مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
لیبرال
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
«معرفتشناسی فمینیسم» رویکردی است نوظهور که با تکیه بر تأثیر مستقیم عنصر جنسیت بر معرفت در جامعه غربی متولد شد. اگرچه غایت و هدف این رویکرد به منظور از میان برداشتن تبعیض ادعا شده در معرفت است؛ با این حال، بحث تازهای در عرصه معرفتشناسی مطرح میسازد که پیش از این در معرفتشناسی برجسته نشده بود. رویکردهای سهگانه رادیکال، لیبرال، و از لحاظ دیدگاه هر کدام با توسّل به معرفتشناسیهای پیش از خود، به نحوی موضوع تأثیر جنسیت بر امر شناخت را مورد بررسی قرار دادند. با اینهمه، این رویکردها در درون خود، از مبانی معرفتشناسی حاکم بر عصر نوین بهره برده و به نوعی آنها را مبنای کار خود قرار دادهاند. به عبارت دیگر، درون هر رویکرد معرفتشناسی فمینیستی، خواه رویکردی حداقلی باشد یا حداکثری، عناصری مانند تفکیک دکارتی سوژه و ابژه، عقل دکارتی، توجه به جایگاه سوژه، ذاتگرایی و واقعیت ثابت قابل مشاهده و ردگیری است. از اینرو، بررسی این مبانی کمک زیادی به روشن شدن معرفتشناسی فمینیسم میکند.
لیبرال دموکراسی در بوته نقد
منبع:
حصون ۱۳۸۳ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
بخشى از جهان امروز، زیر حاکمیت لیبرال دمکراسى یا دموکراسى لیبرال(1) قرار دارد. بقیه جهان نیز، به ویژه پس از شکست کمونیسم و پدیده جهانى شدن،(2) به اجبار یا داوطلبانه به سوى آن در حرکت یا بُرده شدن است. از این رو، برخى از محققان، نویسندگان و نظریه پردازان سیاسى، عصر کنونى را دوره حاکمیت نظام هاى لیبرال دموکراسى نامیده اند که از جمله آنها، فرانسیس فوکویاما،(3) صاحب نظریه پایان تاریخ و واپسین انسان است به دنبال فوکویاما، عده اى کوشیده اند تا نشان دهند، جامعه اى رضایت بخش تر از جامعه لیبرال دموکراسى نه وجود دارد، و نه مفید است و نه وجود خواهد داشت!ازاین رو، مقاله حاضر مى کوشد، پاسخى براى این سؤال: «آیا آن گونه که ادعا مى شود، نظام لیبرال دموکراسى بى عیب و نقص است؟» بیابد و فرضیه «به نظر مى رسد، این محصول غرب، همانند سایر محصولات آن، به لحاظ مفهومى (نظرى) و مصداقى (عملى) واجد تعارضات و تناقضاتى است» را در ترازوى سنجش و نقد قرار دهد. البته این مقاله، بیشتر تعارضات مفهومى نظام هاى لیبرال دمکراسى را پى مى گیرد.
اسلام، مدرنیته و حاکمیت دینی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چالش فکری و عملی میان اسلام و غرب، به عنوان دو نظام فکری اصلی در جهان معاصر، همواره در عرصة نظام سازی سیاسی و طرح نظریات مربوط به آن، خود را نشان می دهد، به گونه ای که این دو نظام فکری در چارچوب های گوناگون فلسفی، فقهی و جامعه شناختی، سعی در نقد و به چالش کشیدن یکدیگر دارند. در عصر حاضر، نظام سیاسی اسلام مبتنی بر اصل «ولایت فقیه» مورد نقد جدی مدرنیتة غربی و در رأس آن، اندیشة لیبرال ـ دموکراسی در ادارة جامعه قرار گرفته است. تبیین سکولاریستی نظام سیاسی اسلام، نقد ساختارها، و تبیین عرفی رفتار نخبگان و گروه های جامعه در نظام سیاسی اسلام، مهم ترین این چالش هاست.
کلیسای پروتستان، بنیادگرا یا لیبرال؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسیحیت از جمله کلیسای پروتستان، در طول حیات خویش با چالش های مختلفی روبه رو شده است. یکی از این چالش ها، پیدایش الهیات لیبرال بود. نهضت اصلاح دینی، که در قرن شانزدهم به قصد بازاندیشی در باورهای مسیحیت پدید آمد، در برابر این چالش چه واکنشی از خود نشان داد؟ اینکه نهضتی بخواهد به باورهای دینی موجود نگاه تازه ای بیندازد، موهم این است که گویا قصد دارد به برخی اصول بی توجهی کند، یا از آنها دست بردارد. درحالی که کلیسای پروتستان با اصرار بر باورهای پذیرفته شده در کلیسای اولیه مانند تثلیث، تجسد و فدا، نشان داد که در برابر این چالش ها مقاومت کرده و از این باب تحول چندانی را نپذیرفته است.
