مطالب مرتبط با کلیدواژه

تجدد گرایی


۱.

تغییر اسامی شهرهای ایران در دوره پهلوی اول و نقش فرهنگستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم رضاشاه فرهنگستان تجدد گرایی فروغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۸۵۲
هدف: هدف از انجام این پژوهش، آگاهی از چرایی و چگونگی تغییر، اسامی شهرهای ایران به عنوان یک ""برنامه ریزی دولتی"" در عصر پهلوی اول است. روش/رویکرد پژوهش: این تحقیق بر اساس روش توصیفی-علمی مبتنی بر اسناد دولتی، خاطرات رجال، نشریات و روزنامه ها و منابع کتابخانه ای تدوین شده است. یافته ها و نتایج: پس از استقرار امنیت در کشور، دولت متولی مدرنیزاسیون و اصلاحات در کشور شد. شهر کانون و جلوه گاه مدرنیسم و زبان واحد، مهم ترین عامل وحدت بخش در ملت سازی تلقی گردید. در تقابل با هر آنچه ""انیرانی"" بود، اسامی خیابان ها، مغازه ها،نام خانوادگی افراد، نام قبایل و حتی نام کشور تغییر کرد تا طرحی نو برای ملتی نو در افکنده شود.زدودن خاطرات تلخ شکست های ایرانیان که موجب تحمیل زبان و اسامی ترکی،مغولی و عربی شده بود، در صدر برنامه های دولت قرار گرفت و ""کمیسیون جغرافیا"" در سازمان فرهنگستان مسئول این اقدام شد.بیش از 107 عنوان جغرافیایی ابداع گردید که بیشترین تغییرات مربوط به مناطق ترک و کردنشین بود و با خروج رضا شاه برخی از آنها به حالت سابق برگشت.
۲.

بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجدد گفتمان موسیقی تحلیل گفتمان تجدد گرایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر ادبیات
تعداد بازدید : ۱۶۸۶ تعداد دانلود : ۷۲۲
این مقاله تحقیقی، با هدف بررسی گفتمان های تجددگرا و نوسنت گرای موسیقی در ایران معاصر (1385- 1285) به بررسی خصوصیات و عناصر اصلی شکل گیری و تکوین گفتمان های یاد شده پرداخته است تا ضمن تبار شناسی تاریخی و معرفی ویژگی های گفتمانی این دوره، تفسیر و بازشناسی معنا کاوانه ای از گفتمان های یادشده ارائه نماید. این مقاله، از منظر مطالعات فرهنگی و به کمک روش تحلیل تاریخی گفتمان، نشان می دهد که چگونه بستر های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر گفتمان های یاد شده، تأثیر مستقیم و غیر مستقیم گذاشته اند. نتایج این مقاله، به کمک روش کیفی و از طریق تکنیک تحلیل گفتمان و تبار شناسی تاریخی به دست آمده است. در این دوران، این گفتمان ها تحت تأثیر شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران معاصر شکل گرفته و تکوین یافته اند. همچنین در این دوران، ورود موسیقی نظامی، انقلاب مشروطه، پروژه نوسازی رضاشاه، سفر روشنفکران به غرب، عوامل فراملی، برنامه نوسازی موسیقی قدیم ایران، برنامه اداره موسیقی کشور، تأسیس رادیو، تأسیس هنرستان های موسیقی و در نهایت عزل و نصب مین باشیان و وزیری، تأسیس مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران و رشد محافل آکادمیک، نقاط عطفی در شکل گیری درون مایه های اصلی گفتمان های تجدد گرا و نوسنت گرا به شمار می آیند، یعنی قدرت شرحه شرحه، بر موسیقی اعمال شده است.
۳.

فرآیند شکل گیری هویت جدید زن در ایران از دوران ناصری تا پایان پهلوی اول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فرآیند هویت اجتماعی زنان تجدد گرایی دوران ناصری دوران مشروطه دوران پهلیویاول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱۱ تعداد دانلود : ۵۵۵
این مقاله حاصل یک مطالعه تاریخی است که به منظور بررسی فرآیند شکل گیری هویت جدید زن درایران،از دوران ناصری تا پایان پهلوی اول، انجام شده است.هویت مجموعه ای از ویژگی های فردی است که در طول زمان سییال ، ومتأثر از ساختار اجتماعی و میزان کنش گری افراد، پیوسته در حال نو شدن است و عوامل متعدد فرهنگی، اجتماعی واقتصادی در این فرآیند مؤثر هستند. سرعت این دگرگونی ها در هویت سنتی زنان اندک بود، لیکن از دوران ناصری وبا ورود اولین طلیعه های مدرنیته و تغییرات تدریجی در منابع هویت ساز در دوره های مشروطه و سپس پهلوی اول فرآیند شکل گیری هویت جدید زنان ایرانی ابعاد تازه ای یافته است.بررسی این فرآیندها و نحوه تعامل ساختارهای اجتماعی و کنش گری زنان در دوره های سه گانه فوق، بیا اسیتداده ازروش کتابخانه ای )اسنادی( و بهره گیری از دیدگاه های نظری جنکینز، گیدنز، بوردیو و هابرماس امکان یافته است.یافته های تحقیق نشان می دهد که در هر سه دوره، الگوی ورود مدرنیزاسیون، اشاعه بوده است. بدین ترتیی کیه دردوره ی ناصری، اصلاحات بدون برنامه و بی هدفمند، در دوره ی مشروطه منسجم تر و در دوره پهلوی اول تا حیدودی هدفمند و با برنامه ریزی توأم گردید.به همین دلیل، در دوران ناصری هویت زن ایرانی کمترین تأثیر را از تجددگرایی داشته است و این گرایشات عمدتاً معطوف به زنان درباری و طبقات بالا بوده است. امیا در دوران مشیروطه جرییان تجددخواهی توانست که در تغییرات هویتی زنان نقش مؤثرتری نظیر ایجاد انجمن ها و گروه هیای سیری، شیرکت درمجامع و گردهمایی های سیاسی و پشتیبانی از انقلاب مشروطه ایدا نماید.در دوران پهلوی اول بیا توجیه بیه ماهییت اصلاحات، جریان تجددخواهی با ندوذ به نهادهای آموزشی، اقتصادی و سیاسی توانست در شکل گیری هویت جدیید زن ایرانی نقش فعال تری ایدا نماید.