مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
گفتمان روشنفکری
حوزه های تخصصی:
با ورود مدرنیته به ایران، سکولاریسم نیز با عنوان روشنفکری وارد ایران شد و از همان بدو ورود تاکنون با مشکلات مهم مفهومی و معرفتی و سرمشق های فکری مواجه شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا کرد که از یک سو سکولاریسم با آموزه های سیاسی ـ اجتماعی اسلامی تقابل پیدا کرد و از سوی دیگر به تدریج با مشکلات کارآمدی در جهان مواجه شد. با توجه به عصر جهانی شدن و عصر اطلاعات باید خاطرنشان کرد که سکولاریسم با تحول ساختاری، مفهومی و شکلی مواجه شده است. این تغییر و تحولات در سطح کلان معرفتی، شاخصه ها و کارکردی باعث شد که سکولاریسم در گفتمان روشنفکری ایرانی در عصر اطلاعات با ویژگی های خاصی همچون تداخل واژگانی با سایر مفاهیم همچون عرفی شدن و سکولاریزاسیون همراه شود. همچنین روشنفکران در گفتمان خود به الگوهای متفاوت سکولاریسم اعم از چندوجهی، حداکثری و حداقلی، پست سکولاریسم و عینی و ذهنی پرداخته اند و به عبارت دیگر به رابطه های تضادگرا، الگوی تعاملی، همگرا و سکولاریسم اسلامی بین اسلام و سکولاریسم پرداخته شده است.
تبارشناسی روشنفکری در تاریخ مشروطة ایران (سال های 1285 تا 1305)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی اهتمام روشنفکران در ساخت نخستین دولت مدرن در ایران پرداخته است. به گونه ای که امکان تحلیل تاریخی مقوله روشنفکری را در دوران مشروطه از سال 1285 تا 1305 به دست می دهد. ارتباط گفتمان های سیاسی روشنفکران با مناسبات قدرت به شیوه ای فوکویی تحت تحلیل تبار تاریخی قرار گرفته است. نتیجه بررسی ها در این مقاله نشان می دهد که معرفت های متفاوت شکل گرفته در هر گفتمان و کردارهای گفتمانی ناشی از آنها در درون مناسبات قدرت، زمینه های چرخش گفتمان های روشنفکری به گفتمان های بوروکراتیک و به دنبال آن تغییر نظام سیاسی را در نوعی عدم استمرار تاریخی فراهم آورده است.
تحلیل جامعه شناختی گفتمان روشنفکری هویت اندیشی مدرن در آراء سید جواد طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت اندیشی از دغدغه های مشترکی است که در اغلب گفتمانهای روشنفکری ایرانی مشاهده شده است. برخی در این کندوکاو هویتی به ناسیونالیسم باستانی،برخی به خویشتن اسلامی،برخی در سنتها و بوم گرایی،برخی به هویت سه گانه ایرانی(اسلامی،ایرانی و غربی) ، برخی به هویت دوگانه ایرانی(اسلامی و ایرانی)و برخی بر رابطه تفکر و هویت ،تأکید داشته اند. در بین گفتمانهای روشنفکری پس از انقلاب اسلامی، هویت اندیشی، مجدداً مورد توجه قرار گرفته است. این کنکاش هویت با بهره گیری از ابزار منطقی و استدلالی مدرن به پرسشگری در باب هویت ایرانی میپردازد. این گفتمان که در مطالعه حاضر «هویت اندیشی مدرن» نام گرفته است، از منظر فلسفی به خاستگاه اندیشه ورزی بعنوان مهمترین عنصر فرهنگی و کم و کیف آن در تاریخ ایران زمین پرداخته است. از نظریه پردازان این گفتمان میتوان به آراء سید جواد طباطبایی،بیژن عبدالکریمی،آرامش دوستدار و کوروش مرشد،اشاره نمود.در این مقاله آراء سید جواد طباطبایی بعنوان متفکر شاخص و فعال این گفتمان با طرح نظریه معروف «انحطاط و زوال اندیشه در ایران» که این نظریه در این بحث نیز محوریت دارد،پرداخته میشود.
