مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
شاعر
حوزههای تخصصی:
ابن هانیء (320-363 ه.ق ) یکی از بزرگترین شاعران شیعی و متبحرترین شاعر اندلسی است. کسانی که درکتب مختلف ادبی‘مختصری از ابن هانیء نگاشته اند ‘ وی را به سبب افراط در مدح متهم به کفر وارتداد نموده ‘ و بی بند وبار شمرده ومعتقدند که دست به کارهای حرام می زده است . و عده ای بیان می دارند او تا زمانی که در اندلس می زیسته هیچ اعتقادی به مذهب شیعه اسماعیلی نداشته است ‘ و مرگ اورا ناشی از میگساری و اعمال ناشی از آن شمرده اند . این مقاله برآن است تا به ابهامها و اتهامها وسؤالهای برآمده از آنها پاسخ گوید.
شاعران و ماوراءالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه از دیرباز برخی از شاعران درباره افلاک و تأثیر آن بر سرنوشت افراد بشر اشعاری سروده و از جور وستم فلک و طبیعت شکوه سرداده اند‘در این مقاله سعی شده است نخست از دیدگاه منتقدان ادبی یونان باستان مانند سقراط و افلاطون به موضوع نگریسته شود و سپس نمونه هایی از طرز تفکر برخی از شاعران گذشته و معاصر ارائه گردد. نتیجه حاصل از بررسی آراء وافکار مختلف نشان می دهد که برخی از شاعران معتقد به تأثیر فلک در سرنوشت انسان هستند و برخی دیگر ‘ افلاک را از هرگونه تأثیر مثبت ومنفی مبرّا می دانند.
بررسی و مقایسه دیدگاههای ادبی سنایی و نظامی درباره شعر، شاعر و مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"سنایی و نظامی دارای دیدگاه های ادبی و نقد شعر خاصی هستند و از سخن و شعر، شاعر و خواننده تلقی قابل توجهی دارند. نظامی، خصوصا، در مخزن الاسرار تحت تاثیر سنایی است و افکارش بسیار به او شباهت دارد. اگرچه به نظر می رسد نظامی بعد از مخزن الاسرار در تفکرات خود تجدید نظر نموده باشد، اما درباب نقد شعر و سخن، عمدتا دیدگاهش ثابت است و تغییر زیادی نمی کند.
در شعرِ سنایی و نظامی، به محورهای اصلی ارتباط توجه شده است و بسیاری از دیدگاه های این دو شاعر هنوز زنده و قابل استفاده است. در این مقاله از میان محورهای ارتباط، به دیدگاه آن دو درباره پیام (شعر و سخن) گوینده (شاعر) و خواننده (مخاطب) پرداخته شده است. زیرا شاخه های اصلی دیدگاه آن دو را در این عناصر می توان جستجو نمود. هر دو شاعر برای سه محور مذکور ویژگی های خاصی را بیان کرده اند که بسیار به هم نزدیک است. در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه های آن دو، به وسیله ترسیم جدول هایی به مقایسه آنها پرداخته شده است"
تامل در مرگ و نظام هستی در شعر گورستان دریایی پل والری و رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه درباره مرگ، ساختار هستی و راز آفرینش از مهم ترین موضوعات فلسفی هستند که گاه به قلمرو شعر و ادبیات نیز راه یافته اند. پل والری، شاعر فرانسوی قرن بیستم و حکیم عمر خیام نیشابوری، شاعر نام آور ایران در قرن پنجم هجری، باوجود تفاوت در دوره های تاریخی شان، دیدگاه های فلسفی و رویکرد همانندی به مسئله مرگ و نظام هستی دارند.
والری در شعر «گورستان دریایی» چشم اندازی دریایی را که نمادی از بیکرانگی روح انسانی است، توصیف می کند. شاعر هر چند شوکت جهان هستی و آفریننده آن را می ستاید اما از فنای روح انسانی، آزرده و پریشان است.
خیام نیز در «رباعیات» خود، با اتخاذ موضع لاادری گری در باره فلسفه هستی و مرگ، پرسش گری در راز کاینات را بیهوده می پندارد.
