مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اعضای هیأت علمی
حوزههای تخصصی:
"
عوامل آموزشی، سازمانی و اقتصادی که بر رضایت شغلی استادان دانشگاه آزاد اسلامی تأثیر منفی دارند با استفاده از پرسشهای مبتنی بر پژوهشهای پیشین بررسی شد. اعضای هیأت علمی تمام وقت و نیمه وقت دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 9 جامعه آماری را تشکیل دادند و حجم نمونه شامل 269 نفر از استادانی بود که به روش نمونهگیری طبقهای و تصادفی ساده انتخاب شدند. عواملی که به سطوح بالای تنیدگی و سطوح پایین رضایت شغلی در استادان منجر شدند شامل تعداد زیاد دانشجویان در کلاس، دشواری ادامه تحصیل و ارتقای سطح علمی استادان، نبود قوانین حمایتی لازم از حقوق حرفهای آنان، پایین بودن میزان حقوق و مزایای شغلی، کم توجهی واحدهای دانشگاهی در انجام به موقع ترفیع و تغییر وضعیت استخدامی، دشواری تصویب طرحهای پژوهشی از نظر مراحل اداری، ضعف انگیزش تحصیلی برخی از دانشجویان و دشواری امکان نقل و انتقال اعضای هیأت علمی بودند.
"
بررسی و مقایسه میزان رضایت شغلی کارکنان و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی وضع اقتصادی اعضای هیآت علمی دانشگاهها در مقایسه با دارندگان تخصصهای مشابه در سایر مراکز دولتی و غیردولتی
حوزههای تخصصی:
در این بررسی‘ بر اساس نمونه ای تصادفی‘ به مقایسه وضع اقتصادی و رفاهی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور و همالان آنها در سایر مراکز دولتی و غیر دولتی پرداخته ایم. مبنای مقایسه‘ هشت قلم هزینه عمده خانوار است در سال تحصیلی (73-72). نظر به تغییرات زیاد این هزینه ها در بین افراد نمونه‘ به کمک روشهای آماری چند متغیری از قبیل رگرسیون چندگانه لوجستیک چندگانه‘ عوامل دخیل در هزینه ها را مشخص کرده ایم. پس از تعیین عوامل مؤثر و تثبیت اثر آنها‘ اقلام هزینه را بر حسب شغل اصلی‘ یعنی عضویت در هیأت علمی دانشگاهها یا خدمت در سایر مراکز‘ مقایسه کرده ایم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هزینه افراد نمونه در مقایسه با هزینه خانوارهای شهری‘ که مرکز آمار ایران منتشر کرده‘ کمتر است و این خود نشانه نامناسب بودن وضع اقتصادی و رفاهی تحصیلکردگان است.
مطالعهء تأثیر استفاده از اینترنت بر رفتار پژوهشی اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران (با تأکید بر سه شاخة علوم انسانی، علوم پایه، و فنی و مهندسی)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر بررسسی تاثیر استفاده از اینترنت بر ر فتار پژوهشی اعضای هیأت علمی رشته های دانشگاه تهران در سه شاخهء علوم انسانی، علوم بایه، و فنی و مهندسی بوده است. اعضای هیأت علمی علوم انسانی. معتقدند که اینترنت تا حدودی توانسته است بر کیفیت وکمیت پژوهشی آنان موثر باشد در حالیکه اعضای هیأت علمی علوم یایه و فنی و مهندسی معتقدند که استفاده از اینترنت برکیفپت وکمیت پژوهش آنان تأئبر عمده داشته است. تفارت معنی داری میان میزان تأئیر استفاده از أینترنت بر فرابند پژوهش در سه شاخه"" مشاهده شد. سهولت و سرعت بازیابی اطلاعأت. بهبود دسترس پذیری، مفید بودن أز نظر کاربران، هزینه و پشثیبانی فنی و خطوط ارتباطی مناسب به عنوان مهم نرین عرامل مؤثر در اسنفاده از امکانات شبکه توسط اعضای هبأت علمئ، سه شاخه ببان شد مهم ترین عوامل موئر بر عدم اسنفاده از اینترنت عبارتند از: عدم آموزش، مناسب نبودن کیفیت و کمیت امکانات سخت افزاری و نرم افزاری رایانه ای موجود در دانشگاه، تردید در هویت نشر الکترونیکی، متنوع بودن مرتورهای جست و جو از نظر روش استفاده، ترافیک شبکه، عدم دسترسی به محل مدرک بازپابی شده به صورت تمام متن و نداشتن وقت کافی. یافته های پژوهش جهت توسعة شبکة اینترنت و آموزش استفاده کنندگان مفید خواهد بود. در پایان پیشنهادهایی براساس نتایج حاصل ارائه شده است.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با رضایت شغلی (در میان اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه تبریز )
