مطالب مرتبط با کلیدواژه

علم به خود


۱.

تحلیل ایده «انسان معلق در فضا» بر اساس مدل منطقی سورنسن

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس علم حضوری ابن سینا آزمایش فکری انسان معلق در فضا علم به خود سورنسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹۳ تعداد دانلود : ۱۰۷۱
ابن سینا ظاهراً با ایجاد شرایطی ذهنی و تجربه ناپذیر در قالب ایده انسان معلق، در پی اثبات سه مسئله برمی آید؛ وجود نفس، تجرد نفس و حضوری بودن علم به خود. با این حال، این ایده و دامنه معرفت بخشی آن، همواره مورد اختلاف فیلسوفان بوده است. به نظر می رسد یکی از بزرگ ترین عواملی که سبب سرگردانی در تحلیل این ایده شده است، نگاه به این ایده از دریچه منطق ارسطویی است. بهترین قالب برای تحلیل این ایده، تلقی آن به مثابه یک آزمایش فکری است. اولین بار فیلسوفان تحلیلی به معرفی و تشریح آزمایش های فکری پرداختند. در این مقاله، ابتدا به معرفی اجمالی آزما یش های فکری و بررسی جایگاه آنان نزد فیلسوفان اسلامی می پردازیم. سپس مدل پیشنهادی سورنسن جهت صورت بندی منطقی آزمایش های فکری را معرفی و در ادامه، ایده انسان معلق را بر اساس این مدل تحلیل می کنیم. بر پایه مدل سورنسن، آزمایش انسان معلق، هر چند می تواند جنبه معرفت بخشی خود را حفظ کند، ولی دیگر نمی توان بهره حداکثری از آن برد، بلکه باید در باب حوزه اثربخشی آن، جرح و تعدیلی صورت گیرد. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که ایده مذکور را تنها می توان در جهت اثبات تجرد نفس به کار گرفت که البته این امر، خود منوط به پذیرش تعدادی فرضیه کمکی و مفروضات اضافی خواهد بود.
۲.

بررسی نظریه «علم الهی» در اندیشه شیخ اشراق و پل تیلیخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم به خود علم به اشیا صور علمی زبان نمادین اضافه اشراقیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۸۹
دیدگاه سهروردی و تیلیخ در باب علم الهی را می توان از جهاتی مورد تطبیق قرار داد. در این تطبیق، دو وجه قرابت و دو وجه تمایز به دست می آید. وجه قرابت ها از این قرارند: نخست، هر دو قائل به معنایی واحد از ذات الهی هستند. دوم، هر دو به ضرورت علم به ذات اعتقاد داشته و خداوند را فی ذاته عالم می دانند. این علم نیز اعم از علم به خود و علم به اشیاست. وجوه تمایز نیز به این شرح است: نخست، رویکرد و مبنای آن دو نسبت به خداوند و نسبت علم الهی به اشیا متفاوت است؛ با این توضیح که در اندیشه تیلیخ، صرف الوجودی مستلزم عدم موجودیت خداوند است و اینکه بر این اساس، نسبت علم به خدا را باید نمادین دانسته و معنای جدیدی از آن به دست داد؛ اما در اندیشه سهروردی، خداوند دارای کمالات عینی بوده و موجود است؛ ضمن آنکه خداوند به منزله علهالعلل، علم حقیقی به تمام اشیا دارد. دوم، علم به کثرات در اندیشه تیلیخ به   معنای آگاهی از گذشته، حال و آینده آن ها نیست؛ اما از نگاه سهروردی، خداوند به مبادی اشیا عالم بوده و بر مبنای اضافه اشراقیه، به علم حضوری از گذشته، حال و آینده اشیا آگاه است.
۳.

پژوهشی تطبیقی پیرامون علم به خود در اندیشه جان سرل و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم به خود سرل ابن سینا برهان های زبان بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۵۵۷
همواره امکان تجربه از نفس و خویشتن خویش با اثبات وجود «خود» پیوندی وثیق داشته است. فیلسوفانی چون هیوم از تجربه ناپذیر بودن «خود» به انکار وجود نفس پل زده اند. بنابه نظریه «خود صوری» سرل، وی به رغم انکار تجربه از «خود»، نوعی خود صوری و زبانی را لازمه معناداری برخی تبیین های فلسفی دانسته است. ابن سینا نیز علاوه بر اینکه تجربه از خود را بدیهی و کسب ناپذیر و بالفعل می انگارد و از آن به عنوان اصلی محکم در مهم ترین برهان های اثبات تجرد نفس بهره می برد، اما می پذیرد که تنها مستبصرین توان درک آن را دارند. داشتن تجربه از «خود» و نیز مفهوم «من» در اندیشه سرل همچنان چالش برانگیز و لاینحل باقی مانده است. ابن سینا نیز برهان های زبان بنیادی را در تأیید تحقق تجربه از خود آورده که قدر مشترک میان اندیشه او و سرل است و می تواند او را در گفتمان فلسفه معاصر حاضر کند. در این مقاله کوشیده ایم میان بیان های ایجابی و سلبی شیخ در باب تجربه پذیری «خود» سازگاری ایجاد کنیم. سؤال پایه این پژوهش برقراری گفت وگو میان دو فیلسوفی است که به رغم تفاوت های مبنایی، مسائل مشترکی در حوزه تفکر فلسفی دارند.