علیرضا کهنسال

علیرضا کهنسال

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۷ مورد.
۱.

تبیین کل الکمال بودن حقیقت وجود و مظاهر آن با نگاهی به چالش ها و رهیافت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کل الکمال بودن حقیقت وجود کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود حمل حقیقت و رقیقت عدم تناهی حقیقت وجود معیت قیومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
نوشتار کنونی بر آن است که با استفاده از اصولی نظیر استقلال و بساطت محض حقیقت وجود، «کل الکمال بودن حقیقت وجود» را اثبات کند. با اثبات کل الکمال بودن حقیقت وجود، می توان به حکم عدم تناهی این حقیقت، «معیت قیومیه» حقیقت وجود را با مظاهرش نتیجه گرفت و به حکم این معیت، مظاهر حقیقت وجود را نیز به نحو رقیقت کل الکمال دانست. لکن اثبات کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود تنها به واسطه عدم تناهی حقیقت وجود و معیت قیومیه آن با مظاهر نمی باشد؛ بلکه با استفاده از اصولی نظیر عدم تناهی صفات واجب تعالی، صرافت وجود، عدم تخلل عدم در هستی، سنخیت ظاهر با مظهر، تطابق عوالم، قاعده اعطاء و احسن بودن نظام هستی نیز می توان «کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود» را به نحو رقیقت به اثبات رسانید. البته «کل الکمال بودن مظاهر حقیقت وجود» با چالش هایی نظیر «لزوم وجوب وجود در مظاهر حقیقت وجود»، «عدم ادراک کمالات مظاهر وجود» و «محدودیت قدرت واجب تعالی» مواجه است که به نظر نگارنده می توان با توجه به مبانی و اصولی نظیر «حمل حقیقت و رقیقت»، «محدودیت قوای ادراکی انسان»، «اشتداد پذیری ادراک» و «عدم تعلق قدرت واجب تعالی به امور محال» رهیافت های مناسبی برای این چالش ها یافت.
۲.

تعریف علم حضوری در تفاسیر المیزان، الصافی و فلسفه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: المیزان الصافی ملا صدرا علم حضوری تعریف علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین تعریف علم حضوری از دیدگاه فلسفه ملا صدرا و تفاسیر الصافی و المیزان می پردازد. هدف این مقاله از سویی ارزیابی میزان همخوانی دیدگاه فلسفی صدرا در تعریف علم حضوری با تفاسیر شارحان وی و از سوی دیگر میزان به کارگیری این دیدگاه در تفسیر قرآن، آن هم توسط شارحان اوست. در نهایت آشکار می شود که تفاسیر در مبحث تعریف علم حضوری از سه لایه استفاده مبانی، کلمات شکل دهنده قالب تعریف و شروط ضمیمه شده به کلمات شکل دهنده تعریف، بیشتر در لایه اول و دوم، آن هم با نگاه یک سویه به یک رکن شکل گیری علم یعنی عالم باقی مانده اند. در لایه سوم نیز بیشتر بر تبیین ویژگی های عالم تکیه و توجه شده است. همچنین در تفاسیر، رابطه علم و عین، عالم و معلوم و ویژگی ها و نسبت معلوم در پیوند با عالم که صدرا مورد توجه قرار داده، کمتر تبیین شده است. بنابراین اول آنکه نمی توان یک تبیین جامع از تعریف علم حضوری با مراجعه به این تفاسیر به دست آورد؛ افزون بر آن این تفاسیر در عین توجه به مباحث عقلی و فلسفی، اهتمام به پیاده سازی مبانی فلسفی در تمام جنبه های مباحث تفسیری خود نداشته اند.
۳.

