مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
۲۹۳.
۲۹۴.
۲۹۵.
۲۹۶.
۲۹۷.
۲۹۸.
۲۹۹.
۳۰۰.
علم
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی کرده ایم رابطه علم و دین را از دیدگاه یکی از فیلسوفان سرشناس مکتب کیوتو ژاپنی به نام نیشیتانی کیجی بررسی نماییم. نیشیتانی از شاگردان نیشیدا کیتارو، بنیانگذار مکتب کیوتو، تحت تأثیر اندیشه های انتقادی نیچه نسبت به فرهنگ غربی می کوشد با طرح مساله نیهیلیسم نیچه در فلسفه خویش به حل مساله رابطه علم و دین بپردازد. او بر این باور است که تنها راه برای غلبه بر نیهیلیسم این است که این دو ساحت را به نحو اگزیستانسیال به هم پیوند دهیم تا معضل بی معنایی بشر امروز درمان شود. نیشیتانی تحت تأثیر اگزیستانسیالیسم هایدگر رویکردی اگزیستانسیالیستی به مساله رابطه علم و دین دارد. طبق نظر این فیلسوف، مساله نیهیلیسم و شونیاتا (sunyata) هم مساله وجودی (اگزیستانسیال) است و هم مساله تاریخی که هر کس در وهله اول با آن مواجه می شود. در این نوشته سعی خواهیم کرد ابتدا با طرح نیهیلیسم در اندیشه او و نشان دادن جایگاه این مفهوم، به سراغ مساله رابطه علم و دین برویم تا نشان دهیم که چگونه این رابطه با این مفهوم گره خورده است.
حل مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی ازطریق آموزه قرآنی «شاکله» (باتأکیدبر اخلاق کاربردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شکاف بین علم و عمل اخلاقی از دیرباز مورد توجه آموزه های دینی و نیز بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان بوده است. سقراط و افلاطون، معرفت را معادل فضیلت می دانستند و بر این باور بودند که اگر انسان دارای معرفتی روشن نسبت به خوبی و بدی اعمال باشد، همین معرفت کفایت می کند که از بدی پرهیز کند و اعمال خوب را انجام دهد. ارسطو این دیدگاه را نپذیرفت و معتقد بود ضعف اراده بین علم و عمل، شکاف و فاصله ایجاد می کند. ازنظر او تربیت صحیح و عادات خوب، رافع شکاف بین علم و عمل اخلاقی است. برخی الهی دانان، ایمان را چاره کار دانسته و معتقدند برای عمل کردن به کارهای خوب و پرهیز از کارهای بد، لازم است علاوه بر علم و معرفت، ایمان هم در شخص وجود داشته باشد؛ اگر معرفت با ایمان همراه شود، به عمل می انجامد و الّا خیر. جستار پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی و با هدف ارائه راه حلی در مسئله «شکاف بین نظر و عمل اخلاقی» اجرا شده است، به این نتیجه دست یافت که اگر از استثنائات چشم پوشی کنیم و درصدد ارائه یک قاعده اخلاقی و انسان شناسانه باشیم، شاکله انسان که محصول خصلت های ژنتیکی، تربیت و محیط زندگی است، بیشترین تأثیر را بر نحوه عملکرد انسان دارد. اگر عملی از دوره کودکی و نوجوانی ازطریق تربیت، به عادت و ملکه تبدیل شود، این عادت تا پایان عمر، انسان را رها نخواهد کرد. بنابراین، رافع شکاف بین علم و عمل را باید در شاکله خوب، جستجو کرد.
تحلیل تمدنی روایات کتاب العقل و الجهل «الکافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت، مبانی و اصول تمدن نوین اسلامی برگرفته از آموزه های وحیانی است. کتاب «العقل و الجهل» در مجموعه روایی الکافی نوشته محمد بن یعقوب کلینی مشتمل بر روایات گرانقدری از اهل بیت k است که بررسی و تبیین و استفاده از آن ها می تواند در پی ریزی تمدن نوین اسلامی کمک شایانی نماید. بررسی ها نشان می دهد جهل زدایی و شکوفایی عقل، علم و حکمت، دینداری، حسن خلق و حیات طیبه که مهم ترین زیرساخت ها و ارکان بنیادین تمدن اسلامی بر پایه عقل است و از سوی دیگر ریشه همه ناهنجاری ها، موانع و چالش های فراروی تمدن اسلامی به جهل و آثار آن برمی گردد. سیری در فضای گفتمانی کتاب «العقل و الجهل» با رویکردی به تمدن سازی، چیستی عقل و نزاهت آن از شیطنت، ریشه شناسی رفتارهای بشری بر پایه شناخت عقل و جهل، گسترش و ارتقای عقلانیت در مکتب حجج الهی، تحقق آرمانشهر مهدوی بر پایه شکوفایی عقل و اخلاق از دیگر مباحث این نوشتار به شمار می رود.
مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا درباره ادراکات جزئی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث های هستی شناختی علم و ادراک یکی از مسائل مهمی است که فلاسفه و دانشمندان درباره آن اظهار نظر کرده اند. در بین فلاسفه اسلامی، ابن سینا و ملاصدرا به تفصیل به مسئله علم و ادراک پرداخته اند. از نظر این دو حکیم، علم حصولی به حسی، خیالی، وهمی و عقلی تقسیم می شود. ابن سینا و ملاصدرا، ادراکات عقلی را مجرد از ماده می دانند اما در مورد مجرد یا مادی بودن ادراکات جزئی (حسی، خیالی و وهمی) اختلاف نظر دارند. ابن سینا ادراکات جزئی را منطبع در مغز و ماده می داند اما ملاصدرا قائل به تجرد همه ادراکات است. در این نوشتار ابتدا توضیحاتی در مورد تعریف علم و مراتب ادراک داده شده است، سپس ادله ابن سینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و مشخص شده که این ادله سینا قابل مناقشه اند و دیدگاه ابن سینا در مورد مادی بودن ادراکات جزئی قابل پذیرش نیست. در ادامه به بررسی ادله ملاصدرا بر تجرد ادراکات جزئی پرداخته شده است.
واکاوی مفهوم اختیار در حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
144 - 167
حوزه های تخصصی:
نوشتار کنونی بر آن است تا بر اساس مبانی حکمت متعالیه و سخنان حکیمان صدرایی، تصویری روشن از معنای اختیار به دست دهد. مهم ترین تعریف های موجود از اختیار در حکمت متعالیه، عبارتند از: «داشتن مبادی چندگانه علم، شوق، اراده و تحریک عضلات»، «داشتن مبادی دوگانه علم و اراده»، «صحه الفعل والترک»، «مشیّه الفعل و الترک»، و «استقلال فاعل و نفی اثرپذیری از غیر». در این میان، تنها یک تفسیر جامعیت و اشتراک مفهومی میان تمام مصادیق اختیار را فراهم می کند و آن، تفسیر اختیار به دارا بودن اراده و علم است؛ آن هم با تفسیری ویژه حکمت متعالیه که در آن، هر دو مفهوم علم و اراده همانند وجود، در عین غیریت مفهومی، در تمام مراتب هستی حضور دارند و در عین اشترک معنوی، مشکک هستند. معنای جامع اراده که همان ابتهاج، محبت و رضاست، از مصادیق مادون مانند میل و شوق در عالم طبیعت آغاز و تا ابتهاج و محبت ذاتی پروردگار گسترش می یابد. تلطیف معنای اراده به محبت وجودی، پذیرش اختیار انسانی را به رغم وجود احاطه و سلطه علّت بر انسان، خردپذیرتر و وجدان پذیرتر می سازد؛ ضمن آنکه توجه به حبّ، اقتضا و طلب ذاتی انسان در مرتبه وجود علمی او نزد حق تعالی (عین ثابت)، تبیین اختیار را روشن تر می سازد و به برخی پرسش ها نیز پاسخ می دهد.
نقش اجماع در اندیشه کلامی سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
106 - 125
حوزه های تخصصی:
بر خلاف ادبیات متعارف، اجماع نه تنها در فقه کاربرد دارد، بلکه از نظر متکلمان، یکی از ابزار های مهم استنباطات کلامی به شمار می رود. از جمله این متکلمان سید مرتضی می باشد. او توانست با پی ریزی اساسی و محکم برای اندیشه کلامی خود، از اجماع در بنای فکر کلامی خود بهره ببرد. به نظر او، اجماع ابزاری علمی - یقینی است که می تواند کاشف از قول امام معصوم باشد. اعتماد او به اجماع در بحث های کلامی سبب فاصله گرفتن وی از معتزله در بسیاری از مسائل کلامی شد. تلاش نگارنده بر این است که تبیینی از ماهیت اجماع، خصوصیات مختلف آن و اهمیت آن در اندیشه کلامی سید مرتضی ارائه دهد.
