مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
فردگرایی
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱
61 - 82
حوزه های تخصصی:
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگی ها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئله ی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعه ای جامعه شناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر می رسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزش ها و هنجارهای شهرگرایی، شرایط خاص و قابل مطالعه ای دارند. در این نوشتار تلاش می شود با تحلیل یافته های تحقیق، الگوها و شاخص های اساسی زنان شهرنشین در ارتباط با شهرگرایی مورد بررسی قرار گیرد. سطح تحلیل در این پژوهش، خرد و واحد تحلیل، فرد است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 50-20 ساله ی ساکن در سه منطقه ی شهر تهران است که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش مبیّن وجود رابطه ی معنادار بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی و کاهش پیوند عاطفی در بین زنان است.
بررسی علل پیدایش فرصت طلبی و رابطه ی آن با نظام اخلاقی جوانان (مورد مطالعه: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم فرصت طلبی از دیر باز به طور خاص مورد توجه بسیاری از متفکران اجتماعی بوده است. در یک نگاه دقیق، فرصت طلبی به عنوان یک پدیده ی چند علتی، چند بعدی و چند دلالتی به نابهنجاری های اجتماعی که می تواند باعث تخریب نظام اخلاقی جامعه شود، مربوط می شود. نگاهی دقیق به ادبیات موضوع نشان می دهد که برخی پژوهشگران در پی تبیین اجتماعی پدیده ی فرصت طلبی هستند، درحالی که بعضی دیگر در پی تبیین آن با تعیین کننده هایی چون انتخاب های فردی می باشند. این یک مفروضه است که این انتخاب ها صرفاً در یک خلاء اجتماعی، سیاسی و فرهنگی صورت نمی گیرد و انواع تعیین کننده های زمینه ای چون سن ، جنس، وضعیت تأهل، طبقه اجتماعی و اشتغال از یک طرف و متغیرهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از سوی دیگر، بر آن تأثیر گذارند. این تحقیق در پی مطالعه پیمایشی فرصت طلبی و تعیین کننده های آن در میان شهروندان 20 سال به بالای اصفهان (n=384) است. مطالعات در این زمینه نشان می دهد هر چه میزان دینداری، انسجام اجتماعی و سرمایه اجتماعی در جامعه بیشتر باشد، میزان فرصت طلبی در جامعه کاهش می یابد و از سوی دیگر هر چه میزان آنومی و فردگرایی در جامعه بیشتر باشد، میزان فرصت طلبی نیز افزایش می یابد. همچنین با توجه به نتایج تحقیق می توان اذعان داشت که فرصت طلبی بر حسب سن شهروندان متفاوت است، حال آن که جنسیت و وضعیت تأهل هیچ گونه تأثیری بر گرایش افراد به سمت رفتارهای فرصت طلبانه ندارد و طبقه اجتماعی، سرمایه اجتماعی، دینداری، فردگرایی و انسجام اجتماعی و آنومی رابطه معنی داری با فرصت طلبی دارند.
تحلیل جامعه شناختی سبک مصرفی شهروندان شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
211 - 241
حوزه های تخصصی:
مصرف گرایی یا اصالت دادن به مصرف و هدف قرار دادن رفاه و دارایی های مادی یکی از مسائل جدی جامعه امروزی است. مصرف گرایی افزون بر عوامل و اثرات اقتصادی، دارای دلایل و پیامدهای فرهنگی و اجتماعی نیز هست. در جامعه ای که شعار خرید و مصرف بیشتر رواج می یابد، مصرف گرایی نه یک نیاز ضروری، بلکه به عنوان وسیله تمایز و به عنوان نماد منزلت اجتماعی خواهد بود. ﺩﺭ ﺍیﻦ پژوهش پیمایشی، با توصیف ابعاد سبک مصرفی در بین شهروندان ارومیه به تعیین کننده های جامعه شناختی ﻣﺼﺮﻑ ﮔﺮﺍیی پرداخته شده است. ابزار گرداوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ارومیه بوده که با فرمول کوکران 386 نفر به روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS وLISREL استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که، سبک مصرفی کارکردی یا نیازمحور در مقایسه با دیگر سبک های مصرفی دارای بیشترین فراوانی است. سبک مصرفی ارتباط معنی داری با متغیرهای جنس، سن، فردگرایی، مصرف رسانه ای و تأثیرپذیری از نفوذ دیگران داشته که این چهار متغیر حدود 29 درصد واریانس سبک مصرفی شهروندان ارومیه ای را تبیین می کنند ولی متغیرهای دینداری، قانون گرایی و توافق فرهنگی ارتباط معنی داری با سبک مصرفی نداشته است.
بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس سبک های تبادل اجتماعی در جمعیت ایرانی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان و مردان شهر تهران بود. شرکت کنندگان در پژوهش 470 نفر از این جامعه بودند که که به روش تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس سبک های تبادل اجتماعی لیپمن و همکاران، پاسخ دادند. برای بررسی پایایی این مقیاس از ضریب آلفای کرونباخ و جهت بررسی روایی آن از روایی محتوایی و روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده (83/0) حاکی از پایایی بالای مقیاس و نتایج تحلیل های عاملی اکتشافی نشان دهنده وجود پنج عامل انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی با تغییر در برخی گویه های اصلی و حذف گویه های 5، 6، 11، 12، 26، 27، 30، 32، 36، 40، 44، 51 و 53 بود. همچنین، نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان دهنده برازش نسبتاً خوب مدل 41 گویه ای بود. به علاوه، یافته های مربوط به هنجارسازی نشان داد که میانه نمرات انصاف، منفعت طلبی، فردگرایی، پیگیری و سرمایه گذاری افراطی در کل نمونه ایرانی به ترتیب برابر با 14، 32، 21، 27 و 13 می باشد.
اثرات متقابل اطلاعات حسابداری مدیریت و تکنولوژی تولید بر عملکرد تولید در سازمان هایی با ارزش های فرهنگی جمع گرا و فردگرا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۲ بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۹
81 - 102
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: ارزش های فرهنگی یکی از عوامل تاثیرگذار در میزان استفاده از اطلاعات حسابداری مدیریت و نحوه تصمیم گیری مدیران می باشد، زیرا در فرهنگ های مختلف چگونگی یادگیری و تفکر افراد متفاوت است، بنابراین در نظر گرفتن تفاوت های فرهنگی می تواند به کارآتر شدن سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت در راستای اتخاذ تصمیمات صحیح تر توسط مدیریت بینجامد.
روش پژوهش: این پژوهش با هدف بررسی اثر ساده و تعاملی میزان اطلاعات ارائه شده توسط سیستم های اطلاعاتی حسابداری مدیریت و تکنولوژی تولید بر عملکرد تولید در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با در نظر گرفتن دو بعد جمع گرایی و فردگرایی فرهنگی در مقطع زمانی 95-94 و به روش توصیفی - پیمایشی انجام شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این امراست که میزان اطلاعات حسابداری مدیریت، جمع گرایی و فردگرایی بر عملکرد تولید تاثیر معنی داری دارد.
نتیجه گیری: در جوامع جمع گرا اثر متقابل ارتقا تکنولوژی و میزان اطلاعات ارائه شده توسط سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت در هر دو بعد عملکرد غیرمالی و مدیریت هزینه پیشرفته بر عملکرد تولید منفی و معنی دار می باشد و در هر دو فرهنگ جمع گرا و فردگرا نیز اثر متقابل ارتقا تکنولوژی و میزان اطلاعات ارائه شده توسط سیستم اطلاعات حسابداری مدیریت در هر دو بعد عملکرد مالی و مدیریت هزینه سنتی بر عملکرد تولید منفی و معنی دار می باشد که یکی از دلایل این امر می تواند فرهنگ ملی ایرانی با اجتناب زیاد از عدم اطمینان باشد.
مطالعه خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران (شرایط، زمینه ها و پیامدها)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
320-279
حوزه های تخصصی:
در طی سالهای اخیر هنجارها و ارزشهای حاکم بر زندگی خانوادگی در سراسر جهان تغییر یافته است، جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای را تجربه کرده است ازجمله آنها می توان به شکل گیری خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این شیوه تعامل بین دو جنس شاید در ممالک دیگر امری عادی باشد، اما در جامعه ما به عنوان یک شوک فرهنگی در نظر گرفته می شود. این مقاله در پی مطالعه خرده فرهنگ هم باشی و برخی آثار آن در شهر تهران است. روش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های عمیق در بین نمونه ای متشکل از 20 نفر از افرادی که تجربه زیسته هم باشی در شهر تهران را دارند به انجام رسیده است. یافته ها: مقوله ها و زیرمقوله های استخراج شده نشان داد که فردگرایی، بازاندیشی، تفاوت نسلی، فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی، هزینه-سود به عنوان شرایط علی، مهاجرت شغلی-تحصیلی، سبک زندگی، تقدس زدایی از ازدواج به عنوان شرایط زمینه ای، آشنایی با زندگی هم باشی افراد دیگر و تجربه دوستی با جنس مخالف به عنوان شرایط مداخله گر و بازتعریف نقشهای جنسیتی و اعتقاد به برابری در بین زوجهای هم باش به عنوان راهبردها (استراتژی) مشخص شده است. پیامدهای زندگی هم باشی بر اساس نتایج این پژوهش به دو دسته فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. داغ ننگ، آسیب پذیری دختران، بی ثباتی در زندگی هم باشها به عنوان پیامدهای فردی، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش کارکرد خانواده به عنوان پیامدهای اجتماعی در نظر گرفته شده است. بحث: گرایش به سمت خرده فرهنگ هم باشی به موازات حرکت جامعه به سوی مدرنیته و گسترش ارتباطات و تحولات فرهنگی ناشی از آن بوده است و در افراد هم باش، دل بستگی و تعهدی که باید نسبت به ارزشهای پذیرفته شده در جامعه باشد کمرنگ شده است؛ بنابراین می توان گفت، رشد فردگرایی و عقلانیت در بین افراد جامعه، بازتولید نشدن ارزشهای نسل قبل در بین نسل جدید، بازاندیشگی در بین نسل جوان و... در کاهش اهمیت ازدواج و علاقه مندی به شیوه های جدید ارتباط بین زن و مرد تأثیرگذار است.
برساخت فرازمینه ای فردیت: تفسیر دختران نوجوان از موفقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
موفقیت مفهوم رایجی در جامعه معاصر، به ویژه برای نوجوانان، است. این پژوهش با هدف واکاوی فهم نوجوانان دختر شهر یزد از موفقیت انجام و از روش داده بنیاد نظام مند برای اجرای آن استفاده شد. زمینه پژوهش، شهر یزد است و با 20 نفر از دانش آموزان دختر پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم در بازه سنی 15 تا 18، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. مشارکت کنندگان با شیوه هدفمند از چهار مدرسه انتخاب شدند. داده ها با شیوه کدگذاری داده بنیاد تحلیل و در قالب 9 مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی ارائه شده است. عطش استقلال، زیست مجازی، محوریت پول، احساس محدودیت جنسیتی، تعامل ابزاری، تمایزطلبی، خودارتقابخشی، فشارهای چندگانه و ذهن مهاجر به عنوان مقوله های اصلی و برساخت فرازمینه ای فردیت، به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. براساس یافته ها، دانش آموزان موفقیت را فراتر از زمینه جاری اجتماعی و فرهنگی خود تفسیر می کنند. آنها نگاه فردی و مادی به موفقیت دارند و زمانی خود را موفق می دانند که بتوانند هرچه بیشتر ابراز فردیت کنند و به حداکثر مادیات و پول برسند. آنها از راه خرید و مصرف پول، فردیت خود را نمایش می دهند. نوع تعریف نوجوانان از موفقیت با هویت و تعاملات موجود در بستر جهانی و مجازی گره خورده و نوعی جاکند گی از زمینه را فراهم کرده است.
