مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
خیال متصل
حوزه های تخصصی:
مرگ اندیشی عالی ترین مرتبه معرفت و ادراک جلال و جمال حضرت حق است . بدیهی است در عالم هنر ثبت عینیت محض به عدم حضور هنرمند منجر می شود و دخالت ذهن برای تغییر عناصر عینی طبیعت نیز موجب ثبت حقیقت هنر نمی گردد . اما در مرتبه ای والاتر اتصال به عالم خیال (ملکوت) صوری بسیار زیباتر و غنی تر از هنر عینیت گرا به عالم هنر عرضه می دارد . ...
رهیافت معرفت شناسی به عالم برزخ و عالم خیال از دیدگاه ابن عربی
حوزه های تخصصی:
ابن عربی، برزخ را به معنای حدّ فاصل بین دو چیز می داند که معرفت آن امری عقلانی است امّا وجود آن امری خیالی است. وی مراتب وجودیِ برزخ را به برزخ نزولی (اعیان ثابته) و برزخ صعودی (برزخ پس از مرگ) تقسیم می کند.به زعم وی، مفهوم و مصداق خیال، حقیقتی است که «نه موجود، و نه معدوم» یا «هم موجود، و هم معدوم» است؛ از این رو،اگرچه این امر به ظاهر تناقض نماست امّا نه تنها متناقض نیست، بلکه حاکی از رابطة خاصّی است که بین وجودِ مَجازیِ موجودات ممکن، ووجودِ حقیقیِ واجب الوجود بالذّات برقرار است. وی مراتب وجودی خیال را به خیال متّصل و منفصل تقسیم می کند و مرتبة خواب انسانهای عادّی را در هر دو مرتبة خیال متّصل ومنفصل می داند امّا خواب و مکاشفة انسانهای کامل،از جمله انبیاء و وحی رسالی آنها را مربوط به خیال منفصل می داند.
نقش خیال در مکاشفات صوری از دیدگاه محیی الدین ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کاربرد خیال در عرفان نظری و در بحث مکاشفات همواره مورد توجه اهل نظر در علوم شهودی بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بر این اساس، خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیشِ روی عارف ایفا می کند. ابن عربی، در تبیین و چگونگی مسئلة فوق، خیال را به دو قسم متصل و منفصل تقسیم می کند. از دیدگاه وی، خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و واسطة میان عقل و حس است و خیال منفصل عالمی حقیقی و مستقل در مراتب هستی است که حد فاصل میان عالم عقل و عالم حس قرار گرفته است. طریقیت خیال متصل نسبت به خیال منفصل و ارتباط وجودی آن دو سبب می شود تا مکاشِف صُوَر مثالی موجود در عالم خیال منفصل را در خواب و بیداری مشاهده کند. این مکاشفه که کشف صوری نامیده می شود درجات مختلفی دارد که بالاترین آن وحی انبیا است.
خیال خلاق از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث خیال که از مباحث مهم و اساسی در فلسفه و عرفان اسلامی است، بعد جهان شناختی و معرفت شناختی عظیمی دارد. ابن سینا از نخستین کسانی است که در این باب سخن گفته است. او خیال را در حوزه جهان شناسی واسطه عالم مادی و عقلی دانسته و در حوزه معرفت شناسی، با ایجاد تفاوت میان دو قوه ادراکی خیال و متخیله، با دو رویکرد متفاوت خیال معطوف به حس و خیال معطوف به عالم عقول را مورد توجه قرار داده است. ویژگی اتصاف به اوصاف و عوارض مادی، متعلق به خیال متصل معطوف به حس است و خیال متصل معطوف به عالم متعالی از ویژگی های متعالی، از جمله قدرت خلاقیت، تصرف در نفس و تصرف در عالم طبیعت برخوردار است. در این مقاله با روش اسنادی تحلیلی تلاش کرده ایم منزلت معرفت شناختی و وجودشناختی خیال را در اندیشه ابن سینا به تصویر کشیده و اثبات کنیم که تمام آنچه در عرفان و فلسفه های پس از وی در این باب گفته شده به نحوی متأثر از اندیشه های این بزرگ فیلسوف بوده است.
