شد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر شرایط علّی، زمینه، شرایط میانجی، چگونگی تجربه خشم، راهبردهای مدیریت و پیامدهای آن در این افراد است. این یافته ها بر لزوم برنامه های پیشگیرانه با تکیه بر متغیرهای علّی و طراحی برنامه های درمانی بر این اساس تاکید دارند.
۱۴.

شاخص های خانواده سالم از منظر افراد شاغل: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده سالم گراندد تئوری روش کیفی شاخص های سنجش خانواده سالم کارمندان ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۷۴
هدف این مقاله شناسایی شاخص های خانواده سالم از منظر افراد شاغل است. از همین رو توجه به استانداردهای فرهنگی و تجربه های شخصی و خانوادگی در تعیین شاخص های خانواده سالم ضروری به نظر می رسد. این مطالعه با استفاده از روش کیفی گراندد تئوری و با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق در نمونه هدفمند از ۲۸ فرد شاغل متاهل و تحصیل کرده (۴ مرد و ۲۴ زن) انجام شده و در نهایت سعی در استخراج شاخص های سنجش خانواده سالم دارد. عمده ترین شاخص های سنجش خانواده ی سالم به طور کلی در سه مقوله ی اصلی شناسایی شدند. اولین مقوله با عنوان وجود احساس انسجام، یکپارچگی و همراهی با مقوله های فرعی همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل؛ مقوله ی دوم با عنوان سالم بودن فضای روانی خانواده با زیرمقوله-های احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی؛ و مقوله ی سوم وجود برخی فضائل اخلاقی در میان اعضای خانواده با زیر مقوله های صداقت، گذشت، چشم پوشی از ابعاد اقتصادی است. شاخص های مشترک این مطالعه با مطالعات قبلی وجود همدلی، وجود فضای گفتگوی متقابل، شناخت و رعایت حقوق و مسئولیت های متقابل، احترام و محبت متقابل، احساس آرامش، شادمانی و دوری از عوامل منفی، سلامت فکری و اعتقادی، صداقت و گذشت بودند. چشم پوشی از ابعاد اقتصادی شاخصی است که تنها در این مطالعه شناسایی شده است.
۱۵.

تجربه زیسته بیماران مبتلا به کرونا ویروس (کووید-19): یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیسته بیماران کووید-19 پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۰۱
ابتلا به بیماری جدید و ناشناخته کووید 19 علاوه بر مخاطرات سلامت جسمانی به دلیل ماهیت و ویژگی های خاص بیماری منجر به تجربه های روانی دشوار و متفاوتی نیز می گردد. بیماران علاوه بر علائم جسمانی، واکنش های روان شناختی مختلفی دارند که می تواند به عنوان مانعی در فرایند سیر و بهبودی بیماری عمل کرده و بر رنج آنان در دوران بیماری بیفزاید. بنابراین پژوهش حاضر با هدف فهم تجربه زیسته این افراد جهت کمک به کاهش رنج این بیماران صورت گرفته است. روش مطالعه به صورت کیفی با رویکرد پدیدارشناختی بود. تعداد شرکت کنندگان 15 نفر و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. تحلیل داده ها نیز از طریق روش کلایزری صورت گرفت. برای اطمینان و اعتبار یافته ها نیز از روش بازنگری و نظارت شرکت کنندگان، خودبازبینی پژوهشگر در فرآیند جمع آوری و تحلیل داده و ثبت تمامی پیش فرض های ذهنی خود از قبل و در نظر نگرفتن آن ها در فرآیند تحلیل و بازنگری و کدگذاری مجدد مصاحبه ها توسط دو پژوهشگر دیگر استفاده شد. یافته های پژوهش شامل 278 کد اولیه بوده که با توجه به هدف و سوال پژوهش 6 مضمون اصلی و 24 زیرمضمون استخراج شد. اضطراب مرگ، تجربه انگ بیماری، تجربه ابهام، تجربه های هیجانی مثبت، هیجان های تجربه شده در رابطه با اعضای خانواده و هیجان های ناشی از قرنطینگی مضمون های اصلی بودند. تجارب هیجانی دردناک در این بیماران می تواند منجر به تاخیر و دشواری در روند بهبودی این افراد گردیده و علاوه بر درد بیماری، رنج روانی را نیز تحمیل نماید. کسب آگاهی بیشتر درباره این بیماری برای کاستن تجربه ابهام، راهبردهای روانشناختی برای کنترل اضطراب مرگ و انگ اجتماعی و راهکار برای مدیریت رفتار و هیجان اعضای خانواده می تواند در مداخلات روان شناختی ویژه این بیماران در نظر گرفته شده و منجر به کاهش هیجان های منفی و امکان مقابله بهتر با بیماری و رنج روانی ناشی از آن گردد.
۱۶.

