مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
دانشجویان پسر
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بود تا رابطه بین قدردانی با رفتار های جامعه گرا و ویژگی های شخصیتی را در دانشجویان دختر و پسر بررسی و مقایسه کند. نوع پژوهش همبستگی و مقایسه ای بود. تعداد 384 نفر (222دختر و 162 پسر) از میان دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های قدردانی؛ فرم کوتاه شده آزمون قدردانی، نا رضایتی، تقدیر، رفتار های جامعه گرا و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو را تکمیل کردند. یافته ها با استفاده از روش همبستگی و آزمون تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که ابعاد قدردانی با رفتارهای جامعه گرا رابطه مثبت و معنادار دارد. از بین ابعاد شخصیت، روان آزرده خویی با کلیه ابعاد قدردانی رابطه ای مثبت و انعطاف پذیری با بعد قدردانی و تقدیر رابطه مثبت و معنادار و برون گرایی، با وجدان بودن و توافق پذیری با رفتار های جامعه گرا رابطه ای منفی نشان دادند. همچنین در میان دانشجویان دختر و پسر در میزان قدردان بودن و ابعاد شخصیتی تفاوت وجود داشت. یافته های پژوهش حاضر از رابطه بین قدر دانی، رفتار های جامعه گرا و بعضی از ابعاد شخصیتی حمایت کرد.
مقایسه ابعاد خودپنداره و سازگاری در افراد خودشیفته سازگار و ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش خودپنداره و سازگاری عاطفی و اجتماعی در افراد خودشیفته بود. طرح پژوهش در زمره پژوهش های توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای بود. بدین منظور از بین جامعه آماری دانشجویان دوره کارشناسی دانشکده های دانشگاه تهران 250 نفر به عنوان نمونه آماری با روش تصادفی خوشه ای انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، مقیاس شخصیت خودشیفته (راسکین و هال، 1988،1979)، مقیاس خودپنداره راجرز(1957)و پرسشنامه سنجش سازگاری بل (1961) بود که همه افراد نمونه به آن پاسخ دادند. بعد از جمع آوری اطلاعات افراد نمونه به دو گروه مساوی از پسران و دختران با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه تقسیم شدند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون خی دو پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج نشان داد خودپنداره در دو گروه افراد با خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه، تفاوت معناداری دارد. بدین معنی که افراد خودشیفته سازگار، خودپنداره مثبت و افراد خودشیفته ناسازگار خودپنداره منفی تری دارند. مدل رگرسیون خطی نشان داد که خودپنداره در پیش بینی خودشیفتگی مؤثر است. بدین معنی که تغییر در خودپنداره افراد تغییر در خودشیفتگی را به دنبال دارد. برای بررسی رابطه خودپنداره با سازگاری عاطفی و اجتماعی، نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که رابطه مثبت بین این متغیرها وجود دارد. نتایج آزمون خی دو پیرسون برای بررسی تفاوت سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه و ناسازگارانه نشان م دهد که سازگاری عاطفی و اجتماعی در خودشیفتگی سازگارانه بیش تر از خودشیفتگی ناسازگارانه است. همچنین نتایج آزمون خی دو پیرسون نشان داد که بین دو گروه دختران و پسران در میزان خودپنداره و خودشیفتگی ناسازگارانه تفاوت معناداری وجود ندارد.
بررسی تطبیقی یادگیری های غیررسمی دختران و پسران دانشجو در دانشگاه
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش غیررسمی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه خوارزمی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. نمونه گیری به شکل تصادفی انجام گرفت. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پس از انجام مصاحبه های اولیه، تهیه گردید. پس از بررسی روایی صوری و محتوایی پرسشنامه و محاسبه آلفای کرونباخ آن و تأیید شاخصه های روان سنجی پرسشنامه، این پرسشنامه در سطح 850 دانشجوی دختر و پسر به تساوی توزیع گردید. با حذف پرسشنامه های مخدوش 733 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل عامل داده ها، 13 عامل (با 48/47 درصد تبیین واریانس) مشخص شد. آزمون مقایسه ای به عمل آمده در مصادیق آموزش های غیررسمی در سطح دختران و پسران دانشجو، نشان داد که دانشجویان دختر در زمینه های پژوهش در مسایل دینی، افزایش شناخت دینی، آشنایی با مقوله جهانی شدن و تفکرات سیاسی مختلف به شکل معناداری بالاتر از پسران قرار گرفته اند و پسران در زمینه های توجه به باطن دین، توجه بیشتر به اخلاقیات به جای احکام، نگرش ها و فعالیت های سیاسی و کاربری نامناسب از فن آ وری ها و پسرفت فرهنگی، به شکل معناداری بالاتر از دختران قرار گرفته اند.
