مطالب مرتبط با کلیدواژه

انقلاب کپرنیکی


۱.

نسبت انسان و حقیقت از منظر فیلسوفان مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل مدرنیته حقیقت انسان اراده معطوف به قدرت خودبنیادی کوژیتو انقلاب کپرنیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۲ تعداد دانلود : ۸۱۲
دوره مدرن به­لحاظ معرفت­شناختی دارای اهمیت خاصی است؛ زیرا از یک سو نسبت جدیدی میان انسان و حقیقت تعریف گردید که در آن فیلسوفان مدرن چون دکارت، کانت و نیچه نقش زیادی داشتند و از دیگر سو انسان توانست محور و ملاک فهم و تفسیر حقیقت گردد. در واقع در این دوره خودبنیادی معرفت­شناختی انسان نقش بسیار مهمی در نگاه به کل هستی دارد. دکارت با محوریت اندیشه کوژیتو، روش ریاضی و عقل­گرایی، و ملاک تصورات واضح و متمایز، کانت با مقولات پیشین، انقلاب کپرنیکی، محوریت عقل انسانی در اخلاق و دین، نیچه با تمرکز بر اراده معطوف به قدرت، ارزش­گذاری مجدد و نهیلیسم، و سارتر با نشاندن انسان به­جای خدا در سیر تکاملی تدریجی، در خودبنیادی معرفت­شناختی و محوریت انسان در فهم یقین و حقیقت نقش زیادی داشتند. نتیجه این نظام فکری، بدفهمی یا غفلت از امور ماورای طبیعی، دین و اخلاق و محدود کردن انسان به تمشیت حیات دنیوی بود.
۲.

پدیدارشناسی انسان و کیهان پیش و پس از انقلاب کپرنیکی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: خدا اسطوره انسان کیهان علم جدید جهان بینی انقلاب کپرنیکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۷۷۴
در این مقاله چهار دیدگاه را درباره کیهان از اندیشه های روزگارِ باورهای اساطیری، روزگار پیدایش فلسفه در یونان باستان، منظومه ماندگار بطلمیوس در قرون وسطا و پیدایی علم جدید از یافته های نیکولاس کوزایی، کپرنیک، کپلر و گالیله بازجسته ایم و دلالت های اسطوره شناختی آن ها را در شش محور ارتباط خدا و کیهان، حیات انسان و جهان، انس انسان با کیهان و حیرتش از آن، گفت وشنود انسان با کیهان، طول و عرض کیهان و سرانجام رابطه علم و تجربه زیسته تبیین کرده ایم. ما بر حتمی بودن تأثیرات متافیزیکی و اسطوره شناختی هر نظریه علمی تأکید کرده ایم و با شواهد تاریخی نشان داده ایم این تأثیرات تابع اراده یا آیین و جهان بینی نظریه پرداز نیست.
۳.

بررسی مقایسه ای مفهوم پدیدار نزد کانت و هیدگر، دلالت ها و نتایج هریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هیدگر پدیدار انقلاب کپرنیکی شی‏ء فی نفسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۵ تعداد دانلود : ۴۷۷
پدیدار نزد کانت امری است که صرفاً از طریق ادراک حسی حاصل شده است و به عبارتی صرفاً معتبر به اعتبار فاعل شناسا است و با وجود نفس الامری هیچ گونه سنخیتی ندارد، زیرا ما از آن رو که شهودی جز شهود حسی نداریم راهی به شناسایی اشیاء فی نفسه نداریم صرف نظر از ظهوری که برای ما دارند. پس اشیاء فی نفسه قابل شناسایی نیست، ولی این پرسش باقی است که چه نسبتی بین شیء فی نفسه و پدیدارها وجود دارد؟ آیا می توان بین این دو قائل به تباین بود و هیچ گونه سنخیتی بین آنها قائل نشد؟ پاسخ هیدگر به این پرسش ها چیست؟ وی به کمک تحلیل مفهوم پدیدار و شقوق مختلف ظهور داشتن، نظر کانت را غیر قابل پذیرش می شمارد. پرسش های مقاله حاضر این است که چه ضرورتی کانت را به تفکیک بین پدیدار و شیء فی نفسه کشانده است؟ و این تفکیک منجر به چه نتایجی شده است؟ و تحلیل هیدگر از مفهوم پدیدار و مفاهیم همبسته آن از قبیل ظهور و نشانه و... بر چه مبانی و پیش فرض هایی استوار است و چه نتایجی را به بار خواهد آورد؟ و بالاخره آن که وجوه اشتراک واختلاف نظر دو فیلسوف در این مسئله چیست؟
۴.