تحلیل مفهوم معرفت از نظر ابن سینا بر اساس معرفت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
2 - 21
حوزه های تخصصی:
تعریف سنتی مفهوم معرفت عبارت است از «باور صادق موجه». مفهوم «تصدیق یقینی» که در عبارات ابن سینا معادل علم تصدیقی دانسته شده است، مؤلفه های تقریباً مشابهی با مفهوم معرفت گزاره ای دارد. از نظر ابن سینا تصدیق یقینی یا همان علم تصدیقی عبارت است از تصدیق یک قضیه به سبب علم به علت موجبه صدق آن قضیه. علت صدق قضایای یقینی بدیهی درون این قضایا، و علت صدق قضایای یقینی نظری بیرون از این قضایا است. همچنین در این تعریف ابن سینا تقریر ویژه ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او نوعی از خطاناپذیری است؛ به گونه ای که باورهای موجّه کاذب امکان ورود به مصداق های علم تصدیقی را ندارند.
تعقّل و تدیّن در ساحت های تمدّن از منظر حکیم متألّه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
117 - 143
حوزه های تخصصی:
تمدن متعالی و راستین برایند پیشرفت همه جانبه ساحت های جامعه، حاکمیت نظم و اقتدار، برقراری امنیت پایدار، رشد علم و فن آوری، توزیع متناسب شرایط محیطی، گسترش سنت های اخلاقی و معنوی و سریان عقلانیت و عدالت در عرصه های مختلف اجتماعی با هدف تأمین سعادت انسان است. این تعریف از تمدن از منظر استاد جوادی آملی جز در سایه هماهنگی «دین الهی و فطری» و «سطوح مختلف خردورزی» قابل دستیابی نخواهد بود و تنها «انسان متأله» است که می تواند با درک روابط چهارگانه حاکم بر خود، هماهنگ سازی عقل و نقل، سپردن زمام افکار، گفتار و رفتار به عقل و نقل و امامت فطرت بر طبیعت، عناصر و عوامل تمدن زا را بر محور «علم دینی» و در چارچوب «برنامه الهی» منتظم ساخته و تعیّن بخشد. مقاله حاضر، به بیان تفصیلی این دیدگاه و تحلیل و بررسی آن می پردازد.
تحلیلی بر حضور اجتماعی عرفا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معمولاً عرفان را نوعی خلوت گزینی و دوری جستن از مردم می دانند، اما در این نوشتار با بررسی تعاریف و تعلیمات عرفانی، روشن می شود که این برداشت به طور کامل، درست نیست. حداقل در برخی مراحل عرفان اسلامی، حضور در جامعه برای عارف، موضوعیت می یابد. این پژوهش، با هدف ارائه تصویری از عرفان اجتماعی، به ارزیابی مؤلفه های حضور عارف در جامعه و عمل اجتماعی او می پردازد و ضمن بررسی مباحث عرفان نظری و شواهد تاریخی در این زمینه، روشن می سازد که حضور اجتماعی سالک، در صورت برخورداری از پشتوانه علم به مضارّ و منافع خلق و بر عهده گرفتن مسئولیت هدایت و ایصال آنها به سوی حق، مرحله ای از سلوک وی است که با تأیید الهی همراه خواهد بود. بنابراین، نادیده گرفتن سلوک اجتماعی عارف و بسنده کردن به دو سفر ابتدایی از اسفار اربعه، به معنای این است که بخش بزرگی از سیر عرفانی سالک، مورد غفلت واقع شده است. با بررسی منازل عرفانی «خلق»، «فتوت» و «بسط» در منازل السائرین خواجه عبداله انصاری روشن می شود که مسئله علمِ الزام آور و مسئولیت تعهدساز عارف در اجتماع، در متون اولیه عرفان اسلامی مورد عنایت بوده است.