جایگاه هستی شناختی و نفس شناختی خیال در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خیال و ادراک خیالی دارای جایگاهی ویژه در حکمت متعالیه است. این مسأله در حکمت سینوی و اشراقی نیز مطرح بوده، لیکن ملاصدرا دیدگاهی نو و ویژه نسبت به آن دارد. وی بر اساس مبانی خود، یعنی اصالت وجود و مساوقت آن با اوصافش از جمله علم، طرح نظریاتی بدیع در مورد ماهیت معرفت، ماهیت قوای ادراکی و ارتباط آن ها با نفس، استکمال جوهری نفس، تناظر مراتب هستی با مراتب وجود انسان و پذیرش عالم مثال سهروردی، به عنوان عالمی واسطه که قرابت وجودی با هردو عالم ماده و عقل دارد، تفسیری نو از قوه خیال و صور خیالی ارائه می کند. ملاصدرا بر اساس این دیدگاه نو امور متعددی را که همگی مرتبط با نفس انسان هستند تفسیر می کند. مهم ترین این امور معاد جسمانی و ثواب و عقاب اخروی است.
سطوح خلاقیت براساس حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از نوشتار حاضر، بررسی سطوح خلاقیت بر اساس حکمت متعالیه است. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در دیدگاه صدرا، خلاقیت، بخشی از توانایی نفس انسان است. خداوند، نفس انسان را به گونه ای آفریده که قدرت و توانایی ایجاد صور اشیا مجرد و مادی را دارد. این تحقیق نشان می دهد که از منظر صدرا، واژگان «خلق» و «ابداع»، دو واژه بسیار مهم و کلیدی ناظر بر مفهوم خلاقیت اند، که خود بیانگر دو سطح مختلف خلاقیت (خلق از ماده و خلق از عدم) می باشد. براین اساس، برای خلاقیت انسان دو سطح کلی در نظر گرفته شده است که عبارتست از خلاقیت متعارفه و متعالیه. خلاقیت نوع اول در حیطه خیال متصل شکل می گیرد و محصول آن در مقام تحقق خارجی مسبوق به ماده و مدت است و خلاقیت نوع دوم مستلزم اتصال به خیال منفصل(عالم مثال) و داشتن نفس مزکی و همت است. در این سطح حقایقی که نفس مزکی بعد از مشاهده صور خیالی (در خیال منفصل)، در نفس خود انشا می کند، در مقام تحقق خارجی، بدون واسطه ماده و عوامل دیگر و بدون صرف مدت زمان، به صورت دفعی، در عالم خارج ایجاد می شود. از منظر صدرا در خیال متصل انسانی، قوه متصرفه با کارکردهای چهارگانه خود، نقش مهمی در تکوین خلاقیت دارد. خلاقیت این قوه (خلاقیت متعارفه) به سطوح جزئی تر تقسیم بندی می شود که عبارتنداز: 1) تصرف در صور و معانی (به واسطه ترکیب و تجزیه)؛ 2) محاکات محسوسات؛ 3) محاکات معقولات.
تأثیر خیال در مکاشفات صوری از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۲
87 - 116
حوزه های تخصصی:
نقش قوه متخیله که فلاسفه ازآن به خیال تعبیر می کنند همواره در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است. در این میان، خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف ایفا می کند. ملاصدرا در تبیین و چگونگی مسئله فوق، خیال را به دو نوع متصل و منفصل تقسیم می کند. از نگاه وی، خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و نگهدارنده صور خیالی است و خیال منفصل عالمی مستقل است که حد فاصل میان عالم عقل و عالم حس قرار گرفته است. نفس عارف با سلوک باطنی خود با وساطت خیال متصل با خیال منفصل ارتباط برقرار کرده، صور مثالی را که به خیال متصل تنزل نموده است در خواب و بیداری مکاشفه می کند. ثمره این مکاشفه اتحاد نفس با مشهود خود و علم حضوری به آن است. ملاصدرا کرامات اولیا را نیز براساس خلاقیت خیال و مسئله وحی را براساس قدرت خیال تبیین می کند و آن را ترکیبی از انواع مکاشفات (صوری ومعنوی) می داند.