در این مقاله، ضمن بررسی جهان اسطوره ای والری و خیام، با بهره گیری از روش تحلیلی- مقایسه ای نشان خواهیم داد که آیا نگاه این دو شاعر نسبت به مفاهیم مرگ و نظام هستی حاصل هراس آن ها از مرگ است یا از دغدغه ای هستی شناختی سرچشمه می گیرد. همچنین، با رویکردی پدیدارشناختی دیدگاه های فلسفی آنان را نسبت به رازهای جهان آفرینش بررسی خواهیم کرد.
مقاله انگلیسی: نگاره ی خرد در دیبای شعر طالب آملی (The Concept of Rationality in Taleb Amoli’s Poetry)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرد به عنوان پدیده و آفریده ای شریف و گوهری تابناک از مضامین برجسته سروده ها و نگاشته های بسیاری از فرزانگان و سخن سنجان بوده و موجب شده است تا فرمانروایان ملک سخن و ادب هر سرزمینی به اقتضای حال و مقام سخن و سخن نیوشان خویش از آن بهره برند.
سخنور دل آگاه و سخته سرای نامی، طالب آملی نیز از جمله ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب این سرزمین است که در کنار استفاده از مضامین گوناگون حکمی و معرفتی، از نگاره ی زیبای خرد در دیبای سخن حکیمانه خویش بهره ها برده است که این نوشتار به اختصار بدان می پردازد.
بازتاب تاریخ عهد غزنوی در دیوان فرخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بازخوانی دیوان فرخی سیستانی، از نظر رویدادهای تاریخی و اجتماعی، پرداخته شده است. بنابراین، این مقاله مبتنی بر موضوعات تاریخی و اجتماعی دوران غزنوی است؛ موضوعاتی که فرخی در اشعار خود آن ها را بیان کرده است. مطالب و اشارات مندرج در مدح ها با شش اثر تاریخی مجمل التواریخ و القصص، زین الاخبار گردیزی، تاریخ گزیده، تاریخ بیهقی، ترجمة تاریخ یمینی، و طبقات ناصری مقایسه شده است. ملاحظه می شود که فرخی فقط شاعری مداح نیست و قصاید او فقط مدح نیست؛ بلکه مدایح او بیان کنندة اوضاع سیاسی، مانند جنگ ها، مصالحه ها، وزرا، و مسائل اجتماعی، مانند رفتار با اسرا، شکارها، و شاهدها، در دوران غزنوی است. می توان گفت که، در حقیقت، دیوان او مکمّل کتب تاریخی فوق است و در بعضی موارد، به علت ثبت جزئیات، بر آن ها برتری می یابد. بنا بر پنداشتِ نگارندة مقاله، فرخی نه تنها به ستایش غزنویان نپرداخته است، بلکه شاید آنان را سرزنش هم کرده باشد.
مسئلة عرفان حافظ
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و دامنه دارِ عرصة حافظ پژوهی در دوران معاصر، مسئلة عرفان حافظ است. عده ای از روشن فکران با استناد به برخی واژه های به کار رفته در غزلیات خواجه مانند ِمی، شاهد، ساقی و صراحی وی را نه تنها از ساکنان آرمان شهر عرفان به شمار نیاورده اند، بلکه او را شخصی اباحی خو و لذت ران و اهل عیش و نوش می دانند. درمقابل، برخی دیگر هم صدا با قاطبة پیشینیان بر عرفان خواجه پافشاری می کنند، عده ای نیز خواجه را صرفاً شاعر می شناسند و معتقدند که او به هیچ طبقة اجتماعی دیگر تعلق ندارد. ما در این پژوهش برآنیم که با استناد به شواهد تاریخی یا برون متنی ازیک سو و شواهد درون متنی از سوی دیگر و تأکید بر غلبة رمزگرایی یا سمبلیسم به عنوان ویژگی بارز ادبیات عرفانی بر شعر حافظ، نظریة عرفان حافظ را بر کشیده و تقویت نماییم.
