مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کلام
حوزه های تخصصی:
برخی بحث ولایت فقیه را بحثی کلامی و برخی آن را فقهی و گروهی دیگر آن را کلامی- فقهی می دانند و هر یک نیز برای اثبات نظر خود ادله ای را بیان می کنند. در این نوشتار پس از بیان ثمرات فقهی یا کلامی بودن این بحث و بررسی آن ثمرات، معلوم خواهد شد که اساساً طرح این مساله که بحث ولایت فقیه، بحثی کلامی است یا فقهی، انحرافی می باشد و ثمری ندارد؛ چرا که بحث ولایت فقیه، هم می تواند در علم کلام مورد بحث قرار گیرد و هم در علم فقه، با این تفاوت که در علم کلام، چون تنها درباره فعل خداوند بحث می شود، به سؤالاتی از بحث ولایت فقیه پاسخ داده می شود که مربوط به فعل خداوند باشد. در عین حال که در علم فقه به سؤالهایی از بحث ولایت فقیه که مربوط به حکم افعال انسانها است، پاسخ داده می شود
طاهریان و جایگاه فلسفه و کلام در خراسان و ماوراالنهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فلسفه و کلام در جهان اسلام فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر نهاده است. گاه تحت تاثیر شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی زمینه شکوفایی فلسفه و برخی فرق کلامی فراهم شده و فیلسوفان و متکلمان برجسته ای پا به عرصه وجود نهاده اند و زمانی دیگر شرایطی دیگرگون زمینه رکود فلسفه و برخی فرق کلامی و رشد برخی دیگر را فراهم آورده است. بی تردید نقش سلسله های حکومت گر در این فرآیند قابل توجه و مهم بوده است. از این روی در این نوشتار کوشش شده نقش طاهریان به عنوان نخستین خاندان حکومت گر در ایران بعد از اسلام، در مواجهه با فلسفه و کلام مورد بررسی قرار گیرد؛ زیرا قلمرو حکومتی آنان، خراسان و ماوراالنهر یکی از مراکز مهم فرهنگی در جهان اسلام بوده و نقش برجسته ای را در رشد و شکوفایی فلسفه و کلام و یا رکود آنها ایفا کرده است. بنابراین شایسته است زمینه های چنین فرآیندی در دوره طاهریان در این سرزمین و تاثیر آن در دوره های بعد بازبینی و شناسایی شود.
نگاهی آسیب شناسانه به پیشینه مباحث جدید کلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۲ شماره ۳۹
حوزه های تخصصی:
مفاهیم جدید کلامی که از غرب نشات می گرفت، تقریبا از دوره امیرکبیر و سپهسالار، توسط منورالفکران در ایران مطرح شد و رفته رفته واکنش متکلمان را برانگیخت. نخستین مباحث در حوزه علوم اجتماعی و سیاسی مطرح شد، که عبارت بود از آزادی، مساوات، قانون عرفی و منشا مردمی حکومت. این مفاهیم از دوره مشروطه به بعد مورد دفاع متکلمان قرار گرفت.پس از مشروطه نیز مباحثی چون علم و دین، ماتریالیسم دیالکتیکی و مارکسیسم به مسائل جدید کلامی افزوده شد. بررسی آسیب شناسانه مواضع متکلمان نشان می دهد که غالب آنها به مسائل جدید آشنایی زیادی ندارند و به ندرت متکلمی در یک مسأله مورد بحث تخصص دارد. آنها با همان ابزار و معارف سنتی به نقد مسائل جدید می پردازند به کارکردهای مثبت این مسائل توجه نداشته، در برخی موارد به دلیل ناآشنایی با مساله کلامی، مواضع متنقاضی اتخاذ می کنند.
حکمت اضداد در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوه های گوناگون تضاد در نظام آفرینش، موضوعی است که مولانا جلال الدین محمد مولوی در مثنوی معنوی بدان پرداخته و پدیدة اضداد را با نگاه حکیمانه و در پیوند با آراء کلامی و عرفانی، به طور مستقیم و یا در قالب حکایات و امثال بیان فرموده است . در این مقاله، نگرش مولانا به حکمت اضداد در نُه بحث بررسی شده است :1-این عالم، محل اضداد است و عالم دیگر، جهان باقی و یکرنگی.2-اضداد و نسبت آنها با وجود آدمی.3-تمام هستی مظهر جمال و جلال خداوندی است .4-اضداد و نظریة نظام احسن الهی5-تضاد در مقام معرفت6-اضداد از دیدگاه انسانها7-انتقال و جابجایی اضداد8-اضداد و مطالعة جزء و کل9- محال بودن جمع اضداد. هر کدام از این مباحث با ارائه شواهد و توضیحات، بیان گردیده است .
