مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
زبان ادبی
حوزههای تخصصی:
زبان ادبی، نوعی زبان است که هدف آن آفرینش هنری و خلق زیبایی و انتقال احساسات و عواطف به مخاطبان است. پژوهش در زمینه کارکرد زبان ادبی یک شاعر، بدون درنظر گرفتن مسایل کلی مربوط به زبان او مثمر ثمر نیست؛ از این رو، نگارنده بر آن است تا اجزا و ساختار زبان رودکی را که در آفرینش زبان ادبی او در پیوند با یکدیگر تاثیرگذار بوده اند، مورد بررسی و مداقه قرار دهد. رودکی در به کارگیری عناصر زبان و گزینش واژگان در شعر، شاعری کم نظیر است. زبان ادبی رودکی در عین زیبایی از سادگی و روانی کم نظیری برخوردار است. بدون تردید، غنای زبان پارسی در سده چهارم مدیون تلاشی است که او و گویندگان معاصر وی از خود نشان داده اند.
جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در مقدمه به این موضوع می پردازد که مهمترین ابزار بشر برای رسیدن به حقیقت و زیبایی، زبان و اندیشه است و زبان علاوه بر اینکه وسیله ارتباطی است، ابزار تفکر منطقی نیز هست. اما زبان ادبی که در نزد رودکی به کمال وجود دارد، مهمترین ظرفیت بروز و عینی کردن مفاهیم ذهنی با استفاده از اصول زیبایی شناختی است. سوال اصلی این مقاله آن است که رودکی چگونه و از چه راههایی زبان و اندیشه را به هم پیوند زده است و خلاقیت هنری او در چیست؟ به همین دلیل، نویسنده پس از ارایه شواهد و تحلیل و بررسی آنها اثبات می کند که رودکی از تمام امکانات زبان و اصول شناخته شده هنر خلاق برای تلفیق اندیشه و زبان ادبی بهره جسته است. مواردی همچون قرار دادن مناسبترین واژگان در محور همنشینی زبان، کشف روابط هستی شناسانه و علت و معلولی از طریق زبان ادبی، ابراز حقیقت هنری، استفاده از اصل تداعی معانی و تخیل، و وارد کردن تجربه شاعرانه در قلمرو زبان، برجسته ترین مواد جادوی اندیشه و زبان ادبی رودکی است.
کارکرد هنری قید و گروه های قیدی در اشعار شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برجسته سازی از طریق ساخت و کارکرد هنری قید و گروه های قیدی یکی از تمهیدات تبدیل زبان روزمره به زبان ادبی در اشعار شاملو است. بسامد گونه های مختلف، ساختهای گوناگون و نقشی که گروه های قیدی در ایجاد موسیقی و صور خیال و توصیف و فضا سازی در اشعار شاملو دارد، حاکی از این است که او به این مقوله زبانی توجه خاصی داشته و از آن به عنوان یکی از عوامل برجسته سازی و آفرینش زیبایی در اشعار خود بهره برده است.
شاملو از دو جنبه صوری و محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعارش بهره برده است. ساختهای چند باره و پیوسته گروه های قیدی که از «هسته + پیرو توضیحی» تشکیل شده است و شیوه جایگزین کردن آنها در محور همنشینی زبان و استفاده از آنها در ایجاد گونه های مختلف موسیقی، مهمترین کارکرد جنبه های صوری و ساخت تصاویر و صورتهای خیالی ابتکاری از قبیل تشخیص، آشنایی زدایی در تشخیصهای مبتذل و عادی شده، تعلیل در تشخیص، تشبیه، نماد سازی و متناقض نمایی و غیره کارکرد جنبه محتوایی گروه های قیدی در برجسته سازی اشعار شاملو به شمار می آید.
بررسی جنبه های زیبایی شناختی تمثیل در زبان ادبی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمثیل یکی از روش های تصویرسازی و مجسم کردن موضوع است، که مخاطب را همزمان به تخیّل و تفکر وادار می کند. هدف از کاربرد تمثیل در قرآن را باید در تاثیر عمیق آموزه های آن جستجو کرد که سبب می شود، خواننده با هر میزانی از درک و فهم آن ها را دریابد و در تنظیم برنامه زندگی خود به کار گیرد. پژوهشگر در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به آیات قرآن کریم قصد دارد، جنبه های زیبایی شناختی تمثیل در زبان ادبی قرآن را مورد تحلیل قرار دهد. این بررسی نشان می دهد قرآن که زبان هدایت، ایمان و شور انگیزی است، از توانمندی های زبان، از جمله؛ تمثیل برای دعوت به تدبّر،تاثیرگذاری و عبرت آموزی و در نهایت تربیت انسان استفاده فراوانی کرده است.
