مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
جامعه مدرن
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ضمن مرور اجمالی بر نحوه شکل گیری جامعه شناسی و آموزش آن در ایران به چالش ها و سنت های درون آن توجه شده است. در گذر زمان، آموزش جامعه شناسی در ایران از علمی صرفا حاشیه ای به حوزه اصلی بحث و گفتگو تبدیل شده و نظر بسیاری از سیاستمداران، روشنفکران و منتقدان را به خود جلب کرده است. وضعیت جدید جامعه شناسی در ایران با ضرورت های جدید در باز سازی جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی و جنگ ایران و عراق و دوره اصلاحات اجتماعی و سیاسی از 1376 تا زمان حاضر توام می باشد. شرایط پیش آمده، زمینه دستیابی سنت مدرن را فراهم کرده است. ابهامات و مناقشات ریشه دار در سنت کلاسیک جامعه شناسی، جامعه شناسان را به سوی ایجاد تغییرات بنیادی به لحاظ مفهومی، روشی، موضوعی و بینشی کشانیده است. اگر اصلی ترین مساله سنت جامعه شناسی کلاسیک هویت یابی آن بود، مساله اصلی و عمده در سنت جدید جامعه شناسی، دفاع از جامعه مدرن و استقرار آزادی و دموکراسی و ساختن جامعه ای سالم تر است.
ارزیابی وضعیت کنونی مردم شناسی در ایران
حوزه های تخصصی:
بحث ما در اینجا مربوط به وضع کنونی مردم شناسی در ایران است‘ و نیز درباره اصطلاحهایی که در مردم شناسی به کار می رود. بر این عقیده ایم که هر یک از اصطلاحها و مفاهیم مردم شناسی تحت تأثیر گرایشهای فکری و محیط خاص فرهنگی شکل گرفته اند. تفاوت مردم شناسی و مردم نگاری‘ اشاره به روش تحقیق در مردم شناسی و جنبه کاربردی مردم شناسی‘ از جمله موضوعاتی است که درباره آنها بحث می کنیم. آنچه مردم شناسی و جامعه شناسی را از هم متمایز می کند‘ به روش این دو علم مربوط شود. چنین به نظر می رسد که در بحث از علوم تجربی و علوم اجتماعی‘ گذشته از مشکلات نظری ‘ با مسائل علمی و تحقیقات کاربردی نیز رو به رو هستیم. شاید طرح موضوع مردم شناسی کاربردی بتواند برخی از مسائل و مشکلات مردم شناسی ار از دیدگاه تئوری و علمی برطرف کند
رسانه و ساخت هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشته ی حاضر ، این فرض مورد سنجش قرار می گیرد که اصولاً بروز و ظهور اولین اشکال رسانه ها ( کتاب و مطبوعات ادواری و یومیه ) از جمله مهم ترین عوامل بسط و نهادینه سازی هویت مدرن بوده است. با توجه به اشکال گوناگون رسانه ها، نگارنده موضوع مورد بررسی را به نقش و اهمیت تنها یکی از این رسانه ها یعنی مطبوعات محدود خواهد کرد.اما در این ارتباط بررسی چند مسأله اجتناب ناپذیر است: این که تشکیل اجتماعات ملی و احساس مشخصاً مدرن در چارچوب تعلق به یک ملت، رابطه ی مستقیمی با توسعه ی کلی آنها داشته است. بررسی مختصر شکل گیری مطبوعات و انواع آن، تعریف مفهوم هویت ملی و عناصر آن و تمهید استدلال هایی چند در برابر این فرض که چگونه گسترش مطبوعات به ایجاد جامعه ی مدرن مدد رسانده است، از جمله ی این مسایل است.
