مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
علم
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی به دلیل پرمایگی محتوایی و تعلق تاریخی به سرزمین تمدنی اسلام، از جلوه های مهم و برجسته در بازتولید قدرت نرم به شمار می آید. ژرفای درونی فرهنگ و هنر اسلامی که در گذار تاریخی خود به تولید علم پرداخته است، توانسته است گهواره ای از تمدن را در سده های نخستین و میانی اسلام مدیریت کند. با از میان رفتن ارزش های نهادی فرهنگ و هنر که با علم و شکوفایی رابطه مستقیمی دارند، دوران فرو رفت علمی در ایران آغاز شد و باوجود گذار چندین سده، کامیابی چشمگیری در مقیاس جهانی به دست نیامده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، کوشیده است تا جایگاه فرهنگ و هنر به عنوان دانش درونی و معنوی را در افزایش قدرت نرم ایران بررسی کند. بدین منظور، به کاوش اسناد بالادستی کشور، ازجمله سند چشم انداز و برنامه پنجم توسعه پرداخته شده است. نتایج پژوهش، نشان می دهد که جایگاه فرهنگ و هنر در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران به دلیل توجه بیشتر به امور عینی و صنعتی، چندان رضایت بخش نیست.
مطالعه رابطه محتوایی بین مدارک علم و فناوری: مقایسه واژگان مقالات و پروانه های ثبت اختراع مرتبط با برق زیر دریایی های هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد با رویکردهای علم سنجی به مطالعه رابطه محتوایی بین مدارک علم و فناوری از طریق مقایسه واژگان مقالات و پروانه های ثبت اختراع در زمینه برق زیر سطحی های هوشمند (AUV) بپردازد. روش پژوهش توصیفی است. برای انجام پژوهش، ابتدا پروانه های ثبت اختراع از وبگاه های Google Patent و Lens و مقالات از پایگاه IEEE Xplore بازیابی شدند. برای یافتن پروانه های مرتبط، از روش جستجوی دوگانه کلیدواژه رده استفاده شد. به این صورت که در جستجو دستور داده شد تا پروانه ها بازیابی شود که حاوی کلیدواژه ""Autonomous Underwater Vehicle"" هستند. هم چنین، جستجو به رده H محدود شد. این پروانه ها و مقاله ها با توجه به عنوان و چکیده، با روش نیمه خودکار نمایه سازی شدند. حاصل نهایی این نمایه سازی، تعداد 195 کلیدواژه برای پروانه های ثبت اختراع و 114 کلید واژه برای مقاله ها بود. ماتریس هم رخدادی این کلیدواژه ها، با نرم افزار راور ماتریس ایجاد شد. نقشه روابط سلسه مراتبی این کلیدواژه ها با نرم افزار SPSS رسم شد. طبق یافته ها، 65 درصد از کلیدوازه مقالات همان اصطلاحاتی هستند که در پروانه های ثبت اختراع وجود دارد، اما تنها 23 درصد از کلیدواژه های پروانه های ثبت اختراع شبیه به مقالات است. همچنین مقایسه ساختاری خوشه بندی های حاصل از پروانه های ثبت اختراع و مقالات نشان داد که از لحاظ ساختار هم جواری بین خوشه ها، شباهت در حد صفر است. یافته دیگر نشان داد که شباهت بین اعضای شبکه های خصوصی(اگو) موضوعات پر نفوذ در هر دو نوع مدرک در دو مورد صفر و در بقیه موارد به جز Data زیر 15 درصد است. در کل می توان گفت در حوزه برق AUV ، علم از فناوری متأثر می شود.
ارتباطات علمی از منظر آرای نیکلاس لومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مفهوم پردازی ارتباطات علمی از دیدگاه نیکلاس لومان.
روش/ رویکرد پژوهش: تحلیل محتوا.
یافته ها: از دیدگاه لومان، سیستم ارتباطات علمی، خرده سیستمی از سیستم علمی و ایجاد آن معلول مدرنیته است. ارتباطات علمی، سیستمی در خود فروبسته است که باید حد و مرز خود را حفظ کند و نباید رمزگان سایر سیستم ها در آن به کار برده شود. تصادف رمزگان ها، این سیستم را با خطر مواجه می کند. سیاست و اقتصاد باید کمترین میزان دخالت را در سیستم علم داشته باشند و روابط عاطفی نیز نباید روابط علمی را تحت تأثیر قرار دهد.