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه تبریز انجام شده است. روش این تحقیق از نوع همبستگی میباشد. 209 نفر از اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 87-86 به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده، پرسش نامه فرهنگ سازمانی هافستد و شاخص توصیف شغلی بودند. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس سؤال ها و فرضیة تحقیق با استفاده از روش همبستگی پیرسون، آزمون T برای گروه های مستقل و آزمون تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده، گویای آن است که فرهنگ سازمانی غالب در دانشگاه تبریز از نوع عقلانی میباشد و رضایت شغلی در بین سه نوع فرهنگ متفاوت است (p<0/05). هم چنین نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین رضایت شغلی اعضای هیأت علمی با توجه به رتبه علمی آنها تفاوت معنادار وجود ندارد (p>0/05). به علاوه نتایج آزمون T مبین این بود که بین رضایت شغلی اعضای هیأت علمی و کارکنان و نیز بین رضایت شغلی زنان و مردان تفاوت معنادار وجود دارد (p<0/05). همین طور ضریب همبستگی پیرسون نیز مبین وجود رابطه معنادار بین فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی بود (p<0/05).
بررسی مقایسهای رابطه بین هوش سازمانی و رهبری تیمی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مقایسهای رابطه بین هوش سازمانی و رهبری تیمی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان بوده است. باتوجه به ماهیت موضوع و اهداف پژوهش، تحقیق حاضر توصیفی ازنوع همبستگی و علّی –مقایسهای میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاههای دولتی اصفهان هستند که درسال تحصیلی1388- 1387 بالغ بر 1446نفر بودهاند. از این تعدادبا استفاده ازروش نمونهگیری تصادفی طبقه-ای متناسب با حجم، نمونه ای به حجم 600 عضو هیأت علمی انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از نیمرخ هوش سازمانی و پرسشنامه رهبری تیمی.یافتههانشان دادکه:1. بین مؤلفههای هوش سازمانی ورهبری تیمی رابطه مثبت و معناداروجود دارد،2. بین میانگین نمرههای هوش سازمانی و رهبری تیمی بر حسب دانشگاه، دانشکده و گروه آموزشی تفاوت معنادار وجود دارد و 3. بین میانگین نمرههای رهبری تیمی اعضای هیأت علمی برحسب سن، سابقه خدمت و افتخارات علمی تفاوت معنادار وجود دارد
تبیین رابطه کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری فنی در دانشگاه-های دولتی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه ساده و چندگانه کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری فنی در دانشگاه های دولتی استان اصفهان است. در این پژوهش480 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی استان اصفهان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسشنامه نوآوری فنی استفاده شده است. تحلیل داده¬های به دست آمده نشان داد میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری فنی در دانشگاه های دولتی استان کمتر از حد متوسط بوده و بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری فنی همبستگی چندگانه معناداری وجود داشته است. همچنین ضرایب بتا بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری فنی از نظر آماری معنادار بوده و بین آنها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنی دار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطه کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری فنی بر حسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود داشته است.