نقد تمایز علم از وجود ذهنی در معرفت شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
209 - 233
حوزه های تخصصی:
یکی از تفسیرهای رایج در معرفت شناسی صدرایی دیدگاهی است که علیرغم پایبندی به نگاه وجودیِ صدرا در تبیین حقیقت علم، فاصله معناداری در دیگر فروع و احکام بحث، از قبیل نسبت میان علم و وجود ذهنی، تعیین مصداق معلوم بالذات در علم حصولی و دیگر مسائلی از این دست، با مواضع صریح مرحوم آخوند دارد. کلید اصلی این اختلافات، قول به تفکیک و مغایرت وجودی میان علم و وجود ذهنی است و نتایجی که از این تفکیک حاصل می شود ظلیّت وجود ذهنی نسبت به علم، معلوم بالذات دانستن وجود علم و معلوم بالعرض دانستن وجود ذهنی است. لیکن، ما در این بررسی نشان خواهیم داد که تفکیک مذکور در نزد صدرا صرفاً جنبه اعتباری داشته و علم و وجود ذهنی از نظرگاه او اتحاد وجودی دارند و برخلاف تفسیر فوق الذکر، این وجود ذهنی است که در علم حصولی معلوم بالذات است و ظلیت آن نسبت به موجودات خارجی است نه وجود علم.
نقش علم الهی در آفرینش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
5 - 33
حوزه های تخصصی:
یکی از صفات مؤثر در فاعلیت فاعل، صفت علم است که در این مقاله نقش آن از حیث امکان و چگونگی آن در فاعلیت خداوند مورد بررسی قرار می گیرد. در تبیین اصل تأثیر و چگونگی آن بین متکلمان و فیلسوفان دیدگاه های مختلفی وجود دارد. در این مقاله بعد از بحث از اصل امکان نقش علم در فاعلیت، پنج دیدگاه (فاعلیت بالقصد، بالعنایه، بالرضا، بالعنایه و بالتجلی) و چگونگی آن مورد تحلیل قرار می گیرد. همچنین تعریف متکلمان از فاعل بالقصد بودن خدا به معنای وجود داعی زاید مورد تحلیل قرار گرفته، خاطر نشان خواهد شد که تعریف فوق با تأمل دقیق در آن قابل توجیه و دفاع است.
دستاوردهای تبیین آموزه «سریان انسان کامل در عالم» از منظر عرفان اسلامی
حوزه های تخصصی:
در یک تقسیم کلی، مباحث عرفان نظری به دو بخش «توحید» و «موحد» تقسیم می شود. بخش دوم به بررسی حقیقت انسان کامل، رابطه او با حق تعالی، و جایگاه او در هستی می پردازد. یکی از مسائل مهم بخش دوم، که در حل و فهم مسائل دیگر نیز نقش چشم گیری دارد، مسئله «سریان انسان کامل در مراتب عالم» است. تبیین این مسئله مهم عرفانی علاوه بر اینکه به فهم روشن تر حقیقت انسان کامل و جایگاه او در چینش نظام هستی کمک قابل توجهی می کند، دستاوردهای علمی دیگری نیز دارد. درک روشن تر و فهم بهتر «علم انسان کامل به حقایق اعیان و اسما»، «قدرت تصرف تکوینی انسان کامل در عالم و تدبیر امور خلق»، «وساطت انسان کامل در رسیدن فیض حق به اعیان و اسما»، «انتساب افعال و صفات سایر مراتب عالم به انسان کامل» و «سبب بودن انسان کامل برای بقای عالم» از مهم ترین استلزامات و دستاوردهای تبیین مسئله سریان انسان کامل در عوالم است که این نوشتار با روش تحلیلی توصیفی آنها را تبیین کرده است.