نتیجه گیری: اگر جریان ارتباطات، علم را پالایش نکند علم همچون مردابی غیرقابل استفاده می شود. نهاد اجتماعیِ علم جز از طریق ارتباطات اجتماعی نمی تواند پا بگیرد. علم، شرط امکان ارتباطات علمی است، نه برعکس. سیستم ارتباطات علمی به نحو خودآفرین و متناسب با رمزگانی خاص، خود را سازماندهی می کند؛ بنابراین تا جایی مشروعیت و کارایی دارد که به رمزگان صدق/ کذب وفادار باشد و اگر پا را از این محدوده بیرون گذارد، قلب ماهیت پیدا کرده و با خطر مواجه خواهد شد.
معرفت خداوند در اندیشه شیخ مفید و علامه طباطبائی با توجه به دیدگاه های معرفت شناسی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات متکلمین
پذیرش و اثبات اصالت وجود، مستلزم پذیرش مجعولیت وجود است. به همین جهت، اصالت وجود با مجعولیت آن در تلازم است؛ هرچند این دو مسئله تفاوت هایی دارند. مطابق مبانی حکمت متعالیه، ملاک مجعولیت وجود بر پایه رابط بودن آن تعیین
می شود. رابط بودن وجود به معنای «وابستگی صرف به غیر» است. آنچه به علت خود تعلق محض دارد، مجعول واقعی آن نیز به شمار می رود. در مکتب صدرایی، وجود رابط به این معنا جایگاه متفاوتی با وجود رابط در قضایا دارد. اما در اندیشه کانت، به رابط بودن وجود در قضیه حملیه حصر توجه شده است. وی به قصد نقادی برهان وجودی آنسلم، بر این باور است که وجود در قضیه، هیچ افزایشی در مفهوم موضوع ایجاد
نمی کند؛ بلکه تنها نقش رابط را دارد. ملاک محمولیت در قضیه، فزون بخشی است که در وجود رابط دیده نمی شود. این وجود رابط که به کلام صدرالمتألهین شباهت دارد، غیر از آن چیزی است که ملاک مجعولیت در حکمت متعالیه تحقیق شده است. ملاصدرا به نوع دیگری از وجود رابط پرده بر می دارد که از تحلیل اصل علیت به دست آورده است و بر اساس آن تمام ممکن ها را عین ربط به ذات حق می داند. ایشان در حوزه قضایا، علاوه بر قضیه مرکبه، هلیه بسیطه را نیز می پذیرد که محمول آن وجود است. کانت این دسته از قضایا را بی معنا می داند و گزاره «خدا وجود دارد» را ترکیبی و تحلیلی نمی شناسد، اما ملاصدرا آن را مفاد ثبوت الشیء قرار می دهد به گونه ای که اگر افزایشی در موضوع ایجاد نمی کند، به دلیل ماهیت نداشتن ذات حق و اصیل بودن وجود است.
تطورات فقه حکومتى در دوران مشروطیت از منظر جامعه شناسى علم
حوزه های تخصصی:
فقه حکومتى، یکى از مراحل تکاملى فقه اسلامى است که دغدغه دارد تا مسائل حوزه حاکمیت اسلامى را تبیین کند. واکاوى این مساله که در عصر مشروطیت، فقه با موضوعیت حکومت اسلامى و سیاست دینى، چگونه با موضوعات روز مبتلا به اجتماعى برخورد کرده است و چرا فقه اسلامى با تمام قوت هایى که براى استنباط مباحث اجتماعى و سیاسى دارد، ورود و تأثیر لازم و کافى را نداشته، بحثى پر دامنه است که باید ابعاد مختلف آن را بررسى کرد و از زوایاى جامعه شناسى علم و جامعه شناسى معرفت به تبیین و توضیح آن پرداخت.
هدف از این پژوهش تبینى و توصیفى، جامعه شناسى تطورات فقه حکومتى در دوران مشروطیت است که به صورت کتابخانه اى گردآورى شده است.
این پژوهش ما را به این نتایج مى رساند که فقه حکومتى، اگرچه بر اساس ساختار اجتهادى بنا نهاده شده، اما این گونه نیست که شرایط اجتماعى و سیاسى بر آن تأثیرگذار نباشد، بلکه عواملى همچون ضرورت هاى برخاسته ""از مواجهه هوشمندانه مسلمین با مدرنیته"" ""بسط اندبشه هاى اجتماعى فقیهان"" ""رغبت فقیهان اصولى فلسفه خوانده به گذر از فقه مساله محور به فقه جامعه محور در قالب نظامنامه اجتماعى "" ""و ضرورت مقابله استراتژیک با استعمار"" که به رشد فقه حکومتى کمکى شایان کرده است.