مصرف آب و تعیین گرهای اجتماعی آن مورد مطالعه: شهروندان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
277 - 294
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار در زمینه محیط زیست به خصوص در رابطه با مصرف پایدارآب، یکی از چالشهای بزرگی است که کشورهای سراسر جهان با آن مواجه هستند(Feizizadeh et al, 2021). آب منبع مهمی برای بقا و حفظ ثبات اکوسیستم، زندگی انسانها، توسعه کشاورزی و توسعه صنعتی است .(Pluchinotta et al, 2021) آب مهم ترین منبع طبیعی برای رسیدن به توسعه ی پایدار و افزایش کیفیت زندگی انسان ها است (Fan et al.,2013). آب در دنیای امروزی به عنوان حیاتی ترین منبع جهانی برای پیشرفت و ترقی در زمینه ی اقتصادی و اجتماعی شناخته می شودو در دنیای امروزی ارتباط تنگاتنگی با تاب آوری اجتماعی یک جامعه دارد (Zaman et al, 2021). بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی سازمان بهداشت جهانی در سال 2020، حدود یک نفر از چهار نفر به آب آشامیدنی سالم دسترسی ندارد و نصف این افراد به امکانات بهداشتی دسترسی ندارندWHO, 2021)). مسایل مربوط به کمبود آب در سطح جهان باعث شده است کشورهای جهان بیش از پیش به موضوع توسعه پایدار توجه کنندو در سپتامبر 2015، 193 کشور عضو سازمان مللبه طور رسمی 17 هدف توسعه پایدار را در اجلاس توسعه پایدار سازمان ملل متحد با هدف حل کامل این مشکل به تصویب رساندند(Wang et al, 2021). کمبود منابع طبیعی، بخصوص منابع آبی در گزارش های مختلف (مانند گزارش بانک جهانی برای منطقه خاورمیانه در سال 2014، گزارش سالانه شبکه ردپای جهانی در زمینه ردپای اکولوژیک برای مناطق مختلف جهان در سال 2016) همراه با آثار زیان بار آن بر تمامی ابعاد زندگی انسان ها بصورت مدام در حال انتشار است. بر اساس گزارش توسعه جهانی آب ا
بررسی جامعه شناختی تاثیر عوامل اجتماعی بر گرایش زنان به تک فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1055 - 1082
حوزه های تخصصی:
در کنار تغییر و تحول های گوناگون اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، خانواده نیز دستخوش تغییرهایی هم در شکل و هم در محتوا شده است. ارزش ها و نگرش های افراد در زمینه های مختلف ازجمله فرزندآوری نیز تحت الشعاع قرارگرفته، به گونه ای که امروزه شاهد گسترش پدیده تک فرزندی در بسیاری از خانواده ها هستیم. این پژوهش با هدف بررسی میزان تأثیر عوامل اجتماعی (اشتغال زنان، سن ازدواج، فردگرایی و تحصیلات زنان) در کلان شهر تهران بر گرایش به تک فرزندی در بین زنان انجام شده است. پژوهش حاضر تحقیقی پیمایشی است که در سال 1399 انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش زنان متأهل شهر تهران هستند که 420 نفر به عنوان نمونه از بین آن ها انتخاب شدند. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات و داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است. نتایج نشان می دهد که بین گرایش به تک فرزندی با میزان فردگرایی، سن ازدواج، سطح تحصیلات و وضعیت اشتغال رابطه مثبت معناداری وجود دارد. درنهایت می توان گفت زنان امروزی تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی که به برخی از آنها اشاره شد به هویتی جدید دست یافته اند که با باروری زیاد در تقابل است.
