مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
روابط خانوادگی
حوزه های تخصصی:
"بسیاری از محققین، متخصصین آموزشی و منتقدین اجتماعی این مسئله را مطرح می کنند که اینترنت، زندگی افراد را تغییر می دهد، اما در چگونگی این تغییر و مثبت و منفی بودن آن اختلاف نظر دارند.
هدف این مطالعه این است که به مقایسه افسردگی، انزوای اجتماعی و ارتباطات خانوادگی نوجوانان دختر کاربر و غیر کاربر اینترنتی در دبیرستان های شهر تهران بپردازد. از پرسش نامه ارتباطات خانوادگی، آزمون افسردگی CDI و مقیاس انزوای اجتماعی UCLAجهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. تحقیق در دو مرحله صورت گرفت .در مرحله اول، داده های مطالعه در پی نمونه گیری خوشه ای تصادفی مرکب از 227 دانش آموز دختر دبیرستانی(115 کاربر و 112 غیر کاربر اینترنتی ) به دست آمد . نتایج حاصل از آزمون«t» و همچنین تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه کاربران و غیر کاربران در سه متغیر افسردگی، انزوای اجتماعی و ارتباطات خانوادگی، تفاوت معناداری وجود ندارد.
در مرحله دوم با توجه به نتایج موجود از میان کاربران اینترنتی (میانگین 10 ساعت یا بیشتر) ، 25 دانش آموز به روش تصادفی انتخاب شده و با 25 دانش آموز غیر کاربر در سه متغیر ذکر شده مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج آزمون«t»نشانگر تفاوت معنادار بین دو گروه در هر سه متغیر بود.
"
تأثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران انجام شده است. حجم نمونه مورد بررسی 80 نفر می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و آزمودنی ها به دو پرسش نامه، پرسش نامه شماره یک که صرفا یک پرسش نامه اطلاعاتی، جمعیت شناختی است و عدم رابطه یا وجود رابطه قبل از ازدواج را می سنجد و دیگری پرسش نامه MCQ پاسخ داده اند. روش آماری مورد استفاده شامل آزمون T برای مقایسه بین میانگین های دو گروه مستقل می باشد. نتایج نشان داد که 1- تعارضات زناشویی در دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشته نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر است و تفاوت بین این دو گروه معنادار می باشد. 2- کاهش همکاری زوجین در دانشجویانی که رابطه داشته اند نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر بوده و نتایج حاصله نشان داد بین این دو گروه نیز تفاوت معناداری وجود دارد. 3- با وجود این که کاهش رابطه جنسی زوجین در دانشجویانی که رابطه داشته اند نسبت به افرادی که رابطه نداشته اند کمتر است ولی این تفاوت معنادار نمی باشد. 4- میزان افزایش واکنش هیجانی نیز در دانشجویانی که رابطه داشته اند کمتر از گروه دیگر بوده است و این تفاوت نیز معنادار می باشد. 5- در دو مولفه کاهش رابطه با خانواده همسر و دوستان و افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود گرچه تفاوت به نفع دانشجویانی که رابطه داشته اند می باشد ولی این تفاوت معنادار نیست و در مجموع بین دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشته اند نسبت به دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه نداشته اند کمتر امور مالی را از یکدیگر جدا می کنند.
تاثیر آموزش منظم به والدین بر روابط خانوادگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان تاثیر آموزش منظم به والدین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان بر روابط متقابل و پیشرفت تحصیلی آنان بوده است. روش تحقیق تجربی انتخاب شد. جامعه آماری، والدین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر فلاورجان در سال تحصیلی 87 ـ 86 بودند. 60 نفر از والدین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) جایگزین گردیدند. متغیر مستقل آموزش منظم به والدین بود که برای 7 جلسه تدوین و اجرا شد. ابزار سنجش، پرسشنامه سنجش خانواده و پرسشنامه مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده بود. برای ارزیابی پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل استفاده گردید. فرضیه های تحقیق عبارت بود از: 1ـ آموزش منظم به اولیا بر روابط متقابل آنها تاثیر دارد. 2ـ آموزش منظم به والدین بر ابعاد روابط خانوادگی تاثیر دارد. 3ـ آموزش منظم به والدین بر همبستگی و انطباق پذیری خانواده تاثیر دارد. 4ـ آموزش منظم به والدین بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از آماره های فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش کواریانس (ANCOVA) استفاده گردید. یافته های حاصل نشان داد که آموزش منظم به والدین در سطح (05/0>P) بر روابط متقابل و خرده مقیاس های روابط خانوادگی، انطباق پذیری و همبستگی خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبت داشته است.
