مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
کلام
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد با بررسی تطبیقی دو مورد از پرکاربردترین جلوه های زبان در قرآن یعنی «قول» و«کلام» بر اساس نظریه استعاره مفهومی، روشن سازد که اولاً این دو مفهوم، چگونه با استعاره مفهومی بازنمایی شده اند ثانیاً به تأثیر این دیدگاه بر نحوه فهم گزاره های دینی پردازد. بررسی173 عبارات استعاری مرتبط با واژه های «قول» و «کلام»بیانگر آن است که این دو واژه در قرآن با استفاده از حوزه های مبدأ همسان شئ و ظرف مکان، حوزه های مبدأ متفاوت حرکت و مظروف و همچنین دو حوزه مقصد مشترک(آفرینش و قضاء حتمی) ساختاربندی شده است. به علاوه از آنجا که سخن گفتن، رویدادی بشری و تجربه پذیر برای انسان است، اموری انتزاعی مانند خلقت و قطعیت قضاء الهی در قرآن کریم به کمک کلام و قول در جایگاه حوزه مبدأ، مفهوم سازی شده است که همین امر یکی از اصول نظریه استعاره مفهومی یعنی یکسویگی را نقض می نماید.
قرآن در اندیشه های بابا افضل الدین مرقی کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۴ پاییز و زمستان ۱۳۸۸ شماره ۷ و ۸
154 - 167
آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(ع) در تکوین و تطور باورهای متفکران مسلمان اعم از متکلمان، فیلسوفان و عارفان، ادیبان و شاعران تأثیرگذار بوده است. بسیاری از متکلمان و این قبیل فیلسوفان، به گونه-های متفاوت از آیات و روایات استفاده کرده اند. گاهی از آن به عنوان شاهد و قرینه و زمانی فراتر از آن در شکل دادن مبنای مهم کلامی یا فلسفی خود به سراغ این آیات رفته اند. برای نمونه، در قلمرو شعر و ادبیات، تأثیر این آیات از دیرباز و از روزگار رودکی گرفته تا دوران معاصر در قالب اقتباس، تضمین، استقبال و دیگر بهره گیری در صور شعری بازتاب یافته است. وجه غالب شخصیت علمی افضل الدین مرقی کاشانی، جنبه های کلامی، فلسفی و بعضاً عرفانی اوست. نکته درخور توجه آنکه، بابا افضل با توجه به چنین پیشینه شخصیتی و با لحاظ رویکردهای مذکور، آن دسته از آیاتی را مورد توجه قرار داده است که مستقیم یا غیرمستقیم با مبانی و دیدگاه های نظری او ارتباط دارد. مواجهه بابا افضل با آیاتی که با عنوان معارف قرآنی موسوم است، و پیوند آن با موضوع نفس، مورد اهتمام نگارنده در این بررسی است. رهیافت این مقاله، دریافت این نکته بنیادین است که در فرازهای مختلف، بابا افضل، همسو با دیگر متکلمان مسلمان همچون خواجه نصیرالدین طوسی، از جنبه های ذوبطون آیات قرآنی در تحکیم مبانی خود بهره گرفته است.
