مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نبی
حوزه های تخصصی:
قران کریم بعنوان معجزه رسول اکرم ص حاصل وحی است کلمه وحی در قران به معانی مختلفی به کار رفته که یکی از آنها وحی به پیامبران است وحی به پیامبران اشکال مختلفی دارد اما چگونگی آن از نظر قوانین مادی و تجربی مبهم و مجهول است با توجه به بعد معنوی وجود انسان وحی و آثار آن در زندگی وحیات انسان انکار ناپذیر است وحی زاییده نبوغ فردی یک نابغه یا شعور باطنی یک عارف نیست چه اگر چنین بود در قلمرو قدرت انسان بود با توجه به آیات قران وحی در اختیار پیامبران نیز نیست بلکه آنان خود متاثر ازوحی و منتظر نزول آن بوده اد دقت در روایات نزول وحی بر پیامبر ص در منابع شیعه و سنی مبین همین دیدگاه است بدین سان وقوع وحی فقط بخداوند قابل انتساب است
نبوت در دین های یهود و مسیحیت ( بر اساس کتاب مقدس )
حوزه های تخصصی:
شق صدر و عصمت نبی(ص)
حوزه های تخصصی:
به گواهی تاریخ، زندگانی پیامبر اسلام(ص) سراسر با کرامات و حوادث معجزه گونه همراه بوده است که همگی حکایت از عظمت شخصیت آن حضرت(ص) دارد. با وجود این فضائل، عده ای حوادث و وقایعی را به پیامبر(ص) نسبت داده اند که حاصلی جز وهن شخصیت پیامبر بزرگ اسلام و خدشه به عصمت و عظمت ایشان در برندارد. از جمله این حوادث داستان «شق صدر النبی(ص)» را می توان ذکر کرد. در کتاب های روایی و تاریخی عامه مطالبی در مورد شکافتن سینه پیامبر در دوران کودکی هنگامی که نزد حلیمه سعدیه بود، نقل شده است و راویان این داستان آن را در شمار فضایل و کرامات حضرت محمد(ص) بر شمرده و به بحث و تفصیل در مورد آن پرداخته اند.
این نوشتار، پژوهشی در مورد داستان «شکافتن سینه پیامبر» در کودکی و تحلیل عدم همخوانی آن با عصمت پیامبر(ص) است.
نبوت از دیدگاه ابن میمون اندلسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نبوت، از مسائل مشترک میانِ ادیان ابراهیمی است که هم در علم کلام و هم در فلسفه دین، از آن گفت و گو می شود. ابن میمون اندلسی، آن هنگام که از این مسئله سخن می گوید، می کوشد میان فلسفه و شریعت یهود، هماهنگی ایجاد کند. او هنگام شناسایی نبی، تعریف نبوت، ضرورت ارسال پیامبر و دین، خصلت های پیغمبران و مباحثی از این دست، با اتخاذ رویکردی فلسفی، از تطبیق و سازگاری میان این رویکرد با آموزه های شریعت موسوی چشم پوشی نمی کند. نوشتار پیش رو، می کوشد افزون بر ارائه گزارش و تحلیل نسبتاً جامعی از نگرش فلسفی ـ یهودی این اندیشمند پرآوازه آیین یهود، به وامداری اندیشه های فلسفی وی از مشاییان مسلمان و به ویژه فارابی نیز سرک بکشد.
تبیین فلسفی وحی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحی در نظر ملاصدرا، اتصال و اتحاد روح نبی با عالَم عقل و خیال است. برای اینکه این اتصال صورت گیرد، انسان باید ضمن بی توجهی به امیال حیوانی و نباتی، به ادراک های عقلی روی بیاورد و عقل را بر امیال حیوانی حاکم نماید. در این صورت، قوای عاقله و خیالیه فرصت می یابند تا به کمال خود، یعنی مشاهده عالم عقل و خیال، دست یابند. ملاصدرا برای اثبات این مساله، از مبانی فلسفی خود مانند اتحاد عقل و عاقل و معقول و مراتب وجودی عقل، خیال و حس استفاده می کند و بدین ترتیب نواقص نظریه مشایین را برطرف می نماید
سیر تطور تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
وحی که یکی از مهم ترین آموزه های دینی است از سوی فلاسفه همچون دیگر اندیشمندان مورد توجه قرار گرفته است. در فلسفه اسلامی، فرشته وحی، مخزن علوم و مفیض آنها و گیرنده وحی نیز قوه عاقله نبی است که وی به علت استعداد ذاتی و تکامل وجودی به مرتبه ای میرسد که میتواند به عقل فعال متصل گردد و معارف را از وی دریافت نماید.