تطبیق شکل گیری علم حضوری در آثار فلسفی ملاصدرا و تفاسیر الصافی و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: المیزان الصافی ملاصدرا یقین علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۰
این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی به تبیین عوامل ایجاد یقین حضوری از دیدگاه فلسفه ملاصدرا و تفاسیر الصافی و المیزان می پردازد. هدف این مقاله، بررسی میزان تطابق فلسفه صدرا در عوامل ایجاد یقین حضوری با تفاسیر شارحان او و میزان کاربرد این منظر در تفسیر قرآن است. در نهایت، آشکار می شود که تفاسیر در تحلیل عوامل یقین حضوری، از سه حوزه نسبت علم حضوری با عالم و معلوم، عالم و مفیض علم، هرچند از مبانی صدرایی نظیر اصالت وجود، تشکیک و حرکت جوهری بهره برده اند، اما این کاربرد عموماً در لایه های اولیه باقی مانده است. به عبارتی، تفاسیر به تحلیل نسبت احاطی عالم به معلوم و سیر اخلاقی و رفتاری عالم و دریافت افاضه یقین حضوری از مبادی اکتفا و به دیگر سویه های رابطه ایجاد یقین در نسبت با عالم، تعمیق تشکیک در وجود و حرکت جوهری در تحلیل عالم و مصدریتش و نسبت آن با مفیض علم نپرداخته اند. بنابراین، تفاسیر در عین اهتمام به استفاده از مبانی عقلی، این مبانی را در تمام مراتب تحلیل یقین حضوری به کار نمی برند. پس رویکرد فلسفی به تحلیل یقین حضوری، تنها یک روش در کنار سایر روش ها و بدون غلبه در تفاسیر این دو شارح صدرایی است.
۴.

نحوه تشکّل قاعده بسیط الحقیقه مبتنی بر دور هرمنوتیکی میان قرآن و اصول فلسفی ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف این نوشتار مطرح کردن دو پرسش و یافتن راه حلی شدنی و بایسته برای آن ها است. پرسش نخست این است که آیا ملاصدرا در اندیشه های فلسفی خود به دور هرمنوتیکی قائل بوده است؟ پرسش دیگر این که ملاصدرا چگونه با به کار بستن دور هرمنوتیکی از قرآن و مکاشفات شهودی در برداشت قاعده بسیط الحقیقه یاری جسته است؟ این پژوهش برای یافتن پاسخی بایسته و روشن نخست به کالبدشناسی مفردات پرسش های پیش گفته پرداخته، سپس به رویکردهای اصحاب هرمنوتیک و ملاصدرا درباره دور هرمنوتیکی اشاره کرده است. نویسندگان سرانجام روش ملاصدرا در چگونگی به کار بستن قرآن و مکاشفه شهودی در چارچوب دور هرمنوتیکی و دستیابی وی به قاعده نغز بسیط الحقیقه در یک دستگاه شناخت شناسی را به گفتمان گذاشت اند. نگارندگان در جستار پیش رو با گواه گرفتن اندیشه های برجسته ملاصدرا، در پی بازگفت این مدعا هستند که وی افزون بر این که در آثار خود به دورهرمنوتیکی اشاره دارد، با به کارگیری دانش های قرآنی و شهودی به عنوان پیش فرض، با روش دور هرمنوتیکی به دیدگاه های نوین فلسفی دست یافته است.
۵.

بازخوانی تحلیلی انتقادی نظریه «مباینت وجودی تشکیک در مراتب با تشکیک در مظاهر» با تاکید بر اصل «نامتناهی بودن حقیقت وجود»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نامتناهی بودن حقیقت وجود تشکیک در مراتب تشکیک در مظاهر وحدت اتصالی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
هدف این نوشتار آن است که با تأکید بر اصل «نامتناهی بودن حقیقت وجود»، نوعی «وحدت اتصالی» را در ساحت هستی به اثبات برساند. وحدتی که در پرتو آن «انفصال»، «تباین»، «مرزبندی» و «مرتبه بندی» حقیقی در ساحت هستی نفی گردد. اثبات این هدف طبق «وحدت شخصی وجود» و وقوع تشکیک در مظاهر حقیقت وجود، چندان دشوار نیست؛ لکن اثبات آن طبق «وحدت تشکیکی وجود» و وقوع تشکیک در مراتب حقیقت وجود، از جهاتی نظیر «مقید شدن واجب تعالی»، «انفصال میان مراتب حقیقت وجود» و «مصداق وجود بودن کثرات» مورد مناقشه قرار گرفته است؛ به نحوی که عده ای نسبت میان «تشکیک در مراتب» و «تشکیک در مظاهر» را تباین دانسته اند. لکن عمده این مناقشات ناشی از غفلت در هستی شناسی «مرتبه»، خلط میان «اعتبارات وجود» و مهم تر از همه اعتقاد به عدم امکان اثبات «نامتناهی بودن حقیقت وجود» طبق «وحدت تشکیکی مراتبی» است. براین اساس نگارنده معتقد است که با اثبات «نامتناهی بودن حقیقت وجود» در «وحدت تشکیکی مراتبی» می توان «وحدت اتصالی» وجود و عدم مباینت «تشکیک در مراتب» با «تشکیک در مظاهر» را نتیجه گرفت.
۶.