سوءتفاهم یا حکایت زبان قاتل نویسندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
589 - 605
حوزههای تخصصی:
سوءتفاهم یکی از آثار چرخه ی پوچی محسوب می شود که در آن کامو انسان را به آگاهی از پوچی جهان و زندگی تراژیک انسان دعوت می کند. در این اثر، سکوتِ انسان بسان تسلیم و کلام نماد طغیان است. در واقع، پرسشِ «بودن یا نبودنِ» هملت به «صحبت کردن یا نکردن» بدل شده و اهمیتی کمتر از پرسش پیشین ندارد. به این ترتیب جان در سوءتفاهم با انتخابِ سکوت به قتل خود توسط مادر و خواهرش تن می دهد. در واقع می توان گفت که جان با صحبت نکردن به مارتا این حق را می دهد که او را قربانی کند. به این ترتیب مشاهده می کنیم که سخن یا کلام به مثابه سلاحی است که با آن می توان در جهانی خشونت بار و سیاه از خود برای زیستن دفاع کرد. ما در این مقاله به شرح چگونگی درک پوچی جهان و بی دفاع بودن انسان در مقابل همنوعانش و همچنین نقش سکوتِ خدا، طبیعت و انسان در شکل گرفتن سرنوشت جان می پردازیم
منطق تأثیرگذاری باورهای کلامی بر تاریخ پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسبت دانش کلام با تاریخ، مخصوصاً بررسی نقش دانش کلام در سیره پژوهیِ معصومان، بحثی مهم در حوزه تاریخ پژوهی به شمار می آید. در این نوشتار براساس روش عقلی تحلیلی، ذوابعاد بودن پدیده های تاریخی، حضور سلسله علل غیبی در تحولات تاریخی، و لزوم لحاظ کردن اصول موضوعه وچارچوب نظری در علوم به عنوان ادله جواز نقش آفرینی علم کلام در تاریخ پژوهی تبیین شدند؛ آن گاه ضرورت تأثیرگذاری نظام مند علم کلام بر تاریخ پژوهی اثبات شده و معیار تأثیرگذاری کلام بر تاریخ تبیین گردید و ترجیح ارزش معرفت شناختی به عنوان معیار تأثیرگذاری گزاره های کلامی بر گزاره های تاریخی معرفی شده، براین اساس درصورتی که گزاره کلامی یقینی، ولی گزاره تاریخی غیر یقینی باشد یا گزاره کلامی ظنی، ولی گزاره تاریخی احتمالی باشد (یعنی پنجاه درصد یا کمتر از آن احتمال صدق داشته باشد)، یا هر دو ظنی یا احتمالی باشند، ولی احتمال صدق گزاره کلامی بیش از گزاره تاریخی باشد، گزار، کلامی بر گزاره تاریخی ترجیح داده خواهد شد.
بررسی تاریخی تحولات دانش اصول فقه در اندیشه دینی امامیّه و استقلال آن از فقه و کلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
223 - 198
حوزههای تخصصی:
شکلگیری دانش اصول به شیوه اجتهادی، در اندیشه دینی اسلامی، چرخش و نقطه عطف بزرگی از فقهورزی پیشانظری به فقهورزی نهادی بهشمار میرود که در میان اهل سنّت در اواخر سده دوم هجری و با الرساله شافعی و جمع میان دو مدرسه فقه اهل رأی و قیاس با فقه اهل حدیث شروع شد. شکلگیری و تدوین این دانش در امامیّه توسط علمای مدرسه دینی بغداد انجام گرفت و متفاوت از اهل سنّت بود بدین صورت که با دو دانش فقه و کلام در ارتباط و تداخل تنگاتنگ بود و تلاش برای استقلال آن از این دو دانش نیز توسط همین مدرسه صورت گرفت و برخلاف اهل سنّت، بر اساس تقدّم معرفتشناسی بر روششناسی بنیانگذاری شده است. مسئله این نوشتار تبیین فرآیند شکلگیری اصول فقه به شیوه اجتهادی در اندیشه امامیّه و تفاوت کلی آن با اهل سنّت است که به منظور فراهم کردن شناختی متقارن و دوسویه از اندیشه اصولی امامیّه انجام میگیرد بدین معنی که در کنار توجه به مباحث و مبانی نظری و معرفتی، نیمنگاهی هم به عوامل غیرمعرفتی در شکلگیری آن داشته باشد. این نوشتار، به روش توصیفی-تحلیلی بر پایه منابع کتابخانهای، روند تأسیس، تدوین و استقلال دانش اصول از فقه و کلام را مورد بررسی قرار میدهد و برخلاف رویه معمول که صرفا به مباحث معرفتی میپردازند، سعی میکند علّت تأخر شکلگیری آن از اصول فقه اهل سنّت، همچنین تأخر روششناسی آن از معرفتشناسی را تبیین میکند که درنهایت به تحولات سیاسی و اوضاع اجتماعی امامیّه در دوره میانه مربوط میشود.