شرایط تأثیرگذار بر وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار در ایران و راهکارهای کاهش آسیب ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهکارها زنان سرپرست خانوار شرایط اثرگذار فراتحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۴ تعداد دانلود : ۵۹۰
افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و به تبع آن آسیب ها و مشکلات آنان در سال های اخیر از مهم ترین تغییرات جامعه ایران در حوزه زنان و خانواده است. این مسئله موضوع زنان سرپرست خانوار را به مقوله ای جدی برای پژوهش تبدیل کرده است؛ تا آنجا که پژوهش های بسیاری در این حوزه انجام شده است. هدف پژوهش حاضر شناسایی شرایط تأثیرگذار بر وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار و ارائه راهکارهایی برای کاهش آسیب پذیری و بهبود وضعیت زندگی این زنان است. برای این منظور با فراتحلیل 110 اثر پژوهشی شامل مقالات علمی-پژوهشی، پایان نامه های تحصیلات تکمیلی و طرح های پژوهشی در بازه زمانی 1385-1398، متغیرهای بررسی شده در پژوهش های منتخب در دو دسته شرایط مؤثر بر افزایش و کاهش مطلوبیت وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار تقسیم بندی شدند. شرایط مؤثر بر کاهش مطلوبیت وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار شامل نداشتن امنیت اقتصادی، وضعیت نامطلوب اشتغال، تحصیلات کم، فشار نقش های شغلی و خانوادگی، وضعیت نامطلوب سلامت جسمانی، وضعیت نامطلوب سلامت روانی، وضعیت نامطلوب امنیت و سلامت اجتماعی، وضعیت نامطلوب روانی فرزندان، طرد اجتماعی و چالش های عملکردی سازمان های مسئول است. همچنین توانمندی اقتصادی، آموزش های توانمندسازی شغلی، آموزش های توانمندسازی روان شناختی، آموزش های عمومی، خدمات مشاوره ای، حمایت خانواده، حمایت های اجتماعی، سرمایه اجتماعی و امنیت اجتماعی به عنوان شرایط مؤثر بر افزایش مطلوبیت وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار شناسایی شدند. همچنین بر مبنای شرایط اثرگذار مستخرج از پژوهش های مورد بررسی، راهکارهایی در 9 محور توان افزایی اقتصادی، شغلی، جسمانی، روانی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، فرزندان و سازمانی با هدف کاهش آسیب ها و بهبود وضعیت زندگی زنان سرپرست خانوار پیشنهاد شده است.
۱۷.

رابطه کمال گرایی و تجارب آسیب زا با رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی: نقش واسطه ای سرسختی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآسیبی کمال گرایی اخلاقی تجارب آسیب زا سرسختی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۲۵۱
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مدل ساختاری تبیین رفتارهای خودآسیبی غیرخودکشی بر اساس کمال گرایی و تجارب آسیب زا با نقش واسطه ای سرسختی روانشناختی بود. طرح پژوهش حاضر کاربردی و از نوع پژوهش های همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. از بین کلیه دانشجویان لیسانس دانشگاه های شهر تهران تعداد 529 نفر (411 دختر و 118 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های خودآسیبی، کمال گرایی اخلاقی، تجارب آسیب زا و سرسختی روانشناختی را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV18 استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو متغیر کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا اثرات مستقیم و معنی داری بر سرسختی روانشناختی و رفتارهای خودآسیبی داشته اند. همچنین سرسختی روانشناختی بر رفتارهای خودآسیبی اثر مستقیم و معنی داری داشت. افزون بر آن نتایج نشان داد که دو متغیر کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا بر رفتارهای خودآسیبی اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند (01/0>P). در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد کمال گرایی اخلاقی و تجارب آسیب زا بر رفتارهای خودآسیبی به واسطه سرسختی اثر معناداری داشته و لذا آگاهی روانشناسان، مشاوران و سایر متخصصان از این مدل جهت بهبود رفتارهای خودآسیبی می تواند کمک کننده باشد.
۱۸.

اثربخشی آموزش مبتنی بر روایت درمانی بر معنا در زندگی و مولفه های آن در دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنا در زندگی وجود معنا جستجوی معنا روایت درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۳۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر روایت درمانی بر معنا در زندگی و مؤلفه های آن (وجود معنا و جستجوی معنا) در بین دانشجویان دختر دانشگاههای تهران بود. بدین منظور از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون - پیگیری با گروه گواه ناهم ارز استفاده شد. نمونه شامل ۲۴ دانشجوی دختر ۱۸ تا ۳۰ ساله بود که با نمونه گیری دردسترس، انتخاب و در گروههای مداخله و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه ها در پیش آزمون با پرسشنامه معنا در زندگی استگر و همکاران ارزیابی شدند. سپس اعضای گروه مداخله در ۷ جلسه هفتگی روایت درمانی گروهی شرکت کردند. هر دو گروه، مجدد در پس آزمون و پیگیری 9 ماهه ارزیابی شدند. داده های حاصل با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند و نشان دادند مداخله روایت درمانی در مرحله پس آزمون موجب افزایش معنادار وجود معنا در گروه مداخله به نسبت گروه گواه شده است. این تفاوت در پیگیری، همچنان معنادار بود. در ارتباط با مؤلفه جستجوی معنای گروههای مداخله و گواه، در هیچ یک از مراحل ارزیابی، تفاوت معناداری نشان ندادند. نمرات کل معنا در زندگی گروهها در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معناداری نداشتند؛ اما کاهش نمرات گروه گواه در مرحله پیگیری، موجب تفاوت معناداری در این مقطع شد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت روایت درمانی در کوتاه مدت موجب افزایش مؤلفه وجود معنا می شود و در میان مدت فرد را نسبت به کاهش معنا در زندگی مصون می کند.  
۱۹.

