مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
مدرنیته
حوزه های تخصصی:
آنچه از حقوق کیفری معاصر چه در قلمرو قانونگذاری، چه در قلمرو اجرای قوانین و چه در قلمرو دکترین حقوقی مشاهده می شود، بیانگر تحوّلاتی است که در حوزه اصول و هنجارهای اساسی حقوق کیفری در روزگار کنونی نسبت به دوره های ابتدایی شکل گیری حقوق کیفری مدرن یا لیبرال بوجود آمده است. این تحوّلات به خصوص در کشورهایی صورت گرفته است که خود منادی اصلی اصول و هنجارهای حقوق کیفری مدرن بوده اند. از این رو، این پرسش در ذهن اهل نظر شکل خواهد گرفت که چه عواملی باعث شده است که طرفداران اصلی تئوری حقوق کیفری مدرن از ارزش های قبلی تا حدودی فاصله گرفته و به فکر تأسیس ارزش ها و هنجارهای تازه ای بیفتند. یک تحلیل فلسفی و جامعه شناختی بر اساس روش ساختار شکنی دریدا نشان خواهد داد که آموزه های پست مدرن که تحت تأثیر اقتضائات خاص کنونی بوجود آمده اند، بر تحوّلات اندیشه های کیفری تأثیر گذاشته و زمینه ایجاد و شکل گیری حقوق کیفری پست مدرن را حتّی در کشورهای اسلامی فراهم کرده اند. مهم ترین جلوه این تحوّل را می توان در عقب نشینی محسوس کشورهای غربی از برخی اصول بنیادین حقوق کیفری مدرن مشاهده کرد. در این مقاله سعی کرده ایم با تمرکز بر این جلوه مهم، چالش های فرانوگرایانه اصول حقوق کیفری مدرن را به تصویر بکشیم.
نسبت هویت و مدرنیته در اندیشه سیاسی- اجتماعی طالبوف تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۰ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳
171 - 187
حوزه های تخصصی:
در سده 19 میلادی با تلاقی جامعه سنتی ایران با مدرنیته غرب پرسش چه باید کرد؟ طرح شد. پاسخ عبدالرحیم طالبوف تبریزی به این سوال، پذیرش مشروط مدرنیته بود. وی عناصر مهم مدرنیته و هویت مدرن مانند خردگرایی، قانونگرایی، حاکمیت ملی، انتقاد پذیری و تا حدی سکولاریسم را می پذیرد ولی برخلاف آخوندزاده و آقاخان کرمانی دین ستیز نیست. با وجود این، به مثابه یک دموکرات و نه لیبرال، بر بومی کردن مدرنیته در ایران با تکیه بر حفظ هویت فرهنگی، کاربست خرد بشری و دین روز آمد برای قانونگذاری، تهذیب اخلاق و تنظیم روابط افراد، استفاده از وجه آگاهی بخش مدرنیته برای تحول در هویت سنتی، حفظ و تحکیم هویت ملی و طرد استبداد و استعمار تأکید داشت.
مدرنیته و اصالت گرایی فرهنگی در روسیه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۰ شماره ۱
115 - 134
حوزه های تخصصی:
مدرنیته پدیده ای است که در چهارچوب اصول روشنگری به صورت فرایندی درون جوش و متناسب با شرایط تاریخی و فرهنگی اروپای غربی شکل گرفت و به تدریج دامن? آن به سایر کشورها و نظام های فرهنگی رسوخ یافت. این مقاله به دنبال بررسی پیامدهای ورود مدرنیته به کشورهای غیر غربی در سطح روشنفکری است و در این راستا کشورهای روسیه و ایران به عنوان موارد مطالعاتی انتخاب شده اند. استدلال نویسنده این است که ورود مدرنیته به این کشورها موجب ایجاد بحران هویت در سطح روشنفکران شد و آنها در جستجوی راه حلی برای برون رفت از این بحران، با تأثیرپذیری از روشنفکران آلمانی مخالف جنبش روشنگری غربی، به اصالت گرایی فرهنگی روی آوردند. در انجام این مطالعه از الگوی جامعه شناسی تاریخی سود برده شده است که بهترین الگو برای انجام مطالعات فرهنگی و مقایسه ای است.
