به منظور بررسی رابطهی خلاّقیّت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاّقیّت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیّالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاّقیّت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاّقیّت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاّقیّت با سلامت روان رابطهی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاّقیّت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن, ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیّر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاّقیّت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشتهی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیّات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاّق تربودند. کلید واژهها: خلاّقیّت. سلامت روان. دانشجو. هنر. ادبیّات و علوم انسانی