نگاهی به تفاوت خیال و تخیّل در فتوحات مکیه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال نهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
7 - 22
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخه های مهم در مسائل فلسفی، مباحث انسان شناسی است که در آن بحث از قوای ادراکی ظاهری و باطنی آدمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. «خیال» و «متخیله» نام دو قوه ادراکی باطنی در انسان هستند. جمهور حکماء، خیال را به عنوان خزانه حسّ مشترک، پذیرنده و منفعل و متخیّله را از آن جهت که به ترکیب و تفصیل صور می پردازد، فعّال می دانند. " ابن عربی" با حفظ نقش منفعل خیال به عنوان مجمعی برای حواس، از خیال خلاق و فعّال سخن می گوید. نزد او خیال، ارض حقیقت و موطن جمع اضداد است. او خیال را از آن جهت که خلاق است، شبیه ترین موجودات به خداوند می داند. او در بسیاری موارد نیز خیال و تخیّل را به صورت مترادف به کار می برد، ولی این به معنای انکار تمایز میان این دو ادراک نخواهد بود. تشبیه تمایز میان خیال و تخیّل به عصای "موسی" و کار ساحران، بحث از خطای در خیال و سخن از تخیّل به عنوان امری غیرواقعی و موهوم از جمله مواردی است که در تمییز این دو عرصه کارآمد اند.
نقش خیال در مکاشفات صوری از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد خیال در مباحث هستی شناسی و معرفت شناسی عرفان همواره مورد توجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است؛ در این میان خیال در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف، نقش اساسی ایفا می کند. سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مسأله، خیال را به دو قسم متصل و منفصل تقسیم می کنند. خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و نگهدارنده صور خیالی است و خیال منفصل عالمی مستقل است که حد فاصل میان عالم عقل و عالم حس است. از نظر ملاصدرا نفس عارف با سلوک باطنی می تواند توسط خیال متصل با خیال منفصل ارتباط و اتحاد برقرار کرده، صور مثالی را که به خیال متصل تنزل کرده است مکاشفه کند. ثمره این مکاشفه، اتحاد نفس با مشهود خود و علم حضوری به آن است. اما سهروردی گرچه برغم ملاصدرا قوه خیال را مادی می داند و سنخیت میان این قوه با عالم مثال را نمی پذیرد، ولی چون مدرِک اصلی صورت های مثالی را نفس می داند، پس تبیین سهروردی از چگونگی تحقق مکاشفه صوری، منطقی خواهد بود.
پیشینه دیدگاه صدرایی در عرفان ابن عربی پیرامون نقش عالم خیال در معاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
139 - 152
حوزه های تخصصی:
سخنان ملاصدرا و ابن عربی یا برخاسته از بهر ه مشترک ایشان از آیات و روایات به عنوان منبع مشترک است یا بر مبنای اعتقاد ملاصدرا به اصالت وجود است که مساوق با وحدت وجود ابن عربی است. ملاصدرا این عقیده را با نظریه تشکیک و حرکت جوهری و ابن عربی با نظریه تجدد امثال و تجلی وجود ظلی و فرامنطقی بودن برخی ادراکات حضوری در بحث عالم خیال مطرح می کند؛ درنتیجه، هر دو در وجود عالم خیال، ویژگی ها و اقسام و مراتب آن، اثر و اهمیت آن در دو قوس نزول و صعود و نقش آن در معرفت شناسی یا وجودشناسی و فرجام شناسی هم رأی اند. همچنین به تبیین تجرد خیال، انتقال خلایق از این قوه به عالم دیگر، تبیین مراحل مرگ، نفخ صور و قبر پرداخته است؛ نیز استکمال نفس برای نفوسِ به فعلیت نرسیده، به صورت فردی در مقام خیال و برای نفوسِ به فعلیت رسیده، به صورت بقاء در مقام عقلانی است که با قیومیت واحد تعالی توضیح داده است. ایشان به اهمیت نقش خیال در دو قوس نزول و صعود و خزانه محسوسات قائل اند و می گویند خیال در قوس نزول با تجسد روح اعظم الهی و ارواح، موجب ظهور عالم معانی در عالم جسمانی و تجلی و ظهور حق تعالی در کاینات و درنتیجه، خزانه محسوسات می شود و از همین جاست که دنیای محسوس قائم به ذات نیست و جلوه ها و آیاتِ حقیقتی متعالی است که به گونه ای نمادین به آن حقایق اشاره می کند و اما در قوس صعود، خیال با ظهور حق در منامات و مکاشفات و استمداد از وحی الهی در عالم، زمینه صعود اجساد از عالم سایه ها به عالم نور محض را با مرگ اختیاری یا احتضاری و مرگ طبیعی یا ناگهانی فراهم می کند.
تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی (با تکیه بر آراء ابن عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
173-200
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به تبیین و تشریح کارکرد و تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی با تکیه بر آراء ابن عربی پرداخته شده است. بعد از مقدمه و ذکر مسئله تحقیق و پیشینه آن، ماهیت عشق و انواع آن بررسی و سپس به مباحث اصلی این پژوهش پرداخته شده است؛ از جمله: عالم خیال و انواع آن، معرفت شناسی و هستی شناسی خیال عرفانی در دیدگاه ابن عربی، همچنین رابطه عالم خیال متصل و عالم خیال منفصل، طرق اتصال به عالم خیال منفصل که از دو طریق خواب و بیداری رخ می دهد، دلیل تأثیر خیال در تحول عشق مجازی به عشق حقیقی، ارتباط خیال عرفانی با نور خدا و تجلی حق و مراحل تحول عشق مجازی به حقیقی بر پایه خیال که به پنج قسمت ادراک زیبایی، پختگی صورت ذهنی، اتحاد عاشق و معشوق، کمرنگی صورت معشوق خیالی و سیر به سوی معشوق عقلی و خیال عشق حقیقی تقسیم می شود. نتیجه این تحقیق نشان می دهد عشق با گذر زمان، قوه خیال فرد را تسخیر و تصویری از معشوق در خیال عاشق ایجاد می کند که از حوادث خارج مصون است و با نفس عاشق اتحاد درونی دارد؛ با گذر زمان این تصویر نیز کمرنگ تر می شود تا بدان جا که عشق، بدون تصویر می گردد و به عشق عقلی و سپس الهی تبدیل می شود.
جایگاه خیال در نظام معرفت شناسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۲۷۳
27-37
حوزه های تخصصی:
خیال در معرفت شناسی صدرالمتألهین، گاه تمایل به ابن عربی و نقش عظیم و مافوق عقلی آن داشته و گاهی هم گرایش به سوی مشاء و منزلت مادون عقلی آن دارد. گرچه جایگاه ویژه در نظام فلسفی صدرالمتألهین، متعلق به عقل است، اما آنجا که عقل در درک مسائلی عاجز مانده، روی به سوی خیال کرده و خیال انسانی مجرد و قائم به نفس انسانی را با طی حرکت جوهری، حلاّل بسیاری از مسائل، از جمله درک صفات ثبوتی وتشبیهی الهی، تعالیم وحیانی نبی و حل مسئله معاد جسمانی می داند. هدف از این پژوهش تبیین چالش این حکیم متأله در مواجهه با رویکرد عرفان و فلسفه با خیال است که با اتکا به روش توصیفی تحلیلی ارائه شده است. صدرالمتالهین خیال را دارای مراتب می داند و با توجه به مراتب تشکیکی خیال، خیال منتسب به حس را منشأ تصویر و تمثیل و خیال منتسب به عالم ملکوت را، مدخل الهام و وحی می داند. تعهد او به عقل فلسفی موجب شده تا از بعد فراعقلی خیال تنها در جایی که عقل از درک آن عاجز است، بهره جوید.
