مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
مدرنیته
حوزه های تخصصی:
La littérature de l’extrême contemporain, fermement attaché aux concepts sociologiques, voit sa montée grâce aux écrivains tels Annie Ernaux en France et Fariba Vâfi en Iran, dont l'œuvre est considérée comme un passage de la littérature moderne à la littérature classique. Les œuvres de ces deux romancières sont des produits de l'ère moderne dans ce sens qu'elles ne représentent plus l'histoire d'un individu (personnage héros) isolé et séparé des cadres sociaux sans tenir compte du milieu, des manières d'être et des positions vis-à-vis de la collectivité sans quoi il perd son identité. Dans cet article, nous cherchons à répondre aux questions sur la place de la modernité dans toutes ces péripéties, sur la manière d’éviter la persistance de la souffrance et le sentiment de reniement de ses origines, sur l’approche de Vâfi et d’Ernaux face à la modernité, et enfin, sur la façon qu’elles adoptent en vue de réhabiliter le statut de la femme moderne à travers la littérature féminine. Les personnages de ces écrivains représentent plutôt une collectivité traumatisée par le passage d'une ère de transition. L'individu cherche à combler cette lacune par la fuite, de ses origines, et se réfugier dans un monde où l'attrait du bonheur est artificiel, et ne cesse de céder place à la technologie, c’est-à-dire la modernité et ses implications.
بررسی تطبیقی مدرنیته، عقلانیت و معنویت از دیدگاه امام خمینی(ره) و میشل فوکو (با تأکید بر انقلاب اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه پردازان، عقلانیت منهای معنویت را یکی از شاخص های برجسته مدرنیته می دانند. موضوع این مقاله، بررسی مدرنیته، عقلانیت و معنویت از دیدگاه امام خمینی(ره) از دنیای اسلام و میشل فوکو از دنیای غرب است.
تجربه مدرنیته ثابت کرده است که عقلانیت خودبنیاد انسان بدون وجود معنویت و عالم متافیزیکی، نتوانسته آدمی را به جایگاه اصلی خود برساند. با شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) ، جایگاه فراموش شده معنویت دوباره احیاء شده و این همان چیزی است که میشل فوکو را متأثر کرد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که مدرنیته به دلیل حذف معنویت با بن بست اساسی مواجه شده و امام خمینی(ره) راه برون رفت از این بن بست را روی آوردن بشر به عالم معنا می داند. در این راستا، در مقاله حاضر، از مطالب کتابخانه ای و اینترنتی استفاده شده و از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی داده ها کمک گرفته شده است.
مدرنیته و اندیشه احیاء گر: مروری بر اندیشه سیاسی سید قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسلام گرایی، یکی از گرایشات مهم در قرن بیستم و آغاز هزاره سوم میلادی بوده است. هرچند این گرایش ، طیف های گوناگونی داشته است، اما همگی در چند مورد اشتراک نظر داشته اند و آن اینکه: مدرنیته به وعده رستگار و خوشبخت کردن انسان که نوید آن را در آغاز عصر روشنگری داده بود ، جامه عمل نپوشانیده است؛ مدرنیته با بسیاری از مبانی ارزشی و اخلاقی اسلامی سر سازگاری ندارد و بالاخره اینکه برای حل معضله های عقب ماندگی ، غربزدگی و... و می بایست دست به احیای ""آیین"" اسلام زد. ما در این نوشتار به بررسی اندیشه یکی از این اسلام گرایان ، یعنی سید قطب خواهیم پرداخت و در این بررسی، سؤال اصلی ما بدین قرار طراحی می شود: "" مدرنیته - که نفی آن یکی از اجزای اصلی منظومه فکری سید قطب است – تا چه حد در شکل گیری اندیشه سیاسی سید قطب تأثیر گذاشته است ؟"". علاوه بر این، به بررسی این موضوع نیز خواهیم پرداخت که اسلام گرایانی چون سید قطب در مخالفت و نقد مدرنیته با چه تناقضاتی مواجه اند. برای تحقیق و بررسی این سؤال و این موضوع ، از روش "" هرمنوتیک اسکینر "" در بررسی اندیشه سیاسی استفاده شده است. مضاف بر این، از مباحث و نظریه "" شرق شناسی "" نیز برای تحلیل دقیق تر و کامل اندیشه سید بهره جسته شده است .