بررسی رابطهی بین الگوی روابط خانوادگی وخشونت خانگی علیه زنان در استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ساختار بعضی خانوادهها شرایط لازم را برای به کار گیری خشونت علیه زنان و کودکان فراهم میآورد. این تحقیق سعی دارد از دریچهی نوع روابط حاکم در خانواده به بررسی پدیدهی خشونت علیه زنان بپردازد .
روشکار: این تحقیق با استفاده از روش همبستگی روی زنان جامعهی شهری استان لرستان در سال 1386 صورت گرفته است. حجم نمونهی آماری بر اساس فرمول کوکران 383 نفر در نظر گرفته شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه شامل سه قسمت 1- سئوالهای مربوط به اطلاعات جمعیتشناختی 2- پرسشنامهی خشونت علیه زنان حاج یحیی 3- پرسشنامهی محقق ساختهی انواع روابط خانوادگی صورت گرفت. در تحلیل دادهها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چند متغیری به روش گام به گام استفاده شد.
یافتهها: در بین انواع خشونت، خشونت روانی و جسمی بیش از سلیر اشکال آن در زنان تجربه میشود، همچنین بین خشونت و الگوهای همکاری، همفکری، همدلی، هماهنگی و روابط گفتمانی و داشتن اختیار زن در تصمیمگیری همبستگی معکوس معنیداری وجود دارد (001/0>P) و از سوی دیگر بین وجود الگوی پرخاشگری در خانوادهی پدری و تصور سلطهگرایانهی مرد نسبت به زن رابطهی مثبت معنیداری موجود است (001/0>P).
نتیجهگیری: زمانی که روابط اعضای خانواده بر اساس تشریک مساعی و همکاری با یکدیگر باشد، میزان خشونت خانگی کاهش می یابد.
بررسی و مقایسه روابط خانوادگی دانش آموزان موفق و ناموفق در تحصیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شدت وابسته به تحصیلات رسمی و آموزشگاهی آنان دارد. همگان نیز بر این امر واقف اند که موفقیت فرزندان دغدغه جداناپذیر خانواده ها و متولیان تعلیم و تربیت هر کشوری است. قریب به اتفاق متخصصین حوزه تعلیم و تربیت، روابط حاکم بر خانواده ها را از عوامل عمده افت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می-دانند.
هم چنین افراد و گروه های کثیری به این مهم پرداخته اند، اما هم چنان این زخم کهنه، گاه خانواده ها را تا مرز اضمحلال پیش برده و والدین و مربیان را در مسیر خطیر خود مأیوس کرده است. پژوهش حاضر با هدف رسیدن به (طبقه مرکزی) حاصل از داده ها در مورد «روابط خانوادگی تأثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان» انجام گرفت. برای این منظور، 32 مشارکت کننده و 16دانش آموز سال اول متوسطه دبیرستان های شهر شهریار، با استفاده از نمونه-گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، به روش پیشنهادی StraussوCorbin که مشتمل بر کد گذاری (باز، محوری و انتخابی) است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند، در مجموع 98 و در نهایت 56 کد اولیه از مصاحبه با مشارکت-کنندگان بدست آمده و در مراحل بعدی تجزیه و تحلیل، طبقه ای اصلی به نام «ارتباط» بدست آمده است. انتخاب واژه «ارتباط» به عنوان طبقه مرکزی به این دلیل بود که می توانست بخش قابل توجهی از گوناگونی های بدست آمده از داده ها را تبیین نماید. یافته های حاصل از این پژوهش نشان دادند که روابط خانوادگی تأثیرگذار بر موفقیت و شکست تحصیلی دانش آموزان، عواملی چندگانه و درهم تنیده اند، در نهایت نتایج نشان دادند، روابط اعضای خانواده با هم، رفتار مسئولانه والدین نسبت به فرزندان، روابط و تعامل زوجین با یکدیگر در توفیق و شکست تحصیلی دانش آموزان تأثیرگذار است. نتایج مختص این گروه است و تعمیم آن ها به سایر گروه ها باید با احتیاط صورت پذیرد.