سازوکارهای شناختی و نقش آنها در مفهوم سازیِ دعا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمعنی شناسی شناختی، منظور از سازوکا رهای شناختی ابزارهای شناختی مثل مجازهای مفهومی، استعاره های مفهومی و تصویری، و طرحواره های تصویری هستند که در سازماندهی ودرک مفاهیم انتزاعی در ذهن انسان نقش دارند. هدف مقاله حاضر، بررسی نمونه هایی از این سازوکارهای شناختی است که در دعای امام سجاد علیه السلام در صحیفة سجادیه به کار رفته است. سؤالی که مقاله حاضر این است که این سازوکارهای شناختی در مفهوم سازی مضامین و درک مفاهیم انتزاعی دعا چه نقشی دارند. از سوی دیگر، کدام شاخص های شناختی، زبان دعا را از زبان عادی متمایز می کند؟ نتایج تحلیل نشان می دهد مضامین دینی موجود در این ادعیه، علاوه بر مفاهیم حقیقی، از مفاهیم انتزاعی ساخته شده اند که به کمک سازوکارهای شناختی استعاره، مجاز، تصویرسازی و طرحواره های تصویری ساختارمند می شوند و درک آنها تسهیل می شود. همچنین، زبان دعا، از نظر نوع سازوکارهای شناختی به زبان عادی نزدیک است اما از جهاتی شاهد جنبه های ادبی در این مفهوم سازی ها می باشیم.
Иноязычные элементы в современной русской речи (عناصر زبانی خارجی موجود در زبان روسی معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عناصر زبانی خارجی که در اشکال گوناگون زبان روسی نفوذ و کاربرد پیدا کرده، بررسی شده است. نویسندگان مقاله به طور خاص پژوهش خود را بر روی واژه های مورد استفاده طراحان و سازندگان بازی های رایانه ای به عنوان یک خرده زبان حرفه ای متمرکز کرده اند. هرچند به طور کلی می توان گفت هیچ کدام از حوزه های زبانی از جمله گویش ها و لهجه های محلی، زبان عامیانه، زبان ادبی و مانند اینها از نفوذ کلمات خارجی مصون نیستند، اما به طور خاص می توان گفت بیشترین میزان نفوذ عناصر زبانی خارجی در حوزه علوم تخصصی و به ویژه مربوط به فعالیت متخصصان فعال در زمینه علوم رایانه ای و اینترنت از قبیل: برنامه نویسان، طراحان وب سایت ها، طراحان و سازندگان بازی های رایانه ای و مانند اینها بوده است. خاستگاه اصلی و اولیه فناوری های رایانه ای و اینترنتی در حقیقت کشور آمریکا بوده است، برهمین اساس نام گذاری اولیه عنوان ها و اصطلاحات مربوط به این نوع فناوری ها نیز به زبان کشور مبتکر یعنی به زبان انگلیسی است. این نام گذاری ها با انتقال فناوری های مزبور از کشورهای مقصد به سایر کشورها وام گیری می شود. در این مقاله نشان داده می شود که یکی از اصلی ترین تمایزهای خرده زبان رایج در بین کاربران اینترنتی از سایر شکل های زبانی، کاربرد کتبی آن است.
فرمالیسم و شعر اندیشه محور از منظر آثار و دیدگاه های طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر نقد جنبش ادبی فرمالیسم در تحلیل متون ادبی با تکیه بر آثار و دیدگاه های طاهره صفارزاده استوار است. این جنبش که در سال 1914م. با انتشار مقال ه «رستاخیز واژه ها » نوشته ویکتور شکلوفسکی آغاز شد، در ابتدای فعّالیّت خود، از طریق بازنمایی معایب نقد های سنّتی و سمبولیستی در بررسی آثار ادبی، بر لزوم تحلیل علمی متون ادبی تأکید کرد. فرمالیست ها با استفاده از یافته های دانش «زبانشناسی» که از نظر بهره گیری از «زبان»، مهم ترین فصل مشترک را با ادبیّات داشت، بسیاری از رموز «ادبیّت» را کشف و ابزار های علمی و عینی مختلفی را برای تحلیل متون ادبی ارائه کردند که استقبال بسیاری از مؤلّفان و منتقدان آثار ادبی را در پی داشت. با این حال، به نظر می رسد که ابزار های تحلیل فرمالیستی در ادبیّات، عمدتاً آثار ادبی «زبان محور» را در بر می گیرند و در تحلیل آثار «معنامحور»، با نارسایی هایی مواجه هستند. در این نوشتار به بررسی برخی از این نارسایی ها، از طریق نگاه تحلیلی به آثار و دیدگاه های طاهره صفّارزاده- از شاخص ترین شاعران «مفهوم گرا» و از چهره های اندیشمند و صاحب نظر در شعر معاصر- می پردازیم. همچنین می کوشیم که از این طریق، جایگاه شعر «مفهوم گرا» را از چشم انداز اندیشه ها و ابزار های فرمالیستی نمایان کنیم، و در پایان الگویی مناسب برای تحلیل این آثار پیشنهاد نماییم که حتی الامکان، کاستی های شیوه های موجود را نداشته باشد .