توسعه تولیدات علمی دانشگاه ها و اولویت بندی رهیافت های فرهنگی و مدیریتی ؛ بررسی دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی و طبقه بندی رهیافت های فرهنگی و مدیریتی توسعه تولیدات علمی در دانشگاه ها براساس دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم است. روش تحقیق علاوه بر تحلیل اسنادی، توصیفی از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری شامل کل اعضای هیأت علمی، و نمونه آماری 60 نفر از آنان بودند که به روش تصادفی طبقه ای و ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته دارای اعتبار صوری مطابق نظرات متخصصان موضوعی بود و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از میانگین، همبستگی رتبه ای اسپیرمن براون، Tکندال و zفیشر استفاده گردید. یافته ها نشان داد از اولویت دارترین رهیافت ها به ترتیب میتوان به تدوین استراتژی و نقشه کلان علمی، رسیدگی به وضعیت معیشتی اندیشمندان، اعمال سیاست های واقع بینانه و مشخص برای فعالیت های پژوهشی، ترسیم اهداف روشن و مبتنی بر تعامل علم و جامعه، فرهنگ سازی برای ایجاد یک جامعه علمی به معنای واقعی کلمه و نهادینه شدن علم، سپردن مدیریت مراکز علمی به افراد فرهیخته و برخوردار از مشی علمی، رهیدن از قوانین سخت و بازدارنده اداری به ویژه برای استخدام نخبگان و ارتقای فرصت های مطالعاتی، استقرار حاکمیت قانون به جای سلایق شخصی، بهینه سازی بهره گیری از منابع و امکانات، و پرهیز از مدیریت سیاسی و جناحی در مراکز علمی اشاره کرد.
رابطه دانش فراشناختی و میزان اثربخشی تدریس اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-87 است. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و آزمودنی ها 82 عضو هیأت علمی که از طریق نمونه گیر طبقه ای نسبی و 820 دانشجو انتخاب شده بودند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهی فراشناختی که میان اعضای هیأت علمی از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی توزیع گردید، و پرسشنامه نشانگرهای تدریس اثربخش که توسط دانشجویان اعضای هیأت علمی حاضر در نمونه توزیع شد. یافته ها حاکی از همبستگی معنا دار بین دانش فراشناختی و تدریس اثربخش است. نتایج همبستگی بین مؤلّفه های دانش فراشناختی و تدریس اثربخش با عوامل مردم شناختی سن و سنوات تدریس معنا دار نبود(05/0P>). همچنین تفاوت بین مرتبه های علمی در هر دو مؤلّفه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش معنا دار نبود(05/0P>). یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلّفه دانش فراشناختی به همراه خرده مقیاس های آن با هم می توانند 022/0 درصد واریانس تدریس اثربخش را تبیین کنند.
بررسی رابطه بین نفوذ اجتماعی مدیران گروه و تعهد سازمانی هیات علمی از دید اعضای هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه نفوذ اجتماعی از سوی تعدادی از متخصصان در رشته ارتباطات از پذیرش گسترده ای برخوردار شده است. یکی از دلایل جاذبه این نظریه، نگرش صریح آن به گسترش ارتباطات است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری یوکل(2002) انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر""بررسی رابطه بین مؤلفه های نفوذ اجتماعی مدیران گروه و تعهد اعضای هیات علمی "" از دید هیات علمی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387بود. نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه و تعهد سازمانی شامل سه مؤلفه بوده است. روش تحقیق:روش مورد استفاده، روش توصیفی – پیمایش و جامعه آماری این پژوهش تمام اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی، شامل 645نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، 104 نفر از آنها به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد نفوذ اجتماعی یوکل (2003)، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجه ای و پرسشنامه استاندارد تعهد سازمانی آلن مییر (1987) شامل 24گویه و با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات، مرتبه علمی، سابقه مدیریت و محل اخذ مدرک) تنظیم شده است. ضریب پایایی آنها به ترتیب 83/ 0و 76/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از رگرسیون چند متغیره وضریب همبستگی استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که بین مؤلفه های نفوذ و تعهد با خصوصیات دموگرافیک تفاوت معناداری وجود ندارد. در ضمن، نتایج ضریب همبستگی نشان داد بین برخی از مؤلفه های نفوذ (همکاری، مورد توجه قرار دادن، ائتلاف، مشورت و جاذبه شخصی) و مؤلفه های تعهد سازمانی رابطه معناداری وجود دارد.
نقش اعتماد در خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها و اعضای هیأت علمی آن ها مسؤول تربیت دانشجویانی هستند که مسؤولیت های اجتماعی موجود در جامعه را بر عهده می گیرند. برای تحقق اهداف جامعه و دانشگاه، اعضای هیأت علمی باید به رؤسای خود، همکاران و دانشجویان اعتماد کنند. اعتماد، باور استادان به قابلیت های جمعی را در پی خواهد داشت و موجب خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی خواهد شد. هدف این مطالعه، بررسی نقش اعتماد در خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه های منتخب دولتی شهر اصفهان بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود که در آن 261 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان در سال تحصیلی90-1389، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد اعتماد سازمانی و محقق ساخته ی خودکارامدی جمعی بودند و روایی صوری و محتوایی آن ها توسط متخصصان تأیید شد و ضریب پایایی آن ها به ترتیب 81/0 و 89/0 محاسبه گردید. بررسی های آماری با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ی 16 صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: اعتماد و خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان همبستگی معنی دار دارند (63/0 = r) و 65 درصد از تغییرات خودکارامدی جمعی آن ها توسط اعتماد و مؤلفه های آن قابل پیش بینی می باشد. یافته ها حاکی از آن است که 67 درصد از تغییرات خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان، تنها از طریق مؤلفه های اعتماد به همکاران و اعتماد به دانشجویان قابل پیش بینی است. تغییرات خودکارامدی جمعی توسط مؤلفه ی اعتماد به دانشجویان، در دانشگاه علوم پزشکی به میزان 41 درصد قابل پیش بینی می باشد و در دانشگاه صنعتی اصفهان 69 درصد از این تغییرات از طریق مؤلفه های اعتماد به رئیس و اعتماد به همکاران، قابل پیش بینی است.
نتیجه گیری: اعتماد و خودکارامدی جمعی اعضای هیأت علمی همبستگی معنی داری دارند و خودکارامدی جمعی از طریق اعتماد و مؤلفه های آن قابل پیش بینی می باشد، بنابراین اهمیت ایجاد روابط و فضای سازمانی همراه با اعتماد برجسته می شود. در همین راستا، رؤسای دانشکده ها و دانشگاه ها باید در زمینه ی ترویج فرهنگ اعتماد همت گمارند و با ایجاد جو سازمانی مناسب، در پی انسجام، هماهنگی و تقویت باورهای خودکارامدی جمعی باشند. این اقدامات می تواند تسهیل و ایجاد بسترهای لازم برای موفقیت اعضای هیأت علمی و دانشجویان را فراهم کند.
آسیب شناسی موانع به کارگیری فن آوری اطلاعات و ارتباطات در دانشگاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی موانع به کارگیری فنآوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در فرآیند یاددهی - یادگیری دانشجویان از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری دادهها توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شامل کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، در نیمسال دوم تحصیلی 91-1390 می باشد که تعداد آنان 973 نفر بود. با مراجعه به جدول مورگان تعداد 177 نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. روایی پرسش نامه از طریق روایی صوری و محتوایی و پایایی آن با اجرای آزمایشی پرسش نامه در نمونهای با حجم 30 نفر از طریق آلفای کرونباخ برابر با 84/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها در آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونهای استفاده شد. نتایج نشان داده است که دانش و مهارت اعضای هیأت علمی در به کارگیری فاوا، اعتقاد آنان نسبت به تأثیر فاوا، برنامه ریزی درسی مناسب با اصول فاوا، وجود سخت افزار و وسایل آموزشی در دانشگاه، وجود فضا و امکانات مالی در دانشگاه در به کارگیری از فاوا در فرآیند یاددهی و یادگیری دانشجویان مؤثر است.
بررسی وضعیت سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحدهای منطقه یک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق، با هدف بررسی میزان سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه یک، به منظور ارایه راهکارهای پیشنهادی جهت بهبود این مهارت اجرا شده است. در این راستا، مهارت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات اعضای هیأت علمی با در نظر گرفتن شاخص های ICCS و ICDL مورد ارزیابی قرار گرفت. هم چنین در مورد میزان آشنایی و مهارت آنها در استفاده از پایگاه های اطلاع رسانی تحقیق به عمل آمد. این تحقیق از نوع توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری، متشکل از 2131 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های آزاد اسلامی منطقه یک در سال تحصیلی 91-1390 می باشد. حجم نمونه مورد بررسی براساس جدول مورگان 325 نفر می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از بین واحدهای منطقه یک دانشگاه آزاد اسلامی به صورت تصادفی تعدادی از دانشگاه ها انتخاب و استادان آن واحدها مورد ارزیابی قرار گرفته اند. ابزار گردآوری داده ها، یک پرسش نامه محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت می باشد که جهت تعیین روایی آن از نظر متخصصان و صاحب نظران استفاده شده است و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 834/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون پارامتری t تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معناداری 05/0) صورت گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت سواد اطلاعاتی اعضای هیأت علمی در شاخص ICCS در سطح متوسط و در شاخص ICDLدر سطح بالای متوسط می باشد. هم چنین، میزان آشنایی و مهارت اعضای هیأت علمی در استفاده از پایگاه های اطلاع رسانی، کمتر از متوسط می باشد.
مطالعه تکیه گاه های شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه و رابطه آن با جامعه پذیری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تکیه گاه های شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه و رابطه آن با جامعه پذیری سازمانی انجام شد. با استفاده از روش توصیفی از نوع همبستگی، 86 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه با توجه به دانشکده محل خدمت به صورت طبقه ای متناسب با حجم هر یک از دانشکده ها به طور تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از دو پرسشنامه استاندارد تکیه گاه های شغلی بر اساس مدل شاین و جامعه پذیری سازمانی بر اساس مدل تائورمینا استفاده شد . داده های پژوهش پس از جمع آوری بر اساس سؤال های پژوهش و با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره و تحلیل رگرسیون چند گانه تحلیل شدند. نتایج گویای آن بود که : 1- اعضای هیأت علمی دانشگاه تمامی ابعاد تکیه گاه های شغلی را دارند.2- بین شایستگی فنی- کارکردی، خودمختاری - استقلال، امنیت- ثبات ، خلّاقیّت کارآفرینی ، خدمت و از خود گذشتگی و ایثار، چالش محض و سبک زندگی با کل ابعاد جامعه پذیری سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.3 - تکیه گاه های شایستگی فنی- کارکردی، شایستگی مدیریت عمومی، خودمختاری- استقلال ، امنیت- ثبات، خلّاقیّت کار آفرینی، خدمت و از خودگذشتگی و ایثار و چالش محض می توانند به طور مثبت و معنادار ابعاد جامعه پذیری سازمانی را پیش بینی کنند. بنابراین، تکیه گاه های شغلی اعضای هیأت علمی می تواند در تسهیل جامعه پذیری آن ها اثر گذار باشد .
رابطه ی میزان کاربست مؤلفه های مدیریت دانش و عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانشگاه ها اصلی ترین مؤسساتی هستند که سرمـایه ی دانش را در نیروی کار ایجـاد می کنند و می توانند اقتصاد دانش محور را حمایت کنند. این مقاله درصدد تعیین رابطه ی بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه ی آماری شامل اعضای هیأت علمی (643 نفر) و دانشجویان آنان (7006 نفر) در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. حجم نمونه ی اعضای هیأت علمی 240 نفر و دانشجویان 1120 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته ی کاربست مؤلفه های مدیریت دانش (ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش) و عملکرد آموزشی بود که روایی ابزارها با استفاده از روایی صوری و محتوایی و پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (87/0=r1) و (92/0=r2) محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 و آزمون t، ANOVA و رگرسیون چند متغیره صورت گرفت.