تأثیر سطوح مختلف خستگی ذهنی بر ظهور مهارت برجسته پرتاب آزاد بسکتبال دانشجویان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۲
1 - 14
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر سطوح مختلف خستگی ذهنی بر ظهور مهارت برجسته در بسکتبال بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی- همبستگی و به لحاظ هدف، کاربردی است که با استفاده از بازیکنان بسکتبال دانشگاهی در سه سطح خستگی ذهنی ( پایین، متوسط و بالا) انجام شد. آزمودنی ها (هر گروه 8 نفر)، 210 پرتاب را از هفت زاویه که از هر زاویه 30 پرتاب در سه سطح خستگی ذهنی اجرا کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های رگرسیون ساده و چندگانه، تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج آزمون رگرسیون مهارت برجسته را در اجرای هر سه گروه نشان داد. همچنین گروه خستگی ذهنی پایین عملکرد بهتری نسبت به بقیه گروه ها داشت. در نتیجه می توان گفت که با توجه به ظهور مهارت برجسته با وجود خستگی ذهنی، پارامتر های اختصاصی شده هنوز به قوت خود باقی مانده اند و موجب ظهور مهارت برجسته شدند.
اثر بخشی مشاوره گروهی با رویکرد عقلانی-هیجانی- رفتاری(REBT) بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان پسر خوابگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی به شیوه عقلانی-عاطفی- رفتاری آلبرت الیس بر خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان ساکن در خوابگاه انجام شده است. روش: مطالعه ی حاضر از نوع نیمه تجربی، با گروه آزمایش و کنترل و پیش آزمون و پس آزمون می باشد. جامعه ی آماری را کلیه ی دانشجویان پسر خوابگاهی دانشگاه شهید بهشتی تشکیل می دهند که جهت ارزیابی از وضعیت خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانشجویان از پرسشنامه خودکارآمدیعمومی شرر (1982) و پرسشنامه سازگاری بل (1961) بروی کلیه دانشجویان ساکن در خوابگاه کوی پسران برگزار شد. بعد از استخراج نتایج آزمون ها ، جهت تعیین گروه آزمایشی و گواه به ترتیب در آزمون خودکارآمدی افرادی که نتایج پایینی کسب کرده بودند و در آزمون سازگاری اجتماعی و عاطفی افرادی که نتایج ضعیفی را کسب نموده بودند مشخص شدند. سپس به روش تصادفی ساده 30 نفر از میان این افراد تعیین و در دو گروه پانزده نفری آزمایشی و گواه بطور تصادفی تقسیم بندی شدند.گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه،90 دقیقه و یک بار در هفته برنامه مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری را تجربه کردند. پس از اتمام جلسات مشاوره گروهی هر دو گروه، مورد آزمایش مجددا با پرسشنامه های یاد شده قرار گرفتند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که مشاوره گروهی به شیوه عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس، موجب بهبود خودکارآمدی و سازگاری اجتماعی و عاطفی در دانشجویان می گردد.
بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در پیش بینی سبک های مقابله با استرس در دانشجویان پسر
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،بررسی نقش ویژگی های شخصیتی درپیش بینی سبک های مقابله بااسترس دردانشجویان پسردانشگاه فرهنگیان شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانشجویان پسردانشگاه فرهنگیان استان اصفهان درسال تحصیلی1394- 1393بوده اندکه از میان آنها120نفر به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزارجمع آوری داده ها پرسشنامه های سبک های مقابله بااسترس پارکرواندلر(1961)و ویژگی های شخصیتی نئو (کاستا و مک کری) بوده است.برای تحلیل داده هاازضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین سبک مقابله ای مسئله دار با صفات پرخاشگری، افسردگی، جمع گرایی، فعالیت، عقاید، ارزش ها، صراحت، نوع دوستی و پشتکار رابطه معنا داری وجود دارد.همچنین بین سبک مقابله ای هیجان مدارصفات اضطراب،افسردگی،آسیب پذیری،گرمی، قاطعیت، زیباشناختی، احساسات،ارزشها،اعتماد،صراحت، همراهی، نظم و ترتیب و پشتکار رابطه معنا داری نشان می دهد. علاوه براین بین سبک مقابله ای اجتنابی با صفات اضطراب، پرخاشگری، آسیب پذیری، گرمی، قاطعیت، فعالیت، زیباشناختی، احساسات، عقاید، ارزش ها، صراحت، نوع دوستی، همراهی، نظم و ترتیب و پشتکار رابطه معنا داری وجود دارد(05/0p<).
