مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی شناسی اجتماعی


۱.

هستی شناسی اجتماعی در تفکر علامه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: ساختارهای اجتماعی انسان شناسی دینی سازوکار علی هستی شناسی اجتماعی کنش گران اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۸
هدف اصلی این مقاله، ارائهٔ یک تحلیل ساختاریافته و منظومه وار از نظریات پراکندهٔ استاد مطهری دربارهٔ «هستی شناسی اجتماعی» است. هستی شناسی اجتماعی (بحث فلسفی در قلمرو مبادی و مبانی هستی شناختی علم اجتماعی)، یکی از موضوعات عمدهٔ فلسفهٔ علم اجتماعی است. به این ترتیب، پرسش اصلی مقالهٔ پیش رو این است که آیت الله مطهری چه پاسخ هایی به مسائل هستی شناختی «فلسفهٔ علم اجتماعی» داده است؟ از میان مباحث مربوط به بحث هستی شناسی اجتماعی، چهار مقولهٔ بنیادی مطالعه شده است: «انسان شناسی اجتماعی»؛ «هویت پژوهی فلسفی جامعه»؛ و «علیّت در جهان اجتماعی» و «مضمون دگرگونی های اجتماعی». در بخش انسان شناسی اجتماعی مشخص شده باورمندی به گونه ای خاص از معانی ذهنی در کنشگران اجتماعی و هویت مندی پیشااجتماعی، تأثیر عمیقی بر تبیین اجتماعی می نهد. در بخش دوم مقاله، ثابت شده که علامه مطهری برای جامعه، «وجود حقیقی» قائل است؛ اما در عین حال، فرد را مستحیل در جامعه نمی انگارد و برای فرد، «استقلال نسبی» از ساختارهای اجتماعی را می پذیرد. در بخش «علیّت در جهان اجتماعی» گفته می شود که از نظر آیت الله، در جهان اجتماعی، رابطهٔ علیت وجود دارد، اما علل، محدود به علل مادّی نیست؛ بلکه «علل معنوی و غیرمادّی» نیز در تحولات اجتماعی، مدخلیت دارند. در بخش پایانی نیز آمده است که آیت الله شهید، برای پاره ای از «دگرگونی های اجتماعی»، هویتی از نوع نزاع حق و باطل قائل شده است.
۲.

فلسفه تکنولوژی و نظریه روابط بین الملل: به سوی یک هستی شناسی نوین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روابط بین الملل تکنولوژی اقتصاد سیاسی نظریه پردازی هستی شناسی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل نظریات جامعه شناختی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی نظریه های روابط بین الملل سایر
تعداد بازدید : ۱۸۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۷۳
پرسش از ماهیت تکنولوژی و نسبت آن با نظریه پردازی روابط بین الملل در بسترهای زمانی و مکانی مختلف اهمیت یکسانی نداشته است. تحولات مربوط به انقلاب در فناوری اطلاعات و ارتباطات، به جهت تأثیرگذاری عمیق بر فرماسیون اقتصادی اجتماعی جوامع و بازصورت بندی نظام اقتصاد سیاسی بین الملل، موضوع تکنولوژی و مکانیسم عملکرد آن را از حاشیه به متن فرایند نظریه پردازی این حوزه آورده است. در این راستا پرداختن به جایگاه و نقش تکنولوژی در روابط بین الملل نیازمند تأمل و تعمق فلسفی در باب سرشت تکنولوژی و نسبت آن با واقعیت روابط بین الملل است. مفروض فلسفه تکنولوژی این است که پدیده مذکور را نمی توان به چهره تکنیکی و مصنوع آن تقلیل داد، بلکه این پدیده با ساخت و تکوین واقعیات و معنابخشی به آن یعنی با مبانی فرانظری هستی شناسانه و معرفت شناسانه تفکر سروکار دارد. پرسشی که در مقاله حاضر پردازش می گردد این است که تحولات تکنولوژیک چه تأثیری بر ساختار اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل برجای گذاشته و چه نسبتی با فرایند نظریه پردازی در این حوزه برقرار می کند؟ مدعای مقاله این است که تحولات تکنولوژیک به مثابه عنصر اصلی بازصورت بندی نظام اقتصاد سیاسی جهانی چهارچوبی را برای تحلیل در اختیار فرایند نظریه پردازی اقتصاد سیاسی و روابط بین الملل قرار می دهد.
۳.

