مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
مدرنیته
حوزه های تخصصی:
جامعه گرایی از مهم ترین جریان های فکری منتقد لیبرالیسم سیاسی حاکم بر دوره مدرن در غرب است که تقریباً در اواخر قرن بیستم پا به عرصه تفکر سیاسی گذاشته است. جامعه گرایان در نقد لیبرالیسم سیاسی غرب گزاره های متعددی را مطرح کرده اند، که در این میان دو گزاره «فردگرایی» و ادعای «بی طرفی دولت در مسائل سیاسی و اجتماعی» مطمح نظر نویسندگان پژوهش حاضر است. از این رو در این مقاله تلاش می شود تا به گونه ای مختصر دیدگاه های انتقادی متفکران جامعه گرا به لیبرالیسم و گزاره های اصلی آن، هم چون فردگرایی و ادعای بی طرفی دولت در مسائل سیاسی و اجتماعی، بررسی شود. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که جامعه گرایان، بر خلاف فردگرایی لیبرال، فرد را محصور در نوعی ادراک اجتماعی می دانند و همچنین خواستار حدودی از مداخله دولت در امور سیاسی و اجتماعی اند. به هر صورت جامعه گرایی را باید به صورت طیف بررسی کرد که کم ترین رسالتی که بر دوش دارد نقد لیبرالیسم است.
ادوار تاریخی و فلسفة تمدن اسلامی و نسبت آن با تاریخ تمدن غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن اسلامی از موضوعات مهمی است که نه فقط به هویت جهان اسلام بازمی گردد، بلکه در زمانه ای که تمدن غرب خود را بی رقیب دیده است، می تواند در هویت یابی دنیای اسلام بسیار مؤثر باشد؛ اما این که این تمدن چه فراز و فرودهایی را طی کرده است و این فراز و فرودها با تمدن غربی چه نسبتی برقرار می نماید ازجمله مواردی است که می تواند موضوع تحقیق باشد. همچنین در بحث از تحولات علمی و اجتماعی در تاریخ بشر معمولاً سه دورة یونان، قرون وسطی، و عصر جدید به منزلة شاخص و مبنا قرار می گیرد؛ در حالی که این تقسیم بندی تاریخی بیش تر تاریخ علمی و اجتماعی اروپا و مغرب زمین را شامل می شود.
در این مقاله به بحث از دوره بندی علمی و اعتلا و انحطاط تمدن اسلامی در ابعاد مختلف طی پنج تحول بزرگ تاریخی می پردازیم. از این پنج دوره، دو دوره انحطاط و سه دوره اعتلا را می توان پژوهش کرد. امروز ما در سومین دورة اعتلا و پنجمین فراز از تحول تمدن اسلامی قرار داریم. این مهم می تواند در نسبت با تاریخ تمدن غرب و تحولات آن در نگاهی تطبیقی و نقدگونه، نگاهی جامع در هر دو حوزة تمدنی به ما ارزانی دارد.
