مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
علم
حوزه های تخصصی:
در پاسخ به چراییِ پدیده ها دست به تبیین آن ها می زنیم، و تبیین چیزی نیست جز نسبت دادن پدیده ها به پدیده های شناخته شده ی دیگر و در نهایت طرح نظریه ای فراگیر جهت وحدت بخشیدن میان پدیده های متکثر. در این مقاله ابتدا از روی کرد وحدت انگارانه به معرفت دفاع می شود و در ادامه با پرداختن به بحث شی انگاری کلمه، جلوی پیش داوری های واقع گرایانه گرفته می شود.
رابطه علم و دین از منظر علّامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان با پیشرفت روزافزون علوم، با سؤالاتى درباره رابطه این علوم با دین مواجه مى شود. ترابط میان «علم و دین» از جمله مسائلى است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. این تحقیق بر آن است که رابطه علم و دین را از نگاه علّامه طباطبائى بررسى نماید و با تتبع در آثار ایشان، مباحثى را که درباره این موضوع مطرح کرده اند، استخراج، تنظیم و سپس توصیف و تحلیل کند. ایشان معتقد است علم و دین روابط متقابلى با هم دارند؛ شکوفایى علم و دانش در تمدن هاى جهان، مرهون تدابیر و تشویق هاى دین است و علم نیز در تحکیم باورهاى دینى سهم بسزایى بر عهده دارد. علّامه با انکار تعارض واقعى میان علم و دین، براى رفع تعارضات ظاهرى پیش آمده، راه حل هایى را ارائه مى کند. ایشان عمده این تعارضات را با تقدم گزاره هاى قطعى بر ظنى و یا از طریق تمایز قلمرو علم و دین، رفع مى نماید و در بسیارى از موارد با تبیین و تفسیر صحیح از آموزه هاى دینى، عدم تعارض واقعى میان علم و دین را نشان مى دهد.
تأملی در سازگاری درونی اندیشه فلسفی ملاصدرا درباره شناخت انسان از خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر ملاصدرا، تنها گونهٔ ممکن شناخت درست و معتبر نسبت به خداوند علم حضوری است. اما به نظر می رسد که علم حضوری انسان نسبت به خداوند خالی از اشکال و ابهام نباشد. با توجه به سایر اصول و مبانی ملاصدرا در حکمت متعالیه می توان گفت که قائل شدن به علم حضوری در منظومهٔ فکری و نظام فلسفی ملاصدرا با سایر بخش های فلسفهٔ صدرایی ناسازگار است. در این مقاله، شش مورد از این ناسازگاری ها تحت عنوان «تأمل» مطرح شده است: معضل صدق در علم حضوری به خدا، غفلت از خدا، شناخت غیرخدا، عدم شناخت واسطه های میان انسان و خدا، عدم امکان شناخت چیزی غیر از ذات خود در علم حضوری و عدم امکان شناخت ذات و صفات خداوند. به نظر می رسد ملاصدرا قصد دارد نشان دهد که راه حل این مسئله در قلمروی فراسوی تفکر فلسفی است، به طوری که ملاصدرا با نظام بزرگ فلسفهٔ خود در پی آن است که تمهیدی را برای ورود به آن عرصه مهیا کند. لذا حکمت متعالیه در نهایت چیزی نیست جز مقدمه ای برای تعالی انسان، که این تعالی از سنخ کاوش ها و فعالیت های نظری و فلسفی نیست، بلکه کاملاً عرفانی و نیازمند سیر و سلوک عرفانی است.
