مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
بی اعتمادی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر آنیم تا با نگاه تأویل گرانه به عناصر داستانی، صحنه پردازی، فضاسازی و لحن شخصیت ها در تاریخ بیهقی و با کمک گرفتن از تداعی معانی و مفاهیم در محور عمودی و افقی کلام، این فرضیه را اثبات کنیم که ابوالفضل بیهقی از طریق عناصر مذکور، علاوه بر نوشتن تاریخ و داستان پردازی و زینت و آراستن کلام، از حکومت مسعود غزنوی و فضای غیرقابل اعتماد دربار او انتقاد کرده است. پس می توان ادعا کرد که قلم بیهقی، صرفاً محافظه کار نیست؛ بلکه قلم وی توأم با انتقاد است، انتقاد از مفاسدی که منجر به شیوع بی اعتمادی در دربار سلطان مسعود شده است؛ البته انتقادی زیرکانه و همراه با رعایت شأن پادشاه.
بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی و دلایل آن در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
با مطالعه تاریخ بیهقی، روابط تیره چهره های طراز اول غزنویان و فضای غیرشفاف حاکم بر دربار مسعود غزنوی بخوبی مشهود است. بی اعتمادی، فریبکاری، تظاهر و دروغ ویژگی تقریباً مشترک بین ارکان حکومت سلطان مسعود است. جناح بندی درباریان و منازعه محمد و مسعود در جانشینی محمود، خودبینی و خودرایی سلطان، جاسوسی ، دورویی و تظاهر، تهمت، انتقام و فساد در نظام اقتصادی و اجتماعی، از مهم ترین مصادیق بی اعتمادی در دستگاه مسعود غزنوی بوده است. بی اعتمادی در میان لایه های مختلف دربار، موجب از هم گسیختگی و عدم انسجام ارکان حکومت و شکست ها و ناکامی های دوران سلطنت مسعود غزنوی است.
فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران: زمینه های ایجابی، شاخص های اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین عوامل شکل دهنده و تأثیرگذار بر فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران چه مواردی هستند؟ تحت تأثیر این عوامل، فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی بر چه محورها و شاخص های استوار است؟ به نظر می رسد مهم ترین عوامل شکل دهنده و تأثیرگذار بر فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران شامل مواردی چون اسلام شیعی، عوامل اقتصادی، حافظه تاریخی، موقعیت جغرافیایی، تجربه جنگ 8 ساله و درک واقعیات بین المللی باشند. ضمن اینکه بدبینی به بیگانه، پایداری و مقاومت، بی اعتمادی راهبردی، ابهام راهبردی، عمل گرایی، خوداتکایی و بازدارندگی، مهم ترین محورها و شاخص های فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران هستند. با عنایت به اهمیت این بحث، هدف مقاله حاضر ارزیابی و شناخت زمینه های ایجابی، سازنده و همچنین، اصول و شاخص های فرهنگ راهبردی جمهوری اسلامی ایران است. بدون تردید، این امر کمک فراوانی به درک دکترین و برنامه های نظامی کلان و همچنین، سبک دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی ایران می نماید.
نقش تمثیل های بیهقی در تبیین بی اعتمادی در دربار مسعود غزنوی
حوزه های تخصصی:
در تاریخ بیهقی به کارگیری ابزارها و امکانات هنری و ادبی، از جمله تمثیل، تنها برای زینت و بخشیدن زیبایی هنری به اثر نیست، بلکه این ابزار در ژرف ساخت خود اهداف خاص نویسنده را نیز می پروراند؛ به عبارت دیگر، نویسنده گاه مجبور می شود با توجه به موقعیت اجتماعی و سیاسی خود یا حال و مقام اشخاصی که موقعیت های مختلف اثرش را می سازند، اندیشه ها و مقاصد خود را با استفاده از شیوه های غیرمستقیم همچون به کارگیری تمثیل ها و حکایات مناسب و... برای خواننده آشکار کند. به این ترتیب، خواننده پس از کنار زدن حجاب ظاهر تمثیل و حکایت می تواند به معنای تازه و جالبی دست یابد که به دلیل آمیختگی آن با هنجارهای ادبی مؤثرتر واقع می شود. هدف این مقاله آن است که با بررسی برخی حکایات و تمثیل های تاریخ بیهقی نشان دهد چگونه ابوالفضل بیهقی برای نشان دادن محیط و زمانه فتنه زا و آشوب ساز خود و نیز تحلیل بی اعتمادی های موجود در دربار مسعود غزنوی از شیوه بیان غیرمستقیم و قابل تفسیر تمثیل استفاده کرده است.