تأملی در ادله عقلی نظریه کسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
نظریه کسب توسط ابوالحسن اشعری مطرح شده و مورد اقبال اکثریت اهل سنت قرار گرفته است. عالمان اشعری برای اثبات آن، افزون بر ادله نقلی، به تقریر ادله عقلی مختلفی مانند استحاله اجتماع دو علت بر معلول واحد، استناد به اطلاق صفت اراده، علم و قدرت خداوند و لوازم باطل نظریه رقیب کسب پرداخته اند. نویسندگان در این مقاله علاوه بر تبیین، به نقد مهم ترین ادله عقلی اشاعره خواهند پرداخت و نشان خواهند داد که نه تنها ادله عقلی مورد تمسک اشاعره مخدوش و باطل است، بلکه نظریه کسب، نظریه ای غیرمعقول و خلاف عقل و وجدان هم محسوب می شود.
وثاقت معرفت عقلانى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات انواع تفسیر وتأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
قرآن کریم با دعوت به خردورزى، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگى مؤمنانه را طلب مى کند. اما وثاقت عقل حتى در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه مى توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلى ارائه مى شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ براى پرسش هاى فوق و تأمین اعتماد نسبت به عقل و یافته هاى آن، با روش کتابخانه اى و استناد به مطالب علامه طباطبائى در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقى روشن مى شود که استاد در عین تأکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلى را اثبات مى کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل براى تأمل در آیات تکوینى و تشریعى اطمینان خاطر مى یابد.
شیوه هاى رفع تعارض علم و دیناز دیدگاه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
علامه طباطبائى دیدگاه تعارض میان علم و دین را مردود مى داند و معتقد است که علم و دین با یکدیگر سازگار مى باشند. او براى اثبات دیدگاه مزبور، با ارائه شیوه هایى به حل تعارض ظاهرى در مواردى پرداخته که موهم ناسازگارى علم و دین مى باشند یا مدعیان تعارض علم و دین به آنها استشهاد کرده اند. هدف مقاله، ارائه شیوه هاى رفع تعارض از دیدگاه علامه طباطبائى است. بدین منظور، با مراجعه به آثار علامه طباطبائى به استقصا و دسته بندى شیوه هاى رفع تعارض علم و دین پرداخته ایم. شیوه هاى حل ناسازگارى علم و دین از نگاه علامه طباطبائى به دو دسته شیوه هاى رفع تعارض ناظر به علم و ناظر به دین تقسیم مى شود و شیوه هایى مانند فرضیه انگاشتن دیدگاه هاى علمى معارض و ارائه تفسیر دینى از نظریه علمى در دسته اول، و طولى دانستن رابطه میان علل مجرد و علل مادى و تمثیلى تلقى کردن تعبیر متن دینى در دسته دوم قرار مى گیرد.
علم و معرفت در نظر غزالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آراء و نظرات امام محمد غزالى در باب علم و معرفت بررسى مى شود. با اینکه دو مفهوم «علم» و «معرفت» از یکدیگر متمایزند، با تسامح مترادف به کار برده شده اند تا چشم اندازى از دیدگاه غزالى در باب معرفت یقینى و حقیقت علم به دست آید؛ همان گونه که غزالى در برخى از کتب خود مانند «احیاءالعلوم» و «میزان العمل»، این دو واژه را مترادف و ملازم هم به کار مى بندد و در برخى مواضع بین این دو کلمه تمیز قایل مى شود. در این زمینه، به بررسى سیر معرفت شناختى غزالى پرداخته مى شود. غزالى با نگرش صوفیانه، معارف قلبى و اقرار به ارزش و حدود برهان فلسفى، نفوذ ویژه اى در تصوف نهاد که خود اسباب مؤثر در تفسیر و معنى تازه اى از علم و معرفت بین مسلمانان گردید. غزالى با تأمل در دو طریق عمده کسب معرفت و علم، یعنى طریق قلبى و عقلى، سعى در شناخت ارزش و مقاصد علوم نموده است. در نهایت، در تلقى غزالى، طریق قلب یگانه طریق مطمئن براى نیل به مقصد نهایى یعنى سعادت است که مقصود تمام عارفان است.
