مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عقلانیت ابزاری
حوزه های تخصصی:
مفاهیم متفاوت عقلانیت: عقلانیت نوعی، عقلانیت هنجاری و عقلانیت ابزاری که محدودیتش عقلانیت کل نگر را به میان میآورد، گویای سرنوشت عقلانیت در غرب است. عقل پس از هیوم برده تمنیات قلمداد شده، و صلاحیتش را برای برگزیدن هدف از دست مینهد. عقل در فرهنگ اسلامی با سابقه ای انکار ناپذیر در شریعت جلوه خاصی مییابد. ایمان به مبدا، انسان را از بی ریشه بودن در عقلانیت لیبرال نجات میبخشد، گنج نهفته انسان در طلب کمال و با عمل صالح میدرخشد، عدم اضرار به نسبت سیر به سوی کمال سنجیده میشود و سرانجام تشکیل جامعه مدنی در عقلانیت اسلامی یک وظیفه است.عقلانیت در عرصه احکام اجتماعی و تعیین مصالح نقش وسیعی دارد. جایگاه عقل در فقه از نهادهایی مانند عقل به عنوان منبع استنباط، مصلحت، فطرت و حقوق فطری، توجه به مقاصدالشریعه و بنای عقلاء، احکام ثانویه و اجتهاد مستمر به روشنی تبیین میگردد.
جامعه شناسی مدیریت دولتی
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی مدیریت دولتی به مثابه شاخه ای از جامعه شناسی سازمان ها، در صدد وقوف بر تأثیرات متقابل دولت و جامعه است. دولت ریشه در جامعه دارد و جامعه شناسی دولت، بررسی جایگاه دولت در جامعه است. مدیرت دولتی نیز به عنوان سکاندار دولت منبع اثرگذاری بر جامعه ضمن اثر پذیری از شرایط جتماعی است. در جوامع بزرگ دولت بزرگ ترین و مقتدرترین نوع سازمان است که بر جامعه اعمال قدرت کرده و زندگی و فرایندهای اجتماعی (فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ) را دگرگون می کند. در این نوشته دولت در قالب دو دیدگاه وابستگی و استقلال تحلیل شده و کارکرد اصلی دولت به جای ابزار سلطه و عنصر انسجام دهنده، عدالت گستری تعریف شده است. ضمن این که بحث کارایی اقتصادی و عدالت اجتماعی در ارتباط با پدیده دولت مورد تحلیل قرار گرفته است. پیشاپیش گفته می شود که در این مقاله بیشتر به مفاهیم انتزاعی پرداخته شده و از اشاره به موارد خاص اجتناب شده است.البته نظریه های رویکرد جامعه شناسی سازمان به منظور قابلیت استفاده در طیف وسیعی از انواع سازمان ها، معمولاً در سطح انتزاع بالاتری ارایه می شوند.
چیستی عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۳ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
بحث عقلانیت، یکی از پیچیدهترین و مهمترین مباحث معرفتشناسی است. گرچه این اصطلاح در موارد بسیاری به کار میرود، ولی اغلب، کاربردها و معانی متفاوت آن با ابهاماتی همراه میشود. هدف این مقاله، ایضاح معانی و کاربردهای گوناگون این اصطلاح است. عقلانیت در معرفتشناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب میآوریم حاکی از این است که وظیفهای معرفتشناختی را در پذیرفتن آن رعایت کردهایم. در مقاله، از تفکیک عقلانیت نوعی و عقلانیت هنجاری سخن به میان آمده، و سپس بیان تفاوتهای عقلانیت وظیفهشناختی و عقلانیت ابزاری و نقد عقلانیت ابزاری مایة بحث قرار گرفته است و در نهایت، مفهوم عقلانیت کلنگر بیان شده است.
تبیین مساله عقلانیت ابزاری، ارتباطی و دینی از نگاه امام خمینی (ره) و یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت از دیدگاه اندیشمندان علوم اجتماعی، مهم ترین نشانه و برجسته ترین شاخص مدرنیته شناخته شده است. برخی آن را جایگزین دین معرفی کرده اند. در این تحقیق به دیدگاه امام خمینی و هابرماس درباره دین و عقلانیت اشاره می شود.