مبانی الهیّات در تفکّر دنس اسکوتوس با نگاهی اجمالی به آرای ابن سینا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی متاخر (قرون 14 و 15)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
مقالة حاضر درصدد است مبانی الهیات را از دیدگاه فیلسوف و متألّه مَدرسی دنس اسکوتوس بررسی کند. این مبانی عبارتند از: تعریف و موضوع الهیات، اقسام الهیات، امکان الهیات به مثابه یک علم، و نسبت عقل و وحی. هم چنین سعی خواهد شد با توجّه به تأثیرپذیری اسکوتوس از ابن سینا در بسیاری از موارد، مقایسه ای اجمالی میان دیدگاه های آن دو انجام شود. هر دو متفکّر موضوع الهیات را خدا و مسائل مربوط به آن می دانند و بر همین اساس الهیات را تعریف می کنند. دربارة امکان الهیات به مثابه یک علم، در حالی که اسکوتوس معتقد است که نمی توان آن را دقیقا یک علم نظری نامید بلکه آن نهایتا یک علم عملی است، ابن سینا الهیات بالمعنی الاخص را دقیقاً یک علم نظریِ یقینی می داند. دربارة نسبت عقل و وحی نیز اسکوتوس ضمن تأیید کارکرد عقل در الهیات، نهایتاً به برتری وحی معتقد است، امّا ابن سینا ضمن قبول اعتبار تامّ وحی، کاملاً اصالت عقلی است.
جای گاه علم در فرهنگ اسلامی: بررسی دو نظریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بین مورخان علم دو نظریة عمده دربارة جای گاه علم در فرهنگ اسلامی وجود دارد: برخی بر این باورند که علم در اسلام مسئله ای حاشیه ای است و اساساً در دستگاه تعلیم و تربیت اسلامی، پدیدة علم از جای گاه جدی و بااهمیتی برخوردار نبوده و در حاشیه قرار داشته است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة حاشیه ای» می نامند. بنا بر این نظریه، دستاوردها و موفقیت های بزرگ و انکار ناپذیر علمیِ دانش مندان مسلمان و فیلسوفان طبیعی را باید ثمرة محفل های خصوصی دانست که از فشارها و تضییقات راست دینان و سنت گرایان در امان ماندند. عده ای هم بر این اعتقادند که علم در فرهنگ اسلامی از شأن و منزلت والایی برخوردار بوده و اساساً واژة علم و دانش در هیچ تمدنی، به جز تمدن اسلامی، چنین جای گاهی نداشته و واژه ای کلیدی در این تمدن بوده است. طرف داران این نظریه آن را «نظریة ضبط و تخصیص» نام نهاده اند. بر اساس این نظریه، اگرچه علوم معقول در جهان اسلام بر علوم منقول غالب نشد، ولی با آن از در آشتی درآمد. این مقاله بنا دارد با بهره گیری از منابع معتبر به بررسی این دو نظریه بپردازد.
رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى با محوریت تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ایمان دینى، یکى از مهم ترین مباحثى است که در ادیان به طور عموم و ادیان ابراهیمى به طور خاص مورد توجه بوده است. تاریخ اسلامى گواه این است که مسئله ایمان یکى از کهن ترین موضوعات اعتقادى است که فرق مختلف اسلامى بدان پرداخته اند. این نوشتار، با روش توصیفى تحلیلى مى کوشد با نگاه قرآنى، مسئله رابطه ایمان و معرفت از دیدگاه علّامه طباطبائى را مورد بررسى قرار دهد. ابتدا معناى ایمان و معرفت و سپس متعلق ایمان و در نهایت رابطه بین ایمان و معرفت مورد بررسى واقع شده است. سه نوع رابطه بین ایمان و معرفت متصور شده و در نهایت رابطه اى را مقبول دانسته که معرفت نقش زمینه و مقدمه را در حصول ایمان ایفا مى کند. در ضمن، رابطه معرفت حضورى با ایمان و امکان حصول ایمان با ظن نیز مورد مداقه واقع شده است.
