مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ابن سینا
منبع:
معرفت فلسفی ۱۳۸۷ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و پیروان وی، حرکت قطعیه را انکار می کنند. انکار حرکت قطعیه اولا مستلزم انکار حرکت به معنای خروج تدریجی از قوه به فعل، و ثانیا مستلزم پذیرش توهمی بودن زمان است؛ در حالی که ابن سینا، هم حرکت در آن معنا را می پذیرد و هم به وجود خارجی زمان معتقد است. میرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع این تناقض، وجود حرکت قطعیه را پذیرفته و از این رو درصدد تاویل نظر ابن سینا در این باره برآمده اند.
مقاله حاضر، از سویی، بر آن است که تفسیر رایج از حرکت قطعیه و توسطیه و نیز ادله و علل آن را بررسی کند و مشکلات آن را یادآور شود و از سویی دیگر، در تلاش است تا نشان دهد که می توان انکار حرکت قطعیه و پذیرش وجود زمان را با یکدیگر سازگار و بدین ترتیب از کلام ابن سینا رفع تناقض کرد، بی آنکه نیازی به تاویل باشد
تاملی بر تفاسیر حرکت قطعیه و توسطیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا و پیروان وی، حرکت قطعیه را انکار می کنند. انکار حرکت قطعیه اولا مستلزم انکار حرکت به معنای خروج تدریجی از قوه به فعل، و ثانیا مستلزم پذیرش توهمی بودن زمان است؛ در حالی که ابن سینا، هم حرکت در آن معنا را می پذیرد و هم به وجود خارجی زمان معتقد است. میرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع این تناقض، وجود حرکت قطعیه را پذیرفته و از این رو درصدد تاویل نظر ابن سینا در این باره برآمده اند.
مقاله حاضر، از سویی، بر آن است که تفسیر رایج از حرکت قطعیه و توسطیه و نیز ادله و علل آن را بررسی کند و مشکلات آن را یادآور شود و از سویی دیگر، در تلاش است تا نشان دهد که می توان انکار حرکت قطعیه و پذیرش وجود زمان را با یکدیگر سازگار و بدین ترتیب از کلام ابن سینا رفع تناقض کرد، بی آنکه نیازی به تاویل باشد.
ابن سینا و گستره علم الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظر ابن سینا، باری تعالی به همه اشیا، خواه جزیی باشند یا کلی، پیش از حدوث آنها علم دارد. این علم لازمه علم ذات به ذات بوده و از طریق علل و به سبب ارتسام صور موجودات در ذات، به آنها تعلق گرفته است. طرح نظریه ارتسام در علم الهی انتقادهای فراوان فلاسفه و متکلمان را به دنبال داشته است. این کوشش نشان می دهد ابن سینا خود از چنان ایرادهایی که بر یک قرائت اولیه از نظریه ارتسام وارد کرده اند، آگاه بوده است. او می کوشد ارتسام را چنان توضیح دهد که نتیجه آن تاثر ذات از غیر نباشد. در این نوشته، ضمن مرور بر دیدگاه های ابن سینا، نظر وی در عرصه مفهوم صحیح «ارتسام» بررسی می گردد.
«سلب لزوم» و «لزوم سلب» در شرطی سالبه کلیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحلیل شرطی های سالبه کلیه، میان ابن سینا و خواجه نصیر اختلافی وجود دارد: ابن سینا این شرطی ها را از باب «سلب لزوم» گرفته است و خواجه نصیر از باب «لزوم سلب». خواجه نصیر بر تفاوت میان سلب لزوم و لزوم سلب تاکید کرده و اولی را عام تر از دومی به شمار آورده است. این در حالی است که قطب رازی، با استناد به آثار ابن سینا، مدعی شده است که سلب لزوم و لزوم سلب، هر چند به لحاظ مفهوم یکی نیستند، اما هم ارز و متلازم اند، بنابراین، هیچ یک عام تر از دیگری نیست.