روان شناسی سازی در تلویزیون (تحلیل گفتمان برنامه «کتاب باز»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله اصلی این مقاله توصیف سازوکارها و پیامدهای فرایند روان شناسی سازی است. مقاله استدلال می کند این فرایند حاصل مناسبات اقتصادسیاسی کلان است اما مکانیسم ها و پیامدهای آن با استفاده از سازوکارهای روان شناسی پنهان می شود. برای نشان دادن اوصاف این پدیده، برنامه گفتگو محور «کتاب باز» تلویزیون مورد تحلیل گفتمان قرار گرفته است. گزاره های مرکزی شش برنامه ی پایانی معرفی کتاب در این برنامه، پذیرش وضع موجود و تحمل آن، تشویق افراد برای رفع از خودبیگانگی، انعطاف ذهنی برای همراهی با تغییرات جهان، کاستن از حرص و طمع برای مهار سرمایه داری، نافرمانی برای گسترش بازار و رفع موانع ذهنی سازگاری با وضع موجود، همگی در راستای روان شناسی سازی و تغییر فردی برای انطباق با جریان های سیال بازار است. این مقاله نتیجه می گیرد تقلیل مشکلات کلان به فرد با سیاست زدایی و اقتصادزدایی از وضع موجود، پدیده ها را به فرد تقلیل می دهد و مناسبات کلان را توجیه کرده و مشروعیت می بخشد که در خدمت نئولیبرالیسم به مثابه نظم مسلط جهان است. از این رهگذر فرایند سلطه بدیهی انگاشته شده و تعمیق می شود و تنها راه مواجهه با آن تجهیز فرد به مهارت های بقا در این رقابت فرساینده و در نتیجه تبرئه سیستم است.
بررسی انتقادی مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
177 - 201
حوزه های تخصصی:
نقدهای جدی جماعت گرایی برگفتمان لیبرال یکی از مهمترین موضوعات فلسفه سیاسی معاصر است. بی توجهی به منازعه جماعت گرایی علیه لیبرالیسم، موجب ناتوانی در تحلیل و فهم بسیاری از موضوعات فلسفه سیاسی لبیرال و غیرلیبرال در دهه های پایانی قرن بیستم و قرن جاری خواهد شد. کتاب درآمدی بر مناظره لیبرال ها و جماعت گرایان در فلسفه سیاسی معاصر عهده دار تحلیل این موضوع مهم است.پرداختن به موضوعی تقریباً بدیع درفلسفه سیاسی معاصر و تاکید بر روش «هرمنیوتیک متن محور» برای خوانش آثار اندیشه سیاسی،از نقاط قوت کتاب است.با این وجود، به نتایج این منازعه درفسلفه سیاسی معاصر، توجه نشده و تاثیر آرا ویتکنشتاین متاخر در مضمون ومحتوای فلسفه سیاسی جماعت گرایی مورد غفلت قرار گرفته است. همچنین نویسندگان برای مکینتایر در فلسفه سیاسی جماعت گرایی نقش رهبری را قائل هستند، اما نسبت به جایگاه بسیار مهم سندل به ویژه تقدم آرا او نسبت به سایر جماعت گرایان و محوریت عدالت در بحث او التفات لازم صورت نگرفته است. همچنین با توجه به اینکه محور منازعه مورد بحث عدالت بوده است شایسته بود محورهای تبیین شده در کتاب در این باب نهایتا به موضوع عدالت و جنبه های مختلف آن ارجاع داده می شد.
سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
177 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین فردگرایی در سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا است. متناسب با این هدف، نگارنده به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که فردگرایی در دوران ترامپ چه تأثیری بر امنیتی سازی منطقه غرب آسیا داشته است؟ نگارنده تلاش می کند تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه پیوستگی روزنا از یک سو و نظریه امنیتی سازی مکتب کپنهاگ از سوی دیگر به عنوان چارچوب نظری، فردگرایی در سیاست خارجی ترامپ را بررسی و تأثیر آن بر امنیتی سازی منطقه راهبردی غرب آسیا را تحلیل کند. روزنا منابع سیاست خارجی را به پنج دسته تقسیم می کند: فردی، وابسته به نقش، اجتماعی، حکومتی و خارجی. درخصوص اولویت هر کدام از این متغیرها، روزنا معتقد است که نقش متغیر فرد در آمریکا به عنوان کشوری با وسعت زیاد، اقتصاد توسعه یافته و با جامعه باز در پایین ترین سطح قرار دارد. بررسی سیاست خارجی آمریکا در دوران ترامپ از بعد روان شناسی شخصیتی و عملکرد، برخلاف نظریه روزنا نشان می دهد که متغیر فرد بالاتر از چهار مورد دیگر قرار گرفته است. هرچند امنیتی سازی منطقه غرب آسیا به دولت جرج دبلیو بوش برمی گردد؛ اما آنچه این مقاله به عنوان فرضیه درنظر گرفته است، تأثیری است که فردگرایی ترامپ به عنوان بازیگر امنیتی ساز در سیاست خارجی دولت در تشدید امنیتی سازی منطقه غرب آسیا و اقدامات تنش آفرین انجام داده است. پژوهش حاضر اثبات می کند که اقداماتی ازقبیل ممنوع کردن اتباع شش کشور اسلامی از ورود به آمریکا، خروج از برجام، ترور سپهبد قاسم سلیمانی و انتقال سفارت رژیم صهیونیستی از تل آویو به بیت المقدس، به عنوان اقدامات خاص و نتیجه تشدید امنیتی سازی این منطقه، قابل ارائه است.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
بررسی عوامل اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر طلاق عاطفی در بین زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
171 - 200
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی یکی از آسیب هایی است که بسیاری از خانواده ها با آن مواجه هستند. فروپاشی پیوندهای زناشویی از برجسته ترین نمونه های تحولات مرتبط با خانواده امروزی است. ازاین رو، ضرورت بررسی عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی هرچه بیشتر احساس می گردد. در این مطالعه، طلاق عاطفی در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و عاطفی–جنسی مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، بر مبنای نظریه های گیدنز، مبادله، گذار جمعیتی دوم، نوگرایی و مدرن شدن، تضاد، محرومیت اقتصادی و همسان همسری، تأثیر متغیرهای فردگرایی، نوگرایی، رضایت جنسی، نوع خانواده (از سنتی تا مدرن)، ساختار قدرت در خانواده، احساس نابرابری، اعتقادات مذهبی، همسان همسری تحصیلی و مذهبی، پایگاه اجتماعی–اقتصادی، سن، جنس، میزان تحصیلات و سن ازدواج بر تغییرات میزان طلاق عاطفی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره بررسی گردید. این مطالعه، طی یک پیمایش مقطعی در سال 1400 انجام شد و در آن با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر از زنان و مردان متأهل شهر تهران انتخاب شدند و اطلاعات آنان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. پایایی پرسشنامه تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با مقادیر بالای 7/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زنان بیش از مردان طلاق عاطفی دارند و متغیرهای عدم رضایت جنسی، ناهمسانی های اعتقادات مذهبی و تحصیلی، فردگرایی، نوگرایی، سنتی بودن خانواده و سن پایین تر زوجین در زمان ازدواج، به میزان بیشتری به طلاق عاطفی منجر می گردد.
مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی در فرایند توسعه شهری ایذه (بررسی موردی: خوراک و پوشاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
73 - 91
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی مجموعه منسجمی از رفتارهاست که در قالب مصرف متجلی می شود. هدف پژوهش حاضر، مطالعه مردم نگارانه تغییرات سبک زندگی (پوشش و غذا) در فرایند توسعه شهری ایذه می باشد. در این پژوهش، 23 نفر از مطلعین کلیدی که بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، وارد مطالعه شدند. با استفاده از روش های گردآوری داده ها در مطالعه مردم نگاری (مشاهده و مصاحبه عمیق) به جمع آوری داده ها پرداخته شد. داده های بدست آمده از طریق تحلیل داده بنیاد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و مفاهیم، خرده مقوله ها و مقوله های اصلی استخراج گردیدند. یافته های پژوهش نشان می دهند تخته قاپو عشایر، اجرای مفاد انقلاب سفید از جمله اصلاحات ارضی، اعزام سپاه دانش به مناطق روستایی و ملی کردن جنگل ها و مراتع موجب تشدید مهاجرت های روستایی و افزایش جمعیت شهر ایذه گردید. مهاجرت به شهر و تغییر زیست بوم طبیعی به زیست بوم انسان ساخت، تغییر سبک زندگی ساکنین را به همراه داشته است. تغییر زیست بوم به تدریج تمهیدات تهیه غذا و نوع پوشش را تغییر داد و شهرنشینی به عنوان زیست بومی انسان ساخت الگوهای رفتاری «فردگرایی» و «مصرف گرایی» را جایگزین الگوهای رفتاری «جمع گرایی» و «مولد بودن» کرده است. همچنین این یافته ها نشان می دهند دگرگونی در فرهنگ و ایستارها، رواج یافتن پوشاک مدرن، ورود آموزش مدرن، گسترش بازار محلی و گسترش مجاری ارتباطی از زمینه ها و بسترهای تغییر سبک زندگی در جامعه مورد مطالعه بوده است.
