مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نظام ارزش ها
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تفاوت های جامعه شناختی در میان چهارصد نفر از زنان هجده تا چهل سال جامعة آماری زنان شهر شیراز است. نمونة آماری پژوهش بر پایة روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة بسته ساختار یافته جمع آوری شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا میان زنان هجده تا چهل سال سنت گرا و نوگرای شهر شیراز از نظر سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، مصرف رسانه ای، دین داری، سن و پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟ آرای گفتمانی میشل فوکو و لاکلا و موفه، چارچوب تئوریک پژوهش را تشکیل می دهند. در این مطالعه، نگرش های پاسخ گویان دربارة خانواده و ازدواج، حقوق زنان، روابط اجتماعی زن و مرد و حجاب و عفت که در پارادایم سنت و تجدد نظام معنایی خاص خود را دارند، استخراج و تفاوت های میان زنان سنت گرا و نوگرا در میزان متغیرهای مندرج در صدر چکیده شناسایی شد. بر اساس یافته های توصیفی، میانگین گرایش زنان به گفتمان های معطوف به سنت برابر با 1/67 (از 100) و میانگین گرایش آنان به گفتمان های نوگرا برابر با 4/63 (از100) است. نتایج استنباطی پژوهش نشان می دهد میزان سرمایة اجتماعی، دین داری و سن زنان سنت گرا به گونه ای معنادار بیش از همتایان نوگرای آنهاست؛ به طور متقابل، میزان سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای زنان نوگرا به شکلی معنادار از زنان سنت گرا پیشی می گیرد؛ میان دو گروه یاد شده زنان، از حیث پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
تکنولوژی دینی: چیستی و امکان تحقق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله کنونی متکفل بحثی نقادانه از مفهوم تکنولوژی دینی است. کوشش شده است، ظرفیت متنوع معنایی این مفهوم، در ارتباط با شماری از پرسش های بنیادین هر چه بیشتر آشکار شود. استدلال اصلی مقاله این است که تکنولوژی دینی اولا امکان پذیر است و ثانیا، به شرط کاربرد صحیح، واجد مطلوبت ابزاری در جهت تقویت رویکرد های اخلاقی و دین مدارانه افراد است. جایگاه تکنولوژی دینی در نظام دینی، رابطه میان تکنولوژی های دینی و غیر دینی، شیوه های مناسب برای کمک به رشد تکنولوژی های دینی، از جمله مواردی است که در کنار شمار دیگری از پرسش ها در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
نظام ارزش ها، شخصیت و تغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یافته های نظری نشان می دهد که نظام ارزشی به عنوان محوری ترین اعتقاد فرد تلقی شده و رفتارهای او را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین نظام ارزش ها، شخصیت و تغییر است. این بررسی با استفاده از روش مطالعه مروری و کتابخانه ای به سامان رسیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که گشودگی به تجربه، سازگاری و مسئولیت پذیری از ابعاد پنج گانه شخصیت با ارزش ها بیشتر در ارتباط است. عوامل مهمی در تغییر ارزش ها مؤثرند که از جمله جهانی شدن، فردگرایی و نفوذ تفکر دوران مدرن است. بنابراین، پابه پای تغییرات در مناسبات زندگی فردی و اجتماعی در هنجارها و ارزش های ذهنی نیز تغییرات رخ می دهد. تعلیم و تربیت و یک نگاه بنیادین دینی در پرورش شخصیت می تواند در حفظ ارزش های بنیادین در مقابل تغییر مؤثر باشد.
توسعه نظام ارزش ها بر پایه هوش فرهنگی مدیران دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور «بررسی رابطه نظام ارزش ها و هوش فرهنگی مدیران دانشگاه علامه طباطبایی» انجام گردید. جامعه آماری کلیه مدیران شاغل در دانشگاه که برابر با70 نفر بودند و از این تعداد 56 نفر به پرسشنامه ها پاسخ داده و داده های آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.برای اندازه گیری متغیرهای نظام ارزش ها از ابزار پرسشنامه آلپورت،ورنون و لیندزی و برای اندازه گیری هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیرهای آن از پرسشنامه هوش فرهنگی (CQS) استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان متغیرهای ارزش سیاسی،ارزش نظری، ارزش اقتصادی نظام ارزش ها در سطح بالا و متغیر ارزش هنری در سطح متوسط و ارزش اجتماعی و ارزش مذهبی در سطح پایینی قرار دارد. میزان متغیرهای فراشناخت و انگیزش در سطح بالا و هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیر رفتار در سطح متوسط و متغیر شناخت در سطح پایین قرار دارد. رتبه بندی نظام ارزش ها در بین مدیران از این قرار است: 1-ارزش سیاسی؛ 2-ارزش علمی؛ 3-ارزش اقتصادی؛ 4- ارزش هنری؛ 5- ارزش اجتماعی و 6- ارزش مذهبی و رتبه بندی هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیرهای آن به این ترتیب است: 1-فراشناخت؛ 2-انگیزش؛ 3-رفتار؛ 4- شناخت.