رابطه سبک زندگی با میزان دینداری جوانان: مورد مطالعه جوانان شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر رابطه بین مفاهیم سبک زندگی و میزان دینداری جوانان شهر شیراز مورد بررسی قرار داده است. در ابتدا مطالعه های انجام شده در این حوزه مرور گردیدند، سپس بر اساس نظریه ایی مبتنی بر آرای گیدنز شش فرضیه ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها 560 جوان بین سنین 15 تا 29 شهر شیراز به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق این مطالعه پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته بوده است. نتایج بدست آمده در سطح تحلیل های دو متغیره نشان داده اند که متغیرهای جنسیت، درآمد پاسخگو و پدر وی، تحصیلات پاسخگو و پدر وی، همچنین سبک-های فراغتی جدید، مصرف های جدید، فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی جدید، سبک مذهبی و نهایتاً سبک مدیریت بدن با متغیر میزان دینداری جوانان دارای رابطه بودند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره نشان دهنده آن است که سبک مذهبی، شبکه های مجازی، استفاده از رسانه های خارجی، مدیریت بدن و نهایتاً فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نوین و سبک فرهنگی بر روی هم توانسته اند نزدیک به 32 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
« نوسازی و فرایند تحول ارزشها در حوزه خانواده» (بررسی نمونهای دگرگونی ارزشهای خانوادگی در شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، سعی شده که علل تغییر ارزشها در حوزه خانواده در شهر بوکان بررسی و مشخص شود که عومل اجتماعی مؤثر بر این ارزش ها کدامند؟
تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است، واحد تحلیل فرد و سطح تحلیل خرد است. جامعه آماری مجموعه افراد 15 سال و بالاتر اعضای خانواده ها در شهر بوکان است. حجم نمونه 394 نفر است، شیوه نمونهگیری، خوشهای چند مرحلهای است. ابزار سنجش، پرسشنامهای بوده است شامل 67 سؤال. نتایج تحقیق بازگوی آن است که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، سرمایه درونی بیشترین تأثیر را بر ارزشهای حوزه خانواده به ویژه ارزش های مدرن در سطح معنی داری 01/0 داشته است، به این معنی که با افزایش سرمایه درونی خانواده ارزشهای مدرن خانواده بیشتر شده و ارزشهای سنتی نیز کاهش یافته است.
از میان متغیرهای اثر گذار دیگر بر ارزش های مدرن خانواده، جهت گیری عام گرایی اثرات مثبت و معنی داری در سطح 01/0 بر ارزشهای خانوادگی داشت. و اثرگذاری سرمایه بیرونی هم بر ارزشهای مدرن خانواده مثبت و معنی دار است. نتایج تحقیق بازگوی آن است که میان پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده و ارزشهای آن ارتباط معنی داری وجود ندارد. این نتایج همچنین نشان می دهد که ارزش های سنتی حوزه خانواده هنوز تا اندازه زیادی به قوت خود باقیاند و ارزشهای مدرن نیز آرام آرام و به تدریج در حال شکل گیری هستند.
بررسی الگوی زهد اسلامی در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر فرهنگ مدرنیسم بر زندگی انسان معاصر موجب شده است که گروهی از عدم امکان اجرای بسیاری از مفاهیم اخلاقی در عصر جدید سخن به میان آورند. از سوی دیگر تفسیر نامناسب زهد، سبب شده که برخی خود را از تمامی نعمات الهی محروم ساخته و زندگی را بر خود و اطرافیان خویش سخت نمایند. این مقاله درپی آن است که درعین نشان دادن ناسازگاری مبانی مدرنیسم با مبانی اسلامی، به اثبات امکان اجرای زهد در این عصر پرداخته و با تفسیر صحیح زهد با استفاده از قرآن و سنت، عرصه های مختلف اجرای زهد همچون عرصه تولید، مصرف، تخصیص درآمد و ... را بررسی و به ارائه الگوی صحیح زهد در آنها بپردازد.
اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چالش فکری و عملی میان اسلام و غرب، به عنوان دو نظام فکری اصلی در جهان معاصر، همواره در عرصة نظام سازی سیاسی و طرح نظریات مربوط به آن، خود را نشان می دهد، به گونه ای که این دو نظام فکری در چارچوب های گوناگون فلسفی، فقهی و جامعه شناختی، سعی در نقد و به چالش کشیدن یکدیگر دارند. در عصر حاضر، نظام سیاسی اسلام مبتنی بر اصل «ولایت فقیه» مورد نقد جدی مدرنیتة غربی و در رأس آن، اندیشة لیبرال ـ دموکراسی در ادارة جامعه قرار گرفته است. تبیین سکولاریستی نظام سیاسی اسلام، نقد ساختارها، و تبیین عرفی رفتار نخبگان و گروه های جامعه در نظام سیاسی اسلام، مهم ترین این چالش هاست.