بازخوانی مصداق «خزائن» با تکیه بر تفاسیر عقلی و مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۳۱
در برخی از آیات قرآن کریم از واژه «خزائن» سخن به میان آمده است. مفسران در حقیقت و چیستی «خزائن» دارای وحدت نظر نبوده و اختلاف نظرهای قابل توجهی در میان ایشان به چشم می خورد. در تفاسیر عقلی-کلامی اعم از شیعه و اهل سنت، چهار مصداق درباره مفهوم خزائن مطرح شده است که عبارتند از «باران»، «عناصر و اسباب مادی خلقت»، «مقدورات الهی» و «علم الهی». نگارنده در نوشتار حاضر می کوشد تا با روشی توصیفی- تحلیلی و ضمن بهره گیری از مبانی حکمت متعالیه و مستندات فلسفی، اشکالات وارد بر مصادیق مذکور را بررسی نماید. وی دیدگاه نوینی که عبارت است از «تفسیر وجودی خزائن»، برای مصداق «خزائن» برگزیده و علت اختلاف نظر مفسران در تفسیرشان از خزائن را در تفسیر ناقص ایشان از مفهوم و مصادیق خزائن می داند.
۷.

منطق فازی و اعتباریات عملی در قضایای اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی منطق کلاسیک ادراکات اعتباری عملی قضایای اخلاقی حسن و قبح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۱۹۱
سنخ قضایای اخلاقی از منظر علامه طباطبایی و اعتباری بودن «حسن و قبح» که مبنای آنهاست، حکایت از آن دارد که نمی توان به ارزیابی و استنتاج قضایای اخلاقی با استفاده از منطق دوارزشی کلاسیک یا حتّی منطق چندارزشی ریاضی پرداخت. فیلسوف متبحّر در فقه و اصول به اطلاق در مفاهیم و نسبیت در مصادیق اخلاقی قائل است. قضایای اخلاقی اعتباری و تابع متغیّر پیوسته مصالح و مفاسد عام هستند. «منطق ف ازی» یا «منطق ابه ام» الگویی از استدلال های توأم با تقریب در ارزیابی های انسانی به دست می دهد و می تواند با جایگزین کردنِ متغیّرهای زبانی با متغیّرهای عددی، مفاهیم، متغیّرها و سیستم های نادقیق و مبهم بسیاری را به زبان ریاضی شبیه سازی نماید. «درستی» یک متغیر زبانی است؛ زیرا با عبارات «درست» و «خیلی درست» و «نسبتاً درست» و «نه خیلی درست» و «نادرست» و «نه خیلی درست و نه خیلی نادرست» و نظایر این ارزش گذاری می شود. در این نوشتار بر اساس بازنمایی مؤلفه ای ارزش های «درست ی» به عنوان یک متغیر زبانی اثبات می شود که تا کنون، منط ق فازی کامل ترین مرجع شناخته شده ارزش گذاری در قضایای اخلاقی، به منظور نیل به ارزیابی های دقیق در تصمیم گیری های پیچیده انسانی است.
۸.