هر یک از دو متفکر و فیلسوف مهم و جریان ساز معاصر؛ امام خمینی از اسلام معاصر و یورگن هابرماس از غرب، آرای خاصی درباره مفاهیم دین و عقلانیت دارند.
هر دو منتقد عقلانیت ابزاری هستند. امام خمینی، عقلانیت ممیزه و عقلانیت دینی و هابرماس، عقلانیت ارتباطی و عقلانیت انتقادی را جایگزین آن کرده اند. هریک از این دو متفکر براساس مبانی اندیشه ای خود، نگاه خاصی به مقوله دین و عقلانیت دارند.
ظهور و سقوط نظریه خردگرا در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا چارچوب نظریه خردگرا در برنامه ریزی شرح داده شده است. سپس از زوایای گوناگون این دیدگاه نقد گردیده و در آخر به این مسئله پرداخته شده که نسبت میان نظریه خردگرا در برنامه ریزی که میراث نیمه قرن بیستم است با شرایط کنونی اندیشه اجتماعی چیست؟
در این دوران ظهور پسامدرنیته، به نظر می رسد برنامه ریزی نیز وارد دوران پساخردگرایی می شود: منتقدان پسامدرن عقلانیت را تبدیل به یک واژه «بد» کرده اند. معمولاً برنامه ریزی خردگرا را با تعابیری چون علم گرایی نابه جا، فن سالاری بیش از حد، و تخصص گرایی که به دنبال منافع خود است، توصیف می کنند. چنین ادعا می شود که خردگرایی به معنای تاکید تنگ نظرانه بر وسیله به جای هدف و تجربه گرایی محض بوده است و عینیت و بی طرفی آن مبتنی بر واقعیاتی است که ـ همان طور که ساختارشکنی پسامدرن نشان داده است ـ چیزی جز ادعاهای گزاف، تعصبات فرهنگی، و یا جانبداری های گمراه کننده نبوده است. اما این سخن پسامدرنیست ها هم مانند بسیاری دیگر از سخنان ایشان چیزی بیش از یک تصویر کلیشه ای اغراق آمیز نیست و مثل همه تصاویر کلیشه ای دیگر، در حالی که در آن پاره هایی از واقعیت دیده می شود، اما اساساً مبتنی بر یک سوءتفاهم و بدفهمی است که راه بردن به آن چندان دشوار نیست و آن بدفهمی این است: رد عقلانیت به طورکلی به عنوان مبنای نظری برنامه ریزی به جای رد عقلانیت ابزاری.
مکتب خِرَدگرا برنامه ریزی را عامل تحقق عقلانیت و حاکمیت خرد در جامعه می داند و عقلانیت را «کاربرد استدلال در تصمیم گیری جمعی» تعریف می کند؛ رابطه تاریخی میان برنامه ریزی و خردگرایی و کاربرد عقلانیت نیز انکارناپذیر است. اما بحث بر سر این است که عقلانیت ابعاد و دامنه وسیع تری از عقلانیت ابزاری دارد که در مثبت گرایی و برنامه ریزی خردگرا مورد نظر است. ارزش عقلانیت در پاسخ گویی و مسئولیت پذیری است که درون آن نهفته است. پس برخلاف استدلال های اخیر پسامدرن ها، خردگرایی نه تنها با انتقادی بودن در تضاد نیست، بلکه در ذات آن است. اما عقلانیت می تواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد. پس برنامه ریزی نیز می تواند بر پارادایم های متفاوت عقلی استوار باشد و نظریه باید پاسخ دهد که چه نوع عقلانیتی در چه نوع شرایط تصمیم گیری و برای کدام کارگزاران تصمیم گیرنده باید به کار گرفته شود؟ در این نوع نظریه پردازی انعطاف پذیر البته عقلانیت ابزاری نیز جای خود را خواهد داشت.