مقایسه دیدگاه فاضل قوشچی و ملاصدرا پیرامون وجود ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به حصول ماهیت اشیاء در ذهن، در بحث وجود ذهنی، سبب طرح اشکالات متعددی در این زمینه گردیده است که از آن جمله می توان به اتصاف ذهن به امور متضاد، اتصاف ذهن به لوازم ماهیت و مهم تر از همه اجتماع دو مقوله اشاره کرد. اندیشمندان زیادی در پی پاسخ به این اشکالات برآمده اند. یکی از این پاسخ ها متعلق به فاضل قوشچی در شرح بر تجرید الاعتقاد است. وی می کوشد با بیان تمایز بین دو امر حاصل در ذهن و قایم به ذهن این مشکلات را حل نماید که سبب شکل گیری دیدگاهی جدید در مورد وجود ذهنی گردیده است. دو موضع در باب دیدگاه وی مطرح شده است: جوادی آملی دیدگاه وی را تا حدی متمایز از نظر ملاصدرا بیان می کند ولی در عین حال با تمایز بین چهار امرِ وجود علم، ماهیت علم، وجود ذهنی معلوم و ماهیت معلوم، آن را قابل پذیرش می داند. حسن زاده آملی دیدگاه قوشچی را با دیدگاه ملاصدرا یکی دانسته و اختلاف آن ها را تنها در تعبیر می داند و دلیل اشکال ملاصدرا بر وی را عدم بیان تعبیر صحیح قوشچی مطرح می کند. در این پژوهش با بازخوانی نظریه فاضل و پذیرش هر دو تفسیر ارائه شده، دیدگاه وی را زمینه ساز شکل گیری نظرات بعدی معرفی می نماییم. این تحقیق نشان می دهد دیدگاه قوشچی قابلیت پاسخ به شبهات مطروحه در بحث وجود ذهنی را دارد و می توان آن را بر دیدگاه های متأخرین تطبیق کرد.
تباریابی رخدادِ «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها»؛ بر مبنای همسویی انتقادی روند های کلان فرهنگی دوره ماقبل انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی روند های ماقبل انقلابی مؤثر بر وقوع رخداد «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» (1359) اختصاص دارد. برخلاف تصور رایج که این رخداد را محصول کشاکش سیاسی نیرو های رقیب در دوره اولیه مابعد انقلاب اسلامی دانسته و آن را همچون واقعه ای فاقد ضرورت اجتماعی و یک کنش سیاسی صرف فارغ از وجوه نظری معرفی می کند، از قضا این مقاله نشان می دهد که واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» نقطه نهایی و اوج یک مطالبه عمومی است که مدت ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی 1357 نیاز و ضرورت آن در بین نیرو های اجتماعی و حتی در میان نخبگان آموزشی اواخر دوره پهلوی دوم، البته در سطح و مرتبه متفاوتی وجود داشته است. این نیرو ها به انحاء متفاوت اعم از تأثیرپذیری از خودانتقادی های غرب در دوره مابعد جنگ جهانی دوم، یا به دلیل مشکلات و مسائل نظام آموزشی و دانشگاهی کشور، نسبت به «علم جدید» و نظامات علمی و دانشگاهی انتقاد و اعتراض داشته اند. این مواضع انتقادی گاه به طور عینی خود را در برنامه هایی نظیر «انقلاب آموزشی» یا «آموزش اسلامی» نشان داده است و گاه در قالب ایده های ذهنی نظیر «علم بومی»، «علم قدسی»، «علم متعهد» و نظیر آن در میان نخبگان فکری مطرح شده و ذهنیت تحول در نظام علمی آموزشی در آستانه وقوع انقلاب اسلامی را قوت بخشیده است. مقاله نشان خواهد داد که وقوع انقلاب اسلامی و نیروی برآمده از آن، بنا به ماهیت اسلامی انقلاب و نوع و تنوع نیروی سیاسی درگیر در آن، این خواست عمومی را در سطح و مرتبه بالاتر با جهت گیری متفاوتی پیگیری کرده که ظهور اولیه آن در واقعه «انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها» و نهادسازی ها و سیاست گذاری های آن بوده است. برای تباریابی و شناسایی این روند های فرهنگی و اجتماعی اثرگذار، از شیوه کار فوکو استفاده شده است.
مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی در تفکر اجتماعی شیعی و سلفی: مقایسه تطبیقی آرای شهید مطهری و سیدقطب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ایده پردازی برای شاخصه های تمدن اسلامی یا مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی از جمله تلاش های مشترک شهید مطهری و سیدقطب بوده است. شهید مطهری یکی از متفکران برجسته در جریان فکری انقلاب اسلامی و سیدقطب یکی از متفکران تأثیرگذار در جریان های سلفی گرایی معاصر (از جمله القاعده و داعش) به شمار می روند. این مقاله، با استفاده از روش شناسی بنیادین و روش پژوهش اسنادی، پنج مؤلفه زیر درباره تمدن اسلامی را از نظر این دو متفکر به طور تطبیقی تحلیل می کند: 1. هستی شناسی و جهان بینی اسلامی؛ 2. منزلت و جایگاه باورهای اسلامی در تمدن آفرینی؛ 3. نقش جهاد، تحرک و اصلاح اجتماعی در تمدن سازی؛ 4. چگونگی رابطه تمدن اسلامی در مصاف با سایر تمدن ها و جوامع؛ 5. کیفیت تولید و انتقال علم در تمدن اسلامی. در مجموع، به نظر می رسد که با وجود برخی اشتراکات (از جمله در مبانی هستی شناختی)، تفاوت های آشکاری در ابعاد معرفتی متأثر از سنت های فکری متفاوت (تفکر عقلانی شیعی در مقابل نگرش کلام اشعری و ظاهرگرایی) در نزد آن دو متفکر قابل شناسایی هستند.
افکار پنهان ایرانیان: سیری در ایرانی گری اقبال لاهوری براساس رمزگشایی از یک بیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، نشان دادن توجه و گرایش عمیق قلبی و علمی اقبال لاهوری، شاعر بزرگ پاکستانی، به فرهنگ و تمدن ایران و زبان فارسی است.
تحقیق با تحلیل یک بیت شعر از غزلی معروف که اقبال درباره ایرانیان سروده آغاز می شود و با شواهد فراوان از آثار منثور و منظوم اقبال، نشان داده می شود که او با فرهنگ ایران و حتی با برخی از نشانه های جزئی آن به خوبی آشنا بوده است. آن گاه پنج موضوع که عبارت اند از دین، فلسفه و کلام و عرفان، عقل و عشق، تلفیق و زبان فارسی که از مهم ترین مؤلفه های فرهنگ ایرانی هستند تحلیل می شوند و همین موضوع ها با آثار اقبال لاهوری سنجیده می شوند تا نشان داده شود که مؤلفه های فرهنگی و آداب و سنن ایرانیان در همه کتاب ها و نوشته های علمی و ادبی و فلسفی و حتی دیدگاه اجتماعی او به میزان بسیار زیادی تأثیر گذار بوده است.
یافته پژوهش این است که اقبال به رغم آنکه با چهار فرهنگ ایرانی، اسلامی، هندی و اروپایی و چند زبان زنده دنیا مانند انگلیسی، اردو، عربی و آلمانی آشنا بوده، بیشترین و عمیق ترین تأثیرها را از فرهنگ و تمدن ایران و شعرا و دانشمندان و عرفا و فلاسفه ایرانی و اندیشه های ایشان و نیز از زبان و ادبیات فارسی پذیرفته است؛ به گونه ای که علاوه بر دارابودن دیوان شعری مستقل به زبان فارسی، آشکارا نیز بیان کرده است که زبان فارسی را برای بیان خواسته های قلبی اش مناسب تر از زبان مادری اش می داند.
اخلاق وجودی ملاصدرا و پاره ای از لوازم آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مشهور است که اخلاق در نظر فلاسفه اسلامی اخلاق فضیلت محور است. این جستار در صدد بیان آن است که اخلاق از دیدگاه ملاصدرا امری وجودی است و از این جهت قلمروی گسترده دارد که شامل عقل نظری و عملی می گردد. زیرا مؤلفه های معرفتی در اندیشه وی همان مؤلفه های اخلاقی اند که خود، اصولی هستی شناختی به حساب می آیند. انسان به میزان برخورداری از وجود، اخلاقی می گردد و میزان و معیار این وسعت وجودی مطابقت با اصول عقلانی- وحیانی است، که اخلاق فضیلت محور فاقد آن است. از سوی دیگر، نوع نگاه ملاصدرا به این اصول و قواعدِ برگرفته از ساحت هستی اخلاق صدرایی را در اخلاق عمل محور محدود نمی سازد. در این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی همراه است، تلاش بر این است که ضمن نشان دادن پاره ای از مشترکات اخلاق فضیلت مدار و تکلیف مدار، با تأکید ملاصدرا بر الگوی اخلاقی یا ولایت محوری، این اخلاق را از سایر نظریات متمایز شمارد.