پژوهشی در بازی های زبانی ادبیات عامه کُردی ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازی افزون بر نقش و کارکرد مهمی که در زندگی کودک دارد، به تکامل و رشد او نیز کمک می کند. ازجمله کارکردهای مهم بازی رشد و درمان جسم، رشد اخلاقی و اجتماعی و تربیت کودک است. افزون براین، بازی از نظر زبانی و ادبی نیز اهمیت دارد و نیازمند بررسی و مطالعه است؛ به ویژه برخی از بازی ها که به بازی زبانی موسوم اند و تنها با حرکات زبان پدید می آیند. بازی زبانی گونه ای از کارکردهای زبانی است که درواقع با ذهن کودکان و نوجوانان و حتی بزرگ سالان در پیوند است. این گونه زبانی به مثابه «متن» در ژانر اصلی ادبیات شفاهی و حوزه ادبیات تعلیمی جای می گیرد؛ زیرا ضمن حفظ جنبه تفریحی و سرگرمی، در آموزش زبانی و ذهنی نیز تأثیرگذار است.
در این پژوهش با گردآوری و ذکر مواردی از زبان گیرها و ترانه های بازی کُردی ایلامی، ویژگی های این گونه زبانی و عوامل ایجاد آن ها به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی مطالعه و بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که وزن باستانی هجایی، توزیع (هم حروفی)، جناس، تکرار، تنافر حروف، جابه جایی و ... از مهم ترین ویژگی های ادبی بازی های زبانی است.
«زبان و مقبولیت ایدئولوژی های سیاسی» در نظریه پل دومان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف شالوده شکنی، براندازی و ایجاد تشکیک در مفاهیم پایه ای ایدئولوژی های سیاسی است چرا که زیربنای ایدئولوژیهای سیاسی، معانی برساخته ای تصور می شود که عوامل زبانی، محیطی و تاریخی موجب شده اند آنها را تثبیت یافته فرض کنیم. پل دومان در کسوت یکی از این شالوده شکنان برای شناورسازی معانی مستتر در ایدئولوژیهای سیاسی و پاسخ به چرایی مقبولیت آنها، زبان ادبی را مطمح نظر قرار داده و خصایص زبان ادبی را دلیلی قاطع برای بی اعتباری مضامین و مفاهیم ایدئولوژی های سیاسی می داند. با توجه به این فرض، مقاله حاضر درصدد پاسخ به این سوال است که مقبولیت ایدئولوژی های سیاسی نزد مخاطبین آن، نتیجه چه روندی در ساحت زبان بوده و نقد ادبی پساساختارگرا چگونه اعتبارزدایی از این روند را قابل توجیه می سازد؟ در این جستار تلاش شده است که به مراحل این روند در اندیشه پل دومان، پرداخته شود ضمن اینکه، برای فهم بهتر آن، دیدگاه اندیشمند مارکسیست فردریک جیمسون که منتقد نگاه دومان است ، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تحلیل زبان ادبی قرآن با تکیه بر نقد نظریه جدایی زبان ادبی از زبان عادی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
2 - 32
حوزههای تخصصی:
رسالت جهانی قرآن در هدایت بشر مستلزم به کارگیری زبانی است که بتواند با همه آنها سخن بگوید. این امکان را زبان ادبی فراهم می کند. از این رو، مقاله حاضر با روش تحلیلی- استنتاجی بر ادبی بودن زبان قرآن تأکید می کند و بر اساس نظریه جدایی ناپذیری زبان ادبی از زبان عادی، به تحلیل ماهیت و اقتضائات زبان ادبی آن پرداخته و بر خلاف رویکرد تفسیر بیانی معاصر، ویژگی های دیگری برای زبان ادبی قرآن تعریف می کند؛ ویژگی هایی مثل فراهنجاری، ابهام هنری، چند لایه بودن دلالت، تناسب بنیانی و واقعیت گرایی محض قرآن. این ویژگی ها، با تأیید ادبی بودن زبان قرآن نشان می دهند که تفاوت زبان قرآن با زبان عادی تنها ناشی از نقش و هدفی است که زبان در گفتمان قرآنی ایفا می کند.
