مطالب مرتبط با کلیدواژه
۷۲۱.
۷۲۲.
۷۲۳.
۷۲۴.
۷۲۵.
۷۲۶.
۷۲۷.
۷۲۸.
۷۲۹.
۷۳۰.
۷۳۱.
۷۳۲.
۷۳۳.
۷۳۴.
۷۳۵.
۷۳۶.
۷۳۷.
۷۳۸.
۷۳۹.
۷۴۰.
دانشگاه
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
241 - 258
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سازمانی مهمترین عنصری است که در هویت یک سازمان و در نهایت یک ملت تأثیرگذار است. در واقع هرچند جامعه از ابعاد دیگر قدرتمند باشد ولی بدون فرهنگ قوی و شایسته، هویت مناسب ندارد. در واقع افراد یک جامعه از فرهنگ تأثیر می پذیرند که عمیق ترین سطح فرهنگ سازمانی انگاره افراد است. پژوهش پیش رو در تلاش است تا با شناسایی و موشکافی انگاره ها در نظام تعلیم و تربیت دانشگاهی و تطبیق آن با آیاتی از قرآن کریم امکان نفوذ در فرهنگ سازمانی دانشگاه های کشور را فراهم سازد تا در نهایت بتوان شایسته محوری را در آن سازمان ها رقم زد. این مطالعه با تکیه بر پارادایم تفسیری به صورت کاربردی به انجام رسیده است و روش آن کیفی داده بنیاد، از نوع نوخاسته می باشد که با مصاحبه بدون ساختار با ۳۵ نفر از اعضای هیئت علمی تمام وقت در دانشگاه های دولتی کشور به روش هدفمند و انطباق با کلام وحیانی (آیات و روایات) صورت گرفته است. الگوی کلی مورد تأیید است که می تواند در قالب بخشنامه و آیین نامه، راهکاری برای همه دانشگاه های جویای فرهنگ سازمانی شایسته مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد.
ارزش های اخلاق حرفه ای در دانشگاه از منظر بیانیه گام دوم انقلاب، براساس استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد
منبع:
صیانت فرهنگی و سرمایه اجتماعی سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
16 - 41
یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشری، رعایت اخلاق حرفه ای است. بنابراین در حال حاضر خلاء یک منشور اخلاق حرفه ای در ادارات و سازمان های کشور و به ویژه در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، احساس می شود که بومی و متناسب با نیازهای نظام و انقلاب اسلامی باشد. این پژوهش سعی نموده این الگو را براساس بیانیه گام دوم انقلاب شناسایی نماید. تولید و نشر منشور اخلاق حرفه ای با توجّه به آن بیانیه، افق جدیدی را باز نموده و جهت گیر ی های درستی را برای آن ها ایجاد می نماید؛ تا به اهداف غایی انقلاب اسلامی، یعنی تمدّن سازی نائل شوند. در این پژوهش با استفاده روش جمع آوری اطّلاعات، به صورت کتابخانه ای و استفاده از مزیّت استراتژی نظریه پردازی داده بنیاد در حوزه تجزیه و تحلیل اطّلاعات، کلیه مقولات، مفاهیم و زیر مفاهیم ارزش های اخلاق حرفه ای را احصا نموده و به صورت طبقه بندی، به عنوان یک منشور ارزش های اخلاق حرفه ای تبیین شده است. در بیانیه گام دوم انقلاب، 22 ارزش اساسی و21 ارزش کاربردی در 5 مقوله اخلاق حرفه ای فردی، اجتماعی، دینی، سازمانی و مدیریتی جمع بندی شد. براساس اهداف غایی بیانیه، رعایت این بایسته ها و ارزش های اخلاق حرفه ای، در درجه اول، به خودسازی و در درجه دوم، به جامعه سازی و در درجه سوم به تمدّن سازی منجر خواهد شد.
برندسازی کارکنان دانشی؛ تعیین مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
167 - 198
حوزههای تخصصی:
با توجه به کاهش تعداد دانشجویان و افزایش رقابت بین دانشگاه ها و تغییر رویکرد جذب دانشجو به روش استادمحور، نقش اساتید شناخته شده و معتبر در موفقیت دانشگاه ها و جذب دانشجویان مستعد رو به افزایش است. پژوهش حاضر در پی شناسایی مؤلفه های مؤثر بر برند شخصی اعضای هیأت علمی است. روش پژوهش حاضر آمیخته اکتشافی است. در گام اول با استفاده از روش کیفی تحلیل مضامین، مؤلفه های برند شخصی اعضای هیأت علمی از طریق مصاحبه با خبرگان شناسایی و شبکه مضامین آن ترسیم شد. در گام دوم پژوهش، با توزیع پرسشنامه محقق ساخته بین 54 عضو هیأت علمی، تأثیر مولفه های شناسایی شده بر برند شخصی اعضای هیأت علمی رتبه بندی شدند. پایایی ابزار مصاحبه از طریق آموزش مصاحبه گر و تدوین راهنما مصاحبه تحقق یافت. پایایی ابزار پرسشنامه نیز با آزمون کرونباخ تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استفاده از شبکه های اجتماعی علمی، انگیزه درونی، روابط بین فردی، تألیفات، هوش و استعداد، جایگاه علمی، فن بیان، دانش فردی و روش تدریس بر برند شخصی اعضا هیأت علمی دانشگاه ها تأثیرگذار است. براساس این یافته ها، پیشنهاد می شود که اعضای هیأت علمی ضمن ارتقای دانش فردی و تألیف کتاب ها و مقالات معتبر، از طریق توسعه روابط بین فردی به طور فعال در شبکه های علمی برخط و مجامع علمی و صنعتی مشارکت فعال داشته باشند. همچنین، با توسعه مهارات فن بیان و استفاده از راهبردهای مؤثر در تدریس، برند شخصی خود را ارتقا دهند.
آسیب شناسی فرهنگ دانشگاهی در ایران براساس تحلیل محتوای مطالعات انجام شده داخل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: دانشگاه مرجعیت اصلی توسعه دانش، فرهنگ و اجتماع هر ملت را دارد رسالت اصلی دانشگاه تولید انسان دانشگاهی و هویت دانشگاهی فرهیخته، مولد و توانمند در افرادی است که به عنوان پیشاهنگان علم و فرهنگ عمل می کنند. این مقاله با هدف آسیب شناسی فرهنگ دانشگاهی در دانشگاه های ایران با تحلیل مطالعات صورت گرفته در داخل کشور انجام شده است.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش همه مقاله های تدوین شده در خصوص فرهنگ دانشگاهی بود بدین منظور همه مقاله های موجود در پایگاه های اطلاع رسانی جهاد دانشگاهی، مجلات تخصصی نور، بانک اطلاعات نشریات کشور با کلیدواژه های فرهنگ، دانشگاه، فرهنگ دانشگاهی جستجو شد و از بین آن ها 11 مقاله که با موضوع پژوهش مرتبط بود شناسایی و به عنوان نمونه انتخاب گردید. مقاله ها مطالعه و تحلیل محتوا شد مقوله ها و گزاره های به دست آمده به عنوان آسیب های فرهنگ دانشگاهی در زیر ده محور شناسایی شده مطالعات قبلی برای فرهنگ دانشگاهی قرار داده شد..
یافته ها: مهم ترین آسیب های فرهنگ دانشگاهی براساس نتایج این تحقیق و به ترتیب اولویت عبارتند از: آسیب های مربوط به مدیریت دانشگاه، ارتباطات، اخلاق حرفه ای و یادگیری و آموزش. آسیب های مربوط به آزادی علمی در اولویت آخر قرار دارد.
بحث و نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان برای سیاست گذاری آموزش عالی در زمینه برطرف کردن آسیب های فرهنگ دانشگاهی استفاده کرد.
تصویرسازمانی درک شده دانشگاه و رابطه آن با هویّت، شهرت و تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی: مطالعه موردی دانشگاه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۱
113 - 151
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذی نفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی می پردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویت سازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد می شوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئت علمی و ۵۰۰ کارمند دانشگاه کردستان بوده است. درنهایت، ۲۸۹ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه با روایی و پایایی مناسب است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که تصویر دانشگاه تأثیر مستقیم و معناداری بر شهرت (با 623/0 β=)، تعهد سازمانی (با 411/0 β=) و احساس هویت (با 220/0 β=) دارد. همچنین، اثر شهرت بر تعهد سازمانی و احساس هویت نیز معنادار است. نقش غیرمستقیم شهرت در ارتباط بین تصویرسازمانی و احساس هویت، و همچنین در ارتباط تصویرسازمانی با تعهد سازمانی تأیید شده است. نتایج این تحقیق اهمیت ارزیابی و ایجاد تصویرسازمانی در دانشگاه ها را نشان می دهد و تأکید می کند که متغیرهای شهرت و هویت سازمانی درک شده می توانند به عنوان میانجی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئت علمی عمل کنند، حتی در صورت وجود تصویرسازمانی نامطلوب.
راهبردها و سازوکارهای بهبود اثربخشی همکاری صنعت و دانشگاه در ایران و تاثیر آنها بر سطوح شش گانه همکاری طرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بهبود مدیریت سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
95 - 124
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردهای و سازوکارهای بهبود اثربخشی همکاری دانشگاه و صنعت در ایران و تعیین میزان تاثیر آنها برسطوح ششگانه همکاری طرفین انجام شده است. این پژوهش از منظر رویکرد، روش آمیخته و از نوع اکتشافی است. در مرحله ی کیفی، از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو استفاده شد. مرحله کمی با روش توصیفی - پیمایشی، یعنی نظرسنجی از خبرگان و با استفاده از پرسشنامه الکترونیک انجام شد. بررسی محتوایی 198 مقاله نشان داد که در سال های اخیر، پژوهشگران از انجام پژوهش های آسیب شناسی و تحلیلی به ارائه الگوی همکاری صنعت و دانشگاه سوق یافته اند. بنابراین 32 مقاله ارائه الگو، انتخاب و با استفاده از روش فراترکیب راهبردها و سازوکارهای بهبود اثربخشی همکاری صنعت و دانشگاه در ایران، احصاء شد. در بخش کمی پژوهش، اولویت بندی میزان تاثیر راهبردها و سازوکارها بر سطوح همکاری طرفین با استفاده از آزمون آماری فریدمن انجام شد. بر اساس نتایج این پژوهش مشخص شد در سطوح یک، دو و سه همکاری صنعت و دانشگاه در ایران که روابط فردی نقش آفرین و محور اصلی است، اتخاذ راهبردهای جدید و سازوکارهای تسهیلگر و حمایتگر مانند شناسایی بازیگران کلیدی، شناسایی ذی نفعان اصلی، ایجاد کانون های پژوهشی و تحقیقاتی بیشترین تاثیر را بر همکاری طرفین دارد. همچنین در سطوح چهار، پنج و شش همکاری که روابط سازمانی محور اصلی می باشد، اتخاذ راهبردهای جدید و سازوکارهای نظام مند کردن همکاری مانند ارتقای فرهنگ همکاری مشترک، ایجاد نظام تامین مالی پایدار، ایجاد زیست بوم همکاری مشترک دانایی محور و ایجاد نظام همکاری مشترک پژوهشی و تحقیقاتی بیشترین تاثیر بر همکاری طرفین رادارد.
شکل گیری ناحیه نوآوری با رویکرد علوم انسانی؛ بستر ایفای نقش دانشگاه در امر توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شکل گیری ناحیه نوآوری یکی از راهبردهای مؤثر در توسعه نوآوری و دانش فنّاورانه با رویکرد حل مسئله است. از سوی دیگر، همواره دغدغه بهره مندی از علوم انسانی اجتماعی در امر توسعه وجود داشته، ولی نه از سوی جوامع دانشگاهی و نه از سوی لایه سیاستی و اجرایی، پاسخی درخور نیافته است. یکی از موانع این رخداد را نبود بستر مناسب ایفای نقش دانشگاه، به عنوان نماینده جریان دانشی در امر توسعه می دانند و با اینکه نواحی نوآوری، نقشی مکمل در بسترسازی این امر داشته، ولی همچنان فعال سازی این ظرفیت و گسترش مفهومی آن در کشور، نیازمند اقدامات پژوهشی و اجرایی بیشتری است. روش: در پژوهش حاضر که با رویکردی کیفی انجام شده، علاوه بر مطالعات اسنادی، از ابزار مصاحبه برای گردآوری داده و از روش تحلیل مضمون برای تجزیه وتحلیل و طبقه بندی داده ها استفاده شده است و ضمن تلاش برای تبیین مفهوم ناحیه نوآوری و نگاههای رایج درباره آن، به شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد این نواحی با تأکید بر علوم انسانی اقدام شده است. یافته ها و نتایج: نتایج پژوهش نشان داد عوامل قابل ذکر در شکل گیری این نواحی، فارغ از نوع رویکرد، در علوم انسانی نیز مشترک است؛ هر چند تمایزهایی نیز وجود دارد. مضامین اصلی شناسایی شده برای شکل گیری یک ناحیه نوآوری، در هفت مضمون «زیرساختها (کیفیت مکان)»، «فرهنگی- اجتماعی»، «قوانین بالادستی و سیاستهای کلان»، «سرمایه انسانی»، «سرمایه غیر انسانی»، «ارتباطات» و «همگرایی و تجمیع» بیان شد، ضمن اینکه پیشنهادهایی برای توسعه رویکرد علوم انسانی در یک ناحیه نوآوری ارائه شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمانها در عصر تغییر و نوآوری به دنبال دانشگاه به عنوان خاستگاه دانش و صنعت به عنوان عرصه تولید و ایجاد ارزش افزوده، از ارکان اصلی موفقیت شکل گیری نوآوری باز می باشند. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه با رویکرد فراترکیب بوده است. روش شناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی؛ از منظر گردآوری داده ها، توصیفی و از منظر رویکرد، کیفی است و با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات، اسناد و مدارک گذشته در این زمینه است که به طور کلی شامل 48 مقاله می شود. شیوه تحلیل داده ها، کدگذاری باز و با نرم افزار MAXQDAانجام شده است. یافته ها و نتایج: عوامل مؤثر بر شکل گیری نوآوری باز مبتنی بر تعامل صنعت و دانشگاه، مستخرج از پژوهش حاضر، در بر گیرنده چهار مقوله اصلی عوامل فردی، عوامل سازمانی(صنعت و دانشگاه)، عوامل مالی و عوامل محیطی است. عوامل فردی، شامل تفکر و گرایش نوآورانه، اعتقادات و باورهای ذهنی، خطرپذیری و تحمل ابهام؛ عوامل سازمانی، شامل فرهنگ نوآورانه، شبکه سازی نوآورانه، عوامل فنی/ دانشی، عوامل آموزشی- پژوهشی، عوامل ساختاری، عوامل صنعتی، منابع انسانی، عوامل ارتباطی؛ عوامل مالی، شامل تأمین منابع مالی در دانشگاه و صنعت و تأمین منابع مالی دولتی؛ عوامل محیطی، شامل محیط سیاسی و قانونی، محیط اقتصادی، محیط فرهنگی- اجتماعی، محیط فنّاورانه و محیط بین الملل می باشد.
آینده پژوهی منابع درآمدی دانشگاههای ایران با رویکرد سناریونگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی با توجه به کاهش بودجه های دولتی، فشارهای اقتصادی، شدت رقابت و کاهش تقاضا برای تحصیلات تکمیلی و بحرانهای مالی بین المللی به سمت متنوع کردن منابع درآمدی خود حرکت کرده اند. به همین سبب، تحقیق حاضر به دنبال شناسایی پیشرانها و سناریوهای آینده منابع درآمدی دانشگاهها در ایران بود. روش: پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و مبانی فلسفی آن، پراگماتیستم بود. به علت استفاده از فنون کیفی و کمّی، روش شناسی پژوهش دارای ماهیت آمیخته بود. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از سه روش دلفی فازی، مارکوس و ابزار تعاریف ریشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه و مصاحبه بود. جامعه نظری پژوهش، مدیران و مشاوران درآمدزایی دانشگاههای دولتی ایران بود و نمونه گیری به صورت قضاوتی بر اساس تخصص خبرگان انجام شد. حجم نمونه در این پژوهش برابر با 10 نفر بود که برای فنون خبره محور و قضاوتی، عدد مطلوبی است. یافته ها: ابتدا از طریق مرور پیشینه و مصاحبه با خبرگان، 25 پیشران استخراج شد. در ادامه، پیشرانها با توزیع پرسشنامه خبره سنجی و روش دلفی فازی غربال شدند. 9 پیشران با داشتن عدد دیفازی بالاتر از 7/0 برای اولویت بندی نهایی انتخاب شدند. پیشرانهای غربال شده با به کارگیری روش مارکوس و در نظر گرفتن سه شاخص تخصص خبرگان، اهمیت و قطعیت، ارزیابی شدند. دو پیشران تحریمها و محدودیتهای خارجی و ماهیت ارتباط دانشگاهها با صنایع و کسب و کارها در جامعه دارای بیشترین عدم قطعیت و اهمیت بودند و برای سناریونگاری انتخاب شدند. بر اساس این دو پیشران، چهار سناریو با عناوین دانشگاه پویا، دانشگاه وابسته، دانشگاه تاب آور و دانشگاه منزوی توسعه یافت. دانشگاه پویا بیانگر مطلوب ترین وضعیت و دانشگاه منزوی نشانگر بدترین وضعیت بود. نتیجه گیری: در پایان، پیشنهادهای پژوهش بر اساس رویکردهای دیالکتیک منفی و شوپنهاوری با در نظر گرفتن بدترین سناریو؛ یعنی سناریوی دانشگاه منزوی و دو پیشران نهایی ارائه شدند.
درباره پدیدارهای فلسفی-تاریخی دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش می شود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایده پیشرفت واشکافی می کنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز می دهیم. تأکید می شود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانه انگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر مقوم انسان است) دور می کند. پروای چیزها را داشتن و خود را با مصممّیت، به سوی گشودگی سوق دادن، (با توسل به ساخت گشایی پدیدارشناختی)، امکان پوشیده دانشگاه را ممکن می سازد، این امکان نیازمند ساخت گشایی سنتِ دانشگاهی است تا در عین فهمی که از دانشگاهِ رخ داده است، به سوی دانشگاهی که به سوی ما می آید، رهسپار شویم. براین اساس با ساخت گشاییِ سه پدیدار آزادی، ایده پیشرفت و اعتلا در دانشگاه، امکان های دیگری از دانشگاه را براساس مصممّیت و گشودگی بررسی می کنیم که چنین مواجهه ای می تواند امکان دیگرگونه ای را بر اساس مؤلفه های مذکور ممکن سازد.
زیست جهان پستویی؛ مطالعه موردی دانشجویان دختر یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان یک فضای فرهنگی، نقش مهمی در فرآیندهای برساخت هویت اجتماعی دانشجویان دارد. این فرآیند بر حسب فرهنگ مبدأ و نوع تجربه هایی که در فضای دانشگاهی برای دانشجویان شکل می گیرد، می تواند صورت بندی های مختلفی داشته باشد. مسئله این پژوهش، تجربه هویت دختران یزدی در دانشگاه است و با این پرسش آغاز شده که دختران یزدی با توجه به بسترها و محیط هایی که در آن رشد کرده و تربیت شده اند، چگونه محیط دانشگاه را به مثابه بستر فرهنگی جدید، تجربه می کنند و همچنین از خلال این تجربه، هویت آن ها چگونه برساخت می شود؟ در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد برای فهم تجربه هویت دختران یزدی استفاده شده است. نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق، دختران یزدی هستند که در دو بستر تهران و یزد به دانشگاه رفته اند. تأثیرات مدرسه، گروه های دوستی، خانواده و جامعه یزد بر هویت این دختران نیز بررسی شده است. مقوله اصلی ساخته شده برای این دو گروه، مقوله دوفضایی شدن هویت است. یافته ها نشان می دهد که دختران یزدی در دو فضای هویتی مبتنی بر اندرونی و بیرونی، هویت خود را برساخت می کنند و عمده عاملیت آن ها در فضای اندرونی رخ می دهد. آن ها در عین پایبندی به قوانین جمعی فرهنگ و خانواده یزدی، در زیست جهان پستویی خود تجربه های متفاوت و هنجارشکنانه دارند.
تدوین معیارهای ارزیابی عملکرد فرهنگی-اجتماعی دانشگاه ها: پژوهشی مبتنی بر فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
1445 - 1480
حوزههای تخصصی:
پرورش و تعالی شخصیت دانشجویان و تربیت آنان به عنوان نسل آینده جامعه ای که باید به صورت فعالانه در آن حضور یافته و تعامل داشه باشند همواره مورد توجه بوده است و ابعاد مربوط به آن، به نوعی خود را در ساحت فرهنگی و اجتماعی و تربیتی این نهاد مرجع در جامعه نشان می دهد. لذا شناسایی معیارهای ارزیابی عملکرد دانشگاه ها در این حوزه اهمیت دارد و هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد، مؤلفه ها و معیارهای ارزیابی عملکرد فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ایران می باشد. در پژوهش حاضر که با بهره گیری از روش اسنادی و فراترکیب به جمع آوری اطلاعات پژوهش پرداخته است، جهت تجزیه و تحلیل آن نیز از روش هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده نموده است. برای ارزیابی کیفی ت فراترکیب نیز از ابزار گلین(2006) استفاده شده است. در مجموع، مبتنی بر راهبرد جستجوی منابع، 52 منبع از 571 منبع برای فراترکیب نهایی مناسب بود که از بین این منابع، 8بعد، 31 مولفه و 64 معیار شناسایی گردید و مورد تایید خبرگان این حوزه نیز قرار گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ابعادِ کارویژه های مهم، تعاملات و ارتباطات، برنامه ها، گروه های دانشگاهی، نظام مدیریتی، زیرساخت ها و امکانات ، فعالیت های ویژه اساتید و کارکنان و در نهایت، تولیدات محتوایی ، بر ارزیابی عملکرد فرهنگی و اجتماعی دانشگاه موثر است. نتایج پژوهش حاضر این قابلیت را دارد تا در راستای ارزیابی عملکرد و رتبه بندی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه های ایران در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل روند جامعه پذیر نمودن ارزش های انقلاب اسلامی، فرصت ها و چالش ها؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی طی فرایندی روی می دهد که اصطلاحاً «جامعه پذیری» نامیده می شود. اگرچه جامعه پذیری در مراحل مختلف خود از روند متفاوتی برخوردار است، اما دائمی است. مهمترین کارکرد جامعه پذیری، حاکمیت ارزش ها بر کنش های اجتماعی اعضای جامعه است. ارزشهای هر جامعه ای از طریق فرایند جامعه پذیری، حفظ و ارتقاء می یابد. نهادهای متولی امر جامعه پذیری طیفی را از خانواده، مدرسه، دانشگاه، رسانه و ... را شامل می شود که هر یک در امر جامعه پذیری به ایفای کارویژه خود می پردازند. در این مقاله با تمرکز بر نقش و کارکرد جامعه پذیری در دانشگاه، تلاش شده است پاسخ سوال اصلی مبنی بر اینکه:«روند جامعه پذیر نمودن ارزشهای انقلاب اسلامی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران در چهار دهه گذشته در ایران، بر اساس نظریه ساختار- کارگزار چگونه قابل تبیین است؟» با روش توصیفی-تحلیلی، تحلیل مضمون و روش داده بنیاد پاسخ داده شد. بر اساس الگوی پیشنهادی حاصل از روش داده بنیاد مبتنی بر رویکرد استراوس- کربن، در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، ضمن بررسی شرایط علی، عوامل مثبت و منفی مداخله گر و زمینه ای به ارائه راهبردهای ایجابی و سلبی و بیان پیامدها پرداخته شد.