نظریه دولت در اندیشه سیاسی سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جنبش های فکری معاصر، که نسبتی با فلسفه و عرفان اسلامی دارد و ابتدا در دنیای غرب به ظهور رسید، جنبش فکری سنت گرایان یا پیروان خردِ جاودان است. در واقع این گرایش فکری بازخوانی سنن حِکمی و الهی تمدن های ماقبل تجدد است. در این چارچوب، معرفت در قالب حکمت خالده و از طریق عقل شهودی قابل دستیابی است و سیاست ابزار رسیدن به زندگی ایده آل سنتی. به نظر سنت گرایان دموکراسی به عنوان حکومت مطلوب جهانِ مدرن، با نفی اندیشه سلسله مراتبی نمی تواند تمام وجوه انسان را متعالی کند. در این مقاله بر اساس نظر سنت گرایان از جمله سیدحسین نصر سلطنتِ دینی به عنوان شیوه مطلوب حکومت و نظریه ی دولت مورد بحث واقع شده است. هم چنین سعی در طرح انتقادات اساسی اندیشه سنت گرایی به علم و تمدن جدید در حوزه های مختلف از جمله دولت داریم، تا بتواند برخی الزامات اندیشه سنت گرایی را برای تحول در نظم مدرن در ساحت های مختلف فکری و اجتماعی تبیین کند و نتایج این اندیشه را برای دنیای جدید آشکار سازد. این مقاله کوششی است که با تبیین منطق نفی (دنیای جدید) در نزد سنت گرایان، راه های سنتی زیستن و اندیشیدن را در جهان معاصر از جمله در حیات سیاسی و از منظر دولت نمایان کند و در پی یافتن پاسخی به این پرسش است که برای سنتی زیستن چگونه باید با اندیشه جدید مواجه شد و جایگزین سنت گرایی برای وضعیت فعلی را از چه طریقی باید پیش گرفت؟#,
تحلیل صورتبندی راوی شعر فروغ فرخزاد از اضطراب خانواده دنیای مدرن برمبنای نظریه موری بوون(مقاله کوتاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: شاخه های هنر از جمله ادبیات همیشه حامل شوق ها و اضطراب های بشریست. یکی از این اضطراب ها تقابل کهنه و نو است که با برآمدن مدرنیته شدت گرفت. اضطراب مدرنیته به صورت شک، ابهام و تناقض در ادبیات نمود یافت و شخصیتی شکست خورده، منزوی و متردد، محور روایت های ادبی شد. در ادبیات مذکور، تصویر خانواده به دلیل تمایز یافتگی افراطی افراد آن، بصورت فضایی ناامن و خالی از روابط صمیمی در آمد. این وضعیت از اول قرن چهاردهم شمسی به آرامی وارد فضای شعر و داستان فارسی شد، تا هنوز هم کم وبیش ادامه دارد. غرض از این تحقیق علاوه بر انعکاس تجربه تاریخی ایرانی، نشان دادن ظرفیت و قابلیت متون ادبی بویژه ادبیات فارسی در راستای کمک رسانی به تببین نظریه های روان در مانی و مشاوره در تعامل درمانگر و درمان پذیر است. روش: روش تحقیق تلفیقی از نشانه شناسی روایی با نظریه نظامهای خانوادگی موری بوون است. به همین منظور ابتدا دلالت های هنری شعر رمزگشایی شده است سپس آن رمزگشایی، در خدمت عناصر تحلیلی نظریه موری بوون قرار گرفته است. یافته ها: شعر فروغ فرخزاد حاوی موضوعات متنوعی مبنی بر اضطراب دنیای مدرن است. یکی از نمونه های آشکار انعکاس اضطراب مدرنیته در نهاد خانواده، شعر «دلم برای باغچه می سوزد» است که در اوایل دهه چهل به روایت در آمده است. در این شعر، راوی با استفاده از شخصیت پردازی مستقیم و غیر مستقیم، عناصر هویتی ثابت و متغیر افراد را که منجر به جدایی آنها شده است در دو سطح زبانی و بصری به تصویر می کشد و خانواده ای مستاصل را معرفی می کند. نتیجه گیری با توجه به نظریه نظامهای خانوادگی موری بوون، نتیجه حاکی از آن است که افراد خانواده با تمامی تمایز یافتگی هویتی به «تفکیک خویشتن» در معنای اصطلاحی نظریه نرسیده اند. از طرفی دیگر قاعده «مثلث ها» که با وارد کردن دیگری سعی می کند اضطراب را کنترل کند، برای هیچ یک از اهالی خانواده اتفاق نیفتاده است به همین دلیل نظام خانوادگی از هم گسسته و افراد در کنار هم احساس تنهایی می کنند.