مهم ترین مبحث در زمینه وحی نزد فلاسفه اسلامی، نحوه رؤیت فرشته وحی است. در نظام مشائی، عقل فعال همان فرشته وحی و رؤیت او نیز محاکات متخیله نبی از حقیقت وجود وی بود؛ ولی در مکتب اشراقی و حکمت متعالیه با کشف عالم مثال منفصل یا به تعبیر شیخ اشراق «مثل معلّقه» تبیین فلسفی وحی به نقطه عطف خود رسید. در این مکتب، فرشته وحی عظیم ترین انوار قاهره عرضیه و رب النوع آدمی بود که نفس پاک نبی پس از رفع شواغل و حجب برزخی و جسمانی با اتصال به فرشته وحی، معارف را از وی دریافت میکند. حقیقت فرشته وحی دارای مظاهری در عالم مثال است که با ظهور در این مظاهر، امکان رؤیت آن برای نفس نبی حاصل میشود. فرشته وحی از حقیقت عقلی و نوری خود تنزل مینماید و در مظهری از مظاهر عالم مثال جلوه گر میشود تا نبی به رؤیت آن نائل آید.
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه ابونصر فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین فلسفی «وحی» از دیدگاه موسس فلسفه اسلامی، ابونصر فارابی، فعالیتی عقلانی در جهت معقولیت بخشیدن و توجیه آموزه اصلی نبوت در دین مبین اسلام است که می کوشد سازگاری عناصر گوناگون آن را در نظام فلسفی هماهنگی به منصه ظهور برساند. بر این پایه، نگارنده این مقاله می کوشد با تحلیل ابعاد مختلف «وحی»، نگاه فارابی در مورد عناصر چهارگانه فرستنده وحی، گیرنده وحی، واسطه در ارسال وحی و ماهیت وحی را طی چهار بخش مستقل مورد بررسی قرار دهد که بر این اساس موجود اول در نظام صدوری موجودات، فرستنده وحی و مراتب متخیله و عاقله در نفس نبی گیرنده وحی به شمار می روند. در همین راستا عقل فعال در روند ارسال وحی نقش واسطه را بر عهده دارد که حقایق کلی را به نفس نبی انتقال می دهد. بدین ترتیب تبیین معقول فارابی از ماهیت وحی در نظام فلسفی وی روشن می شود.
فلسفه امامت در اندیشه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین عقلانی نظریه امامت، از مهمترین و کارآمدترین ابزارهایی است که میتواند زمینه گسترش و صدور این اندیشه را به سراسر جهان فراهم آورد. از این رو، در این نوشته برآنیمیکی از نخستین تبیینهای عقلانی این دیدگاه را بررسی کنیم؛ تبیینی که به وسیله ابونصر فارابی ارائه شده است. او از نخستین فیلسوفان جهان اسلام است که به ضرورت وجود رئیس اول و جانشین او (امام) در مدینه فاضله توجه کرده و در اثبات آن استدلال عقلی ارائه کرده است. دیدگاه او به گونهای است که گویا بر مبنای تفکر شیعی بنا شده و تبیین عقلانی آن به شمار میرود. با توجه به این نکته، پرسش اصلی ما در این مقاله این است که...
ابطال نظریه اثرپذیری وحی از فرهنگ عصر نزول از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وحی» حقیقت رازآلودی است که ازقلمرو اصطیاد عقل وحس استبعاد دارد؛ با این حال برخی از روشنفکران معاصر درباره این حقیقت مرموز معتقدند وحی محصول تجربه دینی است و به شخصیت و قوه خیال پیامبر’ در تولید وحی موضوعیت و فاعلیت داده است.