ترکیب ماده و صورت از نظر مشاء؛ اتحادی یا انضمامی؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب اتحادی ترکیب انضمامی ماده صورت مشاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۸
مشهور است در مقابل حکمت متعالیه که قائل به ترکیب اتحادی ماده و صورت است مشائیان، قائل به ترکیب انضمامی این دو هستند. شهرت انتساب این نظر به مشائیان به حدی است که هیچ کس شکی در قائل بودن آنان به ترکیب انضمامی ندارد، درحالی که تحقیق در این مسئله نشان می دهد که امر به این وضوح نیست و با چنین جزم و یقینی نمی توان به مشائیان چنین نسبتی داد. مسئله ترکیب اتحادی و انضمامی از ابداعات صدرالدین دشتکی در قرن نهم هجری است و پیش از آن مطرح نبوده است بنابراین در کتب ابن سینا و فارابی و بهمنیار و دیگر مشائیان پیش از دشتکی مطرح نبوده و آن ها در این مسئله بحثی نداشته اند اما بسیاری از حکمای هم زمان با صدرالدین دشتکی و پس از او که اکثراً مشائی بوده اند همچون میرداماد و فیاض لاهیجی در این مسئله با دشتکی مخالفت کرده اند. اگر این مسئله را بر مشائیان پیش از دشتکی عرضه کنیم در کلمات آنان، هم به نفع ترکیب اتحادی و هم انضمامی می توان شواهدی یافت بنابراین نمی توان یکی از این دو را به آنان نسبت داد و تنها شاید با تسامح بتوان اتباع مشائیان را قائل به ترکیب انضمامی دانست.
۹.

نفس شناسی سینوی و صدرایی؛ در واکاوی تعریف نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس تعریف نفس ابن سینا ملاصدرا حدوث نفس تجرد نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۰ تعداد دانلود : ۱۸۳
تلاش برای شناسایی نفس در علوم گوناگون ازجمله فلسفه، جایگاه والایی داشته است و هنوز هم دارد و ابن سینا و ملاصدرا مُبدع دو مشرب فکری و فلسفی نیز به این مهم اهتمام داشته اند، این مقاله با استفاده از شیوه کتابخانه ای و جمع آوری مطالب مکتوب، به دیدگاه این دو اندیشمند در بحث نفس پرداخته و می کوشد تا با بررسی و تأمل و تعمیق در «تعریف نفس» به وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشمند در این خصوص بپردازد. بین «تعریف اشیا» و «مبانی خاص یک نظام فلسفی» رابطه تأثیر و تأثر وجود دارد، به عبارت دیگر، تفاوت تعریف ها نشان دهنده تفاوت مبانی است و تفاوت در مبانی هر نظام فلسفی نیز، منجر به بروز تمایز و اختلاف در تعریف و تبیین اشیا می شود، بنابراین بررسی و تحلیل تعریف نفس در تفکر فلسفی ابن سینا و ملاصدرا می تواند علاوه بر تبیین و مقایسه نظرات خاص این دو در این امر، به شناسایی چیستی مبانی نظری آن دو نیز بیانجامد، هرچند تعریف نفس به؛ «کمال اول برای جسم طبیعی» و «جوهر مجرد بسیط بودن»؛ که مورد پذیرش این دو فیلسوف است؛ نشان از شباهت های دیدگاه در این رابطه است اما در مواردی نظیر بحث درباره چگونگی و پیدایش نفس و نحوه بقای آن و... به تفاوت های مبنایی می رسیم که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
۱۰.