راوی شناسی / هشام بن حکم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هشام بن حکم، از برجسته ترین و تأثیرگذارترین علمای شیعی در قرن دوم هجری است؛ قرنی که از یک سو، محلّ تلاقی و تصادم آرا و افکار مختلف بوده و از سوی دیگر، نقطه عطفی در تاریخ تشیّع و بلکه اسلام است. در این قرن، به سبب انتقال قدرت سیاسی از اموی به عباسی، فرصتی از برای نحل گوناگون حاصل گردید تا به تحکیم و اشاعه مبانی فکری و عقیدتی خود بپردازند.
در این دوران، صادقین به بنیان گذاری مکتبی پرداختند که اندیشه و اعتقاد شیعی را مستحکم ساخت و تحوّلی شگرف در محدوده فرهنگ و اندیشه اسلامی ایجاد نمود و دانش آموختگانی نظیر هشام بن حکم، زرارة بن اعین، مؤمن الطاق، و هشام بن سالم را به جامعه تشیّع و بلکه اسلام عرضه کرد.
این نوشتار بر آن است که با بهره گیری از متون معتبر و برجسته اسلامی، به کشف حقیقت و بازشناخت ابعاد شخصیت متکلّم برجسته مدافع و ناصر بحق حریم ولایت هشام بن حکم، پرداخته و به صورت هرچند مختصر ضمن بیان شرح احوال و آثار ایشان، افکار و گرایش های کلامی او را منعکس سازد.
حزب و تحزب در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حزب و تحزب در معانی متاخر، پدیده ای جدید و از دیدگاه فقهی، مساله ای نوظهور در جامعه و فرهنگ شیعی است ودر اندیشه دینی پیرامون مقبولیت و یا مطرودیت آن، ابهام ها، دغدغه هاو دیدگاه های متعدد وبعضاً متنافری وجود دارد.
درتبیین موضوع تحزب در اندیشه اسلامی ؛ یا تلاش شده است در منابع قرآنی و روایی و سیره معصومین و تاریخ صدر اسلام به دنبال ما بازاهای حزب و تحزب باشند و یا آنکه سعی کنند حزب و تحزب را به عنوان امری جدید و مستحدثه تلقی کرده و بنا به کارکردهای مثبت و عقلانی آن، و ملازمت شرع با عقل، جواز مشروعیت برای این پدیده مدرن سیاسی را صادر کنند. در این پژوهش، ضمن توجه به این دو چارچوب روشی، - ضمن ارجح دانستن رویکرد دوم – ابتداء جایگاه حزب و تحزب در قرآن بررسی شده و سپس دیدگاه و استدلالات مخالفین و موافقین با مشروعیت دینی تحزب مورد بحث قرار می گیرد و بر دیدگاه «موافقت معتدل» صحه گذاشته می شود.
منزلت عقل در ساحت معرفت دین (از بعد کلامی وفقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش و شیوة شناخت دین، از پر مناقشه ترین مباحثی است که پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و در دوران غیبت وعدم دسترسی به پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح بوده است، بدین معنی که اگر میان حکم قطعی و مسلم عقل و ظواهر متون دینی تعارض پیش آید چه باید کرد؟ درچنین مواردی، همواره در تقدم عقل یا سهم آن در فهم مفاد وحی - درهر دو عرصة کلام و فقه یعنی اصول و فروع دین - اختلاف نظر و برداشت هایی وجود داشته و دارد. این تفاوت برداشت ها، در حوزة معرفت دینی، سبب اُفت وخیزها و فراز ونشیب های فراوانی بوده وهمچنان ادامه دارد. در محدودة تفکر اسلامی از یکسو ظاهرگرایان و حنابله و اشاعرة اهل سنت و اخباری های شیعه و از سوی دیگر قدریه ومعتزله و تفکر اجتهادی امامیه قرار دارد.