تحلیل نقش فضاهای شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهرها، تبیین پارادایم ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای شهری در طول تاریخ نقش مهمی در زندگی اجتماعی - اقتصادی ساکنان داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل کرده است. در دوران مدرن، با تغییرات عمیقی که در تمامی ابعاد زندگی و سکونت رخ داده، بخش عمده فضاهای شهری به مکان های سودا زده تبدیل شده و تحت تاثیر نیروهای بازار در خدمت منافع جریان های محدود قرار گرفته است. در واقع، عقلانی سازی که از ثمرات دوره روشنگری است، به عقلانیت روش ها، ابزار و فن آوری محدود شد. انعکاس این عقلانیت یک سویه یا «عقلانیت ابزاری»، و نمود آن را می توان در دیالکتیک انسان، جامعه و طبیعت جستجو کرد که نتیجه آن، تلاش انسان برای غلبه بر طبیعت و وارد کردن خسارت های فراوان به آن است؛ نگرانی هایی که الگوی توسعه پایدار، امروزه از آن سخن میگوید. هدف این نوشتار، کشف اشتراکات و خاستگاه های فضای شهری، جریان توسعه پایدار و نظریه کنش ارتباطی و پیشنهاد «پارادایم ارتباط» به عنوان مبنایی برای توضیح و تقویت سه پدیده فوق است. برای دستیابی به این هدف، نقش فضاهای شهری در طول تاریخ با توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی مورد توجه توسعه پایدار به اجمال بررسی شده است. مرور تاریخی فضای شهری، تا اندازه ای ما را از فرآیند تولید فضا در طول تاریخ آگاه می سازد و در شناخت بهتر نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار کمک خواهد کرد. در همین راستا، با بهره گیری از نظریه «کنش ارتباطی» به نقد مدرنیسم و عقلانیت ابزاری پرداخته شده است. این نظریه، ضمن نقد عقلانیت ابزاری مدرن که منجر به شی شدگی میشود، عقلانیت ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات مدرن ارایه میکند. بر همین اساس، نحوه تجسم عقلانیت ارتباطی در فضاهای شهری بررسی شده است؛ با این دیدگاه که عقلانیت ارتباطی را می توان رویکردی دانست برای غلبه بر منطق سلطه و سود و مفری برای پیشگیری از هر آنچه که هماهنگی و همخوانی طبیعت، اجزا و ارتباطات متقابل آنها را بر هم می زند. در پایان، پارادایم ارتباط به عنوان پارادایمی معرفی می شود که هم توسعه پایدار و هم فضای شهری می تواند بر آن استوار شود. پارادایمی که از طریق آن، هم مولفه های توسعه پایدارتبیین میشود و هم فضاهای شهری در جایگاه دوباره «قلب تپنده شهر» ظاهر و با تعیین «اخلاق گفتمانی» مناسب در فضاهای شهری به تقویت نقش اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی شهرها پرداخته می شود.
بازتاب متضاد عقلانیت در نظریة فرهنگی ماکس وبر و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت عامل بازشناسی انسان و یکی از مفاهیم مهم نظریة فرهنگی معاصر است.پرسش اصلی این جستار آن است که عقلانیت در نظریة فرهنگی ماکس وبر چه نسبتی با عقلانیت در اندیشة علامه طباطبایی دارد؟ با توجه به انواع چهارگانة عقلانیت (نوعی، هنجاری، نظری، عملی) بررسی تحلیلی- منطقی آرای دو متفکر نشان میدهد هرچند هردو عقلانیت نوعی و هنجاری را میپذیرند، درون مایة عقلانیت که در ساحت اندیشه و عمل منعکس میشود، با هم تفاوت بنیادین دارند. وبر عقلانیت را در زندگی روزمره بازتاب دیدگاهی صرفاً عمل گرایانه و خودسرانه میداند؛ یعنی انتخاب مناسب ترین وسیله برای رسیدن به هدف. او دنیای معاصر را جهانی میداند که عقلانیت ابزاری با نفوذ در همة عرصه های زندگی اجتماعی بشر غربی، جهان اجتماعی او را شکل داده و سیاست گذاری کرده است. اما در اندیشة علامه طباطبایی، عقلانیت با فطرت سالم و اصیل ملازم است؛ لذا انسان باید حق همة قوا و غرائزش را ادا و از افراط و تفریط پرهیز کند تا فطرت او سالم و در سایة آن عقل او از انحراف و کژاندیشی مصون بماند و کنش های انسانی عقلانی شود و به حیات طیبه برسد. عقلانیت فطری میتواند زندگی اجتماعی اسلامی(حیات طیبه) را شکل دهد و جهان طیب اجتماعی مؤمنان را سیاست گذاری نماید.
