مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
اخباریگری
حوزه های تخصصی:
فیض کاشانی یکی از معدود عالمان شیعی است که با داشتن دیدگاهی مبتنی بر حدیث در فقه (اخباریگری)، بینش فلسفی با گرایش به حکمت متعالیه و عرفان و تصوف دارد. این مقاله پس از بررسی مکتب فلسفی او، به پاسخ این سوال می پردازد که چگونه فیض میان اخباریگری و حکمت متعالیه و عرفان و تصوف جمع کرده است. آیا او شخصیتی چند وجهی است یا به گونه ای میان رشته ای بین حکمت و عرفان و اخباریگری عمل کرده و از هر یک از آنها در تبیین دیگری بهره برده است و یا به وحدت میان برهان و قرآن و عرفان معتقد است و در این فرض، آیا دیدگاه او با نظریه صدرا در این مساله متفاوت است یا خیر؟
منزلت عقل در ساحت معرفت دین (از بعد کلامی وفقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش و شیوة شناخت دین، از پر مناقشه ترین مباحثی است که پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و در دوران غیبت وعدم دسترسی به پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح بوده است، بدین معنی که اگر میان حکم قطعی و مسلم عقل و ظواهر متون دینی تعارض پیش آید چه باید کرد؟ درچنین مواردی، همواره در تقدم عقل یا سهم آن در فهم مفاد وحی - درهر دو عرصة کلام و فقه یعنی اصول و فروع دین - اختلاف نظر و برداشت هایی وجود داشته و دارد. این تفاوت برداشت ها، در حوزة معرفت دینی، سبب اُفت وخیزها و فراز ونشیب های فراوانی بوده وهمچنان ادامه دارد. در محدودة تفکر اسلامی از یکسو ظاهرگرایان و حنابله و اشاعرة اهل سنت و اخباری های شیعه و از سوی دیگر قدریه ومعتزله و تفکر اجتهادی امامیه قرار دارد.
بررسی اجمالی این مطلب، به ویژه در میان پیروان اهل بیت(ع) و نگاهی به اخباری های افراطی شیعه و نیز جریان هایی که هر چند اظهار مخالفت رسمی با عقلگرایی نمی کنند، ولی عملاً برای تشخیص عقل، اعتبار چندانی قائل نیستند و نیز تفکر رقیب آنان، که در هر دو عرصة فقه و کلام، بر اعتبار عقل، تأکید نموده وپای می فشارد و ترجیح این تفکر، موضوع این مقاله است. درپایان، به تضمین هایی که می تواند از انحراف و افتادن در مسیر عقل گرایی افراطی و لوث شدن معارف بلند الهی، پیشگیری نماید نیز اشاره شده است.
أخباری کیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخباریگری یکی از مهم ترین مسلک های فقهی امامیه است که از اوایل قرن یازده رواج یافت و حدود دو قرن جریان غالب برخی از حوزه های فقهی محسوب می شد. در کتب فقهی و اصول فقهی، برخی از فقها به عنوان اخباری معرفی شده اند. با وجود پژوهش های بسیاری که در زمینه اخباریان انجام شده است، اما معرفی لیست کامل فقهای اخباری تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. باتوجه به عدم وجود تعریف منطقی دقیق از اخباریگری و همچنین عدم وجود ملاک برای شناخت فقهای اخباری، در این پژوهش با بررسی مفصل کتب تراجم رجال و کتاب شناسی، سعی در معرفی فقهای اخباری شده است. البته در مورد اخباری بودن یا نبودن برخی از این شخصیت ها اختلاف نظر وجود دارد، که با مراجعه به آثارشان سعی در رفع این ابهام شده است. در پایان بررسی ها، در این پژوهش هفتاد تن از فقهای امامیه به عنوان فقیه اخباری معرفی شده اند و در جدولی خلاصه این پژوهش آمده است.