بررسی عناصر اضطراب مرگ درزنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی و پیامد های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب مرگ اختلال وحشتزدگی زنان پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۴۵۴
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کیفیت ادارک زنان دارای اختلال وحشتزدگی نسبت به مرگ و نوع ادارک و تجربه آنان از اضطراب مرگ و پیامد هایی که این اضطراب مرگ بالا برای این افراد دارد صورت گرفت. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی راهبرد نظریه زمینه ای است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است. جامعه پژوهش زنان مبتلا به اختلال وحشتزدگی که در سال بهار و تابستان 1397 به مراکز مشاوره و خدمات روانپزشکی شهر قم مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 13 نفر از زنان دچار این اختلال بود که توسط روانپزشک و روانشناس بالینی تشخیص اختلال وحشتزدگی را دریافت کرده بودند و بین 22 تا 52 سال بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 11 طبقه اصلی شد که از 39 زیر مقوله استخراج گردید. یافته های این تحقیق در نگرش وادارک مرگ دو طبقه اصلی نگرش منفی (ترس از مرگ، مبهم بودن مرگ، ترس از مرگ عزیزان، نیستی ، درماندگی)و نگرش مثبت(رهایی بخش) بود. پیامد های منفی اضطراب مرگ (هیجانات منفی، اختلال در روابط بین فردی، کاهش تجربیات مثبت، مختل شدن عملکرد روزانه، توجه افراطی نسبت به سلامتی) بود. نتایج نشان داد که اضطراب مرگ یکی از مؤلفه های مهم در اختلال وحشتزدگی می باشد و پیامدهای منفی زیادی را برای آن ها به همراه دارد که شناسایی عناصر آن می تواند نقش مهمی در درمان اختلال وحشتزدگی را داشته باشد.. بدین منظور لازم است همزمان با درمان اختلال وحشتزدگی، اضطراب مرگ آن ها نیز با روش های مواجه و افزایش مرگ آگاهی لحاظ واقع شود که در عین حال که اثر بخشی درمان افزایش یابد، جلوگیری از عود مجدد اختلال وحشتزدگی نیز صورت بگیرد.
۲۰.

کشف عوامل مؤثر بر اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی و راهبردهای مواجه با آن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی اضطراب مرگ اختلال وحشت زدگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۵۳۷
زمینه و هدف: اضطراب مرگ نقش مهمی در اختلال وحشت زدگی دارد. زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی در مقایسه با انواع دیگر اختلالات اضطرابی، اضطراب مرگ بالاتری تجربه می کنند. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی علل اضطراب مرگ و راهبردهای مواجه با آن در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی بود. مواد و روش ها: این مطالعه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای انجام شد. داده ها به کمک مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ زن مبتلا به اختلال وحشت زدگی جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش Strauss و Corbin مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شامل کدگذاری باز، محوری و انتخابی بود. یافته ها: یافته ها در علل اضطراب مرگ از چهار مقوله اصلی (مربوط به خود، مرتبط با دیگران، ماهیت مرگ، مربوط به آخرت)، هفت مفهوم اولیه (برملا شدن ضعف انسان، توقف زندگی، مرگ عزیزان، سرنوشت بازماندگان، فرایند مردن، عدم شناخت مرگ و پس ازآن، عقوبت گناه) بود. راهبرد های مواجه آنان از دو مقوله اصلی (راهبردهای اجتنابی، راهبردهای تسلی بخش)، هفت مفهوم اولیه (محدود کردن روابط، دوری از موقعیت های مرتبط با مرگ، در نظر گرفتن رحمت خداوند، رها کردن فکر مرگ، اعمال نیکوکارانه، وعده مثبت دادن به خود، ماندن در ترس) بود. نتیجه گیری: همراه عوامل مربوط به خود؛ عوامل مرتبط با دیگران، ناشناخته بودن ماهیت مرگ و عقوبت آخرت نیز در ایجاد اضطراب مرگ در زنان مبتلا به اختلال وحشت زدگی دخیل بود. این افراد از راه حل های اجتنابی و سرکوبگرانه بهره می جویند که اثربخشی کافی را برای آنان به همراه ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان