مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
عقلگرایی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
تأثیر منهج در معرفت و شناخت انسان بر هیچ کس پوشیده نیست. اختلاف قرائات و تفاوت برداشتها از گسست و اختلاف در منهج صورت میگیرد و تقریب مناهج گامی بلند به سوی فهم واحد و جلوگیری از تشتّت آرا است.
عناصر تشکیل دهنده یک منهج معرفتی ـ که با اختلاف در آن مناهج متعدد به وجود میآید ـ سه چیز است:
مصادر گزینش شده برای فهم و استنباط و تفاهم؛
برخورد با آن مصادر (تحدید و تعیین حوزة استفاده از آنها)؛
عرض و مقارنة مصادر و رتبهبندی آنها به ویژه در وقت تعارض و ناسازگاری.
نوشته حاضر تتبّعی است از مناهج و متدهای گذشتگان در تحقیق پیرامون معارف دینی و تفهیم و تفاهم آن، و تحقیقی است در ارائه منهجی واحد برای دانش فقه و منطق استنباط.
ادبیات نئوکلاسیک و فلسفه روشنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقل عنصر اصلی فلسفه روشنگری محسوب می شود و از همین رو است که قرن هجدهم را عصر طلایی تفکر عقلانی ـ مذهبی در طول تاریخ فلسفه مینامیم. در قرن هجدهم، نه تنها جایگاه علم تغییر کرد بلکه طبیعت نیز به کمک «عقل» الوهیت را تحکیم بخشید. ادبیات نئوکلاسیک انگلستان که نمودی از فلسفه روشنگری است، ادبیاتی انسانگرا و اخلاقی است که هویت اجتماعی انسانها را در نظر میگیرد. قرن هجدهم عصر بزرگ طنز، هجو، نقیضه، مقاله و رساله است؛ چرا که این انواع بیشتر از غزل با نگاه عقل و نه نگاه احساس به انسان می نگرد. رمان از جایگاه ویژهای برخوردار است و مانند شعر و طنز، تفکر اخلاقی روشنگری را دنبال می کند و سعی می کند در مقابل درگیریها و تضادهای اجتماعی، الگوهای کمال یافته انسانی را بنا نهد.
بازاندیشی فلسفه اراده نیچه در چالش با حقیقت فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داوری درباره نیچه به عنوان منتقد فرهنگ مدرن و آغازگری نو در فرهنگ و اندیشه روزگار جدید، کاری است بس مشکل. ولیکن پرداختن به اسباب نقد اخلاق، فلسفه و فرهنگ دوران گذشته تلاشی است که فریدریش ویلهلم نیچه در قالب فلسفه اراده خویش بدان همت گمارده و بدینسان استلزامات تباهی اراده انسانی و زندگی او را گوشزد کرده است. نیچه در این آغازگری نو، در واکنش به فرهنگ و گفتمان حاکم بر قرون هجده و نوزده میلادی درصدد بازآفرینی نیروهای زندگی (اندیشه و اراده یا عقل و زندگی) در قالب خواست قدرت است تا با تأکید بر خصلت آفرینندگی انسان و آفرینش ارزشهای جدید، انسان مدرن را در جایگاهی قرار دهد که لازمه شناسایی و شناخت اوست. در این مقاله سعی شده تا نشان دهیم کار مهم نیچه در بازنمایی فلسفه ارادهاش، نقد حقیقت و عقلانیت فرهنگ مدرن غربی از زمان سقراط بدینسو از طریق تغییر گفتمان حاکم، و نقد هر نوع اصول فکری عام و بازگشت به عامل اراده و توانایی فرد انسان است.
تأثیر نهج البلاغه بر ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"نهج البلاغه به عنوان گزیدهای از سخنان امیر المؤمنین امام علی بن ابی طالب(ع)، از همان روز نخست پدیدار شدن، ژرف بر فرهنگ و ادبیات عربی و فارسی گذاشته است.شاعرانی مانند رودکی و فردوسی پیش از تألیف نهج البلاغه(سال 400 ه)، از سخنان امیر المؤمنین که درمحیطهای فرهنگی جهان اسلام شایع بوده، متأثر بودهاند.