«دوراهی اجتماعی» و کاربرد آن در آموزه های فردی گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
169 - 201
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مقوله ای خاص از گرایش های فردگرایانه – با نام دوراهی اجتماعی- در خلال آموزه های فردی گلستان سعدی پرداخته است. دوراهی اجتماعی مقوله ای از گرایش های فردگرایانه است که به نوعی خاص از تعارض سودمندی فردی و جمعی اشاره می کند؛ به نوعی که در آن نفع فردی بسیار چشمگیر است، اما اگر بیشتر افراد نفع جمعی را نادیده بگیرند و خودمدارانه رفتار کنند، فاجعه ای اجتماعی رقم خواهد خورد. به ویژه، اگر انتخاب آن افراد با توجه به موقعیت و نقش آن ها در جامعه تأثیر بسزایی در سرنوشت کل جامعه داشته باشد. سعدی برای تبیین برخی آموزه های فردی در حکایات گلستان از مقوله دوراهی اجتماعی استفاده کرده است؛ به طوری که به طور واضح، مخاطبان آموزه خود را از قرار گرفتن بر سر دوراهی اجتماعی آگاه و آن ها را به برگزیدن نفع جمعی -به دلیل تأثیر زیاد تصمیمشان بر سرنوشت جامعه- توصیه کرده است. در این مقاله پس از طبقه بندی مخاطب سعدی در آموزه هایش، استخراج آموزه و بررسی حکایت هایی که دوراهی اجتماعی در آن ها دیده می شود، خطاب سعدی در هر حکایت با ذکر دوراهی اجتماعی مقابل آن ها تحلیل شده است.
هستی شناسی اخلاقیِ ساختار سیاسی_حقوقی دولت های بی طرف با تأکید بر نظریه غیر واقع گرایان اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
119 - 138
حوزه های تخصصی:
بحث از هستی شناسی اخلاقی دولت ها و نسبت میان نظام حقوقی و نظام اخلاقی از مطرح ترین مباحث فلسفه حقوق و گرایش حقوق عمومی به شمار می رود. الگوی اخلاقی حاکم بر دولت ها که به دو طیف دولت های بی طرف و کمال گرا تقسیم می شوند، با یکدیگر متفاوت است. در این میان دولت های بی طرف با توجه به ساختار فردگرایانه، اعتقاد به مشروعیت قراردادی قدرت و پذیرش نسبی گرایی اخلاقی اغلب جزء دسته غیرواقع گرایان اخلاقی قرار می گیرند. قائلان به غیرواقع گرایی اعتقاد دارند که ارزش ها و الزامات اخلاقی اموری خارج از ذهن و ادراکات افراد نیستند و تنها افراد هستند که معیار و ملاک اخلاق را مشخص می کنند. تأکید این نظریه بر این است که ارزش ها، فاقد غایات آفاقی و به عنوان امری نسبی شناخته می شوند. در این مقاله تلاش شده است ضمن ارائه دیدگاه های مطرح در حوزه غیرواقع گراییِ اخلاقی با روش تحلیلی و توصیفی به شرح بنیان های نظری دولت های بی طرف پرداخته شود. نتیجه آنکه بر بنیاد نتایج این نوشتار هستی اخلاقی دولت بی طرف در موارد متعددی از جمله فردگرایی، نسبی گرایی، قراردادگرایی، احساس گرایی، ذهنیت گرایی مطابق با نظریه غیرواقع گرایی اخلاقی است.