بررسی مفهوم و مصادیق حیات در قرآن و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود حیات نفس علم قدرت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۹۳
صدرالمتالهین حیات را مبدا «ادراک» و «فعل» می داند و با توجه به اصول فلسفه خود مثل اصل اصالت، بساطت و تشکیک وجود ثابت کرد که حیات، حقیقتی تشکیکی است که در همه مراتب وجود سریان دارد. بنابراین طبق فلسفه ملاصدرا همه موجودات زنده هستند. در حالی که طبق فلسفه های پیش از ملاصدرا در عالم طبیعت صرفاً حیوانات و انسان ها دارای حیات دانسته می شدند چراکه فقط این دو دسته دارای قوای مدرکه و محرکه بودند و گیاهان و جمادات فاقد این قوا بودند و در نتیجه طبق این فلسفه ها فاقد حیات دانسته می شدند. این دیدگاه با آیات قرآن و مبانی فلسفه ملاصدرا قابل پذیرش نیست. در بسیاری از آیات قرآن به تسبیح عمومی همه موجودات اشاره می کند، تسبیحی که برای انسان قابل فهم نیست. محتوای این آیات نشان دهنده ی این است که همه موجودات دارای آگاهی و حیات هستند. آگاهی و حیاتی که ملاصدرا توانست آن را با اصول فلسفه خود اثبات کند.
۱۱.

چالش موجودیت زمان موهوم در آرای متکلمان و فلاسفه مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان موهوم وعاء عدم صریح زمان موجود فلاسفه متکلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
مبحث حدوث و قدم عالم ریشه در مبانی تفکر کلامی و فلسفی نظیر ملاک نیاز معلول به علت، نسبت علت تام و معلول، ضرورت علّی و معلولی، تبیین ماهیت زمان و مکان و نسبتشان به یکدیگر، تبیین ذات و صفات الهی نظیر علم، قدرت، اراده و نسبت صفات با ذات دارد. دراین میان، برخی متکلمان، براساس مبانی فکری خود و توجه به ظاهر آیات و روایات، حدوث زمانی عالم را برگزیدند و شواهد و استدلال هایی اقامه کردند. در نقطه مقابل، فلاسفه مسلمان با نقد ادله و شواهد ایشان، قدم زمانی عالم را اختیار کردند. از سوی دیگر، برخی متکلمان برای گریز از چالش های حدوث زمانی و ترمیم ساختاری آن، نظریه زمان موهوم را ارائه کردند. یکی از محورهای اساسی در این نظریه، مسئله موجودیت و معدومیت زمان موهوم است که شکل دهنده دیالوگ استدلالی میان فلاسفه و متکلمان بوده است. در این پژوهش، اولاً نظرات متکلمان که در سه محور موجودیت، معدومیت و نفس الامری بودن این زمان متغیر است، مورد بررسی قرار می گیرد؛ ثانیاً نقدهای فلاسفه بر آرای متکلمان تبیین می گردد. نهایتاً نیز آشکار می گردد که با وجود تنافر آرای فلاسفه و متکلمان و اشکالات واردشده مانند شبیه زمان موجود بودن زمان موهوم و لغو بودن معدومیت زمان موهوم، می توان هر دو گروه را در اثبات نوعی وعاء برای موجودات عوالم مافوق ماده با وجود اختلاف در تبیین ویژگی ها و منشأ انتزاع این وعاء متفق دانست.
۱۲.

نقد و بررسی اشکالات وارد بر نگرش علامه طباطبایی در تفسیر خزائن الهی(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۹۸
تفاسیر مختلف از واژه «خزائن» در آیه شریفه «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (حجر: 21) سبب تشتت آرای مفسران در این زمینه گردیده است. از جمله اندیشمندانی که به تبیین این آیه همت گماشته اند، علامه طباطبایی است که با صبغه فلسفی می کوشد ضمن توجه به معنای ظاهری آیه و با تکیه بر اصول فلسفی همچون تشکیک وجود، تفسیری متناسب با آموزه های دینی برای خزائن الهی ارائه دهد. برخی از پژوهشگران بر تفسیر فلسفی ایشان از خزائن اشکالات متعددی را وارد کرده اند که گاه ناشی از بدفهمی از عبارات ایشان است. نوشتار حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی، ضمن مروری بر رویکرد تفسیری علامه طباطبایی در آیه مذکور، به نقد و ارزیابی اشکال های مطرح شده به تفسیر ایشان می پردازد. بررسی ها بیانگر آن است که علامه با درنظرگرفتن مراتبی در عالم وجود، می کوشد تحلیلی وجودی از این آیه برای نزول فیض و رحمت الهی در مراتب مختلف هستی ارائه دهد؛ از این رو موجودات محدود و مقدر که در ابتدای امر همان امور جسمانی اند، پیش از نزول و ظهور در عالم ماده، حقایقی ورای این عالم دارند که خزائن نامیده شده و متعلق به عالم امرند. این خزائن چون قبل از تنزل و تقدرند، محدود به حد و قدر مادی نیستند؛ اگرچه محدود به حد معلولیت (قدر امکانی) اند
۱۳.