مبانی هستی شناختی و معرفت شناختیِ اجتماعی رئالیسم انتقادی؛ با تأکید بر آراء روی بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رئالیسم انتقادی هستی شناسی اجتماعی معرفت شناسی اجتماعی واقعیت اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۸۰
هدف این نوشتار ارائه مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه مکتب رئالیسم انتقادی است و سعی می شود نگرش این مکتب را در ارتباط با جهان اجتماعی و رویداد های درون آن توضیح دهد و نشان دهد چگونه می توان با استفاده از مبانی این مکتب به تبیین بهتر واقعیت اجتماعی دست یافت. اگرچه این مکتب از جهت هستی شناسی، رئالیست و از بابت معرفت شناسی، تفسیری هرمنوتیک است اما انتقاد های جدی به این دو مکتب دارد و هر دو مکتب را به مغالطه معرفتی متهم می کند. از نظر رئالیست های انتقادی ماهیت واقعیت اجتماعی دارای سه لایه واقعی، رویدادی و تجربی است که لایه واقعی همان مکانیسم بنیادی خلق و تحول واقعیت های اجتماعی است که باید مورد تأکید و مطالعه محققین علوم اجتماعی باشد. این در حالی است که بیشتر تحقیقات اجتماعی محدود به کشف لایه رویدادی واقعیت اجتماعی اند. بسکار با ارائه روش پژوهشی Rrreic سعی در شناخت لایه های بنیادی تر واقعیت اجتماعی دارد و همچنین معتقد است انتقاد مداوم از یافته ها و تجارب انسان ها از جامعه هم سبب دستیابی به معرفت معتبر می شود و هم امکان رهایی بخشی را فراهم می کند. در این مقاله با بسط این روش و استفاده از آن در تبیین یک نمونه از واقعیت های اجتماعی کوشش می شود تا به این اتهام که رئالیسم انتقادی درحد یک مکتب فلسفی باقی مانده است و نتوانسته برای تحلیل رویداد های اجتماعی روش شناسی کاربردی ارائه کند، پاسخ داده شود.
۴.

طبیعت گرایی انتقادی و فرانظریه اجتماعی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذهنیت گرایی ساختار کارگزار عینیت گرایی فرانظریه هستی شناسی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۸ تعداد دانلود : ۳۴۲
نظریه های اجتماعی و سیاسی بر پایه مبادی فرانظری خود که دلالت بر هستی شناسی اجتماعی و نتایج معرفت روش شناختی حاصل از آن دارد، بویژه در تاریخ معاصر به اردوگاههای مختلف عینیّت گرایانه و ذهنیت گرایانه تقسیم شده و بدین ترتیب، قرائتهای مختلف از رابطه فرد جامعه و ساختار و کارگزار را عرضه کرده اند. درمقابل فرانظریه های انتقادی که درصدد فرارفتن از تقابل عینیت گرایی ذهنیت گرایی در مورد رابطه فرد جامعه و ساختار کارگزار بوده اند، به ارائه رویکردهایی انتقادی پرداخته اند که همزمان ضمن توجّه به قابلیتها و نکات مثبت جریانهای رقیب در باب واقعیت اجتماعی سیاسی، به دور از جوانب نقص آنها در باز نمودن واقعیت اجتماعی سیاسی باشد.
۵.