مطالعه تطبیقی مفهوم دولت در گفتمان های سیاسی مدرن و پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
207 - 225
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، در نتیجه دگرگونی های نظری و عملی، مطالعات دولت به استفاده از روش ها و رهیافت های فرااثبات گرا متمایل شده است. از جدیدترین رهیافت های فرااثبات گرا روش تحلیل گفتمانی است. براساس این روش، پدیده های اجتماعی در زمان و مکان، واقعیت یکسانی را از خود بروز نمی دهند، بلکه در گفتمان های گوناگون تفاسیر متفاوتی می یابند. بر این اساس، این پژوهش با درنظر گرفتن فرایندهای مدرنیته و پست مدرنیسم به عنوان گفتمان های سیاسی متفاوت، سعی در مطالعه تطبیقی مفهوم دولت و عناصر تشکیل دهنده آن شامل سرزمین، جمعیت، حکومت و حاکمیت در درون هر یک از این گفتمان ها دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که، دولت خصلتی گفتمانی دارد. دولت خصوصیتی دائم و غیرقابل تغییر نداشته، در گفتمان های گوناگون به شکل های گوناگون تفسیر می شود. به این ترتیب درنتیجه دگرگونی های نظری و عملی صورت گرفته در گفتمان پست مدرنیسم، دولت در کلیت و در عناصر خود، در مقایسه با گفتمان مدرنیته دچار دگرگونی های بسیاری شده است.
دیالوگ فوکو و هابرماس درباره بنیان های مدرنیته؛ انسان گرایی، گفتمان و دموکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
431 - 446
حوزه های تخصصی:
مدرنیته بیش از دیگر گفتمان های رقیب، به مناظره و گفتگو بر سر موضوعات بنیادین خود اهمیت می د هد و به نظر می رسد وضعیت ایدئال مدرنیته، امکان نوعی چندصدایی در جامعه است. مجادله های فلسفی درباره بنیان های مدرنیته از جمله نتایجی است که این چندصدایی به بار آورده است. افراد مختلف از دیدگاه های گوناگون به گفتگو های انتقادی درباره این بنیان ها پرداخته و تأویلی بر تأویل های پیشین افزوده اند. فوکو و هابرماس از جمله اندیشمندان بزرگ قرن بیستم بودند که مجادله های آنان این چندصدایی را بازتاب می دهد. مدرنیته از جمله مباحث مهمی است که این دو درباره آن و موضوعات محوری اش با یکدیگر بحث و گفتگو داشته اند. به نظر می رسد هرچند در ظاهر، آن ها دیدگاه های متضادی را در این زمینه اتخاذ کرده اند، هر دو صداهایی در درون مدرنیته شمرده می شوند. آن ها در نظریات خویش پیرامون مدرنیته، هشدارهای جدی درباره آینده آن داده اند. هدف اصلی این مقاله بررسی تعاملات فکری فوکو و هابرماس در باب مدرنیته و سه محور اصلی آن، یعنی انسان گرایی، گفتمان و دموکراسی می باشد.
سازه دانایی مدرن و امتناع بازتولید مدرنیته در زیست جهان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
573 - 592
حوزه های تخصصی:
گسترش کمی نظام آموزشی مدرن و علاقه وافر ایرانیان به تحصیل در علوم جدید و حمایت گسترده حکومت ها طی یک قرن اخیر از نظام آموزشی مدرن و صرف هزینه های زیاد برای گسترش و بهبود کیفیت آن به هیچ وجه به معنای ورود علم و نگرش علمی به مناسبات زیستی ایرانیان نیست. نظام تولید اقتصادی و مناسبات اجتماعی و ساختار سیاسی مستقل از سازه دانایی مدرن و با اتکا به مناسبات سنتی پیشامدرن در ایران به حیات خود ادامه می دهد. پیوند دانش مدرن با زندگی روزمره در زیست جهان اروپایی به علم و دانش مدرن نقش انکارناپذیر در زندگی مدرن داد که زیست جهان ایرانی هرگز آن را تجربه نکرد.