نگاهی اجمالی به زندگی مشقّت ها و شعر محمد ماغوط (1934-2006م)
حوزههای تخصصی:
محمد الماغوط، نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس، روزنامه نگار، هنرمند تئاتر و تلویزیون، یکی از مطرح ترین شخصیت های فرهنگی معاصر ادبیات عربی است که تأثیر قابل توجّه و شگرفی در دنیای ادب و فرهنگ معاصر عربی به جای نهاده است.
این شخصیت برخلاف دیگر نامداران ادبیات معاصر عربی هم چون نزار قبانی، بدر شاکر السیاب، البیاتی، ادونیس، محمود درویش و … و با وجود هم عصر بودن با آنان و نوآور بودن در شعر سپید عرب و . . . متاسفانه در مجامع فرهنگی و دانشگاهی ایران چندان شناخته شده نیست. آنچه در این نوشته خواهد آمد، تلاشی است برای آشنایی با شعر و شخصیت و مراحل تطور فکری و هنری و آثار این شاعر هنرمند تأثیرگذار1.
معناشناسی واژه «مجنون» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، واژه «مجنون» و واژگان نزدیک به آن مانند «به جنّة» به دفعات در گفتار منکران نبوت در اعصار مختلف تاریخ انعکاس یافته است که عموماً به «دیوانگی» ترجمه شده است، در حالی که این واژه در سیاق های مختلف دارای معانی متعدد و مختلفی می باشد. این نوشتار با معناشناسی ریشه ای این واژه و بررسی کلام لغویان و مفسران به این مطلب می رسد که بر خلاف تصور رایج که معنای این واژه را «دیوانگی» می پندارند، معنای حقیقی آن، شخصی است که جن بر او سلطه یافته باشد. از رهگذر معناشناسی توصیفی آیات قرآن، این نتیجه به دست آمده که واژه «مجنون» در قرآن در سیاق های متعدد در سه معنای «دیوانه تحت سیطره جن»، «ساحر تحت سیطره جن» و «شاعر تحت سیطره جن» به کار رفته است که ایراد اتهام «مجنون» بودن به حضرت نوح از جانب قومش در معنای اول به کار رفته و همین اتهام از جانب فرعون نسبت به حضرت موسی در معنای دوم، و از جانب مشرکان مکه نسبت به پیامبر اسلام در معنای سوم استعمال شده است.
بازشناسى عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تبیین عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب مى پردازد. از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، «عارف باللّه» کسى است که به عالى ترین مقام معرفت بشر که دستیابى به آن براى ایشان ممکن است، نایل آید. همواره در طول تاریخ از عرفان تحریف هایى صورت گرفته و آن را با شاعر یکسان پنداشته اند؛ زیرا عرفا و شعرا مفاهیم معنوى و عرفانى را در قالب مفاهیم تخیلى و شعرى بیان مى کنند. این برداشتى عامیانه و نادرست است. در قرآن نیز گاهى اوقات تعابیر استعارى، کنایى و تخیلى به کار رفته اند. ازاین رو، عرفان هرگز به معناى داشتن مهارت در ارائه مفاهیم معنوى در قالب شعر و یا به صورت کنایه، استعارى و تخیلى نیست. عارف باللّه کسى است که افزون بر شناخت ذهنى خدا و اسماء و صفات او، عمیقا نیز خداوند و صفات او را باور داشته باشد. این عرفان، نشانه کامل انسان و شیعه واقعى و روح تشیع است و در پرتو تجلى نور الهى در قلب مؤمن حاصل مى شود.
سرگذشت خطبه از جاهلیت تا عصر رسالت نبوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خواندن خطبه که در عصر جاهلی سخت مورد توجه عربها بود، بعد از اسلام، تحت تأثیر قرآن و آموزه های پیامبر(ص)، از دلالت های شرک آلود و اندیشه های جاهلی دور شد و رنگ توحیدی گرفت و به مهم ترین ابزار کارآمد و مؤثر در تبلیغ دین جدید و ترویج احکام و آموزه های وحیانی تبدیل شد. برپایه منابع تاریخی، خطبه در محیط دعوت اسلامی به ویژه با خطبه های شخص پیامبر(ص) علاوه بر تعالی موضوعی و محتوایی، از حیث هدف و غایت نیز روی به تعالی نهاد، به علاوه قالب و ساختار ثابت و مشخصی نیز یافت و سرانجام از آنجاکه خطبه در بطن فریضه نماز جمعه و عیدین جای گرفت و در شمار واجبات شرعی درآمد، قداست تام یافت. این ویژگی ها که در پرتو بعثت پیامبر اکرم (ص) به دست آمد، خطبه را از جایگاه فرودینِ ابزار مفاخره و منافره (در جاهلیت) به مرتبه فرازین و قدسی ذکرالله (در اسلام) رساند.