پیوند علم و دین از نگاه چارلز سندرس پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می خواهیم نشان دهیم که هرچند پیرس منطق دان، دانش مند و فیلسوفی پراگماتیست است، رگه های قوی دینی در نظام فکری او (به ویژه در اواخر عمرش) با فلسفه علمی او پیوند ناگسستنی دارد. بر اساس این دیدگاه، این نوشته با استناد به آثار پیرس در پی نشان دادن این رگه های دینی در قالب «پیوند علم و دین» در اندیشه این متفکر امریکایی است. پیرس تبلور این پیوند را در روش علمی نشان می دهد و معتقد است که روش علم باید «روح» علمی داشته باشد و این روح همان میل به یادگیری حقیقت است که در علم و دین وجود دارد. پیرس معتقد است که علم و دین با تکیه بر این روحیه می توانند در راستای هم حرکت کنند و او حتی از دین علم در این حیطه یاد می کند. بنابراین، پیرس با روحیه دینی به علم می نگرد و این امر در دوره سوم فکری او در قالب مقالات و نوشته هایش کاملاً آشکار است
بررسی و تبیین اطلاق گرایی معرفتی در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سنت فلسفه اسلامی به دلیل اذعان به ناکامی نفس در دستیابی به کنه وجودی و نفس الامریِ اشیا مسئله اطلاق گراییِ معرفتی بروزی جدی می یابد. اما در این بین، نگاه ملاصدرا به این مسئله رویکردی متمایز را ارائه می دهد. صدرا در تفکر عام خویش، طبق مشرب فلاسفه، توانایی نفس در شناخت حقایق اشیا را آماج تردید قرار می دهد. با وجود این، در رویکرد نهایی اش بر اساس برخی مبانی وجودی و معرفتیِ تفکر خویش، دغدغه این مسئله را طرح می کند و در نهایت، راهکاری پیش می نهد. ملاصدرا در گام اول اذعان می دارد که به دلیل اختلاط محاکی ادراکات حسی و خیالی با نقص و شرافت وجودی محاکی ادراکات عقلی و همچنین خساست وجودی نفس که لازمه حدوث جسمانی آن است، محتمل است ادراکات نفس قرین ابهام و عدم وضوح گردد و در حد ظواهر و اعراض اشیا باقی بماند. اما وی در گام نهایی با تأکید بر ماهیت وجودی حقیقت علم، اشتداد نفس و تعالی آن از خساست جسمانیه را مرهون فرایند وحدت عاقل و معقول می داند. صدرا معتقد است به هر میزان که نفس در فرایند وحدت با ادراکاتش گسترش بیشتری یابد، به همان میزان از نقایص وجودی و شواغل معرفتی تعالی می یابد و در نتیجه، ادراکاتی مأخوذ از کنه و ملکوت اشیا و محاکی نفس الامری را به دست می آورد.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.
راهکارهای قرآنی وحدت و تقریب
حوزه های تخصصی:
با تلاوت و مطالعه قرآن کریم متوجه میشویم که در این کتاب جاوید الهی از دو نوع اختلاف سخن به میان آمده که یکی مطلوب و دیگری نامطلوب است. اختلاف در طبایع بشری و اختلاف در ماهیت جهان هستی و حتی اختلاف در نوع برداشت و تفسیر از دین، از جمله اختلافات مطلوب است اما اختلاف از روی لجاجت، جهالت و تعصب و پس از هویدا شدن حق و مانند آن از جمله اختلافات نامطلوب به شمار میآید. قرآن کریم که جامعترین کتاب قانون برای بشریت و برترین برنامه برای زندگی انسانهاست راهکارهایی را برای حل اختلاف و جهت تحقق تقریب ارائه داده که بسیار حایز اهمیت است. مهمترین این راهکارها که در مقاله مورد نظر به طور مفصل بدان پرداخته شده است عبارتاند از:
رجوع به قرآن و سنت برای حل اختلاف.
التزام به اعمال و فرامینی که برای ایجاد همبستگی مؤثرند.
توجه و التزام به «اصلاحذاتالبین».
توجه و عنایت به فرامین اخلاقی و سلوک اجتماعی.
گفتوگو و تعامل علمی میان دانشمندان دینی و غیره.
جایگاه علم و علم آموزی در اسلام
حوزه های تخصصی:
تاریخ بشر با آموختن و تعلیم و تربیت آغاز می شود، انسان ها از روزگار کهن و آن زمان که پا به عرصه ی تاریخ و حیات خود گذاشتند، شروع به آموختن و کشف راز و رمز اطراف خود و انتقام مفاهیم و اطلاعات به منظور بیان دیدگاه و نظرات خود نمودند و انسان ها از همان ابتدای خلقت تا به امروز که از راه های گوناگون دانش و اطلاعات خود را بدست می-آورد بر اهمیت و نقش علم و دانش در زندگی خود پی برده بودند. در ادیان گوناگون به تناسب به فراگیری علم و دانش تأکید و توصیه شده است اما هیچ دینی همانند اسلام و به اندازه آن مسلمانان را به آموختن علوم گوناگون و یا دادن آن به دیگران به منظور رواج علم و دانش میان مردم تأکید نکرده است .مسلمانان از همان روزگار اولیه به دنبال کسب علم و دانش بودند که این امر از توصیه های قرآن و دین مبین اسلام نشأت می گرفت و قرآن این کتاب آسمانی خود به عنوان اساس علوم اسلامی و اخلاقی و همچنین پیامبر اکرم نیز که خود به عنوان اولین معلم و مربی در تاریخ که تعالیم و احکام دین اسلام را به یاران و صحابهٔ خود می آموخت از عوامل اساسی گرایش و تحرک مسلمانان به آموختن علم و علوم آموزی بوده است و با تأسیس اولین حلقه های درسی در مساجد علم آموزی مسلمانان آغاز شد. در این مجال تا حد امکان سعی خواهد شد تا اهمیتی که دین اسلام به علم آموزی و جایگاه مهمی که به دانشمندان و عالمان داده شده است بررسی شود.
ناتانیل هاثورن روایتگر علم و اخلاق اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناتانیل هاثورن به عنوان یکی از مشهورترین و تاثیر گذار ترین نویسندگان اخلاق گرای قرن نوزدهم ادبیات آمریکا همواره از زاویه های متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. مباحث زیادی در ارتباط با اینکه آیا هاثورن در داستان هایش اخلاق فردی از قبیل رابطه انسان با خدا، توبه و بازگشت به من معنوی را بیشتر مد نظر داشته یا اینکه در یک سطح وسیع تر ریشه مشکلات جامعه بشری را در رعایت یا عدم رعایت اخلاق اجتماعی جستجو می کرده ، صورت گرفته است. بررسی ها نشان می دهند که هاثورن از مطرح کردن آنچه منتقدین آثار ادبی موارد اخلاق فردی می نامند، به تصویر کشیدن اهمیت اخلاق اجتماعی را در نظر داشته است. این مقاله سعی می کند از میان موارد متعددی که هاثورن در ارتباط با اخلاق اجتماعی در آثارش مطرح نموده است، به رابطه بین علم و اخلاق اجتماعی بپردازد. این مقاله علم و استفاده نا صحیح از آن را در سه داستان کوتاه "" نشان مادر زاد""، "" دختر راپاچینی"" و "" اتان برند"" بعنوان بخش مکملی از سبک ناتانیل هاثورن به تصویر می کشد و این انتقاد اجتماعی را از دیدگاه نویسنده مطرح می سازد.
سنجش و اندازه گیری چرایی فعالیت متناسب استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه سرمایه گذاری برای کشف استعداد ذاتی، منحصربه فرد و برتر و زمینه سازی برای فعالیت مبتنی بر آن را قابل دفاع می کند، چرایی فعالیت متناسب استعداد است. لذا، با هدف مشخص نمودن چرایی فعالیت متناسب استعداد، با رویکردی کیفی- اکتشافی، مبانی علمی معتبر، مورد پژوهش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد مفهوم چرایی فعالیت متناسب استعداد توسط متغیرهای پنج گانه: عمل به علم، خلاقیت، جلوگیری از اسراف، آزادی و خود بودن، اندازه گیری می شود. چنانچه تلاش آدمی بر محور استعداد برترش بچرخد و روی موج استعدادش تنظیم شود، به خوبی از عهده جذب، پردازش و استفاده از داده های مرتبط با آن برمی آید، زیرا محرک های محیطی، حواس، اعصاب، ساختار مغز و محتوای ذهن به نحو مؤثر با هم مرتبط و مکمل شده و به نوعی انسان را متصل به وجود لایتناهی درون خود کرده و موجودیت او را با نظم و سازمانِ نظام هستی هماهنگ و همسو می نماید که این خود رفتار موفقیت آمیز را نتیجه می دهد. به این صورت که فرد و کارش، همانند قفل و کلید با هم یکی شده و هر چه بیشتر «عمل به علم»، «خلاقیت»، «جلوگیری از اسراف»، «آزادی» و «خود بودن» را تجربه می نماید.
بررسی دیدگاه «ادوارد تایلور» و «جیمز فریزر» درباره خاستگاه و تکامل دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان رویکردهایی که درباره تفسیر و تبیین دین پدید آمد، گرایش عقل گرایی از آن جهت که در تبیین دین، پیدایش و تحول آن را همچون جلوه هایی از تغییر و تکامل فکر و عقل انسان دانسته و تحول و تکامل دین را با تحولات ذهنی بشر یکی می داند، قابل توجه بوده است. این رویکرد، دین را پاسخی به نیاز شناختی انسان می داند. دین در این رویکرد انسان شناسانه، محصول تلاش انسان اولیه برای شناخت اشیاء و رویدادهای محیط اطراف اوست، در نتیجه هر چه دانش انسان به جهان پیرامونش افزایش پیدا می کند، نیاز او به دین کاهش می یابد. انسان شناسانی چون «ادوارد تایلور» و «جیمز فریزر» از این زاویه به خاستگاه و تکامل دین نگریسته اند. آن ها با تاکید بر اصولی مانند وحدت روانی و ذهنی انسان ها، اصل بقایا و الگوی تکامل فکری و ذهنی انسان، مراحل دین را از مرحله جانمند انگاری و جادو تا مرحله وحدت گرایی و توحید، تفسیر می کنند که سرانجام در دوران رشد علم افول می کند. این رویکرد انسان شناسانه، از دو جهت ضعف دارد، یکی از جهت عدم ابتناء بر اسناد عینی و تاریخی داده ها و نظریات ارائه شده که مسئله ای روش شناختی در مطالعات ادیان است و دیگری از جهت محتوایی؛ زیرا پیش فرض اصلی این دیدگاه که عناصر، کارکردها و ویژگی های همه ادیان همانند هستند، از یک طرف و عدم توجه به ابعاد مابعدالطبیعی و عاطفی دین از جهت دیگر، مورد نقد جدی دین شناسان است.
تبیین هندسة علم در اندیشة قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین هندسه علم در اندیشة قرآنی هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد. روش مطالعه، توصیفی تحلیلی است که مطابق آن، اطّلاعات به دست آمده از کُتُب و منابع، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. یافته ها بیانگر آن است که از منظر قرآن کریم، هر نسبت و مواجهه ای با علم، به تکامل و تعالی شخصیّت منجر نمی شود. از میان نسبت های کشف شده از قبیل نسبت حمل، نسبت فهم، نسبت نقد و نسبت خلق، تنها نسبت خلق علم به عنوان نسبت برتر معرّفی شده است. مطابق آموزه های قرآنی، «علم» دارای ویژگی های ذاتی از قبیل تشکیک پذیری، بی مرزی، اصالت، قداست، جهت مندی و جاودانگی است که مجموعة این ویژگی ها در کنار هم، چارچوب و هندسة خاصّی به مقولة علم می بخشد و مرز آن را با پاره ای اصطلاحات نزدیک به علم مشخّص می سازد. بخش پایانی این مقاله نیز به آفات و موانعی اشاره می کند که دستیابی انسان به علم و یقین را با چالش روبه رو می سازد.
بررسی اعجاز در قرآن بر اساس علم منطق با تکیه بر احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مروری اجمالی در معجزات پیامبران درمی یابیم که معجزة هر پیامبری دو وجه شاخص و ممتاز دارد که عبارتند از: وجه امتیاز حسّی و وجه امتیاز عقلی. به عنوان مثال، اژدها شدن عصای حضرت موسی(ع)، بیرون آمدن ناقة حضرت صالح از سینة کوه، شفای مریضان به دست حضرت عیسی(ع) و نظیر اینها را می توان از مصادیق معجزات حسّی برشمرد. امّا آن بخش ازگفتار انبیاء و کردار منبعث از این گفتار که به تصریح ایشان، وحی و سخن خداست، وجه عقلی اعجاز را در بر می گیرد و اساس و عنوان پیامبری حاکی از همین معجزات است؛ یعنی دریافت پیام از منبع غیرمتعارف و ابلاغ آن به مردم، و منظور از منبع متعارف، عقل و اندیشة بشری در کنار عقل و اندیشة الهی است. مقام تجلّی عقل الهی برترین و شاخص ترین وجه امتیاز انبیاست؛ زیرا عقل بشری در رهگذر زمان، مکان و تجربة حسّی تکامل می یابد. در نتیجه، فاقد توانایی احاطه بر آینده است. مراد از آینده صرفاً قید زمان نیست، بلکه منظور، حاصل و نتیجة قوانین و سنّت هایی است که انسان با اندیشة خود به آن می رسد یا رسیده است. لذا عنصر زمان و مکان در تجربیّات و تعقّلات بشری دو امر ضروری هستند، در حالی که در فرآیند عقل وحیانی، فاقد هر گونه نقش و نقشه هستند. با دقّت در تجلّی عقل وحیانی در عقل بشری می توان به یکی از تجلّیات قاطع و مستمر اعجاز الهی به ویژه رسول گرامی اسلام درهمة دوران پی برد.
تبیین و بررسی حقیقت ایمان، ویژگی ها و پیامدهای آن در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث حقیقت ایمان و ویژگی ها و پیامدهای آن از محوری ترین مباحث دین شناسی است که تبیین و بررسی دقیق آن افزون بر اینکه می تواند در تصحیح دیدگاه های نظری و باورهای انسان تأثیر بسزایی داشته باشد، از جنبة عملی هم نقشی اساسی در اصلاح رفتارها و اعمال آدمی دارد. نوشتار حاضر می کوشد تا با استناد به آثار علّامه طباطبائی، به ویژه تفسیر المیزان، دیدگاه ایشان را دربارة این موضوع بررسی کند. در این بررسی ابتدا تعاریفی که ایشان از حقیقت ایمان ارائه کرده است، مختصراً تبیین می شوند و سپس عناصر مندرج در این تعاریف، تحت عناوینی کانون بحث و بررسی قرار می گیرند تا از این راه عناصر مندرج در ماهیت و ساختار ذاتی ایمان از منظر ایشان روشن شوند. پس از آن، برخی از ویژگی های ایمان مانند اختیاری بودن ایمان، مراتب و درجات ایمان، و افزایش و کاهش پذیری آن بررسی می شوند و سپس برخی از پیامدهای مهم ایمان، مانند ارتباط ایمان با عمل، ارتباط ایمان با اسلام و ارتباط آن با اخلاق از نظر ایشان کانون تبیین و بررسی قرار خواهند گرفت.
بررسی انتقادی دیدگاه سوئینبرن در باب صفات خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوئینبرن، فیلسوف دین معاصر، در آثار خود تلاش کرده است تا تقریر جدیدی از براهین اثبات وجود خدا ارائه دهد. وی قبل از پرداختن به این براهین، ابتدا به تبیین صفات خداوند پرداخته است؛ سرمدیت، قدرت، علم، خیریت، تشخص و اختیار از جمله صفاتی است که او به تحلیل آنها پرداخته و گاه تبیین های منحصر به فردی از آنها ارائه نموده است. تقسیم صفات به دو گروه اصلی و استنتاجی، تصریح به عدم تعلق قدرت مطلق خداوند به محالات ذاتی، و تأکید بر علت محدثه و مبقیه بودن خداوند نسبت به عالم و اختیار خداوند، از مهم ترین نکاتی است که وی در باب صفات خدا بیان کرده است. بیشتر دیدگاه های وی با نگرة فلاسفه اسلامی در این خصوص منطبق است؛ اما عدم بحث مبسوط از صفات استنتاجی، عدم توانایی وی بر حل شبهه علم ازلی خداوند به افعال اختیاری انسان و عدم پذیرش معنای دقیق از سرمدیت، مهم ترین اشکالات وی در باب تبیین صفات خداوند است. در این پژوهش با بازخوانی تبیین های سوئینبرن از این صفات، به ارزیابی و نقد آنها خواهیم پرداخت.
آموزش در دو قرن اول
حوزه های تخصصی:
علم مهمترین و بزرگترین رکن فرهنگ و تمدن است و در کنار آن تعلیم و تربیت وسیله انتقال فرهنگ و علم و تجربه از نسلی به نسل دیگر می باشد، به همین دلیل در طول تاریخ، جوامع بشری توجه خاصی به تعلیم و تربیت داشته اند.
از طریق آموزش کودکان از یک طرف، آداب و سنن به نسل بعدی انتقال می یابد و از طرف دیگر افراد کار آزموده برای بدست گرفتن مشاغل مهم کشور پرورش می یابند.
در ایران، از دوره باستان، تعلیم و تربیت جایگاه ویژه ای در جامعه داشت و به همین منظور نهادهای آموزشی بسیاری در نقاط مختلف تاسیس شده بود، اما طبقاتی بودن جامعه ایران، مانع از آموزش تمام افراد می شد و فقط طبقه ای خاص قادر به تحصیل بودند. پس از اسلام، تعلیم و تربیت برای کل مردم آزاد شد و از آنجا که دین اسلام توجهی خاص به آموزش دارد، در نتیجه موجب تحول و جهش علمی عظیمی در ایران پس از اسلام گردید .
در این مقاله تعلیم و تربیت و گسترش علوم در دو قرن اول ایران اسلامی مورد بررسی قرار می گیرد.
رابطة علوم انسانی اجتماعی با گفتمان و الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف انقلاب اسلامی ایران برای رسیدن به تمدنی متعالی، نیازمند بهره گیری از مدل پیشرفتی است که در آن مؤلفه های دین، علم، فرهنگ و تمدن با یکدیگر معاضدت داشته باشند. این مقاله با روش تحقیق اسنادی و با استعانت از دیدگاه شهید مطهری، تلاش می کند تا مدلی از پیشرفت را متناسب با شرایط کنونی گفتمان انقلاب اسلامی استخراج کرده و مختصات آن را به اجمال معرفی نماید. با تدقیق در مسئلة پیشرفت در شهید مطهری، گونه ای از مسئلة گفتمانی مشتمل بر دو بُعد شناختی و عملی هویدا می شود که به ترتیب مرتبط با قوت علم (به ویژه علوم انسانی اجتماعی) و الگوهایی از خرده نظامات اجتماعی (یعنی سیاست، اقتصاد، تعلیم و تربیت و خانواده) می باشند. همچنین ترابط میان علم و دین از یک سو و میان فرهنگ سازی و دین از سوی دیگر، نقشی محوری در پیشرفت جامعه و شکل گیری تمدن اسلامی دارد.