مطالعه ثبات و تغییرات روابط خانوادگی در دو دهه 1360 و 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به مطالعه ثبات و تغییرات روابط خانوادگی در سطح همسران، طی دو دهه 1360 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش مصاحبه نیمه ساخت یافته، عمیق و نیز مصاحبه گروهی و تجزیه و تحلیل کیفی یافته ها استفاده شده است. در این تحقیق مفروضات موجود در نظریه «رابطه ناب گیدنز» انتخاب و پیاده سازی شد و در ادامه هم از سؤالات مواجهه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از وجود نوعی تفاوت ظریف، اما قابل توجه در میان این دو نسل از روابط زناشویی در ابعادی همچون نگرش جنسیتی، خشونت خانگی، عوامل بیرونی، خودمختاری و شیوه همسرگزینی است. با وجود استقبال مصاحبه شوندگان از ارزش هایی همچون آزادی بیشتر و فردگرایی، آزادی های جنسی بازنمایی شده در ماهواره و رسانه های خارجی مورد پذیرش آنان نبوده است.
سرمایه اجتماعی و هم زیستی اجتماعی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تبریز۱۳۹۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هم زیستی اجتماعی و برخی از عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تبریز در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ می باشد. هم زیستی محصول زندگی اجتماعی است و کارآیی یک جامعه را به شدت بالا می برد. هم زیستی حالتی ذهنی و رفتاری است و شامل به رسمیت شناختن موجودیت گروه دیگر با وجود تفاوت هایشان در ابعاد، هدف ها، ارزش ها، ایدئولوژی ها و حوزه های دیگر با به رسمیت شناختن و ارزش گذاردن به دیگران، شخصیت دادن به اعضای گروه دیگر، عدم برتری انگاری گروه خود و آمادگی برای همکاری، مراوده و رقابت با دیگران است. متغیرهای مختلفی بر هم زیستی اجتماعی اثر می گذارند و در این پژوهش متغیرهای حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و روابط خانوادگی متغیرهای مستقل مورد مطالعه هستند. مطالعه از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه، پیش دانشگاهی شهر تبریز (۵۸۶۶ نفر) می باشد که از میان آن ها یک نمونه ۳۶۰ نفری از طریق فرمول کوکران و به شیوه خوشه ای انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد میانگین هم زیستی اجتماعی (۷/۶۷) بوده که بالاتر از متوسط است. همچنین، رابطه متغیر هم زیستی اجتماعی با سرمایه اجتماعی (۳۰۵/۰)، حمایت اجتماعی (۳۵۹/۰) و رابطه خانوادگی (۱۳۴/۰) مستقیم، معنادار و مثبت بوده است؛ اما تفاوت میانگین هم زیستی اجتماعی مشاهده شده دانش آموزان براساس خاستگاه زندگی والدینشان معنادار نبوده است.
آثار خانوادگی و اجتماعی رفق و مدارا از منظر فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی خانوادگی و اجتماعی، با ناملایمات و مشکلاتی آمیخته است که از تزاحم منافع افراد با یکدیگر ناشی می شود. در صورتی که این ناملایمات استمرار یابد، نه تنها افراد، بلکه نهاد خانواده و جامعه با انحطاط و نابودی مواجه می شوند. اسلام به منظور تحکیم روابط خانوادگی و اجتماعی، مراعات اصولی، همچون «رفق» و «مدارا» را پیشنهاد می کند. آگاهی از آثار خانوادگی و اجتماعی رفق و مدارا، خانواده ها را تشویق می کند، تا در ناملایمات واکنش منطقی نشان داده، از تندروی بپرهیزند. در این صورت، افراد و اعضای خانواده با انعطاف خردمندانه، زندگی خانوادگی را سرشار از آرامش، همدلی و همراهی می نمایند و از طرفی آرامش و کمال را برای دیگران نیز به ارمغان می آورند. اصول رفق و مدارا در مقام تعامل افراد با یکدیگر در احادیث فریقین و نیز آثار علمای امامیه و اهل سنت از همان سده های نخستین اسلام مورد اهتمام بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی، اصول رفق و مدارا را در منابع فریقین مورد بررسی قرار داده و برجسته ترین آثار آنها را در روابط خانوادگی و اجتماعی تبیین می نماید. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که سلامت جسمی و روانی، آرامش، برکت، بهره مندی مشروع، رزق وافر و تربیت سالم فرزندان، از جمله آثار خانوادگی، و کینه زدایی، امنیت، محبوبیت، پایداری روابط اجتماعی و تألیف قلوب، از جمله آثار اجتماعی رفق و مدارا هستند.