در این تحقیق، ابتدا تعریفی از وحی و فرهنگ و نوع مواجهه قرآن با فرهنگ عصر نزول ارائه میشود. سپس از منظر فلسفه صدرایی اثبات میشود که: اولاً: وحی تعینی پیشینی و ثابت در علم الهی و عالم عقل داشته و پیامبر تنها دریافت کننده و ابلاغ کننده امین آن بدون تغییر در عالم حس بوده است. ثانیاً: قوه خیال پیامبر’ فقط قابل وحی و کاشف حقایق است، نه فاعل آن. ثالثاً: وحی در فرآیند تنزیل، متغیر و متأثر از هیچ امر خارجی مانند فرهنگ نیست. رابعاً: وحی حقیقتی فراتر از زمان و زبان بوده و همیشه دارای حجیت است؛ درنتیجه ایده برخی روشنفکران در مورد وحی، فاقد پشتوانه های عقلی و فلسفی صدرایی است و اصرار بر آن بیدلیل است.
نتیجه آنکه، این نظریه ازجهت روش تحقیق دچار اشکال است و برآیند درستی به دنبال ندارد.
ملاصدرا و استمرار ولایت در زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امامت و ولایت از مهم ترین اصول اعتقادی مذهب تشیع است که همواره متفکران، براهینی در دفاع از این اصل ارائه کرده اند. ملاصدرا ازجمله متفکران بزرگ است که تلاش نموده با توجه به مبانی فلسفی خود نشان دهد چگونه وجود ولی خدا و انسان کامل در عالم محسوس و زمین دائمی است. وی با طرح نظام فلسفی خود کمال انسان را با عالم عقل متحد دانسته است. در نظر او، عالم عقل متقدم بر سایر عوالم است و فیض خداوند از آن مسیر صادر می شود. خداوند نیز علت بقا و وجود سایر عوالم ازجمله طبیعت و زمین است. این پژوهش درصدد تبیین این مسئله است که در اندیشه ملاصدرا ولایت چگونه در زمین استمرار دارد.
فلسفه نبوّت و جایگاه آن در باور ملّاصدرا
حوزه های تخصصی:
تأمّل در مباحث کتاب الحجّة اثر گران سنگ و عظیم شرح الاصول الکافى ما را به این نکته رهنمون مى سازد که صدرالمتألّهین در این کتاب همواره بر آن بوده است که نبوّت و ماهیّت آن را به منزله مقامى جعلى و انتسابى از جانب خداوند با حقایق صادر شده از بیانات ائمّه معصومین :، تفسیر و تطبیق نماید. با وجود صبغه کلامى و عقلى مفهوم نبوّت، ملّاصدرا هرگز این منصب را با قرائت بشرى و غیرالهى بررسى نکرده است و به عکس، با در نظر گرفتن اصالت آموزه هاى روایى و با کنار هم نهادن قرائن نقلى در تبیین روایات کتاب الحجّة الکافى، بر فرابشرى و الهى بودن این مقام اصرار مى ورزد. او هنگام شناسایى نبى، تعریف نبوّت، تفاوت نبى و رسول، ضرورت
ارسال پیامبر، خصلتهاى پیامبران و مراتب آنان و مباحثى از این دست، با رویکردى برهانى و عرفانى، از تطبیق و سازگارى میان این رویکرد با معیار قرار دادن حدیث چشم پوشى ننموده و با حسّاسیّت تمام، در هماهنگى و همسان سازى عقل و حکمت با روایات مرتبط با مقام نبوّت در کتاب الحجّة کوشیده است.