بررسی اجمالی این مطلب، به ویژه در میان پیروان اهل بیت(ع) و نگاهی به اخباری های افراطی شیعه و نیز جریان هایی که هر چند اظهار مخالفت رسمی با عقلگرایی نمی کنند، ولی عملاً برای تشخیص عقل، اعتبار چندانی قائل نیستند و نیز تفکر رقیب آنان، که در هر دو عرصة فقه و کلام، بر اعتبار عقل، تأکید نموده وپای می فشارد و ترجیح این تفکر، موضوع این مقاله است. درپایان، به تضمین هایی که می تواند از انحراف و افتادن در مسیر عقل گرایی افراطی و لوث شدن معارف بلند الهی، پیشگیری نماید نیز اشاره شده است.
بررسی و تبیین روش شناسی مکتب کلامی ماتریدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی و مهم در حوزة مباحث اعتقادی و بحث های کلامی، چگونگی بیان و استدلال بر این گونه مسائل است و اینکه روش شناسی مباحث کلامی چگونه باید باشد. در مجموع میتوان گفت که روش بررسی یا عقلی است یا نقلی یا هر دو. در روش شناسی عقلی تأکید بر استدلال های عقلی است یا روش عقلی با بهره گیری از متون دینی است. روش نقلی میتواند با تکیه بر ظواهر و بیتوجهی کامل به استدلال های عقلی و منطقی و برهانی باشد و نیز میتواند راه میانه ای بین توجه به نقل و بها دادن به عقل باشد.
هر مکتب کلامی یک شیوه و روش استدلالی را برمی گزیند؛ در این بین روش و شیوة بررسی مسائل اعتقادی در دیدگاه مکتب کلامی امامیه، معتزله و اشاعره، با تحقیقات نسبتاً وافی در خصوص آنها و انتشار آثار، روشن و آشکار است، اما روش کلامی مکتب ماتریدیه کمتر به بحث گذاشته شده و در هاله ای از ابهام است.
در این مقاله با روش کتابخانه ای و شیوة توصیفی و تحلیلی به بررسی
روش شناسی مکتب کلامی ماتریدیه و بازشناسی زوایای مهم این مسئله پرداخته شده و پرسش ها و ابهامات متعددی در این خصوص پاسخ داده شده است و آشکار شده که روش ماتریدیه، حد میانه ای بین عقل و نقل است .
جریان های الاهیاتی یهودی متأثر از جریان های اسلامی در دورة میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الاهیات فلسفی یهودی در دورة میانه، دارای گرایش های فکری برجسته ای است که تاکنون کمتر مورد توجه بوده است. این گرایش ها، متأثر از جریان های فکری اسلامی است. این مقاله، با رویکرد تحلیلی و نظری به شناسایی این جریان ها پرداخته شده و اثرپذیری آنها از جریان های فکری اسلامی به شیوة مقایسه و تحلیل، مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش، عبارتند از: گرایش کلامی، متأثر از معتزله؛ گرایش نوافلاطونی، متأثر از مکتب نوافلاطونی رایج در میان اسماعیلیه؛ گرایش ارسطویی رایج در میان فلاسفة مشائی مسلمان و گرایش نص گرای رایج در میان گروه های مختلف اسلامی، بخصوص اشاعره و سرانجام، گرایش عقل گرایی مکتب قرائیم، در پاره ای از اندیشه های اساسی، متأثر از مکتب اهل رأی در عراق و نیز معتزله و در پاره ای دیگر، متأثر از اهل حدیث هستند. بسیاری از الاهیدانان این دوره، دارای گرایش های ترکیبی میباشند؛ ممکن است یک رویکری دارای دو گرایش کلامی و ارسطویی، یا گرایش کلامی و نوافلاطونی، یا دو گرایش کلامی و ضد ارسطویی باشند.