واکاوی مفهوم سنت از دید متفکران ایرانی: بررسی اندیشه های داریوش شایگان و سیدحسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
393 - 410
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار درصدد بررسی تطبیقی مفهوم سنت در اندیشه متفکران ایرانی با تکیه بر اندیشه های داریوش شایگان و سید حسین نصر براساس نظریه کنش بوردیو خواهیم بود. براساس این استدلال اندیشه ها براساس عادت واره شکل می گیرد و تغییر و تحول در عادت واره، تحولات فکری را در پی دارد. براساس این نظریه سنت را به مثابه یک عادت واره به کار می بریم که برساخته و برسازنده است. ازاین رو تفاوت دیدگاه های این دو اندیشمند هم عصر در مورد سنت و نیز تحولات فکری شایگان را بر این اساس توضیح خواهیم داد و درصدد پاسخ به این پرسش خواهیم بود که منطق شکل گیری مفهوم سنت در اندیشه های این دو متفکر و نیز شباهت ها و تفاوت های این مفهوم چگونه بوده است؟ بنابراین به تفکیک دیدگاه های آنان در دو حوزه سنت، مدرنیته و انسان شناسی خواهیم پرداخت.
مدرنیته، جهانی شدن و پدیده تروریسم مدرن و پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
589 - 608
حوزه های تخصصی:
فهم پدیده تروریسم در عصر جهانی شدن و ارتباط میان آن دو، با توجه به تحولات صورت گرفته در فضای فکری مدرنیته امکان پذیر است. مدرنیته، تنها عامل ظهور گروه های تروریستی نیست؛ بلکه از عوامل اصلی بروز تروریسم مدرن و پسامدرن است. آنچنان که می توان در یک دسته بندی کلی از سه گروه متفاوت تروریست نام برد: تروریست های سنتی، مدرن و پسامدرن. تروریست های مدرن و پسامدرن برآمده از تحولاتی هستند که با موج فزاینده مدرنیته و به تبع آن جهانی شدن پا به عرصه گذاشته اند. در تمام تحرکات صورت گرفته از سوی این دو گونه می توان نشانه ها و رگه های جدی از ستیز و دشمنی با جهانی شدن را مشاهده کرد؛ در صورتی که تروریست های سنتی با روشیدیگر فعالیت می کردند. اهداف تروریست های سنتی محدود بود؛ در حالی که تروریست های مدرن و پسامدرن اهداف خود را فراتر از اشخاص سرشناس و ترور مسئولان دولتی انتخاب می کنند. همانند اندیشه مدرنیته که هیچ محدودکننده ای را نمی پذیرد، تروریست های مدرن و پسامدرن نیز راهی را برای تفکراتشان راهِ برداشته نشدنی نمی دانند. مکتوب پیش رو می کوشد تا نشان دهد که پدیده تروریسم مدرن و پسامدرن برخلاف تروریسم سنتی واکنشی به پیامدهای مدرنیته و جهانی شدن است.
مدرنیسم بومی؛ کند و کاوی در اندیشه های شیخ هادی نجم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
961 - 977
حوزه های تخصصی:
شرح مواجهه ایرانیان با مدرنیته همواره یکی از مباحثات مجادله آمیز چند دهه اخیر در فضای دانشگاهی ایرانیان بوده است. این مباحثات از زاویه های گوناگون درصدد برآمده اند که یا با ایجاد دیدگاه دوگانه سازی، سنت را در مقابل مدرنیته قرار دهند یا این مواجهه را از دریچه نوعی از بومی کردن مدرنیته در فضاهای دولتی ایران به شیوه ای آمرانه بنگرند. اما در میانه این دو نگاه، کندوکاو در عرصه اندیشه روحانیت دوره مشروطه و حتی دوره های متأخرتر چنین به ذهن متبادر می کند که اختیار کردن دو نگاه مذکور توان ترسیم خطوط کلی و واقعی موجود در فضای مشروطه و مشروطه خواهی را ندارد و دستیابی به چنین امری نیازمند بازیابی انگاره های ترسیمی از نهادهای مدرن در نزد شخصیت هایی از جمله شیخ هادی نجم آبادی است که در حوزه تاریخ سیاسی معاصر ایران و نیز اندیشه سیاسی تا اندازه ای مهجور مانده اند.