بررسی جامعه شناختیِ ماجرای دسیسه بوسهل زوزنی در باب آلتونتاش خوارزمشاه از تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش جامعه شناختی به ادبیات با تکیه بر اثری تاریخی – ادبی، موضوع نوشتار حاضر است. بنیادِ نقد اجتماعی بر این فکر استوار است که اثر ادبی همواره محصول و مولود حیات اجتماعی است و ادراک درست و دقیقِ آن جز با دریافتِ دلایل و نتایج حوادث اجتماعی، میسّر نیست. توانایی های نهفته ای که در روابط افراد جامعه است و باعث قوام اجتماع می شود، در این هنگامه «پدریان و پسریان»، با فاصله گرفتن از یک ایدئولوژی واحد و خلقِ کنش های منفی، منجر به زوالِ هنجارها و پیوند های مشترک اجتماع می شود. آنچه بیهقی از دوران مسعود غزنوی توصیف می کند،کینه کشی، فروگیری و بی اعتمادی است. مشارکت افراد غالباً در چنین جوّی، منجر به بند کشیدن کارگزاران و تضعیف روحیه دلسوزان حکومت می شود، به طوری که اجتماع، با ایجاد و اعمالِ دسیسه کینه جویان و تأیید پادشاه، رو به قهقرا و زوال می رود. برای تبیینِ گفتار خویش، از نظریه سرمایه اجتماعیِ رابرت پاتنام استفاده کرده ایم. براین اساس، سرمایه اجتماعی را در سه بعدِ اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و حمایت اجتماعی در«ماجرای دسیسه بوسهل زوزنی در باب آلتونتاش» بررسی و تحلیل کرده ایم. تمام نشانه و نمونه های ذکر شده از ماجرا، دیدگاه پاتنام را این گونه تثبیت می کند که روابط درون گروهی دربار غزنوی، بر اساس کارکردهای منفعت طلبانه و بی اعتمادی پیش می رود. آنچه از این ماجرا به دست می آید، اعتمادسوزی، مشارکت منفی، افزایش احساس نا امنی و افول سرمایه اجتماعی است.
روابط هند و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنوب و شرق آسیا دو زیرسیستم منطقه ای آسیا هستند. جنوب آسیا شامل هفت کشور هند، پاکستان، نپال، بنگلادش، بوتان، سریلانکا و مالدیو است. از طرف دیگر شرق آسیا شامل کشورهای چین، هنگ کنگ، ژاپن، تایوان، کره شمالی و کره جنوبی می باشد. این مقاله بر واکاوی روابط بین دو کشور هند و چین، یکی از جنوب و دیگری از شرق آسیا سامان یافته است. این دو کشور دو قدرت نوظهور آسیایی هستند که به عنوان دو غول آسیایی از آنها نام برده می شود. ارتباط میان این دو قدرت آسیایی نه در بعد منطقه ای بلکه در ابعاد جهانی نیز اهمیت زیادی دارد. ماهیت روابط این دو کشور در حال حاضر بسیار پیچیده است و از گسترش همکاری در زمینه تجارت و بازرگانی تا بی اعتمادی و سوءظن متقابل در زمینه های استراتژیکی متغیر است. از این رو، پژوهش حاضر سعی در تبیین آینده روابط هند و چین دارد. ماحصل پژوهش حاضر اشاره دارد که آینده روابط هند و چین را می توان با همکاری در حوزه های متقابل منطقه ای و بین المللی که برای گسترش صلح بین دوکشور سودمند است و مواجهه، رقابت و حتی دشمنی در بعضی از حوزه ها که منافع دو قدرت با یکدیگر برخورد می کنند، مشخص کرد.
بررسی جامعه شناختی پیدایش احساس غم در ساحت ذهنی دانشجویان (موردمطالعه: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
131 - 158
حوزه های تخصصی:
عواطف در حوزه جامعه شناسی به مثابه سازه ای اجتماعی است و سهم عوامل اجتماعی در تکوین و تفسیر آن برجسته است. مقاله حاضر درصدد است تا از منظری جامعه شناختی به مقوله احساس غم به عنوان یک صورت مهم از عواطف بپردازد و زمینه های اجتماعی پیدایش آن را در بین دانشجویان بررسی نماید. برای نیل به این هدف با اتکاء به دیدگاه نظریه پردازان جامعه شناسی عواطف (تئوری های کنش متقابل نمادین، کنش های متقابل آیینی (مناسکی)، مبادله، نمایشی، قدرت و پایگاه)، چارچوب نظری مناسبی تدوین و بر اساس آن فرضیات تحقیق تنظیم گردید. روش تحقیق پیمایش و شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب و حجم نمونه 381 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب گردید. یافته های تحقیق حکایت از وجود رابطه معنادار بین احساس غم و متغیرهای محل سکونت و دانشکده محل تحصیل دارد، به طوری که دانشجویان غیر ساکن در تهران (خوابگاهی) بیش از دانشجویان ساکن تهران و دانشجویان پردیس خودگردان بیش از سایر دانشکده ها احساس غم داشته اند. همچنین رابطه بین متغیرهای مستقل اصلی (ناتوانی در مدیریت عواطف، عدم تائید اجتماعی، بی اعتمادی، ناهمنوایی و احساس بی قدرتی) با احساس غم معنادار بوده و احساس بی قدرتی، ناتوانی در مدیریت عواطف و ناهمنوایی به ترتیب بیشترین واریانس احساس غم را تبیین کرده اند.
گرایش مردم نسبت به مواد مخدر و روانگردان و نحوه ی استفاده از آنها
براساس مطالعات انجام یافته معلوم گردیده است که معتادان هیجانات و منفی مختلفی (مانند پرخاشگری، عصبانیت، نگرانی و اندوه) را گزارش می کنند و به منظور فرار از مشکلات و اجتناب از ناراحتی و هیجانات و احساس منفی به مصرف مواد افیونی پناه می برند. به بیان دیگر در شرایط پرتنش و به هنگام رویارویی با عوامل فشار از برای کاهش فشار های عصبی و هیجانات منفی به آرام بخش ها و افیونها پناه می برند.نتایج حاصل تجزیه و تحلیل سوالات با استفاده از نرم افزار SPSS نشان می دهد: به نظر می آید که معتادین به مواد مخدر در عامل c (نوروز گرایی عمومی) نسبت به افراد عادی نمرات بالاتری بدست خواهند آورد. نمرات معتادین به مواد مخدر در عامل G (وجدان و فرامن قوی) در مقایسه با افراد عادی غیر معتاد بصورت معناداری کمتر خواهد بود. معتادین به مواد مخدر در عامل O (بی اعتمادی) نسبت به افراد عادی غیر معتاد نمرات بالاتری می گیرند . نمرات معتادین به مواد مخدر در عامل I (واقعگر و مستقل بودن) در مقایسه با افراد عادی غیر معتاد به صورت معناداری پائین تر خواهد بود. معتادین به مواد مخدر در عامل Q4 (تنش عصبی بالا) نسبت به افراد عادی غیر معتاد به صورت معناداری نمرات بالاتری بدست خواهند آورد.