مطلوبیت تنوع: مسائل و امکانات
حوزه های تخصصی:
تنوع درمجموعه ای از عرصه ها، همچون عرصة قومیت و دین، چاشنی دموکراسی و مایة غنای ماهیت جامعه تلقی می شود. اما بسیاری از دولتمردان تمایل دارند که اعضای دولت را به کسانی محدود سازند که به اکثریت نزدیک اند؛ و غالباً قوانینی هم برای تثبیت این همگونی وجود دارد. دلایل این گونه محدودیت ها در باب تنوع، گاه اقتصادی، و گاه مبتنی بر امنیت اند. این دلایل به طور آشکار منطقی اند و طرفدار افزایش تنوع باید نسبت به آنها پاسخ گو باشد. درمقالة حاضر، نه بر ملاحظات عملی، بلکه بر این ایده متمرکز خواهم شد که برای حفظ میزانی از هم شکلی در جمعیت یک کشور یا منطقه، لازم است چیزی برای مطرح کردن وجود داشته باشد. در اینجا می توان مطلب را با نظریة عصبیت ابن خلدون که بیانگر اهمیت میزانی از انسجام میان اعضای جامعه است، و نیز با این تصور آغاز کنیم که یقیناً او این ضرورت را ابراز می دارد تا انسجام مطلوب بر پایة چیزی حاصل آید که شهروندان در آن احساس مشارکت عمومی داشته باشند. پس می توان گفت که اگر تنوع به ضعف عصبیت منجر شود، نامطلوب است.
دفاعیه از شهروندی لیبرال درمقابل شهروندی جماعت گرا: نقدی بر کتاب مفهوم شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب مفهوم شهروندی از شهروندی لیبرال به منزله الگوی مناسب عصر مدرن درمقابل شهروندی جماعت گرا دفاع می کند. رویکرد کتاب عمدتاً فلسفی است. در این کتاب شهروندی بیش تر به مثابه یک مفهوم نظری و نه یک پدیده اجتماعی تاریخی در نظر گرفته شده است. کتاب استدلال می کند: شهروندی لیبرال با شناسای برابری، آزادی، و فردیت روابط انسان مدرن با جامعه اش را برمبنای عضویت داوطلبانه، حقوق مدنی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مسئولیت ها (وظایف قانونی و تعهدات اخلاقی)، و مشارکت در امور سیاسی و اجتماعی تنظیم کرده است، درحالی که شهروندی جماعت گرا با تأکید بر موقعیت اجتماعی افراد هویت جمعی آنان را بر حقوق فردی شان برتری می دهد که نتیجه آن شکل گیری یک نظام سیاسی توتالیتر و سرکوب گر است. نویسنده نگرش انتزاعی و خوش بینانه درمورد شهروندی لیبرال در پیش گرفته است و درعین حال شهروندی جماعت گرا را با الگوی حاکم بر رژیم های توتالیتر اشتباه گرفته است. چه این که شهروندی جماعت گرا می کوشد شهروند را در بستر اجتماعی اش جای دهد و یادآوری کند هیچ الگویی جهان شمول برای شهروندی وجود ندارد.
تأثیر احساس بهزیستی سیاسی بر نگرش های سیاسی دانشجویان؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
197 - 238
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تأثیر احساس بهزیستی سیاسی بر نگرش های سیاسی دانشجویان است؛ که با روش پیمایشی و استفاده از ابزار پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه اردکان است که بر اساس آمار سال 1398 معادل 2500 نفر بوده است. از این جمعیت تعداد 323 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران انتخاب گردید. تحلیل های آماری با استفاده از دو نرم افزار SPSS و AMOS انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون خطی نشان می دهد که بهزیستی سیاسی توانسته 13/0 درصد از تغییرات درونی متغیر وابسته یعنی نگرش سیاسی را تبیین نمایند. بر اساس یافته های حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون بین احساس بهزیستی سیاسی با نگرش های سیاسی محافظه کار (50/0- =r)، لیبرال (48/0=r)، رادیکال (68/0- =r) و واپس گرا (19/0- =r) رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (AMOS) نیز نشان می دهد که تأثیر متغیر بهزیستی سیاسی بر متغیر وابسته معنادار می باشند. همچنین معادله رگرسیونی مربوط به تحلیل برآوردی متغیرهای زمینه ای نیز نشان می دهد که بین متغیرهای زمینه ای (سن، جنسیت، وضعیت تأهل و پایگاه اجتماعی اقتصادی) تنها متغیر وضعیت تأهل با مقدارT برابر (67/3 T=) و ضریب معنی داری (000/0 =P) توانسته اند بر نوع نگرش سیاسی تأثیرگذار باشد.