یافته ها: بین ایجاد، پالایش، انتشار و کاربرد دانش با عملکرد آموزشی در سطح (05/0P<) رابطه ی چندگانه ی معنی دار وجود داشت. همچنین ضرایب بتا بین کاربست مؤلفه های مدیریت دانش با عملکرد آموزشی از نظر آماری معنادار بود (000/0 = P). ضریب همبستگی چندگانه 269/0 و ضریب تعیین اصلاح شده 20/7 بود. بنابراین 0/27 درصد از تغییرات مربوط به واریانس عملکرد آموزشی تحت تأثیر کاربست مؤلفه های مدیریت دانش بود و بین آنها هم خطی وجود نداشت و بنابراین مدل رگرسیون معنی دار بود. بین میانگین نمرات مدیریت دانش از دیدگاه اعضای هیأت علمی برحسب مشخصات دموگرافیک تفاوت معنی دار وجود نداشت، ولی بین عملکرد آموزشی اعضای هیأت علمی برحسب جنس و مرتبه ی علمی تفاوت معنی دار بود.
نتیجه گیری: مدیریت دانش به عنوان ابزار کلیدی مدیریت قرن جدید، راهبردی سیستماتیک بوده و فرآیندهای تعریف، دستیابی، انتقال و به کارگیری اطلاعات و دانش توسط افراد سازمان های آموزشی است که موجب ایجاد نوآوری، توانایی رقابت و ارتقای بهره وری می شود و ضمن کمک به حل مشکل، تصمیم گیری، برنامه ریزی راهبردی، یادگیری پویا از زوال دارایی های ذهنی جلوگیری کرده به آگاهی سازمان های آموزشی می افزاید و انعطاف پذیری آنها را افزایش می دهد.
بررسی رابطه بین عارضه یابی سازمانی با کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری از دیدگاه اعضای هیأت علمی دانشگاه بوعلی سینا و دانشگاه علوم پزشکی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عارضه-یابی سازمانی با کارآفرینی و کیفیت زندگی کاری در دانشگاه های بوعلی سینا و علوم پزشکی همدان از دیدگاه اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 92-91 بوده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه های بوعلی سینا و علوم پزشکی همدان به تعداد 741 نفر است. حجم نمونه با استفاده از روش تصادفی طبقه ای نسبی و از جدول کرجسی و مرگان به تعداد 254 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری اطلاعات سه پرسشنامه بود 1- پرسشنامه عارضه یابی سازمانی 2- پرسشنامه رفتار کارآفرینانه در سازمان و 3- پرسشنامه کیفیت زندگی کاری. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میانگین عارضه های سازمانی و کیفیت زندگی کاری کمتر از حد متوسط (3) و میانگین کارآفرینی بالاتر از حد متوسط (3) است. بین عارضه های سازمانی و کیفیت زتدگی کاری، هم چنین بین عارضه های سازمانی و کارآفرینی در دانشگاه های بوعلی سینا و علوم پزشکی همدان رابطه منفی و معنادار در سطح 01/0 وجود دارد.
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعه ی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعه ی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسش نامه محقق ساخته ی 42گویه ای و چک لیست محقق ساخته ی 42 گویه ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهده ی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه گیری در بخش مشاهده، کلاس های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد. داده های گردآوری شده از پرسش نامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمون هایتی تک نمونه ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روش های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرا بهره نمی گیرند و به صورت سنتی تدریس می کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده گرا تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازنده گرا تر در کلاس های موردنظر بودند.