عینیت و بینونت وحدت و کثرت در نظام توحیدی ملاصدرا با ابتناء بر قاعده بسیط الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قاعده بسیط الحقیقه وحدت و کثرت وحدت شخصی وجود معیت قیومی بینونت وصفی جمع تنزیه و تشبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۷۱
ملاصدرا در مباحث توحید با ارائهٔ برهانی مبتنی بر قاعدهٔ بسیط الحقیقه، حق تعالیٰ را متصف به بساطت حقیقی می کند. این برهان ظاهراً در امتداد برهان نفیِ ترکیب از ذات و در عرض سایر براهینِ توحید است، اما در واقع هدف از آن ارائهٔ نظام توحیدیِ متمایز از همهٔ مکاتب فلسفی ازنظرِ نسبت وحدت و کثرت در مرتبهٔ ذات و نیز دون ذات حق است. هدف از این مقاله، تبیین معیتِ ذاتِ واحدِ حق با کثرت خلقی و نحوهٔ جمع آن با تعالیِ او بر مبنای این قاعده است. به این منظور، جایگاه برهان بسیط الحقیقه در براهین توحید تبیین می شود؛ زیرا مقدمه ضروری تبیین توحید است. بررسی بساطت حق یا تصالحِ کثرتِ نامتناهی با وحدت در مرتبهٔ ذات و نیز توحید صفاتی در فلسفهٔ ملاصدرا که تتمیمِ معنای بساطت است، از موضوعات این پژوهش است و درنهایت، نحوهٔ معیتِ ویژهٔ مترتب بر بساطت حق ارائه می شود. این معیت می تواند شائبهٔ تکثر ذاتی و نیز نقض تعالیِ او را داشته باشد. حاصل پژوهش این است که ملاصدرا بر مبنای بساطت حقیقی یا کل الأشیاءبودنِ حق تعالیٰ، قرابتی بین حق و خلق برقرار می کند که مستلزم تعالیِ او نیز است.
۱۴.

تمایز میان غیلانیِ فیلسوف از غیلانیِ متکلم؛ کوششی مقدماتی بر پایه شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افضل الدین غیلانی فریدالدین غیلانی مخالفان فلسفه فیلسوف متکلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۷
افضل الدین غیلانی یکی از شاگردان برجسته حکیم ابوالعباس لوکری است که با واسطه بهمنیار از شاگردان ابن سینا به شمار می رود. او فلاسفه بزرگی را تربیت نموده که سلسله شاگردانش با دو واسطه به خواجه نصیرالدین طوسی می رسد. در مقابل فریدالدین غیلانی معاصر با افضل الدین غیلانی از همفکران و هم مسلکان غزالی است که مخالفت و اعتراض خود نسبت به فلسفه و فلاسفه را در کتابی با عنوان حدوث العالم   منعکس نموده است. برخی از اصحاب قلم، این دو شخصیت متفاوت و متمایز را یکی دانسته و به دنبال آن، قضاوت های نادرستی کرده اند. در این نوشتار که به شیوه اسنادی و با تحلیل منطقی به تحریر درآمده است، با شواهدی چند، تمایز شخصیت علمی و فردی افضل الدین و فریدالدین غیلانی تبیین می گردد. از جمله این شواهد مبتنی بر سال های عمر فریدالدین که در آثار خود به مناسبت ذکر کرده و نیز شواهدی از محتوای کتاب حدوث العالم است که می تواند احتمال دوگانگی غیلانی فیلسوف از غیلانی متکلم را قوت ببخشد.
۱۵.