مطالعه اثر احساس نابرابری بر همکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس نابرابری، به عنوان یکی از عوامل مخلّ نظم، از مهم ترین موانع همکاری است. برای بررسی سازوکار اثر احساس نابرابری بر همکاری، ""نظریة انتخاب عقلانی"" به دلیل تأثیر احساس نابرابری بر انتخاب عقلانی کنشگران و قابلیت آن در توضیح ابعاد گوناگون مسئله انتخاب شد. فرض این بود که احساس نابرابری با تأثیر بر عقلانیت ابزاری، عملی اقتدارگرایانه، جمعی خاص گرایانه و صوری عام گرایانه و همچنین از طریق متغیرهای تشکیل دهنده عقلانیت شامل فردگرایی خودخواهانه، عقلانیت کوته بینانه، اضطراب اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هویت جامعه ا ی و اخلاق غیرپیامدگرا بر همکاری اثر می گذارد.
پژوهش حاضر به روش پیمایش در بین 343 نفر از شهروندان بالای 18 سال شهر تهران با نمونه گیری خوشه ای تصادفی در سطح خرد صورت گرفت. با توجه به نتایج رگرسیون ""گام به گام"" احساس نابرابری به ترتیب از طریق کاهش عقلانیت صوری عام گرایانه و جمعی خاص گرایانه و افزایش عقلانیت ابزاری، همچنین از بین زیرمجموعة عقلانیت ها، از طریق کاهش هویت جامعه ای، اخلاق غیرپیامدگرا و افزایش فردگرایی خودخواهانه بر همکاری اثر کاهنده دارد.
عقلانیت هدف-وسیله، چارچوبی برای عقلانیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله عقلانیت علم نیازمند بستری برای طرح چیستی عقلانیت است، تا در چارچوب مفهومی از عقلانیت، بتوان چگونگی عقلانیت ماجرای علم را به تصویر کشید. نگارنده در این مقاله تلاش می کند تا با استفاده از مفهوم عقلانیت هدف-وسیله، نشان دهد که چگونه می توان چنین بستری را فراهم آورد. برای این کار می بایست علم را به عنوان یک فرایند در نظر بگیریم که در آن با مفروض گرفتن اهدافی، می توان عقلانیت دستیابی به این اهداف را به واسطه مفهوم عقلانیت هدف-وسیله توجیه نمود. عقلانیت هدف-وسیله نیز به نوبه خود قابل تقسیم به دو گونه عقلانیت ابزاری و کل گرایانه می باشد و ما نشان می دهیم که برگرفتن مفهوم عقلانیت کل گرایانه برای داشتن یک مدل عقلانیت کارآمد برای علم، ضروری است. در ادامه، و برای ارائه یک نمونه پیاده سازی برای چارچوب ارائه شده، مدل های عقلانیت علم لری لاودن را با استفاده از چارچوب مفهومی عقلانیت ابزاری و کل گرایانه مورد بازسازی قرار می دهیم، تا توانایی مفهومی عقلانیت هدف-وسیله، و نیز رشد و ترقی مدل های مذکور در گذر از گونه های این نوع عقلانیت را نشان دهیم.