توصیه های سیاستی برای تحقق آموزش عالی هوشمند در ایران مبتنی بر ارزیابی روندهای جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
هوش مصنوعی یکی از فناوری های نوظهور و تأثیرگذار در حوز ه آموزش عالی است. این مطالعه به بررسی جامع کاربردها، فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی در دانشگاه ها با رویکرد مرور منابع و متون پژوهشی و بررسی تجارب دانشگا ههای پیشگام در جهان می پردازد و حاکی از آن است که هوش مصنوعی به تدریج در حوزه های آموزشی، پژوهشی و مدیریتی دانشگاه ها نفوذ کرده و نقش خود را به عنوان توانمندساز فرایندهای اصلی دانشگاه بازمی یابد اما هنوز بسیاری از مؤسسات آموزش عالی در مراحل ابتدایی این فرایند هستند. علاوه براین یافته های پژوهش نشان می دهد هوش مصنوعی فرصت های ارزشمندی از جمله شخصی سازی یادگیری، استفاده از سامانه های آموزشیاری هوشمند، ارزشیابی پیشرفته و بهینه سازی فرایندهای آموزشی و پژوهشی را برای مراکز آموزش عالی فراهم می آورد؛ در عین حال چالش هایی مانند نگرانی های اخلاقی، امنیتی، حریم خصوصی، نابرابری دسترسی و آمادگی ناکافی منابع انسانی و زیرساختی را نیز درپی دارد. بر این اساس، در پایان مقاله توصیه هایی سیاستی برای بهره برداری از این رویکرد فناورانه در دانشگاه های ایران بیان شده و در آن بر نگاه جامع و فراگیر برای استفاد ه مؤثر از هوش مصنوعی در آموزش عالی تأکید شده است. پیش نیاز این موضوع نیز ارتقای سواد دیجیتالی، توسعه زیرساخت های شبکه ای و پردازشی، گسترش مطالعات میدانی و تدوین چارچوب های حکمرانی داده بیان شده است. این راهکارها به عنوان نقشه راهی برای سیاستگذاران و برنامه ریزان آموزش عالی کشور، می تواند به بهبود کیفیت، کارایی و انعطاف پذیری نظام آموزشی کمک کند. هدف این توصیه ها توسعه متوازن و پایدار آموزش عالی با تأکید بر بهره وری و هم راستایی با تحولات فناورانه است تا از ظرفیت های هوش مصنوعی برای بهبود فرایندهای آموزشی و پژوهشی و نیز تربیت منابع انسانی مورد نیاز جامعه نوین بهره برداری شود.
نهاد آموزشی و سطح دانش آموختگی: نقش سیاست های آموزشی دانشگاه آزاد واحد ساری در تبیین و توسعه دانش آموختگی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
7 - 17
حوزههای تخصصی:
دانشگاه آزاد اسلامی، به عنوان یک نهاد آموزشی که بیش از ربع قرن از تأسیس آن می گذرد، نقش گسترده ای در رشد و گسترش و توسعه آموزش و بالابردن سطح دانش آموختگی و تعالی افراد جامعه در ایران دارد. آموزش نیروی انسانی جهت ورود به بازار کار ازجمله فعالیت های دانشگاه ها ازجمله دانشگاه آزاد می باشد، و این فعالیت تأثیر بسیار زیادی بر رشد و توسعه کشور دارد؛ و خود نیز متأثر از این رشد و توسعه گردید و این رشد در دانشگاه به لحاظ کالبدی بسیار ملموس تر و در اذهان عموم جامعه به عنوان حقیقتی انکارناپذیر جا افتاده است. دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر رشد و توسعه خود محیط پیرامون خویش را با خود همراه نمود و نه تنها بر کالبد و پیرامون خویش اثرگذار بوده بلکه در اکثر شهرهای کوچک و متوسط و در حال رشد توانسته ضمن تحمیل خویش بر سایر کاربری ها، مسیر توسعه شهر را تغییر داده و خود عامل تعیین چگونگی شکل گیری بافت های جدید و تکامل بافت های قدیم گردید. روش تحقیق برحسب هدف، کاربردی و شیوه مطالعه برحسب روش و ماهیت، توصیفی و تحلیلی می باشد. روش گردآوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای، اسنادی، و مطالعات میدانی (پرسش نامه) بوده است و جامعه آماری پژوهش هم شامل 370 نفر از ساکنین محلات پیرامونی است ولی جهت اطمینان 400 پرسش نامه توضیح و 385 پرسش نامه به صورت کامل پاسخ داده شد، که برای تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای تحلیلی spss و Excell استفاده شده است. نتایج این پژوهش بیانگر تأثیرگذاری دانشگاه در ابعاد اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است.اهداف پژوهش:مطالعه نهادینه کردن نقش دانشگاهی و علمی برای این محدوده از شهرستان ساری.بررسی افزایش تأثیرات مثبت و کاستن از تأثیرات منفی دانشگاه بر محلات و روستاهای پیرامونی.سؤالات پژوهش:چگونه می توان با مکان یابی صحیح تأثیرات نامطلوب دانشگاه را کاهش داده و تأثیرات مطلوب آن بر رشد و پیشرفت منطقه را افزایش داد؟تغییر ساختار بافت جمعیتی و هویتی در بافت پیرامون دانشگاه در چه جهت صورت می گیرد؟