جامعه شناسی تحول خانواده در ایران (بررسی ابعاد اجتماعی و حقوقی لایحه حمایت خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حولات جامعه در انگاره های فرهنگی و ساختارهای جماعتی- سنتی ازجمله روابط خویشاوندی، گسترة فضای عمومی و فضای خانگی و فردیت دگرگونی هایی را پدید آورده؛ تحولاتی که خانواده را دستخوش تغییر کرده و حقوق خانواده، زنان، مردان و کودکان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. مقاله پیش رو درپی آن است تا از دریچه لایحه حمایت از خانواده، تحولات خانواده را از دو منظر جامعه شناسی و حقوقی بررسی و ارزیابی کند. در فصل نخست مقاله (بعد جامعه شناسی)، تغییر نقش و جایگاه در خانواده معاصر ایرانی مورد توجه قرار می گیرد و از خلال تحولات اخیر، نقش و جایگاه زن، مرد و فرزند بررسی می شود. در فصل دوم (بعد حقوقی)، امتیازها، ایرادها و کاستی های لایحه با نگاهی به تحولات جامعه شناسی ارزیابی می شود. در نهایت، با توجه به داده های حقوقی و جامعه شناسی، میزان تطابق لایحه حمایت از خانواده با تحولات موجود و امکان پاسخ گویی آن به مسائل و مشکلات کنونی خانواده واکاوی می شود.
بررسی جایگاه طبیعت در مدرنیته و چالش های رودررو با تأکید بر شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه طبیعت در نظام مدرن و چالش های رودروی آن می پردازد. اگر در گذشته، انسان و طبیعت با برقراری رابطه متقابل روح واحد داشتند و در طی قرون متمادی می توانستند به طور مسالمت آمیز به حیات خود ادامه دهند در دوره معاصر این ارتباط با کشف عقل جدید یک سویه شده و با ابژه تلقی شدن طبیعت، نگرش بدان بر اساس میزان بهره وری و منافع اقتصادی صورت می گیرد. برایند این نگرش همچنان که تجارب موجود نشان می دهد آسیب پذیری منابع طبیعی و تهدید جدی محیط زیست بوده است. طبیعی است که با این روند، سلسله مراتب چرخه حیات و بافت های زنده و غیرزنده در معرض خطر جدی قرار می گیرند. براستی معما یا راز و رمز این مساله در چیست؛ از چه عواملی متأثر است؛ چرا با وجود افزایش آگاهی بشر از پیامدهای تخریب محیط زیست، او بیش از هر وقت دیگر حریصانه به تخریب آن می پردازد؛ بین تفکر عقلانی و تخریب محیط زیست چه رابطه ای وجود دارد؛ آیا در نهایت با تفکر منطقی می توان با این بحران مقابله نمود؟ مقاله حاضر با استفاده از منابع موجود درصدد بررسی تحلیلی این سوالات با تأکید بر شهرهای ایران می باشد.
تبیین جامعه شناختی عوامل موثر بر مدیریت بدن (مورد مطالعه: مردان بین 18 تا 45 سال شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات علوم اجتماعی ایران سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
132 - 149
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن مردان بین 18 تا 45 سال شهر تهران است. در شرایطی که منبع اصلی شکل گیری ارتباط و تبیین معنای هر چیزی به ظواهر تقلیل یابد، بدن به عنوان ابزار تجلی هویت، اهمیتی اساسی می یابد. نظریات گافمن، گیدنز، الیاس، بوردیو و باندورا چارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهند. جامعه آماری پژوهش اعضای باشگاه های پرورش اندام شهر تهران بودند و برای تعیین حجم نمونه، با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. از روش پیمایشی برای تبیین تأثیر عوامل اجتماعی بر مدیریت بدن استفاده گردید. اطلاعات لازم از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری و با آزمون آلفای کرونباخ اعتبار سنجی شد و از آزمون آماری همبستگی برای تحلیل فرضیه ها استفاده شد. آزمون همبستگی بین دو متغیر سرمایه فرهنگی و مدیریت بدن نشان داد که این رابطه معکوس است. اگرچه در نظریات مختلفی که در این پژوهش مطرح گردیده و یافته های سایر محققان ارتباط مستقیمی بین مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی وجود دارد، اما باید توجه داشت افرادی که از دانش و پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین تری برخوردارند از روش های نامناسب برای تغییر ظاهر خود استفاده می کنند. آزمون همبستگی بین مدیریت بدن و یادگیری رفتار دیگران نشان داد که در سطح معنی داری 5 درصد ارتباط مستقیم و معنی دار بین دو متغیر وجود دارد. هم چنین، آزمون همبستگی بین هر یک از متغیرهای نمایش تمایز خود با دیگران، نمایش پایگاه اجتماعی- اقتصادی و نمایش ظاهر مورد پسند دیگران با مدیریت بدن، نشان داد بین این متغیرها و متغیر وابسته مدیریت بدن، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد.