رابطه نظام ارزش ها با هویت ملی دانش آموزان مطالعه موردی؛ دانش آموزان پسر و دختر مقطع متوسطه شهر تهران 1389-1388(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۱ زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
3 - 25
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه نظام ارزش ها با هویت ملی دانش آموزان است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1389 است. حجم نمونه طبق اصول علمی 330 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه استفاده شد:
الف) نظام ارزش های آلپورت، ورنون و لیندزی، شامل 45 سؤال که شش مؤلفه ارزشی (نظری، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، زیبایی شناسی و مذهبی) را می سنجد.
ب) پرسشنامه هویت ملی که شامل 37 سؤال پنج گزینه ای و دارای هفت بعد هویتی (اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی، سیاسی، دینی، فرهنگی و زبانی) است.
اطلاعات و داده ها جمع آوری شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که:
1. از روی نمرات نظام ارزشی دانش آموزان می توان هویت ملی آنها را پیش بینی کرد. قدرت پیش بینی ارزش های مذهبی و ارزش های اقتصادی بیشتر از ارزش های نظری، هنری، اجتماعی و سیاسی است.
2. مقایسه میانگین نمرات ارزش ها، مؤیّد آن است که در ارزش های هنری و اجتماعی دانش آموزان دختر بیشتر از پسران و در مقابل در ارزش های نظری، اقتصادی، مذهبی و سیاسی دانش آموزان پسر بیشتر از دختران هستند. تفاوت معناداری در ارزش های اجتماعی و مذهبی دختران با پسران مشاهده نشد.
3. مقایسه میانگین نمرات هویت دانش آموزان نشان دهنده آن است که هویت اجتماعی، تاریخی و زبانی دانش آموزان پسر از دختران قوی تر و در هویت های سیاسی و جغرافیایی دختران قوی تر از پسران هستند، ولی این تفاوت در هویت ملی، دینی، جغرافیایی وفرهنگی معنادار نمی باشد.
رابطه ی پنج عامل بزرگ شخصیت و سلامت عمومی با نظام ارزش ها در مراجعین به مرکز مشاوره نیروی انتظامی سمنان
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
122 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین پنج عامل بزرگ شخصیت و سلامت عمومی با نظام ارزش ها در مراجعین به مرکز مشاوره نیروی انتظامی سمنان است. این پژوهش یک طرح توصیفی از نوع همبستگی و روش جمع آوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه بود.200 نفر از مراجع کنندگان دارای مشکلات خانوادگی به مرکز مشاوره آرامش درفاصله زمانی بهمن 1393 الی اردیبهشت 1394 بر اساس فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، شامل پرسشنامه ی جمعیت شناختی و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت، سلامت عمومی و نظام ارزش ها بود. تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره برای تعیین تفاوت های آماری و از رگرسیون چند گانه به روش گام به گام برای بررسی میزان پیش بینی استفاده گردید. نتایج تحلیل نشان داد که رابطه ی بین ارزش نظری و برون گرایی و باز بودن به تجربه رابطه منفی معنی دار و رابطه ی بین ارزش هنری با روان نژندی، باز بودن به تجربه، توافق پذیری و وجدان گرایی و همچنین رابطه ی بین ارزش مذهبی با توافق پذیری و وجدان گرایی معنادار می باشد. و رابطه بین ارزش نظری با علائم جسمانی و هم چنین رابطه بین ارزش هنری با علائم جسمانی، اضطراب و خواب و افسردگی معنی دار بدست آمد.
بازشناسی مفهوم ارزش در رابطه انسان و محیط در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
101 - 114
حوزه های تخصصی:
تعامل انسان و محیط را می توان واجد مفاهیمی اعتباری دانست که بنا بر ماهیتی ساختاری مستمراً در فرایند شکل گیری مکان، بر بستری فرهنگی- طبیعی بازتولید می گردند. مفهوم ارزش اساسی ترین شکل این مفاهیم اعتباری است و فضای باز سکونتی هم به جهت استقرار کوچک ترین واحد اجتماعی که ارتباطی بی واسطه با پدیده های طبیعی را فراهم می آورد، عرصه ای مناسب برای ارزیابی این مفاهیم به عنوان بخشی از نظام شناخت مفهومی و مداخله انسان در محیط پیرامون است. ازاین رو در این پژوهش باهدف ارائه یک مدل مفهومی از نظام ارزش ها، این پرسش مطرح گردیده که شکل گیری، کارکرد و ظهور ارزش ها در فضاهای باز سکونتی در معماری سنتی ایران چگونه قابل تبیین است. جهت پاسخ به این پرسش ضمن ارائه خوانشی کاربردی از مفهوم ارزش و بر پایه نظریه اعتبارات، ساختاری مدور بر مبنای ارتباط انسان با ارکان اصلی محیط پیشنهاد شد که از دو مؤلفه محتوی و اهمیت نسبی ارزش ها تشکیل شده است. این نظام مدور در 10 گونه فضای باز سکونتی در معماری سنتی ایران استخراج و مقایسه شده است که نشان می دهد علی رغم شباهت بسیار در محتوی ارزش ها، نظام ارزش ها بر اساس شرایط محیطی دارای تفاوت هایی در این گونه ها است و بنابراین نمی توان نظام ارزش ها را موضوعی مجرد و ذهنی در نظر گرفت.