جایگاه حدیث در فهم قرآن؛ مقارنه و تطبیق آراء میرزا مهدی اصفهانی و اخباریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
89 - 110
حوزه های تخصصی:
میرزا مهدی اصفهانی، مؤسس مکتب معارف خراسان، موسوم به «تفکیک»، علاوه بر دارا بودن اجتهاد مطلق و تبحر در علوم عقلی، یکی از قرآن پژوهان معاصر نیز به حساب می آید. دلیل این مدعا وجود آثاری از ایشان در حوزه قرآن همچون معارف القرآن، رساله شاهزاده افسر، رساله فی وجه اعجاز کلام الله المجید و ... است. وی دیدگاه های معارفی خود را بر آیات و روایات بنا نهاد و همین گرایش به نقل، سبب شده وی را که نخستین مروج مکتب اصولی میرزای نائینی در ایران است، در جرگه اخباریان به شمار آورند. اخباریان، اصول فقه را متخذ از عامه دانسته و آن را روشی برای رهیافت به معارف قرآنی نمی دانند. همچنین برخی اخباریان قائل به حجیت نصوص نبوده و ظواهر قرآن کریم را نیز حتی بعد از فحص از قرائن منفصله حجّت نمی شمارند ولی میرزای اصفهانی قائل به حجیت آن است. لذا دیدگاه وی در فهم قرآن کریم تفاوت بنیادینی با دیدگاه اخباریان دارد و نمی توان وی را از اخباریان به شمار آورد. در این مقاله دیدگاه وی درباره جایگاه حدیث در فهم قرآن به تفصیل با رویکرد اخباریان تطبیق داده شده و وجوه تفاوت آن بیان شده است.
چرایی رویکرد ابن جوزی و ابن تیمیه در خصوص تصوف و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۹
117-144
حوزه های تخصصی:
از دیرباز، اختلاف بین صوفیان و فقیهان، بسیار عمیق و گاه خونین بوده است. صوفیان همواره داعیه بیان و عمل به حقیقت دین را داشته اند و در مقابل، فقیهان ایشان را به دوری از مبانی و سخنان پیامبر و بزرگان دین متهم کرده اند. در این مقاله سعی شده است به قسمتی از این میدان که از طرف کسانی چون ابن جوزی، ابن تیمیه و پیروانشان رهبری می شود، پرداخته و دلایل و چرایی این نزاع در دو قالب کلی بررسی شود: 1. زمینه های اصولی و بنیادین اختلاف از قبیل تضعیف عقل و منزوی کردن آن، جهان بینی تک قطبی، رویکرد روایت محور، تفسیر ظاهرگرایانه و مقید به زمان و مکان، تضعیف و ترهیب فرق دیگر، خوف محوری، منطق حفظ قدرت؛ 2. دلایل مصداقی در برخی اعمال و اندیشه های صوفیانه چون وجود شطحیات، بدعت ها، ریا، جهل، شرک و... همچنین در میان بیان نقد های ایشان گاهی به نحو مختصر به دیدگاه عرفا اشاره خواهد شد تا مطالب کاملاً یک سویه پیش نرود. در نهایت با عنایت به تفاوت های این دو مشرب، مشاهده می شود که گاهی مرز میان این دو طیف، کم رنگ شده و افرادی را نمی توان به راحتی در میان یکی از این دو مکتب دسته بندی کرد. ولی فهم دلایل این اختلاف چه از منظر تحلیلی در بیان زمینه های اصولی و چه از حیث توصیفی در نقدهای مصداقی در بستر رویکرد امثال ابن جوزی، معیار تقریبی برای فهم تمایزها و شناخت دقیق تر از هریک از این دو نگرش به دست خواهد داد.