ساختارهای شرطی گلستان سعدی و کارکردهای بلاغی- معنایی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی به مثابه یکی از امهات متون نثر پارسی، از جنبه بلاغی و زبانی، متنی بسیار غنی است. در پژوهش حاضر، انواع ساختارهای شرطی ("اگر" و متعلقات آن) به مثابه ابزارهایی مؤثر در بلاغت و معنا در گلستان سعدی بررسی و تحلیل شده است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که اولاً گزاره های شرطی کتاب گلستان، از حیث ساختاری دارای تنوع هستند و ثانیاً این گزاره ها، نقش مهمی را از لحاظ معنایی و بلاغی در کتاب گلستان ایفا کرده اند. برای اثبات این مدعا، انواع ساختارهای شرطی به کار رفته در کتاب گلستان، از لحاظ ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است و کارکردهای معنایی هریک از این ساختارها، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گزاره های شرطی در گلستان، از حیث ساختاری و اغراض بلاغی- معنایی در 14 مدل مختلف قابل دسته بندی هستند و اغراض بلاغی مختلفی همچون: تشبیه، توصیف، ربط، التزام و ... را دربرمی گیرند.
مبانی زیباشناختی رخسار و زلف یار، در صحبت نامه ی همام تبریزی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۷
101 - 116
حوزههای تخصصی:
همام یکی از شاعران بزرگ ادب فارسی است که با تمسک به تخیل هنری، و چنگ زنی به دامن پرنقش خیال، توانسته است چندین مصداق را با یک نشانه به منظر حضور و ظهور رسانده جهان تازه ی شاعرانه ای بیافریند، زیرا تصویر آفرینی و تصویرسازی یکی از راه های گریز از زبان کلیشه ای و بیرون رفت از زبان عادی و گذر به زبان ابهام آفرین ادبی است و بررسی ریشه ای این گونه موارد تصویرساز، ما را با بخشی از ارزش ها و زیبایی های هنری و بلاغی آشنا می کند. ما در این جستار کیفیت و کمیت تصویر آفرینی همام تبریزی را در مثنوی صحبت نامه - که با چهره ی معشوق نقش زده- در بوته ی «بیان» سنجیده، ابزارهای تصویر ساز او مورد تحلیل قرار گرفته است.
رمزنویسی ادبی در مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
203 - 228
مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس در واقع جزئی از ادبیات اسارتگاهی و گونه ای از ادبیات پایداری و مقاومت به حساب می آیند. در ایران، ادبیات مقاومت همواره در کنار قیام های ظلم ستیز از کاوه آهنگر گرفته تا تاریخ معاصر در لابه لای صفحات تاریخ پدید آمده است. این گونه ادبیات از سال 57 و پس از پیروزی انقلاب و بیشتر در زمان جنگ هشت ساله ایران و عراق نمود بیشتری پیدا کرد و ادبیات اسارتگاهی نیز به تبع آن از زمان زندان های رژیم پهلوی و بعد از آن در اسارتگاه های عراق به وجود آمد که قسمت اعظم ادبیات اسارتگاهی را مکاتبات آزادگان دفاع مقدّس و خانواده هایشان از طریق نامه ها به وجود آورده اند که گاهی این مکاتبات به دلایل متعدّد از جمله سانسور و خیانت به زبان رمزی بیان شده اند. نویسندگان این نوع نامه ها برای بیان موضوعاتی از قبیل: سیاست، ذکر نام مسؤلان، درد هجران، انتقال اخبار خانوادگی و اسرار جنگی، عزداری ائمّه اطهار (ع) و ذکر نام بسیج و سپاه به وجوه ادبی از قبیل: ضرب المثل، تشبیه، استعاره، ایهام و جناس قلب کل تمسّک جسته اند تا در این میان، به راحتی مطالب را به طرف مقابل انتقال دهند، در عین حال که دشمن متوجّه مطالب انتقالی آنان نگردد و از آزار و اذیت احتمالی رژیم بعث و منافقین در امان مانند که این ها همه، نشانه ای از کاربردی بودن ادبیات و زبان ادبی است و این بر خلاف تصوّر بعضی از آنان است که ادبیات را فقط در تلذّذ معنی می کنند.