رویکرد تطبیقی نظارت بر حکومت در اسلام و لیبرال دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات سیاسی و بین المللی دوره چهارم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱۰
171 - 196
حوزه های تخصصی:
از جمله مهم ترین سوالات در حوزه ی حقوق عمومی نحوه ی اعمال نظارت بر حکومت و حاکمان می باشد. این دغدغه ی فکری بشری ریشه ی طولانی دارد و در نتیجه تلاش های انجام شده توسط روشنفکران و صاحب نظران در این زمینه نیز گسترده است. سوال مطرح در این خصوص به کارآمدی و میزان توانایی راه حل های ارایه شده می باشد. اتخاذ رویکرد تطبیقی در واقع ارایه پاسخ روشنی به این سوال است. در این نوشتار تلاش برآن است با ارایه نگرشی تطبیقی بین اسلام و لیبرال دموکراسی کارآمدی راههای نظارت بر حکومت و میزان آن ارزیابی شود؛ بدیهی است رسیدن به این سوال با مد نظر قرار دادن مبانی، هدف و ضمانت اجراهای هر دو نظام امکان پذیر خواهد بود. ادعا آن است که نظام سیاسی و حقوقی اسلام به دلیل برخوردار بودن از دو نوع سازوکار نظارتی که شامل نظارت درونی و بیرونی می باشد، در این حوزه کارآمدتر عمل کرده است. تجربه ی حکو مت نبوی و علوی در صدر اسلام گواه روشنی بر این ادعا است، که می تواند الگوی بی بدیلی در شرایط کنونی باشد.
حق برخورداری از وکیل در فرایند کیفری از نقطه نظر الگوهای سیاست جنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین دستاوردهای حقوق متهم، حقوق بشر و حمایت و ضمانت از آن در جمیع مراحل دادرسی در راستای فراهم نمودن اسباب قانونی لازم به جهت بهره مندی از دادرسی عادلانه و حقوق شهروندی، کمک و حمایت وکیل مدافع در جریان دادرسی کیفری میباشد. محقق شدن حقوق اساسی و ضروری متهم در بهره مندی از وکلای رایگان، قابل گزینش و منتخب از آثار اساسی حقوق شهروندی و جزء طبیعیترین خصلتهای دادرسی عادلانه است. در الگوهای سیاست جنایی مختلف و اسناد بینالمللی متعدد متولیان سیاست جنایی به طور معمول مقررات فراتقنینی، تقنینی و فروتقنینی حق شخص در مظان اتهام در دستیابی به وکیل دادگستری و پشتیبانی از آن را مورد شناسایی قرار دادهاند، اما در هنگام اجرا حق مطروحه با معضلات کثیری مواجه میباشد. به این صورت این پژوهش به بررسی جایگاه و اسباب فراهم شده در راستای حمایت از این حق والای انسانی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در حقوق شهروندی در تضمین دادرسی عادلانه در امر کیفری از منظر الگوهای سیاست جنایی با تاکید بر الگوی لیبرال و اقتدارگرا به انضمام بررسی تقابل دو دیدگاه و نگاه متضاد نسبت به معیارهای برخوداری از وکیل در راستای دادرسی عادلانه در نهایت با تامل و واکاوی چالش های برخورداری از وکیل مدافع و به طور کلی تمامی تضییقاتی که ممکن است به بهانه رعایت اصل محرمانه بودن تحقیقات و یا مراعات امنیت و..سبب لطمه به حقوق بنیادی شخص تحت نظر یا در مظان اتهام در الگوهای سیاست جنایی علی الخصوص الگوی سیاست جنایی قدرتمدار در جریان دادرسی خواهد پرداخت.
تأثیرِ نظریه تکامل بر الهیات لبیرال براساس آراء هنری دروموند
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
159 - 183
حوزه های تخصصی:
ارائه نظریه تکامل در جهان غرب با استقبال گسترده ای از سوی لیبرالهای پروتستان همراه گردید. هنری دورموند به عنوان یکی از مهمترین متفکران این مکتب ضمن پذیرش این نظریه، درصدد تبیین الهیاتی آن در مباحث کلیدی الهیات مسیحیت برآمد. او با بیان وجود ارتباط وثیق میان علم و دین، تلاش نمود تا وجود تکامل در نظام خلقت علم را به عنوان هنر خدا در جهان ماده توصیف کند. انسان نیز گرچه به لحاظ جسمانی، از کالبدی مادی که از طریق پروسه تکامل شکل گرفته، به وجود آمده، به عنوان موجودی که از دو بعد مادی و معنوی تشکیل شده است، با مداخله به یکباره خدا، از نعمت روح خدایی بهره مند شده و نعمت زندگی معنوی در کنار زندگی مادی به او عنایت شده است. این تحقیق بر مبنای رویکردی توصیفی – تحلیلی و بر پایه مستندات کتابخانه ای درصدد است تا با استناد به نظرات هنری دروموند در آثاری که به وی منتسب است، تأثیرات نظریه تکامل بر الهیات مسیحی – در موضوعات خدا، انسان، گناه، مسیح، زندگی ایمانی، و مسئله ملکوت- مورد بررسی قرار داده، تحلیل کند. از عمده نتایج این تحقیق می توان به مواردی همچون؛ هدفمندی تکامل در راستای نشان دادن محبت الهی، تبعیت از حضرت مسیح در زندگی دنیایی و شباهت زندگی معنوی به زندگی مادی اشاره نمود.