زن در اسلام، رکن هسته خانواده ی توحیدی
حوزه های تخصصی:
حق تعالی جلوه ای از جمال خود را در زن به تجلی آورده است. او در تعیین سرنوشت جامعه، نقش اساسی دارد و هرگونه منِشی که داشته باشد، تأثیر ماندگار بر فرزندان و همسرش خواهد گذاشت. برخلاف تعریفی که فرهنگ ظلمانی مدرنیته از زن و نقش او ارائه کرده و اینکه جایگاه مهمی را که زن باید در نظام هستی باید داشته باشد نادیده گرفته، زن مسلمان خود را فانی در هسته توحیدی خانواده می بیند و با انجام تکالیف و از خودگذشتگی و پاسخ به تمنیات همسر و فرزندان، هویت خود را در آن جست و جو می نماید. محجوب شدن خدمت زن به خانواده در برابر کسب درآمد اقتصادی از شاخصه ی فرهنگ غربی است. گمشده ی جهان معاصر خانواد ه ی توحیدی است و عامل برپاداشتن آن، داشتن روح بندگی است. در خانواده ی توحیدی خداست که حاکم است و این رمز سکنی یافتن اعضای آن است.
در جست و جوی مدرنیته اسلامی(بررسی و نقد اندیشه های تمدنی بدیع الزمان سعید نورسی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
59 - 87
حوزه های تخصصی:
رابطه میان سطح تحلیل و اجتهاد (به معنای نظریه پردازی) از موضوعات مهم در علوم اجتماعی است. در این نوشتار تلاش می شود نشان داده شود که میان سطح تحلیل و تفکر و اجتهاد رابطه ای خاص وجود دارد و استفاده از هر سطح تحلیل بر استنباط ها و برون دادهای اجتهادی تأثیرگذار خواهد بود. اساساً این سطح تحلیل است که میزان اهمیت و اولویت مسائل را برای متفکر و مجتهد مشخص می کند. در این مقاله، مقام تبیین رابطه این دو، مقام معطوف به مباحث نظری و مبنایی نیست، بلکه مقام معطوف به کنش و رفتار یا برون دادهای عملی است که در ضمن بررسی آرا و فتاوی نمایان می شود. برای مطالعه موردی، آرای علامه بدیع الزمان سعید نورسی از عالمان مشهور ترکیه در باره رابطه میان اسلام و غرب و در نهایت راه برون رفت از معضلات ناشی از مواجهه این دو حوزه تمدنی در دوره معاصر انتخاب شده است. بنابراین، فرضیه فرعی این نوشتار آن است که چون سعید نورسی با رویکرد تمدنی به مسئله مواجهه اسلام و غرب می نگرد، پروژه «مدرنیته اسلامی» و یا «تمدن قرآنی» و چگونگی دستیابی بدان را وجهه همت خود قرار داده است.
گزارش کتاب بازنگری تاریخ جهان پژوهش هایی در خصوص تاریخ تطبیقی جهان
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۵ مهر و آبان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
53 - 62
حوزه های تخصصی:
کتاب «بازنگری تاریخ جهان» حاوی مجموعه مقالات مارشال هاجسن است که به بحث های اخیر در مورد تاریخ جهان و جایگاه اروپا در آن کمک می کند. کتاب مذکور در قالب سه بخش مجزا گردآوری شده است. مقالات بخش اول کتاب، جایگاه اروپا و مدرنیته را در تاریخ جهان مورد کنکاش قرار می دهد و طرفداران تفکر اروپامداری و مقوله چندفرهنگی را به چالش می کشد. در مقالات بخش دوم، هاجسن تلاش دارد تاریخ تمدن اسلامی را در چارچوب تاریخ جهان مورد بررسی قرار دهد. و در نهایت، مقالات بخش سوم این بحث را مطرح می نماید که در انتها، یک تاریخ وجود دارد و آن تاریخ جهان است و گزارشات تاریخی باید در چارچوب تاریخ جهان قرار بگیرد. نگارنده در نوشتار حاضر در راستای معرفی محتوای کتاب تاریخ جهان، بعد از بیان عناوین بخش های کتاب، محتوای مقالات مندرج در هر بخش را مورد مداقه قرار می دهد.