بررسی تطبیقی خاستگاه تاریخی پیدایش دو مکتب تفکیک و اخباریگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در مقام بررسی تطبیقی خاستگاه تاریخی پیدایش دو مکتب تفکیک (مکتب معارفی خراسان) و اخباری است. این نوشتار به مثابه پیش نیاز و مقدمه ای در بررسی مقارنه ای مبانی تفسیر قرآن نزد دو مکتب تفکیک و اخباری می باشد. برخی مقالات تحقیقی، در سالهای اخیر، مکتب تفکیک را نو اخباریگری نامیده و ادعا می کنند این مکتب همان اخباریگری قرن یازدهم است که دیگر بار در قرن چهاردهم در لباسی نو رُخ نموده است. مقاله حاضر پیش از پرداختن به مبانی تفسیری این دو مکتب، بسترهای احتمالی پیدایش آنها را مورد تحلیل قرار می دهد تا در پرتو این شناخت صحیح، راه بررسی تطبیقی این مبانی، هموار گردد. حاصل پژوهش حاضر این است که دو مکتب تفکیک و اخباری با رویکرد حفاظت از منابع اصیلِ وحیانی در مقطعی از تاریخ تفکر شیعی و برای مقابله با افراط گرانی به منصه ظهور رسیدند که تقریباً کلِّ کتاب و سنت را وا نهاده و به مباحث فلسفی و کلامی روی آورده بودند. در واقع روح حاکم بر پیدایش دو مکتب بسیار مشابه بوده؛ اما به طور ظاهری برخی عوامل مؤثر در بروز این دو مکتب، متفاوت بوده است.
نسخه خوانی (21): پرسش و پاسخ هایی در باب مسئله اخباری- اصولی، غنا و تصوف از دوره اخیر صفوی بر اساس یک متن تازه یاب
حوزه های تخصصی:
متن پیش رو، بخشی از نسخه ای دو قسمتی است که نویسنده بخش اول آن را مورد مداقه قرار داده است. بخش مذکور، شامل یادداشت هایی درباره مسائل اخباری اصولی، تصوف و غنا از مباحث اصلی و جاری نیم قرن آخر صفوی است. این متون توسط شخصی به نام حاجی حسین زاوانی تهیه و تنظیم شده و چندین قسمت را دربرمی گیرد. نویسنده در این جستار، مباحث مطرح شده در قسمت های مختلف این نسخه را بیان می کند. نخستین قسمت از بخش اخباری اصولی، بحثی نسبتاً مفصل درباره ترجیح اجتهاد و اصول گرایی بر اخباریگری بوده و خلاصه ای از مهم ترین ادله ای را که اصولی ها در نقد اخباریگری دارند، بیان می شود. دومین قسمت شامل متنی از محقق سبزواری که رساله فارسی ای است و به جهت متعلمان نوشته و درباره مبحث اجتهاد و تقلید است، نقد می شود. سومین قسمت، مربوط به سوال تازه ای است که حاجی حسین زاوانی درباره حدیث انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا مطرح کرده و اینکه آیا معنای این حدیث، تجویز اجتهاد است یا خیر را تشریح می کند.
روش فکری و استنباطی مکتب تفکیک در مقایسه با اخباری گری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقهی دوره هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1025 - 1054
حوزه های تخصصی:
مکتب تفکیک، مکتب نوظهوری است. برخی آن را نه مکتبی جدید، بلکه ادامه همان «مکتب معارفی خراسان» یا «مکتب معارف اهل بیت(ع)» می دانند که آغاز آن به عصر میرزا مهدی غروی اصفهانی برمی گردد. شالوده فکری این مکتب، معرفی قرآن و سنت به عنوان تنها منابع شناخت است. مخالفان، آن را نواخباریگری می دانند، زیرا تأکید این مکتب بر استناد به ظواهر قرآن و سنت به عنوان تنها منابع شناخت، رواج ظاهرگرایی در این مکتب را به ذهن می آورد. دو نقطه افتراق مهم بین این دو وجود دارد؛ یکی آنکه مکتب تفکیک برخلاف اخباریگری برای عقل در مراتبی اعتبار قائل است. دیگر آنکه بر خلاف اخباریگری اجتهاد و علم اصول را رد نمی کند، هرچند نتیجه آرای آن تحدید و تضعیف علم اصول باشد. با وجود این نقطه اشتراک انکارناپذیر آن دو مکتب نص گرایی و تأکید بر استناد به ظواهر آیات و روایات است.