مؤلفه های فرهنگی مشترك در سیاست و فوتبال (مطالعه موردی كشور ایران در دوران معاصر)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ سیاست و رسانه سال اول پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
431-453
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویكردی توصیفی- تحلیلی به مطالعه مؤلفه های فرهنگی مشترك بین سیاست و فوتبال در ایران معاصر می پردازد؛ و از آن جا كه هر جامعه ویژگی های خاص خود را دارد كه آن را از سایر جوامع جدا می كند و گفتمان حاكم بر جامعه را در نهادهای مختلف اجتماعی تعیین می نماید؛ سعی دارد با بررسی ویژگی های فرهنگی ایران، تأثیرگذاری آن بر دو نهاد سیاست و ورزش كه از جمله نهادهای اجتماعی دوران مدرن می باشند را مشخص نماید، و با ایجاد پیوند میان جامعه شناسی، جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی ورزش، به دنبال دستیابی به پاسخ این سئوال است كه فرهنگ چه وجوه تشابهی را بین سیاست و فوتبال در ایران دوران معاصر ایجاد كرده است؟ یافته های این مقاله نشان می دهد، به رغم تفاوت های موجود میان نهاد سیاست و ورزش، به علت تأثیرپذیری آن ها از فرهنگ، شاهد وجود مؤلفه های مشترك در بین آن ها می باشیم. ضمن این كه هدف از این تحقیق این است كه؛ با رویكردی جامعه شناسانه نسبت به سیاست و ورزش، و با تدبیر صحیح و برنامه ریزی فرهنگی درازمدت از سوی نخبگان فهیم سیاست و حكومت در جمهوری اسلامی ایران، امكان تقویت مؤلفه های مثبت و كاهش تأثیر مؤلفه های منفی پایدار فراهم گردد.
بررسی و تحلیل فضای مجازی بر فضای جغرافیایی و شناسایی رابطه بین احساس امنیت و اعتماد درکاربران نسبت به فضای مجازی با توجه به میزان استفاده از اینترنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال چهاردهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
53 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی فضای مجازی بر فضای جغرافیایی و شناسایی رابطه بین دو مخاطره ی عدم احساس امنیت و بی اعتمادی با توجه به میزان استفاده از اینترنت در میان جمعیت نمونه 300 نفری گروه سنی 15 تا 25 سال است. برای دستیابی به این اهداف ابتدا تأثیر فضای مجازی بر فضای جغرافیایی به روش کتابخانه ای مشخص شد و سپس جهت شناسایی وجود یا عدم وجود ارتباط بین میزان استفاده از اینترنت و احساس عدم امنیت و بی اعتمادی در بین کاربران، پرسشنامه ای محقق ساخته مورداستفاده قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزار spss و آزمون کای اسکوئرپیرسون و آزمون همبستگی پیرسون تلاش شده است تا رابطه بین میزان استفاده از اینترنت با احساس امنیت و بی اعتمادی ارزیابی شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که امروزه فضای مجازی فضایی تأثیرگذار بر رفتار و روابط انسانی است و در رابطه بااحساس عدم امنیت و بی اعتمادی مشخص شد که درمجموع هرچه میزان استفاده از اینترنت در بین کاربران بالاتر باشد، احساس عدم امنیت و میزان بی اعتمادی نسبت به این فضا و نسبت به سایر کاربران با نسبت بیشتری افزایش می یابد.