نزاع قدیم و جدید
حوزه های تخصصی:
نزاع قدیم و جدید، و یا سنتگرایی و نوگرایی، و یا محافظه کاری و اصلاح طلبی، نزاعی جدید نیست و پیشینه اش به قرن ها پیش از نزاع سنت و مدرنیته برمی گردد. نزاع اخیر را هم شاید بتوان ادامه همان صف آرایی دانست. نویسنده در نوشتار حاضر سنتگرایی و نوگرایی و عقاید هر یک را مورد مداقه قرار داده است. به زعم نویسنده، سنت (میراث گذشتگان)، ثمره علم و عقل نسل های پیاپی است که از آزمایشگاه تاریخ سرافراز بیرون آمده است. شرط پاسداری از این میراث، محافظه کاری است، و شرط افزودن بر آن، اصلاح طلبی.هر دو این ها لازم هستند. بنابراین، باید اجازه داد تا محافظه کاران و اصلاح طلبان با یکدیگر زورآزمایی کنند. حاصل این زورآزمایی میان دیروز و امروز، فردای پربارتر است.
تبارشناسیِ مفهوم «تمدن civilization » در غرب جدید (ضرورت احتیاط در استفاده از واژه تمدن)
حوزه های تخصصی:
مفهوم جدید تمدن در غرب را باید از قرن هجدهم و نقطه ارتباط بین تمدن و مدرنیته دنبال کرد. لفظ تمدن در نیمه دوم قرن 18 در فرانسه مفهو مسازی شد و به معنای «طراحی جامعه که در آن حقوق و قوانین شهری جایگزین قوانین نظامی شود » به کار رفت. در قرن 18 با توجه به ایده های پیشرفت و با تکیه بر ایده روشنگری و مفهوم مدرنیته، مفهوم جدیدی از تمدن شکل می یابد که در آن بر تحول دنیوی و البته غیردینی و بر پیشرفت خودبنیاد انسانی تأ کید م یشود. مفهوم اخلاقی تمدن در قرن 18 که به معنای ادب در رفتار بوده و بر جنبه فردی و نه اجتماعی تمرکز داشته، در قرن 19 تغییر م ییابد و جامعه و نظم اجتماعی و معرفت نظام یافته در مفهوم واژه تمدن ملحوظ می شود. در قرن بیستم که کاستی های نظریات قرن هجدهم و بیستم آشکار شد، تلا شهای جدیدی در نسبت میان فرد و جامعه و تمدن و فرهنگ پیدا شده و مسائل نوظهوری مطرح گردید. نویسنده نوشتار حاضر را با هدف بررسی تبارشناسی مفهوم تمدن در غرب جدید به رشته تحریر درآورده است. از جمله مباحثی که در مقاله به چشم می خورد بدین شرح اند: تطورات مفهومی تمدن در تفکر نظریه پردازان قرن بیستم تفکیک مفهومی تمدن از اخلاق در غرب جدید تطورات مفهومی تمدن (الحضاره) در دنیای جدید اسلام (بعد از مدرنیته)
تأثیر تقابل سنّت و تجدّد بر سینمای ایران در عصر پهلوی دوم(سال های 1332-1357ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینمای ایران از 1332 تا 1357ش. با توجه به تغییرات و تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جامعه متحول شد. سایه ی «فیلمفارسی» در این دوره بر سینما حاکم بود، اما فیلم هایی هم در قالب سیاسی و اجتماعی تولید شدند. نسلی که در این دوره پرورش یافت، همراه با نوسازی های اقتصادی و اجتماعی حکومت محمدرضا پهلوی است. نوسازی نامتوازن، تقسیم طبقاتی در شهرها و مهاجرت روستائیان به شهرها، در ذهنیت این نسل شکاف سنّت و مدرنیته را ایجاد کرد. سینمای ایران در این دوران، با تأثیرپذیری از فضای جامعه و مقوله تعارض و تقابل سنّت و مدرنیته، شاهد تحولاتی در زمینه فیلم سازی، از شکوفایی عامه پسند تا ابتذال و ورشکستگی است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، روند تولید فیلم های سینمایی در ایران و تغییر و تحولات آن و نیز پی آمد واکنش تماشاگران بر سینما، در حکومت پهلوی دوم، سال های 1332 تا 1357ش، بررسی می شود. یافته ی پژوهش نشان می دهد که نوسازی های نامتوازن دوران محمدرضاشاه باعث ایجاد شکاف جامعه با حکومت گردید. شکافی که در نسل تماشاگران این دوره میان سنّت و مدرنیته ی ناشی از نوسازی اجتماعی و اقتصادی رخ داد، بر سینمای ایران و تولیدات آن نیز تأثیرگذار بود و سرانجام باعث ورشکستگی و بحران در سینما در سال های منتهی به انقلاب اسلامی شد.