تحلیل مسأله عفّت کلام در آموزه های قرآن کریم
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۸
57 - 41
حوزههای تخصصی:
عفت کلام یعنی بودن حالتی در نفس که باعث مبرا شدن ابزار بیان افکار از چیرگی شهوات است نگاه حاکم نگاه اخلاق کاربردی و حکمت عملی است. هدف تبین عفّت کلام قرآن و راه های نیل به آن است. اجتماع برای دوری از تحریف ارزش ها نیاز دارد به اینکه این موارد را لحاظ کند. عفّت زمانی حاصل می شود که انسان از حیث کم و کیف مطیع فرمان های عقلانی باشد و یکی از آنها فرامین قرآن است. قرآن به عنوان کتاب انسان سازی آدابی دارد برای مودب کردن انسان. اگر قرآن به عفّت کلام و سخن امر می کند خود نیز باید پای بند به این باشد. مصادیق آفات سخن(کذب، سب و استهزا) ذکر شده اند؛ به اصلاح تعابیر(رای از احکام دین، افشای اسرار، اُف گفتن به پدر و مادر و... نکته سنجی) امر شده. اصلاح تعبیرها در قرآن به حدی است که تعابیری را برای تعابیر دیگر جایگزین قرار داده است تا فرهنگ و ارزش برتر جامعه شود. قرآن برنامه زندگی برای انسان می چیند انسان را به قول سدید، لین ، میسور امر می کند تا گام به گام به جامعه انسانی نزدیک تر شوند.
بررسی علم کلام در ادبیات تعلیمی
حوزههای تخصصی:
ادبیات تعلیمی، گستره وسیعی از ادبیات را در بر می گیرد. بسیاری از شاعران ادوار مختلف شعر فارسی که اشعار تعلیمی سروده اند؛ با عل وم مختلف رایج در زمان خود آشنا بوده اند و بدین گونه بر غنای ادبیات تعلیمی افزوده اند. از جمله این علوم، علم کلام است. شاعران اشعار خود را با توجه به مباحث مطرح در ح وزه کلامی که بدان معتقد بوده اند؛ سروده اند. در واقع می توان شعر را نموداری از اعتقادات شاعر دانست که به تعلیم مخاطب در آن حوزه کلامی می پردازد. این موضوع کمتر در ادبیات فارسی مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. بدین منظور برای بررسی تاثیر علم کلام در ادبیات فارسی ابتدا به معرفی علم کلام پرداخته، عوامل پیدایش و حوزه های اصلی علم کلام را بررسی می شود. سپس برخی از آرای کلامی که در ادبیات مورد توجه قرار گرفته است؛ مطرح می شود. در ادامه، تأثیر علم کلام بر فلسفه و جریان ایجاد شده در ادبیات مورد بررسی قرار می گیرد.
کلام شیعه دوازده امامی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی کلام شیعه دوازده امامی از دوره ایلخانی در قرن هفتم تا پایان دوره صفوی در قرن دوازدهم می پردازد. در بخش اول ابتدا به نقش نصیر الدین طوسی پرداخته می شود که با وارد کردن مفاهیم ابن سینایی به مباحث کلامی، کلام شیعه دوازده امامی را متحول کرد، تحولی که ابوحامد غزالی و فخرالدین رازی در میان اشاعره پدید اوردند. پس از طوسی به متکلمان امامی توجه شده است. علامه حلی و پسرش فخر المحققین و علمای بحرین از جمله ابن سعاده بحرانی، میثم بحرانی، علی ابن سلیمان بحرانی و در نهایت ابن ابی جمهور احسایی از جمله متکلمانی هستند که آثار و آرایشان بررسی شده است. این مقاله در بخش دوم به دوره صفوی می پردازد. تلفیق کلام و فلسفه در آثار برخی متکلمان این دوره، نقش منابع حدیثی در جهت گیری های کلامی، روی آوری برخی از علمای این دوره به کلام امامی متقدم و تلاش مخالفان کلام برای تثبیت خود به عنوان نمایندگان رسمی شیعه دوازده امامی از جمله مسائلی است که در این فصل مطرح شده است.