طبقه بندی آموزه های اعتقادی در دوره های مختلف کلام اسلامی
حوزه های تخصصی:
علم کلام در جهت فهم، تبیین، توجیه و دفاع از تعالیم دینی شکل گرفته است. متکلم نقش واسطه میان نصوص دینی و ذهن و زبان مخاطبان را بر عهده داشته و غالباً همگام و همراه با تحولات زمانه و زمینه، تغییراتی در مفهوم سازی و بهره جویی از دستگاه های مفهومی موجود ایجاد کرده است. به موازات تطور و تحول در علم کلام، طبقه بندی تعالیم دینی به طور عام و آموزه های اعتقادی به طور خاص نیز دچار تحول شده است. گرچه لزوماً این تحول به معنای کامل شدن و دقیق تر شدن نبوده است، ولی بیشتر، سمت و سوی دقت در روش شناسی و عمق در محتوا را پی میگرفته است. به هر میزان که در روش شناسیها دقت بیشتر صورت گرفته، محتوا دچار تحول شده و طبقه بندی ارائه شده از تعالیم دینی نیز عینیتر شده است. طبقه بندیهای جدید ارائه شده از تعالیم دینی در بستر دانش تفسیر قرآن کریم و دانش کلام، به تدریج جایگاه خویش را در هندسة معرفت دینی بازیافته و سهم مؤثری در بازسازی، نوسازی و تنسیق دانش کلام ایفا خواهد کرد. این نوشتار گزارشی از تطورات دانش کلام در عرصة روش شناسی و طبقه بندی تعالیم دینی، فراروی خواننده ارجمند قرار میدهد.
کارکردگرایی و معناشناسی اوصاف الاهی از دیدگاه علامه طباطبایی و ویلیام آلستون
حوزه های تخصصی:
موضوع زبان دینی مسئله ای است که شاید بتوان گفت در تمام ادیان آسمانی مطرح است. مباحث زبان دینی، شامل چیستی زبان دینی، معناداری و معرفت بخش بودن انواع گزاره های دینی است. مهم ترین بخش آن مربوط به گزاره های کلامی است که از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان دینی بوده است.
این نوشتار با رویکرد تحلیلی، بررسیِ تطبیقی آرای علامه طباطبایی و ویلیام آلستون فیلسوف دین امریکایی معاصر، در زمینة زبان الاهیات (کلام) مدّ نظر است. آلستون برای توجیه مشکل اطلاق گزاره های کلامی بر خدا، نظریه «کارکردگرایی» را مطرح میکند. علامه برای توجیه این مشکل، نظریه های «اشتراک معنوی و تشکیک در وجود»، «تأویل کلامی» و «غائیت» را مطرح میسازد که هر کدام در جایی کاربرد دارند. نظریة اشتراک معنوی دربارة اوصافی نظیر علم، قدرت، حیات و وجود کاربرد دارد و اطلاق آنها را توجیه میکند. نظریة تأویل کلامی در مورد اوصافی مانند سمیع، بصیر، دارای دست بودن و مکان داشتن کاربرد دارد که این اوصاف، متعلق به ممکنات، و از ساحت الاهی دور است. این اوصاف، به اوصاف دستة اول تأویل برده میشود و نظریة غائیت در زبان عرفی و دینی و دربارة تمام اوصاف استفاده میشود و کاربرد و صدق آنها را توجیه میکند.
بازخوانی معناشناختی کلام سیاسی و نسبت آن با فلسفة سیاسی و فقه سیاسی
حوزه های تخصصی:
کلام سیاسی یکی از مهم ترین شاخه ها و قلمروهای علم کلام به شمار میآید. از این رو، تبیین چیستی کلام سیاسی، اهداف، روش شناسی و موضوع آن مبتنی بر ارائة تعریفی جامع و مانع از علم کلام است. در پژوهش پیش رو کوشیده ایم تا به شیوة توصیفی و تحلیلی، پس از تبیین و بررسی مهم ترین تعاریف ارائه شده از علم کلام، نخست تعریفی برگزیده از این علم ارائه دهیم و سپس با توجه به همان تعریف به تحلیل کلام سیاسی و مشخصه های آن بپردازیم. ازآنجاکه گاه به دلیل عدم توجه به مرزبندی میان علوم، کلام سیاسی با دانش های همگن آن خلط میشود، تبیین نسبت این دانش با فلسفة سیاسی و فقه سیاسی از دیگر رسالت های مهم این اثر خواهد بود. از نظر نگارنده، مبتنی بودن کلام سیاسی بر آموزه های دینی و همچنین حیثیت تعلقی امور سیاسی به ذات و صفات خدای سبحان مهم ترین ویژگی کلام سیاسی به شمار میآید.
سیرى تطبیقى در معناى «برزخ» و «مثال» از دیدگاه فلاسفه، عرفا، و متکلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «برزخ» در لغت و نیز در اصطلاح، معانى گوناگونى دارد که عدم توجه دقیق به این معانى، گاه موجب سوء برداشت از آن واژه مى شود. از این رو، شایسته است که در یک پژوهش تطبیقى، معانى واژه «برزخ» را در اصطلاح فلاسفه، عرفا، و متکلّمان به طور دقیق بررسى نماییم تا به این وسیله مانع از هرگونه سوء برداشت از این واژه در اصطلاحات گوناگون شویم.