در این مقاله، اولا، نشان داده ایم که در نزاع میان خواجه نصیر و قطب رازی، حق با خواجه نصیر است و سلب لزوم عام تر از لزوم سلب می باشد، ثانیا، با فرمول بندی عبارت ابن سینا، نشان داده ایم که تحلیل وی ایراد صوری مهمی دارد، ثالثا، نشان داده ایم که پاسخ های ابن سینا به آن ایراد، پذیرفتنی نیستند، رابعا، به کمک تحلیل ابن سینا از موجبه کلیه، پاسخ دیگری برای ایراد مورد نظر یافته، اما نشان داده ایم که این پاسخ نیز توان دفع ایراد را ندارد. در پایان، حل نهایی مساله را، به عنوان مساله ای باز، فراروی پژوهندگان قرار داده ایم.
حرکات مکانی از طبیعیات ارسطویی تا فیزیک نیوتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دیرباز تاکنون، فیلسوفان و عالمان علوم طبیعی به طرح دیدگاه های گوناگونی درباره «حرکت» به مثانه یکی از عام ترین پدیده های طبیعی پرداخته اند. ارسطو و به پیروی از او ابن سینا، در مباحث طبیعیات خویش، از حرکت به ویژه حرکت مکانی و خصوصیات آن سخن به میان آورده اند؛ اما در فیزیک جدید (فیزک نیوتنی)، تصویر کم و بیش متفاوتی از حرکت به دست داده شده است. در مقاله حاضر، پس از مقایسه مبانی، مفاهیم اصلی، و قوانین حرکت در طبیعیات ارسطویی و فیزیک نیوتنی، نشان داده می شود که نظریه ارسطو درباره حرکت، در بخش هایی، دستخوش ناسازگاری است و در اکثر موارد، با فیزیک نیوتنی اختلاف دارد؛ هر چند در برخی از قضایا و روابط، دارای شباهت های کلی با قوانین حرکت نیوتنی است. البته، نباید از این نکته غفلت کرد که هر یک از این دو نظریه، بخشی از دو نظام نظری کاملا متفاوت و مبتنی بر دو نحوه ناهمسان از استدلال و استنتاج اند. شایان ذکر است که قوانین نیوتن در زمینه حرکت، با تغییر اساسی سنت ارسطویی، به نتیجه رسیده است؛ همچنین، قضایا و روابط ظاهرا مشابه هریک از دو سنت ارسطویی و نیوتنی، به سختی در دیگری قابل اندراج است.
فرد مدنی و فردگرایی فلسفی در فلسفه سیاسی مسلمانان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۶ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
ظاهراً فارابی با نوشتن درحوزه فلسفه سیاسی، تدبیر المدینه (جامعه) را مد نظر داشته و در مقابل، ابن باجه تدبیر المتوحد (فرد) را اساس کار خود قرار داده است؛ به همین دلیل، گفته شده که فارابی، جمع گرا و ابن باجه، فردگرا است. برای فارابی، نقطه عزیمت، مدینه فاضله و برای ابن باجه، نقطه عزیمت، مدینه غیرفاضله است. فارابی و ابن باجه از این جهت که نقطه عزیمت بحث و تحلیل شان متفاوت است، جدا و بلکه در نقطه مقابل هم قرار می گیرند، اما بررسی و تحلیل محتوای آثارشان، معرف آن است که هر دو به اصالت فرد، توجه داشته و فردگرا هستند؛ و فردی که آنها در مقام فاعل شناسا به معرفی آن می پردازند، دو ویژگی مهم دارد: 1. آنها و همه فیلسوفان مسلمان با تمایزی خواسته و یا ناخواسته، میان فرد فیلسوف و دیگر افراد جامعه، نوعی فردگرایی فلسفی شدید را دنبال می-کرده اند؛ 2. این فرد، مدنی الطبع نیست. در این نوشتار، آرای این دو و تضمّنات سیاسی هر کدام مورد بحث قرار خواهد گرفت. هم چنین، به آرای ابن سینا در این خصوص نیز، اشاره خواهد شد. در واقع فلسفه ورزی اینان در خصوص فرد و رابطه آن با جامعه، حکایت از سه گزینه گریزناپذیر از موضع فرد فلسفی دارد: 1. فدا شدن جامعه برای فرد فلسفی نزد فارابی؛ 2. ابن سینا و خروج فرد فلسفی از جامعه و 3. رأی ابن باجه، مبنی بر هم زیستی فرد فلسفی با جامعه موجودِ غیرفاضله. آن چه مهم است، این که تمایز میان فرد فلسفی و مدنی، پیمودن مسیری به نام دموکراسی را با صعوبت و تأمل، مواجه می کند.