نظریه عدالت قاضی عبدالجبار؛ مطالعه ای تطبیقی در کلام اعتزالی و حقوق عمومی
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعات مهم علم کلام، رفتارهای ارزشی و هنجاری در باب انسان و جامعه است و از همین رو با مباحث هنجاری حقوق عمومی مرتبط است. ازآن جا که حقوق عمومی با مقوله های حکومت و شهروند و تنظیم رابطه ی آن ها سروکار دارد، نگاه حقوق عمومی به این دو حوزه با رویکردی تجویزی و هنجارین نقطه پیوندش با مباحث کلامی است. به عبارت دیگر، علم کلام در «بعد ارزش شناسی» با حقوق هم شانه و متصل می شود. از جمله مباحثی که در بُعد ارزش شناختی مطرح می شود، نظریه عدالت است که همانا نقطه دقیقِ اتصال کلام و حقوق عمومی محسوب می شود. درواقع، متکلمان زمانی که امرحکمرانی و حکومت را دغدغه ی خود می یافتند از مدخل «نظریه عدالت» و مفهوم «اخلاق» به مسایل مربوط به حکومت وارد می-شدند و تأکید بر چگونگی یافتن پاسخ مطلوب داشته اند. مباحثی نظیر آزادی اراده و اختیار سیاسی مردم، تأکید بر عقلانیت و چگونگی رابطه ی حاکم با افراد جامعه، از جمله موضوعات مورد بحث در آراء قاضی عبدالجبار، از برجسته ترین متکلمان معتزلی است که در حوزه ی حقوق عمومی نیز نمود دارد. در همین راستا بررسی تطبیقی عناصر و پشتوانه های نظریِ نظریه عدالت قاضی و ارتباط آن با برخی از مهمترین انگاره های حقوق عمومی نظیر «چگونگی مشروعیت حاکم و حکومت»، «تنظیم رابطه حکومت و شهروندان» و یا « مفهوم و ویژگی های قدرت سیاسی مطلوب» مورد بحث قرار خواهد گرفت.
پژوهشی در انتساب «اربعین الحقایق» به غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه ای عکسی به شماره ۱۱۳ در کتابخانه مینَوی در دست است که حاوی رساله «اربعین الحقایق» است که به ابوحامد محمد غزالی نسبت داده شده است؛ محتوای اثر با تفکرات غزالی همخوانی ندارد و انتساب آن به غزالی مشکل بزرگی را پیش روی پژوهشگران قرار می دهد. با بررسی این نسخه مشخص می شود که محتوای این نسخه نمی تواند به خامه غزالی باشد؛ زیرا، نخست: در آن به مواردی اشاره شده است که قطعاً مخالف مواضع کلامی رسمی و همیشگی غزالی بوده است؛ مانند اشاره به وقوع حقیقی عهد اَلست در معنای ظاهری آن، که مخالف موضع قاطع غزالی است، و حذف اقرار به زبان و عمل به ارکان از محتوای ایمان که با عقاید شافعیان اشعری ناسازگار است؛ دوم: سبک متن با سبک شخصی غزالی و سبکی که در عصر او رایج بوده است بسیار متفاوت است؛ سوم: نسخه هایی که وجود دارد همگی متاخر و نامستند هستند به گونه ای که هیچ کمکی به بررسی صحت انتساب نمی کنند. در این مقاله نشان داده شده است که این اثر نمی تواند از غزالی باشد و در نهایت تصحیح اخیر آن مورد نقد قرار گرفته است.
تبیین روش شناسانه به کارگیری بدیهیات منطقی در استدلال های کلامی امام صادق(علیه السلام)
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
بی تردید تبیین عقلی و دفاع منطقی از آموزه های دینی، نقش برجسته ای در بالندگی و رشد دین دارد در این میان، امامان معصوم(ع) به ویژه امام صادق(ع) جایگاه ویژه ای در تبیین و تثبیت مباحث اعتقادی تشیع دارند. بخش مهمی از مباحث کلامی امامیه از ناحیه ایشان تبیین شده، به گونه ای که آموزه های منقول از آن حضرت(ع)، اساس دیدگاه های کلامی مذهب تشیع را در عموم مسائل اعتقادی تشکیل می دهد.سوال اصلی جستار این است که امام صادق(ع) چگونه از بدیهیات منطقی در استدلال های کلامی استفاده کرده است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی روش به کارگیری بدیهیات منطقی در احادیث کلامی امام صادق (ع) به نحو مصداقی پرداخته است. امام صادق(ع) با تسلط به معارف الاهی از یک سو و در نظر گرفتن سطح درک مخاطبان از سوی دیگر، با صورت بندی متناسب، بدیهیات منطق را به نحو اکمل در استدلال های کلامی خویش به کار بسته و با توجه به تنوع مخاطبان، از همه انواع شش گانه یقینیات منطق در استدلال بهره گرفته است. متواترات و حدسیات در مباحث غیر توحیدی و مشاهدات در برهان نظم، کاربرد بیشتری داشته اند. هم چنین استفاده از تجربیات برای غالب مردم فهم پذیر تر بوده است.