«هستی شناسی اجتماعی» در حکمت صدرایی (بررسی «تکوین جامعه» و «هستی اجتماعی انسان» در حکمت متعالیه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۷۲۷ تعداد دانلود : ۳۹۹
«هستی شناسی اجتماعی» به نحوه وجود «موضوعات اجتماعی»، «واقعیت های اجتماعی» و «فرایندها و رخدادهای اجتماعی» می پردازد و به ایده هایی در باب مطالعه ماهیت، ویژگی ها، ساختار و عناصر خودآگاه در زندگی اجتماعی توجه می کند. اصول هستی شناختی صدرایی از جمع افراد، صورت نوعی جامعه را بر محور افق های معرفتی و معنوی پدید می آورد. انسان در اُفق تعامل دیالکتیکی وجودی با ساختارها و عناصر ساختاری جامعه ارتباط می یابد و این گونه سوژه و اُبژه بر مدار واحدی گرد هم می آیند. جامعه، مانند سایر امور وجودی جهان، حاوی «حرکت جوهری» است. عوامل انسانی و کنش های نیتمند آنها کلیت جامعه را به سوی کمال یا انحطاط رهنمون می کند. انسان که تلاقی امکان ها و فعلیت هاست، از خلال عمل صالح و ایمان حقیقی حیث امکانی را عبور می دهد و به تجرد عقلی و هویت لاهوتی دست می یابد. معرفت، امر وجودی و بخشی از فعلیت هایی است که انسان مادی را به هستی لایزال مطلق الهی پیوند می زند و از این مسیر سعادت انسانی و حیات طیبه انسانی فرصت بروز می یابد. این مقاله درصدد است با بررسی بنیادهای فلسفی حکمت متعالیه، ظهور نظری اندیشه صدرایی را در علوم اجتماعی تحلیل کند. با تحلیل بنیادهای صدرایی علوم اجتماعی، راه بومی کردن علوم اجتماعی هموارتر و امید به شکل گیری نظریه های اجتماعی اسلامی در مقیاس کلان افزون تر خواهد شد.
۶.

بررسی تطبیقی «برساخت گرایی اجتماعی» و «نظریه اقتران شدید»: یک مطالعه تطبیقی در حوزه هستی شناسی اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اقتران شدید برساخت گرایی اجتماعی پدیدارشناسی اجتماعی فردگرایی هستی شناختی هستی شناسی اجتماعی آلفرد شوتس سیدی فرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۲۰۲
مقاله حاضر به معرفی و مقایسه پیامدهای نظری دو دیدگاه متفاوت در حوزه «هستی شناسی اجتماعی»، یعنی نظریه «برساخت گرایی اجتماعی» و نظریه «واقعیت های اجتماعی و اقتران شدید» می پردازد. هر دوی این نظریات قائل به فردگرایی هستی شناختی هستند، اما به سنّت های فکری متفاوتی تعلق دارند. برساخت گرایی اجتماعی بیش و پیش از همه متأثر از پدیدارشناسی اجتماعی آلفرد شوتس است. همچنین این دیدگاه از زمینه وسیع تر سنّت پدیدارشناسی ادموند هوسرل و برخی اندیشه های ماکس وبر تأثیر پذیرفته است. در مقابل، نظریه «اقتران شدید» ریشه در فلسفه زبان برخی اندیشمندان مسلمان دارد. در سنت تعلیمی مسلمانان، بیشتر مباحث مربوط به حوزه فلسفه زبان در دانش اصول فقه تبلور یافته اند و این دیدگاه نیز تا حدّ زیادی از اندیشه های فلسفه زبانیِ میرزای نائینی و شهید محمدباقر صدر الهام گرفته است. در پژوهش حاضر، پس از ارائه تصویری از دو نظریه مذکور، با روشی مقایسه ای و تحلیلی، نشان داده خواهد شد که نظریات قائل به «فردگرایی هستی شناختی»، در عین وجوه اشتراک فراوان (نظیر تمرکز بر ذهنِ انسانی و قواعد حاکم بر آن)، ضرورتاً پیامدهای نظری و روش شناختی یکسانی به دنبال ندارند و ریشه این اختلاف پیامدها در مفروضات فلسفی متفاوت آنهاست.
۷.