نقش دازین در هنر اندیشیِ هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
45-63
حوزههای تخصصی:
هنراندیشی محصول دوره دوم اندیشه هیدگر است که در آن رویداد اندیشی بر هستی شناسی بنیادین سیطره می یابد. در بادی امر به نظر می آید که از نقش ویژه دازاین در هنراندیشی کاسته شده است؛ اما به واقع می توان گفت وجود و دازاین برای هیدگر دو رویِ یک سکّه اند. هر جا که اندیشیدن به وجود ممکن است دازاین نیز به شکلی ناگزیر حضور می یابد و اهمیت هنر برای هیدگر از آن روست که هنر، حقیقتِ وجود را به آشکارگی می آورد. در این مطالعه تلاش می شود نقش های متفاوت دا-زاین در هنراندیشی به دید آید. نقش دا-زاین از آن رو اهمیت می یابد که به عنوانِ گذرگاه هنر اجازه می دهد رویدادِ هنر روی بدهد و از خلال آن، خودِ وجود زبان آور شود. سپس جایگاه دا-زاینِ هنرمند و شاعر (آفریننده)، مخاطب یا نگاه دار، بررسی می شود. پس از طرح پرسش از شیوه بودن دا-زاین در هنراندیشی به نقش های مختلف دا-زاین به عنوان هنرمند، مخاطب و نگاه دار پرداخته می شود. دا-زاین در هنراندیشی اگرچه نیوشای "وجود" و قابلی بدونِ فعلیت است اما مسئولیت پذیری و پروا سبب می شود بارِ امانتِ وجود را بر دوش بکشد، پیش آمدِ حوالت یک ملّت (قوم) از طریقِ او شکل می گیرد. از این وجهه نظر پس از ابداع و سرودن، دازاین نابود نمی گردد بلکه در کسوت مخاطب و نگاه دار، موردِ خطابِ وجود قرار می گیرد و در نهایت به این پرسش پاسخ داده می شود که چه چیزی سبب تحول در اندیشه هیدگر شده و او را به سوی هنر اندیشی جذب کرده است.
آراء ابن سلام الجمحی فی الشعر والشاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
یعتبر کتاب (طبقات فحول الشعراء) خیر مصدر لدراسه احوال الشعر والشاعر وتراجمهم من العصر الجاهلی الى زمن المؤلف کما یعتبر مصدراً نقدیاً حین یدرس احوال الشاعر دراسه تطبیقیه مشیراً الى الصحیح والمنحول من شعره ویعلل ذلک. فهذا المقال جهد متواضع للوصول الى ابرز اهداف ابن سلام من تألیف کتابه هذا والذی لیس یدور موضوعه الا حول محور هام من محاور الادب العربی ای الشعر وتحلیل المقولات النقدیه الوارده فی کتابه. فیرى ابن سلام ان هناک بعض الخصائص الممیزه لطبیعه الشعر مثل القریحه، وهیکل القصیده و.. کما یعتقد بأن الشعر صناعه ولا یقوم بالوزن فقط، فقد یوجد الوزن، ولا یعد المنظوم شعراً. وذلک لأن للشعر خصائصه الذاتیه فی الفاظه ومعانیه واستخداماته.