جنبه الهی علم انسان کامل در عرفان و شریعت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان کامل، هم از منظر عرفان و هم از نگاه شریعت، دو جنبه ای است: گاه آنچنان است که بر طارم اعلی نشیند و همه هستی همچون کف دست بر وی آشکار است و گاه هم پشت پای خود را نبیند و حتی از امور جزئی زندگی خود اطلاعی ندارد. این دو جنبه متعارض نمای علم انسان کامل سبب شده که اقوال گوناگونی در این مسئله شکل گیرد که در دو سوی افراط و تفریط جای دارد. عده ای قایل به علم فعلی حضوری نسبت به جمیع امور برای انسان کامل شده اند و، در مقابل، برخی چنین علمی را مردود دانسته و قایل به علم شأنی و ارادی شده اند. این پژوهش، با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی و به دور از افراط و تفریط و با دیدگاهی نو یعنی «فعلیت در عین شأنیت»، کوشیده است نشان دهد که انسان کامل، در عین اینکه به همه امور علم بالفعلِ علی الدوام دارد، گاهی در اثر عدم توجه به بعضی از امور اظهار بی اطلاعی می کند، چون علم به علم ندارد.
معیار علم دینی با تأکید بر علوم انسانی اسلامی (از منظر علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
«معیار علم دینی» عنوانی است که در این مقاله، مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت. در این زمینه دیدگاه ها و روی کردهای مختلفی مطرح است که دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی از جمله آن می باشد. دینی بودن علم را می توان در عناصر و مؤلفه های مختلفی نظیر مبانی، موضوع، مسائل، روش، هدف و... جست وجو نمود. این ملاک ها را می توان در اضلاع سه گانه علم، عالم و معلوم ترسیم نمود. اضلاع مرتبط با عالِم و معلوم، از سنخ عناصر بیرونی و غیررکنی اند و علم به عنوان ضلع درونی و هسته مرکزی، خود دارای عناصر رکنی و غیررکنی است و هر کدام از این عناصر، نقش و سهم خاصی در تعیین هویت علم- از لحاظ دینی یا غیردینی بودن- دارند. مقاله حاضر می کوشد عناصر و مؤلفه های یادشده را از منظر علامه طباطبایی بررسی کند.
ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی از منظر قرآن در دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلامی سازی علوم انسانی، نیازمند تغییرهای اساسی در زیرساخت های علمی و فرهنگی کشور و مؤسسات آموزشی در راستای تمدن سازی نوین دینی بر پایه آموزه های ناب وحیانی است؛ فرایند عمیق وگسترده ای که با هزینه های بسیار همراه است؛ ازاین رو برای تبدیل علوم انسانی سکولار به علوم انسانی اسلامی، افزون بر اثبات نواقص آنچه موجود است، باید قوت و برتری آنچه باید جایگزین گردد به حد ضرورت رسیده باشد تا بتواند توجیه گر هزینه ها گردد؛ به خصوص اگر نظرها گوناگون و مخالفت ها فراوان باشد؛ پس لازم است ضرورت آن با تکیه بر قوی ترین منبع اسلامی، یعنی قرآن کریم و مستند به استوارترین برداشت ها از آن اثبات شود. از منظر طرفداران اسلامی سازی علوم انسانی و اندیشمندانی مانند علامه طباطبایی، آیات قرآنی و مبانی مسلم دینی ظرفیت این امر را داراست؛ بنابراین ضرورت دارد علومی همانند اقتصاد، تربیت، سیاست و مدیریت با آموزه های وحیانی تهذیب، تکمیل یا از اساس بر پایه آموزه های دینی و تجارب بشری تأسیس شوند؛ اسلامی کردن علوم انسانی گرچه به طور مستقیم در قرآن کریم و آثار علامه طباطبایی طرح نشده است، با بررسی لوازم مؤلفه هایی چون جامعیت، جاودانگی، کمال دین، تعریف دین، اهداف دین و موارد دیگر، می توان این ضرورت را از برداشت های قرآنی علامه کشف نمود و این نوشته دنبال همین هدف است.