بنیان های هستی شناختی اندیشه اجتماعی امام موسی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امام موسی صدر انسان و جامعه انسان و هستی فلسفه علوم اجتماعی مبانی معرفتی هستی شناسی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۷
مبانی هستی شناختی، تفسیری از جهان اجتماعی ارائه می دهند که دلالت های آن در لایه های بعدی فرهنگ، نحوه تعامل انسان با جامعه، هستی و خدا را شکل می دهد. امام موسی صدر از مهم ترین متفکران مسلمان معاصر است که کوشید صورت بندی نویی از این مبانی هستی شناختی ارائه بدهد. در این پژوهش بنیان های هستی شناختی اندیشه اجتماعی او با روش تحلیلی-اسنادی بررسی شده است. او انسان را دارای چهار بعد می داند: بعد فردی ناظر به آزادی او، بعد اجتماعی در ارتباط با دیگر انسان ها، بعد دیگر به عنوان جزئی از جهان هستی و بعد الهی که ناظر به نقش خلافه اللهی انسان و سامان دهنده دیگر ابعاد است. از نظر او انسان در جایگاه خلافه اللهی تنها عنصر تحول آفرین در هستی و تاریخ است. انسان دارای فطرتی الهی است که عامل محرک او در زندگی محبت است. در نگاه صدر، خانواده واحد سازنده جامعه است. او جامعه را محصول تعامل و تبادل مادی و معنوی میان افراد و امت را حاصل اتحاد مردم در اندیشه و رسالت می داند. همچنین به برابری انسان ها در پیشگاه خدا و نفی تبعیض میان آن ها معتقد است؛ چرا که به سبب یگانگی خدا، همه مخلوقات از نظر وجودی برابرند. او وجه تمایز جوامع را در مطلق یا غیرمطلق بودن ارزش های آن ها می داند. به باور او امت ها نیز به نوعی تولد و مرگ دارند. جهان هستی نیز مخلوق و جلوه گاه صفات نیکوی خدا است، زنده و ذی شعور است و از همین رو بر حق و عدالت بنا شده است. نظام هستی قانونمند، هدفمند و تحت تأثیر وجود دائم و پیوسته خداوند است. شرور نیز اموری نسبی و سبب اختیار و رشد انسان هستند.
۸.

اقتران شدید و واقعیت های اجتماعی: دیدگاهی معتدل در هستی شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی اجتماعی کل گرایی فردگرایی اقتران شدید الزام دلالت شناختی الزام روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۹۶
هستی شناسی اجتماعی از حوزه های پیش رونده و مورد توجه فلسفه علم اجتماعی معاصر است. مسئله اصلی در این حوزه، نحوه تحقق واقعیت های اجتماعی است. به طورکلی دو دیدگاه در این زمینه وجود دارد: کل گرایی هستی شناختی و فردگرایی هستی شناختی. کل گرایان قائل به تقلیل نیافتن واقعیت های اجتماعی به مجموعه افراد و روابط میان آن ها هستند و فردگرایان واقعیت های اجتماعی را قابل تقلیل به مجموعه افراد می دانند. در سنت فکری اسلامی نیز این مسئله، به خصوص پس از علامه طباطبایی، مورد توجه قرار گرفته است. کل گرایان برای دفاع از ادعای خود دو دسته استدلال ارائه کرده اند: استدلال های فلسفی و استدلال های تجربی. در این مقاله، با تکیه بر شیوه استدلال آوری گذر به بهترین تبیین، ابتدا استدلال های فلسفی کل گرایان نقد و بررسی و سپس دیدگاهی معتدل و ایجابی ارائه می شود. براساس این دیدگاه، کُلّ غیرقابل تقلیلی به نام جامعه یا فرهنگ وجود ندارد، اما در عین حال واقعیت های اجتماعی خصلت الزام آوری، ثبات و تقرر خود را دارند. این دیدگاه مبتنی بر پاره ای از دستاوردهای علم اصول فقه، به خصوص آرای میرزای نائینی و شهید محمد باقر صدر است. دیدگاه معتدل ارائه شده، لوازم گوناگونی در حوزه روش شناخت اجتماعی دارد و به توسعه روشی به نام ژرف کاوی منجر شده است. روش استدلال بر مدعای اصلی مقاله گذر به بهترین تبیین است.