دفاعیه از شهروندی لیبرال درمقابل شهروندی جماعت گرا: نقدی بر کتاب مفهوم شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب مفهوم شهروندی از شهروندی لیبرال به منزله الگوی مناسب عصر مدرن درمقابل شهروندی جماعت گرا دفاع می کند. رویکرد کتاب عمدتاً فلسفی است. در این کتاب شهروندی بیش تر به مثابه یک مفهوم نظری و نه یک پدیده اجتماعی تاریخی در نظر گرفته شده است. کتاب استدلال می کند: شهروندی لیبرال با شناسای برابری، آزادی، و فردیت روابط انسان مدرن با جامعه اش را برمبنای عضویت داوطلبانه، حقوق مدنی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مسئولیت ها (وظایف قانونی و تعهدات اخلاقی)، و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی تنظیم کرده است، درحالی که شهروندی جماعت گرا با تأکید بر موقعیت اجتماعی افراد هویت جمعی آنان را بر حقوق فردی شان برتری می دهد که نتیجه آن شکل گیری یک نظام سیاسی توتالیتر و سرکوب گر است. نویسنده نگرش انتزاعی و خوش بینانه درمورد شهروندی لیبرال در پیش گرفته است و درعین حال شهروندی جماعت گرا را با الگوی حاکم بر رژیم های توتالیتر اشتباه گرفته است. چه این که شهروندی جماعت گرا می کوشد شهروند را در بستر اجتماعی اش جای دهد و یادآوری کند هیچ الگویی جهان شمول برای شهروندی وجود ندارد.
مدارای اجتماعی در جامعه فردگرا: مطالعه تأثیر فردگرایی بر مدارای اجتماعی جوانان در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای فردگرای امروز که گروه ها، نهادها، هویت ها و نگرش های متنوعی در آن به وجود آمده است، احتمال برخورد فرهنگ ها خصوصاً بین جوانان امری محتمل است. در چنین شرایطی این مدارای اجتماعی است که مانع شکل گیری خشونت و تعارضات در جامعه دارای تنوع فرهنگی می شود. ازاین رو، این مقاله به مطالعه رابطه فردگرایی و مدارای اجتماعی در میان جوانان شهر بجنورد پرداخته است. در این مقاله، 825 نفر از جوانان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی و روایی آن با روش آلفای کرونباخ و اعتبار صوری تأیید شده است. یافته ها نشان می دهد بین فردگرایی اخلاقی و مدارای اجتماعی، فردگرایی افراطی و مدارای اجتماعی، و همچنین بین فردگرایی اخلاقی/ فردگرایی افراطی و ابعاد سه گانه مدارای اجتماعی (مدارای سیاسی، مدارای هویتی و مدارای رفتاری) رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. نتایج حاصل از ضریب رگرسیونی نشان می دهد که فردگرایی اخلاقی و فردگرایی افراطی حدود 34 درصد واریانس مدارای اجتماعی را تبیین می کنند. بنابراین با رواج یکی از پیامدهای فرهنگی مدرنیته، یعنی فردگرایی، مدارای اجتماعی در جامعه افزایش می یابد.