تحلیل نشانگرهای کلامی و سبکی در گفتمان حقوقی دادگاه های انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تأثیر عوامل کلامی و سبکی گفتمان حقوقی در انحراف از نشانگرهای کلامی و سبکی در دادگاه های انقلاب با رویکرد مک منامین است. داده های تحقیق، حاصل 15 جلسه ده دقیقه ای از دادگاه های انقلاب در ده سال اخیر بود که با روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب گردید. داده ها به روش آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد و بسامد تغییر و انحراف از این نشانگرها با توجه به الگوهای گفتمانی دادگاه به سه دسته از هنجارهای تجویزی، توصیفی و آماری طبقه بندی شد. نتایج نشان داد که کاربرد نشانگرها نقشی تعیین کننده در جایگاه فردی و اجتماعی قاضی و متهم ایفا می کند. رعایت نکردن الگوهای گفتمانی توصیفی، تجویزی و آماری در متهمان بیشتر از قضات بود و تفاوت معنی داری بین قضات و متهمان در تغییر کلام معیار در هر سه الگوی گفتمانی وجود داشت، ولی در مقایسه با یکدیگر تفاوتی معنی دار در رعایت کلام معیار و انحراف از نشانگرهای کلامی و سبکی مشاهده نشد. انحراف از هنجارها در دو طرف مشاهده محسوسی نداشت. کاربرد این مطالعه از لحاظ زبان شناسی حقوقی به روند مؤثر فرایند دادرسی و تشخیص تأثیرگذاری کلام شرکت کنندگان در دادرسی کمک می کند. نیز یافته های این پژوهش در آموزش و تربیت قضات، وکلا و نمایندگان دادستان نیز مفید است.
بررسی دلایل مولانا در دفاع از اختیارِ انسان
منبع:
حکمت نامه مفاخر سال سوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
109-142
جبر و اختیار یکی از مهم ترین مسایل کلامی و فلسفی است که ذهن هر انسانِ ژرف اندیشی را به خود مشغول می دارد. مسئلکه جبر و اختیار بحثی صرفاً نظری نیست و هر موضعی که انسان در برابر آن برگزیند، خواه ناخواه بر همکه شئون زندگیِ او تأثیر می گذارد. مطالعکه تاریخ جوامع اسلامی ، به ویژه سرزمین عزیز ما ایران، به خوبی نشان می دهد که جبرگرایی باعث ظلم پذیری، استبدادزدگی، اندوهناکی و بی اعتنایی به فرهنگ کسب و کار شده است. این ملاحظات باعث می شوند هر کسی که دل در گروِ رشدِ شخصیِ خویش دارد و به آبادانی و پیشرفت ایران زمین علاقه مند است، نسبت به مسئلکه جبر و اختیار حساسیت بورزد و تقریری از آن به دست بدهد که آسیب های کمتر و منافع بیشتری داشته باشد و روحیکه مسئولیت پذیری، وظیفه شناسی و کوشش را در مردم سرزمین مان تقویت کند. نگارنده با چنین نگاهی، به سراغ مولانا رفته است؛ زیراکه او را یکی از جدی ترین طرفداران اختیار و آزادی انسان می داند و گمان دارد که سخنان او می تواند برای رهایی از آسیب های ناشی از جبرگرایی بسیار سودمند باشد. مقالکه پیش رو راجع به چهار موضوع اصلی سخن می گوید؛ نخست این نکته را تبیین می کند که مسایلی از قبیل جبر و اختیار هیچ گاه پاسخ قطعی نمی یابند و بحث و جدال دربارکه آنها همیشه وجود خواهد داشت. پس از آن دربارکه دشواری های بحث جبر و اختیار در مثنوی بحث می کند و در این زمینه چهار نکته را با خوانندکه گرامی در میان می گذارد. سومین موضوعی که مورد توجه قرار می گیرد، مسئلکه علل گرایش انسان ها به جبرگرایی است. از میان علل فردی و اجتماعی این مسئله، بیشتر بر روی دو علت که مورد توجکه مولانا بوده اند، انگشت می گذارد. این دو علت عبارتند از: هولناکی و دشواری اختیار و فرافکنی. چهارمین موضوعی که مورد بررسی قرار می گیرد، بحث دلایل مولانا در دفاع از اختیار است. در این بخش هشت دلیل که مولانا برای اختیار اقامه کرده است، بررسی می شود.