تحلیل انتقادی و مصداقی مواجهه استرآبادی با فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقادی معارف، زمینه تنقیح و تعالی آنها را فراهم می کند. کمتر معرفتی می توان یافت که موفق به اخذ اتفاق و تحصیل اجماع شده باشد. هر معرفتی کم وبیش مخالفان و منتقدانی دارد. تفکر فلسفی نیز همواره مخالفان متعدد، با انگیزه های متفاوت و روش های متنوع رویاروی خویش دیده است. جریان اخباریگری یکی از آنهاست که اگرچه هیچ وقت به جریان غالب در حوزه تفکر شیعی تبدیل نشد، اما رگه هایی از این نوع تفکر همواره در این فضا وجود داشته است. ملامحمدامین استرآبادی که از ارکان تفکر اخباری است، در بخشی از «الفوائد المدنیه» به نقد آرای حکما همت گماشته و با رویکردی درونی و مصداقی سعی در نقد و ابطال اندیشه های حکمی نموده است. در این مقاله به روشی تحلیلی مصداقی نقدهای او را در محک سنجش، ارزیابی و داوری قرار داده ایم.
بررسی نقش عقل در دوران اخباریگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال هشتم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۹
115 - 134
با توجه به تحول علم اصول و فراز و نشیب های فراوانی که در درازنای تاریخی خود داشته، عقل به عنوان اصلی ترین مسأله ی اصولی، دچار چالش های فراوان شده است. از دیر زمانی این مسأله مارا در اندیشه داشته است که در فرآیند راه یافتن به گزاره های فقهی، عقل را چه جایگاهی است؟ این خود مسأله ای است کهن که از نخستین سده های پیدایش دانش کلام و اصول و فقه عرصه ای برای رویارویی اندیشه ها بوده و خود زمینه ی پیدایی مکتب ها و مذهب ها را نیز فراهم ساخته است. برخاستن مکتب هایی چون اهل رأی و اهل حدیث بدین سرچشمه باز می گردد و این دو مکتب بیش از هر چیز بر سر گستره ی عمل عقل در برخورد با متون دینی با یکدیگر اختلاف داشته اند. به هر روی، تقابل دو رویکرد متفاوت در این عرصه ی مهم در دانش هایی چون تفسیر، کلام، فقه و اصول جلوه می کند. از این رو، از دیرین ترین دستاوردهای نوشتاری اصولیان تا امروزی ترین کتاب ها، نشانه هایی از این نزاع را می توان مشاهده کرد. در تبیین جایگاه عقل، کسانی که شأن و منزلتی برای عقل باور دارند در سه رویکرد کلان زیر می گنجد: 1. عقل میزان شریعت باشد. 2. عقل کلید شریعت باشد. 3. عقل چراغ شریعت باشد. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا این رویکردها را با نگاهی تاریخی به عنوان بررسی عقل در دوران اخباریگری مورد واشکافی قراردهیم.
معیار پذیرش روایات در اندیشه وحید بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۳۵
131 - 161
حوزه های تخصصی:
پیروزی مکتب اجتهاد بر مکتب اخباری گری، بیش از هر چیز، متأثر از قدرت علمی و خطابه و شاگردپروری وحید بهبهانی است. اجتهادی که وی طرح ریزی کرد، هرگز ادامه الگوی فکری محقق اردبیلی نبود؛ بلکه با توسعه در پذیرش روایات همراه بود. وی در مواجهه با اخباری گری، اجتهاد را که زاییده نیاز جامعه علمی بود، به رسمیت شناخت و به جای تأکید بر معلوم الصدوربودن مصادر روایی، بر معلوم الإعتباربودن روایات مصنفات امامیه تأکید کرد. پرسش اصلی این پژوهش این است که مهم ترین مبانی وحید بهبهانی در مواجهه با حدیث چه بوده و چگونه به رویکرد خود دست یافته است؟ نظریه انسداد، مهم ترین ابزار وی در گسترش دایره پذیرش اخبار بوده است؛ براین اساس، علاوه بر خبر صحیح، حجیت اخبار موثق و حسن و قوی را توجیه کرده و برای اثبات وثاقت راوی، ظن را، هرچند ضعیف، کافی دانسته است. این نظریه، با استقبال متأخران از وی مواجه نشد. دیگر ابزار مهم وحید بهبهانی برای گسترش دایره پذیرش روایات، جبران ضعف سند با عمل اصحاب، بوده است. به این ترتیب، وی با طرح نظریه انجبار، از میان اقسام چهارگانه احادیث (صحیح، حسن، موثق و ضعیف) فقط روایات ضعیف غیرمنجبر را حجت ندانسته است.