تبیین جامعه شناختی تاثیر محرومیت اجتماعی بر عهدشکنی مردان و زنان (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
324 - 297
حوزه های تخصصی:
پدیده شکاف نسلی سبب پدید آمدن فاصله اجتماعی در خانواده شده و محرومیت های نسبی موجود در خانواده ها بستر محرومیت اجتماعی را ایجاد کرده است. وجود روابط عاطفی کمرنگ، نارضایتی شغلی و بیکاری، انتخابی رفتار کردن زوجین ،عدم ارضاء نیازهای فردی در خانواده همگی در شکل گیری زنان و مردان عهدشکن سهیم بوده است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی-تحلیلی است با هدف شناخت تاثیر محرومیت اجتماعی و ابعاد آن بر عهد شکنی زوجین در استان خراسان رضوی صورت گرفته است. حجم نمونه 379 نفر و با استفاده از تکنیک کوکران و روش نمونه گیری سهمیه ای اتخاذ گردیده است. جهت اعتبار پرسشنامه از آلفای کرونباخ و روایی آن از تحلیل عامل استفاده شد. نتایج پژوهش بر گرفته از آزمون تی، نشان داده است محرومیت اجتماعی و ابعاد آن مانند محرومیت مادی و غیر مادی با عهد شکنی رابطه معنادار وجود دارد. مقادیر رگرسیونی مدل معادله ساختاری حاکی ازآن است که متغیر محرومیت از مشارکت اجتماعی بر عهدشکنی زوجین تاثیری ندارد، چون سطح معنی داری(p) آنها بزرگتر از 05/0 می باشد. همچنین محرومیت از شبکه روابط اجتماعی به میزان (29/0)، محرومیت آموزشی به میزان (26/0) ، محرومیت از اوقات فراغت به میزان (47/0)، محرومیت فکری به میزان (17/0)، محرومیت از درآمد به میزان (51/0)، محرومیت شغلی به میزان (30/0)، محرومیت از پرستیژ اجتماعی به میزان (10/0) موثر است. چون سطح معنی داری(p) آنها کوچکتر از 05/0 می باشد. در کل محرومیت از اوقات فراغت بیشترین و محرومیت از پرستیژ اجتماعی کمترین تاثیر را بر عهدشکنی زوجین دارد.
موقعیت های برانگیزان اعتماد و بی اعتمادی به همسر در زنان و مردان متأهل ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۰
229 - 246
حوزه های تخصصی:
اعتماد به عنوان یکی از عوامل ازدواج موفق و ثبات و پایداری در ازدواج محسوب می شود. هدف این مطالعه شناسایی موقعیت های برانگیزانِ اعتماد و بی اعتمادی به همسر در زنان و مردان متأهل ایرانی است. داده های این پژوهش با استفاده از پرسش نامه ای محقق ساخته حاوی پرسش های بازپاسخ به دست آمد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل درون مایه ای استفاده شد. 163 فرد متأهل با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسش نامه را به صورت آنلاین تکمیل نمودند. داده ها به روش براون و کلارک تحلیل شدند. در نهایت سه درون مایه سایبانی، 10 درون مایه و 15 درون مایه فرعی استخراج شد. هر کدام از درون مایه ها به صورت طیفی می باشند که یک سر آن نمایانگر اعتماد و سر دیگر آن نمایانگر بی اعتمادی هستند. درون مایه های سایبانی عبارت اند از: ویژگی های فردی همسر، ویژگی های رابطه همسران و رابطه همسر با دنیای بیرون. نتایج این مطالعه تصویر جامعی از عوامل تحکیم کننده و تخریب کننده اعتماد بین همسران ارائه داد که می تواند در طراحی مداخلات پیشگیرانه برای آموزش های پیش از ازدواج و همچنین ارتقای کیفیت رابطه همسران مؤثر واقع شود.