واکاوی عوامل گسترش طبقه متوسط جدید در عصر پهلوی دوم و تاثیر آن بر شکل گیری انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
مفهوم طبقه متوسط جدید در ایران حاصل ارتباط با غرب یعنی طبقه متوسط حاصل نوسازی و مدرنیزاسیون پیدایش این طبقه در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی تا بدان اندازه است که بیشتر اندیشمندان در زمینه های گوناگون آن را زمینه ساز شکل گیری جوامع نو و یکی از عناصر و پیش نیازهای بنیادی جامع دموکراتیک می دانند در مجموع طبقه متوسط جدید با محوریت روشنفکری شکل گرفته است، چون گفتمان روشنفکران، گفتمان دموکراسی است. ب دون شک تحقق دموکراسی، از ویژگی های اصلی طبقه متوسط جدید در عصر پهلوی دوم بوده است. از سوی دیگرساختار نئوپاتریمونیال حکومتی به دلیل تعارض با توسعه سیاسی، واجد مشخصه هایی بوده که تلاش های مزبور را نه تنها با چالش، بلکه ناکام ساخته است و ما در این پژوهش به دنبال این پاسخ به این پرسش هستیم که طبقه متوسط جدید چه نقشی در توسعه سیاسی در دوره پهلوی دوم داشته است؟ و بر اساس این فرضیه پی گیری شده است که خطاهای راهبردی محمدرضا پهلوی در رشد کمی طبقه متوسط جدید و عدم پاسخگویی به تقاضای کیفی و اساسی آنان و ائتلاف طبقه متوسط جدید با سنتی منجر به تزلزل در توسعه سیاسی شد و روش تحقیق در این پژوهش توصیفی-تحلیلی می باشد.
تنازع گفتمانی گفتمان روشنفکری و گفتمان سیاسی در تعیین مؤلفه های ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی با تکیه بر ادبیات جنگ/ دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۹شماره ۸۳
39 - 70
حوزه های تخصصی:
مروری کلی بر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی، نشانگر تغییر و شکل گیری گفتمان جدیدی در عرصه نقد و آفرینش اثر ادبی است. با توجه به اینکه این ادبیات، در نتیجه تنش موجود میان دو گفتمان سیاسی و روشنفکری از نظم گفتمانی خاص خویش برخوردار می شود، موضوع پژوهش حاضر، تحلیل تنش شکل گرفته میان گفتمان سیاسی مسلط و گفتمان روشنفکری در عرصه نقد آثار ادبی برای تعیین مؤلفه های ادبیات سیاسی داستانی دوره انقلاب اسلامی در قالب داستان انقلاب اسلامی و داستان جنگ/ دفاع مقدس براساس نظریه تحلیل گفتمان از دیدگاه لاکلاء و موف است. تحلیل نزاع گفتمانی، می تواند چرایی و چگونگی طی شدن مسیر ادبیات داستانی بعد از انقلاب اسلامی را برای رسیدن به شکل موجود تفسیر کند. خوانش متون نقد حاکی از آن است که به طور کلی، دال مرکزی جنگ و انقلاب اسلامی در گفتمان روشنفکری به مثابه فرم و ادبیت ادبیات است، اما در گفتمان سیاسی به مثابه محتوا و بار ایدئولوژیک ادبیات تلقی می شود. مفصل بندی متفاوت این دو گفتمان از هویت ادبیات شکل گرفته پس از انقلاب اسلامی و جنگ در قالب دال های شناوری از قبیل عنوان نوع ادبی، شخصیت، طرح، انگاره، زمان داستان، مکان وقوع و در نهایت کارکرد داستان قابل بررسی است. همچنین به موازات حدّت، شدت و جدیت ادبیات وابسته به گفتمان روشنفکری در تعیین مؤلفه های اثر داستانی و به کارگیری آن ها برای به حاشیه رانی گفتمان ادبیات دفاع مقدس، ادبیات وابسته به گفتمان سیاسی نیز به تئوریزه کردن مبانی داستانی دفاع مقدس و تجدیدنظر در معیارهای موجود نقد ادبی و معرفی معیارهای جدید برای اثر داستانی روی آورده است.