واکاوی معنای ظن در قرآن کریم بر پایه تحلیل روابط معنایی با واژگان همنشین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
واژه «ظن» از واژگان پرکاربرد قرآن کریم است و با توجه به جایگاه مهم آن در آیات فقهی، اعتقادی و اخلاقی، پژوهش برای کشف معنای دقیق آن ضرورت دارد. این پژوهش تلاش دارد تا مفهوم این واژه قرآنی را بر پایه تحلیل روابط معنایی آن با واژگانی که در آیات مختلف قرآن کریم با این واژه همنشین شده اند، تبیین نماید. بر این اساس، رابطه معنایی ظن با واژه های «یتبعون»، «کاذبین»، «یخرصون»، «شک»، «علم»، «حق»، «یقین»، «سلطان» و «نری» تحلیل و بررسی گردید. مفهوم واژه ظن با توجه به روابط معنایی آن با واژگان همنشین عبارت است از «اندیشه ای غالب بر نفس انسان، که هنوز به مرتبه علم نرسیده است؛ اما نفس را به خود مشغول ساخته است. لازم به ذکر است غلبه این اندیشه بر نفس به معنای قوت شواهد و دلایل آن نیست؛ بلکه در بسیاری اوقات مبتنی بر شواهد و قرائن ضعیف و نامعتبر است».
نقد رویکرد نصر حامد ابوزید در تفسیر علمی بر اساس دیدگاه آیهاللّه معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
233 - 258
حوزه های تخصصی:
درباره تفسیر علمی، شرایط و ضوابط آن، دیدگاه ها و رویکردهای متفاوتی وجود دارد که عوامل متعددی در این اختلاف و دیدگاه ها نقش داشته است، ولی یکی از مهم ترین عوامل عبارت است از نوع نگاه مفسران به جایگاه علوم در فهم قرآن؛ به طوری که بین برخی نومعتزله مثل نصر حامد ابوزید در اثر شرایط زمانی و پیشرفت های علمی، نگاه جدیدی در تعامل با قرآن مطرح شده است؛ چرا که آگاهی از پیشرفت و اقتدار غرب، ایشان را واداشته با انگیزه نواندیشی، بین دین و مدرنیته سازگاری برقرار کنند و نیز بر آن داشته که رویکرد علمی را در تفسیر آیات قرآن مورد توجه قرار دهند. از این رو این دسته از دانشمندان، با توجه به اینکه که نوع نگاهشان به رویکرد تفسیر علمی اشتباه است، قائل به تأویل پذیری بسیاری از آیات قرآن و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه و سیلان داشتن معانی قرآن و تاریخمندی قرآن شدند و هم عملاً معیارها و ضوابط تفسیر قرآن را رعایت نکردند و اما با وجود این، داعیه نواندیشی و تفسیر علمی داشتند. با تتبع در آثار و اندیشه های آنان درمی یابیم که این نوع برداشت ها هم دارای آسیب های مبنایی و غایی بوده و هم آسیب های روشی را در بر دارد. اما آیهاللّٰه معرفت ضمن اینکه تفسیر علمی را موجب فهم بهتر آیات علمی می داند، قائل است که باید معیارهای تفسیر علمی رعایت شود و همواره بر این نکته تأکید دارد که باید از علوم قطعی استفاده کرد و با دور بودن از محاذیر تاریخمندی قرآن و تأویلات نابه جا در تفسیر قرآن، از آسیب های تفسیر علمی به دور بود. ما در این مقاله با تطبیق بر دیدگاه و نظرات آیهاللّٰه معرفت، دیدگاه نصر حامد ابوزید را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.
تبیین شاخصه های علم از نگاه قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۴
45 - 66
حوزه های تخصصی:
اندیشه های قاضی سعید قمی بر مبنای نگاه فلسفی عرفانی خاص وی به مسائل بنا شده است و همین موضوع باعث شده نظریات متفاوتی نسبت به فلاسفه پیش از خود ارائه دهد. تبیین متفاوت قاضی سعید از مسئله علم که می توان گفت تا حدود زیادی در مقابل با اندیشه های ملاصدرا در باب علم است، اهمیت پرداختن به این موضوع را دوچندان می سازد. پژوهش حاضر که با بررسی مستقیم آثار و نظریات قاضی سعید صورت گرفته، تلاشی است برای معرفی شاخصه های اندیشه وی در مسئله علم که می تواند وجوه تمایز تفکرات قاضی سعید نسبت به سایر فلاسفه به حساب آید و باب های تازه ای را در وجودشناسی و معرفت شناسی علم به روی ما بگشاید. به اجمال می توان گفت که عمده نظریات قاضی سعید در زمینه علم مبتنی بر تفسیری است که از آیت خدا دانستن نفس در جامعیت و کلیت ارائه می دهد. او علم نفس را نه حصولی می داند، نه حضوری و استفاده از تعبیر حضوری در مورد علم نفس را مَجاز می شمرد و معتقد است که علم نفس، بصر عقل بر طبایع کلیه است، بدین ترتیب حاضر بودن اشیاء برای انسان به معنای ظاهر بودن آن ها برای نفس عاقله است.