تأثیر تفکر دوگانه فلسفی در آلمان بر تفکر اجتماعی و سیاسی یورگن هابرماس در دهه 1950
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر مطالعه اندیشه اجتماعی و سیاسی یورگن هابرماس متفکر فلسفی و جامعه شناس آلمانی در دهه 1950 است. در این پژوهش چهار اثر مهم هابرماس مورد بررسی قرار می گیرد: «مطلقت و تاریخ« (1954)، »دیالکتیک عقلانی کردن، فقرگرایی در تولید و مصرف» (1954)، «گزارش منابع بحث های فلسفی درباره مارکس و مارکسیسم« (1957) و »بین فلسفه و علم: مارکسیسم به مثابه نقد« (1960). نوع پژوهش حاضر، کیفی و روش آن کتابخانه ای می باشد. همچنین این پژوهش بر اساس نظریه موضوع گرا مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که فکر اجتماعی و سیاسی هابرماس در این عصر تحت تأثیر هایدگر قرار دارد. او به فناوری بدبین است و با فکر تصاحب طبیعت به معنای تلاش برای سلطه بر آن مخالف است. هابرماس با تقسیم عقلانیت به سه نوع عقلانیت اقتصادی، فنی و اجتماعی در این دوره معتقد است که عقلانیت حاکم در جامعه صنعتی غربی از نوع ابزاری است. هابرماس تاکنون به این فکر معتقد باقی مانده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که هابرماس در این دوره از زندگی خود تحت تأثیر فکر اجتماعی و سیاسی دوگانه حاکم در این عصر در آلمان، یعنی فکر اجتماعی و سیاسی امید و ناامیدی، قرار دارد.
دیالکتیک روشنگری و اسارت انسان
حوزه های تخصصی:
عقلانیت خودبنیاد که اساس عصر روشنگری را پایه نهاد، عقلانیّتی ریاضی وار و ابزاری بود. از این رو، کاملاً در خدمت جنبه های مادی و طبیعی انسان قرار گرفت و از ابعاد الوهی او به بهانة نفی اسطوره های حاکم بر سوژة انسانی احتراز جست. این عقلانیت ابزاری و کمیّت محور، که نخست در فلسفة دکارت و نظریة ثنویت گرایانة او (سوژه ابژه) خودنمایی کرد و سپس در فلسفه کانت به اوج والایی خود رسید، عقل آدمی را دارای ساختاری نظام مند می پنداشت که به شناخت منطقی ابژه ها قادر بود، ولی در فرجام عصر روشنگری بواسطة ریاضی وار نگریستن و اندیشیدن، سوژه و ابژه هر دو در چنبرة کمیّت و ابزاروارگی گرفتار شدند و حتی سوژه ای که باید اعمال نظر و عمل می کرد، خود ناخواسته و ناخودآگاه به ابژة عملِ سوژه های گفتمان حاکم (لیبرال سرمایه داری) بدل شد و حتی آزادی و اختیار خویش را نیز کاملاً از کف نهاد. منتقدان مدرنیته، به ویژه متفکران مکتب فرانکفورت، اغلب از این زاویة دید، عقلانیتِ تکنیک محور روشنگری را به نقد کشیده اند. در این مقاله، با تکیه بر آرای دو تن از برجستگان این مکتب انتقادی، یعنی آدورنو و هورکهایمر، اسارت انسان را در نتیجةِ اعمال عقلانیت ابزاری عصر روشنگری به تصویر کشیده ایم.
تبیین انگاره سازمان تقوامحور از منظر اسلام
حوزه های تخصصی:
سازمان ها بسیاری از صفات و ویژگی های خود را وام دار صفات و ویژگی های انسانی هستند؛ در این میان، انگاره سازمان تقوا محور، با بهره گیری از مبانی اعتقادی متفاوت از سازمان های روزمره کنونی، می تواند در جامعه نقش برجسته ای ایفا کند و جامعه انسانی را در دستیابی به اهداف اصیل خود یاری رساند. آن چیزی که وجه تمایز سازمان های تقوا محور از سازمان های دیگر است، نوع هستی شناسی و جهان بینی حاکم بر آنهاست. با توجه به ویژگی های تصویر شده سازمان های تقوا محور و پیامدهای مطلوب مادی و معنوی آن، به نظر می آید که می توان این انگاره را به عنوان سازمان های مطلوب در فرهنگ های توحیدی پذیرفت و با توجه به پست مدرنیسم حاکم بر فضای علمی، آن را به عنوان نظریه ای فرازمانی و فرامکانی ترویج داد؛ چراکه این پژوهش با اعتقاد بر این گزاره صورت گرفته است که بیان و ترویج انگاره سازمان تقوا محور، به توسعه معنویت و اخلاق در فضای بین سازمانی جامعه کمک می کند. بر این اساس، تلاش شده است تا در ابتدا با کاربست سطح تحلیل سازمان در جامعه انسانی، کژکارکردهای سازمان بیان شود و سپس با بهره گیری از تفکر سازمانی، ضمن تبیین مفروضات بنیادین سازمان های متمایل به تقوامحوری با تکنیک دلفی فازی و روش توصیفی−تحلیلی از نوع تحلیل محتوا، کارکردها و ویژگی های منحصر به فرد آنها در قالب مدل آسیب شناسی سه شاخگی در سه شاخه محتوایی، ساختاری و زمینه ای نیز مورد توجه قرار گیرد.