خدای مدرنیته و خدای دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اولین گام هایِ مدرنیته در مغرب زمین، نقش خداوند از خیر اعلی به علتِ اولی و سپس به ساعت ساز لاهوتی تنزل یافت؛ آنگاه برای حفظِ نقش مستمرِ خداوند، نقشِ رخنه پوشیِ نارسایی هایِ قانون های طبیعت مطرح شد که هم از طرفِ الهیون و هم از منظر علمی راضی کننده نبود. خالق و معمار بازنشسته بودن، تقلیلِ علت فاعلی به نیروی میان اتم ها و در نتیجه انکار فاعلیت برای جهان و خداوند را موجودی متباین از جهان هستی دانستن که هر از گاهی جلوه گری می کند یا اکتفا کردن به برانگیختن عشق در میان موجودات، نقش های گوناگونی است که انسان مدرن برای خداوند قائل شد. این آرا در مقایسه با آنچه در متون معتبر دینی درباره نقش خداوند گفته شده متفاوت است. خدای دین، مالک هستی، علت فاعلی و علت غاییِ جهان محسوب می شود. خدا در عین مباین بودن از جهان، در ذره ذره جهان حاضر است.
دولت ترکیه و چالش گولنیسم: ابعاد سیاسی و غیردموکراتیک جنبش گولن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش گولن (خدمت) از اوایل دهه 1970 به عنوان یک جنبش دینی فعالیت کرده است؛ این جنبش دارای سرمایه ای عظیم، میلیون ها هوادار و هزاران نهاد و موسسات آموزشی و رسانه های متعددی در ترکیه و کشورهای مختلف جهان است. در دهه های اخیر عناصری همچون دموکراسی، تساهل، گفتگوی بین دینی و اقتصاد بازار در گفتمان این جنبش گنجانده شده اند. تأکید بر عناصر مدنی و مدرن جنبش، از سوی پژوهشگران مختلف موجب نادیده گرفتن لایه های غیردموکراتیک و عمیقاً سیاسی آن شده است. این ویژگی ها، در یک دهه اخیر چالش های عمده ای برای دولت ترکیه ایجاد کرده است که کودتای جولای 2016 یکی از مصادیق برجسته آن بوده است. پرسش اصلی مقاله این است که آیا می توان جنبش گولن را یک جنبش اسلام گرای غیر سیاسی و دموکراتیک به شمار آورد؟ فرضیه مقاله نیز این است که تمرکزگرایی شدید سازمانی، ساختار سلسله مراتبی و غیرانتخابی، ضعیف بودن مسئولیت پذیری جنبش در برابر دگرها و عدم پاسداشت تکثر و الزامات منطقی آن ها در عمل، وجوه غیردموکراتیک جنبش را آشکار می سازند؛ علاوه بر این، گفتار و رفتار سیاسی گولن و فعالین این جریان در خلال یک دهه اخیر، حکایت از جاه طلبی های سیاسی آن ها دارد. در این راستا، مقاله حاضر، جدا از بحث رهبری، فعالیت های داخل و خارج ، گفتمان و آراء پژوهشگران مختلف در خصوص ماهیت جنبش و اهدافش، به کنکاش در وجوه غیر دموکراتیک جنبش و ابعاد سیاسی آن نیز می پردازد.