بررسی اختیار انسان از دیدگاه بنیان گذار حکمت متعالیه، ملاصدرا، و بنیان گذار علوم شناختی، مایکل گزنیگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اختیار اراده مفسر مغز ملاصدرا گزنیگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۴۰۴
بسیاری از فلاسفه اسلامی بحث اختیار انسان را از مهم ترین راه های خداشناسی می دانند؛ زیرا معتقد هستند انسان در ذات، صفات و افعال، شبیه خداوند است و از این رو شناخت اختیار انسان و حدود آن، نقش و جایگاه او در هستی و نیز نسبت وی با خداوند را روشن می کند. ملاصدرا این بحث را به صورت منسجم و ابتکاری بر مبنای اصول وجودشناختی اصالت، تشکیک و وحدت وجود بیان کرده و در نهایت به نحوی بدیع، نظریه امر بین الامرین را از طریق نظریه وحدت شخصی وجود تبیین می کند. گزنیگا نیز به عنوان دانشمند علوم اعصاب شناختی و نوخاسته گرا در مسئله مغز/ذهن در راستای تبیین اختیار انسان معتقد است اراده انسان، ساخته «مفسّر» مغز است و آزادی انتخاب برای انسان از طریق تعامل در اجتماع و محیط حاصل می شود، اما در عین حال انسان، موجودی مسئول می باشد. در این نوشتار ابتدا مبانی اندیشه هریک از این دو متفکر تبیین شده و پس از بیان تشابه ها و تفاوت های دیدگاه آنان، هر دو دیدگاه، تحلیل و ارزیابی می شود.
۱۷.

محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستی شناختیِ ارتباط موجودات با خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصل خیر افلاطون ایده خدا نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۴ تعداد دانلود : ۴۳۹
افلاطون واژه نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود به کار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایت گری نماد از امر نمادینه شده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، می توان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریه ایده که مرکز ثقل نظریه های هستی شناسی افلاطون است، در مفهوم شناسی نماد نقش محوری ایفا می کند، به طوری که رابطه نماد و امر نمادینه شده بر پایه رابطه سایه یا تصویر با اصل و بهره مندی سایه از اصل استوار است. تدقیق در معنای بهره مندی نیز معنای ظهور را دربر دارد که اساس ارتباط نماد و امر نمادینه شده محسوب می شود. بنابراین تحلیل معنای نماد در مستندات افلاطون مؤید این مطلب است که در مراتب جهان هستی نیز روابط نمادین حکمفرما هستند؛ چنانکه محسوسات نماد ایده ها و ایده ها نماد اصل خیر (خدای نظام فلسفی افلاطون) هستند. این پژوهش با ابتنای بر روش تحلیلی - توصیفی و واکاوی آثار افلاطون، جایگاه خدا در هستی و نوع روابط موجودات با او را، با محوریت نظام نمادین تبیین می کند و آشکار می شود که خدا اصل وحدتی است که هیچ گاه نماد چیزی قرار نمی گیرد و شناخت و توصیف ذات او، صرفاً از طریق شناخت نمادها حاصل خواهد شد.
۱۸.

بررسی نظریه حشر صدرالمتألهین در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حشر بعث صراط شفاعت ملاصدرا ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۵۰۲
ملاصدرا بر اساس مبانی اصالت وجود، وحدت تشکیکی و حرکت جوهری، و ابن عربی بر اساس وحدت وجود، قائل به حشر به معنای ظهور متمایز بواطن موجودات اعم از گیاه و حیوان و انسان در عالم قیامت و پس از مرگ در زمین بسیط و گسترده ای که شایسته تجلی نور الهی و شهود ملائکه و انبیاء می باشد، همراه با جمع شدن تمام خلایق و موجودات در گروه های مختلف می باشند. همچنین معتقدند که ظهور متمایز بواطن در حشر به این دلیل اتفاق می افتد که بواطن موجودات، اثرِ افعال و افعال هم نشئت گرفته از اغراض نفسانی می باشد که این اغراض در اثر تکرار افعال، به صورت ملکه در درون و باطن رسوخ می نماید. ملاصدرا در بیان و توضیح مواقف حشر مانند صراط و شفاعت بسیار از ابن   عربی تأثیر پذیرفته است، به طوری که در نوشتارهایش سخن تازه ای جز بیان اصطلاحات و براهین فلسفی مشاهده نمی شود؛ اما بر خلاف این مباحث در مباحثی مانند گروه های مختلف مردم در حشر، موقف بعث و حسابرسی به جز تأثیرات اندکی که از ابن عربی گرفته، بسیار نظرات دقیق و تازه ای را به صورت براهین فلسفی مطرح نموده است و در موقف نشر هم، وی تنها تشریح کننده آن موقف می باشد.
۱۹.