خوانشی ژانوسی از مدرنیته: مورد مطالعه انفال قومی در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
در این مقاله سعی شده است تا با ورود به رشته های تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی، پیوندی میان مباحث نظری و عملی برقرار شود. بنابراین، مهم ترین دغدغه مقاله حاضر این است که رابطه بین انفال و مدرنیته چه می باشد؟ آیا انفال یا نسل کشی کردهای عراق نسبتی با مدرنیته دارد؟ و آیا می توان آن را محصول مدرنیته دانست؟ با تبیین و توضیح مدرنیته و برجسته کردن دوگانگی های مدرنیته، انفال را در پرتو این دوگانگی ها مورد بررسی و واکاوی قرار داده ایم. برای آزمودن سؤالات مقاله، از نظریه مدرنیستی و رهیافت های انتقادی آن بهره گرفته و برای تحلیل داده ها نیز از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نمودیم. فرض مقاله بر این است که انفال محصول چهره ژانوسی از مدرنیته است. یافته های مقاله حاکی از آن است که انفال محصول دوگانگی مدرنیته بوده و مدرنیته در مواجهه با انفال، چهره تاریک خود را نشان داده است. چهره ای که به وسیله عقلانیت ابزاری که خود ناشی از مدرنیته می باشد، رشد و گسترش یافته است. عقلانیت ابزاری با خود بروکراسی، ارتش و تکنولوژی را به همراه آورده که نتیجه آن، در عین رهایی بخش بودن، در دست دولتی چون بعث افتاد که در نهایت، انفال محصول مستقیم آن است.
بایستگی به کارگیری مفهوم عقلانیت در برنامه ریزی فضایی راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت را می توان یکی از چارچوب های شناخت شناسانه مؤثر بر نظریه برنامه ریزی دانست، اما این انگاشت از سوی فرا- نوگرایان انتقاد و انکار شده است. عقلانیت براساس این انتقادها بار ارزشی منفی یافته است، به صورتی که برنامه ریزی عقلانی با فن سالاری سازش ناپذیر و نوعی خودبرتربینی حرفه ای با سطحی نگاری ابزاری مترادف شده است. این مقاله در رویارویی با بایستگی ناشی از اهمیت چالش میان کنش دیالکتیکی دانش و کنش در برنامه ریزی و همچنین پاسخ به تردیدها و نظرات کلیشه ای رواج یافته در برنامه ریزی عقلانی و تردیدهایی که به انکار آن منجر شده است، درپی ابهام زدایی از مفهوم عقلانیت، ردیابی سیر تکامل آن و شناسایی اثرات گونه های مختلف آن بر آن دسته رویکرد های برنامه ریزی شهری است که از انگاشت عقلانیت و نظریه تصمیم گیری عقلانی استفاده کرده اند. پژوهش پایه این مقاله از نوع پژوهش «توصیفی - بیانگر» بوده و روش تحلیل به کار رفته، روش تحلیل زمان سنجی (کرونولوژیک) داده های ثانویه مرتبط با موضوع پژوهش و از طریق روش های تحلیل کیفی محتوا و بازبینی سیستماتیک این داده هاست. برونداد این مقاله مدلی مفهومی برای گونه شناسی عقلانیت و سیر تکامل زمانی آن، ردیابی اثرات آن بر رویکرد های برنامه ریزی شهری و همچنین شرح بایستگی به کارگیری این مفهومی در برنامه ریزی فضایی راهبردی بوده است.
الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۴
35 - 63
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که الگوی انسان اقتصادی با تکیه بر آموزه های اسلامی چگونه قابل ترسیم است؟ تعریف این الگو چیست؟ مهم ترین عنصر یا عناصر این تعریف کدامند؟ فرضیه ای که مقاله به دنبال اثبات آن می باشد این است که مهم ترین قاعده رفتاری در الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام، «بیشینه سازی بهره مندى هاى مادی، معنوى و آخرتى با بهترین ترکیب» می باشد. ابعاد سه گانه وجودی (مادی، معنوی و اخروی) و (مطلق گرایی و لذت پذیری به عنوان دو امر از امور فطری) از مبانی انسان شناسی قرآن کریم هستند که در شکل گیری این الگو نقش بسزایی دارند؛ همچنین نشان داده شده است که چگونه این الگو در تحلیل رفتارهای اقتصادی در سه گستره مصرف، تولید و توزیع تأثیرگذار می باشد. در این مقاله تلاش شده از روش مطالعه تطبیقی استفاده شود و اقتصاد کلاسیک نیز مورد بررسی قرار گیرد. به لحاظ تفسیری نیز روش تحلیلی عقلی اتخاذ شده است. الگوی انسان اقتصادی، ایده جدیدی است که در مطالعات گذشته اقتصاد اسلامی کمتر به آن پرداخته شده است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به پاپ شدن نوحه (مطالعه موردی؛ دیدگاه عزاداران مرد هیئات عزاداری شهر خرم آباد در سال 95 94)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نوحه پاپ در میان جوانان هیئات عزاداری شهر خرم آباد پرداخته است. نمونه تحقیق شامل 301 نفر از عزاداران هیئات ذکرشده می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. به منظور تبیین عوامل اجتماعی مؤثر بر گرایش به نوحه پاپ از نظریات: فیش باین آیزن، جورج گربنر، ماکس وبر، پیر بوردیو، میلتون یینگر و تئودور آدورنو استفاده شده است. در این پژوهش تأثیر متغیرهای: شرکت در مراسم، ریتم موسیقی، شبکه های اجتماعی، عقلانیت ابزاری، ذائقه مصرف و پایگاه اجتماعی بر گرایش به نوحه پاپ سنجیده شد. برای تبیین نتایج از آمارهای توصیفی، جداول فراوانی، رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. برای سنجش پایاییِ پرسش نامه، از ضریب آلفای کرونباخ و سنجش اعتبار ابزار اندازه گیری از اعتبار صوری استفاده شد. میزان آلفای کرونباخ پرسش نامه 806/0 بود که نشانگر پایا بودن پرسش نامه است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ شرکت در مراسم، شبکه های اجتماعی، ریتم موسیقی و عقلانیت ابزاری بر گرایش افراد به نوحه پاپ تأثیر دارند، در حالی که پایگاه اجتماعی و ذائقه افراد بر گرایش آن ها به نوحه پاپ تأثیری نداشتند.
نقد و بررسی مسئله «رنج» در نظریه معنویت و عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیبست و یکم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
77 - 97
حوزه های تخصصی:
نظریه پیوند میان عقلانیت و معنویت با هدف کاهش رنج و آلام بشری ارائه شده است با این اعتقاد که دین سنتی دیگر توان برآوردن این هدف را ندارد و معنویت در عصر جدید، جانشین دین می شود؛ چون با عقلانیت همراه است و تنها معنویت عقلانی می تواند از رنج انسان ها بکاهد، ولی به نظر می رسد نظریه عقلانیت و معنویت در برآوردن این هدف با اشکال های متعددی مواجه است. در این نظریه، ماهیت «رنج» به خوبی تبیین نمی شود و ناتمام است؛ همچنین نظریه پرداز برای کاهش آلام بشری، پنج مرحله و گام را ضروری دانسته است، اما نظریه معنویت نتوانسته به درستی آن گام ها را طی کند و جامعیتی نسبت به همه انواع رنج های بشری ندارد. این نظریه در معناداری و توجیه رنج های مورد هدف نیز اشکال های جدی دارد؛ همچنین اینکه این نظریه چگونه و از چه راهی می تواند این هدف را برآورده سازد، نا مشخص رها شده است و مهم تر اینکه مبنای ناواقع گرایانه این نظریه، قابلیت برآوردن هدف (کاهش آلام بشری) را نداشته، امکان آن را فراهم نمی کند.