بررسی مقایسه ای نظام ارزشی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهرستان گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
همگام با تغییرات فنی و تکنولوژیکی جامعه، در عین حالی که ارزش های سنتی حوزه خانواده هنوز تا اندازه زیادی به قوت خود باقی اند اما ارزش های مدرن نیز آرام آرام و به تدریج در حال شکل گیری هستند. این ارزش ها وقتی بین زوجین متضاد و ناهمگون باشند در میزان رضایت زناشویی و پایداری خانواده اثر بسزایی دارند. نداشتن تفاهم اخلاقی، بخشی از علل مهم آمار طلاق در ایران است که به ارزش ها بازمی گردد. این تحقیق با هدف مقایسه نظام ارزش های زوجین عادی و متقاضی طلاق در شهرستان گناباد در سال 1395 انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق ترکیبی از نظریه دگرگونی ارزشی اینگلهارت و نظام ارزش های آلپورت است. این مطالعه میدانی با روش پیمایشی به انجام رسیده است. جمعیت آماری شامل کلیه زوج های مراجعه کننده به دادگاه های گناباد با درخواست طلاق و همچنین زوج های عادی همین شهرستان بوده اند. با توجه به محدودیت های پژوهش، روش نمونه گیری در مورد دو گروه مورد مطالعه متفاوت انتخاب شده است. برای زوج های متقاضی طلاق از روش نمونه گیری غیرتصادفی به شیوه گلوله برفی استفاده شده و در مورد گروه زوج های عادی نیز به شیوه تصادفی ساده انجام پذیرفته است. حجم گروه زوج های متقاضی طلاق 30 زوج (30 زن و 30 شوهر) و گروه عادی نیز به همان اندازه یعنی 30 زوج (30 مرد و 30 زن) بود. نتایج آرمون فرضیات نشان داد که بین این دو گروه از زوجین، به جز در نظام ارزش های دینی در تمام 5 ارزش دیگر مورد نظر آلپورت تفاوت معنادار وجود دارد. و این بیانگر این معناست که در جامعه، ارزش های مادی جای ارزش های فرامادی را گرفته اند. بیشترین تفاوت دو گروه زوجین بر اساس میانگین محاسبه شده در حوزه ارزش های نظری وکمترین آن در حوزه ارزش های دینی است.
تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
390 - 404
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران انجام شد. روش شناسی: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال های 2021-2022 بود. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و حجم نمونه براساس نرم افزار Sample Power (350 نفر) در نظر گرفته شد. جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه نگرش به جنس مخالف گلیک و فیسکه (1996)، پرسشنامه سبک های دلبستگی کولینز و رید (1996)، مقیاس نظام ارزش ها شوارتز (2006) و مقیاس نگرش به عشق هندریک و هندریک (1986) انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و معادلات ساختاری SmartPLS انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که تدوین مدل پیش بینی نگرش به جنس مخالف براساس سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با میانجیگری نگرش به عشق در دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود. بررسی نتایج براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج مسیر غیرمستقیم نشان داد که بین مؤلفه های سبک های دلبستگی و نظام ارزش ها با نقش میانجیگری جزئی نگرش به عشق با نگرش به جنس مخالف رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که بسیاری از نوجوانان به دلیل گرایش به ارتباط با جنس مخالف وارد رابطه ای ناسالم می شوند. اما به دلیل وابستگی شدید، مشکلات را نمی پذیرند و قبول نمی کنند که این رابطه به ضررشان است. خانواده به عنوان یک نقش کلیدی در بسیاری از ابعاد زندگی و به خصوص نحوه ارتباط با جنس مخالف در نوجوانان موثر است. شناخت نوع سبک های دلبستگی، نظام ارزش ها و نگرش به عشق در نوجوانان بر مبنای درک متقابل نیازهای آنان می تواند پیش بینی کننده نگرش به جنس مخالف در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.