وجه زنانه ی نمادها در شعر معاصر فارسی و عربی (با نگاهی به شعر احمد شاملو و عبدالوهاب البیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر کوششی جامعه شناسی_تطبیقی ست و جلوه هایی از تغییر در مناسبات اجتماعی را شرح می دهد که حاصل ورود مدرنیته به جوامع ایرانی و عربی است. این پژوهش ضمن توجه به واقعیت اجتماعی جامعه ی ایرانی و عربی، به چگونگی ورود نمادهای زنانه به شعر معاصر به عنوان یکی از شاخص های تحول اجتماعی می پردازد؛ چگونگی بهره گیری از مفاهیم زنانه، نمادها و اسطوره های زنانه در شعر عبدالوهاب البیاتی و احمد شاملو با نگاه به دفترهای شعری این دو شاعر بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است. پژوهش در نهایت به این نتیجه می رسد که ورود نمادهای زنانه به شعر شاملو و بیاتی سرآغاز یک جریان نیست بلکه نتیجه ی تغییر مناسبات اجتماعی در دنیای مدرن است که سبب می شود نقش و جایگاه زن در دنیای مدرن دگرگون شود و نوعی تعادل میان نیروهای اجتماعی به وجود آید. در پرتو نمادهای زنانه شاعر بسیاری از مفاهیم اسطوره ای را زنده می کند و می کوشد نیمی از جامعه را که سال ها پنهان نگه داشته شده بود دوباره مطرح کند و این کاربرد یک کوشش فمنیستی نیست بلکه دمیدن روح لطافت به شعر معاصر و به عرصه آوردن و توصیف بخش پنهان جامعه است که در پرتو مدرنیته امکان ظهور یافته است و این تلاش ها هم در ادبیات فارسی و هم در ادبیات عربی نمونه هایی دارد. .
چالش های آموزش عالی بر مبنای نقد فردریش نیچه از فرهنگ مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همچنان که در برخی اسناد تاریخی اشاره شده است، آموزش عالی به عنوان یک نهاد سابقه ای بیش از هشتصد سال دارد و در خلال این دوره تحولات مهمی را از سر گذرانده است. آموزش عالی در دوران مدرن تابعی از مدرنیته به عنوان یک جنبش فراگیر با ویژگی هایی چون اصالت علم، اصالت فرد، تولید انبوه، اصالت تکنیک و ... است. پدید آمدن چنین گرایش هایی در آموزش عالی مدرن در تقابل با ارزش هایی است که در ابتدا از نهادی چون آموزش عالی انتظار می رفته است. یکی از مهمترین اندیشمندانی که ویژگی انبوه ساز دوران مدرن را در پرتو اندیشه ای چون اصالت به چالش کشیده است فردریش ویلهلم نیچه اندیشمند قرن نوزدهم آلمانی است. در مقاله حاضر چشم انداز وی از موضوع فرهنگ انبوه و مساله اصالت تقریر شده است و نمودهای آن در آموزش عالی مدرن برشمرده شده است. بنا به رسالت دوگانه ای که از فیلسوف بر می شمارد یعنی فیلسوف به مثابه طبیب و فیلسوف به مثابه تندیسگر، در مقاله حاضر دستاوردهای وی به عنوان طبیب فرهنگ و تندیسگر فرهنگ در عرصه آموزش عالی مدرن استخراج و مورد بررسی قرار گرفته است. در عرصه نخست علائم بیماری آموزش عالی چون پذیرش انبوه، غلبه کمیّت در تمام ابعاد آموزش عالی، غلبه روش علمی به عنوان یگانه روش مقبول، غیاب جنبه زیبایی شناختی و.. شناسایی شده است و در جنبه تندیسگری اصلاح رویه های یاد شده مورد مورد بررسی قرار گرفته است.