تحلیلی بر گرایش ها و رویکردهای زنانه در ادبیات فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گرایش های زنانه در حوزه های گوناگون اجتماعی، فلسفی، و ادبی از پدیده های دنیای مدرن، به ویژه پس از انقلاب صنعتی، به شمار می آید. این رویکرد بعدها، بر اثر تسهیل و گسترش ارتباطات بین فرهنگی ، از دنیای غرب به جهان عرب زبان و ایران نیز سرایت کرد و البته تأثیرات متفاوتی بر جای نهاد.
تحقیق حاضر بر این فرض استوار است که اندیشه های زنانه در هر دو حوزة فرهنگی و ادبی ویژگی ها و تمایلات مشترکی دارد. همچنین، اصلی ترین یافته های پژوهش نشان می دهد که جنبش زنان ایران و عرب، برای دست یافتن به وضعیتی مطلوب در خانواده و جامعه، هم زمان شکل گرفته است .
این مقاله کاوشی است در نحوة ورود این اندیشه به جامعة ایران و عرب که در آن تلاش شده است انعکاس رویکردهای زنانه در آثار ادبی این دو حوزة زبانی و فرهنگی بررسی شود. برای دست یابی به این نتیجه، نخست تاریخچة پیدایش و نضج تفکر زنانه در اروپا و سپس در دنیای عرب و ایران بررسی شده است. سپس با جست وجو در آثار ادبی این دو فرهنگ ، به ویژه داستان و رمان و شعرهای عربی و فارسی در قرن اخیر، مؤلفه های زنانه را در آن ها یافته و تحلیل و بررسی شده است.
سکولاریسم در گفتمان روشنفکران دهه چهارم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مدرنیته به ایران، سکولاریسم نیز با عنوان روشنفکری وارد ایران شد و از همان بدو ورود تاکنون با مشکلات مهم مفهومی و معرفتی و سرمشق های فکری مواجه شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا کرد که از یک سو سکولاریسم با آموزه های سیاسی ـ اجتماعی اسلامی تقابل پیدا کرد و از سوی دیگر به تدریج با مشکلات کارآمدی در جهان مواجه شد. با توجه به عصر جهانی شدن و عصر اطلاعات باید خاطرنشان کرد که سکولاریسم با تحول ساختاری، مفهومی و شکلی مواجه شده است. این تغییر و تحولات در سطح کلان معرفتی، شاخصه ها و کارکردی باعث شد که سکولاریسم در گفتمان روشنفکری ایرانی در عصر اطلاعات با ویژگی های خاصی همچون تداخل واژگانی با سایر مفاهیم همچون عرفی شدن و سکولاریزاسیون همراه شود. همچنین روشنفکران در گفتمان خود به الگوهای متفاوت سکولاریسم اعم از چندوجهی، حداکثری و حداقلی، پست سکولاریسم و عینی و ذهنی پرداخته اند و به عبارت دیگر به رابطه های تضادگرا، الگوی تعاملی، همگرا و سکولاریسم اسلامی بین اسلام و سکولاریسم پرداخته شده است.
روش شناسی نظریة عقلانیت طه عبدالرحمن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت در فلسفه، جامعه شناسی، اقتصاد، منطق و سایر علوم کاربردهایی دارد و هرکدام باید به طور جداگانه مورد بحث قرار گیرند. دکتر طه عبدالرحمن فیلسوف و متفکر معاصر مغربی، با استفاده از دستاورد علوم جدید و با تکیه بر معارف اصیل اسلامی، نظریه عقلانیت را طرح کرده است. این مقاله به روش شناسی نظریة عقلانیت وی پرداخته است. حاصل اینکه این پژوهش ضمن اذعان به کارآیی روش تجربی و عقلانیت ابزاری در برخی عرصه ها آن را ناقص دانسته و انحصار عقلانیت به آن را موجب سقوط انسان می داند.