شناخت تأثیر بی هنجاری با تأکید بر سه بُعد (بی معنایی، بی اعتمادی، بی قدرتی) بر بی تفاوتی اجتماعی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و تهران شمال در سال تحصیلی 1401- 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
169 - 202
در مطالعات اجتماعی از مفهومی چون بی تفاوتی به عنوان یکی از آسیب های مهم در روابط انسانی، مانعی برای رسیدن به توسعه و از عوارض شهرنشینی در عصر جدید یاد شده است و بروز چنین پدیده ای به ویژه در نسل جوان دانشگاهی مسأله ای است که می تواند به پویایی و نشاط جامعه صدمه وارد کند. از این رو بررسی این مسأله در یک منطقه یا شهر می تواند به روشن شدن آن کمک کند و از این رو از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف این پژوهش شناخت تأثیر بی هنجاری با تأکید بر سه بُعد (بی معنایی، بی اعتمادی و بی قدرتی) بر بی تفاوتی اجتماعی است. جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و تهران شمال است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. یافته ها نشان دادند که؛ میزان بی معنایی با مقدار همبستگی (267/0=r)، بی اعتمادی با مقدار همبستگی (245/0=r) و بی قدرتی با مقدار همبستگی (397/0=r) است و با توجه به نتایج همبستگی میان متغیرهای تحقیق مشاهده شد که رابطه مثبت و معناداری بین ابعاد سه گانه بی هنجاری اجتماعی با بی تفاوتی اجتماعی دانشجویان وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه میزان ابعاد سه گانه بی هنجاری اجتماعی بالاتر باشد، بی تفاوتی اجتماعی دانشجویان افزایش می یابد.
تحلیل جامعه شناختی تاثیر بی هنجاری بر بی تفاوتی اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
در ادبیات جامعه شناختی غالبا از بی تفاوتی به عنوان پدیده ای آسیب شناختی، نوعی بیماری اجتماعی، مانعی در راه مشارکت و توسعه و از عوارض شهرنشینی در عصر جدید یاد می شود و یکی از عناصر نامطلوب زندگی مدرن است که به نوعی تهدیدی است که به تمایل افراد به عدم دخالت در امور و پذیرش مسئولیت اشاره می نماید. هدف این پژوهش تحلیل جامعه شناختی تاثیر بی هنجاری بر بی تفاوتی اجتماعی است. جامعه مورد مطالعه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و تهران شمال می باشد که در زمان انجام پژوهش جامعه آماری کل برابر 85000 دانشجو مشغول به تحصیل در این دو واحد دانشگاهی بودند که تعداد 380 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده مورد مطالعه قرار گرفتند. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. و برای آزمون فرضیه ها از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و چندگانه، آزمون تفاوت میانگین مستقل T-Test و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه آنوا استفاده شد.برای سنجش متغیر بی هنجاری چهار بُعد در نظر گرفته شد و یافته های حاصل نشان داد که بین متغیر بی معنایی(267/0=r)، بی اعتمادی (245/0=r) ، بی قدرتی (397/0=r) و فردگرایی(265/0=r) با بی تفاوتی اجتماعی همبستگی مستقیم و معناداری وجود دارد. بعبارت دیگر، هرچه بی هنجاری اجتماعی بالاتر باشد، بی تفاوتی اجتماعی در دانشجویان افزایش خواهد یافت.
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
شناسایی علل و پیامدهای بی اعتمادی کارکنان به رهبران (مورد مطالعه: شرکت گاز استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
225 - 250
هدف پژوهش حاضر شناسایی علل و پیامدهای بی اعتمادی کارکنان به رهبران در شرکت گاز استان یزد بود. این پژوهش براساس نوع هدف، توسعه ای و به لحاظ روش، کیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان و مدیران شرکت گاز استان یزد بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 16 نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. متن مصاحبه ها با استفاده از تکنیک تحلیل تم تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که علل بی اعتمادی کارکنان به رهبران در 3 مقوله (عوامل ساختاری، عوامل زمینه ای و عوامل محتوایی) و پیامدهای ناشی از بی اعتمادی کارکنان به رهبران در 3 مقوله (پیامدهای سازمانی، پیامدهای فردی و پیامدهای فراسازمانی) نمود پیدا کرده اند. ازاین رو، راهکارهایی درجهت اعتمادسازی کارکنان به رهبران در شرکت گاز استان در 4 مقوله (بهسازی فردی، بهسازی سازمانی، بهسازی گروهی و بهسازی محیطی) دسته بندی شده است.