از دیدگاه فلاسفه مسلمان، برزخ به مرتبه اى از وجود گفته مى شود که حدّ وسط بین عالم مادّه و عالم عقل است و به دو قسم متّصل و منفصل تقسیم مى شود. امّا از نظر عرفا، برزخ به دو قسم نزولى و صعودى تقسیم مى گردد؛ قوس نزول و صعود برزخ عرفا هرکدام حصّه اى از مثال منفصل فلاسفه محسوب مى شود. از دیدگاه متکلّمان، برزخ همان عالم حدّ فاصل مرگ و قیامت انسان است که از نظر مفهوم، با برزخ در اصطلاح فلاسفه و عرفا تباین دارد؛ ولى از نظر مصداق، همان قوس صعودى برزخ عرفاست و با برزخ فلاسفه رابطه عامّ و خاصّ من وجه دارد.
تأملاتی پیرامون دلایل مخالفت غزالی با فلسفه یا فلاسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیرامون مخالفت غزالی با فلسفه یا فلاسفه، هم از طرف خود غزالی و موافقانش و هم از طرف مخالفان او، انگیزه های مختلفی بیان شده است.
غزالی و موافقان او، آنگونه وانمود میکنند که او صرفاً با انگیزة دینی و شرعی و برای رضای حق، به مخالفت و در نهایت تکفیر فلاسفه اقدام کرده است؛ هر چند برخی مخالفان بر این انگیزه صحه گذاشته اند، لیکن مورد وفاق همه نیست و مخالفان معتقدند: اولاً، دین با فلسفه ـ بمعنای متعارف بین مسلمین ـ سر ناسازگاری ندارد که غزالی برای دفاع از دین، فلاسفه را تکفیر کند. ثانیاً، این انگیزه تنها انگیزه غزالی در مخالفت با فلسفه نیست، بلکه ـ چنانکه برخی مخالفان معتدلتر غزالی معتقدند ـ انگیزه های سیاسی هم بیتأثیر نبوده و حتی، برخی، بکارگیری انگیزه های دینی و منطقی عقلی را ابزاری برای رسیدن به قدرت و کامجوییهای سیاسی دانسته اند. علاوه برانگیزه های فوق، بسیاری از مخالفان، از آنجاییکه مخالفتهای غزالی را بیارتباط با دین و منطق و عقل دانسته اند، انگیزه های روانشناختی تربیتی را نیز دخالت داده و معتقدند که اگر غزالی نزد استاد، فلسفه را تلمذ میکرد، شاید به وادی مخالفت نمیافتاد.
مدعای این پژوهش آن است که گرچه انگیزه های دینی و شرعی در اولویت است، اما براساس مبانی مورد قبول خود غزالی، راههای دیگری بجز تکفیر برای مخالفت با فلاسفه وجود داشت که او آن راهها را طی نکرد.
ماهیت فلسفه دین و تفاوت آن با علم کلام و فلسفه معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دایره واژگانی کلمه، کلام و کتاب در مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سده ششم و در سده هفتم هجری، تحت تأثیر تحولات اساسی که در عرفان اسلامی پدید آمد، قلمرو موضوعات عرفانی گسترش یافت و مباحث متنوعی در متون عرفانی مطرح شد. تعدد و تنوع موضوعات عرفانی سبب پدید آمدن دایره های واژگانی جدیدی شد که هر یک برای بیان بخشی از این موضوعات به کار رفت. یکی از این دایره های واژگانی، دایره ای است که در آن، اصطلاحات گوناگونی وجود دارد که هدف از شکل گرفتن آن، تبیین یکی از موضوعات اصلی عرفانی یعنی وجود و مراتب و درجات وجود بوده است. حرف، کلمه، کلام و کتاب، قلم، لوح، دوات، سطر، قول و ترکیبات متنوع اضافی و وصفی، اصطلاحات کلیدی این دایره واژگانی به شمار می روند که هر یک به طور منظم، بخشی از این موضوع مهم عرفانی را بیان می کنند. نتایج پژوهش حاضر که به روش اسنادی انجام گرفته، حاکی از آن است که در مکتب ابن عربی، کلمه به معنای پدیده کلمه تامه به معنای موجود تامه و کامل، کلام به معنای فعل حق، و کتاب به معنای عالم به کار رفته است. نگارنده این مقاله بر آن است که نقش این واژه ها را در قلمرو مفاهیم عرفانی مکتب ابن عربی تجزیه و تحلیل کند.