دیدگاه ابن سینا و صدرالمتألهین درباره علم الهی
حوزه های تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه دو فیلسوف نامدار، شیخالرئیس، ابنسینا و حکیم، صدرالمتألهین و بیان اختلاف نظر آن دو درباره علم الهی است. علم در حکمت صدرایی، امری وجودی و دارای مراتب و در نظام مشایی، کیف نفسانی است. در حکمت متعالیه علم خداوند بهذات و علم به موجودات قبل از ایجاد و بعد از ایجاد، علمی حضوری، ولی در حکمت مشاء علم ذات بهذات و علم به صور متقرره در ذات، حضوری و علم به موجودات خارجی، قبل و بعد از ایجاد، حصولی است. در این مقاله به پرسشهایی نظیر: آیا خداوند علم دارد؟ اگر علم دارد، علم او چه نوع علمی است، حضوری یا حصولی، تفصیلی یا اجمالی؟ آیا علم او به موجودات قبل از ایجاد است یا بعد از ایجاد؟ آیا حق تعالی به موجودات مادی و متغیر علم دارد یا نه؟ اگر علم دارد علمش جزئی است یا بر وجه کلی؟ آیا علم خداوند تابع است یا متبوع؟ پاسخ داده شده است.
سرچشمه عشق عرفانی در آثار ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق در آثار ابن سینا 427-370) ه) از یک سو تحت تاثیر آرا افلاطون 427-347) ق. م.) است و از سوی دیگر با دقت نظرهای وی کارکردهای معنایی و مفهومی جدیدی یافته است. ابن سینا در به کمال رساندن نظریه عشق نقش داشته است و آرا وی در باب عشق عرفانی بر عارفان ادوار بعد، تاثیر بسیار گذاشته است. مشهورترین آثار وی در این موضوع رساله فی ماهیه العشق و قسمتی از نمط هشتم کتاب الاشارات و التنبیهات است. در این مقاله با بررسی مفهوم و کارکرد عشق در آثار ابن سینا و تاثیرپذیری وی از افلاطون، همچنین استقلال رای ابن سینا، شباهت ها و تفاوت های کاربردهای عشق در آثار این دو بیان گردیده و مفهوم و کارکرد عشق در آثار متصوفه قبل از شیخ الرئیس و هم عصرانش و عرفا و متصوفه پس از وی به اجمال بررسی شده است. نتیجه سخن اینکه قبل از وی متصوفه و عرفا از پرداختن به بحث عشق عرفانی پرهیز داشتند، در حالی که شیخ الرییس با شجاعت و جسارت تمام به بیان عشق عرفانی پرداخته است.
ادبیات پژوهی صدرالدین عینی و خودشناسی ملی تاجیکان فرارود (2)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله که قسمت دوم مقاله با عنوان «ادبیّات پژوهی صدرالدّین عینی» است، به ادامه بحث ادبیّاتپژوهی نوین تاجیکی فرارود،در قالب معرّفی کتاب «نمونه ادبیّات تاجیک»، اثر صدرالدّین عینی و همچنین نظر عینی در مورد شاهنامه فردوسی و اشعار رودکی و سعدی و ابن سینا پرداخته شده است.