گفتمان های اجتماعی زنان در پارادایم سنت و نوگرایی؛ مطالعة زنان هجده تا چهل سال شهر شیراز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تفاوت های جامعه شناختی در میان چهارصد نفر از زنان هجده تا چهل سال جامعة آماری زنان شهر شیراز است. نمونة آماری پژوهش بر پایة روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة بسته ساختار یافته جمع آوری شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا میان زنان هجده تا چهل سال سنت گرا و نوگرای شهر شیراز از نظر سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، مصرف رسانه ای، دین داری، سن و پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟ آرای گفتمانی میشل فوکو و لاکلا و موفه، چارچوب تئوریک پژوهش را تشکیل می دهند. در این مطالعه، نگرش های پاسخ گویان دربارة خانواده و ازدواج، حقوق زنان، روابط اجتماعی زن و مرد و حجاب و عفت که در پارادایم سنت و تجدد نظام معنایی خاص خود را دارند، استخراج و تفاوت های میان زنان سنت گرا و نوگرا در میزان متغیرهای مندرج در صدر چکیده شناسایی شد. بر اساس یافته های توصیفی، میانگین گرایش زنان به گفتمان های معطوف به سنت برابر با 1/67 (از 100) و میانگین گرایش آنان به گفتمان های نوگرا برابر با 4/63 (از100) است. نتایج استنباطی پژوهش نشان می دهد میزان سرمایة اجتماعی، دین داری و سن زنان سنت گرا به گونه ای معنادار بیش از همتایان نوگرای آنهاست؛ به طور متقابل، میزان سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای زنان نوگرا به شکلی معنادار از زنان سنت گرا پیشی می گیرد؛ میان دو گروه یاد شده زنان، از حیث پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
چالش تربیت اسلامی (در باب تقابل جدید، اما وثیق اسلام و مدرنیته)
حوزه های تخصصی:
تربیت اسلامی مجموعه ای از اصول، مبانی نظری و روش های کاربردی - تربیتی است که از قرآن، سنت و نظرات فقها، فلاسفه و متفکران مسلمان گرفته شده است. چنین مجموعه ای موجب رشد و شکوفایی ابعاد مختلف فکری، عاطفی، فیزیکی و اجتماعی شخصیت انسان و تنظیم رفتار انسانی در زمینه های گوناگون زندگی می شود. طبعاً مراد از چالش تربیت اسلامی، ظهور بحران و آسیب اساسی برای تحقق عملی و اجتماعی تربیت اسلامی است.
نگارنده در این مقاله می کوشد تا ماهیت تئوریک مدرنیته را به مثابه چالش بنیادین تربیت اسلامی قلمداد کند. البته جهت تحقق تربیت اسلامی در جامعه ایرانی با آسیب های دیگری نیز مواجه خواهیم شد و مدرنیته به واسطه عمق و ژرفای تقابلی که با اساس مؤلفه های تربیت اسلامی دارد در تضاد آشکار با تحقق تربیت اسلامی است. این نکته مهم را می توان در پس تشریح اصول، مبانی و اهداف «تربیت اسلامی» و «مدرنیته» روشن ساخت؛ چرا که تربیت اسلامی مهم ترین دغدغه ما است که بر مبنای ایده «تعالی و صیرورت» بنا شده است و مدرنیته بی محابا به فرهنگ اسلامی – ایرانی هجوم برده و مبتنی بر ایده «حلولی و این جهانی» است.
نسبت انسان و حقیقت از منظر فیلسوفان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره مدرن بهلحاظ معرفتشناختی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت، کانت و نیچه نقش زیادی داشتند و از دیگر سو انسان توانست محور و ملاک فهم و تفسیر حقیقت گردد. در واقع در این دوره خودبنیادی معرفتشناختی انسان نقش بسیار مهمی در نگاه به کل هستی دارد. دکارت با محوریت اندیشه کوژیتو، روش ریاضی و عقلگرایی، و ملاک تصورات واضح و متمایز، کانت با مقولات پیشین، انقلاب کپرنیکی، محوریت عقل انسانی در اخلاق و دین، نیچه با تمرکز بر اراده معطوف به قدرت، ارزشگذاری مجدد و نهیلیسم، و سارتر با نشاندن انسان بهجای خدا در سیر تکاملی تدریجی، در خودبنیادی معرفتشناختی و محوریت انسان در فهم یقین و حقیقت نقش زیادی داشتند. نتیجه این نظام فکری، بدفهمی یا غفلت از امور ماورای طبیعی، دین و اخلاق و محدود کردن انسان به تمشیت حیات دنیوی بود.