جایگاه شعر و شاعری در قرآن کریم
منبع:
شفای دل سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
161 - 177
حوزههای تخصصی:
دیدگاه قرآن درباره شعر و شاعری چیست؟ در آیه 224 از سوره مبارکه شعراء آمده است: « وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ ». بر اساس برداشت ابتدایی از این آیه شریفه به نظر می رسد که این کتاب آسمانی نسبت به شعر و شاعری نگاه منفی داشته و شاعران را مورد نکوهش و مذمت قرار داده است، لیکن دقت در این آیه و آیات بعدی و همچنین سیاق، شأن و تاریخ نزول آن، مطالب و مفاهیم ارزشمندی را در اختیار ما قرار می دهد که توجه به آن در این زمینه راهگشا و هدایتگر است. یافته ها نشان می دهد که هیچ یک از فرازهای قرآنی در صدد نکوهش و تخطئه اصل هنرِ شعر و شاعری نیستند، بلکه آیات و همچنین برخی از روایاتی که در ظاهر به مخالفت با شعر و شاعری پرداخته اند نیز با توجه به گوناگونی محتوای شعر و همچنین شرایط و موقعیت های مختلف، قابل توجیه و تفسیر هستند. همانگونه که آیه مذکور نیز در ادامه با آیه «إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَکَرُوا اللَّهَ کَثِیراً و... » تخصیص خورده و شعرای ایمانی را استثناء می نماید.
بررسی ویژگی و درون مایه اشعار اقبال لاهوری
مقاله حاضر از نوع مروری توصیفی هست که با استفاده از منابع مختلف نگاشته شده است. هدف از به تحریر در آوردن این مقاله بررسی بررسی ویژگی و درون مایه اشعار اقبال لاهوری و شناساندن سیمایی بهتر اقبال لاهوری به علاقه مندان به این علامه بزرگوار است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که چنانکه از ظاهر اشعار اقبال لاهوری پیداست، در سرودن اشعار درباره اهل بیت(ع)، تحت تأثیر شاعران بزرگی مثل مولوی و حافظ شیرازی بوده است. باید گفت اگر چه تعبیرات و توصیفات به کار برده شده از جانب اقبال لاهوری، شباهت های فراوانی با دیدگاه های شیعه دارد، هر چند ثابت نشده ولی می توان گفت که وی یک سری واقعیت ها را درک کرده بود و از مطالعه ی آثار وی چنین بدست می آید که شیعه و سنی در نزد وی چندان تفاوتی نداشت.
نیایش های نهان آسمانی در اشعار الکساندر پوشکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۲
32 - 51
حوزههای تخصصی:
مقاله ابتدا اشاره ای کوتاه به خاستگاه نیایش دارد که متأثر از اعتقادات و باورهای فردی و اجتماعی است و سپس به ورود آن در آثار ادبی و چگونگی بیان آن توسط نویسندگان و شاعران فارسی و روسی می پردازد. آثار ادبی نیایشی غالباً متأثر از اعتقادات و باورهای نویسندگان و شاعران آفریده می شوند. پیرامون نیایش در متون ادبی کهن و معاصر سخن فراوان است. نیایش اشکال گوناگون دارد و در ادبیات منثور و منظوم، غالباً حامل پیام خداشناسی و پیوند انسان با عالم ملکوت و درواقع خلوت کردن نویسنده و شاعر با معبود است. نویسندگان و شاعران زیادی از ایران و روسیه، مانند مولوی، سعدی، حافظ، فارابی، عطار، پوشکین، لرمانتف، بونین و دیگران در آثار خود به این موضوع پرداخته اند. برخی بر اساس مضامین کتب مذهبی یا تحت تأثیر شگفتی های کائنات آثاری از خود بر جای گذاشته اند. ادبیات نیایشی فارسی با ستایش پروردگار آغاز می شود، مانند شاهنامه فردوسی، گلستان و بوستان سعدی و دیوان اشعار عطار. در ادبیات روسی سده های گوناگون نیز آثار نیایشی در قالب های گوناگون مشاهده می شود. در پژوهش حاضر به شکل موردی به موضوع نیایش در اشعار الکساندر پوشکین پرداخته می شود که متأثر از اعتقادات دینی او است. نیایش در اشعار پوشکین به شکل تمنای ادبی یا سپاس از خداوند و یاری طلبیدن از مقدسات است. نیایش های او درباره خدا، نزدیکان، وظیفه شعر و شاعر است. اوج معنوی اشعار نیایشی پوشکین در ظهور «فعل الهی» است. او با هنر و به کمک انسان شناسی دینی و آنگاه با نیایش جهان مادی را ترک می کند و به سوی جهان ماورا حرکت می کند.