مدرنیته و ساختار سنتی خانواده ایرانی با تکیه بر رمان ""شوهر آهو خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدرنیته تغییرات گسترده ای را در نهاد خانواده ایرانی رقم زد که این تغییرات در رمان فارسی بازتاب یافته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر مدرنیته در ساختار سنتی خانواده، با تکیه بر رمان شوهرآهو خانم و با روش تحلیل محتوای کیفی است. تأثیر مدرنیته بر روابط بین اعضای خانواده، ایجاد تغییر در کارکردهای خانواده، حضور زنان در جامعه، و ازدواج و طلاق از جمله موضوع های بررسی شده در این پژوهش هستند. افغانی کوشیده است ازطریق عناصر و صناعت داستانی انقلاب خانواده ایرانی را در دوره پهلوی اول به تصویر بکشد. یافته های پژوهش نشان می دهد مدرنیته سبب شده است تا اقتدار پدر در خانواده ایرانی کاهش یابد و زنان نیز، با به دست آوردن استقلال و فردیت، در اجتماع حضور فعال تری داشته باشند. همچنین، سنتی ترین اعضای خانواده به مدرنیته گرایش یافته اند، هرچند برداشت آنها از مدرنیته سطحی است که این به سبب سطحی بودن برداشت از مدرنیته در دوره تحت بررسی است.
امکانات عصر پست مدرن برای توانمندسازی زنان در گفتمان توسعه
حوزه های تخصصی:
تبارشناسی گفتمان توسعه نشان می دهد، نظریات متعددی که در این عرصه پدیدار شدند عمدتاً ملهم از ذهنیت مدرنیته، بر منطق دوانگارانه ای از خود و دیگری، ... مردانه/ زنانه استوار بوده و به یکی از دو قطب این تقابل ها برتری می بخشند. در این تلقی مدرن از توسعه، زنان در تقابل با مردان به عنوان سوژه های ناتوان و غیر عاقل به تصویر کشیده می شوند که امکان مداخله در فرآیند توسعه از آن ها سلب می گردد. فضای فکری پست مدرن با نقد گفتمان توسعه مدرن، شیوه کنارگذاری نیروهای مختلف از جمله زنان از حوزه مطالعاتی توسعه را آشکار می سازد و این امکان را به ما می دهد تا به بازبینی گفتمان توسعه از چشم اندازی خاص نسبت به جنسیت بپردازیم. از این رو مقاله حاضر می کوشد تا دو نکته را به بحث و بررسی تحلیلی بگذارد؛ اول این که منازعه فکری اندیشمندان مدرن و پست مدرن را در خصوص گفتمان توسعه بازسازی نماید و نشان دهد که چگونه متفکران پست مدرن به بازخوانی و ساختارشکنی نظریات توسعه مدرن پرداخته اند. سپس نشان دهیم که چگونه در نتیجه ساختارشکنی برآمده از گفتمان پست مدرنیسم، فضای مناسب برای حضور زنان در فرآیند توسعه و امکان توانمندسازی آنان به عنوان ایده ای مطرح از سوی «فمینیست ها» فراهم گردیده است. پیش فرض نویسنده این است که عصر پست مدرن امکان حضور نیروهای به حاشیه رانده توسط عقل مدرن مانند زنان را فراهم ساخته و امکانات مناسبی برای توانمندسازی آنان در گفتمان توسعه فراهم ساخته است.