نقد پسااستعماری بازنمایی شخصیت های سریال قهوه تلخ در مواجهه با مدرنیته ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله این پژوهش، بازنمایی جامعه ایران در مواجهه با مدرنیته در سریال قهوه تلخ مهران مدیری است؛ یعنی، پرسش اصلی ما این است که آیا در این سریال، جامعه ایران پدیده ای نامعقول و ناسازگار با مدرنیته بازنمایی می شود؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش تحلیل روایت (الگوی تحلیل شخصیت های گریماس) استفاده کرده ایم. سپس، با استفاده از مطالعات پسااستعماری به نقد بازنمایی شخصیت های سنتی و مدرن و موانع شکل گیری مدرنیته در ایران پرداخته ایم. یافته های پژوهش بعد از تطبیق الگوی گریماس بر چهار اپیزود سریال، نشان می دهد که همه شخصیت های سنتی سریال، به عنوان دیگری «مستشارالملک» (نماد مدرنیته) بازنمایی شده اند؛ به عبارتی، با استفاده از کلیشه هایی مانند کندذهن، تنبل، منفعت طلب و بی منطق شخصیت پردازی شده اند. در مقابل، قهرمان داستان (نماد مدرنیته) شخصیتی خلاق، فعال و منطقی بازنمایی شده است. در کلّ سریال، مستشارالملک نقش فاعل را برعهده دارد؛ از این مسئله می توان چنین نتیجه گرفت که فرهنگ و جامعه ایران افراد را به گونه ای بازنمایی می کند که هیچ انگیزه ای برای تغییر و پیشرفت ندارند. بنابراین، جامعه ایران فاقد هرگونه توان برای تغییر و تلاش به سمت مدرن شدن است. در روایت سریال، موانع اصلی شکل گیری مدرنیته که عبارت اند از: ساختار نظام آموزشی، ساختار عمودی قدرت، استبداد ایرانی، کندذهنی و تنبل بودن ایرانیان، مانع رسیدن قهرمان داستان به اهدافش می شود. بر اساس نقد پسااستعماری، می توان گفت اگرچه سریال بر نقاط ضعف جامعه ایران به درستی دست می گذارد، در نهایت روایت غالب سریال به گفتمان های شرق شناسانه نزدیک می شود که مورد نقد مطالعات پسااستعماری است.
کشاکش اندیشه ی مدرن-پست مدرن ؛ ضرورت کُنِش روشنفکرانه فیلسوف تعلیم و تربیت برای تحول در نظام آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل تقابل های نظری اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته به منظور مشخص کردن نقش فیلسوف تعلیم و تربیت در میانه چنین تقابلی می باشد. برای دست یابی به این هدف، از روش کاوشگری فلسفی انتقادی با دو مسیر انتقاد عقلانی و انتقاد رهایی بخشی استفاده بهره گرفته شد. با وجود تقابل های اندیشه مدرنیته و پست مدرنیته، نتیجه این مطالعه به امکان ترسیم اوصاف فلسفه تعلیم و تربیت به مثابه کنشی روشنفکرانه در مسیر تغییرات مطلوب در تعلیم و تربیت انجامید.یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که روشنگری با وجود تقابل های مدرنیته و پست مدرنتیه نه تنها ممکن بلکه مطلوب نیز هست. تأثیر گذاری فلسفه تعلیم و تربیت مستلزم فیلسوفان تعلیم و تربیتی است که کنش های حرفه ای، عمومی و روشن فکری را توأم با یکدیگر به عنوان عوامل تشکیل دهنده وحدت شخصیتی در خود داشته باشند.