اینترنت، خانواده شبکه ای و زمان خانواده؛ تأثیر تکنولوژی های نوین ارتباطی بر روابط خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات مسائل عمیق و متعددی که نهاد خانوادهرا در ایران با چالش مواجه کرده است، نفوذ اینترنت و تکنولوژی های نوین ارتباطی در این نهاد این مسائل و چالش ها را پیچیده تر و مبهم تر کرده است؛ چالش هایی که تا حدی ریشه در دگرگونی روابط خانوادگی در ایران دارد. این تحقیق پیمایشی با هدف مطالعه رابطه استفاده از تکنولوژی های نوین ارتباطی بر روابط خانوادگی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه، دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز از تمامی مناطق ده گانه بوده اند که با تکنیک نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 400 نفر از آنان به عنوان افراد نمونه انتخاب و به پرسشنامه پاسخ داده اند. چارچوب نظری این مطالعه ترکیبی ازنظریه های "خانواده شبکه ای" و "مرزهای خانواده" بوده است. یکی از نوآوری های این تحقیق استفاده از دو متغیر میانجی به نام های زمان خانواده و خانواده شبکه ای می باشد که از چارچوب نظریِ تحقیق گرفته شده است. در نهایت نتایج این تحقیق حاکی از این است که هیچ گونه ارتباط مستقیم و معناداری بین نوع و میزان استفاده از تکنولوژی های نوین ارتباطی با روابط خانوادگی وجود ندارد، بلکه این ارتباط از مسیر متغیرهای میانجی یعنی زمان خانواده و خانواده شبکه ای محقق می شود. متغیرهای زمان خانوادگی و خانواده شبکه ای به ترتیب با بتای 473/0 و 273/0 تأثیری مثبت بر روابط خانوادگی داشته اند و به طورکلی قادر به تبیین 30 درصد از واریانس متغیر روابط خانوادگی بوده اند.
روابط خانوادگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۷
437-459
حوزه های تخصصی:
اهمیت روابط خانوادگی فرد به عنوان شاخص مهمی در سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی، در مبتلایان بیماری های مزمنی مانند ام اس دوچندان می شود. مطالعه حاضر که با هدف بررسی تجارب مبتلایان به مولتیپل اسکلروزیس در زمینه روابط خانوادگی، صورت پذیرفته یک پژوهش کیفی به شیوه پدیدار شناسی است. مشارکت کنندگان 15 نفر بوده اند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و تفسیر داده ها به روش کلایزی و رویکرد IPA انجام شده است. نهایتا سه خوشه اصلی در حیطه روابط خانوادگی مبتلایان به دست آمد که عبارتند از «روابط با والدین»، «روابط زناشویی» و «رابطه با فرزندان». هر یک از این خوشه ها دارای دو خوشه فرعی هستند که عبارتند از: خوشه اول؛ تعارضات والدینی و درون خانوادگی، حمایت های خانواده، خوشه دوم؛ روابط عاطفی و روابط جنسی و خوشه سوم؛ فرزندان و فرزند آوری. روابط خانوادگی یکی از دغدغه های عمده مبتلایان به ام اس در همه سطوح والدین، فرزندان و روابط زوج می باشد. همان طور که حضور تعارضات مزمن در خانواده به عنوان یکی از عوامل ابتلا به بیماری و تشدید علائم می باشد، روابطی همراه با همدلی و درک و حمایت می تواند به بهبود بیماری، همکاری بیمار برای درمان، ارتقای کیفیت زندگی و کاهش احتمال عود منجر شود.
بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۳
7-22
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه بازنمایی روابط خانوادگی در فصل های چهارگانه مجموعه تلویزیونی «پایتخت» است. به این منظور از روش نشانه شناسی جان فیسک بهره برده شد. واحد تحلیل در پژوهش حاضر سکانس است و سکانس های منتخب از 20 قسمت مختلف این سریال به صورت هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مجموعه ای از دلالت های فرهنگی بر روابط سرشار از صمیمیت و نزدیکی اعضای خانواده دلالت دارند. مطابق با بازنمایی های صورت گرفته، خانواده در این سریال سازه ای صمیمانه با روابط نزدیک بین زن و شوهر و والدین و فرزندان است. به طور کلی، مجموعه رمزگان های استفاده شده در سریال «پایتخت» ایدئولوژی خانواده صمیمی را بازنمایی و به برساخته های این نظام خصلتی طبیعی می بخشند.
پیش بینی افسردگی نوجوانی بر اساس استرسﻫای نوجوانی، تابﺁوری، سبکﻫای دلبستگی و روابط خانوادگی در دو گروه تک ﻓرزند و چند فرزند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه نوجوانان تک فرزند بخشی از جامعه را تشکیل می دهند و این سؤال در ذهن ایجاد می شود که آیا پیش بینی افسردگی در دو گروه تک فرزند و چند فرزند بر اساس متغیرهای پیش بین استرس، تاب آوری، سبک های دلبستگی و روابط خانوادگی، با هم تفاوت دارد؟ مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان تک فرزند و چند فرزند دبیرستانی بود. نمونه آماری مطالعه را 150 دانش آموز دختر و پسر شهر اصفهان از هر دو گروه تشکیل داد. داده ها به وسیله مقیاس افسردگی نوجوانی Kutcher (Kutcher Adolescent Depression Scale یا KADS)، پرسشﻧامه استرس نوجوانی (Adolescent Stress Questionnaire یا ASQ)، مقیاس تاب آوری Connor-Davidson (Connor-Davidson Resilience Scale یا CD-RISC)، پرسشﻧامه سبک دلبستگی Collins و Read و پرسشﻧامه روابط خانوادگی Olson و Barons جمع آوری گردید و سپس با استفاده از ضریب همبستگی Pearson و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در هر دو گروه، سبک دلبستگی اجتنابی، اضطرابی و استرس رابطه مثبت و معنی داری را با افسردگی نشان داد (050/0 > P). ارتباط منفی و معنی داری بین تاب آوری و افسردگی در گروه تک فرزند وجود داشت (050/0 > P)، اما این رابطه در گروه چند فرزند معنی دار نبود. در هیچ کدام از گروه ها رابطه معنی داری بین سبک دلبستگی ایمن و افسردگی مشاهده نگردید و در نهایت، پیش بینی افسردگی بر اساس متغیرهای پیش بین در گروه چند فرزند و تک فرزند با هم متفاوت بود؛ به طوری که تاب آوری و ارتباطات خانوادگی در بین تک فرزندان، عدم ابتلا به افسردگی را پیش بینی کرد؛ در حالی که در گروه چند فرزند، سبک دلبستگی اجتنابی ابتلا به افسردگی را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: با توجه به متغیرهای پیش بین پژوهش حاضر، تک ﻓرزندی و چند فرزندی در پیش بینی افسردگی تفاوت ایجاد می کند.
روابط چندگانه روان بنه های سازش نایافته اولیه، روابط خانوادگی، و شخصیت مادر با ناگویی هیجانی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
124-137
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سال های دبستان یکی از مهم ترین دوره های تحول است، چون بسیاری از قابلیت های کودک از جمله ابرازگری هیجانات در همین دوران پی ریزی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط چندگانه بین روان بنه های سازش نایافته، شخصیت، و روابط خانوادگی مادر با ناگویی هیجانی در کودکان دبستانی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. نمونه مورد مطالعه شامل 220 مادر دارای کودک دبستانی شهر اصفهان در سال تحصیلی 95-96 بود که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه های پنج عاملی شخصیت (کاستا و مک کرا،1992)، فرم کوتاه روان بنه های سازش نایافته (ولبورن و همکاران، 2002)، روابط خانوادگی (بارنز، 1982) و ناگویی هیجانی کودکان دبستانی محقق ساخته. داده های گردآوری شده با روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که پنج حیطه روان بنه های سازش نایافته گوش به زنگی بیش از حد و مهار (001/0 P< )، محدودیت مختل (011/0 P< )، عملکرد مختل (011/0 P< )، دیگر جهت مندی (011/0 P< )، و حیطه بریدگی و طرد (001/0 P< ) با ناگویی هیجانی در کودکان دبستانی رابطه مثبت و معناداری دارد و پنج عامل شخصیت و روابط خانوادگی مادر با ناگویی هیجانی در کودکان دبستانی رابطه معناداری ندارد. همچنین از بین روان بنه های سازش نایافته اولیه تنها حیطه گوش به زنگی بیش از حد و مهار مادر و حیطه خودگردانی و عملکرد مختل مادر، توان پیش بینی ناگویی هیجانی در کودکان دبستانی را داشته است. نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت روان بنه های سازش نایافته مادران حالاتی منفی را در مادر ایجاد می کنند که به ناگویی هیجانی درکودکان آنان دامن می زند.