تحلیل زبانی اشعار اکبر اکسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
اکبر اکسیر مبدع جریان شعر فرانو است، جریانی نشأت گرفته از شعر سپید شاملویی که در ادامه جریان های شعر معاصر و در بطن آن با رویکردی جدید تکوین یافته است. این جریان شعری با تأثیرپذیری از شعر دهه هفتاد و پس از تحولات گوناگون، با درون مایه و محتوای طنزگونه از سال 1382 به عرصه ادبیات فارسی معرفی شد. کاربرد کلمات گزینش شده، مثل ها و اصطلاحات عامیانه، استفاده از عناصر ادبیات اقلیمی، ریتم و بازی با کلمات، عنصر غافلگیری و طنز شاخص آن با مفاهیم جدید، از مولفه هایی است که اکسیر در تکامل شعر خود به آن ها نظر داشته و این مولفه ها در آثار او، به عنوان چهارچوب های این جریان شعری مطرح شده است. در این مقاله درصدد تحلیل زبان ادبی در اشعار اکبر اکسیر هستیم. زبان در سبک شعری اکسیر جایگاه خاصی دارد و بستر اصلی و کاربردی در مطالعه آنست. این که جایگاه زبان و سبک ادبی در فرم شعر چگونه است؟ آیا زبان در فرم اثر می گذارد؟ و تعامل زبان با دیگر عناصر فرمیک یعنی صور خیال و موسیقی شعر چگونه است؟ از پرسش هایی است که در این پژوهش به آن پرداخته ایم و نتیجه حاصله مشخص می کند که زبان در شعر اکسیر هم به ساختار شعر اهمیت می دهد و هم به محتوا، آن جا که بار طنز بیشتر است، فرم بر محتوا می چربد و آن جا که هدف انتقال معناست، این محتواست که فرم و زبان را تحت الشعاع خود قرار می دهد. روش پژوهش، کتابخانه ایی و مطالعه مستقیم و جامعه آماری ما، اشعار اکبر اکسیر است.
تحلیل فرمالیستی سوره مبارکه قمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
49 - 65
حوزههای تخصصی:
گفتار پیش رو بر آن است تا سوره قمر، یکی از سور مکّی قرآن کریم را از دیدگاه نقد فرمالیستی مورد تحلیل قرار دهد و به این مسأله بپردازد که در کلام الهی، که سرشار از مفهوم و معنا بوده و در هر حرکت و سکون آن دریایی از مفهوم وجود دارد، چگونه به نحو اعجاب انگیزی، جانب شکل و فرم نیز رعایت شده است؛ و با ملاحظه گفتمان و مبانی نقد فرمالیستی که برای بررسی متن، خالق متن و جوانب متعدد دینی، سیاسی، فرهنگی و ... را نادیده می گیرد، می کوشد صرفاً با تمرکز بر خود متن، زیبایی های اعجاب آمیز لفظی سخن الهی را به مخاطب عرضه کند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رسیده است که الفاظ و محتوا در قرآن کاملاً در تعامل دو طرفه و هماهنگ با هم بوده و الفاظ بکاررفته در آن محتوایی نو آفریده است که به جرأت می توان گفت تنها وسیله ای که توان بیان این مفاهیم عمیق قرآن کریم را دارد، همین الفاظ استعمال شده است و هرگز نمی توان لفظ دیگری را جایگزین آن ساخت. حاصل اینکه در پرتو این پژوهش، مسیری دیگر برای تبیین اعجازهای بی شمار سخن الهی گشوده می شود.