نواع و فنون آموزش از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و تحت تأثیر مبانی حکمت متعالیه حقیقت آموزش، برداشتن موانع از جلوی تابش و فیضان الهی است. نفس انسان به شیوه هایی به طور اکتسابی شامل علوم نظری و یا عملی و یا بدون کسب علم را که حقیقت وجودی دارد می یابد. آموزش، در یک نگاه کلی به آثار، اشارات یا تصریحات پراکنده ملاصدرا به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم می شود. آموزش درونی شامل تفکر، الهام و وحی و آموزش بیرونی شامل نوع بی واسطه و با واسطه است. از نظر صدرالمتألهین آموزش شرایط و فنون خاصی دارد که بدون توجه به آن امر به طور شایسته و درست حاصل نمی شود. تزکیه، تبیین و استحکام مباحث نظری، خلوت، تقلیدگریزی، تمرین، تکرار، آرامش روانی، رعایت ترتیب آموزش معارف و تزویج آن ها و طی مسیر درست برای حصول نتیجه از این فنون است. تفاوت ملاصدرا در بیان انواع و فنون آموزش به تفاوت نگاه حکمت متعالیه به علم و همچنین به هدف و غایت آموزش و ماهیت الوهی آن در این نگرش باز می گردد.
نقش ویژگی های هستی شناختی اراده در شناخت حقیقت آن از منظر حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اراده از مهم ترین مفاهیم فلسفی و کلامی است که اندیشمندان اسلامی، تعریف های فراوان و گاه متضادی برای آن آورده اند.در این نوشتار نشان می دهیم که ملاصدرا باتوجه به مبانی حکمت متعالیه و ضمن تفسیر ویژه خود از حقیقت اراده، سه ویژگی هستی شناختی را برای این حقیقت مطرح می کند.براساس این ویژگی ها، تفسیرهای رقیب را نقد و راز کژفهمی ها را در شناخت حقیقت اراده تبیین می کند. این ویژگی ها عبارت اند از: آمیختگی وجودی اراده با حالات نفسانی دیگر؛ وجودی بودن اراده و تنزه از ماهیت؛ تشکیکی بودن حقیقت اراده. تمام این اوصاف در تبیین حقیقت اراده مؤثرند و غافل شدن اندیشمندان دیگر از آن ها سبب انحراف معرفتی شان شده است. همچنین دو عامل اخیر، در شکل گیری دیدگاه صدرایی در تبیین حقیقت اراده نیز نقش مؤثری دارند؛ دیدگاهی که حقیقت اراده را از سنخ ابتهاج و محبت می داند.
ریشه شناسی واژة قرآنی «علم» در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه قرآنی علم در معنای دانستن یکی از معانی محوری در زبان قرآن کریم و محور حوزه معنایی ادراک و دانایی است و ازاین رو درک طرز ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژه شناسی قرآن بلکه به لحاظ درک انسان شناختی از فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. این جستار با بهره گیری از روش تطبیقی- تحلیلی، معانی متعدد ماده علم را در زبان عربی و سایر هم خانواده های سامی آن نظیر سبئی، حبشی، عبری، آرامی، سریانی، اوگاریتی و اکدی مورد مطالعه قرار داده و با تاریخ گذاری این معانی و بررسی روابط معنایی محتمل، رابطه معنای قرآنی علم (دانایی) را با معانی دیگر مورد پژوهش قرار می دهد. در طی تحقیق مشخص شد که اولاً معنای پنهان کردن که در زبان های زیرشاخه شمالی مرکزی حضور پررنگ دارد در تضاد با معنای نشان دادن است که در زیرشاخه های جنوبی نمود یافته و بدین ترتیب این زوج متقابل قدمتی به اندازه زبان سامی باستان دارند. ثانیاً دو معنای نشانه و دانایی با توجه به زیرمجموعه هایی مثل نشان دادن از یک سو و یاددادن و متوجه شدن از سوی دیگر معناهای نزدیک به هم محسوب می شوند و با توجه به قدمت بیشتر معنای نشانه، معنای دانایی حاصل از آن است. ثالثاً حضور معناهای نوشتن، مهر زدن و امضاء کردن در زیرشاخه جنوبی حاشیه ای؛ معنای پیکرتراشی در زبان اکدی؛ معنای دیدن و نگاه کردن در زبان آفروآسیایی و همچنین نوع مصادیقی که در عربی برای مفهوم نشانه ذیل ماده علم ذکر شده است