بررسی میزان بهره گیری اعضای هیأت علمی تربیت بدنی و علوم ورزشی از فناوری اطلاعات در فرایند آموزش و پژوهش با توجه به عواملی دموگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان بهره گیری اعضای هیأت علمی از فناوری اطلاعات در فرایند آموزش و پژوهش رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی با توجه به عوامل دموگرافی بود. نمونه آماری 83 نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی که در مقطع تحصیلات تکمیلی مشغول به تدریس می باشند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصان فناوری اطلاعات و ارتباطات و متخصصان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی تأیید و میزان روایی سازه پرسشنامه از طریق ضریب همبستگی پیرسون(738/0r=) گزارش شده است. میزان پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ 89/0 بدست آمده است. نتایج نشان داد بین سابقه کار (0.59, P<0.05 -r=)، رتبه علمی(,P<0.05 0.395-r=) و کارکردهای پژوهشی (05/0,p< 279/0r=) اعضای هیأت علمی با بهره گیری از فناوری اطلاعات ارتباط معنا داری وجود دارد. نتایج نشان می دهد بین میزان بکارگیری فناوری اطلاعات درفعالیت های آموزشی و پژوهشی در گرایش های متفاوت رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی تفاوت معنا-داری وجود دارد.
تحلیل سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران بود. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی دانشگاه های دولتی و آزاد کشور در سال 1392 بود (520=N) که بر مبنای جدول مورگان 220 نفر به طور تصادفی – طبقه ای برای نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دست یابی به اهداف تحقیق از پرسش نامه محقق ساخته 33 سئوالی استفاده شد. روایی پرسش نامه به تایید 15 نفر از متخصصین مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن در یک مطالعه مقدماتی با 30 آزمودنی از طریق آلفای کرونباخ 93/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی از جمله کلموگروف اسمیرنف، t تک گروهی، و معادلات ساختاری با کمک دو نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب شش عامل انسجام با بار عاملی 85/0، اعتماد، تعاون و همکاری با بارعاملی 77/0، همدلی و احترام متقابل با بارعاملی 74/0، مشارکت با بار عاملی 68/0 و شبکه های اجتماعی با بار عاملی 48/0 بر سرمایه اجتماعی اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی ایران نقش دارند. همچنین میزان سرمایه اجتماعی در بین اعضای هیأت علمی دانشکده های تربیت بدنی در حد مطلوب قرار دارد.
بررسی و طراحی الگوی آمادگی پداگوژیکی در نظام آموزش عالی مجازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی آمادگی پداگوژیک در آموزش عالی مجازی، به منظور ایجاد تمرکز بیشتر، انجام پیش بینی لازم، تدارک و سرمایه گذاری مناسب و تهیه برنامه استراتژیک در سیستم یادگیری، اقدامی لازم و ضروری به نظر می رسد. لیکن هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی آمادگی یاددهی و یادگیری در آموزش عالی الکترونیکی بوده است. این مطالعه در سال تحصیلی 92-1391 به صورت آمیخته (کیفی، کمی) با پرسش نامه محقق ساخته 29 سؤالی، با پایایی 91/0 اجرا شده است. جامعه تحقیق شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه اهواز (517 نفر) بود که از بین آنها، 220 نفر، مطابق جدول کرجسی و مورگان، به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. با توجه به تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل توصیفی و محتوایی نتایج حاکی از معنی دار بودن عواملی هم چون، مدیریت برنامه و منابع، یادگیرنده محوری، انعطاف پذیری و ابزارهای برقراری ارتباط، ارزیابی، روش ها و راهبردهای یادگیری، سازمان دهی، شیوه طراحی، تحلیل اهداف، تحلیل رسانه، تحلیل یادگیرنده و تحلیل محتوا، اصول، فن آوری، ابزار ارزش یابی،کیفیت مجازی، مدیریت زمان، مدیریت بازار کار، تفکر و اخلاق مجازی، اولویت آموزش و تجارب مجازی بوده است که در یافته ها به صورت الگوی توصیفی ارایه شده است.