گذشته به مثابه کالای مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیسم نسبت انسان را با گذشته تغییر داد، انسانی که خود را حاصل فرایندی اسطوره ای و زمان را موجودیتی ازلی _ ابدی می دانست ناگاه با وجه مادی و شک برانگیز تاریخ مواجه شد، با پرسش ما از کجا آمده ایم؟ انسان مدرن گذشته را به مثابه ابژه ای در نظر می گیرد که باید مورد واکاوی قرار گیرد. از این رو او نخستین انسان تاریخی است که دست به کاوش در خود و بقایایش می زند. از این واکاوی مواد فرهنگی به دست می آیند، موزه برای نمایش این آثار ساخته می شود تا چشم مخاطبان را روی کالاهایی خاص و تمایزساز باز کند. از سوی دیگر جامعه مدرن جامعه ای به شدت مصرف گرا است. برای انسان مدرن، گذشته نیز چون دیگر چیزها به مصرف می رسد، گاه چون کالایی شان زا، گاه در شکل هویتی برساخته از پیشینه و گاه در قالب هنری؛ اما جامعه مصرفی با انبوهی از زباله هایی از گذشته که توسط باستان شناس به دست می آید مواجه است، حال این جامعه مصرفی با این دست مواد که بیشترشان شانس آن را نیز ندارند که پشت شیشه های ویترین قرار بگیرند چه خواهد کرد؟ آیا ماهیتاً این ”چیزها“ی تاریخ مند خود به زباله تبدیل نخواهد شد؟ این پرسش اصلی ترین سؤال مقاله حاضر است.
سوبژکتیویته زن و رهایی در اندیشه ژولیا کریستوا: ایده ای برای مشارکت امر نشانه ای خلاق در عرصه عمومی نمادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
187 - 206
حوزه های تخصصی:
در فلسفه سیاسی متأخر، راه حل های متعددی برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری ارائه شده است. برای مثال، فمنیست های پساساختارگرای فوکویی از امتناع دائمی زنان، فمنیست های پسامدرن بودریاری از حادسازی امر واقع مردانه، فمنیست های شالوده شکن پسااستعماری همانند اسپیواک از واکاوی دوگانه های حاکم بر عقل محوری (لوگوس سنتریسم) مردانه استعماری، فمنیست های پسامارکسیستی همانند سیلویا والبای از الحاق زنان به انقلاب سیاسی علیه سرمایه داری، فمنیست های لیبرال متأخر همانند سوزان مولر اوکین از حقوق جهان شمول و... دفاع می کنند. در این میان، به نظر می رسد ژولیا کریستوا متفکری که در مرز میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در حرکت است راه حلی متفاوت برای مسئله سوبژکتیویته زن ارائه می کند که بنا بر فرض نگارندگان مقاله، می تواند حاوی پیشنهادهای سازنده ای برای جامعه ما در عصر حاضر باشد. بر این اساس، مقاله حاضر دو پرسش اصلی را طرح می کند: 1. راه حل کریستوا برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری چیست؟ 2. این راه حل حاوی چه نتایج عملی و نظری برای جامعه ما در عصر حاضر است؟ به نظر می رسد ایده نبوغ زنانه راه حل خاص کریستوا برای رهایی سوبژکتیویته زن است که براساس آن زنان که بیش از مردان حاوی امر نشانه ای اند می توانند در امر نمادین مردانه مشارکت کنند و آن را به تعادل برسانند. همچنین، به نظر می رسد مهم ترین نتایج این نظریه برای جامعه ما نیز بدین قرار است: 1. به جای تغییرات رادیکال یا مقاومت منفی می توان از ایده مشارکت خلاقانه سوژه های نشانه ای زنانه در بافتار زبانی فرهنگی جامعه بهره برد؛ 2. مشارکت سیاسی اجتماعی زنان ایرانی مستلزم نادیده انگاشتن نهاد خانواده، نقش مادری، و ارزش های زنانه نیست. مقاله حاضر از چارچوب نظری منطق درونی برای بازخوانی کلیت اندیشه کریستوا بهره می برد. روش مقاله هم هرمنوتیک زمینه محور است.