مطالعه پدیدارشناختی تجربه تنهایی در بین دانشجویان با رویکرد تفسیری (مورد مطالعه: دانشجویان پسر خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
31 - 60
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف واکاوی تجربه تنهایی در دانشجویان خوابگاهی پسر دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت راهبرد های آنها در مواجهه با این تجربه نوشته شده است. برای نیل به این مقصود، به منظور تأمین حساسیت نظری مقاله، چهار رویکرد کنش متقابل، روان پویشی، اگزیستانسیال (وجودی) و شناختی انتخاب شدند و در بخش روش نیز، از پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. تحلیل پدیدارشناسانه تفسیری، هر دو سنت پدیدارشناسی هرمنوتیکی و متعالی را یکپارچه می کند و با استفاده از اصول نظری پدیدارشناسی هرمنوتیکی و خاص انگاری، به کشف معنابخشی افراد به تجربه های مهم مبادرت می ورزد. نمونه های مورد مطالعه به تعداد 12 نفر، با استفاده از نمونه گیری هدفمند، از میان دانشجویان خوابگاه شهید آشتیانی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. در نهایت، با اتکا به روش پدیدارشناسی تفسیری و چارچوب مفهومی مناسب، مضامین اصلی «جامعه رقابتی»، «جامعه نظارتی و ناامن»، «حکمفرمایی سکوت» و «جامعه یک رنگ» حاصل شدند و سه راهبرد «انکار تنهایی»، «درون گرایی» و « انفعال» به عنوان راهبرد های دانشجویان در مواجهه با تنهایی کشف شدند.
تاثیر تصویر سازی ذهنی فعال و غیر فعال بر اکتساب و یادگیری مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر نوع تصویرسازی ذهنی بر اجرا و یادگیری پرتاب دارت دانشجویان پسرجوان مبتدی بود. بدین منظور از بین دانشجویان پسر راست دست و مبتدی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با دامنه سنی 20 تا 24 سال و توانایی تصویرسازی متوسط (پرسشنامه تجدید نظر شده هال و مارتین(1997 .نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه تصویر سازی حرکتی)[1]، 33 نفر به طور تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس نمرات پیش آزمون (10 پرتاب دارت) در 3 گروه 11 نفری همگن (تصویرسازی فعال، تصویرسازی غیر فعال،کنترل) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در گروه های تصویر سازی طی 6 جلسه و هر جلسه 20 پرتاب بدون تصویرسازی و 20 پرتاب همراه با تصویرسازی به تمرین پرداختند. گروه تصویرسازی فعال، با لباس و کفش ورزشی در پشت خط پرتاب دارت و گروه تصویرسازی غیر فعال، به صورت نشسته در یک اتاق، مهارت پرتاب دارت را تصویرسازی کردند. گروه بدون تصویرسازی (کنترل) فقط به اجرای20 پرتاب دارت پرداختند. دو روز پس از آخرین جلسه تمرین، آزمون یادداری بدون تصویرسازی (10 پرتاب دارت) و 2 ساعت بعد از آزمون یادداری، آزمون انتقال بدون تصویرسازی و با افزایش فاصله پرتاب (10 پرتاب دارت) انجام گردید. تجزیه و تحلیل داده های مرحله اکتساب با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و همچنین داده های مراحل یادداری و انتقال با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری 05/0p≤ انجام شد. مطابق نتایج، اثر تعداد جلسات تمرین در مرحله اکتساب معنی دار بود، اما اثر تعامل تعداد جلسات تمرین در مرحله اکتساب با نوع تصویر سازی معنی دار نبود. همچنین، در آزمون یادداری و انتقال اثر اصلی نوع تصویر سازی معنی دار نبود. با توجه به نتایج بدست آمده استفاده از تصویرسازی ذهنی بدون توجه به نوع آن توصیه می شود.
<br clear="all" />