کارکردهای «الهیات» در سنت مسیحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعبیر «الهیات» در سنت مسیحی تعاریف و معناهای گوناگونی دارد. در این نوشته، ضمن پرداختن به این معانی و تعاریف می کوشیم با روشن ساختن کارکردهای گسترده الهیات در مسیحیت، معنای این اصطلاح را که از طریق ترجمه متون الهیاتی از زبان های اروپایی به فرهنگ نوشتاری ما راه یافته است، بهتر مشخص کنیم . در این مسیر، تاریخچة تحول تعبیر «الهیات» در مسیحیت به شتاب مطرح می شود و آن گاه با بررسی تعاریف و ویژگی های این دانش بر اساس کارکردهایی که «الهیات» بر عهده دارد، به برخی شاخه های آن اشاره می کنیم. در پایان نیز به بررسی معادلهای theology در زبان فارسی می پردازیم . در میان معادل های theology در زبان فارسی، الهیات و یزدان شناسی از دیگر معادل ها مناسبتر به نظر می رسند.
دیدگاه حکیم سنایی(حدیقه) و مولانا (مثنوی) در باب شرور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، ضمن بررسی دیدگاه معتزله و اشاعره و امامیه و بعضی فلاسفه درباره شرور، اندیشه های مولانا و سنایی کاویده و نموده می شود که آنان با توجه به ذهنیت نسبیت گرای خود به این موضوع پرداخته اصل «همبستگی و انداموارگی» و «کلیت نظام جهان» و «اجتماع اضداد» را در سمت و سوی «سودمندی ناملایمات و حکمت الهی» در وجود آن ها مطرح و سرانجام، ضمن موجّه دانستن نزاع های کلامی و فلسفی، راه حل نهایی مشکلات و از جمله معضلات کلامی و فلسفی مانند شرور را «عشق» می دانند. چون عاشق، همه چیز معشوق را نیکو می داند و در وجود او استحاله مییابد، دیگر دوگانگی وجود ندارد که بخواهد از نظام خلقت ایراد بگیرد؛ چه گیاه بدبینی در خاک دوگانگی می روید و این جاست که راه عارفان از اهل کلام و فلسفه تمایز می یابد. امّا تفاوت سنایی و مولوی یکی در شیوه بیان مطلب و دیگر قاعده «عوض» برای تسکین دردها و رنج ها در بیان مولاناست که سنایی چیزی در این باب نیاورده است. علاوه این که هر دو معتقدند، اگر تلاشی در خور، انجام پذیرد، اغلب رنج ها و مشکلات راه مقابله و چاره دارند. بنابراین، خوش بینانه ترین دیدگاه نسبت به هستی و شرور ظاهری را عارفان دارند که از جمله آن ها سنایی است و مولانا که در اوج عشق و وحدت سیر می کند، دیدگاهش بیشتر مبتنی بر عرفان است تا کلام؛ اما اگر گزیری از تحلیل کلامی نباشد، گرایش آنان به مبانی عقلگرایان مشهودتر است تا به اشعریت؛ اهل اعتزال هم که مورد طعن هر دو فرزانه هستند؛گرچه ممکن است، تشابه یا تواردی میان آراء آنان دیده شود.
مبانی کلامی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مانند همه قوانین اساسی جهان مبتنی بر مبانی نظری خاصی است که توجیه کننده و اعتباردهنده اصول و محتوای آن میباشد. با توجه به اینکه قانون اساسی ج.ا.ا براساس مکتب اسلام نوشته شده است، مقاله حاضر درصدد بررسی مبانی نظری قانون اساسی بر مبنای آموزه های کلام اسلامی است. مهم ترین این آموزه ها که در این نوشتار مورد بحث قرار میگیرد، همان اصول دین است که شامل اصول: توحید، نبوت، معاد، عدل و امامت میگردد و در اصل دوم قانون اساسی ج.ا.ا به طور کامل و در سایر اصول به صورت اشاره آمده است.