بررسی نظری در شناخت طبقه متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
اساس مقاله حاضر بررسی نظری ساختار طبقه متوسط (با تأکید بر طبقه متوسط جدید) [1] در ایران است، و به لحاظ روش شناسی از نوع مطالعه تحلیلی می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش اسنادی استفاده شده است.چارچوب نظری انتخابی برای تحلیل طبقه، براساس نظریات ماکس وبر و آنتونی گیدنز می باشد. زیرا در نظریات این دو صاحبنظر از سه ملاک ثروت، منزلت و قدرت (موقعیت اقتصادی، اجتماعی در کنار توانمندی و تخصص) برای تمییز دادن طبقات و اقشار اجتماعی استفاده شده است و از آنجایی که عمدتاً طبقه متوسط (جدید) را گروه بوروکرات ها تشکیل می دهند، هرچند بعضی از این افراد از لحاظ اقتصادی و درآمدی ضعیف هستند، ولی در مجموع، این افراد از نظر تحصیلات و تخصص در سطح بالایی می باشند و به همین جهت در طبقه متوسط قرار می گیرند. اما مفهوم طبقه متوسط جدید در ایران حاصل ارتباط با غرب است و مراحل صنعتی و بطئی را مانند جوامع غربی نگذرانده است، تا مفهوم طبقه متوسط بدان معنا که در غرب است، باشد. یعنی طبقه متوسط حاصل نوسازی و مدرنیزاسیون است که از جوامع غربی وارد کشور شده و این طبقه از جنبش مشروطه به این طرف رشد داشته است. در مجموع طبقه متوسط جدید با محوریت روشنفکری شکل گرفته است، چون گفتمان روشنفکران، گفتمان دموکراسی است.
نقش روشنفکران در تحولات اجتماعی ایران بین سالهای 1342 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعقوب احمدی مشاور اول رساله دکتری است که مقاله حاضر از آن مستخرج شده است.جنبش روشنفکری در ایران با رویکرد کوشش برای رفع عقب ماندگی جامعه آغاز شد و در تداوم خود تغییر الگوهای سنتی موجود در جامعه و حرکت به سوی نوسازی را هدف قرار داد. براین اساس نقش روشنفکران به عنوان محرک وجه انگیزشی جریان تحول خواهی و اصلاح طلبی در ایران قابل انکار نیست.در این پژوهش، از رویکرد جامعه شناختی-تاریخی و روش تحلیل مفهومی استفاده شد. ابزار پژوهش در قالب مطالعه اسنادی و جامعه هدف این تحقیق شامل روشنفکران ایرانی سال های 1342 تا 1357 است. روش نمونه گیری، نظری است. بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، جمعی از روشنفکران ایرانی که نمایندگان اصلی جریان های مختلف روشنفکری بودند، به عنوان اعضای جامعه نمونه انتخاب شده مطالعه شدند.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در فاصله سال های 1342 تا 1357 نسل سوم روشنفکران را می توان ذیل سه گفتمان روشنفکران چپ، لیبرال و مذهبی قرار داد. با مطالعه این گفتمان دیده می شود که با بسته شدن فضای عمومی و انسداد سیاسی در جامعه پس از سال 1342، روشنفکران با تغییر در رویه خود به همگرایی بیشتر با هدف تغییر در وضعیت موجود روی آوردند.از مطالعه نقش روشنفکران می توان نتیجه گرفت در سال های منتهی به دهه 1350 و 1360 با افزایش تحصیلات دانشگاهی و اقبال بیشتر به محافل روشنفکری و با فراگیرشدن وضعیت انقلابی، بر سرمایه فرهنگی و اجتماعی روشنفکران افزوده شد و همین سرمایه ها دستمایه اصلی روشنفکران و تحول خواهان در میدان سیاست قرار گرفت تا به کمک آن، شرایط لازم برای سقوط نظام سیاسی حاکم بر جامعه را فراهم سازند.