بحران معنویت و پیام عارفان مسلمان به انسان مدرن (با تأکید بر دیدگاه مولوی و حافظ)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال دوم پاییز ۱۳۸۷ شماره ۱
87 - 101
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مسئله بحران معنویت در جوامع مدرن امروزی پرداخته است . در ای ن پژوهش، نگارنده ابتدا با بحثی پیرامون انسان مدرن، به بررسی تحولات دوران مدرنیته و تاثیر آن در جوامع بشری و تغییرات نگرش انسانها پیرامون جهان هستی پرداخته و در این راستا به ارائه ویژگیها و مولفه های انسان مدرن و منشا بحران دوران مدرنیته و ابعاد بحرانهای انسان مدرن می پردازد؛ در ادامه به بحث پیرامون جوامع اسلامی و معنویت مسلمان پرداخته و در این راه از پیام عارفان مسلمان، بخصوص مولوی و حافظ شیرازی بهره جسته و با استفاده از دیدگاههای عارفان اسلامی به ارائه نمایی از یک جامعه معنوی پرداخته و تاثیرات نگاه عرفا نی را در زندگی بشر بررسی نموده است . در پایان، پژوهشگر راه ر هایی از رنج و خلأهای روحی و معنوی انسان امروز را بازگشت به معنویت و تغییر و تحول در بینش و نگرش انسان به خود، خدا، هستی و طبیعت م یداند .
ارائه مدل ادراک مدیران مدارس از چالش های اخلاق حرفه ای درجامعه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
221 - 231
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ادراک مدیران مدارس از چالش های اخلاق حرفه ای در جامعه مدرن انجام شد.روش: این مطالعه ازنظرهدف کاربردی و ازنظر شیوه اجرا آمیخته بود. جامعه پژوهش دربخش کیفی خبرگان آموزش وپرورش شهرگرگان باسابقه مدیریت و سیاست گذاری بودند که طبق اصل اشباع نظری 20 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در بخش کمی مدیران و معاونان مدارس متوسطه دوره اول و دوم شهر گرگان درسال تحصیلی 98-1397 به تعداد 256 نفر بودندکه طبق فرمول کوکران تعداد 153 نفر آنها با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته ادراک مدیران و چالش های اخلاق حرفه ای استفاده شدکه روایی پرسشنامه ادراک مدیران با روش میانگین واریانس استخراج شده 61/0 و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و مرکب به ترتیب 94/0 و 87/0 و روایی پرسشنامه چالش های اخلاق حرفه ای با روش تحلیل عاملی اکتشافی و میانگین واریانس استخراج شده تایید و پایایی آن با روش آلفای کرونباخ و مرکب برای کل و همه عوامل آن به ترتیب بالاتر از 60/0 و 70/0 بدست آمد.داده ها با روش های کدگذاری باز،محوری وانتخابی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.یافته ها: یافته های بخش کیفی نشان داد که چالش های اخلاق حرفه ای دارای 164مفهوم اولیه، 38کد باز، 19کد محوری و 9 کد انتخابی بود که کدهای انتخابی و محوری شامل قانون مداری (شامل دو کد قانون پذیری وآگاهی قانونی)، اخلاق مداری (شامل دو کد عدالت محوری و نگاه معنوی)، دانش مداری (شامل سه کد به روز بودن، مطالعات تطبیقی و نشر دانش)، منش رهبرانه (شامل دو کد نگاه پدرانه و منبع انگیزشی)، مسئولیت پذیری متعهدانه (شامل دو کد تعهد کاری و کارآیی)، رقابت پذیری (شامل دو کد قانون رقابت و مزیت رقابتی)، توسعه محوری (شامل دو کد قوانین کارآمد وزیرساخت اجتماعی- فرهنگی)،اقتدارگرایی سازنده (شامل دو کد قاطعیت اجرایی وتعامل سازنده) و آینده نگری (شامل دو کد برنامه محوری و نیازسنجی) بودند. یافته های بخش کمی نشان دادادراک مدیران بر چالش های اخلاق حرفه ای و چالش های اخلاق حرفه ای بر هر نه عامل اثر مستقیم و معنادار داشت (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج، برنامه ریزان و مسئولان برای مقابله با چالش های اخلاق حرفه ای می توانندزمینه راجهت بهبودقانون مداری،اخلاق مداری،دانش مداری، منش رهبرانه،مسئولیت پذیری متعهدانه، رقابت پذیری،توسعه محوری،اقتدارگرایی سازنده وآینده نگری فراهم نمایند.