خوانشی ژانوسی از مدرنیته: مورد مطالعه انفال قومی در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشته های تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهم ترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه می باشد؟ آیا انفال یا نسل کشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا می توان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگی های مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگی ها مورد بررسی و واکاوی قرار داده ایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافت های انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهره ای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته می باشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهایی بخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
نگارش مقاله پژوهشی بر مبنای تلفیق تجارب آموزشی برگرفته از دو مقاله تأثیرگذار جهانی: مقاله «پایان تاریخ» و «مدرنیته پروژه ی ناتمام»(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از شیوه های آموزش مقاله نویسی، تجزیه و تحلیل مقالات شاخص جهانی است. ترجمه، تلخیص و آنالیز یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال سوءتفاهم برانگیزترین مقاله های سیاسی _ مقاله «پایان تاریخ» اثر فرانسیس فوکویاما _ در این جهت صورت گرفته است. نویسنده با بررسی مقاله از زوایای «درون منطقی» و «برون منطقی»، و استتناج «تز»، «مفروضه ها»، «شواهد مؤید تز» و «استدلال های نظری» نشان می دهد که چگونه این مقاله، سه معیار مهم مقاله خوب پژوهشی یعنی «اصالت و نوآوری، اثرگذاری و سودمندی» را به شیو ه ای ایده آل داراست. نویسنده تلاش کرده است که با تلفیق این تجربه، با تجربه ای دیگر (ترجمه و آنالیز مقاله شاخص «مدرنیته؛ پروژه ناتمام» اثر یورگن هابرماس)، معیارهایی مشترک برای نگارش مقالات علمی ارائه کند. نکته مهم دیگر، بهره گیری هوشمندانه هر دو مقاله از رشته های مختلف علوم انسانی (از جمله فلسفه، اقتصاد، هنر و جامعه شناسی) و نگاه میان رشته ای به موضوع مورد بررسی است.
چالش سنّت و مدرنیته در رمان«اهل غرق» منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چالش میان سنّت و مدرنیته به عنوان یک مسأله اجتماعی در آثار ادبی معاصر بازتاب یافته است. یکی از این آثار ادبی، که بازگو کننده روایت تقابل این دو پدیده اجتماعی است، رمان «اهل غرق» منیرو روانی پوراست که به شیوه رئالیسم جادویی به نگارش در آمده است. تبیین روابط و عناصر سنت و مدرنیته، انعکاس دیدگاه نویسنده و نقد آن هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نویسنده این رمان برخلاف نظر گیدنز، جامعه ای را به تصویر کشیده است که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. وی علیرغم خشنودی از ظهور برخی پدیده های مدرن، در هیبت یک مدرنیته ستیز کامل ظاهر شده است. او اعتقاد دارد که با گسترش روز افزون مدرنیته، دنیای سنّت روبه زوال مینهد. با بررسی این رمان می توان دریافت که فرایند نفوذ و انتقال از جهان سنّتی به دنیای مدرن، بیشتر در حوزه اقتصاد و از طریق ابزار آلات جدید و محصولات صنعتی صورت پذیرفته است. پدیده نوین مدرنیته در «اهل غرق» بیشتر از طریق تکنولوژی های صنعتی و با طرح برخی دستاوردهای علمی و جنبش های سیاسی، همراه با آثار سوء آن تعریف شده است که حضور تدریجی و گاه سریع این پدیده، در نهایت منجر به برچیده شدن دامن سنّت و زوال آن می گردد.
حضور مادرانه زنان در قدرت و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت و سیاست در جهان مدرن همراه با خشونت و منازعه تعریف می شود . نگارندة این مقاله پیشنهاد می کند تا در کنار مردان، زنان نیز با حضور مادرانه شان در تصمیم گیری های کلان و سیاست ورزی های ملی و جهانی مشارکت داشته باشند تا صلح و مهربانی بر جوامع ملی و جهانی حاکم شود؛ تعاملات هم افزایانه در قدرت و سیاست، جایگزین تقابل های مخرب کنونی گردد؛ و به بیانی دیگر مادرانگی از حوزة خصوصی به حوزة عمومی تسری یابد. در این مقاله نظریه های معرفت شناسانه فیلسوفان زنانه نگر در انتقاد از عدم حضور زنان در قدرت و سیاست مدرن، در کنار آموزه های معرفت شناسانه اسلامی مطرح شده است تا در هر دو فرهنگ غربی و اسلامی، حضور برابر زنان در کنار مردان فضایی امن و مسالمت جویانه برای جوامع بشری ایجاد کند.