بررسی آماریِ میزان آگاهی شاعران و نویسندگان شیراز از موسیقی کلاسیک ایران
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر برمبنای ارتباط، و پیوند شعر و موسیقی، و تأثیرگذاری موسیقی کلاسیک ایرانی بر روی آثار هنری (ادبیات فارسی) می باشد. ارتباطی که از دیرباز مدنظر بسیاری از ادیبان بوده است، که با بهره گیری از اطلاعات موسیقی دستگاهی ایران، موجبات آثار ماندگاری را در ادبیات فارسی، فراهم نموده اند. پیوند شعر و موسیقی یک پیوند ناگسستنی است که شناخت این دو هنر والا، باعث غنی شدن آثار هنری جدید در زمینه شعر و موسیقی می گردد. در ارتباط با پیوند شعر و موسیقی، شواهد بسیاری وجود دارد که برخی از شاعران بزرگ ایران، گرایش قابل ملاحظه ای به موسیقی ایرانی زمان خود داشته اند، که فارغ از داشتن تبحر در تکنیک های ادبی، تا حدودی با اصطلاحات و قواعد موسیقی آشنا بوده اند و یا ارتباط نزدیکی با موسیقیدانان زمان خود داشته اند. پژوهش انجام شده یک پژوهش توصیفی-تحلیلی با مطالعات میدانی در راستای سنجش سطح آگاهی فعالان ادبی شهر شیراز می باشد که با ارایه یک پرسش نامه به جامعه آماری انجام پذیرفته و توسط نرم افزار “spss” و با ارایه آمارهایی در راستای متغیرهایی همچون: سن، شاخه ادبی، سطح تحصیلات، سازشناسی، آشنایی با فرم ها و ردیف موسیقی دستگاهی ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. در نهایت اهالی شعر و ادب شیراز همانند برخی از شاعران و ترانه سرایان بزرگ این دوره، برای آنکه آثارشان از خصلت موسیقی پذیر بودن برخوردار باشد و آهنگ سازان بتوانند از این اشعار در خلق آثار پیوند شعر و موسیقی استفاده کنند، به جز داشتن استعداد ذاتی، می بایست سطح آگاهی خود را از موسیقی کلاسیک ایران از منظر شنیداری در حوزه ی ردیف دستگاهی و درک وزن های موسیقیایی بالا ببرند.
نقش شاعران در پیدایش و گسترش باورهای شیعی در دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره تیموریان (حک 771-913ق) آموزه های شیعی بیش ازپیش گسترش یافت به طوری که زمینه ای برای رسمیت یافتن تشیع در سده بعد توسط صفویان شد. گرایش تیموریان به تصوف که آموزه تسامح از عقاید آنان بوده است در این رویکرد تأثیر بسزایی داشته است. ضمن اینکه وجود شاعران شیعی به رشد این پدیده افزوده است. نقش شاعران شیعه و سنّی در پیدایش و گسترش باورهای شیعی سؤال این پژوهش تاریخی است. یافته ها برمبنای بررسی آماری و تحلیل اشعار تعدادی از شاعران شیعه و سنّی در دوره تیموریان مشخص کرد: در این دوران، شاعران شیعه مذهب با سرودن دیوان هایی سرشار از باورهای شیعی، مدح و منقبت امامان دوازده گانه، رعایت ادب و تسامح نسبت به باورهای اهل سنّت و شاعران اهل سنّت با سرودن اشعار فراوان در مدح و منقبت امامان و ستایش حداقلی خلفای سه گانه نقش مؤثری در پیدایش و تحکیم باورهای شیعه و گسترش آن مذهب داشتند. به نظر می رسد سرودن شعر در ستایش بزرگان تشیع، نشانه فضل، و کم کاری در این باب، نشانه کم مایگی شاعر تلقی می شد و عدم اقبال عمومی اشعار را در پی داشت.