بازنمایی تجارب زیستۀ دانشجویان از صلاحیت های حرفه ای استادان دروس معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف این پژوهش، واکاوی صلاحیتها و شایستگی های حرفه ای استادان دروس معارف اسلامی در سه بعد علمی، رفتاری و روشی بود. روش: این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق، شامل همه دانشجویان دانشگاه کاشان بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، روایتها و تجارب 22 نفر از آنان با رعایت اصل اشباع نظری، جمع آوری، سازماندهی و تجزیه و تحلیل شد. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود که طی آن تلاش شد تجارب زیسته دانشجویان درباره صلاحیتهای حرفه ای استادان دروس معارف اسلامی مستندسازی شود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: استادان دروس معارف اسلامی از نظر ویژگی های رفتاری و اخلاقی در وضعیت خوب و مطلوبی قرار دارند. به لحاظ شایستگی های علمی یا تخصصی نیز اگرچه شرایط نسبتاً مناسبی وجود دارد، ولی لازم است واجد ظرفیتها و آمادگی های علمی بیشتری شوند. در نهایت به لحاظ روشی(روش تدریس) نیز با توجه به تنگناهای موجود، ضرورت جدّی وجود داردکه قابلیتهای خود را در زمینه به کارگیری شیوه های متنّوع تدریس ارتقا دهند. نتیجه گیری: افزایش اثربخشی دروس معارف اسلامی در تحقق اهداف خود، مستلزم رشد و ارتقای صلاحیتهای حرفه ای در سه بعد مذکور به ویژه ابعاد علمی و روش تدریس است.
تحلیلی بر روابط تعاملی ابعاد توسعه کارآفرینی از طریق ورزش در دانشگاه های فنی و حرفه ای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ارتباطات در رسانه های ورزشی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
101 - 112
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیلی بر روابط تعاملی ابعاد توسعه کارآفرینی از طریق ورزش در دانشگاه های فنی و حرفه ای کشور طراحی و اجرا شد. روش این تحقیق از نوع آمیخته بود که در دو بخش کیفی و کمّی اجرا شد. جامعه آماری تحقیق متخصصانی بودند که به موضوع پژوهش اشراف کامل داشتند. ابزارهای گردآوری تحقیق، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه محقق ساخته بود. در قسمت تجزیه وتحلیل کمّی تحقیق، از روش دیمتل و در بخش کیفی از روش دلفی فازی استفاده شد. پس از انجام روش دلفی فازی، 46 گویه در چهار بعد اصلی و دوازده بعد فرعی شناسایی و دسته بندی شدند؛ به صورتی که چهار بعد اصلی و دوازده بعد فرعی شامل عامل محیطی (آداب ورسوم، قوانین و مقررات، مسائل سیاست و مسائل اجتماعی)، عامل تجاری (بازارها و محصولات ورزشی)، عامل تخصصی (فناوری، تجربه، رویدادهای ورزشی و آموزش) و عامل مدیریتی (برنامه ریزی و ارزیابی و نظارت) بود. در ادامه تحقیق، برای انجام روش دیمتل از دوازده مؤلفه شامل آداب ورسوم، قوانین و مقررات، مسائل سیاست، مسائل اجتماعی، بازارها، محصولات ورزشی، فناوری، تجربه، رویدادهای ورزشی، آموزش، برنامه ریزی و ارزیابی و نظارت استفاده شد. روش دیمتل برای شناسایی روابط بین ابعاد به کار رفت. مطابق با روابط مشخص شد که نقش آموزش، قوانین و مقررات، برنامه ریزی، ارزیابی و نظارت، آداب ورسوم و مسائل سیاست در بروز و شکل گیری سایر عوامل در راستای توسعه کارآفرینی از طریق ورزش در دانشگاه های فنی وحرفه ای کشور، مهم و مشخص است.