تأملی در روش دینی علامه مجلسی (با نگاهی انتقادی به مقاله جایگاه عقل در روششناسی کلامی علامه مجلسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
از دیرباز پیرامون خدمات علمی و جایگاه والای علامه محمد باقر مجلسی (س); در حوزه حدیث و کلام شیعی، تحقیقات عمیق و گسترده ای صورت گرفته است؛ لیکن روش شناسی دینی او از جهت اتکاء بر ظواهر اخبار و نفی رویکرد عقلی و تأویلی در فهم آموزه ها و مقاصد شریعت، درخور تأمل و بازنگری است. ازاین رو، نوشتار حاضر می کوشد به سبک مسئله محور و با روش توصیفی، تحلیلی، با نگاهی انتقادی به مقاله «جایگاه عقل در روش شناسی کلامی علامه مجلسی»، به تحلیل و ارزیابی روش عقلی علامه در فهم مسائل کلامی بپردازد. علامه در عین تأکید بر نقش ابزاری عقل، آن را به عنوان یکی از منابع موثق در استنباط معارف دین و مقاصد شریعت نمی پذیرد، به همین جهت در تأملات و تحلیل های خود نشان داده ایم که نه تنها رجوع ضابطه مند به عقل و اخذ تأویل به مثابه روش در اندیشه کلامی مجلسی جایگاه شایسته ای ندارد، بلکه اساساً به دلیل بی اعتمادی وی به عقل و فرآورده های عقلی و همچنین اتکاء به حجیت اخبار و تقدّم انگاری نقل، نمی توان در چشم انداز علامه مجلسی، عقل و اجماع عقلا را در کنار کتاب و سنت از منابع دین به شمار آورد. بنابراین بر اساس یافته این پژوهش، نباید مجلسی را متکلمی عقل گرا و معتقد به حجیت عقل دانست.
کارکرد کلام، حرکت، موسیقی و نور پردازی در آثار نمایشی رابرت ویلسون (با توجه به اجراهای ویرانی مرگ و دیترویت، اینشتین در ساحل، نامه ای به ملکه ویکتوریا و …)
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
107-119
حوزههای تخصصی:
رابرت (باب) ویلسون در۱۹۴۴درتگزاس به دنیا آمد و تا سن ۱۷سالگی لال بود، او نمایشی را بنیان نهاد که دارای دو مشخصه مهم و بارز است: الف- مدت زمان اجرای آن بسیار طولانی و غیر متداول است. ب- کلام در آن یا اصلاً وجود ندارد و یا اگر هست نقش همیشگی خود را ازدست داده است و به جای آن، افکت های تجسمی، صحنه نمایش را تحت تسلط خود درآورده اند. ویلسون با تکیه بر عناصر اجرایی آثار خویش، معتقد است که انسان ها احساس های خود را در دو سطح به ثبت می رسانند: در پرده برونی و در پرده درونی. آنچه آگاهانه مشاهده می شود بر پرده برونی به ثبت می رسد؛ حال آنکه رویاها و خاطرات بر پرده درونی ثبت می گردد. کلام، حرکت، موسیقی، نورپردازی و طراحی صحنه زیربنای آثار او را شکل داده است و تمام آنچه که در آثار وی جستجو می کنیم، حاصل ارتباطی است که بین این عناصر شکل یافته است. کارهای او بدون داستان، بدون شخصیت پردازی و بدون دیالوگ است. در صحنه، تنها حرکت، آهنگ، خطوط، گوشه ها، رنگ ها و سایه روشن ها را می بینیم و می شنویم. پرده ها و نورها در جریان زمان در حال تغییر و حرکت هستند. یکی از جنبه های مهم کار