بررسی شکاف و زمینه های آن در لایه های فرهنگی هویت ایرانیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هویت فرهنگی ایرانیان، تحت تأثیر سه شکاف عمده قرار می گیرد و به مرور، ممکن است ماهیت اصلی خود را از دست بدهد. این سه شکاف عبارتند از: شکاف ایدئولوژیکی، شکاف رفتاری و شکاف موقعیتی. هدف این پژوهش، تحلیل هر یک از این شکاف ها و بیان زمینه هایی است که موجب این شکاف ها می شود. نتایج پژوهش نشان می دهد که دو عامل چندگانگی منابع هویتی و قرائت های متفاوت از آنها، زمینة شکاف ایدئولوژیکی در هویت فرهنگی را فراهم می کند و عواملی همچون فرم گرایی، اباحه گری و مصلحت اندیشی های کاذب، دنیاطلبی، کمیت گرایی، سیاست زدگی، ترویج فساد، اغواگری و... زمینه های شکاف رفتاری در هویت فرهنگی را ایجاد می کنند. همچنین مدرنیته و جهانی شدن، دو عاملی هستند که زمینه های شکاف موقعیتی در هویت فرهنگی را به دنبال خواهند داشت.
بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران (مورد مطالعه: گزیده آثار هدایت و فروغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بازنمایی گذار مدرنیته در ادبیات معاصر ایران می پردازد. در این راستا، دو تن از چهره های شاخص ادبیات معاصر ایران، صادق هدایت و فروغ فرخزاد، انتخاب شدند تا با ردیابی مؤلفه های بازنمایی در گزیده آثار و اندیشه آنان و تطبیق آن با جریان توسعه مدرنیته، وضعیت تفکر در ایران معاصر تبیین شود. پژوهش حاضر به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل محتوایی و پارادایم متکی بر رویکرد جامعه شناسی تفسیری انجام گرفته است. پرسش اصلی این است که مبنای بازنمایی صادق هدایت و فروغ فرخزاد در گذار مدرنیته ایران، متکی بر چه اسلوب و نگرشی است که بر شناخت، نوع نگاه و خلق آثار آن ها مؤثر افتاده است. در تجزیه و تحلیل آثارمهمآنان، این دستاورد حاصل شد که هردو آن ها از نظر شیوه کار، نگرش کنش پژوهانه را در فرایندی دیالکتیکی پیشه خود کرده اند، اما برخی نگرش های ایستایی شناسانه که حاصل دیالکتیک ذهن و عین در بستر پرورشی ویژه آنان است، سبب تفاوت در نوع نگاه به انسان شده است. حصار سنتی ساختار جامعه مردمحور صادق هدایت نتوانسته است تمایز سنت و مذهب و عینیت زمان را در هم فراخوانی طبیعت گرایانه از یکدیگر منفک کند، اما فروغ فرخزاد مرزهای سنتی جنسیتی را درمی نوردد و به افق هایی فراجنسیتی ره می سپارد.
طراحی مدل سنجش هویت مدرن و اعتباریابی در جامعه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
وضعیت و ابعاد تأثیر مدرنیته بر جامعه ایران یکی از مسائل محوری رشته جامعه شناسی از بدو شکل گیری این رشته در ایران بوده است. این مقاله حاصل تلاشی است در راستای توصیف مفهوم مدرن-شدن و شیوه سنجش متناسب با آن در جامعه ایران. بر اساس نظریه هویت اجتماعی به طرح متغیر هویت مدرن، با بررسی مفاهیم بدیل به تعریف و مرزبندی این متغیر، با بررسی یافته های موجود به گسترش ابعاد و گذار از تعریف به مدل مفهومی و با گردآوری داده های تجربی به اعتباریابی و اصلاح مدل پرداخته شده و به تناسب هر بخش، از مطالعات اکتشافی، پیمایش و مدل سازی ساختاری استفاده شده است. یافته تحقیق عبارتست از مدل هفت مؤلفه ای سنجش وضعیت هویت مدرن. این مدل در سطح جامعه ایران و با حجم نمونه 1291 بر اساس روش چند مرحله ای بین استان ها و تصادفی درون استان ها اعتباریابی شده و با استفاده از شاخص های برازش مطلق و مقتصد، اصلاح و نهایی شده است.