تحلیلی انتقادی بر شیوه نامه انضباطی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۰۷-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
دادگاه های اختصاصی اداری یا مراجع شبه قضایی نوعی از مراجع به رسمیت شناخته در ایران هستند. برخلاف اینکه، تعداد زیادی از این دادگاه های تخصصی در ایران وجود دارد؛ هنوز نظام منسجم حقوقی برای آن ها به وجود نیامده است. کمیته های انضباطی دانشجویان، یکی از این دادگاه ها هستند که در دانشگاه ها تشکیل شده اند و به تخلفات دانشجویان رسیدگی می کنند. در سال 1398، شیوه نامه ای برای این کمیته ها به امضا و تأیید وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و وزیر بهداشت، درمان و آموزش عالی رسید که در آن کوشش شد آنها دارای نظام دادرسی منسجمی شوند. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی به دنبال بررسی این پرسش بوده که مهم ترین ایرادات وارده بر این شیوه نامه چه مواردی هستند. تعرض به حق تحصیل، عدم تناسب بین تنبیه و تخلف، درهم آمیزی حقوق کیفری و حقوق اداری و عدم رعایت برخی از اصول دادرسی منصفانه از مهم ترین ایرادات این شیوه نامه هستند.
لزوم تحول بنیادین در نظام آموزش باستان شناسی ایران
منبع:
Caspian, Volume ۲, Issue ۴, July ۲۰۲۵
145 - 172
حوزههای تخصصی:
جدا ماندن نظام آموزش باستان شناسی ایران از روند تحول و پیشرفت دانش باستان شناسی جهانی که طی چند دهه اخیر شتاب گرفته، فاصله عمیقی میان دانش ما نسبت به استانداردهای جهانی این علم را ایجاد کرده است. وجود محوطه های باستانی پرشمار، لشکری از مشتاقان فراگیری این تخصص و قرارگیری در خاستگاه شماری از تحولات بنیادین در تاریخ تحول جوامع انسانی، می توانست کشورمان را به یکی از کانون های اصلی آموزش، فعالیت میدانی و برونداد علمی باستان شناسی در سطح جهانی تبدیل کند. باوجوداین، همان گونه که در این نوشته خواهیم دید اکنون باستان شناسی ایران باوجود کمیت گرایی در انتشارات، رکود عمیقی در زمینه های مختلف علمی و عملی خود را تجربه می کند. این عقب ماندگی به ویژه در مقایسه شرایط ایران با برخی کشورهای همسایه که به ثبات سیاسی-اجتماعی رسیده و به اهمیت باستان شناسی پی برده اند، قابل لمس است. علاوه بر این، به دلیل نبود آموزش های مؤثر مفاهیم و اهمیت باستان شناسی برای اقشار مختلف جامعه و به ویژه در مقاطع پیش از دانشگاه، میراث فرهنگی ما را به عرصه ای برای یادگاری نویسی، تخریب و کسب ثروت تبدیل کرده است. در مقاله حاضر ضمن مروری بر پیشینه آموزش باستان شناسی و فراز و فرودهای آن در ایران به واکاوی دلایل این عقب ماندگی پرداخته و سپس می کوشیم راهکارهایی برای برون رفت از این رکود پیشنهاد دهیم. اگرچه می دانیم، در حال حاضر سطح اراده برای آغاز این تغییر و تحول فراتر از توان ما است یا تصمیمی برای آن وجود ندارد، بااین حال به وظیفه ملی و میهنی خود در قبال میراث فرهنگی سرزمین مان عمل کرده و در انتظار فرصتی برای بازیابی جایگاه واقعی ایران در مجامع مختلف علمی و فرهنگی جهان می مانیم.
رویکردی نوین به مدیریت حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک های مقابله با سلامت روانی کارکنان سالمند و بازنشسته(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
رویکردهای نو در مدیریت دولتی دوره ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک مقابله با سلامت روانی در کارکنان سالمند و بازنشسته دانشگاه آزاد اسلامی است. روش تحقیق: پژوهش حاضر براساس رویکرد از نوع پژوهش کمی است و گردآوری اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است جامعه آماری پژوهش را کارکنان سالمند و بازنشسته دانشگاه آزاد تشکیل داده اند و بر طبق نظریه کلاین (۲۰۱۱) طی یک پژوهش همبستگی ۲۸۳ نفر از این افراد به شیوه در دسترس انتخاب شدند ابزار پژوهش عبارت است از سه پرسشنامه حمایت اجتماعی شربرن و استوارت (1991) سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979) و سبک مقابله لازاروس و فولکمن (1980) همچنین در این پژوهش داده های به دست آمده به کمک آزمون همبستگی و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که رابطه مثبتی بین سبک های مقابله با سلامت روانی وجود دارد رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی با سلامت روانی وجود دارد رابطه مثبتی بین حمایت اجتماعی و سبک های مقابله وجود دارد و همچنین حمایت اجتماعی در رابطه بین سبک مقابله با سلامت روانی نقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: بر اساس این نتایج می توان درمان هایی مبتنی بر سبک مقابله حمایت اجتماعی برای ارتقای سلامت روانی سالمندان و بازنشستگان تدارک دید.