شعر غنایی و عرفان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شعر غنایی که موضوع اصلی آن بیان عواطف و احساسات لطیف انسانی است همه غزل ها و غزلواره ها و منظومه های عاشقانه اعم از عرفانی و غیر عرفانی را شامل می شود، از آنجا که بزرگترین بخش ادبیات غنایی را اشعار عرفانی تشکیل می دهد، در این مقاله بحث اصلی پیرامون شعر عاشقانه است و بدان دلیل که مهمترین نقش در شعر به طور عموم و شعر عرفانی به طور خاص بر عهده قوه خیال و تخیل است و حل بسیاری از غوامض اشعار عارفانه موکول به شناخت درست خیال و میدان عمل آن است در این بحث سخن ما درباره خیال و تخیل و مراتب و کارکرد آن در شعر عرفانی است و رویکرد اصلی به آراء و نظریات اهل عرفان درباره ماهیت و وظیفه خیال و گستره دامنه آن به عنوان عنصر اصلی آفرینش هنری بویژه شعر عرفانی است.
نقش خیال در زیست اخلاقی از منظرعرفان اسلامی با تأکید بر دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
265 - 290
حوزه های تخصصی:
زیست اخلاقی همواره دغدغه اصلی ادیان و اندیشمندان بوده و عقل و وهم به عنوان دو رکن لازم برای تحقق زیست اخلاقی مطرح بودهاند؛ حال آنکه اصولا این دو بدون استعانت از عنصر خیال اثر بخش نخواهند بود. در اندیشه عرفان اسلامی خیال یکی از ارکان تشکیل دهنده نظام هستی (خیال منفصل) و نهاد انسان (خیال متصل) بوده است. مسأله این تحقیق این است که از منظر عرفان اسلامی، بهویژه اندیشههای ابن عربی میان عالم خیال و حقائق اخلاقی چه نسبتی برقرار است و قوه خیال چه نقشی در زیست اخلاقی دارد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از دادههای کتابخانهای نشان میدهد که سالک با تکیه بر توانمندیهای قوه خیال میتواند با صور نورانی موجود در خیال منفصل مرتبط گشته و با تهذیب خیال از خواطر شیطانی و نفسانی به مشاهده معانی اخلاقی متمثل شده در عالم مثال بپردازد که نتیجه آن ایجاد انگیزه، شور، رغبت و اراده مستمر در جهت اخلاقی زیستن و تحصیل اخلاق توحیدی است.
تحلیل انتقادی ادله اثبات خیال منفصل و نقش آن در تضعیف نظریه معاد جسمانی صدر المتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا در جلد نهم اسفار در اثبات معاد جسمانی اصول یازده گانه ای را بیان می کند. او در اصل نهم بیان می کند: عالم خیال عالمی است که وابسته به بدن نیست و جوهری مجرد است که بین عالم مفارقات عقلیه و عالم ماده قرار دارد. او برای اثبات این عالم، به شهودات عرفا و قاعده امکان اشرف بسنده می کند. البته عالم خیال منفصل، به منفصل صعودی و منفصل نزولی تقسیم می شود که هر یک کارکرد مخصوص خود را دارد. پس صدرا از اثبات عالم خیال منفصل در بحث معاد جسمانی بهره می گیرد. توضیح مطلب این است که، ازآنجایی که نفس قادر بر خلق موجودات در عالم خیال منفصل است و با توجه به حرکت جوهری و اشتداد وجودی نفس، که از مبانی اثبات معاد جسمانی است؛ نفس قادر است در عالم خیال منفصل، بدنی را ایجاد کند که میان آن بدن و بدن دنیوی عینیت برقرار باشد. زیرا عینیت و تشخص هر چیزی به صورت آن موجود است. پس چون نفس یک نفس است، چه به بدن دنیوی تعلق گیرد و چه به بدن خیالی، باز یک بدن است؛ زیرا که عینیت از آن نفس است. با توجه به مطالب ذکر شده این نتیجه گرفته می شودکه صدرا از عالم خیال منفصل برای اثبات عینیت بدن دنیوی و اخروی استفاده می کند. حال اگر در ادله صدرا برای اثبات وجود عالم خیال منفصل، تشکیک وارد شود، استدلال او بر عینیت بدن دنیوی و اخروی زیر سوال می رود.
بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و کشف و شهودهای غیرمبتنی بر احساس
منبع:
فرهنگ پژوهش پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷ ویژه فلسفه و کلام
81 - 110
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله پژوهشی تبیین و بررسی عملکرد قوه خیال در تجربه های دینی و مکاشفه های غیر مبتنی بر احساس می باشد. قوه خیال از قوای اداراکی انسان است. اکثر فعالیت های این قوه و همچنین متخیله در اثر ارتباط با محسوسات ایجاد می شود. به همین خاطر بیشتر انواع تجربه های دینی و کشف و شهود های مرتبط با عملکرد قوه خیال، در حیطه محسوسات و درون خیال متصل به وقوع می پیوندند. بعضی از تجربه های دینی و مکاشفات از جمله کشف معنوی اگرچه غیر مبتنی بر احساسات هستند اما قوه خیال در قالب خیال منفصل و همچنین خیال متصل در بعضی از جهات با آنها در ارتباط است. به همین جهت در این مقاله چگونگی عملکرد قوه خیال در قالب خیال متصل و منفصل در تجربه های دینی و مکاشفات معنوی غیر مبتنی بر احساس مورد بررسی قرار گرفته است. تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال به دو ساحت قابل تقسیم هستند: الف تجربه های دینی و مکاشفه های مرتبط با عملکرد قوه خیال و مبتنی بر محسوسات. ب تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی مرتبط با عملکرد قوه خیال و غیر مبتنی بر محسوسات. قوه خیال علاوه بر اینکه در تجربه های دینی و مکاشفه ها در حیطه محسوسات نقش مهمی را ایفا می کند، در بعضی از مراحل شکل گیری و توصیف تجربه های دینی غیر مبتنی بر احساس نیز ایفای نقش می کند. از همین رو در این نوشتار سعی بر آن شده که نقش قوه خیال را در شکل گیری و تفسیر این نوع از تجربه های دینی و مکاشفه های معنوی غیر مبتنی بر احساس، تبیین نماییم.
در جست وجوی خیال از منظر حکمت و نقش آن در هنر و معماری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
45 - 60
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: خیال از مضامینی است که همواره مورد توجه حکماء و فلاسفه ایرانی بوده است. تا جایی که بدون شناخت نقش خیال نمی توان به تحلیلی صحیح از تجلیات حکمت در معماری ایرانی دست یافت. مسئله پیش رو این است که در بسیاری از مطالعات، محققان بدون در نظر گرفتن بینش و حکمت ایرانی به عنوان پشتوانه هنر و معماری ایرانی به دنبال فهم آثار هستند. درحالی که شناخت معماری ایرانی مبتنی بر فلسفه غرب، نه تنها ما را به شناختی صحیح نمی رساند، بلکه تصویری نادرست از آن را پیش روی ما قرار می دهد.هدف پژوهش: این تحقیق به دنبال شناخت مفهوم خیال از منظر حکمتِ ایرانی و نقش آن در هنر و معماری ایرانی است تا به شناختی صحیح از جایگاه و نقش خیال و تأثیر آن در بخش های مختلف معماری ایرانی دست یابد. ازین رو ابتدا جایگاه خیال را در بینش (خداشناسی، انسان شناسی و عالم شناسی) مبتنی بر حکمت مورد مداقه قرار داده و سپس به شرح خیال متصل و خیال منفصل و ویژگی های آن ها پرداخته خواهد شد و در نهایت نقش خیال را حول دو رکن اصلی در شکل گیری و خوانش یک اثر هنری یا معماری، یعنی هنرمند (معمار) و مخاطبِ اثر، تبیین خواهد شد.روش پژوهش: پایگاه نظری و تئوریک این مقاله مبتنی بر حکمت ایرانی است. طرح تحقیق از نوع کیفی و روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با راهبرد منطقی انجام می پذیرد.نتیجه گیری: در جمع بندی مبتنی بر آراء حکما چهار اصل «بازآفرینی حقیقت»، «جمع اضداد»، «انعکاس حقیقت» و «معماری، همواره بی انتها»، مبتنی بر خیال در هنر و معماری ایرانی پیشنهاد می شود و سپس الگوهای هنری و معماری این چهار اصل و مصادیقی ذیل آن ها ارائه خواهد شد.