سرشت شبکه ای دانش در قرن بیستم و ضرورت اتخاذ رویکرد شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
7 - 25
حوزه های تخصصی:
علم در سده اخیر سه وضعیت جدی را تجربه نموده است. مطابق وضعیت نخست، علم یک حقیقت کاملاً مستقل لحاظ شده است که براساس منطق اکتشاف علمی، صلابت و برتری خود را نسبت به سایر دانش های غیر تجربی اعلام می دارد. در رویکرد دوم، علم به مثابه دانشی متأثر از نقش روانی و اجتماعی کنشگرانِ خود، از اسطوره استقلالی پیشین فاصله گرفته و در عمل نشان داده است که پدیده ای اجتماعی است. برکنار از این دو رویکرد که اولی بر تمایز علم از غیرعلم و دومی بر در هم آمیختگی علم و غیرعلم تأکید دارند، رویکرد سوم بر شبکه ای بودن علم تأکید دارد؛ شبکه ای که تمامی علوم و معارف بشری و تحولات اجتماعی و سیاسی و اخلاقیات فردی و غیره در سرشت آن دخالت دارند و تمامیت آن بر جهت و روش تحقیق علوم تجربی اثر می گذارد. اینجاست که علوم تجربی همچون دیگر دانش ها از رویکرد شبکه ای برای حل مسائل و موضوعات خود بهره می برد. این نوشتار درصدد است پس از توضیح سیر این سه جریان در تاریخ علم معاصر، ضرورت مطالعات شبکه ای دانش را تبیین نماید.
نشانه شناسی گفتمان «ظن» در قرآن کریم با تکیه بر الگوی مربع حقیقت نمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم متنی است سرشار از نشانه ها و معانی که همواره زمینه را برای به کارگیری روش ها و رویکردهای متنوع مطالعه و تحلیل متن فراهم می سازد. مقاله حاضر بر رویکرد «نشانه شناسی گفتمان» در مکتب نشانه شناسی پاریس، تکیه دارد. رویکردی که به تجزیه و تحلیل سازوکار ساخت معنا در فرآیند تولید متن می پردازد. این نوشتار بر آن است تا با تحلیل ساخت های متنی ظن در قرآن کریم و نیز با به کار گیری الگوی «مربع نشانه شناختی» و مشخصاً با الهام از «مربع حقیقت نمایی»، فرآیند شکل گیری دلالت ظنّ را در گفتمان قرآنی تبیین کند. مطالعه چهار گونه ظن در پیکره قرآن کریم نشان می دهد که بر اساس مربع حقیقت نمایی ظن و علم، انسان در مواجهه با امور مختلف مادی و غیرمادی دچار یکی از چهار حالت توهم ادراکی، صدق، کذب و راز می شود و در این میان ایمان و انکار فاعل شناسا در امور غیرمادی همچون رسالت انبیاء، خداوند و صفات او و نیز برپایی رستاخیز، نقش مهمی در سازوکار ساخت معنای ظن ایفا می کند.
نظریه شبح به خوانش ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و دو پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
349 - 365
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به پرسش: «رابطه میان علم و نظریه شبح به خوانشِ ملاصدرا چیست؟» شکل گرفت؛ با نگاهی به شبکه واژگانی ملاصدرا و رویکرد وجودی خاص او، می توان تحلیلِ خوانشِ او از نظریه شبح را در مراحل زیر خلاصه نمود: 1. بیان مفاد نظریه شبح و نفی هرگونه تطابق میان وجود خارجی و شبح ذهنی، پذیرش اثر وجودیِ شبح و معرفی شبح به عنوان علت معده حصول علم با نگاه وجودی خاص خود. 2. بیان مفید علم بودن شبح برای کیفیات و معدومات. 3. بیان نقدهای وارد بر نظریه شبح و تحلیل نقدها. 4. طرح نظریه وجود ذهنی که علاوه بر ایجاد علم در معدومات و کیفیات، در سایر موارد وجودی نیز مفید علم باشد. با این تحلیل، می توان این احتمال را به عنوان یافته این تحقیق بیان نمود که تئوری شبح، با اینکه مورد انتقاد جدی ملاصدرا است، با این حال ملاصدرا با نگاهی خاص، از این نظریه به عنوان مرحله ای از مراحل تکامل نظریه وجود ذهنیِ خود بهره برده است، نگارندگان بر این نگاه پافشاری ندارند اما این گونه می اندیشند که در صورت پذیرش این نگاه مسئله صورت جدیدی پیدا خواهد نمود.