تجربه زنان بستری در بخش روانپزشکی از روابط خانوادگی- زوجی: یک پژوهش کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف توصیف تجربه زنان بستری در بخش روانپزشکی از روابط خانوادگی- زوجی انجام شد. روش : پژوهش کیفی حاضر از روش پدیدارشناسی بهره برد. جامعه پژوهش، زنان بستری در بخش روانپزشکی بیمارستان نور اصفهان بودند. با روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و تا رسیدن به حد اشباع داده ها، تعداد 14 نفر بررسی شدند. داده ها با مصاحبه غیرساختاری گردآوری و به روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها در 847 کد مفهومی و در نهایت در کدبندی سطح چهارم در دو دسته اصلی قرار گرفتند؛ (1) علل بیماری و عوامل تشدیدکننده آن (رفتار همسر، رفتار خانواده همسر، رفتار آزمودنی، عوامل متفرقه و دوران کودکی و نوجوانی) و 2) واکنش های آزمودنی (نسبت به رفتار همسر، نسبت به ادامه زندگی و نسبت به روابط جنسی با همسر). نتیجه گیری : زنان در سال های زندگی مشترک، تجارب منفی بسیاری را تجربه می کنند، که اثر ناخوشایندی بر سلامت روان دارد. توجه به این مسایل و ارایه آموزش به همسران و خانواده ها می تواند در ارتقای سلامت روانی زنان تأثیر زیادی داشته باشد.
بررسی تأثیر اشتغال خارج از خانه زنان بر روابط خانوادگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
حدود نیمی از جمعیت فعال جهان، زنان هستند؛ که می توانند سهم مهمی در توسعه جوامع داشته باشند. تحول جوامع و تفاوت فرهنگی و شرایط تفاوت نقش دو جنس زن و مرد را به دنبال داشته است. تحقیق حاضر به «بررسی تأثیر اشتغال زنان بر روابط خانوادگی» می پردازد. ابتدا به اختصار به شرح نظریه های کارکردگرایی مرتن، نظریه تقسیم کار اجتماعی و نظریه کنش متقابل پرداخته ایم که هر سه مجموعه ای از نظریه های روابط انسانی بوده و با استعانت از این نظریه ها، فرضیه های تحقیق را بنا نهادیم. تحقیق حاضر بر روی 397 نفر زن متاهل، که (شامل 193 نفر زن متأهل شاغل و 204 نفر زن متأهل غیرشاغل) در نقاط شهری شهرستان اهر انجام گردیده است. برآورد حجم نمونه از طریق فورمول کوکران انجام پذیرفته و توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی سیستماتیک بوده است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و گردآوری داده ها از طریق تهیه و توزیع پرسشنامه صورت گرفته است. پرسشنامه ها پس از تکمیل توسط جامعه آماری، به صورت دقیق در بسته آماری علوم اجتماعی(Spss) وارد و روابط معنادری از آن استخراج گردید. آنچه از تحقیقات پیشین دانشمندان دریافتیم این بود که اشتغال زنان می تواند روابط خانوادگی را در جهات مثبت و منفی تحت تاثیر قرار دهد. آنچه مسلم و واضح بود این است که اشتغال زنان در روابط خانودگی آنان تاثیر مثبت دارد. روابط خانوادگی شامل سه رابطه اصلی روابط زناشویی(رابطه زن و شوهر)، رابطه خویشاوندی(رابطه خانواده با بستگان همدیگر) و رابطه والدین با فرزندان طبقه بندی شده بود که به عنوان فرضیه های فرعی در نظر گرفته شده بود که هر چهار فرضیه با ضریب اطمینان 95 درصد تأیید شدند.
اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوای شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، تعارضات زناشویی، بخشش و صمیمیت زوجین ناشنوا و کم شنوا صورت گرفته است. این پژوهش از نوع پژوهش های شبه آزمایشی بود. جامعه آماری عبارت بود از کلیه زوجین ناشنوای شهر اصفهان. نمونه این پژوهش شامل 20 نفر داوطلب از زوجینن ناشنوا یا نیمه شنوای شهر اصفهان بود که به صورت غیرتصادفی (در دسترس) در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند، در حالی که گروه گواه در لیست انتظار بود. گروه آزمایش طی 8 جلسه 120 دقیقه ای بسته آموزشی را دریافت کردند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه روابط خانوادگی اولسون و بارونز (2004)، پرسش نامه تعارضات زناشویی (تجدیدنظر شده، 1375، MCQ-R)، پرسش نامه بخشش تامپسون و همکاران (2005) و مقیاس صمیمیت (الکسیس جی، واکر و لیندا تامپسون، 1983، IS)، هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در معرض ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه های تکراری) استفاده شد. نتایج ب دست آمده نشان داد آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت بر بهبود روابط خانوادگی، بخشش و صمیمیت به طور معنادار مؤثر بوده است، اما این آموزش بر کاهش کل تعارضات زناشویی مؤثر نبوده است (05/0< p). طبق یافته های این پژوهش می توان گفت آموزش همسرداری مبتنی بر شفقت روش مناسبی برای بهبود روابط زناشویی، افزایش بخشش و همچنین افزایش صمیمیت در زوجین ناشنوا بوده است.
بررسی روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان عوامل پیش بینی کننده اختلال بی اشتهایی روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۸ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۲
95-113
حوزه های تخصصی:
هدف : اختلال بی اشتهایی روانی یکی از اختلال های نسبتاً شایع روانی است که در دهه های اخیر شیوع یافته و تعداد زیادی افراد، به ویژه دختران جوان را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش به منظور پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی به عنوان متغیر ملاک و روابط خانوادگی، خودکنترلی و ناگویی خلقی به عنوان متغیرهای پیش بین انجام گرفت. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی است. نمونه ٔ این مطالعه شامل ۱۰۹ نفر از زنان شهر شیراز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند. بی اشتهایی روانی با استفاده از پرسشنامه ٔ گارنر و گرفینکل (۱۹۷۹)، روابط خانوادگی با استفاده از پرسشنامه ٔ پیوند خانوادگی پارکر و همکاران (۱۹۷۹)، خودکنترلی با استفاده از مقیاس خودکنترلی گراسمیک (۱۹۹۳) و ناگویی خلقی با به کارگیری مقیاس ناگویی خلقی تورنتو (۱۹۸۶) اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون رگرسیون چندگانه به روش گام به گام مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها : یافته ها نشان دادند که شتاب زدگی به عنوان یکی از زیر مقیاس های خودکنترلی (۰۵/۰ , p< ۲۴/۰- β = ) و حمایت افراطی از زیر مقیاس های روابط خانوادگی (۰۵/۰ , p< ۲۳/۰ β = )، اختلال بی اشتهایی روانی را پیش بینی کردند. این در حالی است که ناگویی خلقی قادر به پیش بینی اختلال بی اشتهایی روانی نبود. نتیجه گیری : پژوهش نشان داد که تلاش برای تنظیم شتاب زدگی و کاهش حمایت افراطی در روابط خانوادگی در پیش گیری از ابتلا به بی اشتهایی روانی می تواند مؤثر باشد.