تبیین معناهای نازیباشناسانه ی بیماری، رنج و مرگ در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اشعار نیمایوشیج، شاهد ظهور مضامین نازیباشناسانه زخم، بیماری، خون، رنج و احتضار هستیم. مقاله حاضر با تأمل دراین اشعار به نحوه چگونگی بازنمایی این مضامین میپردازد و معناهای مستتر دراین تصاویر را واکاوی میکند. روش پژوهش، تحلیلی است که سعی دارد تا از تفسیرهای زیباشناسانه صرفاً صوری عبور کرده و بر اساس درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه، نخست با ت أکید بر گفتمان مشروطه و تحلیل اشعار نیما در این گفتمان نشان دهد که این اشعار را چگونه میتوان به مثابه بازنمایی کشتار و خونریزی زمان خویش توضیح داد و از وجهی دیگر حضور بدن بیمار را نشانی از دموکراسی خواهی و حضور صداهای اقلیت تفسیر کرد. مبانی نظری این پژوهش با تکیه بر تأملات اندیشمندانی چون شارل بودلر و لیندا ناکلین طرحریزی شده است. بر اساس دیدگاه ناکلین در خصوص بدنهای زخمی و بیمار سعی میشود از میان رفتن انسجام و تمامیت بدن در این اشعار به منزله استعاره ای از فقدان تبیین شود؛ فقدانی که جهان نامنسجم و بدون کلیت و قطعیت مدرن برآمده از آن شمرده میشود. در نگره بودلر نسبتی میان حساسیت هنرمند و حساسیت بیمار برقرار است؛ از این رهگذر تجربه های بیماری و مرگ در اشعار نیما به زبانی تازه، فهم و تبیین میشود. در نهایت تأکید میشود که تصویر بیماری و مرگ در هنر نه به معنای زوال و نیستی بلکه میتواند به معنای «تولدی دیگر» درک و استنباط شود. به بیان دیگر از رهگذر این مضامین نازیباشناسانه درک جدیدی از هنر و زیبایی حاصل میشود.
جهان مدرن شاعرانه نزد شارل بودلر و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شارل بودلر و نیما یوشیج دو تن از نام آورترین شاعران مدرن بودند که با آفرینش آثار خود تأثیر بسزایی در سیر تکوین شعر نو دوران خویش به جا گذاشتند. مقاله ی حاضر بر این فرض بنا شده است که میان افکار و آثار مدرنیته ی این دو شاعر می توان ارتباط قاعده مندی را مشاهده نمود. محور اصلی مباحث این تحقیق، بررسی ابعاد مشترک میان اندیشه های شارل بودلر و نیما یوشیج است که همواره با نوآوری های خود، تأثیر چشمگیری در ایجاد شناختی دقیق نسبت به تجدد و عصر مدرن داشتند. لذا، علی رغم تفاوت در نگرش این دو شاعر نسبت به سایر هم عصرانشان، با ظهور نو گرایی به عنوان پدیده ای نو، در مرحله ی معینی از تکامل فکری بشر، زمانی که انسان ها نیاز مبرمی به شناخت ماهیت تکامل اجتماعی پیدا کردند، توانستند با کنار نهادن برخی قواعد و الزامات شعر سنتی و مشاهده ی چهره ی حقیقی دنیای پیرامونشان، با این نظام آفرینش ادبی نوین همراه شوند و از این طریق، تصاویری از تحولات جامعه ی مدرن خویش را در قالب شعر به مردم عرضه دارند. در این پژوهش بر آن بوده ایم تا اهمیت جایگاه مدرنیته را در تحول شعر سنتی مطالعه کنیم.