تأثیر موج تجدد خواهی و جریان نوسازی بر تحول پوشاک ایرانیان (از ابتدای دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در دوره قاجار که جامعه ای پیش مدرن و سنتی بود، دچار تحولات ویژه ای شد. ورود فکر تجدد عامل اصلی این تحولات بود. نتایج سیاسی شکست تجدد سبب روی کار آمدن سلسله پهلوی شد و تحولاتی را نیز در جامعه ایرانی دوران پهلوی برپایه همین تفکر تجددخواهی پدید آورد. در دامنه این بحث تحول پوشاک ایرانیان نیز مطرح می شود. تحقیق حاضر براساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از منابع تاریخی و پژوهش های انجام شده در این زمینه شد استخراج شده و به منظور دست یابی به نتایج علمی مورد تجزیه تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان می دهد تحول پوشاک در دوره قاجار به علت حفظ ساختارهای سنتی، فقط در میان عده اندکی از درباریان و روشن فکران فرنگ رفته مورد استقبال قرار گرفت و مردم عادی همچنان بر قواعد سنتی پوشاک خویش پافشاری می کردند. در دوره پهلوی اول زیرسلطه یک نظام استبدادی تجدد خواه که الگوهای مرکزی و از بالا را برای هویت بخشی به جامعه القا می کرد، تغییر در پوشاک مردان با همراهی مراجع فرهنگی جامعه تداوم یافت؛ اما تغییر در پوشاک بانوان به علت همراهی نکردن این گروه شکل دیگری به خود گرفت.
جهان ایرانی""، ""جهان مصری"" و ""جهان ترک"" در رویارویی با مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال آن است که در چارچوب مطالعه ای تاریخی ـ تطبیقی، رویکردهای مطرح دربارة رویارویی سنت و مدرنیته را در سه جامعة ایران، ترکیه و مصر به مثابة ""سه منزلگاه مدرنیته"" در جهان اسلام بررسی کند. هدف مقاله طبقه بندی و تبیین گذار و گفتمان های غالب در میان نخبگان ایرانی، مصری و ترک در مواجهه با مدرنیته و پیوندهای میان دگرگونی های عینی و تحولات ذهنی در این سه جامعه است. روش تحقیق مقاله مطالعة اسنادی و تاریخی و تحلیل و فراتحلیل تطبیقی آنهاست. این مقاله نشان می دهد سه جهان ایرانی، مصری و ترک به اعتبار اشتراک ها و افتراق های فرهنگی و تمدنی، تجربه های متفاوتی دربرابر مدرنیته داشته اند. نقد سنت، نه نفی آن، و نقد مدرنیته، نه نفی آن، ازجمله رویکردهای غالب اجتماعی و سیاسی در این سه جامعه بوده است که درمیان روشنفکران و اندیشمندان معاصر نیز نمایندگان شاخصی دارد.
وجه اشتراک این رویکردها در هر سه جامعه، تلاش برای پیشبرد فهمی گشوده و دموکراتیک از اسلام در جهان معاصر و وجه افتراق آنها، وجود، عدم یا ضعف نهادها و ساختارهای مدنی و سیاسی است، به گونه ای که بتواند پشتیبان و پیش برندة اندیشه ای گفت وگویی و انتقادی باشد. مسیری که سه جامعة ایران، مصر و ترکیه در حوزة نظر اجتماعی و کنش سیاسی از آغاز مدرنیته تا به امروز پیموده اند متفاوت است که این تفاوت را می توان برپایة جایگاه جامعة مدنی در آنها تفسیر کرد.