مردمی شدن خانواده؛ فرایند آسیب دیدگی و بحران خانوادگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
85 - 104
حوزه های تخصصی:
عنصر بنیادین در تعیین نسبت میان مردمی شدن و آسیب دیدگی خانواده، مسئله جنسیت است. خانواده اسلامی بر بنیاد تفاوت جنسبت و نقش های جنسیتی استوار بوده و دارای هویت اخلاقی و ساختار عمودی تعدیل یافته است. اما خانواده مردمی شده مبتنی بر تشابه نقش های جنسیتی، حقوق مدار و دارای ساختار افقی است. این مقاله با استفاده از رویکرد فرهنگی، کوشیده است در پرتو تقابل فرهنگ امروزی با فرهنگ اسلامی در موضوع جنسیت، نقش مردمی شدن در بحران خانواده های اسلامی در سه سطحی مترتب به هم صورت بندی می شود: 1) در سطح انکار تفاوت های جنسیتی، بحران هویت جنسیتی، فروپاشی اقتدار مردانه و زنانه شدن خانواده تحلیل شده است. 2) در سطح انکار نقش های جنسیتی، تضعیف نقش های مادری و همسری بررسی شده و با تأکید بر اشتغال زنان، فرایند تبدیل شدن خانه به خوابگاه فهم پذیر شده است. 3) در سطح تشدید حقوق محوری، به برخی دیگر از آسیب ها توجه شده که در محورهای سه گانه (مناسبات طلبکارانه، افزایش منازعات خانوادگی، و بی خانمانی) طبقه بندی شده است. نکته مهم این است که در این پژوهش، آسیب های مهمی که از خاستگاه مردمی شدن بر خانواده های اسلامی تحمیل می شود به گونه ای صورت بندی شده که با ملاحظه پیوند نظام مند آنها و دلالت هایی که هرکدام در دیگر ابعاد حیات خانوادگی دارد، می تواند تمام آسیب های نهاد خانواده را فهم پذیر سازد. همین امر موجب می شود محتوای این پژوهش متفاوت با پژوهش های دیگر باشد.
تجربه جهانی شدن فرهنگی و مصرف پوشش غربی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
80 - 105
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تجربه جهانی شدن فرهنگی(بر اساس معرّف های سه گانه ی استفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه ی خارجی و فردگرایی) و مصرف پوشش غربی انجام شد. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 02-1401 بود که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی(خوشه ای چندمرحله ای) تعداد 384 نفر از آنها در دانشکده های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و ادبیات و علوم انسانی به سیاهه جهانی شدن فرهنگی میرزایی(1400) پاسخ دادند. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها می توان گفت بین استفاده از موسیقی خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت متوسط(B=0.459)، بین استفاده از رسانه خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت متوسط(B=0.563) و در نهایت، بین فردگرایی و مصرف پوشش غربی نیز رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت نسبتاً بالا(B=0.667) وجود داشت. بعلاوه نتایج نشان داد که سه متغیر ِاستفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه خارجی و فردگرایی(به عنوان معرّف های جهانی شدن فرهنگی) توانسته اند حدود 52 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته(مصرف پوشش غربی) را تبیین و پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجّه به یافته ها، پیشنهاد می شود سیاست گذاران فرهنگی ضمن اتخاذ تمهیدات لازم به منظور ارتقای سواد رسانه ای جوانان، نسبت به بازنمایی علائق و سلائق نسل جوان در برنامه های شبکه های داخلی، گونه ای تعدیل زمینه ای در راستای بهره گیری از شبکه های ماهواره ای صورت دهند، همچنین در راستای جلوگیری از نفوذ عناصر ناهمگن فرهنگی، سرمایه گذاری لازم در جهت تولیدات موسیقی خوب متناسب با سلیقه ی جوانان اعمال شود و در نهایت در زمینه ی لباس های اسلامی- ایرانی، گونه ای از طراحی های جدید و متنوع مطابق با سلیقه ی بانوان مطمح نظر قرارگیرد.
اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.