برهان مفید یقین در فلسفة اولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نزد فلاسفه ای چون ابن سینا و ملاصدرا، شریفترین و محکم ترین برهان ها و برترین آنها در اعطاء یقین، برهان لمّی است، اما محمد حسین طباطبایی نه تنها بر این اعتقاد نیست، بلکه از اساس برهان لمّی را خارج از ساخت فلسفة اولی می داند، چه موضوع فلسفة اولی عام ترین اشیاء است و عام ترین اشیاء نیست تا علتی برای آن باشد. به هر روی ایشان تنها برهان مفید یقین در فلسفه اولی را برهان انیِی می داند که در آن از برخی لوازم عام به لازم عام دیگر پی برده می شود
« مدینه فاضله » عاملی در جهت همکاری خواجه نصیر الدین طوسی با ایلخانان مغول
حوزه های تخصصی:
دلیل همکاری خواجه نصیر الدین طوسی شیعه با مغولان کافر و خونریز، همیشه مورد سوال بوده است. این سوال که غالبا توام با سوء ظن بوده از همان زمان به ویژه از سوی جامعه سنی مطرح می شده است. بی تردید علت آن قبل از هر چیز، تصرف بغداد توسط هلاکو و قتل خلیفه عباسی به دستور ایشان در زمانی که خواجه وزیر و مشاور این ایلخان مغول بوده است. برای این همکاری دلایل فراوانی فقهی، تاریخی، روانشناسی، فلسفی و... وجود دارد که هر یک در هر چیز فلسفی و کلامی است. از این رو معقول است دلیل این همکاری را در حکمت خواجه جستجو کنیم. مهمترین اثر خواجه در این زمینه کتاب «اخلاق ناصری» است، که مهمترین بحث ان نیز «مدینه فاضله» است. در این تحقیق سعی شده است تا پاسخ سوال فوق الذکر بر اساس مدینه فاضله خواجه داده شود. این پژوهش نشان می دهد که خواجه نه تنها به طور نظری به مدینه فاضله و تحقق یافتن آن اعتقاد داشت، بلکه خود نیز در این راستا گام برداشت و برای تحقق بخشیدن بدان کوشیده تا وارد حوزه قدرت و سیاست شود.
تصویر زندگیِ پس از مرگ در فلسفه، ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفاً به بررسی فلسفی معاد روحانی میپردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار میکند. تصویری که او از معاد روحانی به دست میدهد بر فیلسوفانِ پس از او بسیار اثرگذار بوده است. روش کار او چنین است که ابتدا به ذکر پنج اصل دربار? قوای نفس و رابط? آنها با لذّت و الم هر یک میپردازد و آن گاه این پنج اصل را در مورد نفس ناطقه پیاده میکند. علّتْ آن است که بر اساس نفس شناسی او ذات نفس عقل است و حواسّ ظاهر و باطن به علّت تعلّق نفس به بدن تحقّق دارند و به همین علّت بعد از مرگ که بدن وجود ندارد حواسّ ظاهر و باطن نیز معدوم اند و هر گونه معاد روحانی مربوط به قوّ? ناطقه خواهد بود. او افراد بشر را با توجّه به جنب? نظری و ملکات عملی و همچنین مقصّر یا معاند بودن تقسیم میکند و وضعیّت هر یک را در زندگی بعدی مورد بررسی قرار میدهد. بخشی از مباحث او نیز به وضعیّت عدّه ای که وی از آنها با تعابیری چون «نفوس بُله» و «نفوس ساده» یاد کرده اختصاص دارد. از نظر او عذابِ ناشی از جنب? نظریِ نفس دائمی است، ولی عذابِ ناشی از ملکات رذیله دائمی نیست و به پایان میرسد.
کیمیا از نظر ابونصر فارابی
حوزه های تخصصی:
فارابى در مقاله اى که دربارهء صنعت کیمیا نوشته است، تلاش مى کند علت آمیخته شدن این صنعت را با رموز و اسرار شرح دهد و سپس با توسل به گفته هاى منطقى ارسطو عملى شدن کیمیا، یعنى تبدیل فلزى پست به فلز والایى همچون طلا را ثابت نماید; البته برهان وى صرفآ فلسفى است و پشتوانه تجربى ندارد. در مقالهء حاضر متن عربى رسالهء فارابى و نیز ترجمهء فارسى آن تقدیم خوانندگان مى شود.
تاریخ شناخت دستگاه گردش خون و بیماریهای آن در دوره اسلامی
حوزه های تخصصی:
از مرگ جالینوس تا آغاز قرن 16، جایگاه دانش پزشکی بسیار ارتقاء یافت و زبان های گوناگونی از جمله یونانی، لاتینی، عربی و فارسی زبان گفتگو و نوشتاری علم پزشکی شد. پزشکان تلمودی در عین پذیرش نبض شناسی جالینوسی، شریان و ورید را از یکدیگر تمیز می دادند و احتمالاً هیپرتروفی قلب و نارسائی آن را می شناختند. رازی شرحی از نارسائی آئورت (نه بدین نام) می دهد و می توان حدس زد که وی پیش از ابن النفیس به گونه ای با گردش خون ریوی آشنا بوده است و از بیماری هایی با نشانه های انفارکتوس یاد می کند. مجوسی اهوازی نیز با مقوله اخیر آشنایی داشته است. در همان روزگار، ابن سینا از ادامه ضربان قلب پس از مرگ در حیوان یاد کرده و به شرح پریکاردیت پرداخته است. پس از نظرات همانندی از جرجانی، ابن النفیس آشکارا سخنان جالینوس درباره سوراخ های عبور خون از سپتوم را مردود دانسته و جریان خون کرونر و ریوی را به درستی شرح داده است.