تعامل اجتماعی و هم گرایی فرهنگی مردم و روحانی خوانشی بینامتنی از سه فیلم دینی (زیر نور ماه، مارمولک، طلا و مس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طی دهة گذشته، فیلم های متعددی دربارة رابطة فرد روحانی و مردم در سینمای ایران ساخته شده که «زیر نور ماه، مارمولک و طلا و مس»، از نمونه های این قبیل فیلم ها به شمار می روند. گرچه، این فیلم ها تفاوت هایی با یکدیگر دارند، اما به نظر می رسد که به گفتمان مشترکی تعلق دارند. این گفتمان در پی مفصل بندی جدیدی از دال روحانی در شبکه ای از مفاهیم/دال ها (مردم، عبادت، اخلاق، راه خدا، خدمت به مردم و مردمداری و غیره) است که همچنان به سیاست می اندیشد؛ اما مسیر آن را از طریق تودة مردم جستجو می کند. بنابراین، به جای رابطة دوگانة روحانی-سیاست مدار، به رابطة روحانی-مردم-سیاست مدار می اندیشد که البته بعد سوم آن عمداً پنهان شده است. از این رو، می توان گفت که گفتمان حاکم بر فیلم های یادشده حاکی از نوعی تعامل اجتماعی و هم گرایی روحانی با تودة مردم است. در این فیلم ها، روحانی تلاش می کند که نقش سنتی خود را در جامعة مدنی (مدرنیته) بازسازی کند، ضمن آن که هرگز به صورت مستقیم این پرسش را مطرح نمی سازد که چرا از جامعة مدنی (سنتی/مذهبی) دور افتاده است؟ به عبارت دیگر، در این دسته از فیلم ها عنصر سیاست (قدرت) مطرح نمی شود و سیاست هم چنان به صورت یک دال حاضر «غایب» است که هدایت گری را بر عهده دارد. در مقالة حاضر، نخست با خوانشی بینامتنی، عناصر گفتمانی «احیاء ارزش های دینی در جامعه مدرن» استخراج و نوع مفصل بندی آن مطرح می گردد. سپس، این مسئله که این گفتمان برای پاسخ گویی به چه دشواری هایی از روحانی در مواجهه با جامعة ایران در دهه اخیر است، مطرح خواهد شد
رویکردی به مدرنیته در شعر منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سده های اخیر و در پی ارتباط ایرانیان با ممالک غربی و تلاش برای مدرنیزه کردن ایران در عرصه های مختلف صنعتی، نظامی، آموزشی و فرهنگی و همچنین آشنایی روشن فکران ایرانی با اندیشه ورزان غربی، اندیشه های مدرن در همة عرصه های زندگی ما ایرانیان از جمله هنر و ادبیات تأثیر بسیار شگرفی بر جای می گذارد. شعر امروز ایران نیز در دورة مشروطه با نوجویی های شاعرانی چند، راه خود را به سوی تغییر و تحول آغاز می نماید، تا اینکه «نیمایوشیج» به عنوان «پدر شعر نو» پارسی، سنگِ بنای جدیدی در عرصة شعر فارسی می گذارد که بعدها هم فکران و پیروان او این راه را ادامه می دهند؛ اما با پیچیده تر شدن مناسبات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و آشنایی برخی از روشنفکران و مترجمان با شعر مدرن جهان، عده ای از شاعران پا را از سنت شکنی های نیما فراتر می گذارند و یک سره ساختار شعر نیمایی را بر هم می زنند و در پی ایجاد جریان های تازه ای در شعر امروز برمی آیند. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا آشنایی منوچهر آتشی (سورنا) با ادبیات مدرن غرب باعث تأثیرپذیری وی از آن نوع ادبیات و بازتاب آن اندیشه ها و ویژگی ها در شعر و اندیشه اش شده است یا خیر؟ و اگر پاسخ مثبت است، این آشنایی تا چه حد بر شعر آتشی تأثیرگذار بوده است؟
نتیجه گیری مقاله آن است که آشنایی منوچهر آتشی با ادبیات و شاعران غرب بر شعر و اندیشة او تغییرات محسوس و بنیادینی به وجود آورده است؛ به گونه ای که با بهره گیری از این نگاه و بینش تازه نسبت به جهان، او تبدیل به یکی از شاعران پیشرو این عرصه در شعر فارسی شده است و این تأثیرات هم در سطوح زبانی(صوری) و هم در سطوح محتوایی شعر او چشم گیر است.