تجربه سیمین دانشور از جهان مدرن؛ بررسی جامعه شناختی نامه های سفر به آمریکا (1331-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
139-163
حوزه های تخصصی:
چگونگی تجربه ی واقعیت های اجتماعی توسط متفکران و نویسندگان به دلیل تأثیرات الهام بخش در آثار و درنتیجه بر اذهان و کنش مخاطبان از حیطه های قابل تأمل مطالعات فرهنگی است. این دست بررسی ها درخصوص زنان در ایران کمتر موضوعیت داشته و نتوانسته به عنوان موضوعی میان رشته ای، رهاوردهای پژوهشی خود را در قالب دانش علمی به بوته نقد و نظر بگذارد و ضمن ایجاد انباشتگی دانش بومی درباره زنان، زمینه های مطالعاتی جدیدی بگشاید. این مقاله با دستمایه قراردادن مؤلفه های مدرنیته از منظر جامعه شناسی، به مطالعه تجربه سیمین دانشور در مقام نویسنده ای اندیشمند و استاد دانشگاه، از زندگی در جهان غرب می پردازد. بدین منظور پس از برشمردن ویژگی های جامعه شناختی مدرنیته از مباحث نظری به ویژه گیدنز، نامه های انتشاریافته دانشور به همسرش، آل احمد، از سفر به آمریکا به شیوه تحلیل محتوای کیفی بررسی می شود. یافته ها نشان می دهد نامه ها هم گویای مؤلفه های مادی مدرنیته اعم از ابزارها و اماکن فرهنگی، اجتماعی، ارتباطی و به طور خاص شهرنشینی و هم حاوی مؤلفه های غیرمادی و به ویژه فرهنگی شامل ارزش های انسان گرایی، فردگرایی، برابرگرایی، علم گرایی و پیشرفت باوری است. یافته های پژوهش در امتزاج این دو مقوله بندی اصلی است که دانشور با نگاهی نقادانه، جامعه ی مدرن را کاوش و ارزیابی می کند و به معرفی ابعادی چون سرمایه داری، جامعه ی مصرفی، صنعت گرایی و عشق می پردازد. همچنین باید گفت رویکرد زنانه ی او در کشاندن حاشیه به متن و توجه به جزئیات در افشای ماهیت امپریالیستی غرب و ارائه روایتی پسااستعمارگرایانه بارز است.
تبیین جامعه شناختی رابطه مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۸
219 - 254
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف رابطه میان مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 تبیین شد. روش تحقیق پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادی سازمان تأمین اجتماعی در سال 1396 به تعداد 1196 نفر بود. جهت تعیین نمونه آماری با استفاده از روش تصادفی نسبتی و با بهره گیری از فرمول کوکران 291 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته بود. جهت سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار محتوایی استفاده شد که مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شد که برای رفاه ذهنی 95/0 و برای مدرنیته 92/0 بدست آمد. در تدوین چارچوب نظری رفاه ذهنی از نظریه دورکیم و گیدنز برای شادی و نظریه فیلیپس برای کیفیت زندگی و برای مدرنیته از نظریه گیدنز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد: بین مدرنیته و رفاه ذهنی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر نشان داد؛ شاخص های مدرنیته به میزان 17 درصد رفاه ذهنی کارکنان را تبیین می کنند که بیشترین سهم را جامعه پذیری مدرن با 392/0 = β و پس ازآن عناصر هویتی مدرن با 247/0 = β و سبک زندگی مدرن نیز با 194/0- = β داشتند.