مفهوم نبوّت در عهد عتیق و زبان عبرى با مقایسه در قرآن
حوزه های تخصصی:
نبوّت از مفاهیمى است که بین ادیان الهى مشترک است. در دو دین آسمانى یهود و اسلام، خداوند فردى را که نبىّ اوست انتخاب مى کند تا پیامش را به مردم برساند و آنان را در مسیر هدایت و کمال قرار دهد. در مقایسه این مفهوم در این دو دین الهى، به وجوه اشتراک و افتراقى برمى خوریم: در هر دو دین، نبىّ الهى متّصف به اوصاف الهى است، نبىّ الهى براى رسیدن به پیام خداوند از طرق مشابهى بهره مى گیرد، در هنگام دریافت وحى الهى، ثقل وحى موجب تغییر احوال او مى شود و در هر دو دین، انبیاى الهى از مراتب و درجاتى برخوردار هستند.
در عین حال، اختلافاتى نیز مشاهده مى شود؛ ازجمله اینکه در دین یهود، علاوه بر مردان در میان زنان نیز نبوّت رایج است، انبیاى بنى اسرائیل به طور گروهى و دسته جمعى نبوّت مى کنند و دچار خلسه گروهى مى شوند. در عهد عتیق علاوه بر نبوّت الهى و راستین بحث نبوّت دروغین مشاهده مى شود.
بررسی حکم قتل ساب النبی (ص) و ائمه اطهار (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبّ نبی (ص) یا ائمه (ع) نزد مسلمانان آنقدر قبیح و غیر قابل تحمل است که قانون مجازات اسلامی، خون سب کننده را هدر تلقی می کند. جائی که دولت اسلامی استقرار ندارد یا در قلمرو حکومت اسلامی قانونی راجع به مجازات سبّ کننده وضع نشده است، قتل سب کننده موجب قصاص نیست؛ ولی وقتی قانونگذار بطور خاص در ماده ی 513 ق.م.ا، برای این جرم مجازات اعدام را وضع کرده، در مقام جلوگیری از اجرای عدالت خصوصی است و دولت، مسئولیت اعدام سب کننده را به عهده می گیرد. با این حال اگر کسی در اجرای تکلیف شرعی سب کننده را بکشد، قاتل باید این جرم را در دادگاه ثابت کند و در هر حال مستند به ماده ی 612 قانون مجازات اسلامی در صورت اخلال در نظم و امنیت جامعه، مستحق مجازات حکومتی است؛ مگر اینکه رهبر با لحاظ شرع و قانون اساسی، با توجّه به این که قوه قضائیه، از شئونات وی است قاتل را از مجازات حکومتی معاف کند، اما اگر قاتل، سب کننده را در خارج از ایران به قتل برساند، مرتکب از تعقیب کیفری و استرداد مصون است؛ امّا چنانچه سب کننده با انگیزه ی غیر الهی به قتل برسد، قاتل به مجازات ارتکاب قتل عمدی محکوم می-گردد.
«نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس و قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامبری و پیامبران، یکی از برجسته ترین حوزه های معنایی مشترک قرآن و کتاب مقدّس است. مقالة حاضر، که به دنبال بررسی معنی و کاربرد دو واژة کلیدی این حوزه؛ یعنی «نبی» و «رسول» است، با نگاهی به کمبودهای ناشی از بسنده نمودن به بررسی های درون متنی، یافتن پاسخ شایسته برای این پرسش را، به بررسی تاریخی و تطبیقی مفهوم و مصداق «نبی» و «رسول» در کتاب مقدّس نیز نیازمند می داند. بدین ترتیب، این مقاله نشان می-دهد؛ دو اصطلاح تخصّصی «نبی» و «رسول»، بسی پیش تر از قرآن، در دیگر متون مقدّس ادیان ابراهیمی نیز در معانی و کاربردهایی همانند با قرآن، به کار رفته اند، و معنی و کاربرد قرآنی آن ها نیز در همین راستاست. این پژوهش، افزون بر هماهنگی معنی و کاربرد واژگان یادشده در کتاب مقدّس و قرآن؛ گسترش مفهومی و مصداقی این حوزة معنایی در قرآن نسبت به کتاب مقدّس را نیز نشان می دهد.