بررسی برخی از عوامل گرایش به شبکه های ماهواره های خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دسترسی سریع به ماهواره، باعث گسترش آن گردیده و علل و عوامل متعددی در گرایش افراد به آن موثرند. در پژوهش حاضر برخی از عوامل یاد شده مورد بررسی قرار گرفته است. روش: کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر سوم دبیرستانی اهواز، جامعه ی آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آن ها 190 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های هیجان خواهی سواری (1392)، هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1389)، روابط خانوادگی سواری (1392) و پرسش نامه ی محقق ساخته ی گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی استفاده به عمل آمد. تحقیق حاضر از نوع همبستگی بوده و داده ها با کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هیجان خواهی، هویت اجتماعی و گرایش به شبکه های ماهواره های خارجی رابطه ی مثبت معنادار و بین روابط خانوادگی با متغیر یاد شده رابطه ی منفی معنادار وجود دارد. رگرسیون چند متغیره نشان داد که هیجان خواهی، هویت اجتماعی و روابط خانوادگی از عوامل پیش بین گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی به شمار می روند. نتیجه گیری: تحقیق حاضر برای پیشگیری از گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی، پیشنهاد می کند راهکارهای ابراز منطقی هیجان، ایجاد هویت مناسب و تقویت روابط خانوادگی مورد مطالعه قرار گیرد تا گرایش به شبکه های ماهواره ای خارجی کمتر شود.
بررسی اثربخشی روش بین نسلی بوئن بر روابط خانوادگی، مرزها، مثلثسازی و شیوههای کنترل زنان متأهل در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش بوئن بر روابط خانوادگی، مرزها، مثلث سازی و شیوه های کنترل زنان متاهل شهر اصفهان انجام شدبود. روش: بنابراین این پژوهش از نوع آزمایشی بود و با توجه به اینکه گزینش و گمارش آزمودنی ها در گروه ها به شکل دردسترس انجام شد بنابراین پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. جامعه آماری کلیه زنان متاهل شهر اصفهان در سال تحصیلی 97-98 بودند. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و از بین 50 زن ثبت نام کننده 40 زن انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل دردسترس گمارش شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از مقیاس روابط خانوادگی بارنز و اولسون (1982)، مثلث سازی (دهقانی ششده و یوسفی، 1398) مقیاس های شیوه های کنترل (یوسفی و بهرامی، 1394). گروه های پژوهشی به مدت هشت جلسه نود دقیقه ای در معرض آموزش های مبتنی بر مدل بین نسلی نظریه بوئن قرار گرفتند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله در معرض پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. یافته ها: داده های گردآوری شده به کمک آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) تحلیل شدند نتایج نشان داد که این روش بر بهبود متغیرهای مورد مطالعه ابعادروابط خانوادگی به جز رابطه با خانواده خود، مرزهای منعطف، مرزهای آشفته و شیوه کنترل هیجان مدار و راه حل مدار (05/0p <)به جز مرزهای خشک و مرزهای مبهم موثر بوده است(05/0P>). (05/0P=). نتیجه گیری: با توجه به این نتایج روش بوئن برای بهبود برخی ابعاد روابط خانوادگی و مرزها و شیوه های کنترل متغیرهای سیستمی در بین زنان متاهل شهر اصفهان روش موثری است.
تدوین مدل شکوفایی بر اساس خودکارآمدی با واسطه گری امید در مشاوران و روانشناسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
81 - 108
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی در میان مشاوران و روانشناسان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش های مدل یابی معادلات ساختاری بود. نمونه مورد مطالعه 407 نفر از مشاوران و روانشناسان بودند که به شیوه اینترنتی و از طریق شبکه های اجتماعی در پژوهش شرکت داشتند (319 زن، 88 مرد). ابزارهای به کار رفته شامل مقیاس خودکارآمدی عمومی ، مقیاس امید و مقیاس شکوفایی بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 انجام شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد مدل روابط بین خودکارآمدی، امید و شکوفایی از برازش مناسبی برخوردار است. بر اساس نتایج، سطوح بالاتر خودکارآمدی و امید پیش بینی کننده سطح بالاتری از شکوفایی است، بعلاوه نقش میانجی کامل امید در رابطه خودکارآمدی و شکوفایی تایید شد. این مطالعه نشان داد که سطح بالاتر خودکارآمدی و امید باعث ارتقای سطح شکوفایی مشاوران و روانشناسان می-شود و هدف قراردادن آنها می تواند بهزیستی مشاوران و روانشناسان را تقویت نماید.