تحلیل اندیشه های شریعتی در ارتباط با تفکر غیر تئولوژیک-غیر سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ضمن تحلیل اندیشه های شریعتی و جستجوی امکانات تفکر وی در گذر از تفکر تئولوژیک و سرنسپردن به سکولاریسم، بر عناصر و وجوهی از تفکر معنوی در آرای شریعتی، تأکید می کند. شریعتی ضمن به رسمیت شناختن عالَم و زیست جهان مدرن، خواهان هویت بخشی به جامعه ی ایرانی/مسلمان بر اساس سنت تاریخی و فرهنگی خویش است. او تلاش می کند از طریق نقد توامان مدرنیته و سنت، راه سومی را بگشاید. همین تلاش سترگ او یعنی برقراری دیالوگ و دیالکتیکی میان عقلانیت سنتی و عقلانیت جدید، اصیل ترین وصف شریعتی است این مقاله نشان داده است که ویژگی اساسی اندیشه شریعتی، ارتباط آن با تفکر غیر تئولوژیک-غیر سکولار است. آرای پژوهندگان آثار شریعتی هم بر این ارتباط صحه می گذارد. پژوهش حاضر به نظام سازی ایده ی تفکرغیر تئولوژیک-غیر سکولار در آثار شریعتی می پردازد و نشان می دهد که خودآگاهی به عنوان مفهوم کانونی مستتر در اندیشه ی شریعتی، یک نوع خوآگاهی غیر تئولوژیک-غیر سکولار می باشد که در تعریف اکثر مفاهیم موجود در اندیشه اش از قبیل تعریف انسان، مذهب، بازگشت به خویشتن، روشنفکر و...مستتر می باشد.
واکاوی فهم گردشگری و زمینه های فرهنگی و اجتماعی شکل گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به مثابه پدیده ای «معنا ساز»، بر اساس درک و فهم کنشگران از آن، ذیل زمینه مندی فرهنگی- اجتماعی در هر جامعه ساخت می یابد. نویسندگان با استفاده از روش شناسی کیفی مصاحبه های باز و نیمه ساختاریافته صورت دادند تا چگونگی فهم و درک از پدیده گردشگری را در بین ایشان دریابند. نتایج نشان می دهد گردشگری امری هویت بخش (وجه ممیزه فرد مدرن و سنتی)، در اندیشه و کنش انسان امروز است که در بستر نظام مدرنیته شامل تعطیلات سازی، سبک زندگی مبتنی بر جدایی کار و اوقات فراغت، صنعت گردشگری و رسانه های مروج آن میسر می شود. بنیادی ترین معنا یا جوهره ی هستی شناختی گردشگری با گریز ازخودبیگانگی محصول زندگی کاری و روزمره شهری مترادف است. در کنار معنای اصلی یادشده، معانی از قبیل مقاومتی نرم در شکل نفی، شورش و تهاجم علیه روزمرگی زیست شهری، تلاش برای جستجوی اصالت همراه با کشف فضاهای جدید و بکر طبیعی و واقعیتی هزینه بر و کالایی شده قابل شناسایی است؛ که این معانی متاثر از رویکرد های تحلیلی جامعه شناختی در سطوح سه گانه خرد، میانی و کلان در قالب یک مدل نظری ارائه شده است.
نسبت میان پست مدرنیسم و امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم به مثابه جریانی که از دل تحولات دنیای مدرن و با بهره گیری از گفتمان انتقادی مدرنیته سر برآورده است، تاثیرات بسیاری در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه سیاسی داشته است. در این مقاله با طرح این پرسش که چه نسبتی میان پست مدرنیسم و امر سیاسی وجود دارد؟ به صورت بندی این فرضیه پرداخته شده است که پست مدرنیسم به هنگام تطبیق در عالم سیاست، متاثر از نگرش های نسبی گرایانه در حوزه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و حوزه اخلاق، رویکردی بدبینانه و مبتنی بر شکاکیت نسبت به حوزه قدرت و حکومت را ارائه می دهد که امکان هر گونه قضاوت سیاسی و عمل یا کنش سیاسی را به تعلیق می کشاند. جهت آزمون این فرضیه با بهره گیری از یک چارچوب مفهومی منسجم، ابتدا به تبارشناسی این جریان بر اساس سیر تحولات و تطورات مدرنیته پرداخته شده و سپس با واکاوی وجوه مختلف اندیشه پست مدرن در ساحت های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، حوزه اخلاق و سیاست، پیامدهای این رویکرد بر امر سیاسی و حوزه های مرتبط با قدرت و سیاست، تحلیل شده است.