مفهوم شبد در گورو گْرَﻧﺘﻬ صاحب و وحی یا کلام الله در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
وحی الهی، یکی از منابع مهم ادیان و آیین های مختلف جهان می باشد. آئین ﺳیکْﻬ نیز بر این موضوع تأکید داشته و با مفهوم شبد از وحی سخن گفته است. با وجود این مطالب، وحی در قرآن کریم و شبد در گرو گرنته صاحب، شباهت و تفاوت هایی دارند. شبد به هیچ وجه در وزان وحی الهی در اسلام نبوده و اساساً با رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه السلام قابل مقایسه نیست. ساده ترین موضوع در وحی متجلی در قرآن ناتوانی دیگران در آوردن مثل آن است و البته وعده حفظ و نگه داری قرآن کریم توسط خداوند نیز تفاوتی اساسی در این میان است.
بررسی جایگاه نبی در حکمت عملی از نگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
حکمت عملی بدون شک یکی از مهم ترین دغدغه های فلسفی فارابی است. نتیجه واحدی که از آثار متعدد وی درباره حکمت عملی به دست می آید، تأکید بر نقش أنبیا در این عرصه است. شخص نبی با ورود به این عرصه و دست اندازی به ابعاد حکمت عملی، در استکمال و غنای آن می کوشد. پرسشی که در این مقاله به دنبال پاسخ آن هستیم، این است که نبی چه جایگاهی در حکمت عملی داشته و چگونه در جنبه های مختلف آن نقش آفرینی می کند. به طور کلی دو جنبه در حکمت عملی قابل تصور است: 1. بیان حکمت عملی 2. اجرای حکمت عملی. از منظر فارابی، حکمت عملی زمانی به سعادت می انجامد که در هر دو جنبه آن با موفقیت عمل شود. اهمیت این دو جنبه حکمت عملی و نقش کلیدی آن ها در سعادت افراد جامعه اقتضا می کند که کامل ترین افراد اجتماع به آن ها بپردازند. به همین دلیل، شخص نبی که در عالی ترین مرتبه انسانی قرار دارد این امور را به عهده می گیرد و با استعانت از وحی در آن ها نقش آفرینی می کند. در گام نخست او به بیان حکمت عملی می پردازد و فضایل و راه های رسیدن به آن را در قالب دین بیان می کند. در گام بعد، با به دست گرفتن رهبری اجتماع، حکمت عملی را اجرا می کند و آن را در جامعه می گسترد.
مقام نبی و فیلسوف در اندیشه سیاسی صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مناسبات نبی و فیلسوف در فلسفه سیاسی اسلامی همواره موضوع بحث و گفتگو بوده است. این مسئله به ویژه در پاره ای از آثار فیلسوفان مسلمان به گونه ای مناقشه آمیز فهم شده است. برای مثال برخی از برتری فیلسوف بر نبی در فلسفه سیاسی فارابی سخن به میان آورده اند. در عین حال این مسئله در فلسفه دیگر متفکران مسلمان از جمله فلسفه متعالیه صدرالمتألهین شیرازی نیز جای بحث دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که جایگاه نبی در مقایسه با فیلسوف در فلسفه ملاصدرا چگونه تقریر شده است؟ مدعا این است که با توجه به آثار ملاصدرا، جایگاه نبی در این فلسفه برخلاف آنچه در مباحث برخی فیلسوفان مسلمان آمده است، فارغ از هر گونه ابهامی مطرح و در آن ضمن تبیین جایگاه فیلسوف، بر برتری نبی بر فیلسوف حکم شده است. روش تحقیق در مقاله منطق درونی و توصیف و تحلیل متن است. تمرکز نوشته حاضر بر مبحث تمایزات و اوصاف نبی از فیلسوف و جایگاه هر یک در اندیشه و فلسفه سیاسی صدرالمتألهین است. شاید بتوان گفت یکی از نتایج بحث این است که به منازعه و چالش برتری فیلسوف بر نبی در فلسفه سیاسی اسلامی خاتمه می دهد.
