هدف: مطالعه تجربه زیسته حرفه مندان، شناخت نگرش و چگونگی مواجهه آنان با این نوع نیاز. رو ش شناسی: برای شناخت تجربه حرفه مندان به عنوان پدیدار، از روش پدیدارشناسی استفاده شد و بعد از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با شش نفر از افراد منتخب، متناسب با رویکرد کیفی پدیدارشناسانه، نتایج تحلیل و تفسیر شده است. تجربه زیسته حرفه مندان در مواجهه با نیاز اطلاعاتی در اولین گام با توصیف نگرش آنان درباره ماهیت موزه از دو جنبه دانش شناسی و ارتباط شناسی آغاز شد. سپس مواجهه با نیاز اطلاعاتی مخاطب بر اساس انواع مخاطبان در سه دسته عام، خاص، و کودک قرار گرفت. یافته ها: انواع مواجهه با مخاطب عام، متناسب با تخصص و رشته تحصیلی حرفه مندان دارای ابعاد جامعه شناختی، روا نشناختی، تاریخی و هنری است. در مواجهه با مخاطب خاص، بسته به اندازه موزه، برنامه پاسخ گویی به درخواست ها معیّن می شود. در این مقاله نگرش به نیازهای اطلاعاتی ویژه کودکان در قالب تجربه عمیق موزه عروسک های ملل توصیف و تبیین شده است. نتیجه گیری: کارکرد موزه ها با پاسخ به نیاز اطلاعاتی یا اساساً با ایجاد پرسش و برانگیختن نیاز اطلاعاتی منجر به افزایش دانش مخاطب می شود. این دانش همان تأثیر ژرفی است که مشاهده اشیای موزه ای، تماس و لمس آنها، و محیط و فضای موزه بر بازدیدکننده می گذارد. این دانش قابل اندازه گیری نیست ولی می توان آن را از تجربه زیسته و تعمق در نگرش مراجعان شناسایی کرد.