ویلسون زیبایی بصری آثار اوست که در استفاده از فضا و حرکت و دیدگاه قوی معماری، نوآورانه عمل می کند. نورپردازی نیز نقش مهم و فعالی در آثارش دارد. صدا و زبان لایه مهم دیگری است که در استفاده از آن، ابتکار قابل توجهی به خرج داده است. روش پژوهشی (در اینجا) کیفی با رویکردی توصیفی و تحلیلی است و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات مکتوب انجام شده است. مسئله اصلی پژوهش واکاوی ارتباط عناصر اجرایی و تداوم روایت داستانی در آثار ویلسون است. در ادامه رویکرد شخصی او نیز به عنوان عاملی که از آن الهام می گیرد، مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
مبانی اولیه عقاید خوارج
حوزههای تخصصی:
انشعاب خوارج از سپاه امام (ع) در جنگ صفین پس از جریان تحکیم یک حرکت کاملاً سیاسی بود و این جریان یک توطئه حساب شده بر ضد آن حضرت بود. بنابراین، خوارج در ابتدای امر عقاید خاصی در مسائل اعتقادی و کلامی نداشتند، اما سختگیری ها و لجاجت ها و نادانی های خوارج آنها را از جامعه مسلمین جدا کرد و این جدایی اولیه در طول سالیان متمادی انگیزه انشعاب های متعدد درون گروهی در میان خوارج گردید و باعث شد که آنها علاوه بر جنگ با امت اسلامی، با درگیری های خونین در میان خودشان خون یکدیگر را بریزند و به گروه ها و فرقه های متعدد تقسیم شوند و همدیگر را تکفیر می کردند و خون یکدیگر را مباح می دانستند. در این پژوهش تلاش نگارنده بر آن است تا با استفاده از منابع دست اول و مکتوب به تشریح عقاید اولیه که به صورت عمومی در بین خوارج رواج داشت بپردازد
تفسیر در کشاکش کلام و کیهان شناسی؛ مطالعه موردی «ستون های آسمان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن در دو آیه مختلف، اما با تعبیری تقریبا یکسان، درباره ستون های آسمان ها سخن گفته است؛ ولی ساختار سخن در این آیات به گونه ای است که مفسران در طول تاریخ آن را به دو شکل کاملا متفاوت فهم کرده اند که یکی حاکی از وجود ستون هایی نامرئی برای آسمان، و دیگری نافی وجود هرگونه ستونی است. این دو تفسیر، هرچند در ظاهر هر یک مبتنی بر تحلیل های ادبی خاص خودشان هستند، اما بررسی های این مقاله نشان می دهد که پذیرش یا رد هر کدام از دو تفسیر فوق، بیشتر از آنکه متکی به قواعد ادبی باشد، مبتنی بر نظریاتی پیشینی در حوزه های کلام و کیهان شناسی و نیز رابطه میان این دو حوزه است. بنابراین، با گذر زمان و وقوع تغییرات یا اصلاحاتی در هر یک از دو حوزه فوق یا ارتباطات میان آنها، چگونگی تفسیر آیه دستخوش تحولاتی جدید می شود. این مقاله با رویکرد تاریخی به بررسی چگونگی وقوع این تحولات تفسیری بر اثر تحولات کلامی و کیهان شناختی در طی چهارده قرن گذشته می پردازد و نشان می دهد که این تحولات را می توان در سه دوره تاریخی مجزا بر اساس تحولات رخ داده در کلام و کیهان شناسی طبقه بندی کرد.