تبیین دیدگاه علامه طباطبایی درباره حیث التفاتی محتوا براساس مبانی فلسفی ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
387 - 409
حوزه های تخصصی:
حیث التفاتی بعنوان مفهومی محوری در فلسفه ذهن، در کانون گفتگوهای فلسفی قرار دارد.چگونگی امکان حیث التفاتی و نیز نحوه تعین محتوای ذهنی از مسائل مهمّ حیث التفاتی است و تبیین آن مبتنی بر مبانی مختلف فلسفی تفاوت می کند. تاکنون تحقیق درخوری درباره حیث التفاتی محتوا از منظر فلسفه اسلامی خصوصا به قرائت معاصر آن صورت نگرفته است. بدلیل قرابت مفهوم حیث التفاتی با مفاهیم «وجود ذهنی» و «علم»، میتوان این مفهوم را در سیاق فلسفه صدرایی با قرائت علامه طباطبایی مطرح کرد و لذا برای نخستین بار در این مقاله نشان داده شده است که میتوان با طرح این مفهوم و مسائل مربوط به آن و استنطاق مبانی فلسفی علامه طباطبایی، پاسخی نو برای مسئله امکان حیث التفاتی و تعین محتوای ذهنی جست. بطور خلاصه باید گفت کاشفیت ذاتی علم و تجرد آن پاسخگوی امکان حیث التفاتی مفاهیم ذهنی ما بوده و محتوای ذهنی، با توجه به نحوه انتزاع خاص هر علم حصولی از واقعیتِ محکی خود، متعین می گردد و به تعبیر دیگر محکی هر مفهوم و گزاره ای، محتوای آنرا متعین و مشخص می کند.
بازشناسی ارزش های علمی از ارزش های غیرعلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جاویدان خرد پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
91 - 117
حوزه های تخصصی:
ارزش ها براساس گستره کاربرد به اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی، علمی و زیبایی شناختی تقسیم می شوند. در این میان، ارزش های علمی به دلیل نقش کلیدی آنها در سامان دهی پژوهش و هدایت آن به صدق و نیز محوریت آنها در مسأله ارزش و دانش، سزاوار تأملات بیشتری هستند. گذشته از اختلاف در ماهیت این ارزش ها که معطوف به کدام ویژگی تحقیق (صدق، توجیه، کاربرد، مقبولیت، بهینه سازی) تعریف شوند و نیز تنوع مصادیق آنها در آثار مختلف، درباره اشتراک و اختلاف آنها با دیگر انواع ارزش اختلاف نظر وجود دارد. برخی سرشت آنها را با دیگر ارزش ها ازجمله ارزش های اخلاقی و اجتماعی کاملاً متفاوت می دانند و شماری نیز ارزش های علمی را دسته ای از ارزش های اخلاقی می پندارند. عده ای تمایز ارزش های علمی از غیرعلمی را نه روشن می دانند و نه دلایل قانع کننده ای بر آن می یابند؛ شماری آن را لغو می دانند و برخی تنوع مصداقی و اختلاف در تعیین آنها را دلیل بر نادرستی تفکیک تلقی می کنند. برخی نیز با اذعان به امکان چنین تمایزی، ضرورت آن را نفی می کنند. این نگرش ها اغلب نادرست هستند؛ چراکه ارزش های علمی هم دارای معیار روشن و هم دارای مصادیق مورداتفاق هستند و هم تفکیک بین انواع ارزش، ثمراتی علمی دارد و ازاین رو بیهوده نیست. همچنین سنخ ارزش-های علمی با ارزش های اجتماعی و اخلاقی مشترک است و تنها گستره کاربرد آنها (علم یا غیرعلم) تفاوت آنها را رقم می-زند.