بررسی دیدگاه ابن سینا در باب تعلیم و تربیت (مبانی، اصول، اهداف، محتوا، روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری آموزشی با به بارآوردن اندیشه های نو در نظام آموزشی سر و کار دارد. رویکرد ""محیط فراگیر یادگیری-پسند""(مفید)را می توان موردی از نوآوری آموزشی به شمار آورد. ازطریق این رویکرد، می توان فرصت های آموزش و یادگیری را برای همه ی کودکان، بدون توجه به ویژگی های آنان(ازقبیل: جنسیت، توانایی های جسمانی، تفاوت های زبانی،قومی و غیره)فراهم کرد. در محیط فراگیریادگیری پسند، فعالیت معلم درجهت ارتقای کیفیت محیط یادگیری و کیفیت عملکرد یادگیرنده است.این امر به ویژه در پرورش مهارت های زندگی قابل توجه است.علاوه بر آن، نوآوری یادشده رویکردی مناسب برای تحقق برنامه ی ""آموزش برای همه""(EFA)است. برنامه ی ""EFA"" که به وسیله ی چندین سازمان بین المللی و164کشورجهان مورد تـاییدقرارگرفته است، شش هدف اساسی رادنبال می کند. در این مقاله ابتدا به هدف های برنامه ی ""EFA"" اشاره می شود، سپس ویژگی های ""مفید"" مورد تحلیل قرارمی گیرد و چگونگی استفاده از آن در برنامه یاد شد و نیز در ارتقای کیفیت یادگیری بحث می شود.
ابن سینا و شعر تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قطعاً یکی از جنبه های مهم شخصیت ابن سینا که در سایه ی شهرت و اهمیت او در حکمت و طب از نظرها پنهان مانده توانایی شگرف او در شاعری و سخنوری است. سیره نویسان فضائل ابن سینا را در انواع علوم و فنون مدنظر قرار داده و در باب فلسفه، منطق، طب و غیره حق مطلب را ادا کرده اند. اما با این که اشعار بسیاری به فارسی و عربی از شیخ الرئیس به جا مانده و به ایشان منسوب است متاسفانه این بخش از فضائل وی عمداً یا سهواً مورد سهل انگاری واقع شده است و راویان و تذکره نویسان از ذکر اشعار وی به عنوان امری که در بالا بردن شان و منزلت علمی او نقش داشته است سرباز زده اند.
با تورقی در مؤلفات و مجموعه های ادبی می توان اشعار زیادی را در موضوعات مختلف به هر دو زبان عربی و فارسی از ابن سینا یافت و می توان گفت حکیم، فیلسوف و طبیبی چون بوعلی سینا که در فلسفه و طب آوازه ی جهانی دارد، علاوه بر این فضائل، داستان نویس، ادیب و نثرپردازی چیره دست و در عین حال شاعری توانا نیز بوده است.
در میان آثار ادبی ابن سینا ارجوزه ها و اشعار تعلیمی وی جایگاه خاصی دارد مخصوصاً از این جهت که او مبدع ارجوزه های طبی یا اولین کسی است که بحر رجز را در خدمت تعلیم ابواب مختلف طب به کار گرفته است.
در این مقاله سعی خواهیم کرد ضمن بررسی تاریخچه ی شعر تعلیمی و ورود آن به حوزه طب توسط ابن سینا به معرفی اجمالی ارجوزه های وی در باب طب بپردازیم.
