تاریخ شناخت دستگاه گردش خون و بیماری های آن از آغاز تا عصر جالینوس
حوزه های تخصصی:
نوشته هاى تاریخ عمومى پزشکى به زبان فارسى، به صورت ترجمه یا تألیف در کشور ما سابقه کهن دارد ولى تاریخ رشته هاى تخصصى پزشکى کمتر مورد توجه بوده است. هدف این مقاله آن است که کوره راهى را در یکى از این زمینه ها باز کند و انگیزه پژوهش در جوانان صاحب اندیشه را فراهم آورد. از زمانى که آدمى سخن آغاز کرد و خرد ورزید، از قلب خود نیز سخن گفت، اما نمى دانست که این عنصر چه نقشى دارد و بیماریهاى آن کدام است. در طول قرون گذشته، آراء مطرح شده در این باره جز پاره اى خیال پردازى و نشانى هاى نادرست و عللى دور از حقیقت، نبود و آگاهى متکى بر علم کمتر در میان بود. در پزشکى بابلى، آشورى و مصرى اشاره هاى غیر مستقیم به سکته قلبى و حتى آندوکاردیت باکتریائى شده است. مصریان و به ویژه چینیان به شرح نبض شناسى پرداختند، که از اولین نشانه هاى فیزیکى شناخته شدهء بیمارى قلبى است. در آثار بقراط از تشریح ماهیچه و دریچه هاى قلب سخن رفته است ولى به نظر وى در سرخرگ، خون جارى نیست. ارسطو از نخستین کسانى بود که به تشریح ""حیوان "" پرداخت و از حرکت موجى خون یاد کرد. پس از میلاد مسیح و در دوران رومیان اشاراتى به برخى از نشانه هاى بیمارى قلبى دیده مى شود که در پزشکى جدید با شناخت پیشرفته بیمارى ها مى توان با پس نگرى علت بیماریها را در آن دوره بازشناخت. جالینوس در قرن دوم میلادى، همچنان بر داده هاى تشریحى اتکا مى کرد و در شناخت فیزیولوژى گردش خون به بیراهه رفت.