هویت بشری نبی در اندیشه متکلمان امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از اصل توحید، «نبوت» جایگاه ویژه و نقش تعیین کننده ای در نظام فکری و اندیشه دینی دارد. متکلمان مسلمان در مقام تبیین مفهوم نبی، به مؤلفه هایی چون هویت بشری، هویت واسطه ای و هویت اِخباری نبی اشاره کرده اند. متکلمان امامیه، بیش از متکلمان معتزلی و اشعری، به تعریف نبی اهتمام داشته اند و ازاین رو این مؤلفه ها در آثار کلامی امامیه با صراحت بیشتری واکاوی شده است. در این میان، تصریح متکلمان مسلمان در تبیین هویت نبی، به «بشر بودن» او، بیان کننده اهمیت این بُعد از حقیقت نبوت است. سر توجه ایشان به این هویت بشری، ازآن رو است که بشر بودن پیامبران، با بسیاری از مسائل کلامی در حوزه «نبی» و «نبوت»، ملازم و مرتبط است؛ از جمله: «امکان وحی الهی به پیامبران»، «برتری پیامبران بر فرشتگان»، «امکان عصمت پیامبران»، «رویکرد اختیارگرایانه در عصمت پیامبران» و «اسوه و الگو بودن پیامبران».
حضرت آدم «ع» و گناه در مرتبه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان حضرت آدم ع در قرآن مورد توجه اکثر متکلمان و فیلسوفان است. اصولاً شیوه قرآن بر آن است که مسائل و مفاهیم ذهنی و معقولات ورای محسوسات و فراتر از درک محدود بشری را به یاری تمثیل و تشبیه معقول به محسوس بیان نماید؛ اما باید توجه داشت که مواد داستان و ساختار درونی دارای واقعیت است. طبق آیه «وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» (طه: 121) حضرت آدم 7 مرتکب عصیان شده است. مفسران با مشرب های مختلف کلامی و عرفانی به گونه ای آیه را تفسیر می کنند که خدشه ای بر عصمت حضرت آدم 7 وارد نشود. با این وجود باز هم شبهاتی مطرح است که پاسخ مفسران به حل آنها نمی انجامد. با بررسی دقیق مفردات آیه و استفاده از روایات می توان گفت این آیه بیانگر نحوه سیر و سلوک آدم ع در دنیاست و با عصمت حضرت آدم ع هیچ گونه منافاتی ندارد. حضرت آدم 7 در اثر خوردن از درخت ممنوعه و توجه به غیر خدا از درگاه الهی رانده شده و نمی تواند مانند پیامبر اکرم ص به مراتب بالای ولایت دست یابد و عاصی خوانده می شود.
بررسی تطبیقی دیدگاه تفسیری مفسران فریقین در ترابط نبی، رسول و امام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه واژه «نبی»، «رسول»، «امام» و مشتقات آنها بارها در قرآن به کار رفته است. گرچه آیات قرآن در مورد رابطه بین این سه مفهوم صراحت ندارد، اما به نظر می رسد که با در نظر گرفتن مجموع آیات مرتبط، می توان به موضعی مستدل و مستند در این زمینه دست یافت. مفسران فریقین دیدگاه های گوناگونی درباره این موضوع اختیار کرده اند. در این نوشتار، آراء چهار مفسر از اهل سنت و دو مفسر از شیعه مورد بررسی قرار گرفته است. درباره رابطه بین نبی و رسول، پنج دیدگاه و درباره رابطه بین امام و دو مفهوم نبی و رسول، چهار نظر گوناگون از تفاسیر شش گانه فوق قابل شمارش است. پس از بررسی های انجام شده، در مورد رابطه میان نبی و رسول، دیدگاه علامه طباطبایی به خاطر جامع و مستدل بودن و نیز استناد حداکثری به آیات مرتبط، مورد پذیرش قرار گرفته است. گرچه رأی ایشان در مورد رابطه بین امام و دو مفهوم نبی و رسول، حاوی نکات بدیع و لطیفی است، اما دیدگاه هیچ یک از مفسران، بیان کننده تمامی حقیقتِ موردنظر قرآن تشخیص داده نشد.