بررسی جایگاه طبیعت در مدرنیته و چالش های رودررو با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه طبیعت در نظام مدرن و چالش های رودروی آن می پردازد. اگر در گذشته، انسان و طبیعت با برقراری رابطه متقابل روح واحد داشتند و در طی قرون متمادی می توانستند به طور مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهند در دوره معاصر این ارتباط با کشف عقل جدید یک سویه شده و با ابژه تلقی شدن طبیعت، نگرش بدان بر اساس میزان بهره وری و منافع اقتصادی صورت می گیرد. برایند این نگرش همچنان که تجارب موجود نشان می دهد آسیب پذیری منابع طبیعی و تهدید جدی محیط زیست بوده است. طبیعی است که با این روند، سلسله مراتب چرخه حیات و بافت های زنده و غیرزنده در معرض خطر جدی قرار می گیرند. براستی معما یا راز و رمز این مساله در چیست؛ از چه عواملی متأثر است؛ چرا با وجود افزایش آگاهی بشر از پیامدهای تخریب محیط زیست، او بیش از هر وقت دیگر حریصانه به تخریب آن می پردازد؛ بین تفکر عقلانی و تخریب محیط زیست چه رابطه ای وجود دارد؛ آیا در نهایت با تفکر منطقی می توان با این بحران مقابله نمود؟ مقاله حاضر با استفاده از منابع موجود درصدد بررسی تحلیلی این سوالات با تأکید بر شهرهای ایران می باشد.
برنامه تجدد و نوسازی ایران در عصر رضاشاه پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوسازی در تجربه اروپاییان، بر پایه مدرنیته و به یاری و کمک بورژوازی و دولت مطلقه و ملی و مدرن و از گذر تغییرات اجتماعی وسیع و همه جانبه، به ظهور جوامع مدرن و توسعه یافته انجامید. اما، در کشور ایران، با وجود تلاش هایی که در عصر رضا شاه صورت گرفت، نوسازی به ایجاد جامعه ای مدرن و توسعه یافته نینجامید. نوسازی در دورة پهلوی اول شتابان صورت گرفت و به دلیل تسلط دولت بر منابع قدرت، ناتوانی و پراکندگی جامعه مدنی، نوسازی در عرصه هایی اجرا شد که با ساخت و سرشت دولت مطلقه در انطباق بود. لذا، ممانعت دولت مطلقه از گسترش مشارکت و شکل گیری رقابت، حوزه سیاست ایران را به عرصه ای توسعه نیافته در ساخت اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرد. به بیانی دیگر، دولت مطلقه در حوزه سیاست و نظام سیاسی مانع توسعه بود و به بازتولید استبداد و خودکامگی منجرشد و به دلیل نارسایی های اساسی ایستاری و ساختاری، به حل بحران های عمدة هویت، مشروعیت، توزیع و تضادهای عمدة داخلی و خارجی و برقراری ثبات نهادینه، قانونمند و پایدار به سمت سرمایه داری و جامعه مدرن همراه با تقویت نهادهای مدنی و دموکراتیک و بورژوازی مستقل و ملی موفق نگردید.
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا کشور ایران به رغم تجربة نوسازی در دوران پهلوی اول، نتوانسته به جامعه ای مدرن و توسعه یافته تبدیل شود. لذا، تلاش می شود تا با تحلیل و تبیین علل و عوامل مربوطه، رهیافت تازه ای برای فهم تنگنا و بن بست توسعه نیافتگی در دورة مورد بحث ارائه شود. روش پژوهش نیز مبتنی بر کار کتابخانه ای و عمدتاً بر یک مطالعه تاریخی تحلیلی استوار است.