مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سکون
منبع:
معرفت فلسفی ۱۳۸۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و پیروان وی، حرکت قطعیه را انکار می کنند. انکار حرکت قطعیه اولا مستلزم انکار حرکت به معنای خروج تدریجی از قوه به فعل، و ثانیا مستلزم پذیرش توهمی بودن زمان است؛ در حالی که ابن سینا، هم حرکت در آن معنا را می پذیرد و هم به وجود خارجی زمان معتقد است. میرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع این تناقض، وجود حرکت قطعیه را پذیرفته و از این رو درصدد تاویل نظر ابن سینا در این باره برآمده اند.
مقاله حاضر، از سویی، بر آن است که تفسیر رایج از حرکت قطعیه و توسطیه و نیز ادله و علل آن را بررسی کند و مشکلات آن را یادآور شود و از سویی دیگر، در تلاش است تا نشان دهد که می توان انکار حرکت قطعیه و پذیرش وجود زمان را با یکدیگر سازگار و بدین ترتیب از کلام ابن سینا رفع تناقض کرد، بی آنکه نیازی به تاویل باشد
تاملی بر تفاسیر حرکت قطعیه و توسطیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن سینا و پیروان وی، حرکت قطعیه را انکار می کنند. انکار حرکت قطعیه اولا مستلزم انکار حرکت به معنای خروج تدریجی از قوه به فعل، و ثانیا مستلزم پذیرش توهمی بودن زمان است؛ در حالی که ابن سینا، هم حرکت در آن معنا را می پذیرد و هم به وجود خارجی زمان معتقد است. میرداماد و ملاصدرا، به منظور رفع این تناقض، وجود حرکت قطعیه را پذیرفته و از این رو درصدد تاویل نظر ابن سینا در این باره برآمده اند.
مقاله حاضر، از سویی، بر آن است که تفسیر رایج از حرکت قطعیه و توسطیه و نیز ادله و علل آن را بررسی کند و مشکلات آن را یادآور شود و از سویی دیگر، در تلاش است تا نشان دهد که می توان انکار حرکت قطعیه و پذیرش وجود زمان را با یکدیگر سازگار و بدین ترتیب از کلام ابن سینا رفع تناقض کرد، بی آنکه نیازی به تاویل باشد.
معنی و وجود حرکت در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث مفهوم حرکت و نحوه وجود آن از مباحث جدی در حوزه طبیعیات و متافیزیک است. ابن سینا به سه تعریف اصلی در آثار خود از حرکت اشاره می کند و بر اساس تعاریف، حرکت را امری وجودی دانسته و معنی مقابل آن یعنی سکون را معنی عدمی می داند، اما نه عدم محض بلکه عدم ملکه است. در مورد نحوه وجود حرکت، ابن سینا بر حرکت توسطیه تاکید می کند و حرکت قطعیه را امری ذهنی می داند که در قوه خیال ارتسام می یابد. در این مقاله دیدگاه ابن سینا تحلیل و نقد شده است.
بررسی مفاهیم حرکت و زمان در معماری ایرانی
حوزههای تخصصی:
در بیشتر پژوهش هایی که در مورد معماری ایرانی صورت گرفته است، محور به عنوان عاملی برای حرکت ذکر شده است. سؤال این پژوهش این است که آیا با توجه پررنگ ترین اصول اولیه معماریِ ما، که می توان بعضی از آنها را "درونگرایی" یا "حجاب" نامید، محور-که خود نیز از عناصر یا کالبد های حاضر در معماری ایران بوده- می تواند عامل حرکت به این "درون" باشد؟ فرضیه این پژوهش، مفهوم حرکت در معماری ایرانی اسلامی را نه عاملی برای حرکت جسمی، بلکه به لحاظ جسمی، مفهومی برای سکون شونده به فضای معماری و شروع به سیر و حرکت معنایی در اندامها فضاهای این معماری می داند. این پژوهش با رویکرد تفسیری-تاریخی، با مطالعه کتابخانه ای و جمع آوی اسناد و مدارک معماری ایران، به بررسی مفهوم حرکت یا سکون در مورد معماری ایرانی پرداخته، و به روش مقایسه ای- تطبیقی، سعی در جمع بندی و تدوین معیارهایی برای حرکت و سکون و تحلیل و بررسی این معیارها در مورد نمونه های موجود در معماری ایرانی دارد. نتایج اولیه مطالعات، نشان می دهد که اندامهایی مانند محور، و یا سلسله مراتب، که در دیگر پژوهش ها به عنوان عاملی برای حرکت نشان داده شده اند، تأکید بر جنبه بازدارندگی و به وجود آوردن فاصله زمانی و مکانی به فضای خصوصی دارد تا وارد شونده به لحاظ روحی و معنوی برای ورود به فضای حریم شخصی افراد آماده شود، لذا یکی از اصلی ترین کلیدواژه هایی که این پژوهش به آن می پردازد، بحث زمان و رابطه آن با بحث حرکت و معماری می باشد.
تقابل سکون / حرکت در سینمای عباس کیارستمی بر مبنای نظریه زیبایی شناسی سکون لورا مالوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لورا مالوی به عنوان منتقد روش سینمای کلاسیک هالیوود در بازنمایی تصویر زن، لحظه توقف زمان در فیلم و ثابت شدن تصویر سینمایی را بسیار مهم می داند. او در کتاب مرگ ۲۴ بار در ثانیه: سکون و تصویر متحرک به تحلیل حضور همزمان و متناقض سکون و حرکت در سینما می پردازد. سینمای عباس کیارستمی مطالعه موردی مالوی در این زمینه است و از آن به عنوان سینمای عدم قطعیت یاد می کند. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که مالوی چگونه سینمای کیارستمی را به عنوان سینمای تأخیر و سکون معرفی می کند، در حالی که استفاده از نماهایی از اتومبیلِ در حال حرکت ویژگی سبک شناختی سینمای کیارستمی است. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است و رویکرد اصلی نیز تحلیل روان کاوانه بر مبنای نظریات ژاک لاکان است. نقد روانکاوانه لاکانی تحلیل روش های متجلی شدن امیال ناخودآگاه شخصیت یا نویسنده نیست بلکه تحلیل خود متن و رابطه متن باخواننده است. در تحلیل تقابل سکون و حرکت در آثار کیارستمی ، مفاهیم تکرار و بازگشت و تأثیر آنها بر خاطره تماشاگر و همچنین نگاه خیره دوربین بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگاه دوربین کیارستمی در داخل اتومبیل حس اقامت گزیدن در حرکت و در نتیجه حضور چندوجهی در فضا و زمان را به بیننده منتقل می کند.