تحلیل اخلاقی و کلامی داستان حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت خضر نبی (علیه السلام)
حوزههای تخصصی:
داستان رویارویی حضرت موسی (ع) و جناب خضر(ع)، حکایتی واقعی همچون دیگر قصص قرآنی است که هدایتگر راه معرفت به خدا و انبیای الهی (ع) و شناخت طریق حق می باشد. مقاله حاضر با هدف شناخت نکات اخلاقی وکلامی و تحلیل برخی از نکات اخلاق و کلامی داستان موسی(ع) و خضر(ع) در قرآن تنظیم و تدوین شده است. نکات ارزنده تفسیری این داستان در تحلیل اخلاقی مبنی بر عدم صبر و فراموشی حضرت موسی(ع) نسبت به حضرت خضر (ع) و نیز در بحث کلامی کشتن جوان توسط حضرت خضر(ع) بر اساس نظام تکوین و تشریع پاسخ داده شده و هیچ شبهه ای بر این دو پیامبر وارد نیست و عصمت این دو پیامبر بر اساس شواهد و دلایل تفسیری و روایی ثابت شده است.
تبیین چندگانگی مطرح شده در نظریه «معاد» خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خواجه نصیرالدین طوسی از منظر دو دانش کلام و فلسفه، شخصیتی دوگانه به نظر می آید. زیرا گاهی در یک مسئله علمی دو رأی مختلف داده است؛ یکی به شیوه اهل کلام و دیگری به روش فیلسوفان. در وهله نخست به ذهن می آید، که خواجه دچار تعارض شده است. برای نمونه، خواجه با دیدگاه فلسفی، اعاده معدوم را جایز نمی داند و ازسویی در مقدمات بحث معاد پذیرفته است که اِعدام عالم ممکن و مطابق ادله نقلی است. در این مقاله به مطالعه «معاد» خواهیم پرداخت و سپس در مقام داوری، احتمالات ممکن را طرح کرده و از میان آن ها، دیدگاهی را که از دید ما با واقعیت مطابق است، به عنوان دیدگاه برگزیده انتخاب می کنیم. این نوشتار در داوری خود، برپایه عبارات خواجه نصیر و درنظر داشتن موقعیت اجتماعی و علمی و ویژگی روزگار زندگی وی که با هجوم گسترده متکلمان بر ضد فیلسوفان روبه رو بود، همچنین باتوجه به شخصیت میانه رو، حق محور و دانش دوست مرحوم خواجه، غبار تعارض را از چهره او می زداید و چنین حکم می کند که شخصیت وی متعارض نماست و نه متعارض. این تحقیق براساس پژوهش در آثار خواجه شکل گرفته است. این آثار بیشتر به صورت کتابخانه ای انجام شد. ولی در همه این موارد کوشیده ایم تا دیدگاه خواجه پس از تحلیل و بررسی جهات محتمل، نقل شود. ازاین رو، در جاهایی که نیاز بود، از عبارات شارحان نیز، یاری گرفته ایم.
بررسی و تحلیل اندیشه های کلامی عطار نیشابوری (با نگاهی به مثنوی هایش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۵
211 - 239
حوزههای تخصصی:
نفوذ علم کلام و اندیشه های کلامی در ادب فارسی مسئله ای انکارناپذیر است به گونه ای که می توان غالب موضوعات کلامی را در آثار عرفانی مشاهده کرد. در این پژوهش به دیدگاه های کلامی عطّار در مثنوی هایش پرداخته شده است. ازجمله مباحث مطرح شده در این پژوهش می توان به توحید و اعتقاد به جبر رفتاری، باور به نارسایی عقل در فهم معارف، اعتقاد به حسن و قبح نقلی، تنزیه مطلق و توفیق الهی و معاد که از مهم ترین مفاهیم کلامی عطّار در مثنوی هایش است اشاره کرد؛ اما آنچه قابل توجه است اینکه عطّار به طور مطلق همه اندیشه های کلامی فرق را نمی پذیرد؛ به عبارت دیگر دیدگاه های عطّار تلفیقی از دیدگاه عرفانی و نظریات کلامی است؛ مثلاً در زمینه توحید، عطّار اعتقاد به خدایی محبوب، لطیف و معشوق دارد درحالی که اشاعره بیشتر خداوند را جبّار و قهّار می دانند که هرچه انجام دهد عدالت محض است. به طورکلی می توان گفت که اگرچه عطّار در بسیاری موارد دیدگاهی نزدیک به دیدگاه اشاعره دارد اما در مواردی هم می توان اندیشه هایی متفاوت با اندیشه های اشاعره را در آثارش مشاهده کرد.