رویکرد وحدت گرایانه ملاصدرا به نظریه اتحاد عاقل و معقول بر مبنای بساطت نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اتحاد عاقل و معقول بساطت نفس حرکت جوهری عقل فعال معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۶۶
نظریه اتحاد عاقل و معقول جایگاهی ویژه در حکمت متعالیه دارد. برخی از فلاسفه مانند ابن سینا آن را انکار کرده اند؛ لیکن ملاصدرا در موضع قبول آن است. این اختلاف نظر به دلیل اختلاف در مبانی این دو فیلسوف است؛ چنان که می توان گفت این نظریه فقط بر اساس مبانی حکمت متعالیه قابل تصور است. مفاد این نظریه بر اساس دیدگاه های رایج، اتحاد نفس با صور علمیه خود است. مبانی و نظریات ویژه ملاصدرا درباره ماهیت نفس و نیز در معرفت شناسی، امکان ارائه تفسیری خاص را از این قاعده فراهم می کند. نظر رایج درباره فرایند ادراک، تأثر از جهان خارج و صعودی بودن معرفت است، اما ساحتی از معرفت به نحو نزولی وجود دارد. بر مبنای بساطت نفس، هر شیئی در جهان خارج، اصل و حقیقتی در باطن یا مرتبه عقلانی انسان دارد. در صورت ظهور این بساطت، تمام آنچه به عنوان ادراکات عقلی، خیالی و حسی به نفس نسبت داده می شود، ظهور آن اصل در مراتب مادون، از جمله خیال و حس است. ملاصدرا در نظریه اتحاد عالم و معلوم به این ساحت از معرفت نظر دارد، که بهترین تعبیر برای آن، با توجه به وحدت ظاهر و مظهر، وحدت علم و عالم و معلوم است
۲۰.

نوخاستگی نفس و بدن (مغز/ ذهن) از دیدگاه ملاصدرا و مایکل گزنیگا، بنیان گذار علوم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوخاستگی تعامل ذهن و بدن ملاصدرا گزنیگا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۴ تعداد دانلود : ۶۱۵
انسان همواره در طول تاریخ زوایای وجودی خود را از ابعاد و طرق مختلف بررسی و کاوش کرده است. مسئله تعامل نفس و بدن از جمله مسائلی است که با پیشرفت علوم مختلفی چون علوم شناختی از حوزه فلسفه وارد علوم تجربی شده است. ملاصدرا این موضوع را به صورت ابتکاری با طرح مسئله حدوث جسمانی نفس بر مبنای اصول تشکیک وجود و حرکت جوهری پاسخ داده است. مایکل گزنیگا نیز به عنوان متخصص علوم اعصاب شناختی (Cognitive neuroscience) در صدد است با مطالعه مغز و ساختار آن در قالب دیدگاه نوخاسته گرایی به سؤال چگونگی تعامل مغز/ ذهن پاسخ دهد. در این نوشتار ابتدا دیدگاه نوخاسته گرایی بیان شده سپس سعی شده خوانشی از دیدگاه ملاصدرا در قالب نظریه نوخاسته گرایی ارائه شود و با دیدگاه نوخاسته گرایانه گزنیگا مقایسه گردد و در نهایت پس از مقایسه و تحلیل به ارزیابی دیدگاه آنان می پردازد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان