فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های حکومت ها و دولت های ایران خودکامگی و یکه تازی است. نظریه هایی بسیاری در باره ی تبیین این مطلب مطرح شده است. از نگرش های ساختاری ( نظیر نگرش های مارکسیستی) گرفته تا نگرش هائی که به وجه تاریخی و کنشگر/کنشگران (نظیر نظریه پاتریمونیالیستی یا نظریه سلطانیسم) تلاش کرده اند که علل برآمدن این شیوهی حکومتی را بیان کنند با این همه اغلب از یک نکته غفلت می شود و آن این است که ساختارهائی که موجد خودکامگی و استبداد هستند، قادرند که بر این شیوه حد زنند. این ساختارها به همان سان که مانع پیش برد اهداف دموکراتیک می شوند، محدودکننده ی خودکامگی و استبداد هم هستند. فرمان های پادشاهان معمولاً از همان آغاز، در گیرودار بوروکراسی یا محیط اجتماعی گیر می کنند و کم رنگ می شوند. هدف این مقاله نشان دادن شواهد در این زمینه برای دولت مدرن دولت رضاشاه است. اهمیت نظری اثبات این نکته از این جاست که فرض متعارف استبداد مطلق این دولت را به چالش می کشد. ما با ارائه ی شواهد متعددی نشان داده ایم که چگونه طوفان خودرائی و استبداد در مقابل موانع ساختاری و تاریخی انرژی خود را از دست می دهد. ظرفیت و توان قدرت سلطه، سازوکارهای بوروکراتیک، محدوده ی وسیع جغرافیائی، نیروهای اجتماعی (نهاد دین، نهاد بازار، اقوام و ایلات، روشنفکران و نخبگان) و نیروهای خارجی از پارامترهایی است که بر این قدرت یکه تاز و استبدادی حد زده اند.
تبیین ساختاری علل فروپاشی دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی نظریات مسلط جامعه شناسی سیاسی در حوزه مطالعات انقلاب و رابطه دولت و جامعه را به طور نسبی تحت تاثیر خود قرار داد. مهم ترین سوال ها پیرامون این حادثه سیاسی در تاریخ معاصر ایران مربوط به «چرایی و چگونگی» وقوع آن است. هدف اصلی در این مقاله پاسخ به «چرایی» ساختاری فروپاشی رژیم پهلوی دوم است. در پاسخ به این «چرایی» به سه علت/ فرضیه ساختاری و مکانیسم های علّی آن اشاره خواهد شد که نشان می دهند رژیم سابق از طریق چه مکانیسم هایی دچار آسیب پذیری شد. فرضیه اول معطوف به ماهیت دولت سلطانی در دوران رژیم پهلوی دوم است که آن را به عنوان یکی از علل تاثیرگذار در فروپاشی رژیم مدّ نظر دارد. فرضیه دوم در صدد است تا ماهیت رانتی رژیم شاه و سازوکارهای منتج از این ماهیت را به عنوان دومین علّت آسیب پذیری دولت مورد ارزیابی قرار دهد. فرضیه سوم فشارهای خارجی (ایالات متحده) به منظور استقرار دولتی دست نشانده و وابسته در منطقه را به عنوان سومین علّت آسیب پذیری معرفی می کند. ترکیب این سه پاسخ به مساله آسیب پذیری ساختاری رژیم پهلوی، مدلی نسبتاً جامع ارائه می دهد که از طریق آن می توان بخشی از ناکارآمدی دولت در عصر پهلوی دوم را تبیین کرد. این مقاله با روشی کیفی و تاریخی و با حمایت داده های کتابخانه ای نشان می دهد که وجه ساختاری وقوع انقلاب اسلامی ایران محصول ترکیب ماهیت سلطانی، رانتی و وابسته رژیم پهلوی بوده است.
پوپولیسم و کورپوراتیسم در پهلوی دوم: ابزارهایی نرم برای یک اقتدارگرایی سخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نشان می دهد که پهلوی دوم از دهه 1340 به این سو به سمت نوعی اقتدارگرایی سخت حرکت نموده است. در حالی که عموماً استدلال می شود که این اقتدارگرایی سخت بیشتر از طریق سازو برگ های سرکوب عریان مانند ارتش و نیروهای امنیتی ساواک محقق شده است، این مقاله مشخص می سازد که رژیم در این مسیر همین طور از سازو برگ های سرکوب رقیق و ناپیدا همانند ابزارهای پوپولیستی و کورپوراتیستی نیز بهره گرفته است. در این راستا مقاله اولاً نشان می دهد رژیم چگونه با توسل به این ابزارها درصدد مقابله با بحران نفوذ دولت مرکزی در مناطق پیرامونی،تضعیف طبقات بالا مانند زمین داران، بورژوازی صنعتی و بورژوازی تجاری و کسب رضایت و سکوت سیاسی طبقات پایین مانند دهقانان و کارگران برآمد. ثانیاً مشخص می سازد رژیم چگونه از طریق این ابزارها به دستکاری در ساختار نهادهای صنفی پرداخت، چگونه نهادهای صنفی مستقل را برچید و نهادهای صنفی وابسته دولتی را جایگزین آنها ساخت و نهایتاً چگونه جامعه مدنی را به حوزه ای تبدیل نمود که طرح استیلای رژیم در آن پی ریخته می شد. با این وجود انقلاب سال 57 نشان داد که این شیوه مهندسی اجتماعی چگونه با تعمیق بحران مشارکت می تواند به شورش اجتماعی بیانجامید.
نوستالژیا؛ مشروعیت و ضد مشروعیت در دولت پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
تفسیر سیاست در دولت پهلوی، بر مبنای الگوی نوستالژیا، هدف این مقاله است. نوستالژیا، به منزله موقعیتی بنیادین در حیات ذهنی انسان، می تواند عرصه سیاسی را متأثر از مضامین و انگاره های خود سازد. در این مقاله، با تمرکز بر دوره پهلوی، قصد داریم تا که نشان دهیم، مشروعیت، که از زمره مفاهیم اساسی مرتبط با سیاست است، ماهیتی عمدتاً نوستالژیک به خود گرفته بود. الگوی نوستالژیا، خودآگاه و ناخودآگاه، به یکی از سرمشق های جاافتاده و مسلط بر گفتمان های ایران عصر پهلوی تبدیل شده بود. در این مقاله، نوستالژیا، به مثابه محل اتصال فرهنگ و سیاست تفسیر می شود. الگوی نوستالژیا، آن چنان فراگیر بود که، حتی صورت بندی نظری ایده ها و افکار نیروهای رقیب و مخالف دولت پهلوی نیز، بیشتر درون چنین سرمشق فراگیر و عامی انجام می شد. این، عام بودن نوستالژیا است که هم گفتمان ملی ایران باستان گرایی حاکم و هم گفتمان دینی اسلام گرایی رقیب (و برخی دیگر گفتمان های حاضر در عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی) را پوشش می دهد. الگوی نوستالژیا، در عرصه سیاست، برای یکی (دولت پهلوی)، مقدمات کسب اعتبار و مشروعیت تدارک می دید و برای دیگری (گفتمان رقیب)، لوازم مورد نیاز جهت سلب مشروعیت از نظام موجود را فراهم می کرد. پارادایم نوستالژیا، نشان خود را بر سیاست در ایران آشکار ساخت.
از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی (نقش انقلاب سفید در پیدایش انقلاب اسلامی ایران با تأکید بر جایگاه امام خمینی (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ انقلاب اسلامی ایران (بررسی ریشه ها و عوامل)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
گفتمان جنسیت از انقلاب سفید تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی از مشروطه تا انقلاب اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران دوره پهلوی اول و دوم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی جنسیت
کیفیت و کمّیت مشارکت زنان در رویدادهای سرنوشت ساز تاریخی، از جمله انقلاب ها یکسان نبوده و بنا بر شرایط و موقعیت اجتماعی- فرهنگی جامعه اشکال گوناگونی به خود گرفته است؛ ولی به نوبه خود مقوله جنسیت را به کانون تصمیم گیری ها و منازعات سیاسی وارد کرده است.
انقلاب اسلامی که مهم ترین رخداد مؤثر بر سرنوشت سیاسی و اجتماعی ملت ایران است نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ چراکه فقط پس از گذشت 15 سال از اعطای حق رأی به زنان در قالب برنامه اصلاحی انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی که به شدت ناخرسندی و اعتراض علما را به بازتعریف نقش های زنانه توسط حکومت برانگیخته بود، مشارکت گسترده زنان آن هم با سیمایی متفاوت از الگوهای پذیرفته شده زن سنتی یا مدرن در مبارزات انقلابی تا آنجا توجه ناظران خارجی را برانگیخت که آن را انقلاب چادرها نامیدند.
با وجود این، چرایی و چگونگی این مشارکت، از جمله عرصه های مغفول مانده در میان علایق نظری و پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی به شمار می رود؛ ازاین رو، این مقاله برآن است تا با تمرکز بر متون رسمی تولیدشده توسط الیت سیاسی و مطبوعاتی ایران در گستره زمانی سال های 1342 تا 1357 و با استفاده از روش تحلیل گفتمان نشان دهد که جنسیت به عنوان یک برساخته گفتمانی چگونه در دو دهه پیش از انقلاب اسلامی در پرتو ظرفیت نظام زبانی و مناسبات قدرت و مقاومت مندرج در آن درون بستری از رخدادهای سیاسی و اجتماعی ساخته شده و مرزهای مألوف و تعیین کننده هویت های زنانه/ مردانه را درنوردید. بدین منظور بستری تاریخی را به تصویر خواهد کشید که درون آن مدلول زنانه/ مردانه به تدریج از جایگاه چندین هزارساله خود بیرون آمده و در پیوند با دال های کانونی گفتارهای رقیب حاضر در متن منازعه سیاسی شامل گفتار رسمی حکومت، روحانیت سنتی و نواندیشی دینی و انقلابی، معنا و ساختاری تازه یافته است.
ویژگی های دولت پهلوی دوم و آسیب پذیری آن در مقابل بسیج انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، آسیب پذیری های دولت پهلوی دوم و نقش آن در بسیج انقلابی بررسی شده است. سؤال اصلی مقاله این است که ویژگی ها و آسیب پذیری های دولت پهلوی دوم که موجب بسیج انقلابی شد، چه بودند. برای پاسخ به این سؤال، از روش تحلیل اسنادی که از انواع روش های کیفی است، استفاده شده. با این روش، اسناد و مدارک موجود شامل کتاب ها، مقالات و پایان نامه ها بررسی شده است. این پژوهش با استفاده از ترکیبی از نظریات دولت محوری که شامل نظریه های استقلال دولت، رویکرد توان دولت، دیدگاه فرصت شناسی سیاسی و نگرش ساختمان گرایی دولت است، مدلی جهت تبیین وضعیت دولت رژیم پهلوی و آسیب پذیری آن، و رابطه آن با بسیج انقلابی عرضه کرده و با استفاده از آن، به تحلیل آسیب پذیری های دولت پهلوی و رابطة آن با بسیج انقلابی پرداخته است. از نتایج تحقیق آن است که مهم ترین موارد آسیب پذیری دولت پهلوی، شامل استقلال دولت رانتی پهلوی از طبقات اجتماعی (جامعه مدنی)، ضعف توانایی دولت در سیاست گذاری ها، ضعف دیوان سالاری نهادهای دولتی، انحصارطلبی دولت و آسیب پذیری های حاصل از نوسازی و اصلاحات دولت در ترکیب با هم، به بسیج انقلابی منجر شده است.
نقش نخبگان سیاسی در رشد و توسعه متوازن جوامع معاصر آسیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نقش و تأثیرات نخبگان در سه کشور ایران، ژاپن، و ترکیه بررسی شده است که در مجموع نقش نیروی انسانی و اندیشه نخبگان سیاسی و علمی در به کارگیری ظرفیت های داخلی و بین المللی به عنوان الگو و مدلی برتر نسبت به سایر عوامل می تواند درجه اهمیت آنان بر جنبه های مختلف توسعه را نشان دهد. رویکرد رهبران و نخبگان این کشورها در فراهم نمودن زمینه های رشد سیاسی، آموزشی، و اقتصادی بر اساس عوامل مرتبط با امر توسعه متوازن تجزیه و تحلیل شده است و همچنین، به ضعف و کاستی برخی از کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران در جهت عدم حرکت متوازن به سوی توسعه فراگیر و پلورالیسم، خصوصاً در دوران پهلوی ها، از منظر تاریخی، سیاسی، و اجتماعی اشاره شده است. همچنین بر تفاوت بین رشد و توسعه از نظر تمرکز رشد بر کمیت از یک سو و توسعه از سوی دیگر تأکید شده است. روش توصیفی و تحلیلی و نیز الگوی تطبیقی با استفادة حداکثر از ظرفیت ها و مقتضیات برای شناخت هرچه بهتر پارامترهای تأثیرگذار در موضوع و اهداف تحقیق و پژوهش روش این پژوهش بوده است. نتایج نشان می دهد که نخبگان سیاسی تأثیرات مثبت و بعضاً منفی در روند رشد و توسعه متوازن جوامع مورد تحقیق داشته اند.
آسیب شناسی دولت در ایران در دوره پهلوی: فساد سیاسی به روایت اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره فساد سیاسی در ایران دوره پهلوی (به ویژه فساد سیاسی خاندان پهلوی) بسیار نوشته اند ولی بیشتر این نوشته ها نه تنها بر مفهوم بندی موجه مشخصی از فساد سیاسی و داده های معتبر استوار نیستند، بلکه نوعی جانبداری آشکار و برجسته را هم در بر می گیرند که اعتبار آنها را مخدوش می کند. نوشتار حاضر در واقع روایتی از فساد سیاسی در ایران مابین سال های 1300 تا 1357 است که با تعریف و مفهوم بندی مشخصی از فساد سیاسی، معتبرترین داده های موجود درباره این پدیده را بازشناسی می کند. به بیان دیگر، این نوشتار نتیجه تحلیل داده های موجود در نزدیک به 900 گزارش و مکاتبه متعلق به عالی ترین سطوح سیاسی ـ اداری دولت در مقطع مورد نظر است. تحلیل اطلاعات موجود در این اسناد ارزشمند نشان می دهد در مقاطع مختلف این دورة تقریباً پنجاه ساله، رایج ترین انواع فساد سیاسی چه انواعی بوده و کارگزاران دولتی متعلق به رده های مختلف سلسله مراتب سیاسی ـ اداری چه سهمی در سوءاستفاده از قدرت سیاسی داشته اند.
شیوه های عضوگیری نهضت آزادی (1357-1342)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این تحقیق چگونگی و شیوه های عضوگیری نهضت آزادی است. روش این پژوهش تاریخی است که از انواع روش های تحقیق کیفی است و ابزار اصلی مورد استفاده، بهره گیری از مصاحبه های عمیق است. همچنین به عنوان مکمل از روش تحلیل اسنادی نیز استفاده شده است. برای این تحقیق از قبل نظریه ای درنظر گرفته نشد و تلاش شد که ابتدا براساس مطالعه اسنادِ گروه ها و سازمان های انقلابی، مدلی تهیه شود و سپس براساس یافته های تجربی به دست آمده از مصاحبه های عملی، مدل اولیه براساس استقراء، کامل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سران این گروه، از طبقه متوسط جدید محسوب می شدند، لکن غالب عضوگیری ها از دانشجویانِ طبقات متوسط و متوسط به پایین بوده و در سطح غیردانشجویی توانستند بازاریانِ روشنفکر را جذب کنند. در جذب کارگران، ناموفق بودند و توفیق چندانی در عضوگیری از زنان نداشتند. در عضوگیری ها، تأثیر بالای کاریزمایِ رهبران و منتسبان به گروه، به وضوح مشاهده می شود. بستر های عمده عضوگیری، انجمن های اسلامی و مسجد هدایت بود.
شکل گیری نظام وظیفه در پیوند با پروژة ملت سازی حکومتی دورة پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام وظیفه نخستین بار در چهارچوب ارتش های پادشاهی و دولت های مستقل از کلیسا در اروپای غربی تأسیس شد و توانست واسطه ای بین دولت و ملت در ابتدای مدرنیته و وسیله ای برای بسط نظامی گری حاکمان و سلاطین باشد. تقسیم کار اجتماعی، پیشرفت تکنیکی، و صنعتی شدن در کنار هم سبب شد تا ارتش های مدرن شکل بگیرند که از اولین نهادهای بوروکراتیک نیز به شمار می آمدند. اما این پدیده که در غرب پس از مجموعه تحولات اندیشه ای و اجتماعی پدید آمده بود، در ایران دوره پهلوی اول به منزلة بخشی از پروژة مدرن سازی و تثبیت حکومت استبدادی رضا خان شکل گرفت. بسط عناصر هویتِ ملی گرایانه و مطیع کردن نیروهای سنتی جامعة ایران در برابر استبداد مطلقة حکومت، از طریق آموزش ها و هنجارسازی عمومی و فراگیر، یکی دیگر از کارکردها و کارویژه های ارتش و نظام خدمت اجباری در کنار تأثیرات و خدمات سیاسی و نظامی دیگرش در تأسیس و ابقای حکومت پهلوی بود. نظام وظیفه، در کنار خلع سلاح عمومی، به حکومت پهلوی اول این امکان را می داد که با گسترش اقتدار نظامی پایه های حکومت خود را مستقر کند. تشکیل ارتش یکپارچه و خدمت اجباری عمومی را باید یکی از اولین تلاش های سامان مند و همه جانبه برای خلق شهروندان نظام جدید مبتنی بر ایدة دولت ـ ملت در تاریخ ایران دانست.
بررسی تطبیقی کودتاهای1953ایران، 1954گواتمالا و1973شیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت کودتا و تاثیرات گسترده آن در تاریخ جوامع، بررسی آن خصوصا از بعد تطبیقی و یافتن علل وقوع و بیان شباهت ها و تفاوت های میان کودتاهای مختلف در جهان از نظر نقش عوامل خارجی و موضع گیری ابرقدرت ها و همچنین نقش عوامل داخلی مانند ویژگی شخصی و اقدامات رهبران موجود، احزاب، مردم، ارتش و بطور کلی ارائه یافته هایی تقریبا مشترک از جایگاه ویژه ای برخوردار است. لذا با توجه به ضرورت فوق این پژوهش درصدد بررسی تطبیقی کودتاهای1953 ایران، 1954 گواتمالا و 1973 شیلی از دو بعد خارجی و داخلی است. در این زمینه علاوه بر بررسی نقش عوامل خارجی در سقوط دولت مصدق، آربنز و آلنده، در بعد داخلی نیز در چارچوب نظریه آلموند و پاول پیرامون «توانایی های سیستم سیاسی» به بررسی عوامل موثر بر کودتاهای مذکور پرداخته می شود. به نظر می رسد کاهش توانایی های سیستم سیاسی، تسهیل کننده نقش نهایی عوامل خارجی در ایجاد کودتاهای مذکور باشد. این پژوهش با اتکاء به ابزار کتابخانه ای و بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تاریخی- تطبیقی امکان پذیر است.
بررسی روند همراهی جبهه ملی با انقلاب اسلامی از فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که جبهه ملی در دوران دوکابینه پرتحول جمشید آموزگار و جعفر شریف امامی، همچنان به مشی پیشین خود، یعنی مبارزه پارلمانتاریستی در چهارچوب قانون اساسی وفادار مانده بود و این شیوه، هم با مشی رهبری نهضت تعارض داشت و هم با فضای ملتهب و انقلابی کشور سازگار نبود، در ادامه مشی خود، دست خوش تردید و اختلاف نظر شد و دوجریان اصلی از متن آن ظهور کرد: بخشی از این جریان به همراهی با امام خمینی(ره) پرداخت و بخشی دیگر در کنار شاه قرار گرفت و به مخالفت با انقلاب پرداخت که این مقاله در صدد بررسی این تحول است.
موضع محمدتقی ملک الشعراء بهار نسبت به طرح «جمهوریت» رضاخان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایندگان و روحانیون محافظه کار مخالف رضاخان رئیس الوزراء در مجلس پنجم شورای ملی، پس از ارزیابی طرح «جمهوریت» وی، چون آن را اولین خیزش سیاسی او و تجددطلبان مدافع اش جهت برپایی حکومت غیردینی و حذف تدریجی روحانیون از ساختار قدرت سیاسی کشور، و مغایر قانون اساسی مشروطیت و همچنین نخستین اقدام رضاخان برای الغای حاکمیت قاجاریه و استقرار سلطنت مطلقه اش می دانستند، بر حفظ اصول قانون اساسی مشروطه و سلطنت قاجاریه پافشاری نمودند. آنان علی رغم آن که شاهان قاجار را به دلیل ممانعت از تغییرات سیاسی ضروری در کشور مورد انتقاد قرار می دادند، قاطعانه با تصویب طرح جمهوریت در مجلس، و اعتلای پایگاه سیاسی رضاخان مخالفت کردند. در این مقاله، با روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، ضمن بررسی فرآیند تکوین طرح جمهوریت رضاخان و علل ناکامی آن، با تأکید بر کتاب تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران و دیوان اشعار ملک الشعرای بهار، تصویری اجمالی از نگاه آسیب شناسانه ی او به طرح جمهوریت، و نقش سیاسی او و علل مخالفتش با تصویب طرح در مجلس، ارائه شده است.