تحلیل ابعاد و مؤلفه های عقلانیت مبتنی بر روایات معصومان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت، یا مبتنی بودن گفتار، کردار و پندار بر تعقل (به کارگیری عقل)، یکی از مهم ترین مشخصه های فردی، اجتماعی و تمدنی است. هدف این پژوهش نقد و بررسی ابعاد و مؤلفه های ادبیات رایج عقلانیت مبتنی بر روایات معصومانbاست. در این راستا با مطالعه اسناد و مدارک موجود، نخست ادبیات موضوع شامل تعریف ها و طبقه بندی های گوناگون بیان شده برای مفهوم عقلانیت در حوزه علوم اجتماعی و اسلامی بررسی شده و در پایان چارچوبی از این مفهوم ارائه گردیده است. پس از آن با بررسی کتب روایی مشهور، روایات موجود پیرامون عقل و مشتقات آن گردآوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شده اند که نتیجه تجزیه و تحلیل داده ها شکل گیری چارچوبی از ابعاد و مؤلفه های عقلانیت از منظر روایات معصومانbاست. در آخر چارچوب های به دست آمده از تحلیل مضمون روایات و نیز ادبیات موضوع به صورت توأمان تحلیل و بررسی گردیده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بنابر روایات معصومانb، شاکله و اساس عقلانیت در انواع مختلفش، چیزی جز نگرش صحیح، گرایشات و صفات متعادل و کنش عادلانه نیست.
نقد نئولیبرالیسم از منظر مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان امروز خصوصاً از نظر حکمرانی اقتصادی قویاً تحت نفوذ اندیشه نئولیبرالیسم قرار دارد و پدیده جهانی شدن هم اساساً با تکیه بر همین مبنای فکری شکل گرفته است. این پدیده از زوایای مختلفی قابل نقد و ارزیابی است. یکی از عمیق ترین نقدها بر نئولیبرالیسم را می توان از طریق مکتب فرانکفورت ارائه دارد. در این راستا، سؤال اصلی مقاله این است که از منظر مکتب فرانکفورت چه مسائلی را می توان برای سرمایه داری نئولیبرال در جهان معاصر شناسایی کرد. در این مقاله، استدلال می شود که از نگاه مکتب فرانکفورت، مسأله روابط مبتنی بر سلطه و سرکوب در دوره سرمایه داری نئولیبرال به اوج رسیده است. این پژوهش حالت نقد و ارزیابی دارد، به این معنی که از یک چشم انداز فکری خاص به استخراج مسائل یک نظام فکری دیگر می پردازد.
تربیت اخلاقی و رشد اقتصادی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تربیت اخلاقی عبارت است از: ایجاد شناخت و برانگیختن احساس فرد، برای آنکه زشتی های رفتاری و صفات منفی از وی دور و صفات مثبت و ارزش های اخلاقی، برای او درونی و پایدار شود. این مقاله با استفاده از روش تفسیری- تحلیلی به بررسی این سوال می پرازد که تربیت اخلاقی اسلامی، چه تأثیراتی بر رشد اقتصادی دارد و چگونه می توان این تأثیرات را تبیین کرد؟ بنا به فرضیه تحقیق، تربیت اخلاقی اسلامی موجب رشد اقتصادی فزاینده می شود. بر اساس یافته های تحقیق، تربیت اخلاقی مورد بحث مشتمل بر تربیت عقلانى در گستره عقل نظرى، تربیت عقلانى در گستره عقلانیّت ذاتى، تربیت عقلانى در گستره عقلانیّت ابزارى، زهد گرایی اسلامی و افزون طلبی است. تحقق تربیت اسلامی در هر یک از این مراحل اثری مثبت بر رفتارهای اقتصادی داشته و باعث تقویت رشد اقتصادی می شود.