تحلیل ایده «انسان معلق در فضا» بر اساس مدل منطقی سورنسن
حوزه های تخصصی:
ابن سینا ظاهراً با ایجاد شرایطی ذهنی و تجربه ناپذیر در قالب ایده انسان معلق، در پی اثبات سه مسئله برمی آید؛ وجود نفس، تجرد نفس و حضوری بودن علم به خود. با این حال، این ایده و دامنه معرفت بخشی آن، همواره مورد اختلاف فیلسوفان بوده است. به نظر می رسد یکی از بزرگ ترین عواملی که سبب سرگردانی در تحلیل این ایده شده است، نگاه به این ایده از دریچه منطق ارسطویی است. بهترین قالب برای تحلیل این ایده، تلقی آن به مثابه یک آزمایش فکری است. اولین بار فیلسوفان تحلیلی به معرفی و تشریح آزمایش های فکری پرداختند. در این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی آزما یش های فکری و بررسی جایگاه آنان نزد فیلسوفان اسلامی می پردازیم. سپس مدل پیشنهادی سورنسن جهت صورت بندی منطقی آزمایش های فکری را معرفی و در ادامه، ایده انسان معلق را بر اساس این مدل تحلیل می کنیم. بر پایه مدل سورنسن، آزمایش انسان معلق، هر چند می تواند جنبه معرفت بخشی خود را حفظ کند، ولی دیگر نمی توان بهره حداکثری از آن برد، بلکه باید در باب حوزه اثربخشی آن، جرح و تعدیلی صورت گیرد. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که ایده مذکور را تنها می توان در جهت اثبات تجرد نفس به کار گرفت که البته این امر، خود منوط به پذیرش تعدادی فرضیه کمکی و مفروضات اضافی خواهد بود.
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
حوزه های تخصصی:
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارائه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده؛ و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است؛ از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارائه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می-داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارائه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
تبیین جایگاه عقدالوضع در منطق(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کاربرد صحیح قضایای محصوره در قواعد و استدلال ها، به شناخت دقیق معنای این قضایا بستگی دارد. اشتمال محصوره ها بر عقدالوضع و عقدالحمل، می طلبد که برای شناخت کامل مفهوم این قضایا، آنچه در ناحیه عقدالوضع و عقدالحمل معتبر است، به طور کامل بررسی شود. در عقد الوضع از دو جهت دیدگاه های متفاوتی به وجود آمده است. نخست، کیفیت و جهت در عقدالوضع است و دوم، تام یا ناقص بودن ترکیب عقدالوضع.
در بحث نخست، گرچه از حیث حداکثر قیدی که می توان آورد میان منطق دانان اختلافی نیست؛ چون هر آنچه از جهت ها و کیفیت ها در عقدالحمل قابل اعتبار است، در عقدالوضع نیز قابل اعتبار می باشد، اما از حیث حداقل قیدی که واجب است وجود داشته باشد نظر منطق دانان متفاوت است. مشهور ایشان، به لزوم فعلیت و برخی به کفایت امکان در عقدالوضع معتقدند. در بحث دوم نیز، مشهور منطق دانان به ناقص بودن و برخی به تام بودن ترکیب در عقدالوضع قائل شده اند.
نویسنده در این نوشتار، به بررسی اقوال مختلف منطق دانان درباره عقدالوضع از این دو جهت پرداخته است.
نبوت از دیدگاه ابن میمون اندلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نبوت، از مسائل مشترک میانِ ادیان ابراهیمی است که هم در علم کلام و هم در فلسفه دین، از آن گفت و گو می شود. ابن میمون اندلسی، آن هنگام که از این مسئله سخن می گوید، می کوشد میان فلسفه و شریعت یهود، هماهنگی ایجاد کند. او هنگام شناسایی نبی، تعریف نبوت، ضرورت ارسال پیامبر و دین، خصلت های پیغمبران و مباحثی از این دست، با اتخاذ رویکردی فلسفی، از تطبیق و سازگاری میان این رویکرد با آموزه های شریعت موسوی چشم پوشی نمی کند. نوشتار پیش رو، می کوشد افزون بر ارائه گزارش و تحلیل نسبتاً جامعی از نگرش فلسفی ـ یهودی این اندیشمند پرآوازه آیین یهود، به وامداری اندیشه های فلسفی وی از مشاییان مسلمان و به ویژه فارابی نیز سرک بکشد.