در این نوشتار، نخست علل و عوامل این تأثیرگذاری بررسی شده است، سپس نمونههایی از اشعار و آثار نثری شاعران و نویسندگان فارسی، از رودکی تا فیض کاشانی ارائه شده است.
"
تبیین تربیت دینی ظاهرگرا و نقد آن براساس جریان عقل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرگرایی و عقل گرایی به عنوان دو جریان تاثیرگذار در آرا و افکار فرهنگی و اجتماعی در تاریخ تفکر اسلامی مطرح است. تعلیم و تربیت نیز به عنوان یکی از مقولات فرهنگی از این جریان های فکری متاثراست. سؤالی که مطرح است این است که آیا جریان ظاهرگرای اسلامی توانایی ارائه یک نظریه تربیتی تمام عیار را برای تربیت دینی دارا است. برای پاسخ دادن به این سؤال، در این مقاله به بررسی تاثیرجریان ظاهرگرای اسلامی در عرصه تعلیم و تربیت در زمینه اهداف، اصول، محتوا و روش های تربیت پرداخته شده و سپس به نقد این جریان تربیتی از دیدگاه عقلگرای اسلامی اقدام گردیده است.
منزلت عقل در ساحت معرفت دین (از بعد کلامی وفقهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش و شیوة شناخت دین، از پر مناقشه ترین مباحثی است که پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) و در دوران غیبت وعدم دسترسی به پیشوایان معصوم علیهم السلام مطرح بوده است، بدین معنی که اگر میان حکم قطعی و مسلم عقل و ظواهر متون دینی تعارض پیش آید چه باید کرد؟ درچنین مواردی، همواره در تقدم عقل یا سهم آن در فهم مفاد وحی - درهر دو عرصة کلام و فقه یعنی اصول و فروع دین - اختلاف نظر و برداشت هایی وجود داشته و دارد. این تفاوت برداشت ها، در حوزة معرفت دینی، سبب اُفت وخیزها و فراز ونشیب های فراوانی بوده وهمچنان ادامه دارد. در محدودة تفکر اسلامی از یکسو ظاهرگرایان و حنابله و اشاعرة اهل سنت و اخباری های شیعه و از سوی دیگر قدریه ومعتزله و تفکر اجتهادی امامیه قرار دارد.
بررسی اجمالی این مطلب، به ویژه در میان پیروان اهل بیت(ع) و نگاهی به اخباری های افراطی شیعه و نیز جریان هایی که هر چند اظهار مخالفت رسمی با عقلگرایی نمی کنند، ولی عملاً برای تشخیص عقل، اعتبار چندانی قائل نیستند و نیز تفکر رقیب آنان، که در هر دو عرصة فقه و کلام، بر اعتبار عقل، تأکید نموده وپای می فشارد و ترجیح این تفکر، موضوع این مقاله است. درپایان، به تضمین هایی که می تواند از انحراف و افتادن در مسیر عقل گرایی افراطی و لوث شدن معارف بلند الهی، پیشگیری نماید نیز اشاره شده است.
بررسی تطبیقی الگوهای عقلگرایی، طبیعت گرایی و رئالیسم اسلامی در روش شناسی پژوهش
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی اصول موضوعه و متعارفه الگوهای حاضر در عرصه پژوهش با دیدگاه فلسفه اسلامی درباره آنها و ارائه روششناسی پژوهش مبتنی بر فلسفه اسلامی است.واژه پارادایم (الگو) چنان در تار و پود رشته های مختلف علوم جای گرفته که درک مفهوم و ابعاد آن برای هر پژوهشگری لازم و ضروری است. الگوهای گوناگونی در عرصه پژوهش فعال هستند که از پیشفرضهای مختلفی تحت عنوان اصول موضوعه و اصول متعارفه سرچشمه میگیرند. مقاله حاضر از نوع مروری و با روش تحلیل اسنادی انجام شده است. یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد که دستیابی به روششناسی پژوهش مبتنی بر فلسفه اسلامی امکانپذیر است، اما راهی طولانی برای دستیابی به آن در پیش است. پژوهشگر باید به ترکیب متفاوت علل چهارگانه توجه داشته و میزان نقش و تاثیر متفاوت هر یک از آنها را در موقعیتهای مختلف که باعث ایجاد معلولهای گوناگون میشود، در نظر داشته باشد