بررسی ویژگی ها، انگیزه ها و علل اجتماعی سیاسی پدیده هتاکی در ادبیات دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
۱۵۷-۱۱۹
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر می کنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز می کند: یکی خشونت درون گروهی (یعنی هتاکی های ادیبان نسبت به یکدیگر) و دیگری برون گروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزه ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزه خصوصی به عرصه اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل می شود. دوم عرصه انتشار آن که از دیوان های اشعار به روزنامه ها و نشریه های عمومی منتقل می شود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با ارائه نمونه های متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه می دهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی اجتماعی این دوران، انگیزه ها و علل بروز پدیده خشونت ادبی را می کاویم. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بی توجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته کردن رذیلت های اخلاقی طرف مقابل انگیزه های بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بی ثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بی اعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
بررسی تطبیقی زبان و جنسیت در اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
217 - 234
حوزههای تخصصی:
پیشینه مطالعات زبان و جنسیت به دهه هایی از قرن نوزدهم می رسد. هنگامی که در بستر مفاهیم نقد ادبی نو، نخستین جریان ها تحت عنوان "فمینیسم" در غرب شکل گرفت. بر مبنای نظراتی که سبک گفتار و نوشتار زنان و مردان را با یکدیگر متفاوت می داند، زبان می تواند محل بروز و ظهور عناصر جنسیتی واقع شود. بر اساس این آراء، پژوهش های متعددی در بررسی نشانگان جنسیتی زبان در آثار ادبی صورت گرفته است. از آنجایی که شعر زنان یکی از مواضع قابل تامل در بررسی تعامل زبان و جنسیت است، پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی– تحلیلی فراهم آمده، با رویکردی تطبیقی به بررسی شاخص های جنسیتی زبان در دو سطح فکری و زبانی اشعار طاهره صفارزاده و فدوی طوقان پرداخته است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که اولا شاخص های جنسیت چگونه و در چه سطحی در زبان شعری این شاعران بازتاب یافته و دیگر اینکه وجود عوامل مشترک فرامتنی در شعر این دو تا چه حد توانسته برآیند مشابهی در دستاوردهای پژوهش داشته باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که عوامل مشترکی چون زنانگی، تاثیرپذیری هر دوی این شاعران از تحولات اجتماعی و سیاسی عصر خود، زیستن در بازه زمانی واحدی از تاریخ معاصر و نیز اثرپذیری شعر آنان از آموزه های ادبی رمانتیسم و رئالیسم، موجب شکل گیری رفتارهای جنسیتی اغلب مشابهی در زبان شعری آنان شده است.
بوم گرایی در ذهن و زبان نیما یوشیج و منوچهر آتشی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
93 - 119
حوزههای تخصصی:
طبیعت و جلوه های آن از دیر باز در اشعار فارسی با زبانی که بازتاب دهنده پیوند تنگاتنگ جلوه های طبیعت و اندیشه شُعراست، بازتاب داشته اند. شیوه بیان، این رابطه را با توصیف طبیعت، نمادها و تمثیل های برگرفته از آن آشکار می سازد. پیوند انسان و طبیعت بعد از انقلاب صنعتی و تسلط ماشین بر ابعاد مختلف زیستِ بشری دچار تغییر شد؛ انسان در برابر طبیعت دست بالا را گرفت و رابطه متناظر انسان و طبیعت رابطه ای نابرابر و یک سویه گشت. نقد بوم گرا در پی بررسی روابط میان ادبیات و طبیعت اطراف است و منتقدان بوم گرا با رو ش های گوناگون بازتاب طبیعت در متون ادبی را بررسی می کنند. در این مقاله ویژگی های زبانی نیما یوشیج و منوچهر آتشی در بازتاب طبیعت و جلوه های آن بررسی شده است. در نگاه نیما هیچ واژه ای به خودی خود شاعرانه نیست، فقط کاربرد و کارکرد آن تعیین کننده شاعرانگی آن خواهد بود. منوچهر آتشی نیز با بیانی غنی، نیرومند، و لبریز از عواطف گرم اقلیمی؛ تعبیرهای زیبای شاعرانه، ترکیب های تازه، مضامین و استعارات بدیع را در شعر خود وارد کرده که تجلی گاه زندگی مردم جنوب با عناصر زنده آن است. واژه های کهن به زبان او استحکام می بخشند و واژه های عربی آهنگ طبیعی کلامِ محاوره را ظاهر می کنند. هر دو شاعر با بهره گیری از زبان بومی اشعاری نو خلق کرده اند. عناصر طبیعی بازتاب یافته در اشعار نیما نمادی از مفاهیم فرهنگی و اجتماعی هستند؛ اما واژگان بومی در شعر آتشی، آشنایی مخاطب با محیط جنوب و شرایط آن را در پی دارد. در شعر آتشی خشونت بومی و لطافت شاعرانه در کنار هم به کاررفته اند، واژگانی چون سبخ زار، کهره، و تیترموک به نحوی یادآور داروگ و ماخ اولا در شعر نیماست؛ اما دیگر عناصر فضای جنوب را در ذهن مخاطب ترسیم می کند.