بررسی انتقادی مفهوم جوهر نزد هیوم و تاثیر آن در شکل گیری نظریه معرفت کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت هیوم شی فی نفسه جوهر ماندگاری مقولات فاهمه انقلاب کپرنیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۶۲
در این مقاله با تحلیل معنای جوهر در اندیشه فیلسوفان تجربی و به ویژه هیوم نشان خواهیم داد که نفی جوهر چه تاثیری در شکل گیری نظریه معرفت و شیء فی نفسه کانت داشته است. کانت برای حل معضل شناخت از یک طرف جوهر به معنایی که هیوم مورد انکار قرار می دهد را به شی فی نفسه تبدیل می کند، و از این طریق می کوشد تا اساس مستحکمی برای پدیدارها فراهم سازد، و فلسفه خود را از غلطیدن در ورطه ایده آلیسم مطلق رهایی بخشد؛ از طرف دیگر با انقلاب کپرنیکی جوهر را به یکی از مقولات و تعینات فاعل شناسا مبدل می سازد، و از این طریق نقش اساسی و مهم آن را در تشکیل شناسایی حفظ می کند و مسیر مطابقت عین را با ذهن هموار می سازد. بنابراین کانت به یک معنا جوهر در نزد پیشینیان را حفظ می کند ولی هیچ نقش معرفتی برای آن قائل نیست. اما می کوشد تا به معنایی دیگر نقش معرفتی جوهر را حفظ کند.
۵.

پیامد ذهن شناسی کانت با تکیه بر نظریه مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت صدق انقلاب کپرنیکی ذهن نظریه مطابقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۴
در عصر جدید پرداختن به مسائل معرفت شناسی در کانون توجه قرارداشت. برای کانت نیز معرفت شناسی دغدغه اصلی بود اما تمایز کانت در پرداختن به مسائل معرفت شناختی نسبت به گذشتگان در این نکته قرار دارد که او قبل از ارائه نظریه معرفتی خود، شناخت ذهن و ساختار عملکرد آن را در الویت قرار می دهد. آنچه کانت را درباره ذهن و شناخت آن متمایز می سازد نظریه ای است که از آن به عنوان انقلاب کپرنیکی یاد می شود. بر اساس این نظریه جای ذهن و عین عوض می شود و ذهن به عنوان عامل معرفت، بر روی عین تاثیر می گذارد. مساله محوری پژوهش حاضر، پرداختن به این چالش است که آیا کانت بواسطه انقلاب کپرنیکی خود در ذهن شناسی در چهارچوب فضای معرفتی عصر مدرن که به دنبال نشان دادن ساز و کار امکان معرفت با تکیه بر «باور صادق موجه» بودند چه خدمتی به این دغدغه محوری عصر جدید نموده است. در این پژوهش هدف، بررسی مساله یاد شده با روش توصیفی – تحلیلی است. نویسنده با رویکرد انتقادی و با محور قرار دادن آثار کانت به این نتیجه رسیده است که ذهن شناسی کانت به دغدغه معرفتی عصر جدید و امکان معرفت بر اساس نظریه مطابقت که از عصر افلاطون تا قرن بیستم در معرفت شناسی رایج بوده است خدمتی نکرده است و بلکه دچار نوعی ناسازگاری درونی می گردد و از جهتی منجر به دست کشیدن از میل ذاتی انسان در شوق به دانستن و نادیده انگاشتن آن می گردد.